نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد اصول و شیوه‌های حکومت اسلامی در آینه کلام امام علی علیه السلام

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد اصول و شیوه‌های حکومت اسلامی در آینه کلام امام علی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اصول و شیوه‌های حکومت اسلامی در آینه کلام امام علی علیه السلام


تحقیق در مورد اصول و شیوه‌های حکومت اسلامی در آینه  کلام امام علی علیه السلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:39

 

 

 

 

 

شاید ساده‌ترین و کوتاه‌ترین تعریفی که بتوان از نهج البلاغه ارائه داد این باشد که بگوییم: نهج البلاغه کلام امیرالمومنین، علی علیه السلام است که از حدود هزار سال پیش به صورت کتابی در سه بخش خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار تدوین شده است. اما در حقیقت این بیان قطره‌ای از دریا و ذره‌ای از دنیای این کتاب عظیم را نیز در برنمی‌گیرد. کتابی که منبعث از وحی و زیباترین و منطقی‌ترین و کامل‌ترین ادامه دهنده مسیر قرآن است.

سنت تاریخ بشر همواره بر این اساس بوده است که امور جدید به مرور زمان کهنه شده و جوان‌ها، پیر و کم کم از صحنه ذهن جامعه محو و به دست فراموشی سپرده می‌شوند. به عبارت دیگر فرسودگی، کهولت، محو شدن، بی رنگ شدن با گذشت زمان ولو مهم‌ترین حوادث عالم، از مهم‌ترین قوانین تاریخ بشر و بلکه خاصیت عالم ماده است. ولی در این میان مسائلی استثنائی وجود دارد که از این سنت تبعیت نمی‌کند و گذشت زمان، اثری روی آن نمی‌گذارد بلکه برعکس به جای کمرنگ شدن، روز به روز نامی‌تر و پرجوش‌تر و پررنگ‌تر جلوه می‌کند. از جمله این موارد، قرآن کریم است که در راس تمام امور قرار دارد. و پس از آن نهج البلاغه نیز از سنخ همین گونه امور است. چنان که امروز ملاحظه می‌کنیم علاوه بر هشتاد و یک شرح و ترجمه‌ای که علامه امینی -رحمه الله- در الغدیر در شرح حال مرحوم سیدرضی برای نهج البلاغه نقل می‌کند، باز هم شرح فراوانی بر این اثر عظیم نوشته شده و می‌شود و باز هم می‌بینیم که مسائل ناگفته در نهج البلاغه فراوان است و هر سخن جدیدی نیز که در مورد آن بیان می‌گردد، تازگی دارد.

 

 

امیرمومنان علیه السلام در پاسخ به کسانی که او را در برابر معاویه متهم به نداشتن «سیاست» می‌کردند فرمود: به خدا قسم، معاویه از من زیرک‌تر و سیاستمدارتر نیست، ولی او حیله باز و فاجر است و اگر از حیله گری و مکاری نفرت نداشتم از زیرک‌ترین مردم بودم، لکن هر مکر و حیله‌ای همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور هم کفر را همراه خود دارد و هر مکار و حیله‌گری روز قیامت همراه خود پرچم و نشانی دارد که با آن شناخته می‌شود.

 

دلیل این امر آن است که نهج البلاغه از همان جایی جوشیده که قرآن از آنجا جوشیده است. نهج البلاغه فرسوده و کهنه نمی‌شود همانگونه که قرآن فرسوده و کهنه نمی‌شود و این واقعیتی عینی و انکارناپذیر است، چنان که خطبه‌ها و کلمات حضرت علی علیه السلام که در جامعه اسلامی آن روز بیان فرموده بودند، امروزه نیز در صحنه اجتماع کاربردی قوی دارد کتاب نهج البلاغه در عین حالی که مباحثی درباره معارف الهی، بحث‌های اخلاقی و تهذیب نفس و... دارد اما عمده مباحث آن را مسائل مربوط به حکومت تشکیل می‌دهد، به ویژه بخش نامه‌ها که بیشتر مباحث آن سیاسی و مربوط به نظام حکومت اسلامی است. در این میان، عهدنامه مالک اشتر یا فرمان تاریخی امام علی علیه السلام به یار و صحابی وفادار خود مالک اشتر نخعی، یکی از درخشان‌ترین فصول نهج البلاغه است که در آن قوانین حکومت دینی اسلامی از زبان امام خطاب به مالک اشتر بیان شده است. اما حقیقت این است که تمام انسان‌ها در همه مکان‌ها و زمان‌ها مخاطب این فرمان و پیمان هستند. به عبارت دیگر، احکام و فرامین انسان سازی و فشرده‌ای از افکار و اندیشه‌های علی علیه السلام به صورت بسیار دقیق و عمیق در این نامه بیان شده و در آن تکلیف تمامی افراد بشر چه به عنوان یک انسان در جامعه و چه به عنوان حاکمی مسئول در جامعه اسلامی برای اجرای احکام اسلام روشن شده است . سفارش‌های آن حضرت در این نامه خطاب به مالک اشتر و بلکه خطاب به نوع انسانیت، هرگاه به درستی در جامعه اجرا شود ضامن ایجاد عدالت و امنیت و آرامش جامعه انسانی و بلکه ضامن ایجاد حکومتی دینی براساس ملاک‌های اسلام است .

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اصول و شیوه‌های حکومت اسلامی در آینه کلام امام علی علیه السلام

دانلود مقاله بررسی رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله بررسی رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

چکیده:
منظور از رشد اجتماعی، ساخت فرد در روابط اجتماعی است به طوریکه با افراد جامعه‌اش هماهنگ و سازگار باشد. وقتی فردی را اجتماعی می‌خوانند که نه تنها با دیگران است ، بلکه با آنان همکاری می کند. به بیان دیگر اجتماعی شدن به یادگیری گفته می‌شود که سازگاری با جامعه و محیط فرهنگی را به دنبال داشته‌باشد. از عواملی که می‌تواند در رشد اجتماعی فرد مؤثر بوده، خانواده و شیوه‌های تربیتی فرزندان است و علاوه بر آن عامل هوش نیز می‌تواند با رشد اجتماعی در ارتباط باشد. هدف کلی این تحقیق بررسی ارتباط بین شیوه‌های فرزندپروری و عامل هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دختر شهر رشت در دوره دبیرستان است . آزمودنیهای این پژوهش 400 دانش‌آموز دختر دوره دبیرستان ناحیه دو شهر رشت هستند که با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای به صورت تصادفی انتخاب گردیده‌اند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه رشد اجتماعی 27 سؤالی آلیس واتیزمن، پرسشنامه 30 سؤالی دایانا باوم ریند برای شیوه‌های فرزند پروری و تست ریون برای هوش می‌باشد. به منظور بررسی و آزمون فرضیات تحقیق و توصیف داده‌ها از روش‌های استنباطی تحلیل رگرسیون همزمان و روش ضریب همبستگی استفاده شده‌است. تحلیل نتایج نشان داد که بین متغیر شیوة تربیتی آزادمنش و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان رابطه معنادار وجود دارد و این ارتباط از نوع مثبت و مستقیم است.

 

 

 

فصل اول
کلیات

 

 

 

 

 


