نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درمورد مباهله

اختصاصی از نیک فایل مقاله درمورد مباهله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد مباهله


مقاله درمورد مباهله

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

معنای لغوی – اصطلاحی مباهله وچگونگی اداء آن

این سوگند یا نفرین در اسلام با 2 نام مختلف که هر دو از ریشه واحدی گرفته شده اند شناخته می شود:

1)مبادله (MOBAHELE) : یکدیگر را نفرین و لعنت کردن .در اصل از ماده ی ((بهل)) بر وزن (اهل) به معنی رها کردن وقید وبند را از چیزی برداشتن است . وابتهال در دعا به معنی تفرع و واگذاری کار به خدا است.

و اگر انرا گاهی به معنی هلاکت ولعن و دوری از خدا گرفتهاند نیز به خاطر این است که رها کردن بنده به حال خود این نتایج را به دنبال می اورد واز نظر مفهوم متداول ان که از ایه مباهله گرفته شده به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است بدین ترتیب که افرادی که با هم درباره یک مسئله مهم مذهبی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند وبه درگاه خدا تضرع کنند واز او بخواهند که دروغگو را رسوا ساز و مجازات کند

پیشینه تاریخی مباهله در نزد قوم سام از دوره ی تمدن بابل به بعد تنها وسیله رایج و بین المللی برای اثبات حقیقت بوده ودر میان شیعیان به سال 254 هجری می رسد

2)ملاعنه: که از ریشه لعن گرفته شده وبه باب مفاعله برده شده است نیز به معنی مباهله است.

عملیات دارای 3مرحله است

1)نشستن دو زانو وقرار دادن دو دست بر روی ران ها گویی اماده مبارزه با دشمن است

2)اماده ساختن دو دست برای سوگند یاد کردن

3)بلند کردن دو دست به سوی اسمان و ادای الفاظ مخصوص

هیئت نمایندگی نجران در مدینه

بخش با صفای ((نجران)) با هفتاد دهکده تابع خود در نقطهی مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در اغاز طلوع اسلام این نقطه تنها منطقه مسیحی نشین حجاز بود پیامبر اسلام به موازات مکاتبه با سران دول ومراکز مذهبی جهان نامه ای به اسقف نجران (کشیش بزرگ) .((ابوحارثه)) نوشت و طی ان نامه ساکنان نجران را به ایین اسلام دعوت نمود اینک مضمون نامه ی ان حضرت:

((به نام خدای ابراهیم واسحاق و یعقوب. خدای ابراهیم واسحاق و یعقوب را حمد وستایش می کنم و شما ها را از پرستش بندگان به پرستش خدا دعوت می کنم شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید ودر ولایت خداوند وارد شوید واگر دعوت مرا نپذیرفتید لااقل باید به حکومت اسلامی مالیات بپردازید تا از جان مال شما دفاع کند . ))

نمایندگان پیامبران وارد نجران شده نامه ی پیامبر را به اسقف نجران دادند او برای تصمیم گیری شورایی مرکب از شخصیت های بارز مذهبی وغیر مذهبی تشکیل داد یکی از افراد طرف مشورت ((شرجیل)) بود که به عقل ودرایت و کاردانی معروف بود او گفت: مامکرر از پیشوایان مذهبی خود شنیده ایم : روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت وهیج بعید نیست که محمد از اولاد اسماعیل است همان پیامبر موعود باشد

شورا نظر داد که گروهی به عنوان ((هیئت نمایندگی نجران)) به مدینه بروند تا از نزدیک دلایل نبوت محمد (ص) را مورد بررسی قرار دهند بدین ترتیب 60تن از ارزنده ترین و داناترین مردم نجران انتخاب گردیدند که در راس انان 3 پیشوای مذهبی قرار داشت:

((ابوحارثه بن علقمه)) اسقف وحاکم نجران و نماینده رسمی کلیسا در حجاز

((عبد المسیح )9 رئیس خدمات شهری ورئیس هیئت نمایندگی (عاقب)

((ایهم یا سید )) مدیر کاروان های نجران

هیئت نمایندگی طرف عصر در حالی که لباس های تجملی ابریشم بر تن انگشتر های طلا بر دست و طلیب ها بر گردن داشتند وارد مسجد شده به پیامبر سلام کردن ولی وضع نا مناسب انان ان هم در مسجد پیامبر را سخت ناراحت کرده انان علت ناراحتی را ندانستند فورا با عثمان و عبد الرحمان بن عوف نزد علی رفتند علی (ع) به انان گفت:شما باید با وضع ساده و بدون زر و زیور به حضور حضرت بیاید

نمایندگان نجران با لباس ساده و بدون انگشتر طلا به محضر پیامبر رفتند پیامبر با احترام خاص پاسخ سلام ان ها را داد و برخی هدایایی که برای وی اورده بودند را پذیرفت نمایندگان ابتدا نمازشان را در مسجد مدینه با اجازه پیغمبر (ص) در حالی که رو به مشرق ایستاده بودند خواندند

مذاکره نمایندگان نجران به گفته مرحوم سید بن طاووس

پیامبر : من شما را به ایین توحید و پرستش خدای یگانه دعوت می کنم وسپس چند ایه از قران برای انان خواند

نمایندگان نجران : اگر منظور ار اسلام ایمان به خدای یگانه جهان است ما قبلا به او ایمان اورده ایم

پیامبر : اسلام علایمی دارد و برخی از از اعمال شما حاکی است که به اسلام واقعی نگرویده اید چگونه خدای یگانه را پرستش می کنید در صورتیکه شما ((صلیب)) را می پرستید واز خوردن گوشت خوک پرهیز نمی کنید وبرای خدا فرزند معتقدید

نمایندگان نجران: ما او را خدا می دانیم زیرا مردگان را زنده کرد بیماران را شفا بخشید واز گل پرنده ای ساخت که پرواز می کرد و تمام این اعمال حاکی است که او خدا است

پیامبر: نه او بنده و مخلوق خدا است که او را در رحم مریم قرار داد و این قدرت را خدا به او داده بود

