نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تأثیر نماز بر روح انسان و جلوگیری از انحرافات اخلاقی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تأثیر نماز بر روح انسان و جلوگیری از انحرافات اخلاقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تأثیر نماز بر روح انسان و جلوگیری از انحرافات اخلاقی


تحقیق در مورد تأثیر نماز بر روح انسان و جلوگیری از انحرافات اخلاقی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه31

 

تأثیر نماز بر روح انسان و جلوگیری از انحرافات اخلاقی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پاییز 1386

فهرست:

تاثیر نماز بر انسان

تأثیر نماز بر بیماریهای روح (گناهان )

نقش هنجارهای دینی در پیشگیری از انحرافات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تاثیر نماز بر انسان

به نظر می‌رسد که نماز این عالی‌ترین جلوه نیاز، ارتباطی گسترده با ابعاد مختلف زندگی انسان داشته باشد. از میان تمام فرایضی که از لحاظ دینی بر مسلمانان واجب است نماز بیشترین ارتباط را با انسان دارد. هر روز پنج بار نماز این کتاب هستی را ورق می‌زنیم و این چنین است که نماز کلاس درسی می‌شود که آموختنی‌هایش تمامی ندارد.امروزه روانشناسی را به عنوان علم رفتارشناسی معرفی می‌کنند و در اینجا ما به بررسی تأثیراتی می‌پردازیم که نماز به عنوان یک رفتار بر ابعاد مختلف روح و روان انسان می‌گذارد.از دیدگاه روانشناسان یکی از عوامل رشد و شکفتگی شخصیت نشانه‌های رمزی است. از خوشبختی آدمی یکی این است که می‌تواند نشانه‌های رمزی بکار برد.آدمی هر چه بیشتر ترقی کند و به کمال نزدیک‌تر شود بیشتر نشانه‌های رمزی بکار می‌برد و برعکس هر چه بیشتر در حال تنزل باشد، نشانه‌های رمزی کمتر مورد استفاده‌اش واقع می‌شوند.یکی از فواید نشانه‌های رمزی این است که جای انگیزه‌های غریزی و تمایلاتی را که ابزار آنها مقتضی یا مناسب و یا مقدور نیست می‌گیرند و به تسکین یا تخفیف تنیدگی و ناراحتی که ناشی از عدم ارضای آنهاست می‌پردازند.«ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر». همانا نماز انسان را از بدی و زشتی باز می‌دارد و از همین جا درمی‌یابیم که شاید نماز نشانه‌ای رمزی است که باعث رشد شخصیت ما می‌شود و آن را اعتلا می‌بخشد.

تأثیر نماز بر بیماریهای روح (گناهان )

با آن که طب سی و نه نکته گذشته با نکات گوناگون و متنوعی پیرامون برخی فواید پزشکی نماز ، با شما همراه بوده ایم ، اما با طرح نکات سی و هشتم و سی و نهم و بحث درباره ” تعادل ناقل های عصبی “ به گسترده عظیم و بی نهایت عمیقی از معارف نماز وارد شدیم که عرصه توانمندیهای این گسترده حداقل تا قرنهای آینده از حیطه توانائی های متصور برای علم بشر و دانش پزشکی خارج است و آن همانا تأثیر خارق العاده و فوق بشری نماز در از بین بردند روحیه گناه و بیماریهای روح ، یعنی همان چیزی که ر قاموس قرآن از آن با نام ” امراض قلب “ یاد شده است – و گفتیک که غربیان آن را با عنوان تعادل ماقل های عصبی می شناسن – می باشد .