مقدمه
انسان موجودی اجتماعی است و امروز در دنیایی زندگی می‌کند که معروف به عصر اطلاعات و ارتباطات است.
اگر تعامل و ارتباط او با افراد دیگر جامعه و نیز با جوامع دیگر به وجود نیاید قادر به ادامه زندگی نخواهد بود. بنابراین ایجاد این ارتباط برای انسان لازم و ضروری است ولی برای برقراری ارتباط صحیح نیاز به تبعیت از اصول شناخته‌شده و مورد قبول دارد تا رفتارها و اعمال خود را با آنها وفق دهد. (فتحی آذر، 1373)
حال با توجه به اهمیت موضوع می‌توانیم بگوییم که رفتار اجتماعی پایه و اساس زندگی انسانی فرد را تشکیل می‌دهد و مهم‌تر آنکه رشد اجتماعی سبب اعتلای رشد عقلانی هم می‌شود و چنین باید گفت که انسان جز در جریان جامعه، ادامه زندگی برایش بسیار دشوار خواهد بود. فرد از طریق زندگی با افراد دیگر و آشنایی با آداب و رسوم جامعه است که می‌تواند نقش خود را در خانواده و جامعه ایفا نماید. لازمه زندگی جمعی، سازگاری با افراد، توافق داشتن با آنان و تا حدودی تلاش برای انجام انتظارات آنان است. (شریعتمداری، 1369)
و اما منظور از رفتار اجتماعی آن است که فرد در موقعیت‌های مختلف و در برخورد با دیگران چه واکنش‌هایی را از خود نشان می‌دهد. آیا در برخورد با دیگران رفتاری سنجیده و محبت‌آمیز دارد یا اینکه برعکس مردم گریز و جامعه ستیز است؟ رفتار اجتماعی کودکان و نوجوانان ابتدا از رفتار اعضای خانواده و بعد از همسالان و دوستان شکل می‌گیرد. روابط اجتماعی، انعکاسی است از نگرش یا شیوة رفتار فرد نسبت به جامعه. در اینجا اگر رفتار فرد را به طور دقیق مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه می‌رسیم که او غالباً بر سود و زیان جامعه قدم بر می‌دارد و از طریق کنش‌های اجتماعیش در می‌یابیم که آیا با ملاکها و آداب و رسوم جامعه خود سازگاری دارد یا برعکس، همواره برای خود و جامعه مسأله آ‌فرین است و در اموری فعالیت دارد که از لحاظ اجتماعی مردود شناخته شده‌اند. (پارسا، 1368)
از مواردی که روی رشد اجتماعی تأثیرگذار است، خانواده و شیوه‌های تربیتی آن است.
روانشناسان و جامعه‌شناسان همه تأیید می‌کنند که خانواده یکی از مهمترین و اساسی‌ترین سازمان‌هایی است که به رشد اجتماعی کودک یاری می‌دهد. در خانواده است که کودک نخستین چشم‌انداز را از جهان پیرامون خود به دست می‌آورد و احساس وجود می‌کند، یعنی می‌آموزد. همچنین در خانواده است که به آداب و رسوم ملی، مراسم دینی، وظایف فردی، حدود اختیارات و مسئولیت‌ها پی می‌برد. (پارسا، 1371)
تحلیل‌های نظری و تجربی هر دو توجه خود را در اساس به روابط کودک و والدین متمرکز کرده‌اند و برای امر تأثیرگذاری پدر و مادر بر کودک اهمیت و ارزش خاص قائل شده‌اند. (نوابی‌نژاد، 1375)
والدین برای تربیت فرزندان خود از سبکها و شیوه‌های فرزند‌پروری متفاوتی استفاده می‌کنند. که باوم ریند (1979) آن را به سه شیوه سهل‌گیر، دیکتاتوری و دموکراتیک تقسیم کرده‌است. که در مورد هر یک از این شیوه‌ها بحث خواهد شد. این تحقیق این مطلب را بررسی می‌کند که چگونه تربیتی می‌تواند، به رشد اجتماعی بیشتری در کودک بینجامد؟ و کدام شیوه تربیتی مؤثرتر است؟
از دیگر مواردی که با رشد اجتماعی در ارتباط است، عامل هوش می‌باشد. چنین به‌نظر می‌رسد که بین عوامل مؤثر بر رشد و نمو کودک، عامل هوش بیشترین اهمیت را دارد. رشد و تکامل اجتماعی کودک با سایر مظاهر رشد و تکامل وی هماهنگ و کاملاً مربوط است. چنانچه اولین نشانه‌های رشد هوش کودک را در ارتباط او با افراد دیگر می‌توان مشاهده کرد (شعاری‌نژاد، 1373)
در واقع می‌توان گفت که عامل هوش و رشد اجتماعی در ارتباط نزدیک با یکدیگرند. در این تحقیق این مطلب، بررسی می‌شود که میزان رابطه هوش با رشد اجتماعی فرد چقدر می‌باشد؟ و به طور کلی، در این تحقیق رابطه شیوه‌های فرزندپروری و هوش با رشد اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرد و رابطه هر کدام از شیوه‌های فرزندپروری به همراه هوش با رشد اجتماعی بررسی می‌شود.
بیان مسئله
در میان جنبه‌های مختلف رشد انسان (جنبه‌های بدنی، عقلانی، عاطفی، اجتماعی) رشد اجتماعی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. فرایند رشد اجتماعی از دوران شیرخوراگی و به طور مستمر تا بزرگسالی ادامه دارد.
منظور از رشد اجتماعی این است که فرد برای مشارکت مؤثر و فعال در اجتماعی که در آن زندگی می‌کند، آماده گردد، به طوری که همگام با مأنوس شدن با ارزش‌های اجتماعی و تقلیل مسئولیت‌های اجتماعی بتواند مورد پذیرش جامعه قرار گیرد. روانشناسان عوامل متعددی را در رشد و تکامل اجتماعی مؤثر می‌دانند که از مهمترین آنها می‌توان به خانواده، مدرسه، معلم همسالان و ... اشاره نمود. (اعزازی، شهلا، 1373)
کودک در ابتدای تولد قادر به نشان دادن تظاهرات اجتماعی نیست و رفتار اجتماعی مشخص نیز از وی ظاهر نمی‌شود، ولی به تدریج نشانه‌های رشد اجتماعی در او پیدا می‌شود که از روابط اجتماعی گسترده‌ای برخوردار است.
لازم به ذکر می‌باشد که خانواده به عنوان یکی از اساسی‌ترین نهادهای اجتماعی و نخستین و مهمترین عامل اساسی در رشد اجتماعی فرد است. خانواده حداقل از دو نفر با توانایی‌های گوناگون و با نیازها و علایق مختلف و در یک کلام با شخصیت‌های گوناگون تشکیل شده‌است. تلفیق این توانایی‌ها، شیوه‌های گوناگون فرزند‌پروری را ایجاد می‌کند. (نوابی‌نژاد، 1373)
والدین بر اساس الگوها و آرمان‌های فرهنگی خود کودکان را به شیوه‌های گوناگون پرورش می‌دهند. بین گروه‌های مختلف به تفاوت‌های چشمگیری در زمینه تربیتی فرزندان بر می‌خوریم. والدین برای تربیت فرزندان خود از سبک‌ها و شیوه‌های فرزند‌پروری متفاوتی استفاده می‌کنند(باوم ریند1، 1971)
این تحقیق در پی آن است که رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری با رشد اجتماعی را مورد بررسی قرار دهد و اینکه کدام شیوه تربیتی باعث رشد اجتماعی بیشتر در فرد می‌شود؟
علاوه بر آن رشد اجتماعی کودک با سایر جنبه‌های رشد(از جمله رشد هوش) کاملاً هماهنگ و مربوط است. چنانچه از تحقیقات دیگر از جمله تحقیق کولین1 (1979) نیز بر می‌آید، با پیشرفت رشد هوشی، رشد اجتماعی فرد پیشرفت می‌نماید. بدین صورت که بین مراحل هوشی افراد و رشد اجتماعی آنان رابطه وجود دارد. در واقع افراد با رسیدن به مرحله هوش صوری، به تکمیل کردن رشد اجتماعی خود مبادرت می‌ورزند. با توجه به آنکه نوجوانی مرحله یافتن هویت مستقل و حضور مستمر در فعالیت‌های اجتماعی می‌باشد و این امر مستلزم رشد تفکر صوری و برقراری روابط مطلوب اجتماعی با دیگران است بنابراین بایستی شرایطی فراهم کرد تا نوجوانان هر چه بیشتر و بهتر با مفاهیم انتزاعی و نحوه عملکرد مطلوب اجتماعی آشنا شوند.
(کولین، به نقل از نیکوکار، 1377).
این تحقیق علاوه بر موضوع قبل در پی بررسی رابطه میان هوش با رشد اجتماعی فرد نیز می باشد . و به طور کلی در پی آن است که رابطه هر یک از شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی را مورد بررسی قرار ‌دهد
اهداف تحقیق
هدف اصلی تحقیق بررسی رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت می‌باشد.
اهداف جزئی
1- بررسی رابطه بین شیوه‌های فرزند‌پروری با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت
2- بررسی رابطه هوش و رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت
3- بررسی رابطه شیوه تربیتی دموکراتیک و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دختر شهر رشت
4- بررسی رابطه شیوه تربیتی سهل‌گیر و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دختر شهر رشت
5- بررسی رابطه شیوه تربیتی دیکتاتوری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دختر شهر رشت
اهمیت و ضرورت تحقیق
انسان دارای ابعاد گوناگونی است. یکی از ابعاد وجودی انسان که نیازمند رشد و شکوفایی می‌باشد، بعد اجتماعی است. بعد اجتماعی رشد فرد پایه و اساس زندگی انسانی را تشکیل می دهد. انسان به معنی دقیق حیوانی فرهنگی است و جنبه عقلانی حیات وی در زمینه اجتماعی رشد می‌کند. ادامة زندگی انسان جز در جامعه جریان پیدا نمی‌کند، مگر فرد با دیگران به سر برد، با آنها سخن بگوید و مقاصد خویش را به ایشان بفهماند و از افکار و نظریات آنها آگاه شود، با آداب و رسوم جامعه آشنا شود و نقش خود را در جامعه و خانواده اجرا نماید و لازمة زندگی جمعی سازگاری با افراد، توافق با ایشان و تا حدی کوشش برای انجام انتظارات آنهاست. (شریعتمداری، 1369)
چنانچه می‌دانیم خانواده‌ها در زمینه اجتماعی، اقتصادی، تربیتی، دینی، هنری و مانند اینها با هم متفاوتند.
شکل خانواده‌ها، طرز ارتباط اعضاء هر خانواده با یکدیگر و جامعه‌ای که خانواده در آن بسر می‌برد، در تمام موارد یکسان نیست. بنابراین تأثیر خانواده‌ها در رفتار افراد مختلف است. در یک خانواده شکل و طرز ارتباط اعضاء خانواده طوری است که محیط خانواده را برای تأمین احتیاجات اساسی کودکان چه در زمینه بدنی و چه روانی مساعد می‌سازد. رفتار کودکی که در این خانواده پرورش می‌یابد با رفتار کودکی که محیط خانواده وی مانع تأمین احتیاجات اساسی اوست کاملاً متفاوت است. خانواده در تمایلات بچه‌ها، افکار و عقاید آنها و طرز برخورد ایشان با دیگران تأثیرگذار است.
(شریعتمداری، 1363)
هر خانواده‌ای شیوة تربیتی خاص خود را دارد و هر کدام از این شیوه‌ها می‌تواند تأثیر خاصی روی کودک بگذارد. حال باید بررسی کرد که کدام شیوة تربیتی می‌تواند بر افکار و عقاید و طرز برخورد فرد با دیگران تأثیر بیشتری داشته‌باشد و سبب رشد اجتماعی بیشتری در فرد گردد.
علاوه بر آن به نظر می‌آید عوامل دیگر از جمله عامل هوش نیز با رشد اجتماعی در ارتباط باشد. بنا به تحقیقات کولین (1979) نشانگر این واقعیت است که هر چه افراد بزرگتر می‌شوند و از لحاظ هوش رشد بیشتری می‌یابند رشد اجتماعی آنان نیز بیشتر می‌شود. و هر چه که فرد به مرحلة صوری یا انتزاعی رشد هوشی نزدیکتر می‌شود، رشد اجتماعی او بیشتر می‌شود.
(کولین، به نقل از نیکوکار، 1377)
بنابراین برای اینکه فرد رشد هوشی بیشتری پیدا کند، این امر مستلزم رشد تفکر صوری و برقراری روابط مطلوب اجتماعی با دیگران است. و این تحقیق در پی بررسی رابطه هوش با رشد اجتماعی می‌باشد. و به طور کلی به دنبال بررسی رابطة شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی است.
نتایج این تحقیق می‌تواند به والدین این آگاهی را بدهد که کدام شیوه‌های تربیتی را که مناسب‌تر است برگزینند و این نتایج می‌تواند راهنمایی برای اولیا و مربیان باشد تا در انتخاب شیوه تربیتی به خطا نروند و بهترین شیوه را به کار گیرند تا باعث رشد اجتماعی بیشتر در کودکان شود. علاوه بر آن دستاوردهای پژوهش میزان رابطه هوش و رشد اجتماعی را مشخص می‌سازد و اولیا و مربیان به دنبال راه‌هایی برای رشد سریعتر هوش خواهند بود تا منجر به رشد اجتماعی بیشتر در کودک گردد.
فرضیه‌های پژوهش
1- بین شیوه‌های فرزند‌پروری با رشد اجتماعی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.
2- بین هوش و رشد اجتماعی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.
3- بین شیوه تربیتی دموکراتیک و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.
4- بین شیوه تربیتی سهل‌گیر و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.
5- بین شیوه تربیتی دیکتاتوری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.
تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
تعریف نظری رشد اجتماعی : رشد اجتماعی تعیین کننده میزان سازگاری و موفقیت فرد در تعامل با گروه‌های گوناگون و سبب محبوبیت و مقبولیت اوست. آن کسی از رشد اجتماعی برخوردار است که مستقل باشد و مسئولیت اعمال خود را بپذیرد و برای دیگران ارزش قائل شود و به فعالیت‌های گروهی علاقمند باشد و خود را بی‌نیاز از راهنمایی افراد آگاه نداند. (شفیع‌آبادی، 1373)
تعریف عملیاتی رشد اجتماعی : رشد اجتماعی در این تحقیق، رتبه‌ای است که دانش‌آموز از سؤالات 1 تا 27 پرسشنامه مربوط به رشد اجتماعی کسب می‌نمایند.
تعریف نظری فرزند‌پروری : منظور نحوه ارتباط و طرز برخورد والدین نسبت به فرزندان و احساسات و علاقه آنها به یکدیگر و چگونگی دخالت یا عدم دخالت آنها در کارهای مهم و همکاری با آنهاست. (شریعتمداری، 1363)
شیوه‌های تربیتی بنا بر پژوهش دایانا باوم ریند 1989 – 1980 به سه الگوی معتبر تقسیم می‌شوند :
1- شیوه استبدادی : این والدین در حالی که از رفتار بی‌تفاوت و سرد برخورد دارند، برای اطلاعات بی‌چون و چرا ارزش قائلند و از کودک انتظار مسئولیت دارند. والدین دیکتاتور ممکن است بگویند «سؤال نکن»، «فقط کاری که گفتم انجام بده» کودکان والدین مستبد به سادگی مضطرب می‌شوند. نوسان خلقی و پرخاشگری و افسردگی نشان می‌دهند و معمولاً مهارت‌های ارتباطی ضعیفی دارند. (هافمن و همکاران، 1999)
2- شیوه سهل‌‌گیرانه : والدین آزاد را می‌توان به دو طبقه تقسیم کرد :
الف) والدین سهل‌گیرانه بی‌تفاوت که محدودیتی را اعمال نمی‌کنند. بی‌توجه و بی‌علاقه هستند و هیچ‌گونه فعالیت هیجانی ندارند.
ب) والدین سهل‌گیرانه نازپرور که تا اندازه زیادی پیچیده هستند ولی انتظارات اندکی از کودکان دارند و کنترل ناچیزی را روی فرزندان اعمال می‌کنند.
3- شیوه دموکراتیک : این والدین نسبت به کودکان خود نگران و حساس هستند، ولی آنها همچنین علاوه بر این افزایش مسئولیت را تشویق می‌کنند و محدودیت‌های قاطعی را تدارک می‌بینند و آنها را اعمال می‌کنند.
همان‌طور که ممکن است انتظار داشته‌باشید که کودکان به بهترین وجهی زیر نظر والدین پرورش می‌یابند، متکی به خود و مستقل هستند و از پیشرفت بالایی برخوردارند. آنها همچنین با دیگران خشنود، صمیمی، اجتماعی و شایسته هستند.
تعریف عملیاتی شیوه فرزند‌پروری : به نمره‌ای اشاره دارد که فرد در آزمون شیوه فرزند‌پروری باوم ریند به دست می‌آورد.
تعریف نظری هوش : هوش عبارت است از توانایی استفاده از تجربه‌های قبلی در حل مسائل تازه و استعداد و انطباق با محیط. (احدی وبنی‌جمالی، 1371)
تعریف عملیاتی هوش : در این پژوهش نمره‌ای است که دانش‌آموزان از آزمون ریون بزرگسال به دست آورده‌اند.