یک نفر از نمایندگان : اری او فرزند خدا است زیرا مادر او مریم بدون اینکه با کسی ازدواج کند او را به دنیا اورد پس ناچار پدر او باید همان خدای جهان باشد

در این هنگام فرشته وحی نازل شد و به پیامبر گفت که به انان بگوید:

(وضع حضرت عیصی از این نظر مانند ادم است که او با قدرت بی پایان خود بدون اینکه دارای پدری ومادری باشد از خاک افرید)

(ال عمران-ایه 59)

اگر نداشتن پدر گواه بر این است که او فرزند خداست پس حضرت ادم برای این منصب شایسته تر است زیرا او نه پدر داشت ونه مادر

نمایندگان نجران: گفتگوهای شما ما را قانع نمی کند راه این نیست که در وقت معین با یکدیگر مباهله کنیم واز خدا بخواهیم دروغگو را هلاک و نابود کند

در این موقع ایه مباهله نازل شود وپیامبر مامور شود تا با کسانی که زیر بار حق نمی روند به مباهله برخیزد واینک ایه مباهله

((فمن حاجک فیه من بعد ماجائک من العلم فقل تعالوا نذع ابناء نا و ابنائکم نا ونسائکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین))

هر گاه بعد از علم ودانشی درباره مسیح به تو رسید باز کسانی با تو به محاجه وستیز برخیزند به انها بگو: بیاییدما فرزندان خود را دعوت کنیم شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم شما از نفوس خود انگاه مباهله کنیم ولعنت خدا بر دروغگویان قرار دهیم

(ال عمران ایه 61)

پیامبر به مباهله می رود

سرگذشت مباهله پیامبر اسلام با هیات نمایندگی نجران از حوادث جالب وتکان دهنده ی تاریخ اسلام است

وقت مباهله فرا رسید قبلا پیامبر و نمایندگان نجران توافق کرده بودند که مراسم مباهله در نقطه ی خارج از شهر مدینه موسوم به ((کثیب احمد )) . (پشته ریگ سرخ) که بعدا به جبل المباهله مشهور شود انجام بگیرد پیامبر از میان مسلمانان و بستگان خود فقط 4 تن جز علی بن علی طالب وفاطمه دختر پیامبر و حسن وحسین (ع) کی دیگر نبود زیرا در میان تمام مسلمانان نفوسی پاکتر و ایمانی استوارتر از ایمان این چهار تن وجود نداشت او در حالی که حسن را در اغوش و دست امام حسین را در دست داشت و فاطمه به دنبال ان حضرت حرکت می کرد گام به میدان مباهله نهاد وبه همراهان خود فرمود : من هر موقع دعا کردم شما دعای من را با گفتن امین بدرقه کنید محمد (ص)فرمان داد تا بر فراز دو درخت شاخ وبرگ بریده کساء قوطوانی سیاه بزرگی بکشند تا به گونه ی رواقی در اید و خود در زیر ان نشست و علی در طرف راستش و فاطمه در پشت سرش و دونوه اش در جلواش

(کساء قوطوانی :پارچه ای قیمتی بافت قبیله قطوان کوفه پیشگویان گفته اند که مهدی (عج) نیز کساء قطوانی بر اندام خواهد داشت )

اسقف نجران گفت: من مردی را می بینم که با تمام جدیت اماده مباهله است وترس ان دارم که در ادعای خود راستگو باشد ویک سال بر ما نگذرد که دردنیا نصرانی مذهبی به جای نماند و همگی هلاک شوند او گفت من


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد مباهله

تحقیق مباهله

اختصاصی از نیک فایل تحقیق مباهله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

معنای لغوی – اصطلاحی مباهله وچگونگی اداء آن

این سوگند یا نفرین در اسلام با 2 نام مختلف که هر دو از ریشه واحدی گرفته شده اند شناخته می شود:

1)مبادله (MOBAHELE) : یکدیگر را نفرین و لعنت کردن .در اصل از ماده ی ((بهل)) بر وزن (اهل) به معنی رها کردن وقید وبند را از چیزی برداشتن است . وابتهال در دعا به معنی تفرع و واگذاری کار به خدا است.

و اگر انرا گاهی به معنی هلاکت ولعن و دوری از خدا گرفتهاند نیز به خاطر این است که رها کردن بنده به حال خود این نتایج را به دنبال می اورد واز نظر مفهوم متداول ان که از ایه مباهله گرفته شده به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است بدین ترتیب که افرادی که با هم درباره یک مسئله مهم مذهبی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند وبه درگاه خدا تضرع کنند واز او بخواهند که دروغگو را رسوا ساز و مجازات کند

پیشینه تاریخی مباهله در نزد قوم سام از دوره ی تمدن بابل به بعد تنها وسیله رایج و بین المللی برای اثبات حقیقت بوده ودر میان شیعیان به سال 254 هجری می رسد

2)ملاعنه: که از ریشه لعن گرفته شده وبه باب مفاعله برده شده است نیز به معنی مباهله است.

عملیات دارای 3مرحله است

1)نشستن دو زانو وقرار دادن دو دست بر روی ران ها گویی اماده مبارزه با دشمن است

2)اماده ساختن دو دست برای سوگند یاد کردن

3)بلند کردن دو دست به سوی اسمان و ادای الفاظ مخصوص

هیئت نمایندگی نجران در مدینه

بخش با صفای ((نجران)) با هفتاد دهکده تابع خود در نقطهی مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در اغاز طلوع اسلام این نقطه تنها منطقه مسیحی نشین حجاز بود پیامبر اسلام به موازات مکاتبه با سران دول ومراکز مذهبی جهان نامه ای به اسقف نجران (کشیش بزرگ) .((ابوحارثه)) نوشت و طی ان نامه ساکنان نجران را به ایین اسلام دعوت نمود اینک مضمون نامه ی ان حضرت:

