دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه7
فهرست مطالب
فهرست مندرجات
] فرق مالیات و زکات
] آیات زکات
] زکات در ادیان پیشین آسمانی
خمس چیست و ریشهٔ آن از کجاست؟
ویرایش] مصارف خمس
سهم سادات از خمس
مقایسهٔ خمس و زکات
زکات
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
پرش به: ناوبری, جستجو
زکات در مورد چیزهایی وضع شده که انسان آنها را با کمک طبیعت به وجود میآورد، آن هم طبیعت سهل و ساده؛ یعنی انسان به نسبت کار کمی انجام میدهد و طبیعت کار بیشتر را انجام میدهد و محصول را مفت و رایگان در اختیار انسان میگذارد.
مثلاً گندم که انسان بوجود میآورد در قسمت کمی، فکر و عمل او دخالت دارد و قسمت بیشتر فعالیت طبیعت است. ازاینرو اسلام به انسان میگوید اینجا که از سخاوت طبیعت استفاده میکنی مقداری از آن را باید در راههای دیگر بدهی اینجا اگر چیزی با زکات قابل قیاس باشد موارد دیگر مثل برنج است: چرا گندم باید زکات داشته باشد و برنج نداشته باشد؟
این مساله در سابق هم مطرح بودهاست در جواب گفتهاند آن سادگی در موارد زکات هست در برنج نیست یعنی به آن سادگی که گندم به دست میآید برنج به دست نمیآید و زحمت زیادی میخواهد و زکات در واقع به این علت است که یک مقدار از چیزی را که طبیعت رایگان در اختیار انسان قرار میدهد به دیگران بدهد.
[ویرایش] فرق مالیات و زکات
اما مالیات موضوع دیگری است امری متغیر و از اختیارات حکومتی است. وضع مالیات از اختیارات حاکم شرعی است. او در هر زمانی میتواند برای هر چیزی ماشین و غیر ماشین هر چه باشد بر طبق مصلحتی که ایجاب میکند مالیات وضع کند. این ربطی به زکات ندارد. بنابراین نباید زکات و مالیات را با هم مقایسه کرد.
امیرالمؤمنین در زمان حکومتشان برای اسب زکات وضع کردند و این از مسلمات است.
فقهای بعد دو جور استنباط کردند:
بعضی گفتند زکات اسب مطلقاً مستحب است و امیرالمؤمنین آن را به طور مستحب گرفتهاند.
ولی دیگران جور دیگر استنباط کردند و گفتند: وضعیت اسب و اسبسواری جوری بود که امیرالمؤمنین به حسب مصلحت آن زمان از اختیاراتی که به عنوان یک ولی امر شرعی داشتند استفاده کردند و زکات اسب را وضع کردند، ممکن است زمان دیگری مشابه زمان ایشان باشد که باز زکات اسب واجب میشود و ممکن است تغییر کند و زکات اسب واجب نباشد.
[ویرایش] آیات زکات
در قرآن کریم در اکثر موارد پرداخت زکات در کنار برپایی نماز آمدهاست، که بیانگر اهمیت این حکم میباشد. لطفا آیهها را هم بنویسید
[ویرایش] زکات در ادیان پیشین آسمانی
زکات مخصوص اسلام نیست بلکه در ادیان پیشین نیز بودهاست. زکات و نماز از مشترکات همه ادیان آسمانی است. حضرت عیسی علیه السلام در گهواره به سخن آمد و گفت: «اَوصانی بالصّلوة و الزّکاة» خداوند مرا به نماز و زکات سفارش نمودهاست. حضرت موسی علیه السلام خطاب به بنیاسرائیل فرمود: «اقیموا الصّلوة و آتوا الزّکاة» نماز به پا دارید و زکات دهید. قرآن درباره حضرت اسماعیل علیه السلام میفرماید: «کان یأمر أهله بالصّلوة و الزّکاة» او خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد. درباره عموم پیامبران نیز آمدهاست: «و جعلناهم ائمّة یَهدون بأمرنا و أوحینا الیهم فعل الخَیرات و اقام الصّلوة و اِیتاء الزّکاة» آنان به فرمان ما مردم را هدایت میکردند و ما انجام کارهای نیک و به پا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحی کردیم. بر اساسِ آیه «و ما أُمروا الاّ لیعبدوا اللّه... و یقیموا الصّلوة و یؤتوا الزّکاة و ذلک دین القیّمة» نیز، در تمام ادیان آسمانی، قرین و همتای نماز، زکات بودهاست. مرحوم علاّمه طباطبایی در مبحثی پیرامون زکات میفرماید: هر چند قوانین اجتماعی به صورت کاملی که اسلام آورده، سابقه نداشته، لکن اصل آن ابتکار اسلام نبودهاست. زیرا فطرت بشر به طور اجمال آن را درمییافت. لذا در آیینهای آسمانی قبل از اسلام و قوانین روم قدیم، جسته و گریخته چیزهایی درباره اداره اجتماع دیده میشود و میتوان گفت که هیچ قومی در هیچ عصری نبوده، مگر آن که در آن حقوقی مالی برای اداره جامعه رعایت میشدهاست. زیرا جامعه هر جور که بود در قیام و رشدش نیازمند هزینه مالی بودهاست.
