دانلود پایان نامه در مورد دفاع مشروع
دانلود پایان نامه در مورد دفاع مشروع
دانلود پایان نامه در مورد دفاع مشروع
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:5
فهرست:
اهمیت جهاد و دفاع در اسلام
ابعاد و انواع دفاع
دینى،بىتفاوت نباشند و عکسالعملهاى مناسب و دفاع منطقى و لازم راازمعتقداتدینىبهعملآورند.
دیگر تجاوز به حریم نیز، دفاع متناسب با خود را دارد و بایدمراعاتشود.
جهاد و دفاع از دیدگاه امام علی (ع)
اهمیت جهاد و دفاع در اسلام
»جهاد« از ریشه »جَهْد یا جُهد« به معناى مشقّت و زحمت و نیز توان و طاقت است،و »جهاد« و »مجاهده« یعنى به کار بستن توان در ستیز یا دفع دشمن.
معناى اصطلاحى جهاد، عبارت است از: نثار جان، مال و توان در راه اعتلاى اسلام و برپا داشتن شعارهاى ایمان.
اهمیت جهاد و دفاع در اسلام با نگاهى به فلسفه تشریع آن، روشن مىشود؛ زیرا اهمیتهر چیزى به فلسفه وجودى آن و نقش کاربردىاش بستگى دارد.
توضیح آنکه اهمیت جهاد و دفاع، از آنجا ناشى مىشود که همه موجودات زنده، اعم ازانسان و غیر انسان به حکم فطرت و عقل، براى بقا و ادامهحیاتنیازمندرفعموانع و دفعدشمن خویشاند؛ زیرا جهان ماده، صحنه تنازع بقا و کشمکش مىباشد و هر موجودزندهاى مىکوشد تا از حق فطرى زنده ماندن دفاع کند وبهاصطلاحبهقانونفطرىوذاتى»جلب منفعت« و »دفع ضرر« عمل نماید و مزاحمان را از خود دفع کند.
از آنجا که اسلام، دین عقل و فطرت است، به این نیاز فطرى و عقلى بشر نیز توجه لازممبذول داشته و ضمن تأیید این نیاز فطرى و حکم عقلى، بر ضرورت و اهمیت آن تأکیدورزیده است.
بدین جهت قرآن کریم در آیه زیر بر ضرورت آمادگى کامل براىدفاعهمهجانبهتأکیدورزیده، مىفرماید:
»وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِه عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْدُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ...« (انفال: 60)
هر نیرویى که در توان دارید براى مقابله با آنها (دشمنان) آماده سازید! و (همچنین) اسبهاىورزیده (براى میدان نبرد) تا بهوسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید (و همچنین) گروهدیگرى غیر از اینها را که شما نمىشناسید و خدا آنها را مىشناسد.
همچنین اهمیت جهاد و دفاع در اسلام، از اهداف بسیار بلند و ارزشمندى که اسلامدارد، نیز سرچشمه مىگیرد؛ زیرا اسلام به عنوان کاملترین مکتب، داعیه رستگارى انسانهاو رهایى آنها از شرک، کفر، ظلم و فساد و تباهى را دارد. اینها اهدافى است که تحققشهزینه سنگینى را مىطلبد؛ زیرا طاغوتها و مستکبران سد راه مىشوند و جنگ و خونریزىبه راه مىاندازند تا بتوانند به همان شیوه استعمارى و استکبارىشان ادامه دهند و بهبهرهکشى، استثمار و استعمار ملل مستضعف بپردازند.
گواه روشن صدق ادعاى ما، تحمیل بیش از هشتاد جنگ علیه پیامبر(ص) و حکومتاسلامىاش در طول دهسال و نیز اجراى انواع و اقسام توطئه براندازى علیه نظام نوپاى»جمهورى اسلامى ایران« به ویژه تحمیل جنگ هشت ساله علیه آن، در این دوران،مىباشد.
جهت سومى که بر اهمیت جهاد و دفاعدراسلامدلالتمىکند،آثاروبرکاتىاستکه برآن استوار است و نیز پیامدهاى ناگوار و تلخى که بر ترک آن مترتب مىگردد. از جملهآثار خوب دنیوى جهاد و دفاع در اسلام، که در قرآن و سخنان پیشوایان معصوم(ع) به آناشاره شده، عزّت و سرافرازى در برابر دشمن، امنیت و آرامش جامعه، شادابى و نشاطو حیات پرتحرک اجتماعى، تقویت روحیه خودکفایى، تکیه و اعتماد بر توان نیروهاىخودى، شناخت دوست از دشمن و در نهایت پیروزى بر دشمنان است. نیز جهاد ازجنبهاخروى و معنوى، موجب کسب رضاى الهى، استجابتدعا،گشودهشدندرهاىرحمتالهى، بخشش گناهان، نجات از عذاب الهى، ورود به بهشت و رسیدن به مقام قرب الهىو غیر آن مىگردد.
