نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره زندگی شهری چگونه شکل گرفت

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره زندگی شهری چگونه شکل گرفت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

زندگی شهری چگونه شکل گرفت

ناصر مشهدی زاده

پیش درآمدی بر فرهنگ شهر نشینی در ایران

آرمانشهر را تنها در وجود خودمان ، در روابط و در زندگی مشرتک و جمعی مان می توانیم جستجو کنیم.

سرنوشت بشر نه در ستارگان و نه در میان روستاها که در شهر تعیین خواهد شد .

اگر بپذیریم که شهر نشینی عبارتست از هنر زیستن انسانها در کنار هم ، پس شهر سالم محلی است متشکل از انسانهایی سالم ، با ایده هایی گوناگون اما سالم ، که در محیط زیستی مطلوب ، در کنار یکدیگر و با تشریک مساعی شهر سازان ، مسءولان و مدیران شهری در ایجاد محیطی بهتر ، سالمتر ، مرفه تر و زیباتر به منظور رسیدن به اهداف والای الهی و انسانی خود تلاش می کنند .

این وجود انسانها و تلاش و فعالیت آنان و تماس و همزیستی آنها در کنار یکدیگر است که به کالبد بیجان شهر روحی تازه می بخشد و زندگی را چون خونی در رگهای شهر به جریان می اندازد . شادابی و طراوت ، سلامتی و زیبایی ، تندرستی و دوام عمر شهر بی شک بستگی تام به کار مداوم و دقیق هر یک از اندامهای شهری ، تغذیه شهری درست و سلامتی فکری ، جسمی ، روحی و روانی اصلی ترین عضو جامعه یعنی انسان است .

شهر چگونه جایی است ؟ متخصصین و دست اندرکاران بسیاری در پاسخ به این پرسش نظرات خود را مطرح ساخته اند . آمار گران . جامعه شناسان ، شهرسازان ، جغرافیدانان ، معماران ، جمعیت شناسان ، مهندسین و مدیران محیط زیست ، تاریخدانان ، شاعران ، نویسندگان ، نظریه پردازان سیاسی و … هر کدام دیدی خاص به شهر دارند . امما آیا هر کدام از این ضوابط برای تعریف و شناخت شهر کافی است ؟ آیا ملاکهایی چون داشتن تعداد جمعیت کافی ، قرار داشتن در مقر و موقع جغرافیایی مناسب ، داشتن ساختمانها و تاسیسات عظیم ، غالب بودن مشاغل خدماتی و صنعتی ، داشتن پیشینه تاریخی و یا دارا بودن نهادها ، ادارات و سازمانهای شهری و اجتماعی به تنهایی کافی است ؟ چرا شهر شناسان معتقدند شهر ها روزی زاده می شوند ، رشد می کنند ، به تکامل می رسند و روزی هم عاقبت به زوال و انحطاط می رسند و می میرند ؟ چرا باید برای بسیاری از شهرها آینده ای تاریک ، ویران و خراب را انتظار داشت ؟

شهر به خودی خود نمی تواند وجود داشته باشد . تجربه های شهر سازی بسیاری در قرن حاضر ، جون ساختن “ برازیلیا ” در آمریکای جنوبی و یا شهرهایی چون آبادان ، فولاد شهر ، شاهین شهر ، مسجد سلیمان و … در کشور خودمان نشان می دهد خواه ناخواه عواملی که در شکل گیری و پویایی این شهرها موثر بوده اند ، در نظر گرفته نشده اند . به طور مثال ، خانم سالمندی که از زندگی در فولاد شهر خسته شده بود ، به هنگام ترک این شهر گفت : این شهر مانند پادگانی است که ابوابجمعی آن با خانواده هایشان یکجا زندگی می کنند آیا شهر نباید به مکانی مورد علاقه و قابل زیست برای ساکنانش باشد که به آن اظهار تعلق کنند و از زندگی در آن راضی باشند ؟

اگر بپذیریم که شهر نشینی عبارت است از هنر زیستن انسانها در کنار هم ؛ پس شهر محلی است در برگیرنده انبوه انسانها که از سویی افکار ، عقاید و ایده های گوناگون شخصی و خصوصی دارند و از سوی دیگر دارای ویژگیها و خصوصیات ،آرزوها ، امیال و هدفهای مشترک و جمعی هستند . در هیمن مکان است که انسانها برای شکل گیری و رشد خلاقیتها ، اختراعات و ابداعات ، استعدادها و نمودهای بارز انسانی گرد هم می آید ، برخورد عقاید صورت می گیرد و آثار و اندیشه های جدید خلق می شوند . شهر سالم ، محلی است متشکل از انسانهایی سالم ، با ایده هایی گوناگون که در محییط زیستی مطلوب ، در کنار یکدیگر و با تشریک مساعی شهر سازان ، مسئولان و مدیران شهری در ایجاد محیطی بهتر ، سالمتر ، مرفه تر و زیباتر ، به منظور رسیدن به اهداف والای الهی و انسانی خود تلاش می کنند . شاید به همین منظور است که لوفور گفته است : “ سرنوشت بشر نه در ستارگان و نه در میان روستا که در شهر تعیین خواهد شد . ”

