نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد دین زرتشت

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد دین زرتشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

دین زرتشت

در فصول مختلف این تحقیق ، نظریات زرتشت در باره مسائل متعدد، به آن گونه که از گاتاها برمی آید، تجزیه و تحلیل شد. از این بررسی میتوان نتیجه گرفت که هدف اصلی زرتشت تربیت انسان و رشد فضائل عالی و معنوی در اوست. از نظر زرتشت فقط در جامعه انسانهای راست دین که کمک منش نیک و خرد مینوی به فضائل عالی دست یافته و سه عامل ، پندا و گفتار و کردار نیک را سرلوحه زندگی خود قرار دادند ، سعادت و شکوفایی و آرامش میتواند تحقق یابد.

تعالیم زرتشت بر اصولی کاملا عملی بنا شده و او آموزگاری است واقع بین که کمتر به مسائل و مشکلات میپردازد که در توجیه آنها باید به اوهام و ذهن گرایی متوسل شد.

در اینکه پیام ستایش آفرین برای زرتشت می باشد هیچ شکی نیست. کافی است یک نظر سطحی به گاتاها بیاندازیم تا در جهان مسلم آن را بر دیگر معتقدات و مذاهب این منطقه درک کنیم.

در بررسی پیام زرتشت در یافتیم که هدف او دارای دو جنبه فردی و اجتماعی است. از نظر فردی هدف زرتشت تربیت انسانها **** و راست دین است. کسانی که به اندیشه نیک و ضمیر پاک و آرام دست یافته و با انجام اعمال نیک به شکوفایی و پیشرفت جامعه کمک میکنند.

از نظر اجتماعی فعالیت و کوشش راست دینان حکومت خدا را میسر میسازد.

دین زرتشت به وسیله حقایق ابدی خود زنده خواهد ماند. با اعتقاد به اورمزد ایمان و پایداری در مثلث پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک قانون تسلیم نشدنی راستی و درستی، پاداش و کیفر درونی و حیات بعد، پیشرفت و ترقی جهان به سوی تکامل پیروزی نهایی نیکی بر بدی ما ظهور حکومت خدا به همکاری بشر اینها هستند پا بر جا ترین و بزرگترین واقعیت های زندگی که همیشه اعتبار خواهند داشت و اینها هستند عنصر پایداری دین زرتشت .

2- زرتشت به صراحت تاکید میکند که تنها آموزگار او خداوند است. این تصریح برای تمام محققین و پژوهشگران آشکار و روشن است. زیرا در سروده خود نیز به این مطلب اشاره شده است.

این آزادمرد راست دیندر سخت ترین لحظات نیز به جز خداوند، که او را دوست خود می نامد ، اتکا نمی کند و لحظه ای نیز از مبارزه و تشویق مردم به پیکار با ستمگران و زشت سیرتان باز نمی ایستد. او به جای ناله و ندبه و زاری ، سربلند و استوار طلب روشن ضمیری و دانش و آموزش می نماید، نه مال و جاه و زور و قدرت.

این یک درس شایسته ای است که در سراسر گاتاها تکرار می شود معرف بلندی و روح و عظمت اندیشه و بیان کننده آن است. آنچنان که ملاحظه میشود زرتشت در همه سروده ها چون یک پیرو راستی و منش نیک و پاک ظاهر میشو و پیوسته مردم را به عمل نیک و راستی دعوت میکند. جالب است که در هیچ یک از این فصول پیروی از زرتشت و حتی پیام او مطرح نمی شود آنچه اصل و هدف واقعی است سبط راستی و راست کرداری و پرهیز از ریا و دروغ و فریب است.

ترس از این است که مبدا در انجام وظیفه انسانی خود نا موفق گشته و ماموریت خداوند را در سعادتمند ساختن مردم و آموزش راه راست را به درستی انجام ندهد.

تقاضای او از اهورامزدا چنین است :

یسنا1/46 : چگونه تو را ای مزدا خوشنود توانم ساخت؟

یسنا2/46: من خواستار آن خوشبختی هستم که دوست به دوست ببخشد. بیاموز مرا در پرتو اشا از نیروی وهومن (در پرتوی قانون راستی مرا از نیروی نیک اندیشی و محبت برخوردار ساز)

یسنا3/46: ای مزدا کی بامداد آن روز نیک بختی فراز آید که مردم جهان به سوی راستی و پاکی روی آورند و رستگاری دهندگان بشر با آموزشهای بخردانه و فزاینده و دانش خود مردم را سعادتمند سازند وهومن (مظهر نیک اندیشی و محبت ) به چه کسی روی خواهد آورد. ای هستی بخش من تنها تو را به عنوان آموزگار خود بر گزیده ام .