هر چند اظهار نظر در این مورد از حیطه نگاه و تخصص حقیر سر تا پا تقصیر نگارنده سطور ، به کلی خارج است اما از آنجا که شاید برای برخی خوانندگان این مجموعه مقالات ، این نگرش پدید آمده باشد که ” نماز “ تنها پدیده ای  عبودی و معنوی ، توأم با تأثیرات شگرف مادی و دنیایی از جمله روی جسم و روان انسان است ،‌لازم دیدم که در بعدی دیگر و تنها به گونه ای اشاره وار ، از عظمت لایتناهی و قدرت و توانایی باور نکردنی ” نماز“ در پیراستن انسان از ” گناه“ نیز سخن بگویم .

به خصوص که با ارائه نکات اخیر به این دیدگاه رسیدیم که ” گناه “ ، نه فقط از دیدگاه دین و قرآ“ بلکه از دیدگاه علم و یافته های جدید دانش پزشکی ، نوعی ” بیماری “ است .

بنابراین اصرار ما مبنی بر این که ، بیماریهای روح ( گناهان ) را بعنوان مسائل پزشکی بشر بشناسیم ، نه فقط دیدگاه قرآنی و ناشی از تعصب مذهبی نویسنده است ،‌بلکه این موضوع یک باور عمیق علمی است ، که هر چه دروازه های علم بیشتر به روی انسان گشوده می گردد ، این باور عمیق بیشتر تقویت می گردد.

بعنوان مقال : در تعالیم اسلامی از دروغ به عنوان یک گناه کبیره و معصیتی بزرگ یاد شده است ، و ما در مطالعات روانپزشکی به بیماریها و اختلالات گوناگونی بر می خوریم که در آنها ” دروغ گویی “ به عنوان یک علامت برجسته مطرح است .

یا ” دشنام گویی “ که یک گناه محسوب می شود ، گهگاه با ابتلاء حاد برخی از اشخاص به گروهی خاص از بیماریهای روانی ، در آنها دیده می شود .پس چه بسا که ساختمان مغ


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تأثیر نماز بر روح انسان و جلوگیری از انحرافات اخلاقی

چگونه مشکلات اخلاقی رفتاری دانش آموز را بر طرف کنم

اختصاصی از نیک فایل چگونه مشکلات اخلاقی رفتاری دانش آموز را بر طرف کنم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چگونه مشکلات اخلاقی رفتاری دانش آموز را بر طرف کنم


چگونه مشکلات اخلاقی رفتاری  دانش آموز  را بر طرف کنم

 

 

 

 

 

 

 

فایل ورد "قابل ویرایش واماده پرینت"تعداد صفحه:26

چکیده:

این پژوهش با هدف حل مشکل اخلاقی ورفتاری دانش آموز  نرگس  انجام گردیده است که دانش آموز دارای اختلالات رفتاری از قبیل  شلوغی درکلاس درس وحیاط مدرسه و.... ، مسخره کردن دیگران، اذیت کردن دیگر دانش آموزان ،حسادت ، بی حوصلگی ، لجبازی ، تنبلی ، سردرد مزمن بود. با توجه به اطلاعات بد ست آمده سوالات زیر برای رفع مشکل دانش آموز در ذهن من ایجاد گردید:1 - آیا بیماری سردرد ، موجب اختلال رفتاری او شده است ؟2-آ یا بیماری سردرد ، ناشی از فشارهای روانی است ؟3- آیا تربیت غلط ، موجب اختلال رفتاری ایشان شده است ؟4- آیا به خاطر روابط غلط با ایشان دچار خود پنداری منفی از خود شده است؟5-  آیا دچار کمبود محبت شده است؟6-  آیا با رفتارهای خویش می خواهد د یگران را به خود متوجه سازد؟7-  چه راه حل هایی برای مشکل وجود دارد؟روش استفاده در این پژوهش اقدام پژوهی مدل جدول تناقضات می باشد. برای گرد آوری اطلاعات روشهای متعددی وجود دارد ؛ با توجه به موضوع پژوهش ، به نظر می رسد که ما مجبور باشیم از چند روش به صورت ترکیبی برای جمع آوری اطلاعات استفاده نمایم . در این پژوهش روشهای مشاهده ، مشاهده مشارکتی و مصاحبه را انتخاب نمودم. برای کاهش حسادت ، شرکت دادن فرد در گروه  و احساس مسئولیت فرد نسبت  به گروه ایجاد   می گردد و از والدین فرد خواسته می شود که بین فرزندان تبعیض قائل نشوند و رفتارشان نسبت به فرد ملایم گردد.برای کاهش پرخاشگری و لج بازی ؛ از والدین نرگس خواسته می شود که بین فرزندان تبعیض قائل نشود و با فرزندان خود با ملایمت ومهربانی رفتار کنند و ویژگی های مثبت فرزند خود را با تشویق تقویت نمایند. تا فرزند دچار کمبود محبت نگردد .


