اختصاصی از
نیک فایل پایان نامه رابطه ویژگی های شخصیتی با رضایتمندی زناشویی در زنان متأهل ۲۵ تا ۳۰ سال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 51 صفحه می باشد.
فهرست
خلاصه پژوهش: ۱
فصل یک ۴
مقدمه: ۵
بیان مسئله: ۹
هدف و پژوهش: ۹
اهمیت و ضرورت پژوهش: ۹
فرضیه پژوهشی: ۱۰
تعریف متغیرهای پژوهش: ۱۰
تعریف عملیاتی: ۱۱
فصل دوم ۱۲
تیپ شناسی شخصیت و نظریه صفات: ۱۳
نظریه صفات- تیپ تحلیل عاملی هانس، جی آیزنک (۱۹۱۶): ۱۳
ابعاد شخصیت از دید آیزنک: ۱۶
تیپ های روان شناختی یونگ: ۱۷
نوروفیزیولوژی برون گرایی و درون گرایی: ۱۸
نظریه دانشمندان در باره ازدواج: ۱۹
فروید: ۱۹
آدلر: ۲۰
اریک اریکسون: ۲۱
یونگ: ۲۱
تاریخچه تحقیقات پیرامون تیپ های شخصیتی در رضایت زناشویی ۲۵
فصل سوم ۳۲
روش پژوهش: ۳۳
موضوع پژوهش: ۳۳
جامعه آماری: ۳۳
نمونه: ۳۳
روش نمونه گیری: ۳۳
ابزار اندازه گیری: ۳۳
اعتبار و روایی آزمون ها: ۳۴
فصل چهارم ۳۵
تنظیم نتایج و بررسی آن ها: ۳۶
فصل پنجم ۴۳
نتیجه گیری: ۴۴
محدودیت های تحقیق: ۴۵
پیشنهادها ۴۶
فصل ششم ۴۷
خلاصه پژوهش: ۴۸
بیان مسئله: ۴۸
هدف از تحقیق: ۴۸
فرضیه پژوهشی: ۴۹
جامعه آماری: ۴۹
گروه نمونه: ۴۹
روش نمونه گیری: ۴۹
ابزار اندازه گیری ۴۹
روش جمع آوری اطلاعات: ۵۰
روش آماری: ۵۰
نتایج پژوهش: ۵۰
منابع و مآخذ: ۵۱
تیپ شناسی شخصیت و نظریه صفات:
نظریه صفات از جمله نظریه هایی است که تأثیر بسیاری بر تحقیق و نظریه در شخصیت داشته است و فرض اصلی این دیدگاه این است که پاسخ های متفاوت انسان ها به موقعیت های خاص به دلیل آمادگی های شخصی است که در آن ها موجود است به این آمادگی ها صفات گفته می شود به عبارت دیگر افراد را می توان با توجه به این طرز و رفتار خاص آن ها شناسایی و توصیف کرد. مثلاً این احتمال است که انسان موجودی معاشرتی و صمیمی باشد و یا سلطه جو و با جرأت، افرادی که برای این طرز رفتار آمادگی بیش تری د ارند در این صفات زیاد درجه بندی می شوند. اگر چه این نظریه پردازان در تعیین صفاتی که شخصیت انسان را تشکیل می دهد از یکدیگر متفاوتند ولی همگی بر این باورند که این صفات پایه های اصلی شخصیت انسان را تشکیل می دهد. (لارنس ای، ترجمه پروین، ۱۳۷۴).
نظریه صفات- تیپ تحلیل عاملی هانس، جی آیزنک (۱۹۱۶):
در نظریه صفات شخصیت انسان ساختار طبیعی دارد و با تحلیل عاملی می توان آن ها را انمایان کرد. اگر متغیرها و پاسخ آزمون ها با یکدیگر همانند باشد، یعنی حضور و عدم حضور آن ها همراه باشد، می توان این طور نتیجه گرفت که بین این دو زمینه های مشترکی موجود است و آن ها به یک واحد کارکردی شخصیت متعلق اند. تحلیل عاملی فرض را بر این می گذارد که رفتارهای همانندی با یکدیگر مرطبتند و بنابراین پیوستگی ها یا عناصر طبیعی یک شخصیت را مشخص می کند. این فرآیند سپس بر عواملی منجر می شود که صفات نام دارد. این نامگذاری با توجه به ویژگی های مشترک پرسش ها یا رفتارهایی است که با یکدیگر مرتبط اند. آیزنک با استفاده از شیوه های آماری دیگر به ابعاد اصلی یا زمینه های این عوامل یا صفات نیز دست یافت به ابعاد اصلی تیپ گفته می شود.
بنابراین می توان برای مثال صفاتی چون اجتماعی بودن، تکانشی بودن، فعالیت، سرزندگی و تحرک پذیری در زیر عنوان مفهوم برون گرا در یک گروه جمع کرد. البته اگرچه در این جا از اصطلاح تیپ استفاده می شود باید توجه داشت که در واقع این اصطلاح دارای دو حد نهایی بالا و پایین است و افراد ممکن است در نقاطی بین این دو حد قرار گیرند.