در این سرود دو چیز جلب توجه میکند :

1- زرتشت خود را معلمی در آغاز حرکت جامعه انسانها به سوی کمال میداند نه پیامبری که تا ابد جهانیان باید گفتار او را به کار ببندند. او از خداوند تقاضای کند که به مردم سعادت وصول به نیک اندیشی و مهر و محبت عطا کند نا آموزشهای بخردانه و شکوفا سازنده آنهایی را که اهل دانش و خردند درک کرده و به سوی راستی و پاکی روی آورند.

هدف راستی و پاکی مردم است و هر دانشمند واهل معرفتی که به فروزندگان الهی و صفات کمالیه نزدیک گردد آموزگار مناسبی برای تعلیم راه درست زندگی خواهد بود. در این مرحله نیز وهومن یا اندیشه نیک و مهر و محبت است که پایه تعلیمات سعادت بخش این خردمندان قرار میگیرد.

در این سرود چون اغلب سرودهای گاتاها سخن از سعادت مردم در سایه راستی و پاکی است و وظیفه معلمین جامعه جز این نیست.

در تاریخ باستان ایران و جهان نیز از زرتشت به نام یک پیامبر یاد شده و مورد احترام قرار گرفته است.

در گاتاها زرتشت بشری است چون دیگران، گرفتاری ها و سختی ها و مشکلات زندگی او را همان گونه به درد می آورد که دیگر مردم را و او به جای اعجاز و اعمال قدرت خارق العاده چون یک انسان با فضیلت از خود عکس العمل نشان میدهد. در موقع لزوم حتی از مقابله با دشمنان پرهیز میکند و زمانی که همراهان و همدلانش زیاد میشوند با اتکا به پروردگار و اندیشه نیک و خرد پاک و قدرت راستی و راست پنداری به مبارزه با ستمگران و زورمندان زشت کار می پردازد. او در حالی که هرگز خود را از کمک و رحمت حق بی نیاز ندانسته و پیوسته از خداوند طلب مدد و راهنمایی میکند. هیچ گاه جز قدرت اراده و ایمان و شگفتی نیک پنداری و راستی و درستی، معجزه دیگری ارائه نمی نماید. اشا ، وهومن ، خشترا و آرمیثتی یا راستی ، اندیشه نیک، قدرت اراده، فروتنی و تواضع و پارسایی چهارمعجزه گراویند که بالاترین شگفتیها را درباره او و همدستان و نیک اندیشان تحقق می بخشد.

زرتشت درهات 46 به درگاه اهورا مزدا ناله برآورده از تنگدستی خود گله میکند و استطاعت کم و قدرت زیاد دشمنانش را به خداوند عرضه می دارد. شکایت میکند که او را از خانه و کاشانه اش رانده اند و به سبب خواسته کم و قلت پیروانش با دشمنان قدرت مقابله را ندارد او چون دوستی عاشق و شیفته از پروردگار طلب کمک می کند. از مزدای طلبد جوانمردانی را به یاری


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد دین زرتشت

تحقیق درمورد رابطه دین و تربیت

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد رابطه دین و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

رابطه دین و تربیت

فجایع بنام دین

در کشورهاى متعدد فجایع بسیارى تحت عنوان دین بروز کرده است. در طى قرون وسطا، بسیارى از انسانها حت شکنجه و ظلم و ستم از تنگ نظرى در برخورد دینى به ستوه آمده بودند. در این موقعیت بود که بسیارى از مردم در برابر دین حالتى کینه توزانه به خود گرفتند و به تدریج عقیده فریب و استثمار مذهبى در اذهان بسیارى از آنها رخنه کرد. این امر باعث شد که در این دوران (قرون وسطا) کسانى چون روسو و لاک ضمن تاکید بر آزادى انسان بر اساس عقل و منطق با هرگونه کنترل و نظارت دینى بر فرایند تربیت مخالفت کنند. ما در قرون وسطا شاهد رسوا شدن بسیارى از کسانى هستیم که زندگى منحط خود را تحت لواى دین پیش مى بردند. مردم ضمن آگاهى از اعتقادات کورکورانه خود که بر اساس تبلیغات استوار بود شروع به بیزارى جستن از سازمانها و بنیادهاى مذهبى و عملکرد مخدوش آنها نمودند. پیشرفت علوم جدید موجى در حیات انسان ایجاد کرد. مردم با آگاهى از اقتصاد، سیاست، فلسفه و... از زاویه اى دیگر به زندگى نگاه مى کردند.