خمس چیست و ریشهٔ آن از کجاست؟
قوانین شریعتی در اسلام برداشتی ناقص و با جرح و تعدیل از «تورات» یهود میباشد. اثبات و درک این مطلب حتی با نگاهی سطحی و گذرا بر «ده فرمان»(دستورات شریعتی که خداوند به وسیله موسای پیامبر برای قوم اسرائیل مقرر نمود) و «تلموذ»(کتابی که یهودیان بعدها به عنوان تفسیر ده فرمان نگاشتند) کاملا امکانپذیر است.
به عنوان مثال خمس: که در «ده فرمان» موجود است، و سابقه آن به زمان «یوسف» نبی بازمی گردد. بر اساس متون «کتاب مقدس»(عهد عتیق) هنگامی که «فرعون» خواب معروف «هفت گاو لاغر و....» را دید و یوسف آن را به هفت سال قحطی تعبیر نمود؛ جهت ذخیره آذوقه امپراتور(به مشورت یوسف) شیوهای برگزید. این شیوه بدین شکل بود که هر کشاورز و باغبان، چهار پنجم محصول برداشتی را خود بردارد و یک پنجم آن را به خزانه پادشاه بدهد. بدین شکل سالهای قحطی با حداقل تلفات سپری گشت.
اما به طوریکه در موارد مشابه هم دیده شده، معنای این آیین پس از ورود به سنن مسلمانان به طور کامل تغییر کرده و به صورت یکی از منابع درآمد سالیانه(یا مالیات) برای حکومت اسلامی در آمدهاست.
[ویرایش] مصارف خمس
طبق فتواهای مراجع تقلید، خمس به دو سهم تقسیم میشود که یکی سهم سادات فقیر، یتیم و در راه درماندهاست و دیگری سهم امام زمان که هر دو سهم باید به مرجع تقلید یا نمایندهٔ وی داده شود، مگر آن که از ایشان اجازه گرفته و در راهی مصرف شود که آنها اجازه میدهند. طبق فتوای آقای خامنهای در رسالهٔ اجوبه هر دو سهم در حال حاضر برای ادارهٔ حوزههای علمیه مورد نیاز است [1] (س ۱۰۲۳) در مورد مصارف سهم امام زمان، صحبتی به میان نیامدهاست. همچنین ساداتی(سیدها)مشمول خمس میشوند که طبق فتوای آقای صانعی دوازده امامی باشد و طبق فتوای آقای خامنهای ملاک ترتب آثار و احکام شرعی سیادت، انتساب به محمد (پیامبر اسلام) ز طرف پدر است.[2]س ۱۰۰۹
[ویرایش] سهم سادات از خمس
خمس یکی از بزرگ ترین موارد احکام شرعی است که در آن میان سادات و سایرین تمایز قائل شدهاند و با توجه به اینکه این انتساب خونی است اما اسناد سیادت در ایران به هیچ وجه قوی نمیباشد، به نظر میرسد شبههٔ بزرگی در این حکم وجود دارد. همچنین ملاک سیادت با توجه به نظر آقای خامنهای انتساب به محمد(پیامبرمسلمانان) است و این انتساب در احکام شرعی از طرف مادر مورد قبول نیست، پس سیادت ائمه به واسطهٔ انتساب به حضرت زهرا و همچنین سیادت خاندانهایی که به واسطهٔ انتساب به امامان شیعه سید محسوب میشوند(مانند رضویها، حسینیها، حسنیها، موسویها و...) زیر سوال میرود.