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
ادبیات تحقیق

 

 

 


مقدمه
در این فصل، ادبیات تحقیق و پیشینه نظری در مورد رشد اجتماعی، شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش مورد بررسی قرار می‌گیرد و تحقیقاتی که در این زمینه‌ها در ایران و خارج از کشور انجام شده‌است و نیز نتایج دستاوردهای آنها مطرح می‌شود تا جایگاه این تحقیق به طور دقیق مشخص گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قسمت یکم
مبانی نظری رشد اجتماع

 

رشد
مسیر زندگی انسان به مثابه رودخانه‌ای است که از موقعیت‌های متنوع و متفاوتی عبور می‌نماید، فراز و نشیبی که رودخانه دارد بی‌شباهت به مراحل رشد و تحول انسانی نیست. دوران کودکی به آرامی طی می‌شود و سپس هنگام جوش و خروش نوجوانی و بلوغ می‌رسد و از آن پس دوران پختگی جوانی می‌آید و بدین‌سان در هر دوره قابلیت‌هایی نهفته‌است و همچنین خواسته‌ها و نیازهای هر دوره با دوران دیگر متفاوت است.
رشد به معنی تغییرات کمی و کیفی که با پیشرفت زمان در طبیعت، ساخت و رفتار موجود زنده حادث می‌شود، می‌باشد و در طول حیات موجود زنده ادامه می‌یابد. (شرفی، 1368)
دو نظریه در مورد کیفیت و نحوه رشد و تحول
رشد پیوسته : پیروان این نظریه معتقدند که رشد به طور کلی یک جریان و فعالیت پیوسته و قدیمی بوده و دارای ماهیتی غیر متمایز و غیر مشخص است و هر مرحله از رشد واحد مستقلی نیست. روانشناسان پیرو مکتب یادگیری در این گروه جای می‌گیرند.
رشد ناپیوسته (مرحله ای) : پیروان این نظریه بر این هستند که رشد از مراحل متمایز شده از یکدیگر که به صورت مشخص و محدودی می‌باشد، تشکیل شده‌است که معمولاً در وقت مشخص آغاز و در زمان معین پایان می‌پذیرد. مطابق این، در جریان رشد گسستگی کامل مشهود نیست، ولی هر مرحله از رشد واحد مستقلی است که در مرحله تظاهرات و نیازهای خاصی برای رشد وجود دارد. از پیروان این نظریه پیاژه، فروید، اریکسون و دیگران را می‌توان نام برد. (شرفی، 1368)
رشد دارای جنبه‌های گوناگون جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی است که در این تحقیق به بررسی جنبه اجتماعی رشد پرداخته می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 