معناى دین

مفهوم دین تا به حال به طرق گوناگونى مورد توجه و تعریف قرار گرفته است به نحوى که فهم معناى حقیقى آن در پرده اى از ابهام فرو رفته است. از نظر برخى، دین به معناى طرفدارى از برخى مناسک است مانند: عبادت، دعا، نماز و غیره. کلمه دین از کلمات لاتینى Legere, re یا Ligare به معناى انجام و یا پس دادن تکلیف مشتق شده است. بدین لحاظ، مفهوم این کلمه عبارت است از آنچه انسان را در پیوند، محبت، همدردى، حقوق و وظایف متقابل نسبت به یکدیگر ملزم و مقید مى کند. بنابر دین مسیحیت، وظایف انسانها در پیوند محبت آمیز و همدردى آنها نسبت به هم خلاصه شده است. از دیدگاه هندى کلمه دین معنایى بسیار گسترده تر و جامع تر دارد. در این فرهنگ لغت انگلیسى دین نمى تواند معادل مناسبى براى کلمه دارما باشد. مفهوم هندویى مذهب عبارت است از اجراى وظایف و تکالیف فردى. از این جهت دارما مى تواند معادل کارتابیا یعنى وظیفه (تکلیف) محسوب شود. از لحاظ فلسفه اسلامى مذهب نوعى روش تربیتى انسان در اصول رفتار و اخلاق است. به رغم اختلاف دیدگاهها راجع به معناى دین، حداقل این امر به طور کامل توسط همه پذیرفته شده است که دین به انسان کمک مى کند تا به سوى اهداف معنوى جهت دستیابى به خوشبختى، سعادت و آرامش گام بردارد. باور دینى بر این امر استوار است که برخى انسانها داراى روح بسیار عالى تر نسبت به دیگر انسانها هستند. خداوند قادر مطلق و حاکم کل است. همه امور از او سرچشمه مى گیرد و به او ختم مى گردد. هر ذره اى از جهان از طرف اوست. حقیقت، زیبایى و سعادت از جانب خداوند نشات گرفته است. پیشرفت و تعالى انسان در گرو تحقق این اصول سه گانه است. دین به او کمک مى کند تا به خدا نزدیک شود. بنابراین، دین مهمترین ابزار براى پى بردن به خدا و نیل به سعادت و آرامش نهایى است. مفهوم کلمه اسلام در این جهت یک مفهوم بى همتا و عالى است. این کلمه از (Salm) به معناى آرامش و رضایت به وجود خداوند مشتق شده است. در این مفهوم شخص باید خود را کاملا در برابر خداوند تسلیم و رها نماید و تاثیر کامل و تمام عیار خداوند را بر خود بپذیرد. اهمیت کلمه دارما نیز مشابه کلمه اسلام است. با محبت و حس همدردى مى توان فرد را به انجام وظایف خود در برابر دیگرى متعهد ساخت و بین افراد مختلف اتحاد برقرار کرد. ماهیت مسیحیت عبارت است از غرق شدن در تعلیمات آسمانى. معناى ودیک دارما عبارت است از: دانش دین. معناى ساناتان دارما عبارت است از: ادیان جاودانه و دین انسانى. مفهوم بادها دارما عبارت است از: دلیل دینى. بررسى فوق در مفهوم دین اشاره به این واقعیت دارد که دین داراى مفهومى بسیار گسترده و وسیع است. مفهوم دین پیچیده در مفاهیمى چند است، مفاهیمى از قبیل حقیقت، زیبایى، سعادت، عشق، همدردى و ارزشهاى والاى زندگى. بدون تردید مى توان گفت دین ارتباط تنگاتنگى با زندگى دارد.