این وجود انسانها و تلاش و فعالیت آنان و تماس و همزیستی آنها در کنار یکدیگر است که به کالبد بیجان شهر روحی تازه می بخشد و زندگی را چون خونی در رگهای شهر به جریان می اندازد. شادابی و طراوت ، سلامتی و زیبایی ، تندرستی و دوام عمر شهر بی شک بستگی تام به کار مداوم و دقیق هر کدام از اندامهای شهری ، تغذیه شهری درست و سلامتی فکری ، جسمی ، روحی و روانی اصلی ترین عضو جامعه یعنی انسان ، دارد .

کلمات و عباراتی چون محبت و دوست داشتن ، صفا و صمیمیت ، دوستی ، ایثار و از خود گذشتگی ، صبر و فداککاری ، عدالت خواهی ، نوعدوستی و رعایت حقوق دیگران ، احترام به قانون ، تعاون ، همیاری و همکاری و … روی کاغذ و یا در گفتار صرف ، خشک و بیروح هستند . رسیدن به نهایت زیبایی و کمال چنین واژه ها بی شک در دمیده شدن روح عمل و کاربرد ، درآنها است . و به عبارتی عینیت بخشیدن به آنها توسسط انسان و بالفعل شدنشان است . شهر سالم در واقع آمیزه ای است از انسانهایی پاک و خوب و وجود آن چه که برای خوب زیستن لازم است ؛ از نهادها ، سازمانها ، خدمات کافی ، قوانین مناسب و شرایط ایده آل گرفته تا امکانات و تجهیزات و تسهیلات مختلف .

رویای رسیدن به چنین جامعه ای از قدیم الایام تا کنون ، اندیشمندان ، شاعران ، نویسندگان و متفکران زیادی را وا داشته است تا در جست و جوی آرمانشهر و راههای رسیدن به چنین جامعه ای به کندو کاو بپردازند ؛ در عالم تخیل شهری آرمانی را جست و جو کنند و در آثارشان از سرزمینن ایده آل بنویسد . همه از مدینه فاضله سخن می رانند که باید وجود داشته باشد .

بحث و بررسی افکار و اندیشه این بزرگان را به فرصتی دیگر وا می گذاریم ، اما توجه به این نکته ضروری است که آیا نمی توان و نباید آرمانشهر را در وجود خودمان ، در جامعه مان ، در روابطمان و در زندگی مشترک و جمعی مان جست و جو کنیم ؟ آیا نمی توان کوشید تا شهری داشت با تمام خصوصیات جامعه ای که طالب آنیم و در آرزوها و خیال در جست و جویش هستیم ؟ اگر چه دستیابی به مدینه فاضله واقعی در این جهان ناممکن می نمایاند ، اما به هر حال تلاش برای رسیدن و شدن ، بی شک ما را به زندگی بهتر ومطلوبتر رهنمون خواهد کرد .

برنامه ریزی برای رسیدن به خواستهایمان ، متضمن رعایت سه نکته است : شناخت کامل از گذشته ، توجه به حال و پیش بینی متفکرانه و حساب شده برای آینده در این راستا بالا رفتن سطح فرهنگ شهری و شهروندان ، همکاری مستمر ، مداوم و مفید آنها را با برنامه ریزان و متخصصین میسر می سازد.

در این مقوله قبل از هر چیز شناختی لازم است تا بدانیم که چه بوده ایم ، چه کرده ایم و چه شده ایم و در کجای راه هستیم . و به عبارتی روشنتر ، شهر نشینی و شهر سازی در کشور ما چه روندی را طی کرده است ؟ چه شرایطی بر آن حاکم بوده است و از چه عواملی تاثیر پذیرفته است ؟ بایید دانست آنچه که بنام جمعیت روز افزون شهری با آن روبرو هستیم ، براتی طی روند سالم شهر نشینی است یا نوعی شهر گرایی آنهم سریع ، بدون ضابطه و اصول و ناهماهنگ با رشد شهر سازی است ؟ آیا بسیاری


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی شهری چگونه شکل گرفت

تحقیق درباره تفکر و تعقل در زندگی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره تفکر و تعقل در زندگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

جایگاه تعقل در زندگی

در آموزه های دینی ما بیش از هر چیزی به مسئله تفکر و تعقل سفارش شده است : امام رضا (ع) می فرماید : عبادت روزه داشتن و نماز خواندن نیست ، همانا عبادت اندیشه کردن در امر خداست و در روایات دیگر یک ساعت فکر کردن با هفتاد سال عبادت برابر دانسته شده است .

