برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود پاورپوینت امام حسین از بدو تولد تا شهادت
برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:19
فهرست مطالب:
عوامل پیدایش نهضت امام حسین (ع)
عوامل قیام امام حسین
وصیت نامه سیاسی اعتقادی امام
پیام آوران قیام کربلا
اهداف نهضت و قیام امام حسین
راز ماندگاری نهضت حسینی
نقش زینب در درنهضت امام حسین (ع)
نهضت امام حسین از دیدگاه اندیشمندان جهان
اثرات و ارتباط انقلاب اسلامی ایران با قیام امام حسین
سخنان مقام معظم رهبری درباره محرم و عزاداری
فصل مشترک انقلاب اسلامی و عاشورا (( از آیةا... صابری همدانی))
فرق انقلاب اسلامی ایران با انقلاب های دیگر(( از استاد مطهری ))
منابع
عوامل پیدایش نهضت امام حسین (ع)
سه عامل یاد شده در زیر، در پیدایش این قیام و نهضت اثر داشت:
1- درخواست بیعت از امام حسین (ع) براى یزید و وارد آوردن فشار به آن حضرت به این منظور؛
2- دعوت مردم کوفه از امام حسین (ع) به عراق؛
3- عامل امر به معروف و نهى از منکر که امام حسین (ع) از روز نخست از مدینه با این شعار حرکت کرد.
وصیت نامه اعتقادى - سیاسى امام
امام حسین (ع) پیش از حرکت از مدینه، وصیتنامهاى خطاب به برادرش «محمد حنفیه» نوشت و طى آن علت قیام و نهضت خود را اصلاح امور امت اسلامى و امر به معروف و نهى از منکر، و زنده کردن سیره جدش پیامبر و پدرش على معرفى کرد. امام در این وصیتنامه پس از بیان عقیده خویش درباره توحید و نبوت و معاد، چنین نوشت: «...من، نه از روى خودخواهى و سرکشى و هوسرانى (از مدینه) خارج مىگردم، و نه براى ایجاد فساد و ستمگرى، بلکه هدف من از این حرکت، اصلاح مفاسد امت جدم و منظورم امر به معروف و نهى از منکر است و مىخواهم سیره جدم (پیامبر) و پدرم على بن ابی طالب را در پیش گیرم. هر کس در این راه به پاس احترام حق از من پیروى کند، راه خود را در پیش خواهم گرفت، تا خداوند میان من و این قوم داورى کند که او بهترین داوران است...»
چنانکه مىبینیم امام در این وصیتنامه، انگیزه قیام خود را چهار چیز اعلام مىکند:
1- اصلاح امور امت؛
2- امر به معروف؛
3- نهى از منکر؛
4- پیروى از سیره جدش پیامبر و پدرش على (ع) و زنده کردن سیره آن دو بزرگوار
پیام آوران قیام کربلا
هر قیام و نهضتى عمدتا از دو بخش«خون» و«پیام» تشکیل مى گردد.
مقصود از بخش خون، مبارزات خونین و قیام مسلحانه است که مستلزم کشتن و کشته شدن و جانبازى در راه آرمان مقدس است.
مقصود از بخش پیام نیز، رساندن و ابلاغ پیام انقلاب و بیان آرمانها و اهداف آن است.
در پیروزى یک انقلاب اهمیت بخش دوم کمتر از بخش اول نیست، زیرا اگر اهداف و آرمانهاى یک انقلاب در سطح جامعه تبیین نشود، انقلاب از حمایت و پشتیبانى مردم برخوردار نمىگردد و در کانون اصلى خود به دست فراموشى سپرده مىشود و چه بسا گرفتار تحریفها و دگرگونیها توسط دشمنان انقلاب مى گردد.