این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.
[ویرایش] مقایسهٔ خمس و زکات
همچنین از آنجا که سادات اقلیتی از مسلمانان را تشکیل میدهند و با توجه به اینکه در زمان حاضر بیشترین چیزی که خمس به آن تعلق میگیرد، منفعت کسب میباشد و سهم بزرگی از مبالغ خمسی را تشکیل میدهد، مشخص نیست که چرا زکات که به فقرا، مسکینها و... که سید نیستند و اکثریت مستمندان را تشکیل میدهند تعلق میگیرد، هنوز به گندم، جو، خرما، کشمش، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند واجب است؛ در حالیکه هم اکنون کمتر کسی مالک چنین چیزهایی است!؟ به نظر میرسد احکام خمس و زکات نیازمند نگرشی دوباره هستند
برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%85%D8%B3»
دورنمائى از فلسفه خمس و زکات
گرچه اسلام درآمدهایى را که از طرق نامشروع، همچون اختلاس، احتکار، کمفروشى، ربا، سرقت، رشوه و امثال آن بدست مىآید، به شدّت حرام کرده و حکومت اسلامى را مسئول بازگشت این اموال به صاحبان اصلى آنها دانسته است، چنانکه امیرالمؤمنین علىعلیه السلام فرمود: تمام اموالى را که در زمان خلیفه سوّم میان نورچشمىها به ناحق تقسیم شده است، برخواهم گرداند، گرچه آن اموال در مهر زنان هزینه شده باشد. (2) امّا با این حال به دلایل تفاوتهاى حکیمانهاى که خداوند میان انسانها قرار داده است و به خاطر تلاش و تخصّص و ابتکار، برخى افراد درآمد بیشترى دارند که از طریق مشروع نیز کسب کردهاند، و برخى افراد با درآمد کم، توانِ اداره زندگى خود را ندارند.
تمام نظامهاى بشرى براى کمدرآمدها به فکر چاره بودهاند، زیرا اگر این خلاء به نحوى پر نشود، کینه و حسادتِ کمدرآمدها نسبت به پردرآمدها شعلهور مىشود و شعلهاش ممکن است همه چیز را بسوزاند. اگر گرسنگان سیر نشوند، خطر بالارفتن آمار جنایات جدّى مىشود و هر نظامى که به فکر گرسنگان نباشد، ماندنى نیست.
گرسنگىِ جمعى از مردم و پرخورى جمع دیگر را هیچ عقل و وجدان سالمى نمىپذیرد. به همین دلیل، براى حلّ این مسأله افراد و حکومتها، طرحهاى زیادى ارائه دادهاند که رایجترین آنها گرفتن مالیات و برقرارى تأمین اجتماعى و ایجاد مؤسسات خیریّه و صندوقهاى قرض الحسنه و امثال آن است.
اسلام نیز که مکتبى جامع و اجتماعى است، براى فقرزدایى و حل مشکل محرومان جامعه، طرحهایى را ارائه داده که یکى از آنها، مسئله خمس است.
رسیدگى به فقرا به قدرى مهم است که حضرت علىعلیه السلام در حال نماز انگشتر خود را به فقیرى که در مسجد از مردم تقاضاى کمک مىکرد و کسى به او پاسخ مثبتى نداد، عطا کرد و اشاره نکرد که صبر کند و بعد از نماز به او کمک کند بلکه در حال رکوع انگشتر خود را به او بخشید و آیه نازل شد: «انّما ولیّکم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون» (3)
البتّه در بحث خمس، تفاوتهاى خمس و زکات با مالیات مرسوم دولتى بیان شده است که ان شاءاللّه مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
خمس، نوعى تعدیل ثروت است که انسان با اراده خود و با قصد قربت، براساس ایمانى که دارد و اعتمادى که به او مىشود، درآمدهاى خود را بررسى و هزینه متعارف زندگى خود را از آن کاسته و بیست درصد از سودى که مازاد بر هزینه زندگى سالانه او است، به عالمترین، متّقىترین و بىهوسترین افراد مىپردازد تا او همچون وکیلى مورد اعتماد، در آنچه به صلاح جامعه مىبیند، هزینه کند.
