نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تفاوت تبادل فرهنگ با تهاجم فرهنگی

اختصاصی از نیک فایل تفاوت تبادل فرهنگ با تهاجم فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

 

تهیه و تنظیم مقاله: مرحمت الله حضرتی

 تفاوت تبادل فرهنگ با تهاجم فرهنگی

 

امروزه پیشرفت شتابان دانش، مرز میان ملت ها را درهم شکسته و پدید آمدن سیستم های ارتباطی، جوامع پراکنده انسانی را در یک مجموعه فرهنگی یگانه، جای داده است. به این ترتیب، در اثر ارتباط و نزدیکی روزافزون ملت های گوناگون، انتقال ارزش ها و تاثیر و تأثرهای متقابل فرهنگی، مجموعه ای به نام دهکده جهانی با گستردگی و شتاب باور نکردنی در حال شکل گیری است.  پس باید میان دو مقوله تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی تفاوت گذاشت.

رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای در این زمینه می فرماید:

تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی متفاوت است. تبادل فرهنگی لازم است و هیچ ملتی ازاین  که معارفی را در تمام زمینه‎ها‌‌‌ ـ از جمله فرهنگ و مسایلی که عنوان فرهنگ به آن اطلاق می شود ـ از ملت های دیگر بیاموزد، بی نیاز نیست. در همیشه تاریخ همین طور بوده و ملت ها در رفت و آمدهایشان با یکدیگر، آداب، زندگی، خلقیات، علم، لباس پوشیدن، آداب و معاشرت، زبان، معارف و دین را از هم فرا گرفته اند. این مهم ترین مبادله ملت ها با هم بوده که ازتبادل اقتصادی و کالا مهم تر بوده است.

ما ایرانی هستیم؛ باید بگردیم همان چیزی را که متعلق به خود ماست، پیدا کنیم. البته این به این معنا نیست که زیبایی های دیگران را یاد نگیریم. انسان هر چیز خوب و زیبایی را از دیگران می آموزد، ولی خوب است آن را در فرهنگ خودش حل کند و از آن استفاده کند. من یک وقت که پیرامون فرهنگ صحبت می کردم، گفتم: گرفتن فرهنگ دیگران ایرادی ندارد، منتها همان طور که جسم انسان، عنصر خارجی را دو جور

 می گیرد، فرهنگ دیگران را هم  دو جور می شود گرفت. یک وقت هست که انسان یک غذایی را که ویتامین های گوناگونی در آن هست می خورد، با بزاق دهانش مخلوط می کند و به داخل معده می فرستد. معده انسان آن مواد لازم را که با بدنش مناسب است،‌می گیرد و مواد زاید آن را دفع می کند. این گرفتن سالم است. یک وقت هم هست که یک نفر را می خوابانند، دست و پایش را هم می بندند و یک آمپولی را که خود او نمی خواهد، در بدنش تزریق می کنند. این یک جور گرفتن مواد بیگانه است که با آن قبلی یکسان نیست. حالا اگر آن کسی که به بدن تزریق می کند. یک طبیب دلسور و علاقه مندی بود، می گوییم روی چشم، ولی اگر دشمن بود، ‌تکلیف چیست؟

الان ما داریم فرهنگ بیگانه را متاسفانه این طور، مصرف می کنیم؛ یعنی یک چیزی را همین طور به بدن ما وصل کرده اند و تزریق می کنند؛ ما هم هیچ عکس العملی انجام نمی دهیم. آن وقت همین که گفته می شود تهاجم فرهنگی، یک عده ای خیال می کنند طرف قضیه آن ها هستند. حال این که تهاجم فرهنگی از طرف غرب و از طرف دشمن است و ما باید بیدار باشیم.

به دشمن که نمی شود گفت آقا دشمنی نکن! طبیعت دشمن، دشمنی است. من و شما باید بیدار باشیم و نگذاریم دشمنی کند. بله، ما اگر در معلومات غرب چیز مناسبی را یافتیم. مثل یک انسان سالمی که می نشیند غذایی را می خورد، خویش را جذب می کند و بدش را دفع می کند، باید خوبش را بگیریم و جذب کنیم. یعنی همان طور که یک موجود زنده، با عامل خارجی برخورد می کند.