دانلود با لینک مستقیم


چگونه مشکلات اخلاقی رفتاری دانش آموز را بر طرف کنم

بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

اختصاصی از نیک فایل بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان


بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات103

مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر:
در عصری زندگی می‌کنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوق‌العاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار می‌گیرند. در بسیاری از عرصه‌های نوین کار و زندگی اگر انسان‌ها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیف‌تر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسان‌ها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمده‌اند.
دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ بحرانهای اقتصادی و سیاسی و انقراض باورهای سخت گیرانه سنتی تضعیف دستگاههای امنیتی را به همراه آورده است؛ و نهادهای گوناگون جامعه، محکوم به انشقاق و از هم پاشیدگی، توان نظارت بر اعمال اعضای خود را از دست داده‌اند. در نتیجه، حوزه‌هایی از زندگی اجتماعی که بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاکم است به طور مداوم در حال تکثیر و گسترش هستند. در این شرایط تنها اخلاق است که به علت موقعیت استعلایی خود می‌تواند، انسان‌ها را به جدی گرفتن مسئولیت خود در قبال یکدیگر فرا خواند.
اما امروزه آموزه‌های اخلاقی نیز در وضعیتی بحرانی قرار دارند. بنیادها، مراجع و تکیه گاههای سنتی احکام اخلاقی، تا حد معینی مشروعیت خود را از دست داده‌اند و هیچ گونه الگوی رفتاری معینی – حداقل برای نسل جوان – وجود ندارد.
هنجارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و آموزشهای فلسفی، سه بنیاد اصلی ترویج آموزه‌های اخلاقی، هر یک به نوعی، دیگر از اعتبار و نفوذ دیرینه خود برخوردار نیستند.
هنجارهای اجتماعی، از یک سو، حالتی آن چنان مجرد و عام پیدا کرده‌اند که هیچ تکلیف مشخصی را برای کسی تعیین نمی‌کنند و از سوی دیگر، دلیل انشقاق جامعه و تضعیف نهادهای اجتماعی اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست داده‌اند. در سطح کلی زندگی اجتماعی، مشروعیت هنجارهای اجتماعی چندان ضربه نخورده است، اما این هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نیستند که فرد را از تک‌روی و بی‌توجهی به منافع جمع باز دارند.
به علاوه فرد نیز دیگر از آن توان، شهامت و امکانات برخوردار نیست که بتواند به صورت خودانگیخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواری، اخلاقی عمل کند.
قدرت عظیم نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حاکمیت شرایط بغرنج و پیچیده جهانی بر فراز و نشیب زندگی اجتماعی انسان‌ها را به موجوداتی خرد و حقیر تبدیل نموده است. فرد در چنبرة زنجیر منطق سرمایه، عقلانیت نظم اداری و پیامدهای تصمیم‌های خیل کنشگران قدرتمند گرفتار آمده است. در چنین شرایطی انسان دیگر سرنوشت را به مبارزه نمی‌طلبد، خود را وارد ماجراهای پیچیده برای تغییر شرایط کلی جهان نمی‌سازد و نگران از عواقب اعمال خود، خویش را چندان درگیر مشکلات دیگران نمی‌کند. او بیشتر سعی می‌کند تا از فرصتهای ممکن بهره جسته و امکانات لازم برای بهره مندی از یک زندگی بی دردسر را برای خود فراهم آورد. فداکاری و احساس مسئولیت نسبت به وجود و موقعیت دیگران برای او اهمیت چندانی ندارد. بیهوده نیست که ما امروزه با خیل افرادی روبرو هستیم که درصدد بازگردانیدن مشروعیت و اقتدار سابق به بنیادها و مراجع احکام اخلاقی هستند. در زمینة درک مذهبی، اجتماعی و فلسفی از امور رد پای این تلاش را می‌توان مشاهده کرد. این گونه تلاشها در برخی از مناطق جهان و حوزه‌های زندگی اجتماعی با موفقیت روبرو شده‌اند. اینجا و آنجا، مذهب، نهادهای سنتی جامعه و تعقل و استدلال وجهه‌ای نو پیدا کرده‌اند و افراد و گروههای بسیاری راغب شده‌اند که ادعای از نو طرح شدة این نهادها و مراجع را مورد ملاحظة جدی قرار دهند.