((به نام خدای ابراهیم واسحاق و یعقوب. خدای ابراهیم واسحاق و یعقوب را حمد وستایش می کنم و شما ها را از پرستش بندگان به پرستش خدا دعوت می کنم شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید ودر ولایت خداوند وارد شوید واگر دعوت مرا نپذیرفتید لااقل باید به حکومت اسلامی مالیات بپردازید تا از جان مال شما دفاع کند . ))

نمایندگان پیامبران وارد نجران شده نامه ی پیامبر را به اسقف نجران دادند او برای تصمیم گیری شورایی مرکب از شخصیت های بارز مذهبی وغیر مذهبی تشکیل داد یکی از افراد طرف مشورت ((شرجیل)) بود که به عقل ودرایت و کاردانی معروف بود او گفت: مامکرر از پیشوایان مذهبی خود شنیده ایم : روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت وهیج بعید نیست که محمد از اولاد اسماعیل است همان پیامبر موعود باشد

شورا نظر داد که گروهی به عنوان ((هیئت نمایندگی نجران)) به مدینه بروند تا از نزدیک دلایل نبوت محمد (ص) را مورد بررسی قرار دهند بدین ترتیب 60تن از ارزنده ترین و داناترین مردم نجران انتخاب گردیدند که در راس انان 3 پیشوای مذهبی قرار داشت:

((ابوحارثه بن علقمه)) اسقف وحاکم نجران و نماینده رسمی کلیسا در حجاز

((عبد المسیح )9 رئیس خدمات شهری ورئیس هیئت نمایندگی (عاقب)

((ایهم یا سید )) مدیر کاروان های نجران

هیئت نمایندگی طرف عصر در حالی که لباس های تجملی ابریشم بر تن انگشتر های طلا بر دست و طلیب ها بر گردن داشتند وارد مسجد شده به پیامبر سلام کردن ولی وضع نا مناسب انان ان هم در مسجد پیامبر را سخت ناراحت کرده انان علت ناراحتی را ندانستند فورا با عثمان و عبد الرحمان بن عوف نزد علی رفتند علی (ع) به انان گفت:شما باید با وضع ساده و بدون زر و زیور به حضور حضرت بیاید

نمایندگان نجران با لباس ساده و بدون انگشتر طلا به محضر پیامبر رفتند پیامبر با احترام خاص پاسخ سلام ان ها را داد و برخی هدایایی که برای وی اورده بودند را پذیرفت نمایندگان ابتدا نمازشان را در مسجد مدینه با اجازه پیغمبر (ص) در حالی که رو به مشرق ایستاده بودند خواندند

مذاکره نمایندگان نجران به گفته مرحوم سید بن طاووس

پیامبر : من شما را به ایین توحید و پرستش خدای یگانه دعوت می کنم وسپس چند ایه از قران برای انان خواند

نمایندگان نجران : اگر منظور ار اسلام ایمان به خدای یگانه جهان است ما قبلا به او ایمان اورده ایم

پیامبر : اسلام علایمی دارد و برخی از از اعمال شما حاکی است که به اسلام واقعی نگرویده اید چگونه خدای یگانه را پرستش می کنید در صورتیکه شما ((صلیب)) را می پرستید واز خوردن گوشت خوک پرهیز نمی کنید وبرای خدا فرزند معتقدید

نمایندگان نجران: ما او را خدا می دانیم زیرا مردگان را زنده کرد بیماران را شفا بخشید واز گل پرنده ای ساخت که پرواز می کرد و تمام این اعمال حاکی است که او خدا است

پیامبر: نه او بنده و مخلوق خدا است که او را در رحم مریم قرار داد و این قدرت را خدا به او داده بود

یک نفر از نمایندگان : اری او فرزند خدا است زیرا مادر او مریم بدون اینکه با کسی ازدواج کند او را به دنیا اورد پس ناچار پدر او باید همان خدای جهان باشد

در این هنگام فرشته وحی نازل شد و به پیامبر گفت که به انان بگوید:

(وضع حضرت عیصی از این نظر مانند ادم است که او با قدرت بی پایان خود بدون اینکه دارای پدری ومادری باشد از خاک افرید)

(ال عمران-ایه 59)

اگر نداشتن پدر گواه بر این است که او فرزند خداست پس حضرت ادم برای این منصب شایسته تر است زیرا او نه پدر داشت ونه مادر

نمایندگان نجران: گفتگوهای شما ما را قانع نمی کند راه این نیست که در وقت معین با یکدیگر مباهله کنیم واز خدا بخواهیم دروغگو را هلاک و نابود کند

در این موقع ایه مباهله نازل شود وپیامبر مامور شود تا با کسانی که زیر بار حق نمی روند به مباهله برخیزد واینک ایه مباهله

((فمن حاجک فیه من بعد ماجائک من العلم فقل تعالوا نذع ابناء نا و ابنائکم نا ونسائکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین))

هر گاه بعد از علم ودانشی درباره مسیح به تو رسید باز کسانی با تو به محاجه وستیز برخیزند به انها بگو: بیاییدما فرزندان خود را دعوت کنیم شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم شما از نفوس خود انگاه مباهله کنیم ولعنت خدا بر دروغگویان قرار دهیم

(ال عمران ایه 61)

پیامبر به مباهله می رود

سرگذشت مباهله پیامبر اسلام با هیات نمایندگی نجران از حوادث جالب وتکان دهنده ی تاریخ اسلام است

وقت مباهله فرا رسید قبلا پیامبر و نمایندگان نجران توافق کرده بودند که مراسم مباهله در نقطه ی خارج از شهر مدینه موسوم به ((کثیب احمد )) . (پشته ریگ سرخ) که بعدا به جبل المباهله مشهور شود انجام بگیرد پیامبر از میان مسلمانان و بستگان خود فقط 4 تن جز علی بن علی طالب وفاطمه دختر پیامبر و حسن وحسین (ع) کی دیگر نبود زیرا در میان تمام مسلمانان نفوسی پاکتر و ایمانی استوارتر از ایمان این چهار تن وجود نداشت او در حالی که حسن را در اغوش و دست امام حسین را در دست داشت و فاطمه به دنبال ان حضرت حرکت می کرد گام به میدان مباهله نهاد وبه همراهان خود فرمود : من هر موقع دعا کردم شما دعای من را با گفتن امین بدرقه کنید محمد (ص)فرمان داد تا بر فراز دو درخت شاخ وبرگ بریده کساء قوطوانی سیاه بزرگی بکشند تا به گونه ی رواقی در اید و خود در زیر ان نشست و علی در طرف راستش و فاطمه در پشت سرش و دونوه اش در جلواش

