این فصل در 9 صفحه خلاصه شده است. نوع فایل: pdf
خلاصه فصل 19(انقلابها و جنبش های اجتماعی) کتاب جامعه شناسی گیدنز، ترجمه منوچهر صبوری
این فصل در 9 صفحه خلاصه شده است. نوع فایل: pdf
فایل پاورپوینت
38 اسلاید
قابل ویرایش
زبان انگلیسی
بسیار علمی و جذاب
دارای اشکال مرتبط با بحث
مناسب جهت تدریس و ارائه های دانشگاهی
انقلاب صنعتی عبارتست از دگرگونیهای بزرگ در صنعت، کشاورزی، تولید و حمل و نقل که در اوسط قرن هجدهم از انگلستان آغاز شد..
صنعتی شدن به معنی استفاده از نیروی ماشین به جای نیروی انسان است. انقلاب صنعتی در انگلستان در سه زمینه بافندگی، زغال سنگ و ذوب آهن بیشتر نمود یافت.
گاهی سخن از دو انقلاب صنعتی برده میشود که یکی در قرن هجدهم و دیگری در قرن نوزدهم است.
پیامدهای انقلاب صنعتی در انگلستان:
پیامد های مثبت :
پیامد های منفی:
گروهی از نقاشان ،پیکره سازان و نویسندگان انگلستان، در سال 1848هنرمندان پیش از رافائل را، الگوی خود قرار داده بودند
و کوشش داشتند تا با مد نظر قرار دادن
جاذبه های معنوی و الهام های هنری برخاسته از طبیعت و مذهب
و نیز آفرینش تاثیرات تزیینی و زیباشناختی
به یک اصلاح هنری دست یازند.
نهضت هنر و صنایع دستی انگلستان (1940-1850)
ART AND CRAFT MOVEMENT
نهضت هنر و صنایع دستی انگلستان یکی از جنبش های فکری –هنری اروپایی است.شکل گیری این جنبش ریشه در سرگشتگی هنرمندانی دارد که خشمگین از موج فزاینده تکنولوزی بر آن شدند تا با برگزیدن هدفی مشترک و رها از هر قید و بندی به یکدیگر پیوسته و از طریق ارتقاء مقام هنرهای کاربردی و نیز احیاء صنایع دستی به اصلاح شرایط اجتماعی بپردازند.
سه منبع مهم شکل گیری ریشه های جنبش هنر و صنایع دستی:
اشتیاق و علاقه شدید به هنر قرون وسطی ، طی دوره تاریخی گرایی یعنی نیمه
قرن نوزدهم ظاهر و به ارزیابی مجدد گوتیک منجر شده بود
تاثیر محسوس عناصر هنری کشورهای بیگانه ، نقشمایه هایی که از معماری مصر
،شمال آفریقا ،هند،ترکیه و به ویژه ژاپن جذب و به کار گرفته می شدند و
کشف اصول عدم تقارن که مستقیما در تقابل با آرمان تقارن در رنسانس
بود.
الهامهایی که معماری جدید از فرم های طبیعی می گرفت . در واقع فرایند رشد ارگانیک ،منبع الهامی بود برای بدست آوردن عناصر نمادینی که به جز شباهتهای صوری انتزاعی ،هیچ گونه وجه اشتراکی با اصل خود نداشتند.
اهداف ،گرایش های فکری و شخصیت ها:
به طور کلی نهضت هنر و صنایع دستی را می توان به لحاظ تحول شا لوده فکری و اهداف ان در دو مرحله مورد تحقیق و مطالعه قرار داد
شامل 57 اسلاید powerpoint
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات15
تاریخ پیدایش و رواج اندیشه های سوسیال- دمکراسی و شکل گیری نخستین هسته های سوسیالیستی در ایران هنوز به کاوش های بسیار نیاز دارد. آنچه درباره ی آن گفته و نوشته شده، پژوهش هایی ابتدایی است که در بسیاری موارد کامل نیستند. مسلم است که اندیشه ها و دیدگاه های سوسیالیستی برای اولین بار در تاریخ ایران توسط نویسندگان ایرانی که در سالهای 1259 تا 1275 خورشیدی (1896-1880 میلادی ) در خارج از مرزهای ایران برای نشریه های ایرانی برون مرزی قلم میزدند، معرفی شدند.
