فهرست مطالب:
شرح دست یابی به پروژه علمی..................... 1
خیالواره....................................... 38
سفری به خیالواره............................... 40
منابع و مآخذ................................... 47
گویند اصل آدمی خاک است و خاکی میشود کی خاک گردد آن کسی کوخاک آن درگاهشد
در این جا خاک نماد معنی و مفهوم ویژه ای است. جنبه معنوی دارد. در این بیت با اینکه کلمه خاک چندین بار به کار گرفته شده است ولی بر سامعه آدمی ثقیل نمی افتد و به تعبیری توی ذوق نمی زند. مولانا ترکیب هنرمندانه ای ساخته است؛ ترکیبی لطیف و زیبا.
نکته ای در معارف اسلامی ما وجود دارد که شایسته توجّه و تامل بسیار است.
در قرآن کریم، هنگام بحث از آفرینش آدمی، سخن از گل می رود که خمیرمایه آفرینش انسان است.
ولَقَد خلقنا الانسان من صَلْصالٍ[1]
و به یقین ما آفریدیم انسان را از گل خشک.[2]
وَ اِذا قَالَ رَبُّک لِلْمَلئکَةِ إنیَّ خالِقُ بَشَراً من صَلْصَالٍ …
و یاد کن آن گاه را که پروردگارت فرشتگان را گفت: بی گمان من آفریننده بشری هستم از گل خشک … و به خاطر همین ظاهر بی ارج آن بود که از شیطان از امتثال امر الهی مبنی بر سجده بر آدمی سرپیچید:
قالَ لَمْ اَکُنْ لاَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلْقَهُ مِنْ صَلْصَالٍ.
گفت: ای ابلیس! ترا چه شد که با سجده کنندگان نباشی؟ گفت:
نباشم من که بشری را سجده کنم؛ که تو آفریدی او را از گل خشک.
هنردارای خصلتی ماورایی است. هنرمند تا پا را از روزمرگیها بیرون نگذارد هنرمند نیست. اسیرخاک، در واقع همان خاک است که هنوز شکل نگرفته و نسیم نفحه الهی براو نورزیده است. باید عشق و نیازی بزرگتر داشت تا چیزی جلوتر از خاک آفرید.[3]
از آنجا که عشق، عاشق و معشوق همیشه مفهوم عشق و مستی عارفانه را القا میکند همانگونه که (نیکلسون درباره عرفان در نقاشی ایرانی می گفت: «در هر توصیف» موضوع چه مذکر باشد، چه مونث، و در تمام تصاویر باغها، گلها، رودخانه ها، پرندگان و غیره. او (شاعر عارف) «به حقیقت الهی» که در تمام حوادث آشکار شده رجوع میکند نه به خود این حوادث و نیکلسون می افزاید:
در این حقیقت یعنی «خداوند» … همان «معشوق» است که شاعر وصفش را میکند و تحت نامهای گوناگون به اوج می رساند.
با این تفسیر نقاش به کمک انقلابی در زیبای شناسی، هنرش را نه تنها «مشروع» می سازد بلکه موفق میشود آنرا به «گواهی» بروجود خداوند بدل سازد، نه از طریق محتوایی که ارائه میکند. بلکه از طریق جوهرش، از طریق «شکل» ارائه اش، با شکلها و رنگها که با انضباطی خاص به گرد هم آمده اند، که هنرمند با رد تمام راه حلهای سهل برای منحرف ساختن منهیات «احادیث» آنرا کشف کرده است.[4]
با این فکر سعی کردم با استفاده از گل و مرکب دیده های خود را در صفحه کاغذ و پارچه و به واقعیت ذهنی خود نزدیک کنم. که در آن، تصاویر با خراش دادن بر صفحه و ایجاد بافت، اجرا میشوند.
به نظر من انسان، عاشقی است که از لحظه تولد تا مرگ با تصاویری که می بیند و مفاهیمی که درک می کند، زمزمه هایی دردرون احساس میکند که در همه انسانهای تاریخ ریشه دارد.