این تعدیل ثروت از طریق خمس و زکات، امرى واجب است، ولى اسلام براى تعدیل ثروت راههاى غیر الزامى دیگرى نیز از قبیل وقف، هبه، صدقه، انفاق، وصیّت، کفّاره، نذر، عهد، ایثار و قرضالحسنه، قرار داده است.
تعدیل ثروت در بعضى از مکاتب اقتصادى همچون کمونیسم، از طریق نفى مالکیّت خصوصى و به انحصار دولت درآوردن همه چیز، آن هم به صورت اجبار صورت مىگیرد که در این نوع تعدیل هیچگونه آزادى و انتخاب و رشد وجود ندارد.
جامعیّت اسلام
آرى، از امتیازات اسلام آن است که اقتصاد آن با اخلاق و عاطفه آمیخته است، همانگونه که سیاست و دیانت آن به هم آمیخته است. نمازجمعه با این که یک عمل عبادى است، یک مانور سیاسى هم هست. اسلام حتّى در جهاد، به مسائل عاطفى، اخلاقى، اجتماعى و سیاسى نیز توجّه دقیق دارد.
این على بنابیطالبعلیه السلام است که در بحبوحه جنگ به خورشید نگاه مىکند تا مبادا نماز اوّل وقتش از دست برود! و فرزندش امام حسینعلیه السلام ظهر عاشورا در برابر سیل تیر دشمن، نه تنها نماز واجب مىخواند، بلکه به مستحبات نماز نیز از قبیل اذان، اقامه، جماعت، اوّل وقت و... توجّه کامل دارد. و باز مىبینیم همین علىّ بنابیطالبعلیهما السلام در وسط جنگ، وقتى یارانش آب را در ظرفى تَرکدار براى او مىآورند، مىفرماید: آشامیدن آب از ظرف ترکدار مکروه است. (چه بسا ذرّات آلودهاى که لابهلاى آن ترک باشد و آب را غیربهداشتى کند.)
باز مىبینیم در وسط جنگ بعضى از حضرتش مىپرسند: نظر شما درباره فلانى و فلانى چیست؟ حضرت مىبیند پاسخ این سئوال سبب فتنه و تفرقه مىشود، سؤالکننده را توبیخ مىکند و اجازه نمىدهد امّتى که به وحدت کلمه نیاز دارند دستخوش تفرقه شوند، و باز مىبینیم به هنگام جنگ، شخصى از علىعلیه السلام معناى توحید را مىپرسد و رزمندگان از سؤال او ناراحت مىشوند، حضرت مىفرماید: جنگ ما براى توحید است و سپس توحید را براى او معنا مىکند.
به رزمندگان دستور مىدهد آب آشامیدنى دشمن را مسموم نکنید، درختانشان را قطع و به فراریان تیراندازى نکنید، به زنان و کودکان و سالمندان کارى نداشته باشید. در کجاى دنیا سراغ دارید که جنگ، سیاست، عبادت و اقتصاد اینگونه با مسائل اعتقادى، اجتماعى، اخلاقى، بهداشتى و عاطفى آمیخته باشد.
در نظام اسلامى رابطه میان مردم و رهبر الهى رابطه صلوات و درود است. به مردم فرمان مىدهد که به پیامبرشان درود فرستند: «یا ایّها الّذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً» (4) و به پیامبر نیز دستور مىدهد به پرداختکنندگان زکات صلوات و درود فرستد: «خُذ من اموالهم صدقة و صَلِّ علیهم» (5)
در اسلام، روزهایى عید نامیده شده است که ضمن شادى و تبریک، رسیدگى به محرومان از طریق تقسیم گوشت قربانى در عید قربان و سیر کردن شکم گرسنگان در عید فطر از طریق زکات فطرة مورد توجّه است. جامعیّت اسلام تا آنجاست که حتّى خوردن و آشامیدن، هدفمند طرّاحى شده است؛ در کنار جمله «کلوا» که فرمانِ خوردن است، یکجا مىفرماید: «کلوا...و لاتسرفوا» (6) در خوردن زیادهروى نکنید.
یکجا مىفرماید: «کلوا... و اشکروا» (7) به خاطر خوردن از خداوند تشکّر کنید.
یکجا مىفرماید: «کلوا... و اعملوا صالحاً» (8) با قدرتى که از غذاخوردن بدست مىآورید کار نیک انجام دهید.