به نظر آیزنک معمولاً فرد برون گرا فردی است، اجتماعی، علاقمند به میهمانی، دارای دوستان فراوان و طالب هیجان که بدون تفکر و اندیشه به صورت تکانشی عمل می کند. به نظر می رسد که دو جنبه از این صفت یعنی اجتماعی بودن و تکانشی بودن را می توان تا حد زیادی از یکدیگر جدا در نظر گرفت ولی درعین حال آنقدر با یکدیگر مرطبتند که هر دو را تحت عنوان برون گرا آورد. فرد درون گرا برخلاف خصوصیات بالا فردی است آرام ، درخود فرورفته، خوددار وتأملی که به احساسات اعتماد نمی کند و زندگی با نظم و قاعده را بر زندگی بر مبنای شانس و خطر ترجیح می دهد. آیا تفاوت های عمده و معنی دار دیگری در رفتار افراد وجود دارد که با نظرات درون گرایی و برون گرایی مرتبط باشد؟
مرور جدیدی که در این مورد شده است یافته های جانبی را در اختیار ما می گذارد. برای مثال درون گرایمان در مقایسه با برون گرایان به درد حساس و زود خسته می شوند. هیجان در عملکرد آن ها تأثیر می گذارد و سرانجام این که دقیق تر ولی کندتر عمل می کنند.سایر تفاوتهای مشاهده شده بین این دو گروه به شرح زیر است:
۱) درون گرایان در مدرسه موفق تر عمل می کنند این موفقیت به خصوص در درسهای پیشرفته تر آشکار است. همین طور دانشجویانی که به دلیل درسی ترک تحصیل می کنند بیش تر برون گرا هستند ولی افرادی که به دلیل روانی از تحصیل باز می مانند درون گرا هستند.
۲) برون گرایان ترجیح می دهند که تعطیلات را با دیگران بگذرانند در حالی که درون گرایان تعطیلات را به تنهایی به پایان می رسانند. برون گرایان به دنبال تغییر و تحول در شغل روزمره هستند در حالی که درون گرایان نیاز چندانی به تغییر احساس نمی کنند.
۳) برون گرایان شوخی های تند و زننده را دوست دارند در حالی که درون گرایان شوخی های روشنفکرانه مانند استفاده از کلمات و لطیفه های ظریف را می پسندند.
۴) برون گرایان در مقایسه با درون گرایان از لحاظ جنسی فعالترند.
۵) برون گرایان تلقین پذیرتر از درون گرایان هستند. (لارنس ای، ترجمه پروین ۱۳۷۴)
ابعاد شخصیت از دید آیزنک:
آیزنک تیپ های شخصیتی را به دو صورت گروه های مستقل و مجزا از هم که بتوان مردم را بر اساس آن ها طبقه بندی کرد تفسیر نمی کند بلکه معتقد است که تیپ های شخصیتی به شکل ابعاد به هم پیوسته هستند که در راستای آن مردم با هم تفاوت دارند. همان طوری که یک صفت کم و بیش می تواند معرف خصوصیات یک فرد باشد همچنین می تواند به عنوان یک تیپ شخصیتی هم شود. درون گرایی و برون گرایی این امر بی شباهت به بعد میزان؟ که دو حد نهایی غول آسا و کوتوله وجود دارد اما تعداد بسیار کمی از مردم در هر یک از این دو انتخاب قرار می گیرند. (راس آلن، ترجمه جمالفر ۱۳۷۴)
تیپ های روان شناختی یونگ:
یونگ هشت تیپ روان شناختی را بر اساس تعامل دو نگرش و کارکرد معرفی کرد.
۱) تیپ برون گرای متفکر: که به طور جدی منطقی، عینی، متعصب و طبق مقررات جامعه زندگی می کند.
۲) تیپ برون گرای احساسی: به سرکوب شیوه تفکر و عاطفی بودن زیاد تمایل دارد این افراد عاطفی، حساس، معاشرتی، بیش تر خاص زنان است تا مردان.
۳) تیپ برون گرای حسی: اجتماعی، لذت جو، انعطاف پذیر این افراد بر لذت و شادی و بر جستجوی تجربه های جدید تمرکز دارند.
۴) تیپ برون گرای شهودی: موفقیت را در کسب و کار و سیاست می بینند. زیرا توانایی زیادی برای بهره برداری از فرصت ها دارد. خلاق، قادر به برانگیختن دیگران و غنیمت شمردن فرصت ها.
۵) درون گرای متفکر: بیش تر به اندیشه ها علاقمند است تا مردم، با دیگران به خوبی کنار نمی آید و در انتقال افکار مشکل دارد.