کسی را مخاطب قرار میدهد و او را جستجو میکند. شاید مثل دعای صحیفه سجادیه که هنگام گفتن ذکر دستها به حالت دعا بالا می رود و من در مورد نقاشی هم همین حس را دارم. زمزمه هایم تصاویری را نقاشی می کنند که این دو در کنار هم برای من مفهوم دارند.
از نظر ساختمان کلی، ترکیب بندی را براساس مربع و مستطیل قرار دادم که در بعضی تابلوها با تغییر
که آموزش باید از طریق یک گیرنده و فرستنده انجام می شد . معلمانی باید استخدام می شدند تا در مرکزی به صورت دسته بندی در مقاطع مختلف فعالیت می کردند مثلاً ابتدایی اول صبح راهنمایی ظهر و دبیرستان شب توسط بی سیم ارائه می شد و امتحان در نزدیکترین حوزه مربوط به آموزش پرورش منطقه مورد نظر مثلاً سیدنی ملبورن و ... دانش آموزان در سطوح مختلف و در ساعات گوناگون طبق برنامه ای گرد هم می آمدند و در امتحان دروس مختلف شرکت می نمودند و کارنامه ها در پایان دوره ارائه می گردید ، در سیستم بی سیم ساعت 8 درس ریاضی آغازمی شد و دانش آموز 1 الی 2 ساعت فرصت داشت تا اشکالات خود را از طریق سیستم بی سیم با معلم مطرح می ساختند و معلم از طریق بی سیم سعی در برطرف کردن ، مشکلات دانش آموز مورد نظر داشت .
از آن سو هزینه کردن برای این سیستم بسیار هنگفت بود ولی تا سالیان مدید و جای گرفته شدن سیستم های کامپیوتری این روند همچنان ادامه داشت و واژه آموزش الکترونیکی به معنای امروزی پس از بوجود آمدن و جای گرفتن اینترنت در جهان بوجود آمد اولین بار ایده ارائه آموزش از طریق شبکه اینترنت درسال 1993 در ایالات متحده آمریکا توسط مهندسی به نام رائول گرانیک ارائه شد . بر طبق این مسئله باید یکسری افراد آموزش خاصی ببینند تا از طریق شبکه اینترنت بتواند سیستم آموزشی را توسعه دهند ، در این سیستم سیستم آموزشی به طریق زیر طبقه بندی ارائه می شد .
یعنی باید خاک آن منطقه را مورد آزمایش و تحلیل قرار داد. که خاک از نظر مقاومت و استحکام و تنشهائی که بر روی آن که اغلب تنش عمودی است اعمال میشود در چه رتبهای قرار دارد. و یکی از مسائلی که به آن توجه نمی شود همین مطلب است. مهندسی خاک که به طور کامل جا نیفتاده است و میتوان گفت این عمل بر دوش مهندس معمار میباشد. و از نظر آب و هوائی که رطوبت در منطقه مورد نظر در چه حدی میباشد و با توجه به نوع شرایط جوی اسکلت ساختمان که قرار است در آن منطقه احداث شود. آیا آبرفتهای زیر زمینی و چاههای آب که خیلی سالهای دور به صورت قناعت کاربرد داشته از آن منطقه چگونه عبور می کردند که باعث سستی خاک و نرمی خاک شده است یا نه.
از لحاظ گسلهای زیرزمینی روی چه درجه گسلی و در چه محدود گسلی (خطرناک- غیرخطرناک) قرار گرفته است. و یکسری از این مسائل مربوط میشود به شهرداریهای آن منطقه که در این رابطه باید اطلاعات جامع و کاملی داشته باشد.
مهندس هم با مراجعه به این شهرداریها میتواند اطلاعات کاملی به دست آورد. و همین مسائل ریز و بسیار گمشده در صنعت ساخت و ساز بسیار پراهمیت میباشد. و همة این عوامل باعث میشود که مهندس ساختمان را بر پایه های اطمینان فلز یا پایه های بتون طراحی کند.