معهذا فریب ظاهر قضیه را نباید خورد. بنیادها و مراجع سنتی هر قدر که نوسازی شده باشند باز توان ارایة چنان احکام جهان‌شمولی را ندارند که انسان، جدا از موقعیت اجتماعی و اندیشه و طرز نگرشش به جهان، آنها را معتبر بشمارد. موقعیت قدرتمند این بنیادها و مراجع بیشتر اوقات محدود به یک زمان معین و وضعیت خاص است. مذهب به طور عمده مؤمنین، هنجارهای اجتماعی افراد میان‌سال و کمابیش موفق و استدلال و تعقل روشنفکران را مخاطب قرار می‌دهد.
به علاوه، آنها نمی‌توانند همان گروه مخاطب خود را به صورت جمع و کلیتی واحد تثبیت نمایند. مذهب خود متشکل از مذاهب مختلف است و هر مذهب احکام اخلاقی خاص خود را دارد. اعتقاد و ایمان به یک مذهب به طور معمول انسان را از مؤمنین به مذاهب دیگر دور و حتی گاه منزجر می‌سازد. از این لحاظ، حس عطوفت و اخوت نشأت گرفته از درک مذهب به طور معمول محدود به انسانهای خاص است. هنجارهای اجتماعی نیز به طور مداوم در حال تغییر هستند. هنجارهای حاکم بر نهادهای سنتی اجتماعی نیز هر چند در عرصه‌های خرد زندگی اجتماعی به کار می‌آیند، در عرصه‌های کلان و وسیع زندگی اجتماعی نقشی سرکوبگرایانه پیدا می‌کنند. هر چند صلابت و اقتدار این هنجارها ممکن است زمینة امن کار و کوشش را برای برخی فراهم آورد ولی این امنیت به بهای نقض آزادی عمل برخی دیگر از افراد به دست می‌آید. شکست این پروژه‌ها در عین حال شکست تلاش برای بنیان گذاری و فراافکندن هر نوع مرجع فرا-فردی برای اصول اخلاقی است.
در عصری که انسان تنها و تنها خویشتن را به عنوان جولانگاه اندیشه و تأملات خود در اختیار دارد، در عصری که همبستگی‌های اجتماعی ضعیف و شکننده هستند، در عصری که روابط اجتماعی هر چه بیشتر بر پایة ضابطه‌های حقوقی تعریف می‌شوند و بالاخره در عصری که زندگی به تجریبات شخصی و درد محدود شده است. براستی، چگونه می‌توان برای انسانها مرجعی در ورای فردیت آنها، برای تنظیم روابط اجتماعیشان، فرا افکند. برای چنین انسانی تنها آنچه از درون او می‌جوشد و می‌شکوفد مشروعیت دارد. معیار اصلی تمیز امور برای او ارزشهای فردی و شیوة داوری شخصی خود او هستند، نه احکامی که از پیش بر حق و درست فرض شده‌اند.
در این وضعیت جدید دیگر از خودگذشتگی، توجه به منافع و حقوق دیگری و کنش اخلاقی اموری نیستند که به خودی خود به ذهن فرد خطور کنند و یا اگر خطور کنند در اعمال و رفتار او انعکاس یابند. گرفتار در وجود شخصی خویش، او انگیزه و شور دست زدن به کنشی را ندارد که هدف آن تضمین منافع دیگری باشد.
در این میان، یک عامل و تنها یک عامل می‌تواند موقعیت فرد را تا حدی ثبات بخشد و او را به سمت اتخاذ موضعی اخلاقی نسبت به امور سوق دهد. این عامل همانا وجود دیگری به صورت یک شخص معین با احساسات و تمایلات مختص به خود است. وجود دیگری همیشه به صورت حضور زنده و فعال دیگری در عرصه‌های مختلف زندگی برای فرد مطرح است. او مجبور است در مقابل برخوردهای دم به دم متفاوت دیگران عکس العمل نشان دهد. اگر به برخورد‌های مستقل و پویا با حس مسئولیت فردی نسبت به استقلال دیگری ، ترکیب شود، فرد از حد معینی از استقلال و اقتدار برخوردار خواهد شد. در متن احساس مسئولیت نسبت به وجود و تضمین استقلال و پویایی دیگری، در متن معمولی نسبت به استقلال او، فرد می‌تواند احساس کند که هستی و حضور خاصی در جهان دارد. بدین شکل دیگری میدانی می‌شود که فرد در آن وسعت حضور و اقتدار خود را باز می‌یابد. در این روند او بر ضعفها و سرگشتگیهای خویش فایق می‌شود. از این رو می‌توان گفت نه خودمحوری و احساس توانمندی بلکه ضعف و فقر وجودی، فرد را بر می‌انگیزد تا با رویکردی اخلاقی تأمین آزادی و بهروزی دیگری را غایت اعمال خود گرداند (محمودیان، 1380).