چرا باید فرهنگ بیگانه را این گونه به ما تزریق کنند؟ در حالی که ما خودمان می توانیم آن چه را که مناسب است انتخاب کنیم، ولی امروز عکس این است. منتها با سوزن تزریق نمی کنند، بلکه با رادیو و تلویزیون و کتابچه. مُد و مجله و تبلیغات و جار و جنجال تزریق می کنند.

گرفتن دانش و مهارت های گوناگون و کشف مجهولات و نمونه برداری از ابزار کار و زندگی دیگر ملت ها، بخشی از تبادل فرهنگی به شمار می رود. این همان چیزی است که اسلام آن را تایید کرده است. پیامبر اکرم (ص) فرمود:

           اطلب العلم و لو کان بالصین                                                                             

دانش را فرا بگیرید، هر چند لازم باشد به چین بروید.                                      

 

بنابراین، تبادل فرهنگی که همان ارتباط منطقی و درست فرهنگ هاست، می تواند در پیشرفت ارزش های انسانی و به سازی زندگی بشر سودمند افتد، زیرا همه مردم جهان از تجربه آگاهی و باورهای درست یکدیگر بهره می برند و از آزمایش روش های نادرست آزموده شده بی نیاز می شوند. بر این اساس، باید از تبادل فرهنگی استقبال کرد. البته باید توجه داشت که خودباوری، اعتماد به نفس، شناخت و ایمان به ارزش های انسانی و الهی فرهنگ خودی، پیش شرط پیروزی در عرصه تبادل فرهنگی است.

 

 

پیشینه تاریخی تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی، پدیده ای نو و تازه نیست که در قرن بیستم و با پیروزی انقلاب اسلامی به وجود آمده باشد. بلکه پیشینه ای به درازای تاریخ دارد. برخلاف پندار ماده گرایان و برخی روشنفکران مادی، جنگ تاریخ، جنگ اقتصادی و تضاد طبقاتی نیست، بلکه همه جنگ های تاریخ، جنگ فرهنگی و جنگ اقتصادی و ارزش ها بوده است. مبارزه پیامبران الهی با مظاهر استکبار و طاغوت ها در طول تاریخ. نبرد دو فرهنگ بوده است: فرهنگ متعالی حق مدار و فرهنگ باطل.

فرهنگ حق، بینش توحیدی، اعتقاد به آزادی و آ‎زادگی انسان ها از زنجیر معبودها و طاغوت های بیرونی و خواهش ها و هوس های درونی و برپایی قسط و عدل در جهان را ترویج می کند. در مقابل، فرهنگ باطل دربردارنده دوگانه پرستی، بردگی و بندگی انسان ها، اسارت در دام بت های گوناگون، پیروی از هواهای نفسانی و حاکمیت جور و ستم است. سرنوشت پیامبرانی چون نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، لوط، هود، شعیب و صالح که در قرآن کریم بدان ها اشاره شده است، این حقیقت را تایید می کند. بنابراین، تهاجم فرهنگی چیزی نیست که امروزه به عنوان شیوه ای جدید به کار رود، بلکه در طول تاریخ بشر به شکل های گوناگون علیه انبیای الهی و حرکت های انقلابی به کار گرفته است. در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، دشمن بارها از این ابزار استفاده کرده که داستان غم انگیز و عبرت آموز مسلمانان در اندلس، نمونه ای از این تهاجم است.

تجدید حیات فرهنگی (رنسانس) در غرب و ظهور اندیشه و فرهنگ جدید، ملاک ها و ارزش هایی را عرضه کرد که با فرهنگ و ارزش های جامعه های دیگر، تفاوت اساسی داشت. پیشرفت فن آوری و ایجاد تمدن صنعتی در غرب، به گسترش ارزش


دانلود با لینک مستقیم


تفاوت تبادل فرهنگ با تهاجم فرهنگی

مقاله تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی

اختصاصی از نیک فایل مقاله تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی


مقاله تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی

دانلود مقاله تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی 24 ص با فرمت word 

 

 

 

 

 

 

 

رژیم غذایی یک ورزشکار باید در یک مطلب اساسی با رژیم غذایی فرد عادی تفاوت داشته باشد . ورزشکاران علاوه بر احتیاجات زندگی روزمره ، نیاز به سوخت برای تمرین و مسابقه دارند غذا سوخت لازم برای ورزشکاران را تأمین می کند ولی اغلب ورزشکاران از سوختی که در مخازن خود میریزند غافلند . پروتئین ، چربی و کربو هیدراتها سوخت بدن ( انرژی ) شما هستند . همه غذا ها ترکیب یکسانی از نظر محتوا ندارند . همانگونه که ماشینهای مسابقه نیاز به بنزین با درجه اکتان بالا دارند. ورزشکاران نیز نیاز به مواد غذایی دارای درجه کربوهیدرات بالا دارند .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی

دانلود مقاله کامل درباره تفاوت و تشابه خواب و مرگ

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله کامل درباره تفاوت و تشابه خواب و مرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

تفاوت و تشابه خواب و مرگ

خواب برادر مرگ است، (در کتاب بحارالانوار، ج 76، ص 189 از امام صادق(ع) نقل مى‏کند که «النوم اخ الموت»). منظور از برادرى خواب و مرگ این است که این دو شباهت‏ها و سنخیت‏هاى بسیارى با هم دارند نه این که عین هم هستند، زیرا دو برادر حتى اگر دوقلو باشند، تفاوت‏هاى محسوسى با هم دارند. شباهت خواب و مرگ را آیات قرآنى تبین فرموده‏اند: اول: وَ هُوَ اَلَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضى‏ أَجَلٌ مُسَمًّى؛ او کسى است که تمام شما را در شب (به هنگام خواب) مى‏گیرد و از آنچه در روز کرده‏اید، با خبر است. سپس در روز شما را (از خواب) برمى‏انگیزد، (و این وضع همچنان ادامه مى‏یابد) تا سرآمد معینى فرا رسد...، (انعام، آیه 60). دوم: اَللَّهُ یَتَوَفَّى اَلْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ اَلَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیُمْسِکُ اَلَّتِی قَضى‏ عَلَیْهَا اَلْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ اَلْأُخْرى‏ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى‏کند و ارواحى را که شمرده‏اند نیز به هنگام خواب مى‏گیرد، سپس ارواح کسانى که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه مى‏دارد و ارواح دیگرى را (که باید زنده بمانند) باز مى‏گرداند تا سرآمدى معین...، (زمر، آیه 42). توفى یعنى تمامى چیزى را گرفتن، (المیزان، ج 7، ص 184)

در این آیات تصریح شده است که خواب همانند مرگ در این نکته شریک است که تمام حقیقت انسان که همان روحش باشد، گرفته مى‏شود و نزد خدا برمى‏گردد. پس ما در هر خوابى به نوعى مرگ دچار مى‏شویم و خواب و مرگ در قطع رابطه روح با بدن مشترک هستند، چنانچه بعث هم به معناى بیدار شدن و زنده شدن در خواب و مرگ آمده است، (المیزان، ج 7، ص 184 و 185). بنابراین خواب برادر مرگ است و این بدان معناست که در هر دو ارواح از بدن‏ها جدا مى‏شوند و تصرفى در آن ندارند (از اینجا روشن مى‏شود که تمام حقیقت انسان روح اوست نه مجموعه روح و بدن او. زیرا در هنگام خواب و مرگ تنها روح انسان را مى‏گیرند. به تفسیر المیزان، ج 17، ص 402 و 403 مراجعه فرمایید. اما بین خواب و مرگ تفاوتى اساسى وجود دارد و آن این که خواب کم شدن علاقه روح به بدن است که در این صورت روح به کار تدبیر بدن و دخل و تصرف آن نمى‏پردازد. «یعنى خواب تعطیل بخشى از دستگاه مغز و ضعیف شدن پیوند روح و جسم است و مرگ تعطیل کامل دستگاه مغزى آدمى و قطع مطلق پیوند روح و جسم است. پس خواب مرحله کوچکى از مرگ است، (تفسیر نمونه، ج 5، ص 212).