برخى از آثار و پیامدهاى ناگوار ترک دفاع و جهاد در اسلام، انهدام پایگاههاى توحید وخداپرستى، گرفتارى به خوارى و ذلت، از میان رفتن هویت دینى و ملى، عزت و آبرو وشخصیتانسانى،کاستىایمان،محرومیتازرحمتوعنایاتخداوندى،رواجباطلوفساد و منکرات، محرومیت از عدل و انصاف و از همه مهمتر، کیفر سختالهىدرسراىباقى و افتادن در آتش دوزخ مىباشد.
ابعاد و انواع دفاع
جهاد و دفاع حد و مرزى نمىشناسد و به تناسب نوع تهاجم و عرصه تاخت و تازدشمن، متفاوت مىشود و به همین دلیل داراى ابعاد و انواع مختلفى مىباشد؛ ولى دریک تقسیمبندى کلى مىتوان جهاد و دفاع را به دو قسم: دفاع شخصى و دفاع از آرمانهاو عقاید دینى - اسلامى، تقسیم کرد.
چرا که گاه دشمن، حریم شخصى انسان را مورد تعرض و تهاجم قرار مىدهد، که انساننیز باید در برابر متجاوزان به حریم و حقوق خود و وابستگانش به دفاع برخیزد و از جان،مال، آبرو و ناموس خود و بستگانش دفاع کند؛ و گاهى هم دشمن کیان اسلام،سرزمینهاى اسلامى و باورها و مبانى دینى - ارزشى را عرصه تاخت و تاز سیاسى و نظامىخود مىسازد که ملت باید به تناسب تعرض دشمن، قدرت دفاعىاش را در جانبدارى ازدین و آیین، مقدسات دینى، آرمانهاى مکتبى، ملى و نیز میهن و سرزمین خود به کارگیرد. ازاین رو، میدانهاى سیاست، اطلاعات، صنعت، اقتصاد، فرهنگ، علم، هنر و...نیز از جمله عرصههایى است که ممکن است به صحنه پیکار حق وباطلتبدیلشود.درعرصه فرهنگى نیز مجاهدان و مؤمنان باید با تمام قوا به مصافدشمنان بروند و راههاى نفوذ آنان را ببندند. روشن است که مجاهدان این میادین،دانشمندان، نویسندگان، متفکران، روشنفکران متعهد، نیروهاى اطلاعاتى، هنرمندانو... مىباشند، همانگونه که اسلحه این پیکار مقدس نیز دانش، قلم، بیان، هنر و غیر آنمىباشد.
اکنون در این درس به مقدار ممکن به برخى از ابعاد و انواع دفاع شخصى و آرمانى،اشاره مىشود.
یکى از راههاى مبارزه دشمن، جنگ و تهاجم مسلحانه است. در چنین موقعیتىکه سرزمین، عِرْض، ناموس، مال، جان و از همه مهمتر، باورها و ارزشهاى دینى -اعتقادى مسلمانان مورد حمله دشمن واقع مىشود بر تک تک مسلمانان از کوچک وبزرگ و پیر و جوان از هر قشرى که باشند، لازم و واجب است به دفاع برخیزند و تادفعکاملدشمن، از پاى ننشینند.
در جنگ دفاعى همان گونه که امام راحل فرمود تا هر موقع که دفاع لازم باشد باید اقدامشود.
البته باید براساس تعالیم اسلامى در صحنههاى نبرد، شئون انسانى رعایت شود و بنا بهفرمان قرآن کریم از حد تجاوز نگردد و آداب اسلامى در جنگ رعایت شود.
از میدانهاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مىتواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادىاش را اعمال کند و ما را وابسته بهخود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مىکند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.
راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازمدر میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد بهخودکفایى رسیده، راههاى تسلط دشمن، که به دلیلنیازووابستگىسیاسى-اقتصادىفراهم مىشود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.
تا زمانى که اینگونه وابستگىها و نیازمندىها به خارج، بهویژه به قدرتهاى بزرگسیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادىبا دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز بهطور مکرر و مؤکد در طولحیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در اینزمینهها تصریح مىکردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همهجانبه »جهاد سازندگى« اصرارمىورزیدند.
از میدانهاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مىتواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادىاش را اعمال کند و ما را وابسته بهخود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مىکند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.
راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازمدر میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد بهخودکفایى رسیده، راههاى تسلط دشمن، که به دلیلنیازووابستگىسیاسى-اقتصادىفراهم مىشود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.
تا زمانى که اینگونه وابستگىها و نیازمندىها به خارج، بهویژه به قدرتهاى بزرگسیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادىبا دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز بهطور مکرر و مؤکد در طولحیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در اینزمینهها تصریح مىکردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همهجانبه »جهاد سازندگى« اصرارمىورزیدند.
