دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مقدمه
تقریبا از حدود 50 سال پیش علاقه به حفاظت و حمایت از کودکان افزایش یافت . گروهی از صاحب نظران هر نوع رفتار خشونت آمیز بزرگسالان علیه کودکان و نوجوانان( از ضربه های خفیف گرفته تا حملات آسیب زای شدید )را نوعی کودک آزاری می شناختند . بر این مبنا رفتار خشن، عملی بود که از روی قصد و به طور عمدی انجام می گیرد و در شخص دیگر، درد یا صدمه جسمی ایجاد می کند . اما برخی معتقد بودند اعمال خشونت آمیز به دو دسته ی طبیعی و غیر طبیعی تقسیم می شود و چنان چه والدین یا مراقبان، به قصد کنترل یا هدایت رفتار کودک از اقدامات خشونت آمیز استفاده کنند، این رفتار, طبیعی بوده و کودک آزاری محسوب نمی شود .
در تقابل این دو دیدگاه، در نهایت قانون پا در میان نهاد و اعلامیه حقوق کودک به سال 1959 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید که نماینده ایران نیز به آن رای مثبت داد . هم چنین در سال 1372، جمهوری اسلامی ایران به عضویت پیمان نامه ی حقوق کودک، مصوب سازمان ملل متحد، در آمد و به این ترتیب، راه برای تصویب قوانین مربوط به پیشگیری از کودک آزاری در ایران هموار شده است .
کودک آزاری
درباره کودک آزاری تعاریف متعددی شده است. این تنوع و تعاریف متضاد سبب شده تا مقایسه میزان بدرفتاری در بین کشورهای مختلف غیرممکن گردد. به همین منظور سازمان بهداشت جهانی درصدد است تا در این زمینه تعریفی که حاصل وفاق جمعی است، ارائه دهد.
چرا کودکان مورد آزار قرار میگیرند ؟
1- نا آگاهی والدین : گاهی والدین یا افراد دیگر که به کودکان آزار می رسانند ، نمی دانند که رفتار آنها کودک آزاری است . و این گونه رفتار ها را عادی و معمولی می انگارند .
2- مشکلات اقتصادی : فقر باعث کیشود که کودکان از دسترسی به نیازهای اساسی خود مانند آموزش ، بهداشت ، تغذیه و… محروم شوند و یا والدین به علت فشارهای مالی با رفتارهایی مانند پرخاشگری ، خشونت ، بی توجهی و… کودکان را مورد آزار قرار دهند .
3- اعتیاد : به علت خصوصیاتی که در افراد معتاد ایجاد میگردد مانند پرخاشگری ، بی مسئولیتی ، کاهش عواطف و …. سبب میشود که کودکان مورد آزار به ویژه از نوع سوء استفاده قرار گیرند .
4- بیماری های روانی : در صورتی که والدین به بیماریهای روانی مبتلا باشند ، با رفتارهایی مانند تند خویی ، خشونت ، ناسازگاری ، بی توجهی و… سبب آزار کودکان میشوند
5- مشکلات خانوادگی : مشاجرات شدید و طولانی والدین ، جمعیت زیاد خانواده ،شیوه های تربیتی نامناسب ، در برخی موارد وجود ناپدری و نا مادری و… سبب میشود که کودکان مورد آزار قرار بگیرند .
6- مشکلات کودکان : کودکانی که مشکلات نسبتا شدید و پایدار دارند بیشتر از سایر کودکان مورد آزار قرار میگیرند . مانند کودکانی که دچار بیماریهای جسمی مزمن و طولانی مدت یا مشکلات رفتاری از قبیل پرخاشگری ، بی قراری ، بیش فعالی ، اظطراب ، شب ادراری و… هستند به علت مشکلاتی که برای بزرگسالان ایجاد میکنند و نیز به سبب نا آگاهی والدین ، اغلب مورد آزار جسمی و روانی قرار میگیرند .
7- مشکلات مدرسه : مشکلاتی که در مدرسه برای دانش آموزان ایجاد میشود مانند انتظار بیش از حد ، ندیدن تفاوتها ، ایجاد اظطراب ، ترس و رقابتهای شدید ، تبعیض ، تنبیه بدنی ، تحقیر و توهین و… سبب آزارهای جسمی و روانی کودکان میشوند.