به عبارت دیگر روح با بدن سه حالت دارد:

1- ارتباط تمام، حالت حیات و بیدارى. 2- ارتباط ناقص، حالت خواب. 3- قطع ارتباط، حالت مرگ. پس معناى برادرى مرگ و خواب این است که خواب چهره ضعیفى از مرگ است و مرگ نمونه کاملى از خواب، (تفسیر نمونه، ج 19، ص 477). چنانچه ملاحظه فرمودید: قرآن، خواب را پدیده‏اى روحانى مى‏داند که شناخت حقیقت آن بدون تفسیر درستى از روح امکان ندارد. به نظر قرآن خواب نوعى قطع رابطه روح با بدن و جدایى روح از بدن است. البته این جدایى کامل نیست، بلکه نوعى رابطه هنوز برقرار است. اما تدبیر روح در بدن کم مى‏شود. چنین است که در حالت خواب، عمل دستگاه ادراکى و شعور از کار مى‏افتد (چنانچه حتى از اتفاقات پیرامونى نیز غافل است و فکر و تأملى نیز ندارد) حس و حرکت ارادى آدمى متوقف مى‏شود، اما فعالیت‏هاى گیاهى همچون ضربان قلب و گردش خون و فعالیت دستگاه تنفسى و... که براى ادامه حیات بدن ضرورى هستند، به کار خود ادامه مى‏دهند، (تفسیر نمونه، ج 19، ص 481 و 482).

خلاصه بحث این که:

1- انسان مرکب از روح و جسم است: ... إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی من بشرى را از گل مى‏آفرینم، هنگامى که او را نظام بخشیدم و از روح خود در او دمیدم...، (ص،: آیه 71 و 72).

2- حقیقت انسان پیکر و بدن و جسم او نیست. بلکه چیز دیگرى است که از آن به «روح» تعبیر شده است. وَ هُوَ اَلَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْل...؛ او کسى است که تمام شما را در شب مى‏گیرد، (انعام، آیه 60). قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ اَلْمَوْتِ اَلَّذِی وُکِّلَ...؛ بگو فرشته مرگ که بر شما مأمور شده تمام حقیقت شما را مى‏گیرند...، (سجده، آیه 11). روشن است که جسم و بدن ما، پس از مرگ در زمین مى‏ماند و آنچه نزد حق تعالى باز مى‏گردد، روح اوست. پس بدن تابع روح است و حالت ابزارى را دارد که در دستان روح است.

3- خواب و مرگ از این جهت که روح از بدن جدا مى‏شود، به هم شباهت دارند.

4- اما خواب، جدایى موقت است و انسان در آن حالت زندگانى گیاهى دارد و دقیقه‏اى از زندگانى و حیات حیوانى او باقى است. اما روح او به لقاء حق مى‏رود.

5- خواب مرگ موقتى و بیدارى، بعث موقتى است و اگر کسى حقیقت خواب را درک کند، حقیقت مرگ را هم درک مى‏کند.

- براساس آیه 42 سوره مبارکه زمر، روح‏هایى که در حال خواب قبض شده‏آند، دو قسم هستند: الف) گروهى را قضاى الهى بر این تعلق دارد که در همان خواب رحلت کنند، مانند افرادى که در خواب با مرگ فجعه مى‏میرند.

ب ) به برخى مهلت داده مى‏شود تا مجدداً به بدن‏ها بازگردند. نکته آخر این که در فلسفه ثابت شده است که ملاک وحدت انسان، جسم او نیست، زیرا طبق پژوهش زیست‏شناسان روشن شده است که سلول‏ها و یافته‏هاى هر انسانى در حال تبدیل و تحول است و از آغاز تولد تا پایان زندگى تغییر مى‏نمایند به حدى که مجموعه سلول‏هاى هر انسانى هر هفت سال یک بار به کلى عوض مى‏شود و مثلاً بدن انسان 70 ساله، 10 بار کلاً تغییریافته است. پس ملاک وحدت جسم نیست، بلکه نفس اوست. نفس نیز سه نوع است:

1- نباتى (گیاهى) که ملاک رشد و نموّ انسان است. این خصوصیت در انسان و حیوانات و گیاهان مشترک است. 2- حیوانى که مناط شعور و اراده و حرکت ارادى انسانى است. این خصوصیت در انسان و حیوانات مشترک است. 3- انسانى که ملاک انسانیت انسان است. این همان است که در متون دینى به روح یا نفس نامگذارى شده است. در هنگام خواب و مرگ؛ روح انسانى که تمام حقیقت انسان و ملاک انسانیت اوست، به طور کامل گرفته مى‏شود و رابطه‏اش با بدن قطع مى‏شود. با این تفاوت که نفس نباتى و بخش ضعیفى از مراحل حیوانى انسان خواب به فعالیت مشغول هستند؛ یعنى، غذایى که خورده، هضم مى‏شود، در خواب رشد دارد و حرکت‏هاى غیرارادى و... و چنانچه عرض شد، نفس نباتى و حیوانى جزء حقیقت انسان نیست. بلکه جزء اعراض انسانیت است. دلیل فعالیت مذکور هم این است که تعلق روح به طور کامل با بدن قطع نشده است اما با مرگ این رابطه به طور کامل قطع مى‏شود، بنابراین نفس نباتى و حیوانى نیز به طور کامل از کار مى‏افتند ودستگاه مغزى و عروقى آدمى تعطیل مى‏شوند.