در میان انواع هجومهاى غیر نظامى دشمنان، هجوم فرهنگى از همه آنهاخطرناکتر و خسارتبارتر است؛ زیرا در این نوع حمله، دشمن با ترویج فساد و فحشا، افکارعمومى، بهویژه افکار و اخلاق نسل جوان را منحرف و آلوده کرده، ارزشها، آرمانهاىمقدس دینى، عزت و شرف مسلمانان را مورد هجوم قرار مىدهد تا مسلمانان راهمرنگ خود کرده و در نتیجه راه نفوذ و سلطهاش را هموار سازد. قرآن کریم به اینمطلب اشاره کرده و مىفرماید:
»وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَما کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَواءً« (نساء: 89)
آنان آرزو مىکنند که شما هم مانند ایشان کافر شوید و مساوى یکدیگر باشید.
در اهمیت جهاد فرهنگى، همین بس که در آن دورانى که پیامبر(ص) هنوز در مکهحضور داشتند و حکم جهاد نظامى تشریع و ابلاغ نشده بود، خداوند در فرمانى مؤکّد بهآن حضرت فرمود:
»فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً« (فرقان: 52)
پس، از کافران پیروى مکن و بهوسیله آن (= قرآن) با آنان جهاد بزرگى بکن!
روشن است جهاد در جبهه فرهنگى ظرافتهاى خاص خودش را دارد و نیازمندکار دقیق و عمیق فرهنگى است. بر این اساس، مرحوم طبرسى در راستاى تفسیر آیهمزبور و با اشاره به »جهاداً کبیراً« مىنویسد جهاد فرهنگى و پاسخگویى بهشبهاتمخالفان، معاندان و دشمنانِ دین، یکى از باارزشترین و بزرگترین جهادهانزد خداوند متعال است.
مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب علیه اسلام و مسلمانان نیز از مصادیق بارز جهاد بادشمنان دین خدا در عصر حاضر است، چرا که آنان هماهنگ با هم در تلاشاند تا از هرراه ممکن، ابتذال فرهنگى و مفاسد اخلاقى را میان مردم و بهویژه نسل جوان رواج دادهو با اغفال جوانان، آنان را به بىدینى و بى توجهى نسبتبهارزشهاىاسلامىبکشانند.
اینجاست که مسئولیت عموم مسلمانان متعهد و در رأس آنان مسئولانفرهنگى،نسبتبهانجام کارهاى فرهنگى بسیار سنگینتر مىشود و باید با آمادگى و حساسیت بیشترى درصحنههاى فرهنگى حضور یابند و علاوه بر مقابله با فرهنگ مبتذل وارداتى و ابطال آناز راه معقول و منطقى، معارف حیاتبخش اسلامنابراجایگزینآنکرده،گسترشدهند.چنانکه بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، در وصیتنامه سیاسى - الهى خود این مهم رااز همه مسئولان متعهد و انقلابیون راستین خواستار شده است.
حریم عبارت است از آنچه که دفاع از آن واجب باشد؛ مانند مال، جان، عِرض(آبرو) و ناموس.
حریم انسان، از نظر اسلام و وجدان عمومى از چنان اهمیت و ارزش فوقالعادهاىبرخوردار است که اگر انسان در راه دفاع از حریم خویش، کشته شود و یا در صورت لزوم،فرد مهاجم را از پاى درآورد نه تنها کار بدى نکرده، بلکه مورد تحسین و تمجید دیگرانهم قرار مىگیرد. از نظر اسلام نیز کارش بسیار ارزشمند شمرده شده و چه بسا که مقامشهید را دارا خواهد بود.
تجاوز به حریم انسان، اشکال و مراحل مختلفى دارد و هر شکل و مرحله آن دفاعمتناسب با خود را مىطلبد. مثلاً اگر کسى به حریم ناموسى انسان متعرض شود دفع او بههر وسیله ممکن واجب است، اگر چه منجر به کشته شدن مهاجم شود، بلکه در صورتىکه با قصد کمتر از تجاوز، حمله کند، وظیفه همین است.
اما حکم دفاع در مرحله پایینتر از این فرق مىکند، گر چه شاید در مرحله بعدى و درصورت بى اثر بودن مرحله قبلى، مراحل بالاتر نیز ضرورى و واجب شود. مثلاً کسى کهبه قصد چشمچرانى به ناموس انسان نگاه کند و یا از پشتبام به داخل خانه انسان سرکبکشد و مانند آن، لازم است او را از راه توبیخ زبانى از این کار زشت بازدارد، اگر دستبرنداشت از راه کتک و مانند آن، جلوگیرى کند و اگر دست برنداشت، به هر وسیله ممکن بهدفاع از حریمخودبرخیزدودرصورتمجروحیامقتولشدنفردمهاجم،خونشهدراست.مراحل و اشکال دیگر تجاوز به حریم نیز، دفاع متناسب با خود را دارد و بایدمراعاتشود.