ارتباط دین و تربیت

بحث ارتباط دین و تربیت از دیرباز مورد توجه بوده است و پیوسته آن دو همکارى هاى متقابلى داشته اند، اما پس از عصر نوزایى که انسان بیش تر به علم روى آورد به دین و نقش آن کم توجهى شد.نگاه به تربیت از زاویه دین و حاکمیت نوعى آرمان خواهى در مکاتب تربیتى قرون گذشته یگانه شاخصه غیرقابل تردید بوده است، تا جایى که هرگز احساس تقابل میان دین و تربیت نمى شده است. اما پس از غرور حاصل از خیزش انسان به سوى علم و وانهادن جانب دین، این امر با سؤال جدى مواجه شد، تا جایى که پس از رنسانس و حدودا نیمه هاى قرن اخیر بسیارى از مکاتب تربیتى و رویکردهاى موجود، بحث از دخالت دین در تربیت و ارتباط آن دو با یکدیگر را به عنوان یک امر حاشیه اى تلقى کردند. لزوم نگاهى دوباره به آموزه هاى دینى و بازخوانى مجدد آن مطابق با تغییرات جهان امروز از یک طرف و گرایش انسان دردمند و خسته از دستاوردهاى فرهنگى تکنولوژى و مصرف گرایى به سوى معنویات و دلبستگى هاى دینى و آرمانى از طرف دیگر موجبات توجه دوباره به این بحث قدیمى را فراهم آورد. در مورد ارتباط دین و تربیت، دیدگاه هاى گوناگونى ارائه شده است:آنچه امروزه این بحث را بیشتر در مدار توجه فیلسوفان، نظریه پردازان تربیتى و مربیان قرار داده است دیدگاه کاملا متفاوتى است که دامنگیر بحث ارتباط دین و تربیت شده است.

برخى با جدایى کامل دین از تربیت و عدم کارایى و ثمربخشى آن در این حوزه هرگونه تاثیرپذیرى نظام تعلیم و تربیت را از دین امرى کهنه، قدیمى و متعلق به عصر تفوق ماوراءالطبیعه و خرافات بر عقل و علم مى دانند. آنها دین را متعلق به عصر کودکى بشر و مخالف با عقل و علم مى دانند و چنین ادعا مى کنند که امروزه بشر با تمسک به پیشرفتهاى عقل و شناخت دقیقتر خود ظرفیت مناسبترى براى برنامه ریزى و پیشبرد امور مربوط به خویش دارد.اکنون با رفع بسیارى ابهامات از زندگى انسان و ارائه چهره اى منفى از کارکرد بسیارى از آموزه هاى خرافى در طول اعصار گذشته تمسک به سنتهاى کهنه و قبول نقش آنها در ساخت شخصیت انسان به منزله فروگذارى بینش جدید و انحراف انسان از رشد و پیشرفت و دست و پا زدن در ابهامات غیرقابل حل است. شاید بتوان ریشه این طرز تفکر را در جهان معاصر نوعى علم زدگى و تقبل نقش منحصر براى علم و توانایى انسان در شناخت آن دانست، امرى که در مکاتب فلسفى منعکس کننده نوعى الحاد و در مکاتب روان شناسى در قالب رفتارگرایى محض بروز و ظهور پیدا کرده است.

در مقابل، برخى دیگر لزوم اعطاء نقشى مناسب به دین و قبول تاثیرگذارى آن را در نظام تعلیم و تربیت پذیرفته اند. اما نحوه و میزان تاثیرگذارى و حضور دین در گستره تربیت انسان وابسته به نوع نگاه آنها به انسان و دین است. گروهى با تاکید بر مقوله هاى دینى درصدد ارائه چهره اى دینى از تمام موضوعات مربوط به انسان هستند، آنها حتى معتقد به دینى کردن بسیارى از علوم که ماهیتى غیردینى دارند مى باشند. اینکه چگونه این اعتقاد شکل مى گیرد و پایه هاى توجیهى خود را مستحکم مى کند امرى در خور بحث مفصل و خارج از حوصله این جستار است. آیا منظور از دینى کردن یعنى دینى کردن انسان و جهتگیرى هاى حاکم بر او در بکارگیرى علوم و یا علاوه بر آن، دینى کردن متن علم، موضوعات و گزینشهاى مربوط به آن، چنین مواردى از جمله بحثهاى درخور توجه است که در حوزه خود قابل امعان نظر مى باشد.