خدای متعال درباره شباهت و تفاوت مرگ و خواب می فرمایداللَهُ یَتَوَفی‌ الاْنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَ التِی‌ لَمْ تَمُتْ فِی‌ مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ التِی‌ قَضَی‌' عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الاْخْرَی‌'´ إِلَی‌'´أَجَلٍ مسَمی‌ إِن فِی‌ذَ'لِکَ لاَ یَـ'تٍ لقَوْمٍ یَتَفَکرُونَ.این‌ آیة‌ کریمه‌، چهل‌ و دومین‌ آیه‌ از سورة‌ زمر که‌ سی‌ و نهمین‌ سوره‌ از سوره‌های‌ قرآن‌ مجید است‌ می‌باشد.میفرماید: «خداست‌ که‌ جانها را می‌گیرد در وقت‌ مرگ‌ آنها، و نیز آن‌ جانهائی‌ را که‌ در خواب‌ رفته‌ و مرگ‌ آنها نرسیده‌ است‌. پس‌ آن‌ جانهائی‌ را که‌ حکم‌ مرگ‌ را بر آنها جاری‌ کرده‌ در نزد خود نگاه‌ میدارد و دیگر به‌ بدن‌ باز نمی‌گرداند، ولیکن‌ آن‌ جانهائی‌ که‌ در خواب‌ رفته‌ و هنوز مرگشان‌ نرسیده‌ است‌ آنها را رها نموده‌ تا هنگام‌ بیدار شدن‌ به‌ بدن‌ برگردند و تا أجل‌ مسمی‌ و زمان‌ معین‌ در بدن‌ باقی‌ باشند؛ و در این‌ امر نشانه‌هائی‌ از قدرت‌ و توحید اوست‌ برای‌ مردمانی‌ که‌ در آیات‌ سبحانیة‌ او تفکر بنمایند.»این‌ آیة‌ مبارکه‌ صراحت‌ دارد بر آنکه‌ مرگ‌ و خواب‌ از جنس‌ واحدند، و یک‌ حکم‌ را دارند. در حال‌ مرگ‌ و در حال‌ خواب‌ در هردو حال‌ خداوند جان‌ را می‌گیرد، لیکن‌ آن‌ کسیکه‌ اجلش‌ رسیده‌ است‌، آن‌ جان‌ را نگاهداشته‌، و آنکه‌ اجلش‌ نرسیده‌ است‌، جان‌ را در موقع‌ بیداری‌ به‌ او بر میگرداند.و این‌ مسأله‌ بسیار شایان‌ دقت‌ استاولاً: گرفتن‌ جان‌ را که‌ مشترک‌ بین‌ خواب‌ و مرگ‌ است‌ به‌ لفظ‌ «توفی‌» بیان‌ کرده‌ است‌ نه‌ به‌ لفظ‌ «قبض‌». چون‌ معنای‌ توفی‌، به‌ معنی‌تمام‌ گرفتن‌ و اخذ نمودن‌ است‌ ولیکن‌ معنای‌ قبض‌، گرفتن‌ و ربودن‌ است‌. در حال‌ مرگ‌ و خواب‌ خداوند جان‌ را می‌گیرد به‌ واقعیت‌ و حقیقت‌ گرفتن‌؛ ولی‌ در حال‌ مرگ‌ علاوه‌ بر این‌ قبض‌ می‌کند یعنی‌ می‌رباید که‌ دیگر حاضر به‌ بازگشت‌ نیست‌، و در حال‌ خواب‌ به‌ همان‌ توفی‌ اکتفا نموده‌ و سپس‌ جان‌ را رها می‌کند.و نیز در آیة‌ دیگر که‌ در خصوص‌ خواب‌ وارد شده‌ است‌ به‌ لفظ‌ توفی‌ تعبیر شده‌ است‌:وَ هُوَ الذِی‌ یَتَوَفیـ'کُم‌ بِالیْلِ وَ یَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم‌ بِالنهَارِ ثُم یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضَی‌'´ أَجَلٌ مسَمی‌ ثُم إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُم یُنَبئُکُم‌ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ. (انعام/60)«و اوست‌ آن‌ خدائی‌ که‌ شما را در شب‌ توفی‌ می‌کند و بسوی‌ خود میبرد، و از همة‌ کردار و افعال‌ شما در روز مطلع‌ است‌. و بعد از توفی‌ در خواب‌، شما را در روز بر می‌انگیزد تا هنگامیکه‌ آن‌ وقت‌ اجل‌ مسمی‌ سرآید. سپس‌ به‌ سوی‌ اوست‌ بازگشت‌ شما و سپس‌ آگاه‌ می‌سازد شما را به‌ آنچه‌ انجام‌ داده‌اید.»و ثانیاً: آنچه‌ را که‌ خداوند توفی‌ می‌کند جانهای‌ آدمی‌ است‌: یَتَوَفی‌ الاْنفُسَ، و جان‌ و نفس‌ همان‌ روح‌ است‌.بنابراین‌ در حال‌ مرگ‌ و خواب‌ روح‌ انسان‌ از این‌ عالم‌ به‌ عالم‌ دیگر میرود نه‌ بدن‌ انسان‌.در حال‌ خواب‌ بدن‌ انسان‌ روی‌ زمین‌ است‌ و روح‌ انسان‌ سیر در عوالم‌ دیگر می‌کند و سپس‌ بر میگردد، و در حال‌ مردن‌ بدن‌ روی‌ زمین‌ یا زیر زمین‌ است‌ و روح‌ به‌ عوالم‌ دیگر میرود و بر نمی‌گردد.و شاهد بر این‌ معنی‌ آنکه‌ در این‌ آیه‌ آمده‌ است‌ یَتَوَفــ'کُم «خداوند شما را میگیرد و توفی‌ می‌کند.» و نفس‌ انسان‌ حقیقت‌ انسان‌ است‌ که‌ در محاورات‌ و گفتگوها به‌ من‌ و تو و او و ما و شما و آنها تعبیر می‌شود. و اگر کسی‌ گفت‌: من‌ چنین‌ کردم‌ و چنان‌ گفتم‌، مراد از لفظ‌ من‌ روح‌ و جان‌ اوست‌ نه‌ بدن‌ او. و حقیقت‌ أنَا و أنتَ و هُوَ و کُمْ و غیر آنها از ضمائر عربی‌ روح‌ است‌ که‌ خداوند آنرا در حال‌ مردن‌ اخذ میکند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تفاوت و تشابه خواب و مرگ