(کساء قوطوانی :پارچه ای قیمتی بافت قبیله قطوان کوفه پیشگویان گفته اند که مهدی (عج) نیز کساء قطوانی بر اندام خواهد داشت )

اسقف نجران گفت: من مردی را می بینم که با تمام جدیت اماده مباهله است وترس ان دارم که در ادعای خود راستگو باشد ویک سال بر ما نگذرد که دردنیا نصرانی مذهبی به جای نماند و همگی هلاک شوند او گفت من


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق مباهله

تاریخچه شهرمشهد 12 ص

اختصاصی از نیک فایل تاریخچه شهرمشهد 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

شهرداری از نظر لغوی از دو کلمه «شهر» و «داری» تشکیل گردیده که «داری» به معنی اداره و مدیریت و «شهر» پس از 1362 به جایی که دارای شهرداری باشد اطلاق می گردید. بنابراین از نظر لغوی شهرداری را می توان سازمان اداره شهر دانست و در اصطلاح، شهرداری به واحدی گفته می شود که به منظور اداره امور محلی و ارائه خدمات عمومی موردنیاز شهروندان در یک مرکز جمعیتی با خصایص شهری تشکیل می شود.

  در اواخر قرن سوم (هـ . ق) به منظور انجام و اداره امور شهری دایره احتسابیه با دو شعبه احتساب و تنظیف تشکیل شد، اما سازمان شهرداری با مفهوم امروزی از زمان تشکیل حکومت مشروطه (دوران قاجار) با تصویب قانون بلدیه مصوب 20 ربیع الثانی 1325 هـ . ق (1286 ش) پا به عرصه وجود نهاد. این قانون در 5 فصل و 108 ماده تنظیم و تصویب شده بود که در فصل چهارم، چگونگی سازمان بلدیه، تقسیم کار، وظایف و حدود اختیارات اعضای انجمن و واحدهای سازمانی تابعه، نحوه اعمال نظارت و مداخله حاکم را در امور بلدیه تعیین نموده بود و در ماده 93 آن بر لزوم و وجود شخصی به عنوان کلانتر (شهردار)، که اداره امور بلدیه را به عهده بگیرد اشاره شده است. با نسخ قانون مذکور در سال 1309 هـ . ش قانون دیگری با ضوابط جدید و متناسب با افزایش اعتبارات و امکانات مالی شهرداری ها تصویب شد و وزارت کشور، سرپرستی ادارات بلدیه را بر عهده گرفت. و در سال 1312 هـ . ش وزارت کشور برای اینکه اصلاحات شهری به خوبی انجام شود و کلیه امور فنی و شهرسازی شهرها زیرنظر مهندسین مجرب و با برنامه صحیح انجام گیرد با تقدیم لایحه ای به مجلس شورای ملی موجبات تشکیل اداره کل فنی را در وزارتخانه فراهم نمود و بعد از سال 1320 هـ . ش اداره مزبور به اداره کل امور شهرداریها تبدیل گردید. سپس بر اساس قانون 1328 (هـ . ش) با اعطای اختیاراتی به انجمن شهر، از نظر سیاسی و اجتماعی تحولاتی در وضع شهرها بوجود آمد.به دنبال گسترش شهرها و افزایش جمعیت و به تبع آن تنوع نیازها و احتیاجات شهروندان، وظایف و فعالیت شهرداریها نیز تنوع و گسترش بیشتری یافت، به گونه ای که امروزه از شهرداریها به عنوان بزرگترین و متنوع ترین سازمان خدماتی شهری نام می برند. شایان ذکر است نخستین شهرداری در ایران در سال 1286 (هـ . ش) در تهران تأسیس گردیده و در مجموع تا پیش از انقلاب اسلامی تعداد 453 شهرداری در کشور تأسیس گردید که بیشترین تعداد شهرداری، در استانهای اصفهان و مازندران (هر کدام 46 شهرداری) و کمترین تعداد شهرداری در استان کهکیلویه و بویر احمد (4 شهرداری) وجود داشت و در حال حاضر 700 شهرداری در کشور فعال هستند

 تاریخچه شهر مشهد:

مهمترین عاملی که در طول تاریخ در شکل گرفتن محل سکونت کنونی مشهد مؤثر بوده است، موقعیت طبیعی حوضه کشف رود و رودخانه اترک می باشد. با در نظر گرفتن این عامل به عنوان امری نسبتاً ثابت برای جذب جمعیت، می توان تأثیر عوامل تاریخی و سیاسی و اجتماعی و مذهبی را در دوره‌های مختلف بررسی نمود. حوضه رودخانه کشف رود در تمام دوره اسلامی و حتی در دوره پیش از اسلام از مراکز عمده سکونت در خراسان شمالی بوده است. در دوره اسلامی مهمترین و پرجمعیت ترین سکونتگاه، حوضه کشف رود ولایت توس بوده که مرکز آن شهر تابران بوده است. به مرور زمان از اهمیت شهرهای تابران و نیشابور کاسته و آبادیهای جدیدی به اسامی نوغان و سناباد رشد نمودند. سناباد در 2 کیلو متری نوغان قرار داشته و کاخ حمید بن قحطبه طلائی والی خراسان که اکنون عمارت آستانه شهر مقدس مشهد است در میان باغ بزرگی در این دهکده قرار داشته است. در بهار سال 193ه - ق هنگامی که هارون جهت سرکوب شورشی در سمرقند به نوغان رسید مریض و سپس فوت نمود وی وصیت نموده بود پس از مرگ او را در باغ مجاور محل اقامتش دفن نمایند . مآمون جانشین هارون پس از گذشت چند سالی از خلافتش در اثر طغیانی که علیه وی در عراق پدید آمد به قصد آنکه تمایل شیعیان را به خود جلب کند «حضرت رضا(ع)» را به ولایت عهدی نامزد کرد. حضرت رضا (ع) پس از یکسال اقامت در مرو عازم بغدادشدند، وقتی به قریه نوغان رسیدند به منزل امیر سناباد وارد و  در آنجا مسموم و در سال 202یا 203 ه-ق پس از سه روز وفات یافته و پیکر مطهرشان در باغ حمید بن قحطبه در 1/5کیلومتری قریه سناباد مدفون شد ،‌ازهمان زمان نقطه مذکور به نام مشهد الرضا و بعد به اختصار مشهد نام گرفت.