رشد اجتماعی
1- تعریف رشد اجتماعی
نوزاد انسان هنگام تولد موجودی ضعیف و ناتوان است و نیازمند مراقبت و حمایتهای بی دریغ بزرگسالان می باشد به تدریج با گذر از مراحل تحول و دوره های رشد خود به استقلال نسبی دست می یابد. رشد همه جانبه فردی می تواند ضامن چنین استقلالی باشد.
رشد جسمی ، شناختی ، عاطفی و نیز رشد اجتماعی انسان هریک در ارتباط با دیگری تکامل یافته و سازگاری با اجتماع را هموار می سازد.
سازگاری با اجتماع در طول زندگی بطور طبیعی و در برخورد با تجربه ها حاصل می شود و همان کیفیتی است که به آن " کمال یا پختگی " گفته می شود . در رابطه با رشد اجتماعی تعاریف متعددی در کتب ارائه شده که به عبارت ذیل می باشد:
رشد اجتماعی، نضج فرد در روابط اجتماعی است بطوریکه بتواند با افراد جامعه اش هماهنگ و سازگار باشد. وقتی فردی را اجتماعی می گویند که نه تنها با دیگران باشد بلکه با آنان همکاری کند به بیان دیگر، اجتماعی شدن، (1) به آن شکل یادگیری گفته می شود که به سازگاری با جامعه و محیط فرهنگی بستگی دارد . رشد و تکامل اجتماعی یکسری تغییرات را در کودک بوجود می آورد که به قرار زیر است:
1- او یاد می گیرد در گروههایی که عمل و تأثیر متقابل پیچیده ای دارند شرکت کند.
2- تماس و روابط خود را از مادر به سایر افراد خانواده و دوستان و گروهها توسعه می دهد.
3- به محرکهای اجتماعی بیشتر پاسخ نشان می دهد.
4- شناخت و تشخیص گسترده ای درباره نقش خود در روابط شخصی با خانواده و گروههای بازی و کار و سایر گروهها بدست می آورد.
5- سرانجام می تواند مسئولیتهای زیادی بعهده بگیرد و دیگران را مراعات کنند و دوستشان بدارد.( شعاری نژاد، 1374)
در تعریفی دیگر رشد اجتماعی را فرایندی می‌داند که در طی آن معیارها انگیزه‌ها، نگرشها و رفتارهای مشخص شکل می گیرند تا برای نقش فعلی یا آتی انسان در جامعه مقتضی و مطلوب تشخیص داده می شود هماهنگ شوند. همچنین رشد اجتماعی را می توان بمنزله فرایندی دانست که از طریق آن به اعضای جدید جامعه قوانین شرکت درآن آموخته می‌شود و در بیشتر موارد اعضای مؤثر در پرورش اجتماعی، علاقه دارند که افراد جدید، مقررات و ضوابط اجتماعی را همچون آنها بپذیرند و در تماسها و فعالیتهای اجتماعی تقریبا به همان شیوه‌ای عمل کنند که آنان عمل می کنند.
(طهوریان و همکاران،1373)
رشد اجتماعی، تکامل روابط اجتماعی فرد است رشد اجتماعی مستلزم هماهنگی با گروه اجتماعی و پیروی از هنجارها (موازین سلوک اجتماعی ) و سنتهای آن است . احساس وحدت با گروه اجتماعی، درک روابط متقابل میان اعضای آن و همکاری با دیگران از دیگر ملزومات رشد اجتماعی است.
برای رسیدن به این مرحله از رشد اجتماعی ،کودک می بایست علایق خود را دگرگون کرده شیوه های جدید رفتار را فرا گیرد و دوستان جدیدی را برگزیند . در اینجا لازم است به تفاوت میان رفتار جمعی1 و رفتار اجتماعی اشاره شود.
رفتار اجتماعی مبتنی بر تمایل شدید موجود زنده به زندگی در میان گروه همنوع خود و دلتنگی از تنهایی است. موجوداتی که چنین رفتاری دارند، همینکه خود را میان همنوعان خود بیابند هر چند با آنها تماس برقرار نکنند غریزه جمع دوستی شان ارضا‍ء می شود و در رفتار اجتماعی موجود زنده افزون بر تمایل به حضور در میان همنوعان، با آنان رابطه برقرار کرده و به تشریک مساعی با همنوعان می پردازند. (احدی و بنی‌جمالی، 1373) بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که :
1- هر موجودی به صرف داشتن زندگی جمعی، موجود اجتماعی نامیده نمی‌شود.
2- رفتار اجتماعی که بر اساس آن موجودات زنده با یکدیگر ارتباط برقرار کرده، با یکدیگر همکاری، تشریک مساعی و علایق مشترک دارند نه تنها با رفتار جمعی که چنین کیفیتی را در بر ندارد، متفاوت است، بلکه در تضاد با آن است.
3- رفتار اجتماعی از خصیصه‌های بارز جانوران عالی و نوع انسان است، اما رفتار جمعی مختص جانوران پست‌تر است.
میزان رشد اجتماعی کودک از طریق شرکت در امور جمعی به الگوی رفتار اجتماعی که پدر و مادر به او داده اند بستگی دارد. رشد اجتماعی کودکانی که در فعالیت های اجتماعی از سوی خانواده محدود شده اند به مراتب کمتر از کودکانی بوده است که از شرایط مناسبتر و آزادی بیشتر بهره‌مند بوده‌اند ، عدم رشد اجتماعی کودک به علت کمبود تماس با دیگران موجب کاهش تمایل و تماس با مردم ، بی علاقگی به زندگی اجتماعی ، تضعیف نیروی ابتکار و ناتوان جلوه گر شدن کودک در طرح زندگی آینده می شود. رشد اجتماعی تعیین کننده میزان سازگاری و موفقیت فرد در مقابله با گروههای گوناگون و سبب مقبولیت و محبوبیت اوست . آن کسی که از رشد اجتماعی برخوردار است باید اولاً مستقل باشد و با دیگران همکاری کند . ثانیاً مسئولیت تصمیمات و اعمال خود را بپذیرد و ثالثاً برای افراد دیگر جامعه ارزش قایل شود و همه چیز را برای خود نخواهد رابعاً به شرکت در فعالیت های گروهی علاقه‌مند باشد و با دیگران همکاری کند . خامساً به کارها و اعمال مناسب اطرافیان توجه کند و آنها را بشناسد و سادساً در مواقع ضروری راهنمایی و توصیه های مفید دیگران را بپذیرد و خود را از راهنمایی افراد آگاه بی‌نیاز ندارند.
رشد اجتماعی همانند رشد جسمی و ذهنی یک کلیت پیوسته است و بتدریج به کمال می رسد برای بیشتر مردم رشد اجتماعی کم کم در طول زندگی به طور طبیعی و در برخورد با تجربه ها حاصل می‌گردد. رفتار اجتماعی مناسب و درست به صورت طبیعی حاصل نمی شود و بلکه قواعدی دارد که می بایست آموخته شود، مرتباًََ تکرار و تمرین گردد، بوسیله افراد با تجربه تصحیح شود، منتهی موفقیت در این روند بیشتر از همه به کوشش و خواست هر فرد بستگی دارد. اما عواملی نیز وجود دارد که حتماًَ در آن تاثیر می گذارند. مانند برخی از اعضای خانواده، معلمان و دوستان و قهرمانانی که به جهتی مورد ستایش هستند و الگوی زندگی هر کس را تشکیل می دهند. به علاوه کتاب‌ها و مجلاتی که می‌خوانند و فیلمهایی که می بینند، همه از جمله این عوامل هستند.
در واقع رشد اجتماعی جریانی است که در آن هنجارها، مهارت‌ها، انگیزه‌ها ، طرز تلقی‌ها و رفتارهای فرد شکل می‌گیرد تا ایفای نقش کنونی یا آتی او در جامعه، مناسب و مطلوب شناخته شود.
کودکان در دوران کودکی کم کم درک می کنند چه کسانی هستند و چه مقامی در جامعه دارند آنان الگوهای کنش متقابل با دیگران را تشکیل می‌دهند و قواعد اجتماعی و اخلاقی فرهنگ خود را در هم ادغام می‌کنند و آن را بصورتی در می‌آورند که بتوانند به کمک آن به رفتار خود نظم دهند و از قواعد اجتماعی جامعه شان دنباله روی نمایند (یاسایی، 1373)
از خصوصیات بارز انسانها اجتماعی زندگی کردن آنها می باشد و شاید متفکر یونان باستان ارسطو1 نیز به اهمیت این مساله توجه داشته است که انسان را حیوان اجتماعی تعریف نموده است .
اجتماعی شدن افراد به معنای همسازی و همخوانی آنها با هنجارها، قواعد، ارزشها و نگرشهای گروهی و اجتماعی است در این فرایند افراد مهارتها، دانشها و شیوه‌های سازگاری را می‌آموزد و امکان روابط متقابل را در فعل و انفعال پویا، سازنده و مستمر بدست می‌آورند و ضمن گسترش روابط گروهی و کسب هویت اجتماعی به پرورش شخصیت فردی خود نیز می‌پردازد.
اجتماعی شدن را می‌توان فرایندی دانست که کودک استانداردها، ارزشها و رفتارهای مورد نظر فرهنگ و جامعه خود را می‌آموزد. والدین در سالهای اولیه و نوپایی کودک عامل اصلی اجتماعی شدن آنها محسوب می‌شوند. بهترین و مؤثرترین راه اجتماعی کردن کودک خردسال و نوپا عمل نمودن بصورت یک الگوی با ثبات از رفتار مطلوب و ایجاد رابطه‌ای گرم و عاطفی با کودک در سالهای بعدی است. (یاسایی، 1370)
رشد اجتماعی بدین معناست که فرد در پرتو داشتن ویژگی‌ها و خصوصیاتی توان زندگی کردن در اجتماع را بدست می‌آورد این ویژگی‌ها شامل سازگاری با دیگران، احترام قائل شدن و کمک کردن به افراد دیگر، نهراسیدن از انتقاد و بردباری در برابر سختیها، آینده‌نگر بودن، با طرح و نقشه عمل نمودن، درک واقعیت‌های زندگی در عالم و در تخیل بسر نبردن و بتدریج خود را از وابستگی به دیگران، رهانیدن می‌باشد. مراحل رشد اجتماعی کودک در خانواده صورت می‌گیرد اما مراحل تکمیلی این آموزش بایستی در محیط مدرسه که محیط بزرگتری است صورت گیرد تا آنچه که در محیط خانواده پایه گذاری شده در محیط مدرسه پرورده تر گردد. (رشید پور ، 1366)
شاپوریان منظور از اجتماعی شدن را فرا گرفتن رفتار اجتماعی خاص در محیطی می‌داند که نوزاد آدمی در آن چشم به عرصه هستی گشوده است و باید تحت شرایط و امکانات آن، به حیات خود ادامه دهد و بدیهی است رفتار اجتماعی کودک در ارتباط با سایر افرادی که در اجتماع او زندگی می کنند شکل می گیرد و تأثیر طرحها و الگوهای رفتاری بزرگسالان بر نحوه شکل پذیری رفتار اجتماعی این است که که فرد در روابط اجتماعی به نحوی نضج یابد که بتواند با افراد جامعه خود سازگار و هماهنگ باشد. (شاپوریان، 1369)
هترینگتون1 و پارک2 در کتاب روانشناسی کودک از دیدگاه معاصر آورده‌اند که
پرورش اجتماعی فرایندی است که در طی آن معیارها، مهارتها، انگیزه‌ها، نگرشها و رفتارهای شخصی شکل می‌گیرند تا با آنچه برای نقش فعلی یا آتی در جامعه مقتضی و مطلوب تشخیص داده می‌شود هماهنگ شود.
(طهوریان و همکاران،1373)
در اثر رشد اجتماعی، کودک، با معیارها، ارزشها و رفتارهای مورد پسند فرهنگ جامعه آشنا می‌گردد. رشد اجتماعی تا حدودی، از رشد و حرکت، تأثیر می‌پذیرد. به موازات رشد کودک در جهات حرکتی، استقـــلال بیشتری در او بوجود می‌آید و همـچنانکه نیاز او به دیگران کاستـــه می‌شود توانایی او در ایجاد روابط اجتماعی با همنوعان افزایش پیدا می‌کند و از این طریق می‌تواند هر چه بیشتر به اجتماع بزرگتر وارد شده و نقشهای اجتماعی را ایفا نماید.
(مصباح و دیگران،1374)
تراور1 1980 مهارت‌های اجتماعی را به دو بعد تقسیم می‌کند. اجزا مهارت و فرایندهای مهارت. اجزای مهارت به عناصر واحدی نظیر نگاه کردن، تکان دادن سر، سلام، خداحافظی و فرایند مهارت به توانایی فرد در ایجاد رفتار ماهرانه بر اساس قواعد و اهداف مربوط و پاسخ به بازخورد اجتماعی اشاره دارد.
به عقیده " رنشا " و آشر2 مهارتهای اجتماعی رفتاریست که در تعامل موفق و مناسب با دیگران بکار می رود و این مهارتها با داشتن پایه در شناخت اجتماعی از قبیل ادراک اجتماعی و استدلال اجتماعی ظهور می یابند .
به نظر گراتویل و فرنچ3 مهارت های اجتماعی شامل رفتارهای کلامی است که در چارچوب ساخت اجتماعی ویژه عمل می کند. (جعفری نژاد، فرد کهن، 1372
1- شاخص های رشد اجتماعی
رشد اجتماعی نشانه و مشخصاتی دارد که از طریق آنها می‌توان به میزان آن پی برد این مشخصات عبارتند از:
1- استقلال : استقلال یکی از نخستین نشانه های رشد اجتماعی است استقلال یعنی اینکه یک فرد توانایی آن را داشته باشد که گاهگاهی هم تنها باشد و از این تنهایی لذت ببرد و یا در برخی از کارها به تنهایی اقدام کند. این آزادی و استقلال نتیجه دو عامل است.
الف- احساس توانایی در هدایت اعمال، یعنی عدم احتیاج به دیگران برای انجام کارها.
ب- اعتمادی که اطرافیان به او پیدا می‌کنند و این اعتماد به جهت توانایی‌های ابراز شده و استقلالی ست که در تصمیم گیری ها نشان داده شده است . اگر انسان احساسات و عقاید شخصی خویش ارزش قائل باشد و تصمیماتش را بر اساس آن بگیرد در این صورت دیگران هم برای عقاید و احساسات او ارزش قائل می شوند .
2- حد استقلال : استقلال ویژگی مهمی در رشد اجتماعی است اما در عین حال نکته‌ای در آن نهفته است که باید استخراج و استنباط شود و آن حد استقلال است زیاده روی در استقلال به نوعی عقب ماندگی می انجامد چرا که شخص به موقع از افراد مجرب و صاحب نظر کمک نمی‌گیرد و در بعضی مسائل مهم شخصاًًٌٌٌٌٌ و بدون داشتن اطلاعات کافی اقدام به تصمیم گیری می‌کند در این صورت امکان غلط بودن تصمیم و شکست برنامه او زیاد می‌شود. یک انسان رشد یافته ضمن استفاده از همفکری و همکاری دیگران به استقلال خویش هم اهمیت می دهد و آن را حفظ می کند .
3- پذیرش مسئولیت : یک انسان رشد یافته اجتماعی حتی اگر به آسانی بتواند از انجام کارها سر باز زند باز هم چنین کاری را نخواهد کرد چرا که می‌داند وقتی او شانه از زیر بار مسئولیت خالی کند دیگری باید به جای او انجام وظیفه کند. پذیرش مسئولیت باعث می‌شود که فرد در موقعیت بالاتر قرار بگیرد و وظایف سنگین‌تری را متعهد شود و با افزایش تجربه و کارایی، او را برای پذیرش مسئولیت در سطوح بالاتر آماده می کند .
4- آینده نگری : ویژگی دیگر انسان رشد یافته اجتماعی آینده نگری است او درک می‌کند که تصمیمات امروزش ممکن است بر زندگی فرداها و سالهای آینده‌اش تأثیر بگذارد.
5- میانه‌روی : یک مشخصه اصلی بلوغ اجتماعی است که لذت‌ها و حتی کار خود را متعادل نگه می‌دارد و اگر هم برای او ممکن باشد که بیشتر ساعات خود را صرف تفریح و لذت بردند بکند هرگز چنین کاری را نخواهد کرد او ساعات معینی را برای سرگرمی در نظر می‌گیرد به طوری که به وظایف اصلی خود لطمه نزند.
6- امیدواری و خوش بینی : انسانی که از نظر اجتماعی و عاطفی به بلوغ رسیده است، در مسائل اساسی زندگی موضع گیری می‌کند و در حرکت به سوی نیکروزی بشر، سهمی مثبت به عهده می گیرد. در مقابل رویدادهای غیر منتظره و حوادث ناراحت کننده، یک شخص رشد یافته خود را نمی‌بازد.
7- شوخی و بذله گویی : یک انسان رشد یافته با ضعفها و شکست‌هایش، با روحیه شاد و آسان‌گیر برخورد می‌کند. بیشتر موقعیتهای نامطبوع و ناراحت کننده زندگی را، با روح بذله گویی و شوخی پردازی، می‌توانند به موقعیتهای قابل تحمل تبدیل شوند. (آلیس وایتزمن، نظیری، 1379)
3- الگوی رشد و تکامل اجتماعی
رشد اجتماعی کودک چه از لحاظ رفتار اجتماعی و چه از لحاظ نوع معاشرتی که برای خود انتخاب می‌کند، جریان منظم و متوالی را طی می‌کند. هر کودکی باید در فرایند رشد و تکامل اجتماعی خود در سن معینی به مراحلی برسد که سایر کودکان در همان سن طی می‌کنند. مثلاً اطفال در یک سن از بیگانه خجالت می‌کشند در سن دیگر به معاشرت با اطفال میل شدید نشان می‌دهند و حال آنکه در مرحله دیگری از زندگی به آمیزش با کودکان ناهمجنس علاقه خاص دارند. (شعاری‌نژاد، 1370)
طفل دو ساله‌ای در عین حال که تنها به بازی می‌پردازد میل دارد از بازی‌ها و کردار اطفال دیگر تقلید کند. طفل دو و نیم ساله اطفال دیگر را نمی‌گذارد که به اسباب بازی‌های او دست بزنند و از دوستی و معاشرت با آنها خودداری می‌کند. ولی در سه سالگی کم‌کم به بازی‌های گروهی علاقمند می‌شود. در چهار سالگی رفته رفته تحت تأثیر گروه قرار می‌گیرد و این کیفیت به صورت آگاهی از عقاید دیگران و خودنمایی آشکار می‌شود. کودک خردسال در ابتدا فاقد احساسات اجتماعی است، سپس تا اندازه‌ای سازگاری اجتماعی نشان می‌دهد، در این مرحله کودک مقام خود را میان گروه تثبیت می‌کند و به بازی‌های دسته جمعی کم و بیش منظم می‌پردازد، در مرحله سوم از رشد اجتماعی روابط گروهی برقرار می‌کند و کودک از زندگی اجتماعی لذت می‌برد. در این هنگام کودکان گروه‌های مستقل تشکیل می‌دهند و نام گروه‌ها را شخصاً انتخاب می‌کنند و از دخالت و سرپرستی بزرگتران آزاد می‌شوند. در تمام طول دوره دوم کودکی، از 6 سالگی تا نزدیکی‌های بلوغ بر مراودات اجتماعی و تعداد اعضای گروه افزوده می‌شود. روابط اجتماعی طفل نخستین بار هنگامی آغاز می‌شود که او میان شخص و خود فرق بگذارد، اطفال نوزاد زندگی کاملاً فردی دارند و تا وقتی که نیازهای بدنی آنها به موقع ارضاء می‌شود، کوشش و میلی برای جلب توجه اطرافیان نشان می‌دهند و اعمالی که از آنها سر می‌زند، صرفاً نتیجه محرک‌های مادی است که از محیط بر آنها وارد می‌شود. طی دو ماه اول، طفل تنها در مقابل انگیزه‌های شدید واکنش نشان می‌دهد. مانند صداهای بلند، خواه انسان باشد یا صداهای دیگر و همچنین نور خیره کننده و محرک‌های لمسی شدید. طفل در ابتدا نمی‌تواند صدای انسان را از صداهای دیگر تشخیص دهد و بین دستی که او را لمس می‌کند و جسم دیگر که به بدنش برخورد می‌کند، فرق گذارد. شرایط واکنش او فقط شدت محرک است، ولی به سبب اهمیتی که انسان در زندگی او دارد به زودی تفاوت میان اجسام و انسان را یاد می‌گیرد. (شعاری‌نژاد، 1370)
از آغاز سه ماهگی که رفتار گروه دوستی در بچه دیده می‌شود به این معنا که در حضور دیگران خوشحال و ر تنهایی اندوهگین می‌نماید. نخستین پاسخ‌های اجتماعی نوزاد یا بچه به بزرگسالان متوجه است. زیرا که اولین تماس‌های اجتماعی طفل با ایشان است. در ابتدای پاسخ‌های اجتماعی مثبت تسلط دارند، در اواخر ماه دوم با شنیدن صدای انسان سر را به طرف صاحب صدا می‌گردانند تبسم و نوازش بزرگسالان را با تبسم پاسخ می‌دهند و از حضور ایشان اظهار خوشحالی می‌کنند. در حدود سه ماهگی وقتی کودک را طرف محبت قرار می‌دهند از گریه باز می‌ایستد و از دور شدن کسی که با او مأنوس است گریه می‌کند. که این خود وجود رابطه علاقه را به اشخاص می‌رساند، بیشتر اطفال در این سن مادران خویش را می‌شناسند طفل در چهار ماهگی با نگاه کسانی را که از او دور می‌شوند، دنبال می‌کند. به کسی که با او حرف می‌زند لبخند می‌زند و از توجه‌ای که به او می‌شود، خوشحال می‌گردد، و اگر با او بازی کنند، می‌خندد و توجه او به افراد جنبه ارادی دارد. پیش از آنکه او را از زمین بلند کنند، آغوش می‌گشاید و برای این کار خود را آماده می‌کند. در ماه پنجم و ششم در برابر چهره دوستانه و خشمگین پاسخ‌های متفاوت و مناسب نشان می‌دهد. در این هنگام اطفال برای جلب توجه نزدیکان یا سرگرم کردن آنها به حرکات مختلفی از قبیل جست و خیز شکلک درآوردن، دست تکان دادن متوسل می‌شوند. با آشنایان و دوستان بازی می‌کنند و در عین حال از مخالفت دیگران و مداخله ایشان در فعالیت‌های خود می‌رنجد. در همین وقت است که نخستین علائم ترس از بیگانه در او مشاهده می‌شود. (شعاری‌نژاد، 1370)
در حدود هفت،‌ هشت ماهگی با تکرار هجاهایی از آنچه شنیده، می‌کوشد تا سخن گفتن را تقلید کند و یا اعمالی را که از دیگران مشاهده کرده‌است، تکرار کند، بین ماه دهم و دوازدهم با تصویر خود که در آینه دارد، بازی می‌کند و آن را می‌بوشد. چنانکه گویی آن هم شخصی است که در برابر او ایستاده است. از دوازده ماهگی معنای امر و نهی و خواهش دیگران را می‌فهمد و ممکن است برخی از آنها را انجام دهد. در همین سن ترس او از بیگانه به وسیله گریه و فرار به خوبی نمایان می‌شود. از 15 ماهگی دلبستگی او به بزرگسالان افزایش می‌یابد و به تقلید از حرکات و بودن با آنان میل وافر پیدا می‌کند.
در دو سالگی بزرگتران خود را در برخی از امور روزانه یاری می‌کند و به این ترتیب، بچه‌ای که وجود او تماماً به کمک دیگران وابسته بود، بدون اینکه خود یارای کمترین کاری را داشته باشد، در مدتی کوتاه به فردی تبدیل می‌شود که زندگی اجتماعی پرفعالیت را می‌گذراند، و عضو گروهی است که خانواده خود را تشکیل می‌دهد. (شعاری‌نژاد، 1370)
طی سال‌های پیش از مدرسه یعنی از دو سالگی تا شش سالگی بچه‌ها به تدریج از صورت افراد غیر اجتماعی به افراد کاملاً اجتماعی در می‌آیند و از حال انفرادی به سوی حالت اجتماعی می‌گرایند. با دیگران همکاری می‌کنند و فعالیت‌های گروهی را می‌آموزند و در نتیجه برای زندگی اجتماعی دبستان آماده می‌شوند. میزان اختلاط کودک در این دوره با سایر کودکان در رشد و تکامل اجتماعی او تأثیر فراوان خواهند داشت. بازی بچه‌ها پیش از دو سالگی کاملاً جنبه انفرادی دارد، حتی اگر چند بچه در یک اتاق، اسباب‌بازی‌های مشابه داشته‌باشند. هر کس به تنهایی بازی می‌کند.
این بازی که متضمن رابطه‌ای بین بچه‌ها نیست، «بازی موازی» نامیده می‌شود. در بازی‌های موازی تنها ارتباط بچه‌ها با بچه‌های دیگر است که ایستاده و تماشایشان کنند. از آنها تقلید کنند یا اگر از بازیچه‌ای خوششان آمد، آن را تصاحب کنند.
از سن سه یا چهار سالگی به سبب کسب مهارتها در استعمال اسباب‌بازی‌ها تسلط بر اعضای بدن و قدرت سخن گویی بازی‌های گروهی افزایش می‌یابد بچه‌ها در این سن گذشته از اینکه به بازی‌های دسته جمعی می‌پردازند، در حین بازی هم سرگرم گفتگو می‌شوند و هم بازی‌ها را به میل خود انتخاب می‌کنند.
(شعاری‌نژاد، 1370)
هنگامی که کودک به مدرسه قدم نهاد و به بازیهای دسته جمعی علاقمند شد، عوامل تازه‌ای در انتخاب دوست بر عوامل گذشته افزوده می‌شود. برعکس نوجوانان و بزرگسالان ممکن است دوستان خود را از میان کسانی برگزینند که از نظر سکونت و کار با آنها فاصله دارد. در حالیکه کودکانت دوستان خود را از میان کودکانی انتخاب می‌کنند که با آنها در یک محل زندگی می‌کنند. کودک در انتخاب همنشین، کودکی را ترجیح می‌دهد که با او هم‌هیکل، همجنس، هم‌سن و هم‌سلیقه باشد. به تدریج که بزرگتر می‌شود، در انتخاب دوست به صفات شخصیتی بیشتر توجه دارد. شکل‌های رفتار اجتماعی در این سنین عبارت است از رفتار منفی، خشونت، نزاع، رقابت، رفتارهای جاه‌طلبانه، خودخواهی، تصویب و تأیید اجتماعی و همدردی. (شعاری‌نژاد، 1370)
مؤسسات و گروه‌های خارج از مدرسه از دوران طفولیت تا نوجوانی نقش عمده‌ای در اجتماعی کردن کودک بازی می‌کنند. مدرسه زمینه‌ای است برای رشد اجتماعی کودک، محل ارتباط بین همسالان است و با کودکان دیگر در گروه‌های اجتماعی دیگر شرکت می‌کنند و همچنان که کودکان از طفولیت به نوجوانی می‌رسند، نقش همسالان بیشتر می‌شود. هرقدر سنشان بیشتر می‌شود کنش‌های متقابلشان با یکدیگر پیچیده‌تر می‌ِود. همسالان از طریق فرایندهای تقویت، تنبیه سرمشق‌گیری و وهمانندسازی یکدیگر را اجتماعی می‌کنند و همسالان هستند که رفتار اجتماعی را تقویت و برای رفتارهای اجتماعی مختلف به عنوان سرمشق عمل می‌کنند. (یاسایی، 1376)
نظریه های مربوط به رشد اجتماعی
مسئله اجتماعی بودن انسان و اینکه آیا انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است یا اجتماعی زیستن را کسب می کند از دیر باز میان علما ، فلاسفه و اندیشمندان مطرح بوده است و منجر به ابراز دیدگاههای متفاوتی در این زمینه شده است . شاید قدیمی‌ترین نظریه در این مورد نظریه پیش ساخته نگری باشد که مربوط به قرن پنجم پیش از میلاد و قائل به ذاتی بودن گرایش به حیات به صورت اجتماعی است. دیدگاهی که عملاً در قرن پانزدهم میلادی و پس از بیست و یک قرن تسلط بر دیدگاه ما با تفکرات " جان لاک "1در خصوص محیط گرایی رو به افول نهاد. نقطه حرکت لاک در این مورد رد اصل عقاید ذاتی که از زمان افلاطون تا زمان دکارت دوام داشت و تاکید بر تجربه گرایی بود. این حرکت در اتحاد با نهضت فکری تحول گرایی به پرچمداری "ژان ژاک روسو" ¬¬¬2 نهایتاً در جا اندازی این مفهوم که اجتماعی شدن نیز بعنوان بخشی از وجود آدمی، اکتسابی است سهم عمده‌ای را برعهده گرفت. از سوی دیگر این جریان فکری در تعامل با تحولاتی که در زمینه‌های نظری زیست شناسی به سردمداری چارلز داروین صورت گرفت و آثاری که این دیدگاه تکاملی بر فلسفه، علوم انسانی و اجتماعی نهاد، منجر به تعمیق دیدگاههای نوین بشری در خصوص اکتسابی بودن جریان اجتماعی شدن بشر شد. (حاج بابایی، 1373 )
نظریه پردازان قرن بیستم اخلاق را وسیله ای برای رشد اجتماعی بحساب آورده اند .
مطابق نظر مک دوگال3 (1928) رشد اخلاقی از مسائل عمده و پر اهمیت تکامل اجتماعی است. در اینجا بطور اجمالی به برخی از نظریه‌های موجود راجع به رشد اجتماعی و پرورش مهارتهای اجتماعی اشاره می‌کنیم .
الف - رشد اجتماعی از نظر اسلام
انسان فطرتاً موجودی اجتماعی است. در اجتــــماع خانــواده بوجودآمده و در همانجا پرورش یافته در بزرگسالی از اجتماع کوچک خانواده بریده، خود عهده‌دار اجتماع دیگری می‌گردد از همه اینها گذشته