پس از سرنگونی دولت مترقی و اصلاح طلب میرزا حسین خان مشیرالدوله، درسراسر کشور، بار دیگر در سال 1259 موج سرکوب و سانسور حاکم شد و در دوره ی شانزده ساله ی استبداد ناصری (از پایان عصر صدراعظمی میرزا حسین خان مشیرالدوله معروف به سپهسالار در 1259 خورشیدی تا ترور ناصرالدین شاه در سال 1275خورشیدی) تعدادی از اصلاح طلبان و آزادیخواهانی که به ناچارایران را ترک کرده بودند، در خارج از مرزهای " ایران استبداد زده" پدیده ی نوپای مطبوعات ضد استبداد ناصری را در تبعید بنا نهادند و تاریخ معاصرایران با مطبوعات مستقل ورق خورد. در این دوره، روشنفکران و روزنامه نگاران ایرانی درخارج از کشور با آسودگی خاطر و به دور از دخالتهای سرکوبگرانه ی " اداره انطباعات مبارکه" و سانسورچیان، " قلم را در جهت منافع ملی به کار گرفتند" و توانستند بذر اندیشه های سوسیال- دمکراسی و سوسیالیسم را به عرصه ی ادبیات سیاسی ایران بپاشند و مردم ایران را با مفاهیم اندیشه های مترقی آشنا سازند. روزنامه ی " اختر" یکی از نشریه های معتبر آن زمان بود که توسط روزنامه نگاران ایرانی در خارج از کشور انتشار می یافت ؛ این نشریه خدمات ارزنده ای در معرفی و ترویج سوسیالیسم و وقایع مربوط به قیام تاریخی " کمون پاریس" و عمر هفتاد و دو روزه ی آن انجام داد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*
فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :62
فهرست مطالب:
عنوان
مقدمه ....................................................................................................................................................
فصل اول:تفکر جامعه شناسی آلمان .......................................................................................................
فصل دوم:تاریخچه مکتب فرانکفورت ...................................................................................................
فصل سوم:یورگن هابرماس .........................................................................................................................
1-3-زندگینامه ....................................................................................................................
2-3-اندیشه هابرماس .......................................................................................................
فصل چهارم:هابرماس در مقابل اثبات گرایی ..................................................................................
1-4-مکتب اثبات گرایی ...............................................................................................
2-4-انتقاد از اثباتگرایی .................................................................................................
3-4-دفاع هانس آلبرت .................................................................................................
4-4-پاسخ هابرماس .......................................................................................................
فصل پنجم:هابرماس و جنبش دانشجویی .......................................................................................... 18
1-5-عوامل تشکیل جنبش دانشجویی .....................................................................
2-5-جنبش در نگاه هابرماس .....................................................................................
3-5-اظهارات دوتچکه ..................................................................................................
4-5-انتقاد بر هابرماس ..................................................................................................
فصل ششم:هابرماس و سیستم ................................................................................................................ 26
1-6-نظریه سیستم ..........................................................................................................
2-6-انتقاد بر نظریه سیستم ..........................................................................................
3-6-پاسخ لومان به هابرماس ......................................................................................
فصل هفتم:هابرماس و مارکسیسم ......................................................................................................... 32
1-7-بازسازی ماتریالیسم تاریخی ..............................................................................
عنوان صفحه
2-7-نقد نظریه تکامل مارکس ....................................................................................
فصل هشتم:نتیجه گیری ..............................................................................................................................
منابع و مآخذ ....................................................................................................................................
مقدمه:
در هر زمانی، جامعه شناسی خاصی شکل گرفته است که یا جمع گرا بوده، مثل نظریات دورکیم و یا فردگرا مثل اسپنسر، و یا بر تسلط ساختار وهنجار، تأکید میکردند، مانند پارسونز. آنچه مشخص است، هر گروه، ضمن بررسی یک بعد، ابعاد دیگر را فراموش کرده است. اما در عصر حاضر،تلفیق ابعاد مطرح است . از جمله:تلفیق فرهنگ و عاملیت، توسط مارگارت آرچر، جامعه شناسی چند بعدی جفری الگزندر، تلفیق کنش با نظام، توسط یورگن هابرماس که عضو برجستهای از مکتب فرانکفورت میباشد.
مکتب فرانکفورت، مکتبی انتقادی است، که در آلمان، پایه ریزی و تشکیل شد. مبنای اندیشه این مکتب بر اساس نقد و بررسی نظریات متفاوت، شکل گرفت. آن بر سرمایهداری ، اثباتگرایی، مارکسیسم و حتی خود جامعه شناسی هم ایراداتی وارد کرده است. در ضمن، بعضی از عناصر فراموش شده، مثل دیالکتیک و ذهن گرایی را دوباره مطرح نموده است . هابرماس اگرچه وارث این مکتب است، ولی در آن، تجدید نظرهایی را اعمال نموده ، وی از اندیشه های مارکس شروع کرد، تا به کنش ارتباطی رسید. او با انتقادات مختلف، نظرات خود را بسط داده است. وی نظریه اثباتی، جزمگرایی مارکسیسم، ایدئولوژی گادامر، نظریه سیستم پارسونز، جنبش دانشجویی و جوامع مدرن را مورد انتقاد قرار داده است. هابرماس، نقش بسزایی در جامعه شناسی آلمان ومکتب فرانکفورت و بقای آن داشته است. گرچه بینش انتقادی او، موجب شده که بعضی از فعالیت ها و اقدامات وی را نادیده گیرند.
تحقیق انجام شده، به حول تفکر انتقادی هابرماس میچرخد و از انتقادات او، نقد اثباتگرایی، مارکسیسم، جنبش دانشجویی و نظریه سیستم را برگزیده و به توصیف و تشریح آن، پرداخته است.