امروزه بسیارى از صاحب نظران در امر تعلیم و تربیت، دین و مسائل اجتماعى قائل به نوعى اثربخشى دین در تعلیم و تربیت و لزوم حضور چهره اى مناسب از آن در سطح مدارس هستند. هنگامى که در فرهنگ غرب و دیگر فرهنگهاى تاثیرپذیر از آن بحث از دین و مذهب به میان مى آید سریعا مرزى بین دین انسانى و دین وحیانى کشیده مى شود. به این معنا که دین انسانى (انسان محور) دینى معقول و قابل قبول و دین وحیانى (خدامحور) دینى مبهم و در نظر برخى خرافى و غیرقابل قبول جلوه مى کند. بنابراین حضور هرگونه دین الهیاتى و وحیانى در گستره تعلیم و تربیت ممنوع و صرفا آنچه از دین و مذهب در خدمت آرمانهاى انسانى در مقوله هاى فردى و اجتماعى قرار مى گیرد; باید در سطح مدارس مورد استفاده قرار گیرد. از نظر این گروه آنچه اهمیت دارد نیازهاى انسان و رفع آنست; نیازهایى که آدمى خود تشخیص مى دهد و براى رفع آن از دین بهره مى جوید.

در این صورت او هم در حوزه تشخیص نیاز و هم در بعد پاسخ به آن براى خود نقشى منحصر قائل مى شود. از این رو مطلقا خود را در اختیار دین قرار نمى دهد تا نسبت به نوع سعادت و رستگارى انسان و نحوه احراز آن دین تصمیم گیرى کند. این نوع دین پذیرى در کنار رویکرد انسان به دیگر مقوله هاى زندگى از قبیل علم و هنر توجیهى کاملا بشرى مى پذیرد. در این رهیافت به دین، آنچه اهمیت دارد نیاز انسان و برآورده شدن انتظارات اوست; به همین جهت جهتگیرى وى در قالب انتظار انسان از دین مطرح مى شود تا انتظار دین از انسان. این انسان است که دین را مى سازد و یا از آن متناسب با نیازهایش گزینش مى کند و بهره مى گیرد، همانطور که علم و هنر چنین جایگاهى در ارتباط با او دارند. هرگز انسان نباید خود را به طور مطلق در اختیار دین قرار دهد تا دین او را بسازد و پرورش دهد. تنها ویژگى دینى که دست ساز انسان است، نوعى سرسپردگى و دلبستگى به آرمان والا و متعالى انسانى است که مى تواند در قالب آرزوها و آمال یک نوع مدینه فاضله انسانى و یا حتى آرمانهاى منتهى به خدا نیز تجلى یابد.

مهم این است که دین مزبور در محدوده زندگى دنیایى چه مقدار مى تواند آرامش و امنیت را براى انسان به ارمغان آورد و به چه میزانى ظرفیت انگیزشى وى را در صلح جهانى و رعایت آرمانهاى انسانى و نوعدوستى ارتقاء مى بخشد. این است غایت یک دلبستگى و آرمانخواهى در قالب مذهب و دین انسانى; قالبى که ضمن اثربخشى و ثمردهى در تعلیم و تربیت فاقد پیامدهاى ابهام آلود و بعضا خرافاتى و تعصب آمیز ادیان سنتى است. چنین برداشتى از دین ناظر بر جوهره اى واحد از آن است که با هریک از ادیان الهى و الحادى سازگارى پیدا مى کند، جوهره اى که بدون توجه به دیگر جوانب دین از قبیل مناسک و شعائر و رسالتهاى خاص آن درصدد نوعى وحدت بخشى با دید کثرت گرایى (پلورالیستى) به تمام ادیان و استفاده مشترک از آن ها در رفع نیازهاى انسان است.

بسیارى از نظریه پردازان تربیتى مانند روسو، کانت و همچنین مربیان، حضور این نوع دین را در تعلیم و تربیت تجویز مى کنند. آنها ضمن رویگردانى از دین وحیانى افراط در علم زدگى و عدم توجه به عواطف مذهبى انسان را نیز مجاز نمى شمارند. بدین لحاظ نقش مثبت دین را در قالب مزبور تبیین مى نمایند.آنچه در پذیرش این دیدگاه، بسیارى از صاحب نظران و بالاخص پژوهشگران حوزه دین را در کارایى نهایى آن دچار تردید کرده است عدم قوت و فقدان پتانسیل لازم براى دین انسانى در اثرگذارى بر انسان است. آنها چنین اظهار مى کنند که اگر انسان آفریده خداست و خداوند نسبت به او آگاهى مطلق دارد، پس بهترین آیین براى رستگارى وى آن آئینى است که از جانب خدا ارسال شده باشد، یعنى همان دین وحیانى و الهیاتى. چرا که انسان در طول تاریخ همواره نسبت به احراز دو مقوله یعنى مقوله هدایت و مقوله دلبستگى به آن، دچار مشکل جدى بوده است. او نتوانسته است نداى واحد و غیرقابل خدشه اى را در جانب راهنمایى خود حتى در یک عصر از تاریخ پرفراز و نشیب خویش دریافت نماید; و اگر هم با هزاران دغدغه عقل خود را به سوى یک جهت متمایل دید هرگز نتوانست دلبستگى عاطفى و تمام عیار خویش را به آن جهت سوق دهد. از این رو نه هدایت ناشى از دستورات منشا یافته از عقل انسانى پیام آور امنیت و آرامش بوده است، و نه آنچه از این مقوله از طرف او ارائه شده است ضمانتى براى اجرا و دلبستگى در حوزه اراده و عواطف آدمى داشته است.