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت

دانلود مقاله چاپ یکی از اساسی‌ترین و مؤثرترین شیوه‌های نگهداری

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله چاپ یکی از اساسی‌ترین و مؤثرترین شیوه‌های نگهداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
در سراسر تاریخ افراد بشر همواره درپی بهبود توانایی خویش برای دریافت و جذب اطلاعات درباره محیط پیرامون خود و افزایش سرعت، وضوح و تنوع در انتقال مربوط به خود بوده‌اند . آنان کار برقراری ارتباط را با استفاده از اشارات سر ودست و علایم صوتی آغاز کردند. و برای انتقال پیام‌های خود به توسعه و تکمیل یک رشته ابزار غیر لفظی پرداختند : موسیقی ، رقص ، طبل ، آتش‌های نشانه ، نقاشی و دیگر نماد‌های ترسیمی مانند پیکتوگرام از این دسته‌اند. در پی پیکتوگرام ، ایدئوگرام که اهمیت ویژه‌ای داشت ، زیرا به بیان موضوعی یا اندیشه انتزاعی کمک می‌کرد. اما آنچه به نوع بشر در دنیای حیوانی ، یک موقعیت ممتاز بخشید تکامل زبان بود. که به ارتباط انسانی ، رسایی و دقت بخشید. تمام این ابزارهای ارتباط که هم زمان از آنها استفاده می‌شد، درفرآیند تشکل افراد به صورت جامعه و برای بقاء آنان ابزاری ضروری بود.
خط، دومین پیشرفت و دستاورد عمده بشری، به کلام ، دوام و بقاء و به جوامع استمرار بخشید. خط یا نوشتن ، که همانا استفاده از نشانه‌های نموداری برای توصیف منظم زبان گفتاری است، به نظر برخی صاحب نظران موثرترین رویداد در سراسر تاریخ فرهنگی و یکی از بزرگترین دستاوردها در تاریخ تمدن است . عصر پیش از تاریخ با اختراع خط پایان یافت و آدمی از تاریکی آن دوره به روشنی تاریخی پای نهاد و نوشته‌هایی برجا گذاشت و تصویر روشن یا روشنتری از خود و پیرامون خود به آیندگان نشان داد. خط ابزاری بود برای نگاه و حفظ داشتن هرگونه پیام و یا اطلاع در زمان حال و آینده و ابزرای برای از میان برداشتن موانع برسر انتقال ، حفظ و نگهداری دانسته‌های بشری و استمرار جامعه انسانی بود. سومین دستاورد بزرگ تاریخ بشری که تاریخ عصر ارتباطات نوین از آن آغار می‌شود ، اختراع چاپ بود فنی که در چین در قرن هشتم میلادی و در اروپا در قرن پانزدهم پدید آمد. سرانجام این امکان به وجود آمد که تعداد زیادی از نسخه‌های یک کتاب بدون توسل به جریان پر زحمت نسخه‌برداری دستی تهیه شود. و همچنین چاپ تا اندازه زیادی سرشت روتدها و رویدادهای تاریخی را نیز تغییر داد، زیرا دانش و اطلاعات تا آن زمان در اختیار افراد محدودی بود و اختراع چاپ این حصار را شکست. فراوان بودن کتاب ، میل به سوادآموزی را که تا قرن شانزدهم تقریباً بخش‌های گسترده‌ای از جوامع شهری در برخی از کشورها را در برگرفت برانگیخت.
اختراع ماشین چاپ ، مشکل دیرین آزادی اندیشه را پدید آورد . زیرا تغییرات به راحتی و بدون ابراز مقاومت از سوی پاسداران مذاهب و عقاید سیاسی رخ نمی‌داد ، درست آنگونه که سقراط بهای «فاسد کردن» جوانان را با زندگی خود پرداخت. و یک سانسور سنتی توسط پاسداران مذهب به کتابها و مطبوعات غیر ادواری اعمال می‌شد.
همینطور نیز این چشم‌انداز که «اندیشهؤهای خطرناک» بتواند به نحوی گسترده در سراسر کتابهای چاپی جریان یابد موجب اقداماتی پیشگیرانه شد. چاپخانه‌ها تنها با داشتن پروانه کار اجازه فعالیت داشتند و پیاپی کارشان توقیف می‌شد یا اینکه واقعاً از میان می‌رفتند.
در قرن هفدهم به دنبال کتاب ، جزوه و سپس روزنامه‌ها پدید آمد با اختراع و رواج چاپ ، تولید کتاب و انتشار روزنامه‌های جهان شاهد پدیده‌ای بود که از آن به عنوان انفجار اطلاعاتی یاد می‌کنند. پدیده‌ای که به کمک تکنولوژی حرکت سیل آسایی داشته می‌باشد. چاپ از زمان رواج عمومی آن در قرن شانزدهم در اروپا تا سالهای اخیر که سده بیستم به پایان رسیده است. به مدت چند قرن تنها ابزار موثر و کارآمد نشر بود، اما اکنون این حکومت بلامنازع و انحصاری بی‌رقیب چاپ درهم شکسته است و راه‌ها و ابزارهای دیگری به سدت آورده و عرصه‌های فعالیت آن دگرگون شده است.
فناوریهای جهان امروز، چاپ را به عرصه تازه‌ای کشانده که با گذشته متفاوت است چاپ و نشر هم اکنون دستخوش تحولاتی است که رهاوردهای نظام اطلاعاتی و ارتباطی ، دم به دم بر شتاب آن می‌افزاید. به طوری که هم اکنون از دو مفهوم نشر چاپی و نشر غیرچاپی سخن به میان می‌آید . تحولات اطلاعاتی و ارتباطی شرایطی ایجاد کرده است که می‌توان اثر منتشر کرد، اما از چاپ استفاده نکرد. در این تحقیق برآنیم که بیشتر به جنبه‌ی نشر چاپی و تحولاتی که از آغاز تاکنون با آن مواجه بوده بپردازیم.