چگونه میتوانیم کودک آزاری را کاهش دهیم ؟
1- کودکان را بهتر و بیشتر بشناسیم :شناخت کودکان و نیازهای آنها سبب میشود که رفتار بهتری نسبت به آنها داشته باشیم .برای این کار میتوانیم از روشهای مختلف مانند خواندن کتابهای مناسب ، شرکت در کلاسهای آموزشی ، مشورت کردن با افراد آگاه در این زمینه و… استفاده کنیم .
2- علت کودک آزاری را بشناسیم: کودک آزاری مانند هر رفتار دیگری علتی دارد . سعی کننیم علت آنرا پیدا کنیم و با بر طرف کردن آن ، کودک آزاری را کاهش دهیم.
گاهی ممکن است برخی مشکلات را نتوانیم از بین ببریم ، در آن صورت پذیرفتن آن بهتر از آزار دادن کودک است .
3- از دیگران کمک بگیریم : کمک گرفتن و مشورت کردن نشانه هوشیاری و آگاهی است ، نه ناتوانی . برای کاهش مشکلات خود می توانیم از مراکز مشاوره حضوری ، تلفنی ، سازمانهای غیر دولتی ، افراد آگاه و… کمک بگیریم .
4- آرامش خود را حفظ کنیم : زندگی همیشه با مشکلات همراه است ، سعی کنیم خشم خود را کنترل کرده و برای مشکلات چاره جویی نماییم .بسیاری از کودک آزاری ها در شرایطی انجام میگیرد که والدین قادر به کنترل خشم خود نیستند ، کنترل خشم ، آموختنی است و میتوانیم با تمرین بر خشم خود غلبه نماییم.
کودک آزاری چه زیانهایی برای کودک بهمراه دارد؟
کودکی دوران رشد و شکل گیری شخصیت انسان است . انواع کودک آزادی در این سالهای حساس و مهم ، به رشد و سلامت کودک آسیب جدی میرساند . کودکان آزار دیده در همه جنبه های رشد مانند رشد جسمی ، ذهنی ، روانی و اجتماعی با مشکلات و نارسای های فراوانی روبرو خواهند شد . بررسی های انجام شده نشان میدهد بسیاری از انسانهایی که در دوران کودکی قربانی آزار و بد رفتاری بوده اند در بزرگسالی خود به آزار کودکان پرداخته اند و این یکی از بزرگترین زیانهای کودک آزاری است که سبب تداوم آن میگردد .
کودک آزاری چیست وبه چه رفتارهایی گفته میشود ؟
کودکان به علت ویژگیهایی که از نظر سنی دارند بسیار آسیب پذیر هستند و نیاز به حمایت و مراقبت ما دارند . اما گاهی بزرگسالان به دلایل مختلف به جای حمایت و مواظبت از کودکان ، آنها را مورد آزار قرار میدهند .
کودک آزاری شامل رفتارهایی است که توسط افراد بزرگسال نسبت به کودکان صورت میپذیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب میرساند . رفتارهایی که به صورت تصادفی انجام میشوند(مثل تصادف با اتومبیل ) شامل کودک آزاری به حساب نمی آیند .
بدرفتاری با کودکان معمولاً در چهار حوزه مورد بررسی قرار می گیرد؛ کودک آزاری جسمی (physical child abuse)، کودک آزاری عاطفی (emotional child abuse)، کودک آزاری جنسی (sexual child abuse) و غفلت (neglect).
در تعریف گورملی و برودزینسکی (1989) از کودک آزاری، علاوه بر چهار حوزه فوق، کودک آزاری رفتاری تلقی می شود که در دامنه سنی زیر 18 سال اتفاق می افتد و این اصل با تعریف پیمان جهانی حقوق کودک نیز همخوانی دارد. به هر حال حوزه های دیگری وجود دارند که به آنها نیز اشاره می شود. اغلب بین انواع کودک آزاری یک نوع رابطه و همبستگی وجود دارد.
1- کودک آزاری جسمی: به طور کلی کودک آزاری جسمی آسیبی است که مواردی چون ضربه زدن، داغ کردن، آسیب رساندن به سر، شکستگی، آسیبهای درونی، زخمی کردن یا هر شیوه دیگر از آسیب جسمانی را شامل می شود. تحقیقاتی که در فاصله سال های 90 تا 92 انجام گرفته بیانگر این مطلب است که مرگ های ناشی از کودک آزاری جسمی 87 درصد در بین کودکان زیر پنج سال و 65 درصد در بین کودکان زیر یک سال بوده است. (تاور، 1996)
2- کودک آزاری عاطفی: بدرفتاری عاطفی آسیبی اساسی و قابل توجه است که کارکردهای روانشناختی، رفتار و رشد کودک را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و طرد، محرومیت عاطفی، برخورد خشونت آمیز خانواده (بی ثباتی خانوادگی)، انتقاد، تحقیر و انتظارات نامناسب از کودک، کودک آزاری عاطفی تلقی می شود. بدرفتاری عاطفی معمولاً با بدرفتاری جسمی و کلامی همراه است (کینگستون و پنهیل، 1995).