با تمام این توصیه ها خیلی از مردم در مورد آنچه انجام می دهند فکر نمی کنند و به جایگاه تفکر و اندیشه در زندگی عادی و معنوی خود پی نبرده اند .

شاید یکی از دلایل عمده نبود فکر و اندیشه در امور زندگی ، سطحی نگری و خواسته های نفسانی می باشد .

از آنجا که انسان موجودی عجول است و زودتر می خواهد به مطلوب برسد همین شتابزدگی موجب می شود تا اینکه خوبی و بدی ، زشتی و زیبایی ، حق و باطل ، صلاح و فساد را از یکدیگر تشخیص ندهد .

به همین جهت خیلی از گرفتاریها و ناهنجاری های فردی ، خانوادگی و اجتماعی را باید نشات گرفته از کار بدون تفکر و اندیشه دانست بی توجهی به نیروی تعقل و تفکر و استفاده از آن در امور زندگی مادی و معنوی به از بین رفتن و تضعیف آن منجر می شود و انسان را در حد تخیل و توهم نگاه می دارد .

بی تردید به کارگیری اندیشه و استفاده از فکر موجب می شود تا عقل کارآمدی خود را بازیابد و در عرصه های گوناگون ، میدان برای او باز شود . چنانکه بیکاری موجب می شود تا قوه عقل و فکر تحلیل رود و از روند رو به رشد بازایستد به همین خاطر امام صادق ( ع ) به یکی از یارانش که به علت بی نیازی ، کسب و تجارت خود را رها کرده بود و اوقات خودش را به بیکاری می گذراند فرمود : « تجارت و کار را از سر بگیر که بیکاری از عقل انسان می کاهد » از طرف دیگر اسلام اشتغال و گرفتاری های زیاد کاری را هم مذموم شمرده است به دلیل اینکه کار زیاد انسان را از فکر کردن درباره آنچه که انجام می دهد باز می دارد و او را به وادی تخیلات ، تشویش و آشفتگی ذهنی می افکند .

در اسلام آرزو نه تنها مورد نکوهش نیست بلکه لازمه زندگی یک انسان پویاست و آنچه که مورد نکوهش در اسلام است آروزهای بی پایان و دو از دسترس و امیدهای واهی است ، حضرت علی (ع) در این رابطه می فرماید : بدانید آرزوی دراز فکر را از فعالیت باز می دارد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد .

بی توجهی به واقعیات و دل بستن به آرزوهای دور ، قوه تفکر را تضعیف و از رشد آن می کاهد و در نتیجه اوهام و تخیلات جای آن را می گیرد .

 

تفکر از دیدگاه قرآن

 

انسان، در وظیفه ادراک حسی با حیوان اشتراک دارد. اما از نظر داشتن عقل، که خدا به او عطا کرده و قدرت اندیشیدن که او را بر نگرش و تحقیق در اشیا و حوادث توانا می کند و از جزئیات به کلیات می رساند و قدرت استنباط از نتایج از مقدمات را به او می دهد، از حیوان متمایز می شود. همین قدرت تفکر انسان است که او را شایسته مکلف شدن به انجام عبادتها و تحمل مسؤولیت اختیار و اراده قرار داده و در نتیجه، او را سزاوار احراز مقام جانشینی خدا در روی زمین گردانیده است.

اطلاعاتی که کودک، در نخستین مرحله زندگی، از طریق ادراک حسی کسب می کند، ماده اولیه ای را تشکیل می دهد که بعدها در جریان تفکرش از آن کمک می گیرد؛ زیرا او در آینده، آن اطلاعات را به ذهنش باز می گرداند و در تصور می آورد و برخی را در کنار برخی دیگر قرار می دهد و با روشی جدید، طوری تنظیمشان می کند که در اکتشاف اطلاعات تازه، به او کمک نماید؛ و این اطلاعات تازه را که انسان در جریان تفکر و اندیشیدن به دست می آورد به بایگانی اطلاعاتش می افزاید و انسان همواره به کار تنظیم اطلاعات قدیمی و اکتشاف اطلاعات و حقایق تازه می پردازد و این، در واقع، پایه و اساس تکامل تحقیق علمی در خلال قرون مختلف تاریخ و همچنین علت پیشرفت مداومی است که در علوم نظری – تطبیقی به وجود می آید.