و اگر از این مسائل بگذریم یک مهندس معمار برای اینکه بتواند یک ساختمان امن و مطمئن سازد احتیاج به مهندس محاسبات و مهندس ناظر هم دارد که وظیفه آنها و چگونگی دخیل بودن در امنیت ساختمان را توضیح خواهم داد.
طراحی یک ساختمان و مسائل امنیتی آن همه بستگی دارد به نوع اسکلت که طراحی میشود. در مورد اسکلتهای فلزی باید مسائل مهمی را دقت کرد. اولاً نوع تیرهای فلزی و ورقهای (plats) آهنی و نوع الکترود مورد مصرف و نوع دستگاه جوش که از اهمیت بالایی برخوردار است. مهندس معمار یک ساختمان را طراحی کرده و همه مسائل اعم از اتاق خواب و سرویس بهداشتی و پارکینگ و مسائل دیگر را مدنظر قرار میدهد. ولی امنیت و نوع فلزها و ستونها که از نوع (1n-20-24) باشند به عهده مهندس معمار است و مسائلی دیگر مانند طاق ضربی یا از نوع تیرچه یا از نوع اسکلتهای لانه زنبوری باشد و یا مسائلی دیگر مانند بادبندها و دیگر مسائل اینچنینی به عهده مهندس محاسبات است. و در زمان اجرا و پیاده کردن طرح های مهندس معمار و مهندس محاسبات باید یک مهندس دیگر باشد که این طور موارد را نظارت کند و تائید بکند که همه این موارد همه به عهده مهندس ناظر میباشد.
و مهندسین برای اینکه کارهای امنیت را به عمل بیاورند باید از همان ابتدای کار دقت کنند یعنی وقتی میلگردها را برای شنازبندی می خوابانند نوع و کیفیت میلگرد بسیار مهم است چون همه فشار افقی مربوط به همین میلگردها میباشد چون خود بتون تنش عمودی را مهار میکند اما در برابر فشارها و تنشهای افقی آسیب پذیر است که دقت در استفاده میلگرد ضریب اطمینان را بالا می برد. و خود بتون استفاده شده اهمیت زیادی دارد چون نوع سیمان به کار برده شده که از نوع پزولانی یا معمولی باشد کیفیت و عمل آوری بتون را بالا می برد و در مورد ریختن بتون باید از افرادی که صلاحیت لازم را دارند استفاده کرد.
تعریف امروزی الکالوئید:
فرآوردهای ثانویه متابولیسم گیاهی هستند که موادی قلیایی، دارای یک یا چند اتم، نیتروژن در حلقه هتروسیکل میباشند و برخی به دلایل اثرات فیزیولوژیکی خود مصرف پزشکی دارند.
تکامل (دیدگاه فیلوژنی)
الکالوئیدها در گیاهان پست وجود ندارد. (تالوفیت ها) در قارچها الکالوئیدهای واجد سولفور و انواع الکالوئیدهای آنتی بیوتیکی شناخته شده است. در نهانزادان آوندی خصوصاً دم اسبیان و پنجه گرگیان الکالوئیدها وجود دارند. در بازدارندگان الکالوئید افدرین در گیاه ریشبزی و الکالوئید تاکسول در گیاه سرخدار وجود دارد. در نهاندانگان دو لپه تیرههای خشخاش، آلاله، سیب زمینی و زرشک غنی از آلکالوئید هستند و در تک لپه ها تیره های آلاله و نرگس.
نقش الکالوئیدها در گیاه:
در نواحی با تابش بالای فرابنفش گیاهان تجمع بالایی از الکالوئیدها دارند.