»غیرت« به معناى حمیّت، محافظت عصمت و آبرو و ناموس و نگهدارى عزت و شرفآمده است. در تعریف علماى اخلاق نیز، غیرت و حمیّت، یعنى تلاش و کوششدر نگهدارى آنچه که حفظشضرورىاست.اینصفتدرقالبمطلوبشازشجاعت،بزرگ منشى و قوت نفس آدمىسرچشمه مىگیرد و یکى از »ملکات نفسانى« و »کمالات انسانى« شمرده مىشود.
بنابراین، میان دفاع و جهاد در اسلام و غیرت و مردانگى رابطه تنگاتنگى وجود دارد؛زیرا چنان که از تعریف مربوط به این دو برمىآید، هر دو صفت انسانى، خاستگاه فطرىداشته و جزو ارزشهاى اصیل فطرى - انسانى بهشمار مىروند. بر این اساس اِعمال غیرتنیز در اسلام، همانند جهاد و دفاع، مطلوب و مقدس است. چنان که امام على(ع) بر اینحقیقت تصریح کرده، مىفرماید:
»اِنَّ اللّهُ یَغارُ لِلْمُؤْمِنِ فَلْیُغَرْ، مَنْ لا یَغارُ فَاِنَّهُ مَنْکُوسُ الْقَلْبِ.«
خداوند براى مؤمن غیرت مىورزد، پس او نیز باید غیرت ورزد، هر کس غیرت نورزد دلش وارونه است.
به نظر مىرسد که مراد از وارونگى دل در انسان بى غیرت، خروجشازحالتطبیعى وفطرت اصیل انسانى باشد. بنابراین، روح دفاع و جهاد در اسلام در غیرت دینى و ابرازحساسیتها و واکنشهاى بجا و بموقع بروز مىکند.
چرا که منظور از »غیرت دینى« این است که مسلمان نسبت به مسائل حیثیت و آبرویى،عرض و ناموس، میهن و کشور، بهویژه نسبت به کیان اسلام و ارزشهاى دینى بىتفاوتنباشد و از حساسیت، حمیت و غیرت لازم برخوردار باشد تا در مواقع لزوموبروزخطر،واکنش لازم و دفاع بجا و مطلوب را از خود نشان دهد.
بر این اساس، جهاد و دفاع، امر به معروف و نهى از منکر، تولى و تبرى، سفارش به حقو صبر، تعلیم و تربیت و... مىتواند در جهت غیرت دینى قرار گرفته و از مصادیق آن بهشمار آید.
از آنچه گفتهشداینمطلبروشنگشتکهتوصیهوترویجروحاباحىگرى،بىتفاوتى ونادیدهانگارى نسبت به تعرض به حریم دین و ایجاد تردید در باورهاى دینى به ویژه نسلجوان، در واقع به نوعى ترویج روح »تساهل و تسامح لیبرالیستى« است نه »تساهل وتسامح اسلامى« و از نوعى برداشت غلط از مفاهیم دینى سرچشمه مىگیرد. از این رو،بر دینداران غیرتمند، لازم است که نسبت به تعرض به دین و تحریف ارزشهاى دینى،بىتفاوت نباشند و عکسالعملهاى مناسب و دفاع منطقى و لازم راازمعتقداتدینىبهعملآورند.
از آفتهاى فرهنگى - دینى که در گذشته وجود داشته و اکنون بیشتر مطرح شده ودامن زده مىشود، اباحىگرى است.
اباحىگرى، چنان که از نامش پیداست از اباحه و مباح بودن به معناى جایز شمردن وروادانستن است و در اصطلاح به معناى لاقیدى و مداهنه در دین، بى بند و بارى، نادیدهانگارى مطلق، بىتفاوتى نسبت به عقاید و ارزشهاى فرهنگى و دینى، و واکنش صحیحو بجا نداشتن در برابر تاخت و تاز به حریمِ دین و آرمانهاى مقدس ملى، فرهنگى وبهویژه دینى؛ و به بیان روشنتر، تهى شدن از حمیت، مردانگى و غیرت دینى است.