 

اهمیت تحقیق:
چاپ یکی از اساسی‌ترین و مؤثرترین شیوه‌های نگهداری، انتقال و اشاعه اطلاعات در سراسر تاریخ بشر است. چاپ موجب شد ذهنیت بشر به نوشتار و به نقش تبدیل شود و به صورت کثیر به دیگران انتقال یابد، در واقع چاپ یک نیاز ضروری برای بشر بود تا بتواند اندیشه‌های خود را نگهداری و انتقال دهد. اهمیت و ضرورت این تحقیق از همین نیاز ضروری بشر ناشی می‌گردد. چرا که تحقیق در روند گسترش صنعت چاپ در جوامع انسانی ما را به این موضوع می‌کشاند که یک جامعه در چه سطحی از رشد فرهنگی قرار دارد.
رشد و توسعه پدیده‌ای است همه جانبه، رشد علمی و فرهنگی بدون رشد فکری و معنوی تحقق نیافته است و از شاخص‌های اصلی و عمدة رشد فکری و معنوی ، انتشار کتاب است.
یکی از عواملی که باعث عدم توسعه یافتگی کشورهای جهان سوم می‌باشد فقر فرهنگی مردمان این کشورهاست. در کشورهای جهان سوم ، رشد فرهنگی به حدی نیست که بتواند پشتوانه قابل اتکایی برای فعالیت‌های علمی ، فنی ، صنعتی و دیگر باشد. کتاب ، جزوه و مطبوعات که ستون اصلی این پشتوانه است به اندازة لازم تولید و منتشر نمی‌شود و به اندازة کافی خوانده نمی‌شود.
پس چاپ و نشر نه تنها شیوه‌ای برای نگهداری ، انتقال و اشاعه اطلاعات است، بلکه نقش ویژه‌ای در توسعه یافتگی کشورها ایفا می‌کند.
از سوی دیگر، کتاب ، مجله ، روزنامه و آنچه که به وسیله چاپ انتشار پیدا می‌کند ، یک وسیله ارتباطی محسوب می‌شود و به صورت نوشته‌های چاپ شده روی کاغذ راه خود را طی می‌کند و به مخاطب منتقل می‌شود. و به این جهت در قلمروی مطالعات مربوط به ارتباطات قرار می‌گیرد.

 

تعریف
«چاپ» واژه‌ای است که احتمالاً از chapana (چاپانا) واژه هندی گرفته شده است. در هند، به چاپ کردن «چهاپه» و به چابگر «چهاپه گر» می‌گویند. این واژه‌ها در روزنامه‌های فارسی هند به کار گرفته شده است.
عده‌ای معتقدند که چاپ از «چاو» مغولی گرفته شده و چاو نوعی پول در عصر ایلخانیان بوده است. اما به نظر می‌رسد صاحبنظران بیشتر به پذیرفتن اشتیاق از ریشة هندی تمایل دارند تا مغولی.
واژه عربی «طبع» و مشتقال آن نیز ، البته اکنون کمتر، در زبان فارسی به کار گرفته است اما برخی ترکیبات مانند «حق طبع» یا «تصحیح مطبعه‌ای» هنوز در زبان فارسی کاربرد دارد. واژه دیگری که برای چاپ به کار می‌رفته ، «باسمه» است . و اصطلاح «باسمه کاری» ، در عصر مغولان در ایران رایج بود و به عمل و وسیلة انتقال نقش و طرح روی پارچه و موارد دیگر گفته می‌شود . بعدها در عصر صفویه ، باسمه تغییر معنا داد و تقریباً همان معنایی را پیدا کرد. که امرز کلمة چاپ در زبان فراسی دارد.
چاپ چیست؟
چاپ عبارت است از فن ، صنعت و گاه نیز هنر نقش کردن کلمات و تصاویر بر کاغذ، پارچه ، پلاستیک ، فلز ، شیشه و نظایر آنها. چاپ اکنون فرایندی است که برای انتقال نقش و تصاویر با سرعت بالا و حجم زیاد به کار می‌رود، مانند چاپ کتاب ، روزنامه ، مجله ، تمبر ، اعلامیه ، پوسترها و اخیراً مدارهای چاپی می‌باشد.

فصل دوم( مطالعات نظری )

بخش اول
از نخستین انقلاب فرهنگی تا انقلاب اطلاعاتی و ارتباطی
نخستین انقلاب فرهنگی با اختراع خط آغاز شد. خط یا نوشتن، که همانا استفاده از نشانه‌های نموداری برای توصیف منظم زبان گفتاری است، به نظر برخی از صاحبنظران، هوشمندانه‌ترین و مؤثرترین رویداد در سراسر تاریخ فرهنگی و یکی از بزرگترین دستاوردها در تاریخ تمدن است. عصر پیش از تاریخ یا اختراع خط پایان یافت. آدمی از تاریکی آن دوره به عهد روشن تاریخی پای نهاد و نوشته‌هایی بر جای گذاشت و تصویر روشن یا روشنتری از خود و پیرامون خود به آیندگان نشان داد.
خط، تدبیر و ابزاری است برای نگاه داشتن و انتقال هرگونه پیام یا اطلاع در زمان حال و آینده. نیاز بشر به برقراری ارتباط، پیش از خط نیز به قوت خود باقی بود، اما این نیاز را حافظه و ارتباط شفاهی برآورده می‌ساخت. در موارد بسیار، وظیفة یادسپاری، یادداری، یادآوری و انتقال به دیگران و آیندگان به گروه خاصی از مردم سپرده می‌شد که حافظه‌های نیرومندی داشتند و در حفظ و نگهداری امین بودند؛ برای مثال در صدر اسلام و پیش از کتابت قرآن کریم، عد‌ه‌ای به نام «حْفّاظ» که از یاران و نزدیکان پیامبر اسلام (ص) بودند، سوره‌ها و آیات را به یاد می‌سپردند. ولی انتقال شفاهی محدودیتهایی دارد، از جمله:
- بدون تماس حضوری ممکن نیست؛
- نیازمند زمانی است که متناسب انتقال باشد؛
- محدودیّت مکانی دارد؛
- بسیاری چیزها، مانند شکل ، تصویر، نقشه، طرح و هر آنچه جنبة بصری و تصویری دارد، از این طریق قابل انتقال نیست؛
- میزان و حجم انتقال از این راه بسیار محدود است.
اما انتقال کتبی مشکلات انتقال شفاهی را ندارد، زیرا:
- به زمان محدود نیست؛
- به مکان مقیّد نیست؛
- محدودیّت حجم و میزان ندارد؛
- محدودیّت یادگیری ندارد؛
- محدودیّت انتقال آن بمراتب کمتر از انتقال شفاهی است.

 

از عصر خط تا عصر چاپ
خط، ابتکار و تدبیری بود برای غلبه بر این محدودیتها و از میان برداشتن مانعهای سر راه انتقال. در طول تاریخ و در جامعه‌های مختلف، از مواد گوناگونی برای نوشتن استفاده شد، مانند سنگ ، چوب، استخوان، نی، برگ و پوست درختان، پوست جانوران، عاج فیل، پارچه، لوحه‌های گلی، صفحه‌های موم اندود و سرانجام کاغذ. هر کدام از اینها امکانات کاربردها و محدودیّتهای خود را دارد، اما هیچ‌کدام نتوانسته است جای کاغذ، این وسیلة کارآمد و آسان را بگیرد.
نخستین پیشینه‌های خط از راه کاوشهای باستانشناسی در بین‌النهرین و مصر به دست آمده است. قدمت این پیشینه‌ها به هزارة چهارم قبل از میلاد می‌رسد. سومریان نخستین قومی بودند که از خط در زمینه‌های مختلف تمدن خود سود بردند و پیشینة بسیاری از فعالیتها، از جمله معاملات و معاهدات بازرگانی خود را بر لوحه‌های گلی ثبت کردند. بابلیان، آشوریان و هیتیان نیز روی لوحه‌های گلی می‌نوشتند و آنها را با گرمای خورشید یا حرارت تنور می‌پختند، سخت می‌کردند و به آنها عمر طولانی‌تر می‌بخشیدند. مصریان پاپیروس را اختراع کردند و روی طومارهای پاپیروس نوشتند. نوشته‌های مصریان باستان به کتابهای امروزین بیشتر شباهت دارد تا به لوحه‌های گلین همسایگان همروزگارشان. چینیان باستان نخست روی باریکه‌های چوب و خیزران می‌نوشتند، اما بعدها کاغذ را اختراع کردند و روی آن نوشتند. یونانیان، طومارهای پاپیروس را از مصریان اقتباس، و رومیان شیوه و مادة نوشتن را از یونانیان اخذ و بعدها نیز خود از مادة دیگری استفاده کردند. ایرانیان باستان بر کتیبه‌های سنگی و لوحه‌های گلین می‌نوشتند. در عصر ساسانیان استفاده از اوراق کاغذ، تقریباً به شکل امروزی، آغاز شد. در عصر تمدن اسلامی، نوشتن، استفاده از کاغذ و تدوین کتاب به اندازه‌ای وسعت گرفت که در تاریخ تمدن و فرهنگ بشر بی‌سابقه بود. بعضی از کتابهایی که در این تمدن نوشته شده است با کتابهای امروزین تفاوت چندانی ندارد، و حتی برخی از آنها از نظر نفاست و ظرافت هنری بی‌مانند است. در سده‌های میانه و تا عصر چاپ در اروپا، حتی تا مدنهای مدید پس از این عصر، نوشتن بر پوست و کاغذ در آن قاره تداول داشت.
با رشد و پیشرفت فرهنگ و تمدن، کتاب بتدریج پدید آمد و به بهترین رسانه برای مجموعه‌های کامل و جامع اطلاعات در هر حوزه‌ای تبدیل شد. کتاب، ابزار مؤثر انتقال فکر، فرهنگ و دانش، و نیز دستاورد میراثهای گذشتگان برای سپردن به آیندگان در آن جمع شد. کتاب، محمل نشر اندیشه قرار گرفت، اما با این وصف، امان تکثیر و اشاعة آن محدود بود. کتاب را باید کاتبان و نسّاخان می‌نوشتند، و چون در روز بیش از چند صفحه نمی‌شد نوشت، و نور شمع و چراغ در شب نیز برای نوشتن کافی نبود، هفته‌ها و گاه ماهها طول می‌کشید تا از کتابی نسخه‌ای یا نسخه‌های دیگری تهیه می‌کردند. تکثیر کتاب بسیار محدود، وقت‌گیر و گران بود، و همین محدودیتها مانع از آن می‌شد که همة افراد جامعه به کتاب دسترسی داشته باشند. شاهان، امیران، اشراف و صاحبان قدرت و ثروت می‌توانستند کتاب بخرند و در تملک خود نگاه دارند. در حقیقت دستیابی به کتاب و استفاده از آن، یا به عبارت دیگر، بهره‌مندی از دانش و اطلاع، با پایگاه فرد در سلسله مراتب اجتماعی معمولاً ارتباط مستقیم داشت؛ از این رو کتاب فقط در اختیار عده‌ای اندک و جمعی معدود قرار می‌گرفت. اگر در جامعه‌ای نهادهایی نبود که دسترسی همة افراد یا بخشنهایی از جامعه را به کتاب میسّر سازد، اگر نظام اجتماعی از طبقات نفوذناپذیر تشکیل می‌شد، اگر کتاب در سنت جامعه جایگاهی والا نداشت، و سرانجام اگر امکانات محدود بود، نه تنها فرهنگ عمومی روی به تنزل می‌نهاد، چه بسا که اشتیاقهای فردی برای فراگیری به هیچ جایی نمی‌رسید. تحوّل بنیادی و زیر و زبرساز در تاریخ فرهنگی بشر زمانی بروی داد که دانش و اطلاعات از انحصار عده‌ای اندک خارج شد و در اختیار همة افراد جامعه و سراسر جامعة بشریت قرار گرفت.