 تحولات مشهد در دوره رضاخان (1300-1320ه-ش):

عده ای از متخصصین مسایل شهری، مقطع زمانی 1300تا پایان حکومت قاجاریه و آغاز حکومت رضاخان را شروع تحولات اساسی در روند «شهر نشینی » و «شهرگرایی» در ایران دانسته و بافت فیزیکی ماقبل1300 را بافت تاریخی و گسترش های بعدی را که در فراسوی حصار و دیوارهای قدیمی شهرها اتفاق افتاده «بافت جدید »می دانند که روند شکل گیری آن  در طول زمان تغییر کرده است. دخالت در بافت کالبدی آن نیز با کشیده شدن خیابانهای جدید بر  بافت تاریخی مثل خیابانهای طبرسی ،‌امام رضا ،‌بهار و غیره آغازگردید. علاوه بردخالتهای فیزیکی فعالیت های دیگری نیز در زمان رضاخان در شهر مشهد انجام گرفت و زمینه رشد فیزیکی شهر را فراهم نمود که مهمترین آنها عبارتند از :‌تأسیس بیمارستان امام رضا(ع) در سال 1313تاسیس کارخانه قند آبکوه در سال 1314، تاسیس دانشکده پزشکی در سال 1318و غیره.خریداری اولین کارخانه برق در سال 1315و نصب آن در خیابان طبرسی ورود ماشین به شبکه حمل و نقل درون شهری با 2دستگاه اتوبوس در سال 1318،‌جایگزینی تدریجی آن به جای درشکه از اقداماتی است که در طی سالهای (1300-1320) در شهر مشهد انجام گرفت و نقش مهمی در رشد فیزیکی شهر داشت. مشهد در اولین سرشماری عمومی کشور که درسال 1318از چند شهربه عمل آمددارای 76471نفر جمعیت بوده است .

تحولات شهر مشهد دردوره محمدرضاپهلوی (1320-1357ه-ش):

  مشهد از شهریور 1320 که مصادف با اشغال ایران توسط نیروهای متفقین به دلیل وجود ناامنی در مناطق روستایی و امنیت مناسب در مشهد به علت وجود پادگانها و مراکز نظامی و نیز خشک سالی های جنوب خراسان بویژه در سال زراعی 1326-27و تاسیس دانشگاه مشهد درسال 1326 ه-ش پذیرای جمعیت زیادی بود که در رشد جمعیت نقش داشته اند . به دنبال دگرگونیهای سیاسی، اقلیمی و آموزشی فوق، تحولات تکنیکی به ویژه مجهز شدن شبکه حمل و نقل درون شهری به وسایل نقلیه جدید ( افزایش اتوبوسها از 2 دستگاه به 77 دستگاه ، ورود تعداد 10 دستگاه تاکسی در سال 1328 که تا سال 1324 به 200 دستگاه افزایش یافت ) و از همه مهمتر برقراری ارتباط بین مشهد و تهران از طریق شبکه راه آهن در سال 1336 ه-ش و نیز پرداخت وام به دارندگان زمینهای وقفی توسط بانک رهنی در سال 1336 ه-ش از عواملی بودند که دست به دست یکدیگر داده و جمعیت شهر مشهد در سال 1335 ه-ش به 241989 نفر رسانده است بطوریکه رشد سالانه جمعیت در طول 16 سال (1319-1335 ه-ش) به طور متوسط 2% بوده است .از حدود سال 1335 ه-ش به دلیل تغییرات اساسی در ساخت اقتصادی کشور به ویژه درآمد حاصل از فروش نفت، مستحکم شدن سیاست‌های تجاری - اقتصادی و فرهنگی ، گسستگی نظام ارباب رعیتی به دنبال اجرای اصلاحات ارضی در سا ل 1342 ه-ش ، رشد جمعیت نیز دچار تغییر و تحولاتی اساسی گردید به طوری که جمعیت شهر از 241998 نفر در سال 1335 ه-ش به 409616 نفر در سال 1345 رسید مه نرخ رشد سالانه ای در حدود 5/4 درصد داشته است .

همچنین وسعت شهر نیز از 16 به 33 کیلومتر مربع یعنی بیش از 2 برابر افزایش یافت .توسعه شبکه حمل و نقل هوایی، تاسیس کارخانجات و توسعه فعالیتهای بهداشتی نیز از جمله مواردی بودند که در توسعه فیزیکی شهر مشهد موثر واقع شدند.

مشکلات ناشی از رشد جمعیت ، بی توجهی به نحوه استفاده از اراضی ، توسعه نامنظم شهر و سایر مشکلات عمومی باعث گردید که تهیه طرح جامع شهر در سال 1346 به مهندسین مشاور ابلاغ گردد. این طرح برای یک دوره 25 ساله (1345-70) در پنج مرحله 5 ساله تنظیم و در سال 1350 به شورای عالی شهر سازی تسلیم و پس از تصویب مراحل اجرایی آن، در سال 1352 به شهرداری ابلاغ گردید.در طرح جامع سمت توسعه آینده شهر به صورت پیوسته در غرب شهر با توجه به پیش بینی افزایش جمعیت 409616 نفر در سال 1345 به 1465000 در سال 1370 پیش بینی گردید. در این طرح وسعت شهر از 33/4 به 170 کیلومتر مربع افزایش می‌یافت .