بنابراین، اباحىگرى مساوى با مفهوم منفى »تساهل و تسامح« در فرهنگ دینى و مفهومنادرست آن در عرف رایج سیاسى است؛ زیرا تساهل و تسامح در معناىاسلامىاش،عبارتاست از آسانگیرى در انجام وظایف دینى و پرهیز از افراطکارى و سختگیرى بى مورد،رفق و مدارا با دیگران و تحمل آنان و دورى از تعصبهاى بىجا و خشونتهاى ناروابهویژه در برخورد با مخالفان)114(؛ و نیز در معنا و معادل غربىاش تولرانس به همین معناى مدارا کردن و کنار آمدن با دیگران است. اما کسانى بوده و هستند که ازاین واژگان مقدس و درست دینى - فرهنگى، همچون دیگر مفاهیم دینى، سوء برداشتکرده و به تحریف آن دست زدهاند و معنایى از آن ارائه کردهاند که مخالف با مفهوم موردنظر در دین مىباشد که در بالا به آن اشاره شد.
توضیح آنکه اباحىگرى (= تساهل و تسامح منفى) در عصر جدید رهاورد تفکر وارداتى»لیبرالیسم« است که در غرب همزمان و همراه با »اومانیسم«، »سکولاریسم« و... پیداشده است و نقطه تلاقى همه، لیبرالیسم است که به معناى آزادى مطلق در تمام ساحتهاىزندگى و روا دانستن هرگونه عملى براى انسانِ نشسته بر جایگاه خدایى و جایگزین خدادر زمین است.
برخى از پیامدهاى تلخ و ناپسند اباحىگرى و تفکر لیبرالیستى، عبارت است از:
1 - عرفى شدن مفاهیم دینى: به این معنا که دین و مسائل دینى تابع شرایط عرفى وسلیقههاى افراد مىشود و آنها هر طور که خواستند و صلاح دیدند عمل کنند و به تبیین آنبپردازند و کسىهمحقاعتراضنداشتهباشد؛چونضددموکراسىوآزادىوخشونتطلبمعرفى مىشود!
2 - ظهور آزادى هاى مطلق در جامعه، که موجب بىبند و بارى، شکستن حریمها وخدشهدار شدن قداستهاى دینى، فرهنگى و اجتماعى مىشود.
3 - رواج روزافزون فحشا، منکرات و فساد در جامعه.
4 - از بین رفتن خط قرمزها (و مرزهاى خوبى و بدى) و جایگزین شدن ضد ارزشها بهجاى ارزشهاى اصیل دینى و فرهنگى.
جهاد و دفاع از دیدگاه امام علی (ع)
اگر بیائیم دین مبین اسلام را از نظر مولای متقیان علی (ع) بررسی کنیم میبینیم که امام علی (ع) به همان اندازه که به جهاد و مبارزه با دشمنان اسلام و مسلمانان اهمیت داده به دفاع از کیان و بیضه ای اسلام نیز اهمیت داده است.
امام (ع) در منشور جاویدش به مالک اشتر «جهاد با دشمنان» را دومین وظیفه برای وی برشمرده و میفرماید: «و جهاد عدوها» یعنی جهاد با دشمنان. در جای دیگر جهاد با دشمنان خدا و رسولش را در کنار عقیده به خدا و رسولش یاد کرده که از آن میتوان نتیجه گرفت که دین یعنی عقیده و جهاد در راه آن:«ندعوکم الی الله و رسوله و الی جهاد عدوه ... من شما را دعوت میکنم که به خدا و فرستادهاش رو آورید و با دشمن او جهاد کنید.
امام (ع) جهاد و ایمان به خدا و رسولش را بهترین وسیله تقرب به خداوند میداند:«ان افضل ما توسل به المتوسلون الی الله الایمان به و برسوله و الجهاد فی سبیله فانه ذروه الاسلام»، برترین وسیله برای نزدیکی به خداوند یکتا: ایمان به خداوند و فرستاده اوست و جهاد در راه او است. زیرا جهاد اوج اسلام است.
امام علی (ع) در نامه مبارک به مالک اشتر به اهمیت دفاع از مردم اشاره میکند:« فَالْجُنُودُ بِإِذْنِ اللَّهِ حُصُونُ الرَّعِیَّةِ وَ زَیْنُ الْوُلاَةِ وَ عِزُّ الدِّینِ وَ سُبُلُ الْاءَمْنِ وَ لَیْسَ تَقُومُ الرَّعِیَّةُ إِلا بِهِمْ، ثُمَّ لا قِوامَ لِلْجُنُودِ اِلّا بِما یُخْرِجُ اللّهُ لَهُمْ مِنَ الْخَرَاجِ الَّذِی یَقْوَوْنَ بِهِ عَلَى فی جِهَادِ عَدُوِّهِمْ وَ یَعْتَمِدُونَ عَلَیْهِ فِیمَا یُصْلِحُهُمْ وَ یَکُونُ مِنْ وَرَاءِ حَاجَتِهِمْ. »، اما لشکرها، به فرمان خدا دژهاى استوار رعیت اند و زینت والیان . دین به آنها عزّت یابد و راهها به آنها امن گردد و کار رعیت جز به آنها استقامت نپذیرد. و کار لشکر سامان نیابد، جز به خراجى که خداوند براى ایشان مقرر داشته تا در جهاد با دشمنانشان نیرو گیرند و به آن در به سامان آوردن کارهاى خویش اعتماد کنند و نیازهایشان را برآورد.