 خداوند متعال، انسان را به تفکر در هستی و نگرش در پدیده های مختلف آن و دقت و تأمل در شگفتیهای آفرینش و استحکام نظام هستی تشویق کرده است همان طور که به تحصیل علم و شناخت سنتها و قوانین الهی در تمام صحنه های مختلف علوم، ترغیب کرده است و ما، این دعوت به مشاهده و تفکر و بررسی و تحصیل علم را در موارد متعددی در قرآن کریم می بینیم: "ای رسول! بگو به مردم که در زمین سیر کنید و ببینید که خدا چگونه نخست، خلق را ایجاد کرده است ... ". (سوره عنکبوت، آیه 20)

 

"آیا در خلقت شتر نمی نگرند که چگونه خلق شده است و در خلوت آسمان فکر نمی کنند که چگونه بلند گردانیده شده است. کوهها را نمی بینند که چگونه (در زمین) افراشته شده است و به زمین، نظر نمی کنند که چگونه گسترانیده شده است. ای رسول تو مردم را متذکر ساز که وظیفه پیغمبری تو غیر از این نیست ... ". (سوره غاشیه، آیه 17-21)

 قرآن، انسان را تنها به تفکر و کنکاش علمی، در پدیده طبیعی دعوت نمی کند، بلکه به تفکر در نفس و در اسرار بیولوژیک درونی خلقت خود نیز تشویق می کند و به این ترتیب او را به ورود در میادین علوم بیولوژیک و فیزیولوژیک پزشکی و روانی فرا می خواند: "انسان (مغرور در بدو خلقت خود) می نگرد که از چه آفریده شده است؟ از آب نطفه جهنده ای آفریده شده است که از میان پشت پدر و سینه مادر بیرون آمده است". (سوره طارق، آیه 5-7)

 مسأله اصرار قرآن کریم در دعوت مردم به تفکر را می توان از آیات زیادی که در آنها عبارتهایی همچون عبارتهای ذیل دیده می شود، دریافت:

"افلا یعقلون": آیا تعقل نمی کنند. "افلا یتفکرون": آیا اندیشه نمی کنند؟ "لعلّکم تعقلون": شاید تعقل کنید. "لعلکم تتفکرون": شاید به تفکر بپردازید. "ان کنتم تعقلون": اگر تعقل می کردید. "لعلهم یتفکرون": شاید آنان بیندیشند. "افلا یتدبرون": آیا تدبر نمی کنند. "افلا یتذکرون": آیا متذکر نمی شوند. "لقوم یتفکرون": برای مردمی که می اندیشند. "لقوم یعقلون": برای گروهی که تعقل می کنند.

 

قرآن، اهمیت تفکر در زندگی انسان را بیان کرده و ارزش فردی را که عقل و تفکرش را به خدمت می گیرد، بالا برده است و مقام کسی را که از عقل و تفکر خویش استفاده نمی کند، پایین آورده و درجه اش را پایین تر از حیوان قرار داده است: "بدترین جانوران (و شقی ترین اشخاص) نزد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تفکر و تعقل در زندگی

تحقیق درباره زندگی نامه پیامبر اکرم

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره زندگی نامه پیامبر اکرم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگی نامه پیامبر اکرم


تحقیق درباره زندگی نامه پیامبر اکرم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

«« زندگی نامه پیامبر اکرم (ص) »»

بیش ازهزاروچهارصد سال پیش در روز 17ربیع الاول برابر اوریل 570 میلادی کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبدالله در بازگشت از شام در شهر یثرب چشم از جهان فرو بست و به دیدار کودکش محمد نایل شد .زن عبدالله مادر محمد آمنه دختر وهب بن عبدمناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه آمنه پسر عزیزش محمد را به دایه ای به نام حلیمه سپرد تا در بیابان گسترده و پاک و دور از آلودگیهای شهر پرورش یابد . محمد بعد از اینکه به سن پنج سالگی رسیده بود به مکه بازگردانید . دو سال بعد که آمنه برای دیدار پدر و مادر وآرامگاه شوهرش عبدالله به مدینه رفت فرزند دلبندش را نیز همراه برد پس از یکماه آمنه با کودکش به مکه برگشت اما در بین راه در محلی به نام ابواء جان به جان آفرین تسلیم کرد و محمد در سن شش سالگی از پدر و مادر هر دو یتیم شد و رنج یتیمی در روح و جان لطیفش دوچندان اثر کرد. سپس زنی به نام (ام ایمن) این کودک یتیم این نوگل باغ زندگی را همراه خود به مکه برد. این خواست خدا بود که این کودک درآغاز زندگی از پدر و مادر جدا شود تا رنجهای تلخ و جانکاه زندگی را در سرآغاز زندگی بچشد و در بوته آزمایش قرارگیرد درآینده رنجهای انسانیت را بواقع لمس کند و حال محرومان را نیز دریابد از آن زمان در دامان پدربزرگش عبدالمطلب پرورش یافت. عبدالمطلب نسبت به نوه ی والاتبار و بزرگ منش خود که آثار بزرگی درپیشانی تابناکش ظاهر بود مهربانی عمیقی نشان میداد دوسال بعد براثر درگذشت عبدالمطلب محمد از سرپرستی پدربزرگ نیز محروم شد . نگرانی عبدلمطلب درواپسین دم زندگی به خاطر فرزندزاده ی عزیزش محمد بود. به ناچار محمد در سن هشت سالگی به خانه ی عموی خویش ابوطالب رفت و تحت سرپرستی عمویش قرارگرفت. ابوطالب پدرعلی بود.آرامش و وقار سیمای متفکر محمد از زمان نوجوانی در بین همسن و سالهایش کاملا مشخص بود به قدری ابوطالب او را دوست داشت که همیشه می خواست با اوباشد و دست نوازش برسرورویش کشد و نگذارد درد یتیمی او را آزار دهد. در سن دوازده سالگی بود که عمویش ابوطالب او را همراهش به سفری تجارتی که ان زمان در حجاز معمول بود به شام برد . در همین سفر در محلی به نام بصری که از نواحی شام بود ابوطالب به راهبی مسیحی که نام وی بحیرا بود برخورد کرد . بحیرا هنگام ملاقات محمد کودک ده یا دوازده ساله از روی نشانه هایی که در کتابهای مقدس خوانده بود با اطمینان که این کودک همان پیغمبر آخرالزمان است. محمد دوران جوانی ونوجوانی را گذراند. در این دوران که برای افراد عادی سن ستیزه جویی وآلودگی به شهوت و هوسهای زودگذر است برای محمد جوان سنی بود همراه با پاکی راستی وامانت بی مانند بود. صدق لهجه ی راستی کردار و ملایمت و صبر و حوصله در تمام حرکاتش ظاهر و آشکار بود .از آلودگیهای محیط آلوده ی مکه برکنار و دامنش از ناپاکی بت پرستی پاک و پاکیزه بود به حدی که موجب شگفتی همگان شده بود آن اندازه مورد اعتمادبود که به «محمد امین» مشهورگردید .