با بررسى قیام مقدس امام حسین - علیهالسلام - این دو بخش کاملا در آن به چشم مى خورد، زیرا انقلاب امام حسین - علیهالسلام - تا عصر عاشورا مظهر بخش اول یعنى بخش خون و شهادت و ایثار خون بود و رهبر و پرچمدار آن نیز خود حسین بن على - علیهالسلام - در حالى که بخش دوم آن از عصر عاشورا آغاز گردید و پرچمدار آن امام زین العابدین و زینب کبرى - علیهما السلام - بودند که پیام انقلاب و شهادت سرخ آن حضرت و یارانش را با سخنان آتشین خود به اطلاع افکار عمومى مى رساندند و طبل رسوایى حکومت پلید اموى را به صدا در آوردند.
پروردگارا ترا شکر گزاریم که نعمت اسلام و ولایت و محبت ائمه اطهار(ع) عنایتمان فرمودی. و در این مقطع زمانی که بندگانت به سوی مکاتب مادی گرایی کشانده می شوند، و روز بروز بر دلهره و اضطرابشان افزوده می گردد، افتخار داریم که تشیع اشک و خونرا از سرگرمی این مکاتیب و صفحات سیاه شده از اباطیل رنگارنگ و ظاهر فریب بنام کتاب بر کنار داشتی، و در دامن لطف و عنایت اهل بیت عصمت علیهم السلام با ورود بمکتب و احادیث آنان کرامت دادی.
از نعمت های بزرگ توست توفیق پژوهش در موضوع مقدسی چون«امام علی(ع) معیار کمال». این هدیه ناچیز را به پیشگاه خلیفه بلافصل پیامبرمان، امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله و سلامه علیه اهداء می کنم، و امیدوارم مورد توجه ساحت مقدس فرزندش حضرت بقیه الله الاعظم(عج) قرار گرفته و عنایتی به راقم سطور و والدینش بفرماید.
پائیز 87
حمید منصوری
مقدمه:
فضایل اهل بیت از لسان پیامبر(ص):
در کتاب اسرار ال محمد(ص) به نقل از سلیم بن قیس آمده است:
آنگاه که پیامبر خدا در بستر بیماری بود؛ فاطمه(ع) وارد شد، چون حال رسول الله را دید بغض گلویش را گرفت بصورتیکه اشک بگونه اش جاری شد. پیامبر فرمود: دخترم، چرا گریه می کنی؟ عرض کرد: نسبت به خودم و بچه هایم بعد از تو ترس دارم. حضرت در حالیکه اشک از چشمانش جاری میشد فرمود: فاطمه ام آیا نمی دانی ما خانواده ای هستیم که خداوند برای ما آخرت را بدنیا ترجیح داده... خداوند تبارک و تعالی توجهی بر زمین کرد و مرا از میان اهل زمین انتخاب کرد و به پیامبری برگزید. بار دیگر توجهی بر زمین کرد و شوهر ترا انتخاب کرد و به من دستور داد تا تو را به ازدواج وی درآورم، و او را برادر و عزیز و وصی و جانشین خود در میان امت قرار دهم.
پدر تو بهترین پیامبران و شوهرت بهترین اوصیا و بهترین وزرا است، ... تو رئیس زن های اهل بهشتی و دو فرزندت(حسن و حسین) دو پسر و آقای اهل بهشتند. و نه تن از فرزندان حسین اوصیاء من اند که پس از برادرم علی(ع) و حسن و حسین در یک مقام در بهشت هستند.
سپس فرمود: علی بن ابی طالب هشت دندان برنده و شکننده دارد(برتری هایی که هیچکس ندارد:
1- به خدا و فرستاده اش قبل از همه کس ایمان آورده.
2- به همه کتاب خدا و سنت من علم دارد.
3- تو ای دخترم همسر او هستی.
4- دو نوه ام حسن و حسین فرزندان من اند.
5- امر به معروف او.
6- نهی از منکر او.
7- خداوند به او حکمت آموخت.
8- فصل الخطاب حق و باطل را نیز به وی آموخت.
فضائل امام علی(ع):
درباره، فضائل و منزلت بالای امام علی(ع) در متون روایی مطالب زیادی آمده است که بیانگر این واقعیت است، امام علی(ع) خود بهترین یار و نزدیک ترین صحابه پیامبر بود.