دانلود پاورپوینت تعریف تفاوت های فردی از نظر هوش و جسمی و عاطفی و اجتماعی و فرهنگی - 35 اسلاید

اختصاصی از نیک فایل دانلود پاورپوینت تعریف تفاوت های فردی از نظر هوش و جسمی و عاطفی و اجتماعی و فرهنگی - 35 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت تعریف تفاوت های فردی از نظر هوش و جسمی و عاطفی و اجتماعی و فرهنگی - 35 اسلاید


دانلود پاورپوینت تعریف تفاوت های فردی از نظر هوش و جسمی و عاطفی و اجتماعی و فرهنگی - 35 اسلاید

 

 

 

امروزه توجه به آموزش و پرورش از شاخص‌های عمده وتوسعه جوامع انسانی محسوب می‌شود . یعنی کشور‌ها نه بر اساس رشد و توسعه اقتصادی بلکه بر اساس میزان توجه به آموزش وپرورش مورد ارزیابی قرار می‌گیرند . برای ارزیابی میزان توسعه آموزش و پرورش به میزان توجه آموزش و پرورش به امر تفاوتهای فردی دانش اموزان اهمیت داده می شود. همان گونه که می‌دانیم هیچ انسانی کاملاً شبیه به دیگری نیست . این تفاوتها در همه جا وبین همه انسانها تی در بین دوقلوها وحتی دوقلوهای هم شکم یکسان ملاحضه می‌شود . این تفاوتها به گونه‌ای است که به جرات می‌توان ادعا کرد به تعداد انسانها روی زمین یعنی شش میلیارد انسان استثنایی وجود دارند که در کنار هم زندگی می‌کنند . عوامل بسیاری در ایجاد تفاوتهای فردی دخالت دارند که از آن جمله می توان به وراثت و محیط اشاره کرد