ازدواج محمد (ص)

وقتی امانت و درستی محمد (ص) زبانزد همگان شد زن ثروتمندی ازمردم مکه به نام خدیجه دختر خویلد که پیش ازآن دوبار دیگر هم ازدواج کرده بود و ثروت زیاد وعفت و تقوایی بی نظیر داشت خواست که محمد(ص) را برای تجارت به شام بفرستد واز سود بازرگانی خود سهمی به محمد(ص) بدهد . محمد(ص) این پیشنهاد را پذیرفت. خدیجه (میسره) غلام خود را همراه محمد(ص) فرستاد وقتی میسره و محمد(ص) از سفر شام برگشتند میسره گزارش سفر را جز به جز به خدیجه داد و از امانت و درستی محمد(ص) حکایتها گفت. خدیجه شیفته امانت و درستی محمد شد چندی بعد خواستار ازدواج با محمد گردید. محمد(ص) نیز این پیشنهاد را قبول کرد . در این موقع خدیجه چهل ساله بود و محمد(ص) بیست وپنج سال داشت. خدیجه تمام ثروت خود را در اختیار محمد(ص) گذاشت و غلامانش را نیز بدو بخشید. محمد(ص) بیدرنگ غلامانش را ازاد کرد و این اولین گام پیامبر در مبارزه با بردگی بود. محمد(ص) میخواست در عمل نشان دهد که می توان ساده و دور از هوسهای زودگذر و بدون غلام و کنیز زندگی کرد . خدیجه همسر عزیزو باوفایش نیز می دانست که هر وقت محمد(ص) در خانه نیست در غار حرا بسر میبرد. غار حرا در شمال مکه در بالای کوهی قراردارد که هم اکنون نیز مشتاقان به آنجا میروند و خاکش را توتیای چشم میکنند . این نقطه دور از غوغای شهر و بت پرستی و آلودگیها جایی است که شاهد راز و نیازهای محمد(ص) بوده است به خصوص درماه رمضان که تمام ماه را محمد در آنجا بسر می برد. این تخته سنگهای سیاه و این غار شاهد نزول وحی و تابندگی انوار الهی بر قلب پاک عزیز قریش بوده است . این همان کوه جبل النور است که هنوز هم نورافشانی می کند.

آغازبعثت

محمد امین(ص) قبل ازشب 27 رجب درغار حرا به عبادت خدا و راز و نیاز به آفریننده ی جهان پرداخت و در عالم خواب رویاهایی می دید راستین و برابر عالم واقع. روح بزرگش برای پذیرش وی کم کم آماده می شد . در آن شب بزرگ جبرئیل فرشته ی وحی مامور شد ایاتی ازقران را بر محمد بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد. سن محمد در این هنگام چهل سال بود. درسکوت و تنهایی و توجه خواست به خالق یگانه ی جهان جبرئیل ازمحمد(ص) خواست این آیات را بخواند.