سلیم بن قیس می گوید: ابوذر و سلمان و مقداد برای من روایت کردند، سپس این حدیث را از علی(ع) هم شنیدم: روزی مردی به علی(ع) فخر کرد، پیامبر(ص) به علی فرمود برادرم تو فخر کن بتمام عرب چون تو از جهت پسر عمو و پدر و برادر و روحیه و نسبت و همسر و فرزند و عمو بر همه آنان برتری داری، و همچنین رنج و مشقت تو بجان و مالت بزرگترین، حلم و حوصله و علم تو بیشتر از آنهاست. تو به خواندن کتاب خدا آشناتر و به سنت های خدا داناتر از آنهایی، دل تو شجاعتر و دست تو بخشنده تر و بدنیا بی میل تر در کوشش و اجتهاد سخت تر، اخلاقت نیکوتر، زبانت راستگوتر، محبت تو بخدا و من زیادتر از آنهاست.
ابان می گوید این حدیث را برای حسن بعدی از قول ابوذر نقل کردم، او گفت: «سلیم و ابوذر راست گفته اند. علی بن ابی طالب دارای سبقت در دین برتری در علم و حکمت و فقه و نظریه و صحت، صاحب فضیلت و وسعت در دانش و مزاج است. از جهت اقوام و دامادی، بزرگی، شجاعت، کارزار، بخشش، نفع رسانی بمردم، علم بقضاوت، خویشاوندی و گرفتاری از همه بالاتر است.»
علی در همه امورش در مرتبه عالی است رحمت و صلوات خدا بر او باد. سپس حسن بصری گریست بطوری که محاسنش تر شد.
امام علی علیه السلام درباره فضایل خود در نهج البلاغه خطبه 192 می فرماید.«من در خردسالی، بزرگان عرب را به خاک افکندم و شجاعان دو قبله معروف«ربیعه» و «مضر» را در هم شکستم! شما موقعیت مرا نسبت به رسول خدا(ص) در خویشاوندی نزدیک در مقام و منزلت ویژه می دانید، پیامبر مرا در اتاق خویش می نشاند، در حالی که کودک بودم مرا در آغوش خود می گرفت، و در بستر مخصوص خود می خوابانید، بدنش را به بدن من می چسباند، و بوی پاکیزه خود را به من می بویاند، و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم می گذارد، هرگز دروغی در گفتار من، و اشتباهی در کردارم نیافت. از همان لحظه ای که پیامبر(ص) را از شیر گرفتند، خداوند بزرگترین فرشته(جبرئیل) خود را مامور تربیت پیامبر(ص) کرد تا شب و روز، او را به راه های بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند، و من همواره با پیامبر بودم چونان فرزند که همواره با مادر است. پیامبر هر روز نشانه تازه ای از اخلاق نیکو را برایم آشکار فرمود، و به من فرمان داد که به او اقتدا نمایم:
پیامبر چند ماه از سال را در غار حراء می گذراند، تنها من او را مشاهده می کردم، و کسی جز من او را نمی دید، در آن روزها، در هیچ خانه اسلام راه نیافت جز خانه رسول خدا(ص) که خدیجه هم در آن بود و من سومین آنان بودم. من نور رسالت و وحی را می دیدم، و بوی نبوت را می بوییدم من هنگامی که وحی بر پیامبر(ص) فرود می آمد، ناله شیطان را شنیدم، گفتم ای رسول خدا، این ناله کیست؟ گفت: شیطان است که از پرستش خویش مایوس گردید و فرمود«علی! تو آنچه من می شنوم، می شنوی، و آنچه را من می بینم، می بینی، جز اینکه تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر من بوده و به راه خیر می روی »
مولود کعبه:
ولادت حضرت علی(ع) همانند اوصاف و شمائلش بی نظیر بوده، و در تاریخ بشریت کسی همانند او دیده نشده است!«فاطمه بنت اسد» مادر گرامی آن سرور در حالی که همانند سایر مردم، خانه«کعبه» را طواف می نمود، درد زایمان، وی را فرا گرفت، و در میان زائرات خانه خدا در حالی که به شدت متاثر بود، مناجاتی با صاحب کعبه کرد و گفت: پروردگارا! من به تو و به تمام پیامبران و سفیران آسمانی، و کتابهای آنان ایمان دارم، تو می دانی که من به«خلیل الله» حضرت«ابراهیم» ایمان داشته، و آئینش را با جان و دل می پذیرم، تو را به بنیانگذار بیت، و عظمت کعبه، و به احترام این مولود عزیزی که در شکم دارم، و او پیوسته با من انس گرفته و تکلم می نماید، مولودی که یکی از حجت ها و آیات تو می باشد، این ولادت را برایم آسان گردان.