۶) تیپ درون گرای احساسی: تفکر عمیق را سرکوب می کند، تودار، خوددار با این حال قادر به داشتن عواطف عمیق.
۷) تیپ درون گرای حسی: بی تفاوت، آرام و بریده از دنیای روزمره به نظر می آید در ظاهر بی اعتنا و خشک است و وجود خود را در فعالیت های هنر شناختی ابزار می کنند.
۸) تیپ درون گرای شهودی: بیش تر در ارتباط با ناهشیار هستندتا واقعیت روزمره، چنان با دقت بر شهود تمرکز دارد که افراد این تیپ تماس کمی با واقعیت دارند. (شولتز، ترجمه سید مهدی ۱۳۷۹)
نوروفیزیولوژی برون گرایی و درون گرایی:
آیزنک یک فرضیه مسلم نوروفیزیولوژیکی مطرح می سازد که باید با انتقال تکانشهای عصبی انجام شود انتقال این تکانش ها از یک نورون به نورون دیگر را آیزنک برانگیختگی می نامد. بلوکه شدن چنین انتقال ها را آیزنک بازداری می نامد. پراکندگی اصطلاحی است که وی برای کاهش احتمالی اثر یک تکانش انتقال یافته از آن استفاده می کند. بر اساس نظریه آیزنک برون گراها افرادی هستند که در آن ها برانگیختگی به آرامی و به طور ضعیف صورت می گیرد در حالی که بازداری در آن ها به سرعت و به طور قوی اتفاق می افتد و اثر آن به آرامی پراکنده و از بین می رود. برعکس درو نگراها افرادی هستند که برانگیختگی در آن ها به سرعت و به طور قوی ایجاد می شود در حالی که بازداری به آرامی و به طور ضعیف ایجاد شده و اثر آن به سرعت پراکنده و از بین می رود.
فرضیه های مبتنی بر این صورت بندی بارها مورد تأیید قرار گرفته است به عنوان مثال برون گراها و درون گراها به طور متفاوت نسبت به داروهایی که بر عملکرد عوامل انتقال دهنده عصبی تأثیر می گذارد واکنش نشان می دهد. داروهای کند ساز موجب می شوند که درون گراها خیلی شبیه به برون گراها رفتار کنند در حالی که داروهای محرک باعث می شوند که برون گراها خیلی شبیه به درون گراها رفتار کنند. (راس آلن، ترجمه جمالفر ۱۳۷۴)
نظریه دانشمندان در باره ازدواج:
فروید:
در رابطه انسان ها به مسئله جنسی بسیار اهمیت می دهد و معتقد است که ارضاء شدن غرایز جنسی در انسان مانع بروز بسیاری از مشکلات می شود و یا راه حلی برای بسیاری از موضوعات زندگی فرد است. وی که یک روانشناس ماهر و برجسته اطریشی بود به کیفیت مهمی در روان کاوی نایل آمد. وی از عواقب خطرناک ناکامی جنسی سخن گفت اما در اینجا به جای داشتن یک راه قانونی و اجتماعی جلوگیری از ناکامی جنسی یعنی «ازدواج آزادی جنسی» را پیشنهاد کرد. فروید ریشه تمام ناکامی ها و بیماری ها را در مسائل جنسی دنبال می کرد به عقیده فروید لیبیدو منشاء تمام ناراحتی های جنسی است.
فروید در قسمتی از کتاب خود می نویسد: در اینجا ناگزیرم تا آنچه را که در نوشته های گوناگونم متذکر شده ام در اینجا نیز اختصار کوتاهی یادآور شوم این تذکر حاکی از آن حد و اندازه ایی که تجارب و آزمایش های من نشان داده است حالات عصبی وابسته به نیروهای عامل میل جنسی می باشد.
آدلر:
آدلر هیچگاه اهمیت امور جنسی را در زندگی زناشویی انکار نکرده است وی اعتقاد دارد که برای انتخاب همسر بی شک جذابیت جنسی نقش مهمی را بازی می کند اما به نظر آدلر تنها شرط مهم نیست روابطی که فقط بر تمایلات جنسی استوار می باشند نمی تواند یک رابطه کامل باشد. به عقیده آدلر گروهی از مردم هیچ وقت رفیق و شریک مناسب خود را نمی یابند کسانی هستند که نمی توانند مسئله محبت را درست حل کنند و برای این که ناتوانی خود را از نظر دور بدارند بهانه های مختلف می تراشند.
انتخاب همسر به طریق صحیح برای خوشبخت زندگی کردن فرد بسیار مهم است و آدلر و طرفدارانش معتقدند که انسان باید همسر خود را از گروه هایی انتخاب کند که از لحاظ فکری، اجتماعی با گروه او متناسب باشد (رجایی ۱۳۵۶)
دانلود با لینک مستقیم
پایان نامه رابطه ویژگی های شخصیتی با رضایتمندی زناشویی در زنان متأهل ۲۵ تا ۳۰ سال