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت تعریف تفاوت های فردی از نظر هوش و جسمی و عاطفی و اجتماعی و فرهنگی - 35 اسلاید

دانلود پاورپوینت تاریخچه تفاوت های فردی

اختصاصی از نیک فایل دانلود پاورپوینت تاریخچه تفاوت های فردی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت تاریخچه تفاوت های فردی


دانلود پاورپوینت تاریخچه تفاوت های فردی

می توان پذیرفت که آگاهی از وجود تفاوتهای فردی بین انسان ها چه کودکان و چه بزرگ سالان به اندازه ی خلقت انسان قدمت دارد.زیرا انسانه های اولیه زمانی که در غارها و یا جنگل ها زندگی می کردند از متفاوت بودن یکدیگر کاملا آگاهی داشتند بدین صورت که وقتی بهم می رسیدند بلافاصله زور بازوی یکدیگر را تخمین می زدند اگر طرف مقابل را ضعیف تر از خود می یافتند فورا طعمه اش را از دستش می گرفتند برعکس اگر در می یافتند که حریف پنجه ی پر زور تر دارد  به اصطلاح امروزی به خود می گفتند (با این نمی شود شوخی کرد) و فورا از سر راهش کنار می کشیدند

اگر تاریخ را ورق بزنیم ،در هیچ دوره ای نخواهیم دید که انسان ها  خواه به صورت رسمی و خواه به صورت غیر رسمی اعضای جامعه ی خود را گروه بندی نکنند و برای هر گروه ویژگی های خاصی قایل نشوند.مثلا قوم اریایی ایرانی،یعنی اجداد قدیمی ما ،که در حدود هشت قرن قبل از میلاد،بر این سرزمین تسلط داشتند به سه گروه تقسیم می شدند:

جنگاوران،برزگران،مغان.

جنگاوران : حفاظت مملکت در برابر دشمنان خارجی را برعهده داشتند،ب

رزگران : مشغول تهیه آذوقه برای خود و دیگران بودند

 مغان: که از روحانیان بودند مسئول قربانی،حفاظت آتش و ادای مراسم دینی بودند.

وقتی ادبیات کهن و واقعا غنی سرزمین خود را مرور می کنیم،باز می بینیم که موضوع  تفاوت های فردی در هر دوره ای مورد توجه بوده است. هر کاری را به هر کسی نمی دادند و از همه کس نیز انتظارات یکسانی را نداشتند.در تایید این گفته کافی است به نوشته های تعدادی از بزرگان فرهنگ و ادب خود توجه کنیم

مولوی با بیانی ساده و روان وجود تفاوت های فردی را اینگونه بیان می کند:

هر  دو   گر یک نام دارد    در سخن                                           لیک فرق است این حسن  با  آن حسن

اگر بخواهیم از سعدی بزرگترین نویسنده و گوینده قرن هفتم مثال بیاوریم  باید داستان های زیادی از گلستان را عینا نقل کنیم اما برای اینکه سخن به درازا نکشد به آوردن چند داستان کوتاه قناعت می کنیم:

لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از آن پرهیز کردم

پادشاهی به دیده حقارت در طایفه درویشان نظر کرد. یکی از آن میان به فراست به جای آورد  و گفت : ای ملک،ما در این دنیا به جیش او تو کمتریم،به عیش از تو خوشتر،به مرگ با تو برابر و قیامت بهتر

در سایر سرزمین ها وضع به همین منوال بوده است.

بقراط ،حکیم یونانی،که بین سال های 460 تا 377 قبل از میلاد زندگی می کرد،معتقد بود انسان ها، بر حسب اینکه کدام یک از مزاجها بر آنها تسلط داشته باشد به گروه های ،سودایی،صفرایی،دموی و بلغمی تقسیم می شوند.

او برای هر یک از این گروه ها صفات جسمی و روانی مشخصی را قایل بود . به نظر او افراد سودایی افسرده،صفرایی مزاجها تند خو و خشمگین،جاه طلب،خود بزرگ بین ،حسود و ثابت قدم هستند.دموی ها خوش گذران ،خوش بین،جدی وفعال هستنداما از نظر اعمال ذهنی عمق زیاد ندارند. بلغمی ها زود آشنا،اجتماعی،کم فعالیت،بی قید و کند ذهن هستند.