دعای فاطمه مستجاب شد ناگاه تماشاگران و از جمله آنان«عباس بن عبدالمطلب» و«یزید بن قعنب» و دیگران مشاهده کردند که خانه خدا از سوی جنوب شرقی(باب مستجار) باز شد و فاطمه وارد کعبه کشت و دیوار باز شده آن بهم پیوست، و تا سه روز در شریفترین مکان گیتی مهمان خدا شد، و نوزاد خود را به کمک ماموران الهی و حوریان بهشتی به دنیا آورد. مردم تماشاگر، این قضیه شگفت انگیز را دهان به دهان به گوش مردم مکه رساندند، و جمعیت انبوهی دور کعبه گرد آمده و منتظر نتیجه آن بودند، و حتی متصدیان و کلیدداران کعبه هر چه تلاش کردند، نتوانستند در کعبه را باز کنند و لذا جمعیت فراوانی از رفتن به خانه و کار و کسب خود باز مانده، و با شوق و ولع شدید می خواستند با میهمان کعبه دیوار کنند.
سه روز از این جریان تاریخی گذشت ولی هنوز خبری از آن به دست نیامد، روز چهارم ناگاه دیوار کعبه از همان مکانی که قبلا باز شده بود دوباره باز شد، و در حالی که چشمان مردم خیره شده بود«فاطمه بنت اسد» مادر گرامی امیرالمومنین با حالتی شادان و خوشحال که از کعبه خارج گشت مردم تماشاگر دیدند: فاطمه مولودی را به بغل گرفته، که نور در چهره اش متجلی است، آنگاه خطاب به حاضران فرمودند:
«ای مردم! خداوند از میان زنان مخلوقاتش مرا برگزید و مرا بر زنان ممتاز گذشته برتری داد، اگر«آسیه» بطور مخفی خدا را پرستش کرد... و اگر«مریم» در هنگام زایمانش از درخت خشکیده رطب چید، خداوند مرا بر آنان و تمام زنان عالمیان در گذشته مقدم داشت، زیرا من فرزندم را در بیت خدا به دنیا آوردم!! و سه روز در آنجا مهمان خدا بودم! و از میوه های بهشتی و طعام مخصوص الهی پذیرایی می گشتم!! و هنگام خروجم از کعبه خطاب رسید: ای فاطمه! نام مولود کعبه را«علی اعلی» هستم، من فرزندت را از قدرتم آفریدم، او در بالای این«کعبه» اذان می گوید، و بت ها را از آنجا پاک می کند، او پیشوای این امت بعد از حبیب من«من صلی الله علیه و آله» است. خوشا به حال کسی که او را دوست داشته و یاری اش نماید، وای بر کسی که وی را نافرمانی نموده و حقش را تباه سازد.
علی(ع) اسوه انسانیت:
بر کسی پوشیده نیست که هر انسانی در زندگانی خود به دنبال«اسوه و الگو» می باشد و سعی می کند حرکات و گفتار خویش را همانند آن الگوها انجام دهد، هر چندگاه آن الگو خوب و گاه بد می باشد و دین اسلام نیز این قانون کلی انسان را مورد تایید قرار داده، و در هر زمانی الگو و یا الگوهایی تعیین کرده، و مردم را به پیروی از آنان سفارش نموده و تخلف از این کار را موجب کیفر و عقاب دانسته است.