همگام با مراحل تهیه طرح جامع و تفضیلی, شهر از نظر فیزیکی و جمعیتی به رشد ادامه می داد بطوریکه جمعیت مشهد در سال 1355 به 667770 نفر ( با نرخ رشد سالانه بین 1345-55 حدود ) افزایش یافت .درطرح جامع ، الگوی مداخله در یافت قدیم شهر و به ویژه اطراف حرم مطهر نیز تهیه و نقشه پیشنهادی ارائه گردید ولی به مرحله اجرا در نیامد.در سال 1354 طرح توسعه حرم اجرا شد که تعداد زیادی از بازارچه‌ها ، مساجد، مدارس قدیمی، واحدهای تجاری و مسکونی تخریب و بازار رضا(ع) نیز به منظور واگذاری به صاحبان مغازه‌های تخریبی در مشرق میدان آب ساخته شد.

تحولات شهر مشهد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی (1357):

کشور ایران در دهه 1350 آبستن تحولات سیاسی عظیمی بود که در سال 1375 به پیروزی انقلاب اسلامی و دگرگونی ساختار سیاسی - حکومتی کشور منجر گردید. اثرات انقلاب در ابعاد شهری شامل: تصویب قانونی اراضی موات شهری(1357) تصویب قانون زمین شهری (1358) تصویب قانونن زمین شهری (1361) طرح مجدد الگوی نوشهرها (1364) و... بود که بر کیفیت شهرنشینی تاثیر بسزایی داشت. سال 1375 به دلیل وقوع کودتای مارکسیستی در افغانستان حدود 000/557 نفر از مهاجرین افغانی در خراسان ساکن شدند که از این تعداد حدود 296500 نفر (53/2 %) در شهر مشهد به ویژه در حاشیه قلعه ساختمان و گلشهر سکنی گزیدند. همچنین در نتیجه وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران عده ای از مهاجرین جنگ تحمیلی وارد خراسان و به ویژه شهر مشهد شدند. عوامل فوق به همراه مهاجرتهای روستا - شهری دست به دست هم داده و باعث رشد سریع جمعیت شهر در این دوره گردید به طوری که جمعیت از 667/770 نفر درسال 1355 به 1/462/50 نفر در سال 1365 با نرخ رشدی معادل 8 % در سال افزایش یافت که بالاترین نرخ رشد جمعیت شهری در ایران بوده است. مساحت شهر نیز در این دوره (65-1355) از 78 به 220 کیلومتری با نرخ رشد معادل 11 % در سال، افزایش یافت.

 مشهد از شهریور 1320 که مصادف با اشغال ایران توسط نیروهای متفقین به دلیل وجود ناامنی در مناطق روستایی و امنیت مناسب در مشهد به علت وجود پادگانها و مراکز نظامی و نیز خشک سالی های جنوب خراسان بویژه در سال زراعی 1326-27و تاسیس دانشگاه مشهد درسال 1326 ه-ش پذیرای جمعیت زیادی بود که در رشد جمعیت نقش داشته اند.

به دنبال دگرگونیهای سیاسی، اقلیمی و آموزشی فوق، تحولات تکنیکی به ویژه مجهز شدن شبکه حمل و نقل درون شهری به وسایل نقلیه جدید (افزایش اتوبوسها از 2 دستگاه به 77 دستگاه، ورود تعداد 10 دستگاه تاکسی در سال 1328 که تا سال 1324 به 200 دستگاه افزایش یافت) و از همه مهمتر برقراری ارتباط بین مشهد و تهران از طریق شبکه راه آهن در سال 1336 ه-ش و نیز پرداخت وام به دارندگان زمینهای وقفی توسط بانک رهنی در سال 1336 ه-ش از عواملی بودند که دست به دست یکدیگر داده و جمعیت شهر مشهد در سال 1335 ه-ش به 241989 نفر رسانده است بطوریکه رشد سالانه جمعیت در طول 16 سال (1319-1335 ه-ش) به طور متوسط 2% بوده است.

از حدود سال 1335 ه-ش به دلیل تغییرات اساسی در ساخت اقتصادی کشور به ویژه درآمد حاصل از فروش نفت، مستحکم شدن سیاست‌های تجاری-اقتصادی و فرهنگی، گسستگی نظام ارباب رعیتی به دنبال اجرای اصلاحات ارضی در سا ل 1342 ه-ش، رشد جمعیت نیز دچار تغییر و تحولاتی اساسی گردید به طوری که جمعیت شهر از 241998 نفر در سال 1335 ه-ش به 409616 نفر در سال 1345 رسید که  نرخ رشد سالانه ای در حدود 5/4 درصد داشته است.

همچنین وسعت شهر نیز از 16 به 33 کیلومتر مربع یعنی بیش از 2 برابر افزایش یافت. توسعه شبکه حمل و نقل هوایی، تاسیس کارخانجات و توسعه فعالیتهای بهداشتی نیز از جمله مواردی بودند که در توسعه فیزیکی شهر مشهد موثر واقع شدند. مشکلات ناشی از رشد جمعیت، بی توجهی به نحوه استفاده از اراضی، توسعه نامنظم شهر و سایر مشکلات عمومی باعث گردید که تهیه طرح جامع شهر در سال 1346 به مهندسین مشاور ابلاغ گردد. این طرح برای یک دوره 25 ساله (1345-70) در پنج مرحله 5 ساله تنظیم و در سال 1350 به شورای عالی شهر سازی تسلیم و پس از تصویب مراحل اجرایی آن، در سال 1352 به شهرداری ابلاغ گردید.