به نظر مى رسد شبیه سازى انسان از دین در قالب دین انسانى شاهدى بس روشن از درک ناخودآگاه این دو ضعف جدى بوده است، او براى اینکه بتواند اولا لنگر هدایت را تقویت نماید به سوى امرى بنام دین پناه برده است. غایت تلاش انسان در قرن حاضر براى ایجاد تلفیقى از اعتقاد مطلق به عقل خویش در قالب ارائه سلسله راهبردهاى عملى با جنبه عاطفى ناشى از احساس مذهبى انسان جهت استحکام هرچه بیشتر ضمانت عملى و ایجاد وابستگى، موجبات پناه بردن به مذهب و دین را فراهم آورده است. غافل از اینکه هرگز محتواى مصنوع بشرى توانایى لازم براى ایجاد آن دلبستگى و سرسپردگى غایى و نهایى را ندارد و در نهایت این نوع گزینش از منظر کسانى که عمیق تر به قضایاى انسانى نظر مى افکنند نوعى خودفریبى محسوب مى گردد. در نزد این افراد پناه بردن به آموزه هاى وحیانى و سرسپارى به دین به مفهوم الهیاتى آن یگانه راه حل انسان معاصر در رهایى از چالشهاى زندگى است. به هر حال امروزه نظریه دوم مقبولیت بیش ترى دارد; زیرا به طور محسوس آموزه هاى دینى در نظام تعلیم و تربیت انسان هاى متدیّن بسیار تأثیرگذار است. به عنوان مثال، بسیارى از آموزه هاى دین اسلام جنبه تربیتى دارد و وجود مقدس پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمه طاهرین(علیهم السلام)بهترین الگوهاى تربیتى مسلمانان مى باشند.

اما اینکه چگونه مى توان حضور مؤثرتر دین وحیانى را در حوزه تعلیم و تربیت به اثبات رساند، امرى در خور توجه و تحقیق است. آیا دین صرفا در اهداف اقدام به ارائه طریق مى کند یا فراتر از آن با روشنگرى هاى دیگر در قالب اصل و حتى روش نیز ما را به سوى تعالى فرا مى خواند؟ آیا در حوزه روشها اهتمام بر روشهاى صرفا عبادى است که از اختصاصات دین ست یا در دیگر گستره هاى زندگى انسان در ابعاد فردى و مناسبات اجتماعى نیز روشهاى خاص خود را ارائه مى دهد؟ همه این سؤالها از جمله مباحث قابل طرح در بحث دین و تربیت است.

نیاز به دین

گاهى اوقات انسان با موقعیتهایى مواجه مى شود که قادر به فهم و درک آن نیست و ضمن ابراز شگفتى، به عجز و ناتوانى کامل خویش، درباره فهم این موقعیتها اعتراف مى کند. مشکل است بگوییم که دین چگونه به شکل جدید و امروزى خود درآمد. ممکن است گفته شود تصور انسان از دین مبتنى بر باورهاى وى به قدرتهاى مافوق طبیعى (ملکوتى) است. عواملى نظیر زمان و مکان تفاوتهایى در این باورها ایجاد کرده اند. از طرف دیگر رشد علوم منجر به از بین رفتن بسیارى از شبهات از ذهن انسان شده است. به نحوى که او به تدریج بر بسیارى از خرافات مسلط گشته است. البته رشد علوم به این معنا نیست که انسان امروزى دیگر به دین نیاز ندارد هرچند این امر صحیح است که انسان متجدد دیگر همچون اجداد خود اعتقادى به قدرتهاى مافوق طبیعى (آسمانى) ندارد، اما هنوز نیاز او به اصل دین پابرجاست، چرا که بسیارى از رفتارهاى انسان تحت تاثیر و نفوذ دین است. دین در عصر تمدن هاى بشرى پیوسته متغیر، یک تکیه گاه تزلزل ناپذیر براى انسان فراهم کرده است که به واسطه آن قادر به حفظ وقار و آرامش خود در برابر موقعیتهاى نامساعد زندگى بوده است.هنگامى که انسان در مواجهه با ناکامى ها، تنشهاى روانى و کشمکشها در شرف از بین رفتن و خرد شدن قرار مى گیرد، دین ترس و وحشت را از او برطرف و حیاتى دوباره به وى اعطاء مى کند و او را تحریک مى کند تا به شیوه اى عمل نماید که از نظر جامعه قابل قبول است.