 

از عصر چاپ تا عصر اطلاعات و ارتباطات
در تاریخ فرهنگی بشر، از ابتدا تاکنون، شاید پس از اختراع خط هیچ رویدادی به اهمیت اختراع چاپ نباشد. این اختراع همچون ضربه‌ای بود که در انبار نهانی را گشود و گنجینه‌های احتکار شده و پنهانی آن را در اختیار و در دسترس علاقه‌مندان و همگان گذاشت. چاپ، فروریختن دیوارهای انحصار دانش و شکستن زندان اطلاعات بود. به قول مارتین لوتر، رهبر اصلاحگر کلیسای مسیحی، چاپ رهایی دوم نوع بشر بود، رهایی از جهل (ولادیمیرف، لئون 1350، ص 13) .
چاپ تا اندازة زیادی سرشت روندها و رویدادهای تاریخی را نیز تغییر داد، زیرا دانش و اطلاعای که تا آن زمان در ملکیت قشر محدودی از جامعه بود، روی کاغذ جمع و ثبت شد و در برابر دیدگان علاقه‌مندان قرار گرفت. چاپ این امکان را فراهم آورد که اندیشه‌ها با سرعت و به سهولت به میان همة آحاد مردم برده شود. همین تأثیر زیر و زبرساز بود که موجب شد اصطلاح «انقلاب دوم فرهنگی» تاریخ بشر را برای اختراع چاپ به کار ببرند.
پایان سده‌های میانه و آغاز دورة جدید در تاریخ اروپا با تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تازه‌ای همزمان شد. ظهور طبقة متوسط، شکوفا شدن اقتصاد و افزایش نسبی درآمد مردم در اروپا، جماعتی را فعال و وارد صحنة جامعه کرد که پیش از آن در متن رویدادها و تاریخ حضور نداشتند. مردم عادی به میدان آمدند و در ادارة امور کشور با اشرافزادگان انحصارطلب و حلقة بستة نجبا و اعیان شریک شدند. انحصار آموزش نیز شکسته شد و اعضای همة طبقات امکان خواندن و نوشتن یافتند. شمار دانشگاهها و دانشگاهیان بسیار شد، و همة اینها برکتاب و کتابخوانی تأثیر گذاشت.
در اروپا تا حدود سدة پانزدهم دسترسی به کتاب بسیار دشوار و نسخه‌های خطی بسیار گرانقیمت بود. در صومعه‌های مسیحی و دیگر مراکز آموزشی که باید کتابخانه می‌داشتند و به کتاب مراجعه می‌کردند، کتابها را در گنجه‌های مخصوص و در بسته و مقفّل نگاه می‌داشتند، یا عطف کتابها را با زنجیر به میزها می‌بستند. نوشته‌اند که قیمت کتاب آنقدر گران بود که یک جلد کتاب مقدس خطی یا کتاب ادعیه را، که مورد حاجت مسیحیان بود، با یک ملک معاوضه می‌کردند. طبقة متوسط تا حدود سدة پانزدهم به سطحی نرسیده بود که بتواند مالک کتاب باشد، اما سه واقعة فرهنگی ، یا ماهیتاً فرهنگی، در اروپا روی داد و سب شد که طبقة متوسط به کتاب دسترسی پیدا کند. این سه پیشرفت عبارت بود از:
1. نوشته شدن بعضی کتابها به زبانهای ملی و بومی بر اثر وقوع جنبشهای سیاسی، فکری، مذهبی؛
2. فراوان شدن، و در نتیجه ارزان شدن کاغذ، و مآلاً پایین آمدن قیمت کتاب؛
3. اختراع چاپ، عرضة انواع کتابهای چاپی به جامعه.
با اختراع و رواج چاپ، تولید کتاب در اروپا و نیز تولید جهانی کتاب با آهنگی که در تخیّل نمی‌گنجید، سده به سده افزایش یافت. حدود 1500 م. شمار کتابهایی که در اروپا به چاپ رسیده بود، تخمیناً به 30 هزار عنوان می‌رسید، و این رقم یک قرن بعد به 250 هزار عنوان بالغ شد، و سه قرن بعد در سدة نوزدهم از 7 میلیون عنوان فراتر رفت. بنا به برآوردها و پیش‌بینی‌های محتاطانه، در پایان سدة بیستم به حدود 25 میلیون عنوان خواهد رسید(ولادیمیرف، لئون، 1350، ص 13). این رقم یکی از مصداقهای بارز انفجار اطلاعاتی است، پدیده‌ای که اکنون می‌کوشند به کمک دستاوردهای الکترونیک، نظامها و تجهیزات رایانه‌ای و شیوه‌های اطلاع‌رسانی، حرکت سیل‌آسا، بارش تگرگ‌وار و فروغلتیدن بهمن‌گون آن را مهار کنند.
اختراع خط و چاپ، ایجاد دو شیوه و دو نظام دگرگونساز در انباشتن، انتقال و بازیافتن اطلاعات است. اختراع خط، سنت شفاهی را به سنت کتبی تغییر داد. بار سنگینی را از حافظه و تواناییهای ذهنی بشر برداشت و اینها را آزاد ساخت تا به گونة بهتری در خدمت هدفهای بهتر و خلاقتر به کار گرفته شوند. با اختراع چاپ، سنت کتبی تقویت و بر دامنه، ابعاد، سرعت و امکانات آن افزوده شد و فرهنگ نوشتاری پدید آمد و قوام و استحکام یافت. چاپ و نشر، که بهترین وسیله برای اشاعة فکر و اندیشه و احساس و مناسبترین ابزار برای ارتقای فرهنگی، اعتلای علمی، و تعالی فکری قرار گرفت، به یکی از بنیادی‌ترین فعالیتها و نهادهای جامعه تبدیل شد. بویژه انتشار روزنامه‌ها، مجله‌ها و سایر نشریات ادواری و غیرادواری، خطوط اصلی رخسار ارتباطی جامعه را تغییر داد.
از شروع به کار دستگاه چاپ در نیمة سدة پانزدهم تا انتشار نخستین روزنامه در دنیای غرب حدود نیمة سدة هفدهم، بیش از دو سده نگذشت. از همین سده انتشار مجلات علمی و از سدة پس از آن، انتشار مجلات دیگر آغاز شد و کتاب (نشریة غیرادواری) در کنار نشریان ادواری، تا مدتهای مدید مهمترین ابزار ارتباط فرهنگی بشربود. البته این نکته را باید در نظر داشت که در میان نشریات غیرادواری هیچ ابزاری با کتاب برابری نمی‌کند، چه از لحاظ پیشینه، چه از نظر کاربرد و قدمت و چه از حیث دامنه و وسعت. با این حال، همة این مواد با هم و در کنار هم میراث فرهنگی جوامع بشری را تشکیل می‌دادند و گذشته را به حال و حال را به اینده پیوند می‌دادند. بی‌دلیل نبود که در روزگار پیشین، هرگاه انسانها می‌خواستند عناد خود را نسبت به قومی به شدیدترین و سنگدلانه‌ترین وجه نشان دهند، آثار کتبی آن قوم را می‌سوزاندند، یا در آب می‌انداختند، یا با آب می‌شستند. آثار کتبی که از میان می‌رفت، ارتباط فرهنگی افراد آن قوم در زمان حال سست، گسیخته و بی‌بنیاد می‌شد؛ پیوند کتبی با اینده می‌گسست و انتقال با مانع جدّی رو به رو می‌گردید. گویی که از منسوج درهم بافتة فرهنگی، تارها را بشکند. اقوامی که سنت کتبی نداشتند، یا سنت کتبی خود را از دست می‌دادند، برای حفظ و بقای موجودیّت خود و نگاه داشتن میراثهای مشترک و جمعی، ناگزیر دست به تلاشهای دیگری می‌زدند. تلاشهایی که چه بسا به هیچ روی نمی‌توانست جای چند اثر مکتوب را بگیرد. تصور کنید که شاهنامة فردوسی، برای مثال، نسخه‌هایش در حملة مغول از بین رفته بود، یا مثنوی مولانا و دیوان سعدی و حافظ، مانند بسیاری از آثاری که در حمله‌ها و غارتها و آتش‌سوزیها نابود شد، خدای ناکرده به دست ما نرسیده بود. براستی فرهنگ ایرانی بدون شاهنامه، بدون مثنوی و بدون شعرهای س عدی و حافظ، یا بدون آثار رازی، بوعلی، بیرونی، خواجه نصیر، ملاصدرا، و بسیاری دیگر چگونه فرهنگی می‌بود؟ جامعة فرهنگ ایرانی را مبنا و ملاک قرار ندهید؛ جامعه‌ای را در نظر بگیرید که بنیان فرهنگی و قومی آنان بر یک یا چند اثر بیش نیست، و شمار چنین جوامعی زیاد است. براستی اگر این آثار، که به منزلة ستون اصلی موجودیت و وحدت و هویت فرهنگی آنهاست، از میان رفته بود، چه اتفاقی می‌افتاد؟
سنت کتبی، اطلاعات را از ذهن منفک و مستقل کرد و بدان موجودیّت انضمامی و عینی بخشید، گویی که وجود ذهنی به وجودی عینی مبدل شده باشد. تا پیش از اختراع چاپ، همین موجودهای ذهنی به تعداد نسخه‌های معدود دستنوشت محدود بود، و طبعاً هر قدر که نسخه‌ها اندکتر بود، خطری که موجودیّت آنها را تهدید می‌کرد، بیشتر بود. چاپ، امکان تکثیر را فراهم ساخت، آن محدودیّت را از میان برداشت، و تهدیدی را که متوجه آثار بود برطرف ساخت. چاپ و نشر، پیوند درونی میان اقوام را برقرار و مستحکم ساخت، و بین جوامع بشری ارتباط ایجاد کرد. فرهنگها، دانشها و ذهنیتها جامعه به جامعه، نسل به نسل، کشور به کشور و قاره به قاره انتقال یافت، و پدیدة تازه‌ای به نام ارتباط جهانی به وجود آمد که در تاریخ بشر بی‌سابقه بود. نویسندگان بزرگ، محققان، صاحبان فکر و اندیشه و همة کسانی که در مقیاس بین‌المللی و جهانی، سخنی برای نوشتن و پیامی برای خواندن داشتند، جهانی اندیشیدند و جهانی نوشتند. چاپ، دنیای فکری بسته، پراکنده و بی‌اطلاع از یکدیگر و جوامع جدا افتاده را به جهانی باز، گشوده و پیوسته به هم تبدیل کرد. چاپ، خطر گسست میان گذشته و آینده و خلأ میان جوامع موجود را از میان برداشت. انتشار کتابهای چاپی، روزنامه‌ها، مجلات و سایر نشریات، ارتباطات بشری را به مرحلة تازه‌ای وارد کرد که به هیچ روی با گذشته قیاس‌پذیر نبود. در چند سدة اخیر، همة جنبشهای فکری، علمی، فرهنگی، عقیدتی، سیاسی و غیره، به گونه‌ای و به درجات مختلف تحت تأثیر چاپ و نشر و امکانات و تسهیلات آن است. چاپ و نشر است که به فرهنگ بشری، چه در کلیّت آن و چه در اجزاء، شکل داده است.
از سدة نوزدهم به این سو، آهنگ انتشار مطالب چاپی، به سبب تحوّلاتی که در چندین عرصه رخ داد، در فنّاوریهای چاپ و نشر، نیاز اجتماعی، علم و فن و فرهنگ و جز آن، شتاب چشمگیری گرفت. در سدة بیستم، بویژه پس از دو جنگ جهانی، این آهنگ شتابانتر شد، تا بدانجا که حجم و میزان مواد و مطالب چاپ و منتشر شده به حدی رسید که از خطر جدی انفجار اطلاعاتی سخن به میان آمد. از سوی دیگر، تقریباً از اواخر سدة نوزدهم، رسانه‌های دیگری به صحنة ارتباطات آمدند که مستقیم و غیرمستقیم با چاپ و نشر در تأثیر و تأثر بودند و با آنها ارتباط داشتند. این رسانه‌ها از پی هم و تقریباً بسرعت به میدان آمدند. از اختراع دستگاه چاپ تا نخستین دستگاه فیلمبرداری و نمایش فیلم‌سینمایی، نزدیک به 450 سل طول کشید؛ اما سینما، رادیو، تلویزیون، رایانه، ویدئو و ماهواره، پی در پی و حدود صدسال دنیای ارتباطی را بکلی زیر و زبر کردند. هر چه از گذشته به حال نزدیکتر می‌شویم، فاصلة زمانی میان پیدایش و رواج رسانه‌ها، و نیز فاصلة میان کشف نظری و کاربرد علمی و عمومی آنها، کمتر و کمتر می‌شود. این سیر با آهنگی فزاینده‌تر ادامه دارد. دستاوردهای بیشتر بر شمار رسانه‌ها و انواع کاربردهای آنها می‌افزاید. رایانه نیز بسرعت و در همة شئون رواج می‌یابد و همة اینها بر چاپ و نشر تأثیر می‌گذارد. چاپ و نشر اکنون با وضعیت کاملاً تازه‌ای روبه‌رو شده است، به گونه‌ای که تحوّل فنّاوریها بر سرنوشت آن بسرعت تأثیر می‌گذارد.
آیا کتاب از بین می‌رود؟ آیا رسانه‌های نورسیده با جاذبه‌ها و امکانات و سهولت‌هایشان، جایی باقی می‌گذارند؟ آیا چاپ کاربرد گذشته خود را دارد؟ این پرسشها و پرسشهای دیگری از این دست، ذهن بسیاری از مردم را، چه از میان دانشمندان و متخصصان و صاحبنظران و چه از میان علاقه‌مندان و خوانندگان ساده و افراد غیرمتخصص، به خود مشغول داشته است. روزنامه‌ها و رسانه‌های همگانی دیگر نیز از جنجال و غوغا در این باب ابا ندارند. جنجالها و غوغاها اگر چه گاه هوشیاری انگیز و محرک حساسیتهاست، و به سهم خود می‌تواند به شناختن و دریافتن پدیده‌ها کمک کند، گاه نیز حاجب واقعیت می‌شود و ذهن را از رسیدن به حقیقت دور می‌کند. کتاب و چاپ نشریات با خطر نابودی روبه‌رو نیست. به نظر نمی‌رسد هیچ رسانة دیگری بتواند جای خاص و نقش خاصی را که کتاب دارد بگیرد. آسانی استفاده از کتاب، محدود و مقید نبودن آن به زمان و مکان، آزادی و امکان انتخابی که خواننده نسبت به کتاب، متن، مندرجات و بخشهای مختلف آن دارد، دوام و پایداری، قابلیت حمل و نقل، انس و الفت روحی که خوانندگان علاقه‌مند با روح و محتوای کتاب و نیز با جسم و کالبد آن حس می‌کنند و ویژگیهای دیگر، از جمله عوامل مؤثر و بسیار پایداری است که مطمئناً تا آیندة پیش‌بینی‌پذیر، کتاب و کاربرد آن را حفظ خواهد کرد؛ اما آنچه مسلم است، رسانه‌ها و فنّاوریهای جهان امروز، چاپ را به عرصة تازه‌ای کشانده که با گذشته تفاوت دارد. بویژه آنجا که رابطة میان چاپ و نشر با اطلاع‌رسانی به میان می‌آید و پیوندهای دقیق بین چاپ و نشر و اطلاعات زیر ذره‌بین بررسیهای تخصصی قرار می‌گیرد، این ضرورت احساس می‌شود که چاپ و نشر از دیدگاه دیگری بررسی شود؛ دیدگاهی که مطمئناً با دیدگاههای گذشته متفاوت خوادهد بود. ضرورت دارد که نظام آموزشی و پژوهشی ما نسل جدید را با مسائل تازه‌ای که در این زمینه پیش‌روست آشناتر کند. ما به عصری پای نهاده‌ایم که اطلاعات و انتقال آن معنای دیگری یافته است؛ نه تنها تغییر معنا، که دگرسانی در سرشت اطلاعات و دگرگونی در شیوه‌های اطلاع‌رسانی، چاپ و نشر را به مدار و سپهر دیگری کشانده است. چاپ و نشر هم‌اکنون دستخوش تحولاتی است که رهاوردهای نظام اطلاعاتی و ارتباطی، دم به دم بر شتاب آن می‌افزاید.
بر فرض که کاغذ از میان برود یا دامنة کاربرد آن بسیار محدود شود، باز هم مفهوم کتاب به قوت خود باقی است؛ گو اینکه تغییر ابزارهای نوشتن طی تاریخ، مفهوم کتاب را از بین نبرد. نکتة مهم درباره تحوّلات مربوط به بحث‌ ما این است که در پنج قرن گذشته، نشر کتاب همیشه با چاپ مفهوم نشر با مفهوم چاپ در هم پیوسته بود، به حدی که گاه چاپ را به معنای نشر به کار می‌بردند؛ اما اکنون از دو مفهوم نشر چاپی و نشر غیرچاپی سخن به میان می‌آید. تحوّلات اطلاعاتی و ارتباطی شرایطی ایجاد کرده است که می‌توان اثر منتشر کرد، اما از چاپ استفاده نکرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   221 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چاپ یکی از اساسی‌ترین و مؤثرترین شیوه‌های نگهداری