گروه بندی انسان ها بر اساس ساختمان بدنی و اعتقاد به وجود تفاوتهای اخلاقی بر اساس ساختمان بدنی،ریشه تاریخی دارد.در کتاب کلیله و دمنه که مجموعه ی داستان هایی است از زبان حیوانات اعتقاد به وجود ارتباط بین بدن و خلق و خوی را آشکارا می بینیم.کلیله و دمنه از هندوستان به ایران آورده شده،ابتدا از زبان سنسکریت به ربان پهلوی،بعد به عربی و آنگاه به فارسی برگرداندهشده است.در این کتاب بابی تحت عنوان (شیروگاو) وجود دارد.خلاصه داستان ایناست که شیر،پادشاه جنگل،باوساطت شغالی به نام دمنه ،با گاوی به نام شنزبه دوست می شود.این دوستی آن قدر پیش می رود که حسادت دمنه را بر می انگیزد.دمنه به این فکر می فتد که نظر شیر را نسبت به گاو برگرداند و در این کار موفق می شود.شیر گاو را می کشد و پس از مدتی از کرده خود پشیمان می شود.در باب دیگری از کتاب دمنه را به محاکمه می کشند. در دادگاه یکی از حاضران ، در مخالفت با دمنه ،اظهار می دارد (علما گویند که ((هر گشاده ابرو))،که چشم راست او از چپ  خردتر باشد با اختلاج دایم،و بینی او به جانب راست میل دارد،و در هر منبتی از اندام او سه موی روید،و نظر او همیشه سوی زمین افتد،ذات ناپاک او مجمع فساد و مکر و منبع فجور و غدر باشد) و این علامات در وی موجود است.

افلاطون ،فیلسوف یونانی،در کتاب جمهوریت خود،که در آن اصول کشور داری ،نظام اساسی کشور،شکل حکومت،شرایط حقوق و زندگی را مورد بحث قرار می دهد،مردم را از لحاظ استعدادبه سه گروه تقسیم می کند. در این تقسیم بندی گروه اول به طلا تشبیه می شوند،که می توانند زمام حکومت را به دست گیرندگروه دوم به نقره تشبیه می شوند که باید دستیاران گروه رهبری باشند.گرو سوم به ترکیبی از مس و آهن تشبیه می شوند که توده مردم را تشکیل می دهند. به علاوه افلاطون توصیه می کند که حکومت باید در مورد هر فرد ،به شیوه مختلف و بر اساس طبیعت عمل کند

بدیهی است که این نوع طبقه بندی ها و این نوع تقسیم بندی ها نمی توانست دقیق  باشد،زیرا معیار عینی نداشت. به تدریج که اجتماعات بشری پیشرفت حاصل کرد و احتیاجات انسان ها متعدد شد،چاره ای جز این نبود که توانایی ها را بصورت علمی اندازه بگیرند،تفاوتهای فردی را به دقت تعیین کنند و برای هر کاری فرد مناسبی بگمارند. اینجا بود که تعدادی از انسان ها،که در واقع نبوغ داشتند و کاملا متفاوت از دیگران بودند،به پا خاستند و با تهیه ابزار و شیوه های دقیق،توانستند همنوعان خود را از جنبه های مختلف مورد آزمایش قرار دهند و تفاوتهای آنها را آشکار سازند. در این میان افراد دیگری نیز پیدا شدند که با ارایه نظرات جدید ،افکار مردم را درباره ی شیوه تعلیم و تربیت انسان ها به کلی تغییر دادند.می توان گفت که در مورد اخیر نقش ژان ژاک روسو چشمگیر بوده است.

ژان ژاک روسو،نویسنده و فیلسوف فرانسوی،که به محض تولد از مادر یتیم شده بود،در اثر وجود یک پدر نالایق،غیر مسوول و متزلزل،دوران کودکی بسیار بدی را گذراند.دوران جوانی را نیز با ماجرا های متعدد و توام با ولگردی پشت سر گذاشت و به همه کاری دست زد.این جوان ولگرد،با نوشتن کتاب های متعدد،ناگهان به اوج رسید و حتی برنده جایزه شد.مشهور ترین کتاب او ،که بصورت یک رمان ترتیبی نوشته شده است،امیل نام دارد.

شامل 37 اسلاید POWERPOINT


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت تاریخچه تفاوت های فردی