تمام انبیای الهی از آغاز خلقت بشر بر کره خاکی، هر یک الگو و اسوه پاک و بدون نقص برای امت خود بودند، و رسول خدا که خاتم انبیای الهی است طبق آیات زیادی از قرآن مجید به عنوان اسوه و الگو معرفی شده«لقد کان لکم فی رسول اسوه حسنه» و اطاعت او اطاعت پروردگار عالم معرفی شده است«اطیعوالله و اطیعوالرسول» .
پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) این مسئولیت عظیم به جانشین و وصی بر حقش«امیرالمومنین علی(ع)» انتقال یافته، و طبق دلایل زیاد و مدارک کافی که در این زمینه موجود است، از هر جهت در جایگاه ارشادی و رهبری رسول خدا(ص) قرار گرفته و وظایف وی را انجام می دادند، جان و دل پذیرفته و در تمام برنامه های مشخصی و اجتماعی خویش از آن سرور پیروی کنند. در این زمینه یکی از دانشمندان اهل سنت می گوید:«فاما علی علیه السلام فانه عندنا بمنزله الرسول صلی الله علیه و اله فی تصویب قوله و الاجتحاج بفعله و وجوب طاعته ...» حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نزد ما همانند وجود مبارک رسول خدا صلی الله علیه و اله است از نظر«عصمت» در گفتار و تمسک به رفتار، و اطاعت و پیروی واجب از دستوراتش، در این فراز جایگاه امام علی(ع) همانند جایگاه پیامبر است، مانند او معصوم است، و مردم در گفتار و رفتار موظفند او را الگوی خویش قرار داده و از امرش بدون چون و چرا پیروی نمایند به همان شبی که از رسول خدا پیروی می کردند.
رسول خدا در حدیثی می فرماید: پروردگار عالم فرمودند: همانا علی علیه السلام پرچم و نشانه هدایت است او پیشوای بندگان و دوستان من است! «علی» نور روشنگر پیروان الهی، و همان کلمه ای است که بر انسان های متقی واجب کرده ام هر کس علی را دوست دارد، مرا دوست داشته و دشمنان وی دشمنان من هستند!! ای پیامبر! این فضیلت را به علی خبر ده، و رسول اکرم نیز خبر داد.
خداشناسی علی(ع):
نحوه نگرشو شناخت آدمی در رابطه با خداوند، تاثیر شگفتی بر زندگی آدمی دارد. خداشناسی صرفا امری قلبی و ذهنی نیست که هیچ تاثیری در زندگی انسان نداشته باشد، بلکه انسان اینگونه زندگی می کند که خدا را می شناسد. خداوند همه چیز یک مومن است، اینکه مومن چگونه فهمی از خدا دارد، در زندگی و رفتار و کردار او تاثیر می گذارد.
کسانی که تلقی ناآگاهانه ای از خدا دارند، رحمت خدا را محدود می کنند و خدا را همواره بر جایگاه غضب نشانده به انتظار لغزش بندگانش می ماند و آنان را به عذاب ابدی می کشاند. چنانکه خوارج نهروان خدا را اینگونه فرض می کردند. از نظر خوارج همه انسانها مخلد در آتش جهنم هستند جز عدد بسیار معدود. چنین اشخاصی همه مردم جهان را با دید کفر و الحاد می نگرند و دایره اسلام و مسلمانی را بسیار محدود تصویر می کنند.