در طرح جامع سمت توسعه آینده شهر به صورت پیوسته در غرب شهر با توجه به پیش بینی افزایش جمعیت 409616 نفر در سال 1345 به 1465000 در سال 1370 پیش بینی گردید. در این طرح وسعت شهر از 33/4 به 170 کیلومتر مربع افزایش


دانلود با لینک مستقیم


تاریخچه شهرمشهد 12 ص

علم اخلاق

اختصاصی از نیک فایل علم اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

مفهوم لغوی واژه اخلاق

«اخلاق» جمع «خُلق» و به معنای نیرو و سرشت باطنی انسان است که تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک است. در مقابل، «خَلق» به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر، گفته می شود. همچنین «خُلق» را نفسانی راسخ نیز می گویند که انسان، افعال متناسب با آن صفت را بی درنگ، انجام می دهد. مثلاً فردی که دارای «خُلق شجاعت» است، در رویارویی با دشمن، تردید به خود راه نمی دهد. این حالت استوار درونی ممکن استبه طور طبیعی، در فردی به طور طبیعی، ذاتی و فطری وجود داشته باشد؛ مانند کسی که به سرعت عصبانی می شود و یا به اندک بهانه ای شاد می گردد. منشأهای دیگر خُلق، وراثت و تمرین و تکرار است؛ مانند اینکه نخست با تردید و دودلی اعمال شجاعانه انجام می دهد، تا به تدریج و براثر تمرین، در نفس او صفت راسخ شجاعت به وجود می آید، شجاعت می ورزد.

تعریف علم اخلاق

با مراجعه به اصلی ترین منابع کلاسیک و متعارف علم اخلاق در حوزه علوم اسلامی و دقت درموارد کاربرد آن در قرآن و احادیث، علم اخلاق را می توان به شرح زیر تعریف کرد:

علم اخلاق، علمی است که صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتار اختیاری متناسب با آنها را معرفی می کند و شیوه تحصیل صفات نفسانی خوب انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان می دهد.

براساس این تعریف، علم اخلاق علاوه بر گفت و گو از صفات نفسانی خوب و بد، از اعمال و رفتار متناسب با آنها نیز بحث می کند. غیر از این، راهکارهای رسیدن به فضیلت ها و دوری از رذیلت ها – اعم از نفسانی و رفتاری – را نیز مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین موضوع علم اخلاق، عبارت است از: صفات و اعمال خوب و بد، از آن جهت که برای انسان قابل تحصیل و اجتناب و یا انجام و ترک اند. از آن جا که مبدأ و بازگشت رفتار و صفات خوب و بد انسان به روح و روان آدمی می باشد، بعضی از عالمان اخلاق موضوع علم اخلاق را «نفس انسانس» دانسته اند.

هدف نهایی علم اخلاق این است که انسان را به کمال و سعادت حقیقی خود – که همانا هدف اصلی خلقت جهان و انسان است – برساند. تفسیر واقعی و تحقیق این کمال و سعادت به آن است که انسان به قدر ظرفیت و استعداد خود، جه در صفات نفسانی و چه در حوزه رفتاری، جلوه گاه اسماء و صفات الهی گردد؛ تا در حالی که همه جهان طبیعی و بی اراده به تسبیح جمال و جلال خداوندی مشغول اند، انسان با اختیار و آزادی خویش، مقرب ترین، گویاترین و کامل ترین مظهر الهی می باشد.

تعاون و همکاری

از بهترین آثار زندگی جمعی واردویی، یادگرفتن کار جمعی و کسب روحیه تعاون و همکاری است. غالباً ما دوست داریم کار خوب تنها به نام ما تمام شود ! و گاه با وجود اینکه می دانیم اگر آن کار با همکاری دیگران باشد بهتر انجام خواهد شد، باز هم روحیه انحصارطلبی، ما را رها نمی کند و سعی می کنیم که به تنهایی کار را به انجام رسانیم و به اصطلاح گوی سبقت را از دیگران برباییم ! این حالت، در همه جا صحیح نیست، چرا که در بسیاری از امور، کار گروهی و دسته جمعی مطلوب است، نه کار فردی !

در زندگی اردویی یاد می گیریم و تمرین می کنیم که چگونه با تشریک مساعی می توان مشکلی را حل کرد، کار دشواری را انجام داد، طرحی وسیع را پیاده کرد و . . . آنگاه با اکتساب این روحیه ، می توانیم از طریق همکاری و تعاون، بسیاری از مشکلات خانوادگی را به راحتی حل کنیم ، مهمانیها و پذیرایی های سخت و بزرگ را با همیاری همسر و فرزندان، بهتر و راحت تر انجام دهیم و . . . در محیط سکونت کارهایی از قبیل نظافت کوچه و محله، دستگیری از مستمندان و . . . .را به آسانی عمل سازیم . راستی چه می شود اگر اهالی هر منطقه، در روزهای تعطیل ساعت خاصی را معین سازند که در آن همگی با همکاری و همیاری به نظافت محل خود بپردازند؟! و یا کارمندان و کارگران هر اداره و مؤسسه ای برای خود صندوقی تاسیس کنند که بتوانند با دادن وام به صورت قرض الحسنه مشکلات مالی برادران خود را بر طرف کنند؟! و . . .

قطعاً اگر روحیه تعاون در جامعه ما زنده شود، در انجام بسیاری از کارهای اجتماعی ، هرگز منتظر « دولت » نمی مانیم،‌ بلکه از طریق همکاری و معاضدت اجتماعی، بهتر و سریعتر آنها را انجام می دهیم .

اصولاً بسیاری از کارهای جمعی جز با همکاری همگانی به آسانی انجام شدنی نیست، به عنوان نمونه: اگر دانش آموزان یک کلاس یا یک مدرسه بخواهند کتابخانه ای داشته باشند، غالباً یک نفر یا دو نفر نمی توانند این کار را انجام دهند، اما اگر هر یک از دانش آموزان قبول کنند که تنها یک کتاب برای کتابخانه بیاورند، مدرسه ای که 500 دانش آموز دارد ، به راحتی صاحب کتابخانه ای با 500 جلد کتاب، می شود ! و همینطور در یک کلاس، یک اداره، یک کارخانه و . . .