اقرا باسم ربک الذی خلق . خلق الانسان من علق . اقرا و ربک الاکرم الذی علم بالقلم . علم الانسان مالم یعلم . یعنی بخوان به نام پروردگارت که آفرید. او انسان را از خون بسته افرید . بخوان به نام پروردگارت که گرامی تر و بزرگتر است . خدایی که نوشتن با قلم را به بندگان آموخت . به انسان آموخت آنچه را که نمی دانست . محمد(ص) امی و درس ناخوانده بود گفت من توانایی خواندن ندارم. فرشته او را سخت فشرد و از اوخواست که لوحرا بخواند. اما


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی نامه پیامبر اکرم

دانلود مقاله سال شمار زندگی پروین

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله سال شمار زندگی پروین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

سال شمار زندگی پروین

25/2/1285 خورشیدی: تولد در تبریز.

1291: مهاجرت به تهران با خانواده.

1292: سرودن اولین اشعار.

1293: سرودن شعر به سبک انوری.

1303: فارغ التحصیل از مدرسه.

1303: ایراد خطابهی " زن و تاریخ".

1313: ازدواج با پسرعموی پدر ( همایون فال ).

1313: بازگشت به منزل پدر.

11/5/1314: جدایی از همسر.

1314: آغاز به کار در کتابخانه ی دانشرای عالی.

1314: چاپ اول دیوان اشعار.

1315: دریافت مدال لیاقت از وزارت فرهنگ.

12/10/1316 : مرگ پدر ( اعتصام المک ).

3/1/1320: تاریخ بستری شدن در اثر بیماری حصبه.

16/1/1320: تاریخ درگذشت.

1320: چاپ دوم دیوان.

26/2/1352: درگذشت مادر ( اخترالملوک ).

زندگی نامه

پروین اعتصامی که نام اصلی او "رخشنده " است در بیست و پنجم اسفند 1285 هجری شمسی در تبریز متولد شد ، در کودکی با خانواده اش به تهران آمد . پدرش که مردی بزرگ بود در زندگی او نقش مهمی داشت ، و هنگامیکه متوجه استعداد دخترش شد ، به پروین در زمینه سرایش شعر کمک کرد.

" پدر پروین"

یوسف اعتصامی معروف به اعتصام الملک از نویسندگان و دانشمندان بنام ایران بود. وی اولین "چاپخانه" را در تبریز بنا کرد ، مدتی هم نماینده ی مجلس بود.

اعتصام الملک مدیر مجله بنام "بهار" بود که اولین اشعار پروین در همین مجله منتشر شد ، ثمره ازدواج اعتصام الملک ، چهار پسر و یک دختر است.

"مادر پروین"

مادرش اختر اعتصامی نام داشت . او بانویی مدبر ، صبور ، خانه دار و عفیف بود ، وی در پرورش احساسات لطیف و شاعرانه دخترش نقش مهمی داشت و به دیوان اشعار او علاقه فراوانی نشان می داد.

"شروع تحصیلات و سرودن شعر"

پروین از کودکی با مطالعه آشنا شد . خانواده او اهل مطالعه بود و وی مطالب علمی و فرهنگی به ویژه ادبی را از لابه لای گفت و گوهای آنان درمی یافت در یازده سالگی به دیوان اشعار فردوسی ، نظامی ، مولوی ، ناصرخسرو ، منوچهری ، انوری ، فرخی که همه از شاعران بزرگ و نام آور زبان فارسی به شمار می آیند ، آشنا بود و از همان کودکی پدرش در زمینه وزن و شیوه های یادگیری آن با او تمرین می کرد.

گاهی شعری از شاعران قدیم به او می داد تا بر اساس آن ، شعر دیگری بسراید یا وزن آن را تغییر دهد ، و یا قافیه های نو برایش پیدا کند ، همین تمرین ها و تلاشها زمینه ای شد که با ترتیب قرارگیری کلمات و استفاده از آنها آشنا شود و در سرودن شعر تجربه بیاندوزد.

هر کس کمی با دنیای شعر و شاعری آشنا باشد ، با خواندن این بیت ها به توانائی او در آن سن و سال پی می برد برخی از زیباترین شعرهایش مربوط به دوران نوجوانی ، یعنی یازده تا چهارده سالگی او می باشد ، شعر " ای مرغک " او در 12 سالگی سروده شده است:

ای مُرغک خُرد ، ز آشیانه

پرواز کن و پریدن آموز

تا کی حرکات کودکانه؟

در باغ و چمن چمیدن آموز

رام تو نمی شود زمانه

رام از چه شدی ؟ رمیدن آموز

مندیش که دام هست یا نه

بر مردم چشم ، دیدن آموز

شو روز به فکر آب و دانه

هنگام شب آرمیدن آموز

با خواندن این اشعار می توان دختر دوازده ساله ای را مجسم کرد که اسباب بازی اش " کتاب" است ؛ دختری که از همان نوجوانی هر روز در دستان کوچکش ، دیوان قطوری از شاعری کهن دیده می شود ، که اشعار آن را می خواند و در سینه نگه می دارد.