یکجا مىگوید: «کلوا.... و لاتطغوا فیه» (9) از قدرتى که به وسیله غذا بدست آوردهاید طغیان نکنید.
یکجا مىفرماید: «کلوا... و آتوا حقّه» (10) بخورید و حقّ آن را اداء کنید.
و یکجا مىفرماید: «فکلوا... اطعموا» (11) بخورید و به دیگران نیز اطعام کنید.
حتّى آنجا که به زنبور عسل الهام مىکند شیره گل را بمک، دستور مىدهد که عسل بساز، بنابراین اسلام، دین خوردن و خوابیدن نیست، بلکه خوردن و خوراندن و کار نیک انجام دادن و طغیان و زیادهروى نکردن است، همه با هم در نظر گرفته شده است. در کدام مکتب به این جامعیّت توجّه شده است.
به هر حال دنیا مالیات مىگیرد و اسلام نیز خمس و زکات مىگیرد، امّا شما در این کتاب به نکات و لطائفى برخورد خواهید کرد که نشان مىدهد حساب مالیاتهاى اسلامى از حساب انواع مالیاتهایى که در دنیا گرفته مىشود و قوانین آن بافته و ساخته فکر بشرى است جداست. در قوانین اسلامى به تمام ابعاد توجّه شده است؛
از چه چیزى خمس و زکات گرفته شود؟
چه مقدار از سرمایه مشمول خمس و زکات شود؟
چگونه گرفته و چگونه پرداخت و چگونه مصرف شود؟
محاسبه اموال با چه کسى باشد، گیرنده یا پرداختکننده؟
پرداخت کننده با چه انگیزه و هدفى بپردازد و گیرنده چه ویژگیهائى داشته باشد؟
چگونه مردم را به پرداخت خمس و زکات علاقمند کنیم؟
فلسفه خمس چیست؟ چرا خمس را باید به سید فقیر داد؟ چرا بین فقرا تبعیض وجود دارد؟
خمس و زکات از مالیات های اسلامی هستند که به منظور رفع مشکلات مالی امت اسلامی و توزیع عادلانه ثروت و تقویت بنیه مالی حکومت اسلامی وضع شده است. «میان خمس و زکات این تفاوت مهم وجود دارد که زکات جزء اموال عمومی جامعه اسلامی محسوب می شود، لذا مصارف آن عموماً در همین قسمت می باشد، ولی خمس از مالیات هایی است که مربو[ط به حکومت اسلامی است، یعنی مخارج دستگاه حکومت اسلامی و گردانندگان این دستگاه از آن تأمین می شود. محروم بودن سادات از دست یابی به ، زکات در حقیقت برای دور نگه داشتن خویشاوندان پیامبر(ص) از این قسمت است تا بهانه ای به دست مخالفان نیافتد که پیامبر(ص) خویشان خود را بر اموال عمومی مسلط ساخته است، ولی از سوی دیگر نیازمندان سادات نیز باید از طریقی تأمین شوند. در حقیقت خمس نه تنها یک امتیاز برای سادات نیست، بلکه یک نوع کنار زدن آنها، به خاطر مصلحت عموم و به خاطر این که هیچ گونه سوء ظنی تولید نشود می باشد».(1) آیا می توان باور کرد که اسلام برای از کار افتاده ها و ایتام و محرومان غیر بنی هاشم فکری کرده باشد و از راه زکات مخارج سال آن ها را تأمین کرده باشد، ولی نیازمندان بنی هاشم را بدون هیچ گونه تأمین رها سازد؟ پس قانون خمس هیچ گونه امتیاز طبقاتی برای سادات ایجاد نمی کند و از نظر جنبه های مادی هیچ گونه تفاوتی با زکات که برای سایر فقرا است ندارد، «در حقیقت دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زکات هر کدام از نیازمندان تنها حق دارند از یکی از این دو صندوق استفاده کنند آن هم به اندازه مساوی، یعنی به اندازة نیازمندی یک سال».(2) فقرای غیر سادات از صندوق زکات و فقرای سادات از صندوق خمس بهره مند می شوند. نیازمندان سادات حق ندارند چیزی از زکات مصرف کنند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
[1] تفسیر نمونه، ج 7، ص 184.
(2) همان، ص 183.
منبع