واقعاً اگر این کلام الهی را همواره به یاد داشته باشیم که : « تعاونوا علی البر و التقوی » ( در کارهای نیک و شایسته بر اساس تقوی و پاکی ، به یکدیگر کمک نمایید و یار و همکار هم باشید ) جامعه ای خواهیم داشت پر از صفا و یک رنگی ، خانه ای خواهیم داشت مملو از نشاط و صداقت و بالاخره فردایی خواهیم داشت همراه با


دانلود با لینک مستقیم


علم اخلاق

تحقیق و بررسی در مورد شاسی110

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد شاسی110 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

ریشه لغوی

آنچنان که در لغت نامه دهخدا آمده است، شاسی به معنای «درشت و سخت» است.

دیدکلی

کلمه شاسی اصولا در معنای دیگری به کار می‌رود. که عمومی‌ترین آن عبارتست از یک قسمت واحد از اجزای یک وسیله یا ماشین که سایر قسمت‌ها بر روی آن قرار می‌گیرند. این ساختار می‌تواند به سادگی یک چارچوب فلزی باشد و یا اینکه یک شاسی پیچیده باشد که محلهای بخصوصی بر روی آن ، جهت نصب دستگاههای مربوطه از قبل تعبیه شده باشد. معمولا شاسی‌ها از فولاد ساخته می‌شوند.کاربرد اصلی کلمه شاسی در مورد استفاده در خودروها است. در خودروها به تمامی ساختارهایی که جهت حرکت خودرو ضروری است شاسی گفته می‌شود. بایستی توجه شود که اگر یکی از اجزای شاسی اتومبیل یا خودرو برداشته شود یا دچار خرابی شود حرکت خودرو متوقف خواهد شد.

اجزای ساختمانی شاسی خودرو

همانطوری که گفته شد شاسی قطعات خودرو را به هم ارتباط داده و آنها را روی خود نگه می‌دارد. در این فرآیند سیستم‌های مختلفی انجام وظیفه می‌کنند، که در زیر به ذکر آنها می‌پردازیم.

سیستم تولید توان (موتور)

این سیستم وظیفه تبدیل انرژی را به عهده دارد. یعنی انرژی محبوس در سوخت‌های فسیلی را به شکل انرژی‌های جنبشی در دسترس در می‌آورد. موتور یک خودرو برای آنکه بتواند این وظیفه را انجام دهد از چند سیستم مجزا استفاده می‌کند که عبارتند از : سیستم برقی ، سیستم سوخت رسانی ، سیستم خنک کننده ، سیستم روغنکاری و سیستم هوارسانی.

سیستم انتقال توان

این سیستم همان گونه که از نامش بر می‌آید وظیفه انتقال توان تولید شده در موتور را بر عهده دارد. این توان تولید شده جهت مصرف و تبدیل به کار مفید می‌بایست به چرخها و از آنجا به سطح جاده منتقل شود. بنابراین وجود سیستم انتقال توان در یک خودرو ضروری است. این سیستم نیز به نوبه خود به سیستم‌های کوچکتری تقسیم می‌شود که در کنار یکدیگر عمل انتقال نیرو را انجام می‌دهند. اجزای مختلف زنجیره انتقال نیرو عبارتند از:

کلاچ: بعد از موتور خودرو کلاج قرار می‌گیرد، که عبارتست از یک اتصال قابل قطع که بین موتور و جعبه دنده قرار می‌گیرد.

جعبه دنده

پس از کلاچ ، جعبه دنده قرار دارد که وظیفه آن کنترل سرعت چرخش و افزایش و کاهش آن با توجه به نیاز می‌باشد. البته وظیفه معکوس کردن جهت چرخش چرخها در هنگام استفاده از دنده عقب نیز به عهده جعبه دنده می‌باشد. بدیهی است که متناسب با سرعت چرخش ، قدرت آن هم کنترل می‌گردد.

میل گاردان

پس از جعبه دنده میل گاردان قرار دارد که وظیفه برقراری ارتباط میان جعبه دنده و دیفرانسیل را به عهده دارد. البته در صورت وجود اختلاف ارتفاع میان جعبه دنده و دیفرانسیل این اختلاف ارتفاع بوسیله میل گاردان جبران شده و اتصال میان این دو واحد را برقرار می‌سازد.

دیفرانسیل

واحد بعدی دیفرانسیل است که وظیفه تقسیم گشتاور و تغییر 90 درجه‌ای جهت چرخش را به عهده دارد. دیفرانسیل پس از انجام کارهای فوق نیرو را به واسطه یک میله به هر چرخ منتقل می‌کند.

دستگاه حرکت

شامل گروهی از قطعات است که توان انتقال یافته به چرخ را به کار مفید و مطلوب تبدیل می‌کنند. این قطعات عبارتند از:

چرخهای جلو و عقب که از طوقه و لاستیک تشکیل شده‌اند.

محورهای جلو و عقب که کار نگهداری چرخها را انجام می‌دهند.

سیستم فرمان

سیستم تعلیق یا همان فنرها

سیستم ترمز

طرز کار شاسی

تمام قسمت‌های مختلف شاسی یک اتومبیل (به غیر کلاچ) بصورت دایمی با یکدیگر در تماس‌اند و تغییرات توان ورودی در ابتدای سیستم تا آخرین قسمت آن انتقال می‌یابد. البته حالت برعکس آن هم وجود دارد. بدلیل این اتصال ثابت چنانچه در سطح جاده و در مورد شرایط کاری چرخها تغییراتی بوجود آید. این تغییرات بطور مستقیم به موتور منتقل می‌شوند. مثلا چنانچه چرخها به یک مانع برخورد کنند که توان عبور از آنرا نداشته باشند و یا در مواردی که چرخها در یک گودال و یا یک زمین گل آلود گیر کنند. چنانچه توان موتور برای خارج کردن چرخها از وضعیت مذکور کافی نباشد، فشار وارده بر چرخها باعث خاموش شدن موتور می‌گردد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد شاسی110