توصیه های من:
من خودم حقیقتا از دسته ای نیستم که روز دفاع از پایان نامه کل اقوام و آشنایان و افرادی که ربطی به این رشته ندارند رو دعوت کنم، برخی این کار رو میکنند چراکه این روز برای آنها خیلی بزرگ است در حالی که برای من خیلی بزرگ نیست فقط بزرگ است نه به اندازه ای که منتظر باشم بعد از جلسه اگر موفق عمل کردم یک حلقه گل بر گردنم بیفتد.
اینکه زمان و فضایی را خیلی بزرگ کنید، قرار گرفتن در آن فضا و زمان ممکن است برایتان استرس آفرین باشد. پس اگر خودتان را خوب می شناسید که نمی توانید با حجم زیادی از پارامتر های محیطی روبرو شوید بهتر است از شدت آنها بکاهید. جلسه ای آرام و بدون هیاهو!
از دکمه خرید آنلاین بالا جهت خرید فایل استفاده کنید تا مستقیما فایل رو بعد از پرداخت هزینه آن دریافت نمایید.
اگر از دکمه خرید پایین جهت خرید فایل استفاده کنید بعد از خرید باید اسم فایل و ایمیلی که جهت خرید فایل استفاده کردید رو به ایمیل سایت بفرستید تا بلافاصله فایل برای شما فرستاده شود. پس بهتره از دکمه خرید آنلاین بالا استفاده نمایید . با تشکر تیم مدیریت فور پارسا
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:67
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه
فصل اول :( کلیات تحقیق )
مبحث اول : تعریف و فلسفه دفاع مشروع
گفتار اول : تعریف دفاع مشروع
گفتار دوم : فلسفه مشروعیت دفاع
مبحث دوم : شرایط مشروعیت دفاع
گفتار اول : تجاوز و فعلیت آن
گفتار دوم : ضرورت انجام دفاع مشروع
گفتار سوم : متناسب بودن کمیت و کیفیت دفاع با تجاوز
مبحث سوم : چرایی و چیستی دفاع مشروع
گفتار اول : چرایی دفاع مشروع
گفتار دوم : چیستی دفاع مشروع
مبحث چهارم : دفاع مشروع در حقوق جزایی ایران
فصل دوم :( دفاع مشروع در حقوق بین الملل )
مبحث اول : دامنه و گسترة دفاع مشروع
مبحث دوم : شرایط دفاع مشروع
مبحث سوم : دفاع مشروع در جنگ غزه
گفتار اول : منع توسل به زور وتحریم جنگ
گفتار دوم : مشروعیت جنگ وتوسل به زور
گفتار سوم : مفهوم حقوق جنگ
مبحث سوم : مستندات قانونی دفاع مشروع در حقوق بینالملل
مبحث چهارم : موجودیت دفاع مشروع در حقوق بین الملل عرفی
مبحث پنجم : موجودیت دفاع مشروع در منشور ملل متحد
فصل سوم :(گستره و قلمرو دفاع مشروع از دیدگاه مذاهب فقهی اسلامی )
مبحث اول : دفاع مشروع در فقه و حقوق
گفتار اول : دفاع سازمانیافته
گفتار دوم : ادامه گستره دفاع مشروع
مبحث دوم : حکم دفاع از نفس، عرض و مال از دیدگاه فقیهان اهلسنت
گفتار اول : حکم دفاع از نفس
گفتار دوم : حکم دفاع از ناموس
گفتار سوم : حکم دفاع از مال
گفتار چهارم : دفاع از غیر
نتیجه گیری
فهرست منابع و مآخذ
چکیده
دفاع مشروع در فقه مذاهب، گستره و قلمرو وسیعی دارد. در این مقاله تلاش شده تا ابعاد و مصادیق آن نمایانده شود. در شاخه دفاع سازمانیافته، تقسیمات فراوانی شده و این اقسام در مقاله مورد توجه قرار گرفته و نشان داده است که در این حوزه آن مقدار که در کتابها مطرح شده بین مذاهب اسلامی اتفاقنظر وجود دارد، اما در حوزه دفاع از جان عرض و مال در میان مذاهب مختلف دیدگاههای مختلفی وجود دارد، به ویژه نسبت به دفاع از مال و عرض اقوال متعددی مطرح شده، و هر جا که فقیهان به ادله مطلب اشاره کردهاند، آن ادله نیز مورد توجه واقع شده است.
مقدمه
دفاع مشروع یکی از موضوعات مهم و بحث برانگیز در عرصه حقوق بین الملل بوده و هست.