تنها مذهب است که در دنیاى مادى امروز جهت حفظ ارزشهاى انسانى قادر به تعیین مسیر صحیح براى اوست. این دلیلى است براى جایگاه ارزشمند دین در هر فرهنگ انسانى. بر این اساس، در تمام کشورها همیشه تلاش کرده اند تعلیم و تربیتى را فراهم آورند که بتواند آرمانهاى فرهنگى و ارزشهاى انسانى را زنده نگه دارد. در هر نقطه اى از دنیا هر فردى کوشش مى کند تا آرمانها و ارزشهاى متعالى انسانى را با تمسک به دین خاص خود مورد محافظت قرار دهد. بنابراین، لزومى به تاکید بر این نکته نیست که حتى امروزه نیز انسان نیازى وافر به دین دارد. بحث فوق اشاره به این مطلب دارد که بین دین و زندگى انسان از همان آغاز ارتباطى نزدیک وجود داشته است. دین همواره انسان را به پیروى از مسیر صحیح ترغیب کرده است و انسان پیوسته سعى نموده تا شخصیت خود را متناسب با آرمانهاى دینى شکل دهد. بنابراین، دین از جهات مختلف نقش اساسى در تربیت انسان ایفاء کرده است. از این رو، ارتباط بین مذهب و مربى داراى سابقه اى بس دیرینه و کهن است. آنچه از این به بعد مورد توجه ما قرار مى گیرد ذکر این نکته است که چگونه مذهب از زمانهاى قدیم در تربیت انسان تاثیر داشته است.

نقش تاریخى دین در تربیت انسان ها

ما در تاریخ اعصار قدیم هندوستان (دوره ودیک و آیین بودایى) مى یابیم که مذهب اساس تربیت بوده است. در خلال این دورانها مطالعه و تدریس کتب مذهبى به عنوان هدف اصلى محسوب مى شد. مؤسسات آموزشى همان مؤسسات مذهبى بودند و رابطه بسیار قوى و نزدیکى بین مذهب و تربیت برقرار بود. در طى قرون وسطا پتشالها و مکتبها در معابد و مساجد رونق پیدا کردند. کشیشان و ملاهاى این معابد و مساجد به تربیت کودکان اشتغال داشتند. مطالب مذهبى نقش مهمى در محتواى دوره هاى آموزشى داشتند. در این دوره هدف اصلى آموزش عبارت بود از مطالعه کتب مذهبى و انجام رفتار در جامعه مطابق آن. کشورهاى اروپایى نیز در این دوره (قرون وسطى) تربیت، به میزانى کاملا قابل ملاحظه تحت تاثیر و نفوذ مذهب قرار داشت.

کودکان در این کشورها در صومعه ها و کلیساها آموزش مى دیدند. رئیس صومعه و اسقف کلیسا مسئولیت سازماندهى آموزشى کودکان منطقه خود را بر عهده داشتند. هرچند اروپا در طى قرون وسطا تا حدودى شاهد محدودیت دیدگاه دینى بود، اما على رغم آن در همان اعصار نیز یک رابطه نزدیک بین مذهب و تربیت وجود داشت; به نحوى که در این زمان مدارس کاتریال و موناستیک که تحت کنترل و نظارت کلیساها بودند کاملا متداول بود. بنابراین، در اروپاى قرون وسطا نیز مذهب کاملا بر آموزش و تربیت تاثیر داشت. در دوران جدید نیز سازمانها و بنیادهاى مذهبى گوناگون علاقه وافر خود را به امر آموزش و تربیت نشان داده اند. هم اکنون مدارس و دانشکده هاى بسیارى در سراسر جهان وجود دارند که توسط این بنیادها اداره مى شوند. در بسیارى از کشورها نیز مؤسسات مذهبى نقش مهمى در گسترش آموزش در مناطق تحت فعالیت خود دارند. با ورود اسلام در سرزمین حجاز، دین منشأ تحولات بسیارى در تربیت شد، اسلام مسلمانان را به فراگیرى علوم تشویق نمود و مکارم اخلاقى را گسترش داد. امروزه نیز بشر در زمینه حیات فردى و اجتماعى خود (شیوه زندگى، تنظیم روابط خانوادگى و...) به آموزه هاى دینى نیاز دارد.