اما کسانی که از خدا تلقی عالمانه و عاشقانه دارند، رحمت واسعه الهی را می بینند، و خداوند را همواره در جایگاه رحمت می دانند، که چون بنده ای دچار لغزش و خطا گشت و از ساحت قرب الهی دور گردد، خدای مهربان از سر لطف و رحمت به سوی بنده عاصی باز گردد تا بنده توفیق استغفار و توبه پیدا کند و چون بنده ای توبه کند، توبه او را بپذیرد و او را قبول نماید. «ثم تاب علیهم لیتوبوا ان الله هو التواب الرحیم» « پس[خدا] به آنان[توفیق] توبه داد، تا توبه کنند بی تردید خدا همان توبه پذیر مهربان است»
اینگونه خداشناسی منطق علی(ع) است، وقتی برای فرزند خویش حضرت مجتبی(ع) و همه فرزندان معنوی خویش از دعا و توبه سخن می گوید چنین می فرماید:« بدان خداوندی که گنجینه های آسمان و زمین در دست اوست، تو را در دعا رخصت داد، و خود اجابت آن را بر عهده گرفته و تو را فرموده که از او بخواهی تا عطایت کند از او آمرزش طلبی تا بیامرزدت میان تو و خود کسی را نگمارده تا تو را از وی باز دارد؛ تو را به کسی وانگذاشته که در نزد او شفاعت کند»
اگر گناه کردی، از توبه منعت ننموده و در کیفرت شتاب نفرموده چون به او باز گردی، سرزنشت نکند؛ آن جا که رسوا شدنت سزاست، پرده ات را ندرد، در پذیرفتن توبه بر تو سخت نگرفته و حساب گناهت را نکشیده و از بخشایش نومیدت نگردانیده بلکه بازگشت را از گناه نیک شمرده و هر گناهت را یکی گرفته و هر کار نیکویت را ده حساب آورده و در توبه را برایت باز گذارد.
اگر انسان خدا را به درستی بشناسد و باور کند و حضور او را در همه جا بپذیرد و گستره نعمت او را ببیند و در مقابل عظمت قدرت الهی سر فرود آورد و دل به او بسپارد به محکم ترین تکیه گاه پناه می برد و به آرامش حقیقی می رسد و هرگز گردنکشی و گردنفرازی نمی کند و در راه درست گام بر می دارد. در نگاه توحیدی امام علی(ع) عالم جلوه خداست و همه موجودات و مخلوقات جلوه گر عظمت و قدرت خداوندند، «الحمدلله المتجلی لخلقه بخلقه» ،«سپاس خدای را که به آفرینش مخلوقاتش برآفریدگان خود نمودار است»، زمامه هر جنبده ای به دست اوست و بازگشت هر آفریده ای بسوی اوست» .
علی حجت خدا بعد از پیامبر:
در مجموعه روایی اصول کافی شواهد عقلی و نقلی فراوانی بر اثبات مبانی نظری و عملی دینی و مذهبی شیعه وجود دارد، که مورد توجه اهل تحقیق قرار گرفته است. در این میان مباحثه منصور بن حازم با امام صادق(ع) چونان چراغی راه فرزندان آدم را می نمایاند و آنان را به تنهاه گریزگاه می کشاند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 19صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مجموعه 6 عدد طرح لایه باز psd تولد امام زمان نیمه شعبان
باقیمتی مناسب جهت رفاه حال شما کاربران وهمکاران گرامی
سایز : 90*200
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات:130
چکیده؛
خداوند منان هدف از خلقت انسان را عبادت خویش بیان می دارد و آن را رحمت معرفی نموده و طریقی در بر گزیدن بهترین ها، که این مهم جز با معرفت خداوند و جز از طریق برگزیدگان حق و معرفت آنان به دست نیاید. لذا در سیر تحقق این مهم، تحقیق پایانی حاضر انجام گردیده که بیان سیره هدایتی امام سجاد در دوران امامت حضرت و نحوه نشر معارف اسلام بدست اوست که بصورتی ویژه در قالب مناجات و نیایش و عبادات ارائه گردیده و بر سه محور استوار است.
محور اول؛ اعتقادات است که در باب حضرت حق، شناخت خداوند و توصیف اوست و در دنباله بحث خالقیت خداوند بیان میشود و چون الله خالق است، چگونگی زیست او را مقدّر میکند لذا در ادامه مبحث، ربوبیّت مطرح می گردد و در نتیجه پرستش و عبادت هم خاص ذات اوست و باید به خداوند امید داشته باشیم و از رحمت خداوند ناامید نباشیم. خدای متعال، پیامبران را برای انجام رسالت خود برگزید و بدنبال نبوت امامت که در اسلام امری ضروری بوده و حیات جامعه اسلامی بدون آن غیر ممکن است مطرح میشود مبحث بعدی مرگ و بازگشت انسان به سوی خدا یعنی معاد است که مطرح میشود و اینکه درسیر جزای رب العالمین در قیامت، مساله شفاعت از جمله مسائل مهم در حسابرسی اعمال بندگان است.