شعر " گوهر و سنگ " را نیز در 12 سالگی سروده است.

شاعران و دانشمندانی مانند استاد علی اکبر دهخدا ، ملک الشعرای بهار ، عباس اقبال آشتیانی ، سعید نفیسی و نصر الله تقوی از دوستان پدر پروین بودند ، و بعضی از آنها در یکی از روزهای هفته در خانه او جمع می شدند ، و در زمینه های مختلف ادبی بحث و گفتگو می کردند. هر بار که پروین شعری می خواند ، آنها با علاقه به آن گوش می دادند و او را تشویق می کردند.

" ادامه تحصیلات"

پروین ، در 18 سالگی ، فارغ التحصیل شد ، او در تمام دوران تحصیلی ، یکی از شاگردان ممتاز مدرسه بود. البته پیش از ورود به مدرسه ، معلومات زیادی داشت ، او به دانستن همه مسائل علاقه داشت و سعی می کرد ، در حد توان خود از همه چیز آگاهی پیدا کند. مطالعات او در زمینه زبان انگلیسی آن قدر پیگیر و مستمر بود که می توانست کتابها و داستانهای مختلفی را به زبان اصلی ( انگلیسی ) بخواند . مهارت او در این زبان به حدی رسید که 2 سال در مدرسه قبلی خودش ادبیات فارسی و انگلیسی تدریس کرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سال شمار زندگی پروین

دانلود مقاله زندگی نامه هانس هولاین

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله زندگی نامه هانس هولاین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

زندگی نامه هانس هولاین

1985 5 ئودیت

هانس هولین در سال 1934 در وین اتریش به دنیا آمد. از اولین روزهای ابتدایی مدرسه، یک استعداد خوب نقاشی از خود آشکار کرد. اگر چه او به عنوان حرفه ی اصلی خود معماری را انتخاب کرد، اما کارهای او در رابطه با هنر در خیلی از کلکسیون های رسمی و خصوصی دنیا موجود است.

شخصیت او خیلی بیشتر از یک معمارتوصیف می شود. هنرپیشه، نویسنده، معلم، طراح وسایل خانه و ظروف نقره این. او از دانشکده ی هنری فاین مدرسه ی معماری در وین در سال 1956 فارغ التحصیل شد . او موفق به کسب هزینه تحصیلی شد که به او فرصت سفر به آمریکا را می داد. او از موسسه مهارت های فنی در استان شیکاگو فارغ التحصیل شد و مدرک استادی خود را از دانشگاه کالیفرنیا در سال 1960 گرفت. در طول چنین سال هایی او توانست که معمارهای مورد علاقه ی خود را دیدار کند و در کنار آنها درس بخواند از جمله ی آن ها می توان به مارکون در روح، فرانک لیود رایت و ریچارد نئوترا، نام برد.

کنجکاوی از ویژگی های خاص او بود که وقتی شنید در آمریکا هفت دهکده و یا شهر به نام وین است، توانست وقتی پیدا کند تا تمامی آن ها را دیدن نماید. این هنگامی بود که او با شولت دست دوم خود به این مسافرت های می رفت.

بعد از کار در شرکت های معماری در سوئد و آمریکا، او در وین مستقر شد جایی که برای اولین بار کاری در 1965 انجام داد که مجله ی معماری اینگونه آن را توصیف کرده است. «اگرچه کوچکتر از ا ولین دستمزد است. یک مغازه و اتاق نمایش با 12 فوت وسعت برای یک شمع ساز.» آنها آن را اضافه کردند هرچند « این برای مشتری های علاقمند و مکان برجسته را»یکی از خیابان های معروف وین را به ارمغان آورد.»

نام شمع فروشی رتی هنر هولاین و با این دستمزد کم یک توجه بین المللی برای او ساخت.طوری که جایزه رنیلور به مبلغ 25000دلار به او تعلق گرفت. این برای اولین بار بود که در طول یک دهه این جایزه برای کاری تعلق می یافت که خیلی ارزش آن پایین تر از مبلغ جایزه بود.

در سال 1970 او را به خاطر اولین کارش در نیویورک مورد ستایش قرار دادند در گالری ریچارد فین در فبریه 1970 یک مجله ترقی خواه یک مقاله در مورد یک ساختمان منتشر کرد، «معماری فابرگی» و بعد از آن هولاین یک طرح ترکیبی طراحی کرد. «یک حس معمارگونه ی فضاسازی با یک هنر زرگرانه برای ساخت یک محیط عالی برای هنر»

یک مقاله دیگر به نام هولاین چاپ شد در مورد «یکی از معدود معماران معاصر باهنر، لطافت طبع و پشتیبانی مالی برای بازسازی اتاق خواب خصوصی معبد وریسل›› و این برمی گشت به شاهکار اولیه هولاین شمع فروشی. دور از تعجب نیست که دیگر کارهای او در این سطح تخسسی باشد که شامل 2 فروشگاه جواهر فروشی برای شولین در وین است که دوباره مورد تحصین ملی قرار گرفت. اخیراً او به اتمام رسانده است یک مغازه ی جزئی فروشی را برای شرکت بک در برج ترامپ در نیویورک.