به هر حال تربیت و دین ارتباط تنگاتنگى با یکدیگر دارند. هرچند اهداف غایى آن دو یکسان است، اما تا به حال این ارتباط نزدیک به طور صحیح مورد توجه و درک قرار نگرفته است. در این زمینه دیدگاههاى متفاوتى وجود دارد. برخى هیچ جایگاهى براى دین در تربیت کودک قائل نیستند، اما گروهى درصدد اعطاء جایگاهى بسیار عالى به دین در تربیت هستند. در این میان برخى از کارشناسان آموزش و پرورش در آمریکا و اروپا نیز درصدد اعطاء نقش بسیار بالایى به دین در امر تربیت هستند.تلاش آنها از خلال فعالیت مدرسه در روز یکشنبه، تمایل به تربیت دینى و تربیت خلق و خوى بچه ها ظاهر مى شود. حتى بسیارى از مادیگراها نیز در این دوران درباره اعتقاد به معنویت فکر مى کنند. امروزه، در همه کشورها آگاهى نسبت به نیازمندى به تربیت دینى و اخلاقى در حال رشد کردن است و مردم تفکر راجع به این موضوع را وجهه همت خود قرار داده اند که چگونه مى توان تربیت دینى را به مدارس انتقال داد. از طرف مقابل، گروههاى متمایل به مسایل اقتصادى و سیاسى با هرگونه اعطاء جایگاه به دین در امر تربیت به مخالفت برخاسته اند.

دلایلى بر علیه تربیت دینى


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد رابطه دین و تربیت

حماسه بابک خرم دین

اختصاصی از نیک فایل حماسه بابک خرم دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حماسه بابک خرم دین


حماسه بابک خرم دین

نام کتاب: حماسه بابک خرم دین 

نویسنده: نادعلی همدانی

برگردان: ---

فرمت: پی دی اف PDF

شمار صفحه ها: 309 صفحه 

سال نشر:1341

انتشارات: متین

 


دانلود با لینک مستقیم


حماسه بابک خرم دین

تحقیق در مورد آیین زرتشتی دین رسمی کشور ما

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد آیین زرتشتی دین رسمی کشور ما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آیین زرتشتی دین رسمی کشور ما


تحقیق در مورد آیین زرتشتی دین رسمی کشور ما

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 10

 

فهرست مطالب

  1. مقدمه
  2. آیین زرتشت
  3. نوع نگارش متب زرتشتی
  4. آتشکده
  5. نحوه پرستش در آیین زرتشتی
  6. نام ماههای سال در آیین زرتشتی
  7. جشنهای سالیانه عهد ساسانیان
  8. اعیاد در آیین زرتشتی
  9. انواع تقویم

 

آیین زرتشتی دین رسمی کشور

ساسانیان از ابتدا باروحانیون زرتشتی متحهد شدند و این رابطه محبت آمیز در میان دین ودولت تا آخر عهد آنان استحکام داشت

بنابه روایت پارسیان ،اردشیر اول پس از جلوس میر بدان هیر بد تنسر را فرمان داد که متون پراکنده اوستای  عهد اشکانی را جمع وتالیف کند تا آنرا کتاب رسمی وقانونی قرار دهند

به فرمان شاهپور اول رونشتی از اوستای تنسر معبد آذر گشنسب در شیز که در آذربایجان قرار داشت نهادند ،اما مجادلات واختلافات مذهبی به پایان نرسید وشاهپور دوم برای ختم این گفتگوها مجمعی به ریاست آذر بذی مهر سپندان که موبد بزرگ بود تشکیل داد ،این انجمن متن صحیح وقطعی اوستا را تصویب کرد وآنرا به بیست ویک کتاب تقسیم نمود.

اوستای ساسانی که قسمت کوچکی از آن فعلا باقی است و خلاصه قسمتهای مفقود آنرا در کتاب هشتم و نهم دینکر ؛ که در قرن نهم میلادی بزبان پهلوی نوشته شده می بینیم ، نه تنها مشتمل بر احکام دینی بوده بله حکم دایره المعارف بزرگی داشته که در آن علوم مختلف مندرج بوده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آیین زرتشتی دین رسمی کشور ما