دفاع مشروع به منزلۀ یک قاعده حقوقی و نیز به عنوان یک اصل کلی حقوقی به رسمیت شناخته شده است و مورد قبول تمام نظامهای حقوقی دنیاست. بر خلاف گذشته که دولتها در توسل به جنگ اختیار کامل داشتند یعنی هر وقت که تشخیص میدادند منافع آنها کاربرد زور را توجیه میکند به آن متوسل میشدند، امروزه طبق مقررات حقوق بین الملل فقط در موارد استثنایی و البته رعایت شرایطی میتوان به زور متوسل گردید.
فصل اول :
( کلیات تحقیق )
مبحث اول : تعریف و فلسفه دفاع مشروع
گفتار اول : تعریف دفاع مشروع
در فرهنگ حقوق ماکس رادین آمده است: «حق دفاع مشروع حقی است که بر اساس آن شخص از خود و از اعضاء فامیل خود و در برخی موارد از اموال خود دفاع میکند حتی اگر منجر به قتل شود. دفاع در مقابل آنچنان حملهای باید صورت گیرد که اگر به نتیجه برسد به جنایت بیرحمانهای منجر گردد و معالوصف باید قبلاً کلیه اقدامات معقول برای جلوگیری از قتل صورت گیرد.» این تعریف برای دفاع مشروع در حقوق داخلی است.
در فرهنگ حقوق بینالملل دفاع مشروع این گونه تعریف شده است:
«حق ذاتی دفاع فردی یا جمعی در صورت وقوع حملهای مسلحانه به یک کشور، تا زمانی که شورای امنیت اقدامات ضروری را برای اعاده و حفظ صلح و امنیت بینالمللی اتخاذ نماید.»
این تعریف حق دفاع از خود مبتنی بر ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد است و استثنایی مهم بر اصل ممنوعیت کلی توسل به زور در روابط بینالمللی محسوب میشود. اگرچه منشور به «یک عضو» اشاره دارد نه به «یک کشور»، اما توافق کلی مبنی بر این که منظور، صرفاً «هرکشور» است، وجود دارد.
بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد در صورت وقوع حمله مسلحانه بر ضد یک عضو با شرایط فوق، هیچ یک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع مشروع از، خواه به طور فردی و خواه به طور جمعی لطمهای وارد نخواهد کرد. اعضاء باید اقداماتی را که در دفاع مشروع از خود به عمل میآورند فوراً به شورای امنیت گزارش دهند.
از نظر تاریخی، توسل به اسلحه برای دفاع مشروع در مقابل نیروی خارجی به عنوان یک قاعده حقوق بینالملل عرفی به خوبی جایگاه خود را داشته است. به همین جهت در ماده ۵۱ منشور به حق ذاتی دفاع مشروع به طور جمعی اشاره میکند. اساساً سازمانهایی مثل ناتو و ورشو بعد از جنگ دوم جهانی مشخصاً بر اساس حق دفاع مشروع جمعی برابر ماده ۵۱ منشور تشکیل شدهاند. بر پایه این گونه توافقات، حملهای بریک طرف به مثابه حملهای بر همه تلقی میشود.
هرچند حق دفاع مشروع در حقوق عرفی وجود داشته است و از حقوق طبیعی و ذاتی به شمار میرود، اما این حق ذاتی با توجه به ممنوعیت عمومی استفاده از زور معنی پیدا میکند. حق عرفی دفاع، در نامهای که ویستر، وزیر خارجه آمریکا در جریان غرق کشتی کارولین به مقامات انگلیسی در کانادا در ۱۸۷۳ ارسال داشت، بیان شده است. مقامات انگلیسی، یک کشتی حامل شورشیان را که متعلق به آمریکا و در سواحل آن کشور تصرف کرده آن را بر روی آبشار نیاگارا غرق نمودند. وزیر خارجه آمریکا طی نامهای از مقامات انگلیسی خواست که معذرت خواسته و به دولت آمریکا غرامت پرداخت کند.
گفتار دوم : فلسفه مشروعیت دفاع
دفاع مشروع که از قدیم در حقوق یونان و روم و فقه اسلامی مورد قبول قرار گرفته، همچنان در حقوق جدید کشورها و در حقوق بین الملل به اعتبار خود باقی است و آن را یکی از جهات مشروعیت ارتکاب جرم و یکی زا جهات استفاده از توسل به زور و نیروی نظامی دانستهاند. مشروعیت دفاع در طول تاریخ به طرق مختلف توجیه گردیده و مؤلفین هریک به نحوی در توجیه فلسفة عدم قابلیت مجازات آن نظریاتی اعلام داشتهاند که اکنون به ذکر آنها میپردازیم.