3- کودک آزاری جنسی: آلبرز (1994) کودک آزاری جنسی را این گونه تعریف کرده است: تماس یا تعامل بین کودک و فرد بزرگسال، هنگامی که از کودک برای تحریک جنسی شخص مرتکب (Perpetrator) یا فرد دیگری استفاده شود.
کودک آزاری جنسی دامنه وسیعی را در بر می گیرد که مواردی مثل نمایش آلت تناسلی فرد بزرگسال به کودک، مجبور کردن کودک به نشان دادن آلت تناسلی خویش به فرد بزرگسال، وادارساختن کودک به روسپی گری یا استفاده از کودک در حوزه هرزه نگاری (Pornography) را نیز شامل می شود (واکر، بونر و کافمن، 1988).
4- غفلت: عبارت است از حذف یا نادیده گرفتن کودک که ممکن است با آزار بدنی همراه باشد. غفلت به منزله الگوی پایداری است که بیانگر رابطه متقابل و اندک والدین و مراقبان با کودک، حذف و عدم تأمین نیازهای اولیه جسمی یا ؟؟؟؟؟ کودک مثل تغذیه، بهداشت، پوشاک، نظافت، تربیت، مراقبت های پزشکی، ؟؟؟؟ و ابراز عشق و علاقه می باشد.
5- بهره کشی اقتصادی (Economic abuse): کنترل بیش از حد در استفاده و بهره برداری از پول در حوزه بهره کشی اقتصادی قرار دارد. والد یا مراقبان برای کسب درآمد فشار زیادی به کودک یا حتی همسر خود تحمیل می کنند. در حالی که در مورد نحوه خرج کردن آن هیچ گونه اختیاری به آنها نمی دهند. عدم مشارکت کودک یا همسر در نحوه و چگونگی خرج پول نیر بهره کشی مالی تلقی می شود.
6- بدرفتاری آموزشی (Educational Abuse): فشار و آسیب های احتمالی که از طریق نظام آموزشی، معلمان، شیوه های تدریس، محتوای کتابها و … در کودکان ایجاد می شود، در حوزه بدرفتاری آموزشی قرار می گیرد. تأکید بر نمره گرایی، نادیده گرفتن تفاوت های فردی، ایجاد رقابت های شدید، تأکید بر یادگیری از راه حفظ کردن، ایجاد فشارهای روانی برکودکان به علت انتظارات بیش از حد از آنان و … در این گروه جای می گیرد. بدرفتاری آموزشی می تواند با سایر بدرفتاری های از جمله بدرفتاری جسمی همراه باشد.
مطالعه ای در بین 2240 نوجوان دبیرستانی تهرانی انجام شد. این گروه شامل 1175 دختر و 1065 پسر در گروه سنی 14 تا 18 سال بود. از این تعداد، 1362 نفر (حدود 60 درصد) به1600 مورد کودک آزاری اشاره کردند (بعضی به دفعات مورد آزار قرار گرفته بودند). تعداد 106 نفر (5/4 درصد از مجموع و 6/6 درصد از آزاردیدگان) گزارش کردند که در معرض آزار جنسی قرار گرفته اند و 32 درصد از دانش آموزان حداقل به یک مورد بی توجهی و غفلت اشاره کرده اند. از کسانی که مورد آزار قرار گرفته بودند، 61 درصد از آزار جنسی، 33 درصد از آزار عاطفی و 6/6 درصد از آزار جسمانی خبر دادند. عادی ترین انواع آزار جسمی، سیلی خوردن (48 درصد) کتک خوردن با چوب یا وسایل دیگر (17 درصد) لگد زدن (15 درصد) پرت کردن (10 درصد) و گازگرفتن (4 درصد) بود. در 69 درصد از موارد، کودک آزار یا عضو خانواده بود (22 درصد) یا خویشاوند نزدیک (31 درصد) یا آشنای خانوادگی (16 درصد). این بررسی همبستگی قابل ملاحظه و مستقیمی را بین کودک آزاری و شدت افسردگی کودکان آزار دیده نشان می دهد. نتایج این بررسی با اطلاعات به دست آمده از سایر کشورها مطابقت دارد.