 


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

تحقیق در مورد نکات اخلاقی و فردی فضه

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد نکات اخلاقی و فردی فضه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نکات اخلاقی و فردی فضه


تحقیق در مورد نکات اخلاقی و فردی فضه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:24

 فهرست مطالب

اعتراض به حاکمیت

فریاد با سکوت

تبلیغ ولایت در ایام حج

دوران بعد از رحلت

روزی که لاله پرپر شد

محرم کوثر

شهادت حضرت فاطمه

 اینک به تشکیل خانواده، تربیت فرزندان، امتیازات فردی و استفاده از آن برای تبلیغ آرمانهای اهل بیت(ع) می‏پردازیم.
خانواده و فرزندان
بعد از شهادت حضرت زهرا(س)، فشارهای سیاسی قدرت حاکم برای از بین بردن نفوذ و مقاومت اهل بیت و اقلیت طرفدار آنان فزونی یافت. هر دو ستون برپادارنده خمیه اسلام (پیامبر(ص) و فاطمه(س)) فرو ریختند و امیرمؤمنان یکه و تنها با یارانی انگشت‏شمار در معرض خباثتها و دشمنی‏ها واقع شد اما فضه، همچنان نزد امیرمؤمنان علی(ع) ماند و از کودکان فاطمه(س) سرپرستی کرد. بر اساس روایتی از امام صادق(ع) در همین دوران امیرمؤمنان، فضه را تشویق به ازدواج کرد. در این خبر که در عوالم العلوم از عمروبن داود نقل شده، آمده است: «فضه با نظر امیرمؤمنان(ع) به عقد ابوثعلبه که مردی از اهالی حبشه بود، درآمد و از وی صاحب فرزندی شد و بعد از وفات ابوثعلبه، با سلیک غطفان ازدواج کرد. در این حین یگانه فرزندش از ابوثعلبه وفات یافت.1
نصیرالدین امیر صادق در کتاب (فاطمه) بر خلاف دیگر متون ازدواج اول فضه را در زمان حیات حضرت فاطمه می‏داند و می‏نویسد: «ابوثعلبه از دنیا رفت، فاطمه از فضه دلجویی نمود و او را با خود مأنوس کرد تا خود از دار جهان رحلت فرمود. فضه بعد از وفات فاطمه با مردی به نام سلیک ازدواج کرد».2
این ادعای امیرصادق ظاهرا بدون دلیل است و هیچ مدارکی دال بر اینکه ازدواج وی قبل از شهادت حضرت زهرا باشد، یافت نشد.