محور دوم؛ اخلاق است؛ انسان باید نسبت به نفس خودش محاسبه و مراقبه داشته باشد و حسنات را انجام و از سیئات دوری نماید. ذکر خداوند بر دهان بشر جاری باشد و شکر نعمتهای او را داشته باشد و اینکه تقوی و پارسائی در دنیا و یقین در عقیدت داشته و زهد بر اساس تقوی و صبر در برابر مصائب و رضا و تسلیم در برابر پروردگار و توکل به خداوند درکارها را پیشه خود سازد و حسن ظن به خداوند متعال داشته و اظهار فقرو حاجت پیش دیگران نکند در زندگی قناعت به آنچه خدا قسمت او کرده و کفاف در رزق داشته و در رفتار با مردم حسن سلوک داشته باشد و نیز در برابر مردمی که به او بد کرده اند عفو و اغماض داشته و دنیا را بازار آخرت بداند و از محرمات بپرهیزد و باز اینکه طمع نسبت به مال مردم نداشته و از یاد خداوند غفلت نداشته باشد در کارها نیت را خالص نموده و از ریا و بخل و حسد و خشم و غضب دوری کند و اگر این رذایل از ا وسر زد، با توبه بدرگاه پروردگار خویش لباس مذلت و خواری را از خود دور سازد.
محور سوم، احکام است، انسان با نماز، در مقابل خدای گرانقدر می ایستد و با روزه پوششی بر اعضای خود می زند و با دادن زکات مالش را خالص و آراسته می کند و با رفتن به حج مورد مغفرت خدا قرار میگیرد و با جهاد در راه خدا بهشت را بر خود واجب می کند و با امر به معروف و نهی از منکر، سنتهای سنیّه را زنده می دارد و از بدعتهای ناصواب دوری می گزیند و از خداوند جهت اداء قرض و دین کمک می خواهد و از حدود و قوانین حاکم بر جامعه تعدی نمی کند.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
بخش اول؛ اعتقادات
فصل اول؛ توحید 3
1-1-1. الوهیّت 3
1-1-2. خالقیت 7
1-1-5. ربوبیّت 10
1-1-4. عبادت 14
1-1-5. امید و ناامیدی 18
1-1-6. دعا 21
فصل دوم؛ نبوت 26
1-2-1. نبوت 26
فصل سوم؛ امامت 29
1-3-1. امامت 29
فصل چهارم؛ جزای رب العالمین 36
1-4- 1. جزای رب العالمین (معاد) 36
1-4-2. شفاعت 41
بخش دوم؛ اخلاق
مقدمه؛ محاسبه و مراقبه نفس 43
فصل اول؛ حسنات 46
2-1-1. ذکر 51
2-1-2. شکر 53
2-1-3. تقوی 56
2-1-4. پارسائی 59
2-1-5. یقین 60
2-1-6. زهد 62
2-1-7. صبر 64
2-1-8. رضا و تسلیم 66
2-1-9. توکل 68
2-1-10. حسن ظن به خداوند متعال 70
2-1-11. فقر و غنی 72
2-1-12. قناعت و کفاف در زرق 74
2-1-13. حسن سلوک و خوش رفتاری با مردم 76
2-1-14. عفو و اغماض 83
فصل دوم؛ سیئات 86
2-2-1. دنیا 86
2-2-2. پرهیز از محرمات 90
2-2-3. طمع 94
2-2-4. غفلت 96
2-2-5. نیت 98
2-2-6. ریا 100
2-2-7. بخل 102
2-2-8. حسد 103
2-2-9. خشم و غضب 105
2-2-10. توبه 107
بخش سوم؛ احکام
3-1. نماز 110
3-2. روزه 113
3-3. زکات 115
3-4. دین (قرض) 119
3-5. حج 120
3-6. جهاد 123
3-7. امر به معروف و نهی از منکر 125
3-8. رعایت حدود الهی 126
نتیجه 128
فهرست منابع و مآخذ 129
کتابنامه 130