۱- حق دفاع، یکی از موارد حقوق طبیعی
«بلی» ، «ایالا» ، «ولف» و «کارارا» معتقدند که حق حیات از حقوق طبیعی افراد بشر می باشد و هرگاه به جهتی از جهات این حق به خطر افتد و حفاظت اجتماعی کافی نباشد و یا اصلاً توسل به قوة حاکمه و حمایت جامعه میسر نگردد، انسان آزاد است که به وسایل شخصی برای حفظ حیات خود اقدام نماید. تمام این افراد حقوق طبیعی را ضامن اجرای دفاع مشروع میدانند.
سوآرز حق دفاع مشروع را نتیجه غریزی حفظ جان و موجودیت میداند و چنین اظهار نظر میکند که این تمایلات درحیوان و انسان، امری بدیهی است.
به نظر علمای حقوق طبیعی، حق دفاع مشروع دارای حوزه عمل بسیار وسیع بوده است، به نحوی که براساس این نظرات، دفاع از کشور در مقابل هر صدمه و همچنین دفاع از پادشاهی، اتباع، اموال و نیز دفاع ازکشورهای دوست و متحد با استفاده از حق دفاع مشروع میسر بوده است. حتی «واتل» هنگام بحث دربارة جنگ های نامشروع میگوید بهمنظور حفظ تعادل قوا و همچنین جلوگیری از تجاوز، استفاده از حق دفاع مشروع صحیح میباشد.
بر طبق این نظریه، دفاع وصف حقی را که از آن دفاع میشود به خود میگیرد، لذا هرگاه این حق از حقوق طبیعی باشد، دفاع از آن هم حقی طبیعی است. البته قبول این نظریه کاملاً با مفهوم حق دفاع به صورتی که امروزه به آن نگریسته میشود، تطبیق ندارد، چه اگر حقی که از آن دفاع میشود از حقوق طبیعی نباشد، دفاع از آن هم از حقوق طبیعی نخواهد بود، حال آن که از جمله حقوقی که ارتکاب جرم در مقام دفاع از آن جایز و مشروع میباشد، حق مالکیت است.
۲- حق دفاع بر اساس نقض قرارداد اجتماعی
«ژان ژاک روسو» فیلسوف و نویسندة معروف فرانسوی، حق دفاع را به نحو دیگری توجیه میکند. وی ابتدا قرارداد اجتماعی را ایدة خود قرار میدهد وبرابر آن مبنای تشکیل اجتماع، پیمان ضمنی فرض میشود که بین افراد ملت بسته شده است. به اعتقاد وی، انسان که موجودی اجتماعی و یکی از افراد اجتماع است مکلف به رعایت حقوق و نظاماتی است که برای حفظ و بقای اجتماع او لازم است و این تکلیف و وظیفه به مجرد پذیرفتن عضویت این اجتماع، خود به خود برای افراد آن ایجاد و برقرار میگردد.
بنابراین به محض این که این قرارداد اجتماعی، در اثر اقدام بیرویه و ضد اجتماعی فردی از افراد اجتماع نقض گردید، عضوی که حقوق و منافعش به خطر افتاده است، مختار و بلکه مکلف خواهد بود که حق و عدالت را به وسایل مقتضی برقرار سازد.
آنچه از نظر روسو متبادر به ذهن میشود این است که دفاع وظیفه و تکلیف هر فرد است و دیگر این که مبنای دفاع، حفظ حقوق اجتماع است. برخی افراد به این نظریه اشکال گرفتهاند که دفاع، حق بوده و تکلیف و وظیفه نمیباشد و از سوی دیگر به هنگام دفاع مشروع درحقوق داخلی، فرد به صورت مستقیم از منافع خود به دور از منافع جامعه دفاع میکند. در حقوق بینالملل نیز کشوری که مورد تجاوز قرارگرفته و متوسل به استفاده از نیروی نظامی میشود، در مقیاس گسترده جامعه جهانی، از سرزمین، حاکمیت و اتباع خود دفاع میکند و از منافع کل جامعه جهانی به صورت مستقیم دفاع نمینماید.
هنگام دفاع مشروع منافع جامعه و کل جامعه جهانی به صورت غیر مستقیم مورد حمایت قرار میگیرد. در مواردی که فرد یا کشور مورد تعدی و تجاوز قرار میگیرند چون از یک طرف اجتماع نتوانسته از خطری که متوجه یکی از اعضای خود شده به موقع جلوگیری کند و از طرف دیگر به علت ناگهانی بودن آن خطر، مجال توسل به قوای دولتی نیز نبوده است، منطقاً و اخلاقاً بایستی به شخص تهدید شده حق داد که از خود رفع خطر کند و چون اعطای این حق از آن جهت که عمل متعرضی را که موجب برهم زدن نظم جامعه نیز خواهد گردید، خنثی میسازد، علاوه بر منفعت برای شخص مورد تهدید، در واقع از حق و منفعت جامعه هم حمایت و دفاع شده است.