در اغلب کتب تاریخی نامی از فرزندان سلیک به میان نیامده است از این رو برخی احتمال داده‏اند فرزندان از شخصی دیگر باشند، چه در موارد فراوانی نام دختر، نوه و پسرانی از فضه نقل شده که مسلّم می‏نمایاند فضه شوهری غیر این دو نیز داشته است. و یا فرزندانش از سلیک، مورد اشاره منابع تاریخ قرار نگرفته‏اند.3
علامه مجلسی در خبری از «مسکه» دختر فضه و «شهره» نوه‏اش نام می‏برد و ذبیح‏الله محلاتی در ریاحین الشریعة بعد از نقل روایتی که نام فرزندان پسر (داود، محمد، یحیی و موسی) فضه را ثبت کرده است، می‏نویسد: مرحوم مجلسی مدرک این خبر را در بحارالانوار از دو نفر مشیخه اهل سلوک و عرفان حکایت می‏نماید که بهتر از روات کثیر الروایة غیر ضابط است.4
فضه با وجود تمام درگیریهای سیاسی هرگز شانه از مسؤولیت پرورش فرزندان فرزانه خالی نکرد او چنان به تربیت فرزندان همت گمارد که نسل بعد از نسل حافظ قرآن بوده و از عفاف و تقوا و تقرب نزد خدای متعال در حد کمال برخوردار گشتند تا به آنجا که در طول تاریخ روایات مربوط به پاکیزگی روحی آنان بارها مورد اشاره و تأکید نویسندگان و محققان قرار گرفته است و به عنوان بانوان نمونه از آنها یاد شده است.
ابن‏شهر آشوب در مناقب به نقل از مالک دینار می‏نویسد: «هنگام حج بانویی را دیدم که بر حیوانی ضعیف سوار شده است و زمانی که حاجیان برمی‏گشتند، در حال رفتن به حج است. وسط بیابان او را دیدم که خسته و رنجور همچنان به زحمت و آرامی راه می‏پیماید. اندکی جلوتر رفتم و خود را به او رساندم و ملامتش کردم. گفتم: چرا با این مرکب لاغر حرکت کرده‏ای که چنین در راه بمانی؟
سر به سوی آسمان بالا برد و گفت: «لا فی بیتی ترکتنی و لا الی بیتک حملتنی فوعزتک و جلالک لو فعل بی هذا غیرک لما شکوته الا الیک».
نه مرا به خانه‏ام واگذاری و نه به خانه خودت رساندی. قسم به عزت و جلالت اگر جز تو چنین می‏کرد، نزد تو شکایت می‏آوردم.
همان دم شخصی خود را به او رساند و زمام ناقه‏اش را در دست گرفت و از او خواست سوار شود. آنگاه ناقه با سرعتی شگفت به پیش تاخت. در جایگاه طواف دوباره همان زن را دیدم حس کنجکاوی راحتم نگذاشت، جلوتر رفتم و پرسیدم تو کیستی؟ گفت: من «شهره» دختر مسکه دختر فضه خادمه فاطمه زهرا(س) هستم.5

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نکات اخلاقی و فردی فضه