به تدریج، بیشمار طرح ها و مطالعاتی در دیگر زمینه های از یک خانواده و محل اقامت تک نفره، به یک خانه ی آپارتمانی و دفتر و موزه کشیده خواهد شد. در سال 1978 یک دفتر توریستی را در وین او به اتمام رساند .

در ابتدای 1982، موزه ی مونی یسپال آبتبگری در مونچن گلاوباخ نزدیک دوسلدوف به اتمام رساند این کار بزرگ برایش بیشتر تشویق و فرصت اصلی فراهم کرد برای پروژه های یکسان طبیعی . در سالی که او برنده ی جایزه ی پریت کر شد، او دو مسابقه ی بین المللی را برنده شد. یکی برای موزه ی هنرمدرن در فرانکفورت ، بعد از به اتمام رسیدن آن دیگری برای میدان فرهنگی در برلین . اگر چه در همان سال طراحی کرد او نمایشگاه فرهنگی در وین را به نام «خواب و واقعیت». که در وین گشوده شد و سپس در چندین کشور دیگر نیز گشوده شد. یکی از بهترین شناخته شده های او برای باز کردن موزه ی کوپر- هویت در نیویورک بود ‌«تغییر شکل انسان» در نمای ظاهر آن بود.

هولاین اخیراً پیشنهادی داشته است از طرف بیل لیسی، منشی جایزه ی پرتیکر و نویسنده ی کتاب 100 معمار معاصر مبنی بر این دادن طرحی برای یک رشته ی جدید از موزه ی سالومون آر. گاگن هیم در سالزبرگ. با خاصیت دوگانه ی طراحی انسان و حالت طبیعی صخره های عمودی شبیه به اتاق و با چراغ ها و پرتو افکنی تماشایی، هولاین یک بار دیگر ثابت کرد ذوق و استعداد خویش را برای با سلیقه بودن و هیچ بودن کارهایش.

در اوایل سال 1963 هولاین در مجله ی هنر+معماری گفت « امروز برای اولین بار در طول تاریخ زندگی انسان» در این لحظه که علم بی اندازه گسترده شده و تکنولوژی پیشرفته در اختیار ماست، ما هر آنچه را که می خواهیم می سازیم، کارهای معماری از خود بجا می گذاریم که با تکنیک قابل مشخص شدن نیست، اما از علم و تکنیک بهره می جوید.«البته به وسیله معماران قهار امروز، انسان شاهکار دنیای بی کران است.»

همانطور در سال 1963 بود که هولاین ، همراه والترپیچلر ، دو مدل از شهرهای رویایی که لیسی در کتابش توصیف کرده بود ارائه دادند. «پله ها و میدان غول پیکر، این پروژه در طراحی منطبق بر احتیاج بود، زیبایی رایج را داشت و ادعای دوستی بود با این طرح بود که دوباره معماری به عنوان یک هنر در نظر گرفته شد.»

نقل قولی از هیئت داوران جایزه ی پرتیکر

هیأت داوران جایزه ی پرتیکر هانس هولاین را به عنوان استاد حرفه خودش شناختند – کسی که با لطافت طبع و ذوق منحصر به فردی از میان دنیای گذشته و سنتی دنیای جدید را منعکس می کند طوری که منحصرا شبیه به همان حالت قدیمی را دارد. معماری که همچنین یک هنر پیشه است، او استعداد خوبی در طراحی موزه که بعدها آن مکانی می شود که دیوارهایش حاکی از هنر دست های اوست، هر چند در نوع ترسیم آن از رنگ های مختلف در طراحی موزه ها، مدارس، فروشگاه ها و خانه های رسمی، از آمیختن رنگ ها و دیوارهای خشن گریز نمی کند، یک حالت سخت تزکیه مطالب جزئی و هیچگاه ترسی از جمع آوری با هم سنگ های مرمری باستانی و آخرین مدل پلاستیک ندارد. هیأت داوران بر او درود می فرستند به عنوان معلم عالی کسی که با جوان ها بحث می کند بنا به تجربه های خود برای کسب شانس های بزرگ و اطمینان کامل می دهد که طراح نه ولی اجزاء طراحی شده اهمیت بالایی دادند. او به طور استوار ادامه می دهد به


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگی نامه هانس هولاین