7) برخی از الکالوئیدها جزء رنگیزهها هستند و در جذب حشرات به گرده افشانی کمک میکنند. (پتریدین و بتالین)
مکان بیوسنتر و ذخیره الکالوئیدها در گیاهان:
معمولاً الکالوئیدها در ریشه سنتز شده سپس به اندامهای هوایی منتقل میشوند و گاهی در جریان انتقال دچار تغییرات شیمیایی در ساختارشان می گردند. الکالوئیدها در واکوئلهای بافتهای جوان متمرکز میشوند و معمولاً در سلولهای بسیار جوانی که هنوز واکوئلی نشدهاند وجود ندارد. الکالوئیدها میتوانند از غشاهای زیستی نفوذ کنند و انتقال آنها بدرون واکوئل از طریق انتشار است. الکالوئیدها ممکنست در اندامهای مختلف گیاه موجود باشند:
دانه (سورنجان)، میوه (فلفل سیاه)، برگ (تاتوره)، ریشه (اقونیطون)، پوست (انار)، ریزوم (بهارک)، ساقه (ویتاریا)، جوانه (بنگ دانه)، پوشینه (خشخاش).
موارد استفاده:
گاز اتیلن اکساید، توانایی از بین بردن باکتری ها، قارچ ها و کپک ها را داراست و بنابراین برای استریل کردن موادی که نمی توان آنها را با استفاده از حرارت استریلیزه نمود، کاربرد فراوانی دارد. (موادی که در اثر حرارت تخریف میشوند) استریلیزه کردن با اتیلن اکساید برای حفاظت ادویه جات در سال 1938 توسط شیمیدان آمریکایی به کار گرفته شد و هنوز هم استفاده میشود. علاوه بر این، اتیلن اکساید برای استریلیزه کردن تجهیزات پزشکی مانند باند و لوازم جراحی و بخیه استفاده میشود.
بیشترین مصرف اتیلن اکساید به عنوان مادة واسطه در تولید دیگر محصولات شیمیایی است. عمده مصرف آن در تولید اتیلن گلایکول است. اتیلن گلایکول برای تولید پلی استرها (مانند پلی اتیلن ترفتالات) برای ساخت فیبرها، بطری ها و فیلمهای مخصوص و همچنین تولید ضدیخ برای رادیاتور اتومبیل ها به کار می رود. اتیلن اکساید هم علاوه بر مصارف ذکر شده، به عنوان یک ماده واسطه در تولید گسترة وسیعی از مواد شیمیایی مانند اتانول آمین ها، گلایکول اترها برای پوشش سطوح و اتوکسی لات ها برای فرمولاسیون سورفکتانت ها.
اتانول آمین ها را میتوان از واکنش اتیلن اکساید با آمونیاک به دست آورد. از اتیلن اکساید در تولید شوینده ها نیز استفاده میشود.
نکات بهداشتی:
استنشاق اتیلن اکساید سمی است. نشانه های این مسمومیت سردرد و سرگیجه بوده و پیشرفت بیماری با تشدید نشانه های آن و همچنین تشنج همراه است. در ضمن شوک ناگهانی و حالت اغما (کما) نیز به دنبال دارد. تماس اتیلن اکساید با پوست، خارش ایجاد کرده و بخار آن تنفس را مشکل میکند. استنشاق بخار آن منجر به پر شدن ریه از این سیال می گردد که عواقب بدی را به دنبال دارد. حیوانات آزمایشگاهی که در معرض تماس با این ماده قرار گرفتند، دچار درجات بالایی از سرطان کبد شدند، در حالیکه نشانه ای از سرطان در انسانهایی که برای مدت طولانی با آن سروکار داشتند و یا مقدار ناچیزی (دوز پائین) از اتیلن اکساید به آنها تزریق شد، دیده نشد. تماس طولانی با اتیلن اکساید ممکن است احتمال بیماری آب مروارید را در انسان تقویت کند. اتیلن اکساید تاثیرات وراثتی بی شماری روی حیوانات دارد و با جهش ژنتیکی نرخ بالایی از سقط جنین را به همراه دارد.