مدیریت:بررسی شیوه‌های کارآمد مدیریت نیروی انسانی

اختصاصی از نیک فایل مدیریت:بررسی شیوه‌های کارآمد مدیریت نیروی انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مدیریت:بررسی شیوه‌های کارآمد مدیریت نیروی انسانی


مدیریت:بررسی شیوه‌های کارآمد مدیریت نیروی انسانی

مولف: در طول زندگی با مدیران قوی و مدیران ضعیف زیادی برخورد کرده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که تنها 20 درصد از مدیران به 80 درصد از نتایج دست می‌یابند. این بدان معناست که 80 درصد مدیران تنها 20 درصد از نتایج را به دست می آورند. هدفم از نگارش این کتاب، ارائه فنون، ابزارها، شیوه ها و نکاتی به شما برای پیوستن به جمع آن 20 درصد برتر است. اگر در حال حاضر در جمع این 20 درصد بالایی هستید خواهید آموخت که چگونه به جمع 5 درصد برتر مدیران و پس از آن به جمع یک درصد بسیار موفق بپیوندید


دانلود با لینک مستقیم


مدیریت:بررسی شیوه‌های کارآمد مدیریت نیروی انسانی

دانلود پایان نامه بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان

اختصاصی از نیک فایل دانلود پایان نامه بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان


دانلود پایان نامه بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی با فرمت ورد word

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد تهران مرکزی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی

رشته روان شناسی گرایش کودکان استثنائی

موضوع :

بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان

استاد راهنما :

سرکار خانم دکتر افسانه پازند

نگارش :

سعید اسدیان

مقدمه :

خانواده پایه و اساس اجتماع وسلول سازنده‌ی زندگی و حیات بشری است و در وسیع‌ترین مفهوم کلمه ، خاستگاه اصلی اعضای خویش و پناهگاه آن است . پناهگاهی که نخستین تجربه‌ی انسان برای « اجتماعی زیستن » در آن صورت می گیرد . از خانواده است که فرد بر می‌خیزد و به خانواده است که فرد روی می آورد ، تا در آنجا با گروهی که با یکدیگر پیوندی نزدیک و صمیمی دارد آرام گیرد .

خانواده از مهم‌ترین و کهن‌ترین واحدهای اجتماعی است که بر نهادی به نام ازدواج بنا نهاده شده است . ( جامعه شناسی مفاهیم کلیدی ، قنادان ، مطیع ، 1383)

شیوه‌های تربیتی ،کنترل و اداره‌ی کودکان توسط والدین ، بدون شک یکی از مهمترین عوامل به وجود آمدن مشکلات رفتاری کودکان است . اغلب والدین اطلاعات و آشنایی کافی در زمینه‌ی شیوه‌ی برخورد و تربیت فرزندان خود را ندارند و این امر هم به علت فقر فرهنگی و تربیتی والدین ، سرپرستی ناقص یکی از والدین ، نابسامانی‌های خانوادگی یا دعوا و جدایی والدین است .

کودکان در جریان اجتماعی شدن مهر و صحبت ، فداکاری و گذشت ، خشم و نفرت ، حسادت و شک و کینه‌توزی را در کنار والدین و خواهران و برادران خود تجربه می‌کنند . خانواده آن قدر به هم وابسته‌اند که هر نوع مشکل یا مساله یک عضو خانواده به طور مستقیم بر زندگی سایر اعضاء تاثیر می‌گذارد .

روان شناسان سالهاست با ابداع روش‌های ویژه کوشیده‌اند تاثیر خانواده را بر چگونگی رشد شخصیت روشن کنند .( احدی ، جمهوری ، 1380)

در ابتدا ، نوزاد ،‌موجودی است ناتوان متکی به دیگران و این والدین هستند که باید نیازها و احتیاجات جسمی و روانی او را تأمین کنند . اما با رشد و نمو جسمی ،ذهنی و روانی کودک آرام آرام روند دلبستگی و وابستگی خود را تغییر می‌دهد و به جای دیگران فقط به خودش متکی می شود . ( سیف نراقی ، نادری ، 1380)

 طرح مسأله :

زندگی برای انسان از راه تعامل و ارتباط ممکن می شود و اصلی‌ترین منبع ارتباط والدین هستند خانواده بیش از تمام محیط‌های اجتماعی در رشد و تکامل فرد تاثیر دارد و کودک بیش از آن که از اوضاع اجتماع متأثر شود ،تحت تاثیر شیوه های تربیتی خانواده است .

والدین به عنوان الگوی فرزندان و خانواده بوده و فرزندان سعی می نمایند که اعمال و رفتارشان را با آنها مطابقت دهند( خادمان ، 1383).

والدین از عوامل مهمی هستند که به فرزندان کمک می‌کنند تا از عهده‌ی آن چه که لازمه‌ی مستقل شدن است برآیند و تبدیل به بزرگسالی توانا ،‌ متکی به خود دارای تصویر مثبت از خود شوند . والدین برای بدست گرفتن ابتکار عمل و انجام وظیفه لزوماً اطلاعات خود را هر روز غنی‌تر کنند تا بتوانند بر کودکان خود مؤثر واقع شوند . والدین ، باید بدانند که کودکان در هر سنی توانایی انجام دادن چه کارهایی را دارند و متناسب با توانایی آنها ، از آنها انتظار داشته باشند .( احدی ،محسنی ،1376)

پژوهشگران معتقدند رابطه‌های والد فرزندی بر جهت یابی‌های تشخیص و رشد نیازهای روان شناختی و سایر خصوصیات فردی تاثیر میگذارد و شیوه‌های فرزند پروری والدین در برگیرنده‌ی الگوهای گسترده‌ای از تربیت کودک و ارزش‌ها و رفتارهای خاص تربیتی والدین است که در رشد و شکوفایی فرزندان و هم چنین طرز رفتار فرزندان نفوذ فراوانی دارند .( قربانی ، 1383)

 ضرورت و اهمیت پژوهش

شیوه ای که والدین در مورد تربیت فرزندان به کار می‌گیرند ، در شخصیت فرزند و ویژگی‌های شناختی او تاثیر به سزایی دارد . با توجه به اهمیت و نقش والدین در تربیت فرزندان و الگوپذیری کودکان ، آشنایی والدین با شیوه‌های صحیح فرزند پروری و نحوه‌ی برخورد با کودکان درجهت بهداشت روانی خانواده و یافتن رابطه و تعامل والدین با فرزند خویش ما را بر آن وامی‌دارد که با بررسی بیشتر این الگوها ، خانواده‌ها را در قرار گرفتن روند صحیح فرزند پروری یاری دهیم و بهتر کردن شیوه‌های فرزند پروری و تربیتی والدین و به دنبال آن رشد اجتماعی بهتر کودکان و به کار بستن روش‌های صحیح و برخوردهای منطقی‌تر از طرف والدین اهمیت و ضرورت این تحقیق را آشکار می‌سازد .

این تحقیق می‌تواند رابطه‌ی بین شیوه‌های فرزند پروری و رشد اجتماعی کودکان را مورد آزمون قرار دهد و اعلام دارد چه روشی در پرورش کودکان به رشد اجتماعی بالاتر می انجامد .

 اهداف پژوهش :

اما چگونه شیوه‌های فرزند پروری والدین در کیفیت و چگونگی رشد اجتماعی افراد ایفای نقش می‌کنند؟

اینکه بتوان نقش فرزند پروری والدین را در تولید رشد اجتماعی تعیین کرد ، مساله بسیاری مهمی است که این نکته می‌تواند گامی درتحقیق این هدف باشد زیرا که در ای تحقیق همبستگی بین سبک فرزند پروری و رشد اجتماعی فرزندان مورد بررسی قرار می‌گیرد که می‌تواند مشخصاً رابطه‌ی بین این دو را بیان کند .

این کشف رابطه می‌تواند در مراکز مشاوره مورد استفاده قرار بگیرد ، بدین صورت که از آن جهت که یکی از رسالت های مراکز مشاوره ایجاد رشد و ارتقای سلامت در مراجعین است به صورتی که می‌توان از این راه برای زوج‌ها مشخص کرد که با توجه به روشی که در تربیت فرزند خود انتخاب می‌کنند چه تاثیری در شکل‌گیری شخصیت فرزند خود می‌توانند داشته باشند و این روش چه نتایجی برای فرزندان در ساختار خانواده به وجود خواهد آورد .

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان