نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق ظهور امام زمان

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق ظهور امام زمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق ظهور امام زمان


دانلود تحقیق ظهور امام زمان

ظهور منجی بشر در دوران آخرزمان، باوری است قطعی و همگانی. ادیان و شرایع توحیدی و غیرتوحیدی و نیز بعضی از مکاتب بشری، نوید چنین روزی را به پیروان خویش داده‏اند. در این میان، اسلام با مبانی قویِ نظری و عملی، موضوع ظهور را به صورت صحیح تبیین کرده و با راهکارهای مناسب و درخور، واژه انتظار و منتظرِ مصلح را در میان جوامع اسلامی تبیین کرده است.
واژه مهدویّت و مهدی علیه‏السلام تبلور فرهنگ انتظار است که همه مسلمین، اعم از شیعه و اهل سنت در باور داشتِ آن، اتفاق نظر دارند. از زمان ظهور اسلام، پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و اهل بیت علیهم‏السلام و صحابه و یاران ایشان، عهده‏دار تبیین فرهنگِ مهدویت بوده‏اند و این رسالت در هر عصری، میان آنها ادامه پیدا کرده تا دوران غیبت کبرایِ امام زمان علیه‏السلام که در این برهه مهم و حساس، علما و مبلغان دینی مسئولیت تبیین و تثبیت آن را به عهده گرفته و مردم را به فرا رسیدن روزگار ظهور امیدوار می‏کنند.
ضرورت بیان نشانه‏های ظهور
هر مسئله‏ای که اهمیت و مقبولیت عمومی داشته باشد، مخاطرات و تهدیدها نسبت به آن از ناحیه سودجویان و فرصت طلبان بیشتر خواهد شد؛ از جمله این مسائل که دارای شاخصه‏های جهانی و همگانی است، ظهور منجی است که به منزله اعتقاد و باور عمومی در همه ادیان مطرح شده است. طبیعی است افرادی که به دنبال منفعت و سودجویی فردی‏اند با آزمندی بسیار و با ظاهر سازی فریبنده به اغفال مردم می‏پردازند تا به نیّت سوء خود برسند.
از اینرو بیان نشانه‏ها و علایم ظهور، ضروری است و رهبران و بزرگان دین، برای جلوگیری از این انحرافها و کج‏رویها و برای حفظ باورهای اصیل مردم، باید منجی و مصلحِ آخر زمان را با تمام شاخصه‏ها و خصال معرفی نمایند و برای ظهور و قیام او نشانه‏ها و علایمی را بیان کنند تا مردم در تمیز سره از ناسره در تحیر و تردید نمانند.
از همین رو در روایات و احادیث بسیاری منجیِ آخر زمان (= حضرت مهدی علیه‏ السلام ) و کیفیت ظهور او، با تمام علایم و نشانه‏ها بیان شده است.
در رویکرد کلی و کلان، می‏توان نشانه‏ها و علایم ظهور امام زمان علیه‏السلام را به انواع مختلف تقسیم کرد که به یکایک آنها خواهیم

 

 

شامل 11 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ظهور امام زمان

دانلود مقاله کامل درباره ظهور اسلام در مکه

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله کامل درباره ظهور اسلام در مکه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره ظهور اسلام در مکه


دانلود مقاله کامل درباره ظهور اسلام در مکه

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :31

 

بخشی از متن مقاله

تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت

حجاز قلمرو ظهور اسلام

شبه جزیره عربستان واقع در جنوب غربى آسیا شامل بادیه شام، سرزمین عراق، سواحل خلیج فارس، نجد، یمامه، حجاز و یمن، بزرگترین شبه جزیره دنیا است. حجاز که قلمرو ظهور پیغمبر خاتم (صلى الله علیه و آله) و دین مبین اسلام است، در سمت‏شمال و غرب، صحراى نجد در شرق، و یمن در جنوب شبه جزیره عربستان قرار دارد.

سراسر مرز غربى حجاز را بحر احمر یا دریاى سرخ احاطه کرده است. مساحت کل شبه جزیره تقریبا دو برابر مساحت ایران کنونى یعنى بیش از سه میلیون کیلومتر مربع مى‏باشد. این شبه جزیره از شمال به فلسطین و بادیه شام (سوریه و اردن فعلى) و در شرق به عراق (قلمرو حیره) و خلیج فارس و در جنوب به اقیانوس هند و خلیج عمان محدود است.

هنگام ظهور اسلام، در حجاز و دشتهاى پهناور و بیابانهاى بى‏کران و بى آب و علف و لم یزرع آن، تقریبا اثرى از تمدن وجود نداشت، و در صدها فرسخ آن نشانه‏اى از حیات دیده نمى‏شد. قسمت عمده آن را دریائى از شن‏هاى روان و ریگ‏هاى تفتیده و سوزان تشکیل مى‏داد. نقاط مسکونى این اراضى پهناور بسیار محدود بود و از چند شهر بى اهمیت تجاوز نمى‏کرد. بقیه ساکنان آن صحراهاى مخوف و دهشت‏زا، قبایل پراکنده و چادر نشینان خانه به دوش بودند که در نواحى مختلف صحرا یا در فواصل کوه‏ها به سر مى‏بردند، و پیوسته در راه یافتن آب و گیاه یا براى گریز از جنگ و خون ریزیها در حال نقل و انتقال بودند.

جنوب شبه جزیره یعنى یمن داراى آب و هواى مساعد بود و آثارى از تمدن داشت که آن هم به وسیله رومى‏ها و حبشى‏ها و در آخر ایرانیان، آخرین فروغ خود را از دست داده بود.

ناحیه شمال و شمال غربى شبه جزیره، یعنى حجاز و نجد که دین مبین اسلام در آن طلوع نمود، چنان فاقد اهمیت بود که مورد توجه کشورگشایان واقع نمى‏شد. به طورى که هیچ کشورگشائى زحمت لشکر کشى به آنجا را به خود نمى‏داد. زیرا نه قابل کشت و زرع و تولید بود، و نه صنایع و فراورده و محصولات تجارتى داشت، و نه چندان داراى نقاط مسکونى و خوش آب و هوا بود که طمع گردنکشان و جهان گشایان را برانگیزد تا به آنجا لشکر بکشند، یا مردمى به این امیدها به آن نواحى کوچ کنند، و در آنجا سکونت ورزند.

با این وصف ناحیه شمال غربى شبه جزیره یعنى «حجاز» نظر به اینکه مرکز طلوع آفتاب جهانتاب اسلام و محل نزول وحى الهى بر حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبد الله (صلى الله علیه و آله) است، براى مسلمانان از اهمیت و احترام خاصى برخوردار مى‏باشد. به این دو بیت‏شعر زیبا نگاه کنید:

سفرى به کوى جانان ز ره حجاز باشد سفر حقیقت آرى ز ره مجاز باشد

همه خارهاى صحرا بکشم به دیده چون گل اگر این ره بیابان طرف حجاز باشد

مواردى چند را مى‏توان در این خصوص یادآور شد که منطقه حجاز توجه اقوام دیگر را به خود جلب کرده است: نخست هجرت گروهى از یهود مى‏باشد که در حمله رومى‏ها به فلسطین از تیر رس آنها گریختند و براى حفظ جان خود به یمن و سرزمین یثرب یعنى مدینه کنونى و خیبر واقع در سر راه مکه و شام روى آوردند که بعدها به نام یهودان حمیرى در یمن، و بنى نضیر و بنى قینقاع و بنى قریضه و خیبرى و غیره در مدینه و نواحى آن معروف گشتند.

یهود با اعراب بت پرست آمیزش پیدا کردند، به آنها زن دادند و از آنها زن گرفتند، و حتى بسیارى از آنها را به دین خود در آوردند. به همین جهت بیشتر یهودان یمن و حجاز به موازات ظهور اسلام اصل عربى داشتند و به همین علت نیز با وجودى که یهودى شده بودند، زبان و خلق و خوى عربى خود را حفظ کرده بودند.

مورد دیگر آمدن یکى از ملوک یمن به یثرب است که به نام «تبع‏» خوانده مى‏شود. تبع لقب عده‏اى از سلاطین یمن بود. تبع اول هم عصر بلقیس ملکه سبا است. ماجراى آمدن او به مدینه هم این بود که عرب «یثرب‏» از ورود قوم یهود به قلمرو خود به تبع شکایت نمودند. تبع نیز به آنجا لشکر کشید و دست به کشتار زد. سپس یکى از فرزندان خود را در آنجا به جاى خویش منصوب داشت و به یمن بازگشت. در غیاب او مردم مدینه پسرش را غافلگیر نمودند و به قتل رساندند. چون این خبر به تبع رسید بار دیگر به مدینه آمد و با قاتلان فرزند پیکار نمود.

در آن میان دو نفر از علماى یهود بنى قریضه تبع را ملاقات کردند و از وى خواستند که از ادامه جنگ خوددارى کند. وقتى تبع سبب پرسید، گفتند: پیغمبرى از عرب بر انگیخته مى‏شود و به این شهر مى‏آید و سکونت مى‏ورزد. ما نیز به امید درک محضر او به این شهر مهاجرت کرده‏ایم. چون تبع این مطلب را شنید دست از جنگ کشید و به یمن بازگشت.

تبع در سر راه خود به یمن از مکه گذشت و به تعمیر خانه خدا «کعبه‏» پرداخت. درى براى خانه خدا (کعبه) قرار داد و کعبه را با پرده‏اى پوشانید، و به نقلى او نخستین کسى است که خانه کعبه را با پرده پوشش داد.(مروج الذهب مسعودى - جلد 2 صفحه 76 و کامل ابن اثیر - جلد 1 صفحه 244.)

روایات اسلامى مى‏گوید تبع همان موقع به پیغمبر اسلام که هنوز متولد نشده بود ایمان آورد.

مورد دیگرى که مى‏بینیم به حجاز لشکرکشى شده است، ماجراى مشهور قوم فیل و آمدن «ابرهه‏» فرمانده حبشى قواى اشغالگر یمن به مکه براى تخریب خانه خداست. داستان قوم فیل چنان که مى‏دانیم در قرآن مجید آمده است و یک سوره قرآن را تشکیل مى‏دهد.

خدا در سوره فیل مى‏فرماید: «ما قوم فیل را مانند برگ جویده شده نابود ساختیم‏» داستان آن به هنگام خود ذکر مى‏شود.

نه تنها عرب حجاز در طول تاریخ مورد هجوم و استثمار کشور گشایان و امپراتوران عصر واقع نشده است، بلکه اصولا عرب چه در یمن و چه در حجاز، و عراق و شام و فلسطین همیشه آزاد زیسته‏اند، و آداب و رسوم خاص خود را حفظ کرده و هرگز باج گذار نبوده‏اند. فقط یمن مدتى مورد توجه رومیان واقع شد و بعد هم مدتى دیگر حبشى‏ها به آن جا لشکر کشیدند، و به موازات ظهور اسلام جزو متصرفات ایران ساسانى بود و نماینده‏اى از ایران در آنجا به سر مى‏برد. تازه این حوادث هم مربوط به شهر «صنعا» پایتخت معروف یمن و چند شهر ساحلى آن بود و سایر نقاط یمن و عرب‏نشین آنجا که کوهستانى است تقریبا از این پیشامدها محفوظ مانده بود.

گوستاولوبون مورخ محقق فرانسوى در اینجا سخنى دارد که باید آن را نگاشت. مى‏گوید: اسکندر مقدونى در صدد حمله به مناطق عرب‏نشین شام و فلسطین بود که از دنیا رفت. پس از وى متصرفاتش میان سردارانش تقسیم شد. آنتى گون یکى از سرداران وى پسر خود دمتریوس DEMETRIUS را به جنگ عرب شام و فلسطین مامور ساخت.

دیودور مى‏نویسد: «وقتى دمتریوس وارد پترا (از شهرهاى فلسطین) شد، اعراب به او چنین گفتند: اى دمتریوس پادشاه! چرا با ما جنگ مى‏کنى؟ ما در ریگستانى به سر مى‏بریم که فاقد کلیه وسایل زندگى و محروم از تمام نعماتى است که اهالى شهرها و قصبات از آن متمتع و بهره‏مندند. ما سکونت در یک چنین صحراى خشک را بدین جهت اختیار نموده‏ایم که نمى‏خواهیم بنده کسى باشیم. بنا بر این تحف و هدایائى را که تقدیم مى‏نمائیم از ما قبول نموده، لشکریان خود را از اینجا کوچ داده، مراجعت کن و بدان که نبطى از حال به بعد دوست صمیمى تو خواهد بود، و اگر مى‏خواهى که این محاصره را ادامه دهى، صریحا به تو مى‏گوئیم طولى نخواهد کشید که دچار هزاران مشکلات و مصائب خواهى شد، و هیچ وقت هم نمى‏توانى ما را مجبور سازى معیشتى را که از طفولیت به آن مانوس و عادى شده‏ایم تغییر دهیم، و اگر بالفرض از میان ما اشخاصى را بتوانى اسیر کنى و با خود ببرى، آنها غلامانى خواهند بود بد اندیش و هیچ وقت هم نمى‏توانند طرز زندگى خود را از دست داده رویه دیگر را اختیار کنند.

«دمتریوس‏» این پیغام صلح را مغتنم شمرده هدایا را قبول نمود و یک چنین جنگى را که مى‏دانست مشکلات آن زیاد است، خاتمه داده و برگشت .

نام و نژاد عرب

در این که لفظ عرب از چه گرفته شده است، اختلاف نظر بسیار وجود دارد. گروهى از دانشمندان آنرا از نام «یعرب بن قحطان‏» مى‏دانند که در یمن مى‏زیستند و اعراب نخستین بودند، ولى جمعى دیگر از اهل تحقیق به این نظریه ایراد گرفته و مى‏گویند به خود «یعرب‏» و پدرش «قحطان‏» چه مى‏گفتند؟ بنا بر این در اطلاق کلمه عرب بر شاخه‏اى از نژاد سامى، قول درستى در دست نیست.

«یشحب‏» پسر «یعرب‏» و «سبا» پسر «یشحب‏» بود. سبا پدر کلیه قبائل عرب قحطانى است. او ده پسر داشت. شش تن از نیکان بودند و اینان: ازد، کنده، مذحج، اشعرون، انمار، حمیر، و چهار تن آنها افرادى نادرست به شمار مى‏رفتند و آنها: عامله، جزام، لخم، و غسان بودند. قبائل عرب قحطانى به نام اینان موسوم شدند، و از آنها نیز تیره‏هائى پدید آمدند که قرنها پس از ظهور اسلام باقى بودند.

اعراب نژاد سامى بازماندگان «سام‏» پسر حضرت نوح پیغمبر بودند و لذا زبان آنها را شاخه‏اى از زبان سامى مى‏دانند که بهترین زبان نژاد سامى است.

مورخان، قوم عرب را به دو دسته تقسیم کرده‏اند: عرب خالص که گفتیم ساکن یمن بوده‏اند و به عرب قحطانى شهرت داشتند، و تیره دیگر، عرب عدنانى بودند که در سرزمین تهامه، نجد، یمامه، حجاز، شام و عراق پراکنده شدند.

عدنان نیاى اعلاى اینان که جد بیستم پیغمبر اسلام است، نواده حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم خلیل است. علت‏سکونت آنها در سرزمین حجاز این بود که بواسطه مصالحى، خداوند به ابراهیم وحى نمود که فرزند خردسالش «اسماعیل‏» و مادرش «هاجر» را بوسیله «براق‏» از فلسطین به نقطه‏اى در حجاز که بعدها شهر مقدس مکه در آنجا بنا شد، بیاورد و در آنجا ساکن گرداند، و ابراهیم نیز چنین کرد».

هنگامى که ابراهیم هاجر و اسماعیل را در نقطه کنونى شهر مکه فرود آورد و خواست به خدا بسپارد و به فلسطین باز گرداند، گفت: «خداوندا! من دودمانم را در سرزمینى بدون کشت در نزد خانه محترمت‏ساکن گردانیدم، تا نماز گزارند، پس دلهاى مردمان را به سوى آنها معطوف دار، و به آنها روزى ده، باشد که تو را شکر کنند (ربنا انى اسکنت من ذریتى بواد غیر ذى زرع عند بیتک المحرم. ربنا لیقیموا الصلوة فاجعل افئدة من الناس تهوى الیهم و ارزقهم من الثمرات لعلهم یشکرون - سوره ابراهیم آیه 37)

با پدید آمدن آب زمزم در زیر پاى اسماعیل شیرخوار که به طرز معجزه‏آسا تحقق یافت، و آگاهى قبیله جرهم از وجود آب در آن نقطه و آمدن بدانجا، اسماعیل در میان قبیله مزبور پرورش یافت، و زبان آنها یعنى عربى را فرا گرفت.

حضرت اسماعیل در جوانى، با دخترى از عرب اصیل قحطانى از قبیله «جرهم‏» ازدواج کرد. معد فرزند عدنان چهار پسر به نامهاى: نزار، قضاعه، قنص و ایاد، داشت. قبائل مضر، ربیعه، انمار، خثعم، ثقیف، بجیله، قضاعه، تمیم، مزینه، خزاعه، اسلم، هذیل، طى، کلب، کنانه، خزیمه، و تیره‏هائى که از اینان منشعب گردیدند، به آنان نسبت مى‏رساندند. به اینان عرب مستعرب یا عرب اسماعیلى مى‏گفتند. قبیله مشهور و محترم «قریش‏» نیز به آنها مى‏پیوستند.

به تقسیم دیگر به موازات ظهور اسلام، عرب سه دسته بودند. عرب شمال که در نجد و حجاز و اواسط سرزمین عرب یعنى شبه جزیره مى‏زیستند، و به زبانى که قرآن مجید بر اساس آن نازل گردید، سخن مى‏گفتند. و دیگر عرب قحطانى مقیم جنوب بودند که در یمن موطن اصلى خود و حضر موت سکونت داشتند، و زبان آنها لغت‏سباى یا حمیرى بود. عرب قحطانى به مرور ایام در حجاز پراکنده شدند که از جمله دو قبیله معروف اوس و خزرج بودند، که در سرزمین یثرب و شهر «مدینه‏» به سر مى‏بردند.

دسته دیگر عرب «نبطى‏» بود که در اصل عرب نبودند، ولى با عرب آمیزش پیدا کردند و در سرزمین آنها سکونت ورزیدند، و با آنان وصلت نمودند. از اینرو، زبان آنها عربى خالص نبود، بلکه ترکیبى از عربى و غیر عربى بود.

چون بحث ما درباره حجاز و قلمرو ظهور دین مبین اسلام است، لذا در این باره سخن مى‏گوئیم:

قرنها پیش از ظهور اسلام در نقطه شرقى و شمالى شبه جزیره عربستان، سه تیره از عرب وجود داشته‏اند; بدین شرح:

- اعراب بائده

قبل از همه در عربستان مى‏زیسته‏اند، و براى خود دوران و سرگذشتى داشته‏اند، ولى طى حوادث شومى منقرض گشتند و نابود شدند. به همین جهت نیز به آنها «بائده‏» مى‏گویند، یعنى نابود شده و از میان رفته.

گویا اینان همان قوم عاد و ثمود و غیره بوده‏اند که در سرزمین «احقاف‏» یعنى جائى که امروز کشور مسقط و عمان است، مى‏زیسته‏اند، و در نقاط دیگر شبه جزیره هم پراکنده بودند. در روزگار طلوع اسلام، الواح و قبورى باقى مانده بود که مردم آنها را به همان عرب بائده نسبت مى‏دادند.

 

پى ‏نوشت ها

1-فهرست‏سیلهاى مکه تا قرن سوم را بنگرید در اخبار مکه،فاکهى،ج 3،صص 104-112.نیز فهرست‏سیل بندها را هم در همانجا ص 112 ملاحظه فرمایید.

2-ازرقى،اخبار مکه،ملحقات،ج 2،ص 326;همچنین بنگرید مقاله‏«حوادث تاریخى مکه‏»از محمد هادى امینى،فصلنامه‏«میقات حج‏»،ش 1،صص 72-68 که درباره این سیلها و سیل بندها به تفصیل سخن گفته است.

3-این رساله به کوشش مؤلف این سطور،در فصلنامه‏«میقات حج‏»سال دوم،شماره مسلسل پنجم چاپ شده است.

4-روزهایى که مشغول تجدید تدوین این کتاب بودم،خبر رسید که در مسجد الحرام اطراف کعبه را با پرده‏اى پوشانده و مشغول تعمیر آن هستند.هنوز گزارشى از نوع تعمیرى که قرار است در آن انجام شود به دست ما نرسیده تا آن را ثبت کنیم.

 

منابع

  1. http://www.google.com
  2. http://www.payab.com
  3. http://www.tebyan.com
  4. http://www.hawzah.net
  5. http://www.historylib.com

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره ظهور اسلام در مکه

دانلود تحقیق کامل درمورد حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق کامل درمورد حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه


دانلود تحقیق کامل درمورد حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 25

 

حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه

بعد از قتل نادرشاه سپاهی که توسط او به وجود آمده بود متلاشی شد. قتل نادر مورد قبول و تأئید همة سران سپاه قرار گرفت جز احمدخان درانی که با نیروی ده هزار نفری خود و با دست اندازی به قسمتی از غنایم به دست آمده از هندوستان، تمام ایالت افغانستان را زیر فرمان خود در آورد و هرات و مشهد را نیز تسخیر کرد. از طرف دیگر عادل شاه، برادر زاده ی نادر، با انتشار اعلامیه ای مسدولیت قتل ظالمی مثل نادر را خود بر عهده گرفت و با کشتار تمام اعضای خانواده نادر (جز شاهرخ میرزا فرزند چهارده ساله رضا قلی میرزا) خود را عادل شاه نامید؛ ولی پس از سلطنتی کوتاه و بی حادثه، به دست برادرش کور شد و بعد هر دو توسط سربازان خود اسیر و معدوم شدند و نوبت به پادشاهی شاهرخ میرزای نوجوان رسید که آن هم در نبرد با مدعی دیگری کور گشت و مدعی بعدی که محمد نامی بود هم نتوانست کاری از پیش برد و توسط یوسفعلی خان از سرداران شاهرخ کشته شد و زمانی بعد دو مدعی دیگر، یوسفعلی خان را که نایب السلطنه ی شاهرخ شده بود خلع و طبق معمول کور کردند و کمی بعد خود این دو رئیس با یکدیگر به جنگ پرداخته و علم خان، جد خاندان علم، جعفرخان را مغلوب نمود، تا نام وی بر فهرست اسامی کوران قبلی افزوده شود.

چندی بعد خود میرعلم خان از احمدشاه درانی شکست خورد و نمی دانم کور یا غیر کور کشته شد. این بخش دردناک و فاجعه بار از آن جهت نوشته شد تا نسل حاضر بداند که پدران وی در چه شرایطی مبارزه و زندگی می کردند؟

به راستی وقتی که رهبران و مدیران مملکت در کمتر از یک سال و نیم این همه کور و کشته می شوند، وضع کشور و مردم عادی و مفلوک را می توان مجسم کرد. یعنی وقتی چنین بلبشویی در رأس مملکت است ملسم بدانید در هر کوره دهی هم همین بساط در مقیاس کوچک تری برپاست.بی خبری اکثر مردم از گذشته، موجب توقع های عجیب و غریب شده است؛ به راستی اگر دیروزمان و امروزمان را نشنامسی، چه گونه می توانیم فردایمان را بنا کنیم؟

مدعی دیگر قدرت و سلطنت، محمد حسن خان قاجار فرزند فتحعلی خان قاجار از سران ایل قاجار بود که درش به دست نادر مقتول شده بود. او استرآباد (گرگان فعلی) را تصرف کرد و به مخالفت با احمد شاه درانی پرداخت. در همین حال سرباز گمنام دیگری به کمک استعداد ذاتی خویش توانست خودی نشان بدهد و عده ای را به دور خود جمع کند و در خدمت علیمردان خان از رؤسای ایل بختیاری در بیاید و منتظر بماند تا بعد از مرگ علیمردان خان فرمانروای جنوب ایران بشود. این شخص همان کریم خان زند پایه گذار سلسله ی کوتاه عمر زندیان است. کریم خان توانست طی چند سال تمامی مدعیان داخلی سلطنت را سرکوب کرده با آوازه ای که از رفتار انسانی خود یافته بود مورد توجه ایرانیان قرار گیرد. وی در سال 1750 در شیراز به تخت سلطنت نشست و مورد محبت مردم بود و به جای لقب شاه، خودش را «وکیل الرعایا» نامید. روی هم رفته وی به لحاظ رفتار مهربانانه از معدود پادشاهان خوشنام کشور است. او از سواد بی بهره بود ولی در عین حال از هوشمندی و زیرکی خاصی برخوردار بود. در طول سلطنت بیست و نه ساله اش و به ویژه چهارده سال آخر عمرش سلطان بی مدعی کشور بود. رفتارش، به علت خصلت ایلیاتی او، بسیار ساده و خودمانی بود و اهالی شیراز در دوره ی او به استراحت و آرامش که به راستی به آن نیازمند بودند دست رسی یافتند. وقتی کریم خان در سال 1779 به مرگ طبیعی وفات یافت، مردم بی آلایش برایش غم خواری و سوگواری کردند و این اظهار هم دردی و تجلیل، پاداش مهربانی و شفقت و مداراگری او بود. بعد از مرگ کریم خان وکیل، تراژدی چندین بار تکرار شده‌ی تاریخ ما، دوباره روی نمود.«جنگ قدرت» بر سر تسخیر حکومت آغاز شد. زکی خان، برادر ناتنی کریم خان سر به شورش برداشت و زمام امور را در دست گرفت. قساوتی که این مرد در برخورد با مغلوبان خود به خرج داد، نام او را به عنوان یکی از منفورترین امرای ایران به یادگار گذاشت. از طرف دیگر، صادق خان با مرگ برادرش کریم خان به فکر میراث او افتاد. علی مراد برادر زاده ی زکی خان نیز در اصفهان برای خود حکومتی تشکیل داد. زنجیره ی بگیر و ببندها و چشم در آوردن ها دوباره شروع شد. از آن طرف آغامحمدخان قاجار هم برای خودش قدرتی به هم زده بود. جنگ و گریز و کشتار در مدتی کمتر از ده سال سراسر کشور را فرا گرفت. لطف علی خان نوه‌ی صادق خان مطرح ترین مدعی این دوره است که به علت رشادت هایی که در جنگ های نابرابر از خود نشان داد و نیز به سبب چهره ی معصوم زیبایی که داشت مورد محبت ایرانیان بود. وی توانست با کمک عرب های بوشهر خود را به شیراز برساند و حکمران آن جا، صید مرادخان را به قتل برساند و خود بر تخت بنشیند. آغا محمدخان، رئیس جدید ایل قاجار، به شیراز حمله کرد ولی کاری از پیش نبرد و به تهران برگشت.

از چهره های سیاسی مطرح این دوره حاجی ابراهیم کلانتر(نیای خانواده قوام شیرازی) است که در ابتدا با لطف علی خان هم کاری کرد ولی بعدها به وی خیانت نمود و با قاجاریان سازش کرد و هنگامی که لطف علی خان برای جنگ با آغا محمد خان به شمال رفته بود تمامی فرماندهان شیراز و ارک سلطنتی را دستگیر کرد و لطف علی خان را به شیراز راه نداد و از این رو وی مجبور به عقب نشینی به بوشهر شد. دوره دربه دری این شاه زاده ی زند شروع شده بود. از بوشهر به کرمان و از آن جا به طبس و یزد رفت و سرانجام دوباره به کرمان بازگشت. در 1794، آخرین جنگ بین او و آغا محمد خان قاجار که شهر را به محاصره در آورده بود شکل گرفت. محاصره چهار ماه طول کشید ولی سرانجام آغا محمد خان شهر را فتح کرد. لطف علی خان به بم فرار کرد. والی بم در حق او میهمان نوازی!! کرده و برای این که مورد لطف آغا محمد خان قرار گیرد او را تحویل داد و بر طبق روایتی، خواجه ی قاجار دو چشمان او را با دست های خود در آورد و او را به تهران اعزام کرد تا به دارش بیاویزند. فجایعی که آغا محمد خان در کرمان انجام داد بیشتر به کابوس شباهت دارد تا واقعیت. او از سردارانش بیست هزار جفت چشم از مردم بی نوای کرمان خواست که گفته شده است خود به شمارش آنها پرداخت تا مبادا سرش کلاه گذاشته باشند !! او زنان و دختران کرمان را به سربازان خود تحویل داد. او دستور داد تا سر ششصد اسیر را بریدند و هر دو سر را توسط یک اسیر دیگر به بم حمل کردند تا پس از آن خود این سیصد نفر نیز گردن زده شوند و از سرها منارهایی ساخت که تا مدت ها باقی بود. و بدین سان سلسله ی کوتاه مدت زندیان به نقطه ی پایانی خود رسید و سرآغازی شد برای سلسله ای دیگر به نام قاجاریان. یادمان نرود که این وقایع هم زمان بود با دورانی که تجدد و نوگرایی یا مدرنیته در اروپا شکل گرفته بود. اختراع ماشین بخار در خدمت صنعتی شدن کشورها در آمده و تولید را به یک باره چندین ده برابر کرده بود. انگلیس، هندوستان را در تسخیر خود داشت و محصول صنایع پارچه بافی آن به تمامی آسیا ارسال می شد. ملت فرانسه انقلاب کبیر خود را پشت سر گذاشته و به آزادی اندیشه و عمل رسیده بود. پیشگامان و ناموران بزرگ اروپا در رشته های هنری و مهم تر از همه در علوم و فنون و پزشکی به سرعت پیش می تاختند.

به سخن دیگر در حالی که غرب در راه نوگرایی و سازندگی و آبادگری هم چنان به پیش می رفت، ما گرفتار جنگ و نفاق و ویران گری بودیم و نیروی ملی خود را به هدر می دادیم.

قاجاریه

آغامحمدخان، سر سلسله ی قاجار، بدون شک از مقتدرترین و بدنام ترین پادشاهانی است که بر این دیار حکومت کرده است. وی که از پنج سالگی توسط عادل شاه افشار بریده نسل شده بود نوجوانی و جوانی خود را به دلیل اینکه عمه اش همسر کریم خان بود، در دربار کریم خان در شیراط گذرانید، ولی به محض این که مطلع شد که کریم خان در حال مرگ است به بهانه ای از شیراز خارج شد و در مدت چند روز خود را به ایل خود در مازندران رسانید و با مهارتی که در امر سپاهی گری داشت به زودی توانست به کمک یارانی که دور خود جمع کرده بود بر منطقه ای از سواحل دریای خزر استیلا پیدا کند و خود را فرمان فرما اعلام کند. ولی او هنوز رقیبان زیادی داشت که تا برداشتن آنها از سر راه، ادعای سلطنت بر سراسر ایران را نمی توانست بکند. شاید اغراق نباشد که بگوییم در آن هنگام نه تنها در هر ولایت و استان ایران بلکه در اکثر شهرها نیز حکومت های خودمختاری اعلام وجود کرده بودند. شاید بزرگ ترین شانس ایرانیان در آن وقت این بود که عثمانی ها و انگلستان و روسیه به قدری گرفتار مسایل خودشان بودند که به فکر سلطه بر ایران نبودند وگرنه معلوم نبود چه قسمت هایی از ایران نصیب کدام یک می شد؟

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ی زندیه

دانلود مقاله ظهور هنر انتزاعی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله ظهور هنر انتزاعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله ظهور هنر انتزاعی


دانلود مقاله ظهور هنر انتزاعی

 

مشخصات این فایل
عنوان:ظهور هنر انتزاعی
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:57

این مقاله در مورد ظهور هنر انتزاعی می باشد.

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات مقاله ظهور هنر انتزاعی

ظهور هنر انتزاعی و اصطلاح انتزاعی
اصطلاح ((انتزاع)) به معنی چیزی جدا شده از طبیعت. همواره موضوع مشاجره بوده است شاید به این علت که ((انتزاع کردن)) یک چیز را به معنی کاستن از ارزش یا مقام آن تفسیر کرده اند. موسیقی و معماری همواره هنرهایی انتزاعی بشمار رفته اند حال آنکه در سنت کلاسیک از روزگار ارسطو به بعد ادبیات و هنرهای تجسمی، نقاشی و پیکر تراشی هنرهایی تقلیدی تلقی شده اند هنرمندان دست کم از اواسط سده نوزدهم به بعد آگاهانه یا ناآگاهانه در جهت پی ریزی تصویری از نقاشی...(ادامه دارد)

آبستره
یکی از اقدامات متهورانه که در نقاشی قرن بیستم به وقوع پیوست، نهضت هنر انتزاعی (آبستره) بود. درباره چگونگی و کیفیت این نهضت هنری، همواره بحثها و جدلهایی بین حامیان آن از یک طرف و مخالفان از طرف دیگر صورت گرفته، مضافاً اینک در مورد بررسی ارزشهای زیبایی شناسی آن اختلافهای بسیار موجود است. پیرامون هنر انتزاعی مورد قبول واقع شده اند. زیرا از قواعد و قوانینی پیروی می کنند هنر انتزاعی مورد قبول واقع شده اند....(ادامه دارد)

دوره های تاریخی هنر انتزاعی
هنر انتزاعی به دو دوره تاریخی تقسیم می شود دوره ابتدای آن از سال 1990 آغاز شد و تا سال 1916 ادامه یافت. در این مرحله هنر انتزاعی شامل روند ضد طبیعت بود. دوره بعدی از سال 1917 شروع گردید و با جنبش ((دستایل)) – که در آن اصل ((انتزاع به خاطر انتزاع)) مورد نظر بود – همراه شد ولی به هر حال راه ویژه خود را پیموده است.
اولین اثر نقاشی انتزاعی، در سال 1910 م . توسط هنرمندی روسی، به نام ((واسیلی کاندینسکی)) (1866 – 1944 م) بوجود آمد. این اثر بوسیله آبرنگ با سطوحی رنگین، و با حالتی دینامیک، بدون توجه به...(ادامه دارد)

پیروان هنر انتزاعی:
در سال 1912 م . ((کوپکا)) هنرمند چکسلواکی نیز آثار انتزاعی خویش را به نمایش درآورد وی از اولین نقاشانی بود که با الهام از موسیقی به نقاشی پرداخت و لذا برخی از تابلوهای خود را به نامهای ((فوگ قرمز و آبی رنگ مایه های گرم)) نامید.
او در حدود سال 1920 با همکاری چند هنرمند دیگر از جمله ((بلان گاتی)) و ((والنسی)) گروهی را تشکیل داد از نقاشان دیگری که با گرایش به سوی هنر انتزاعی آثاری را بوجود آورد ((روبر دلونه)) بود...(ادامه دارد)

آبستره مطلق:
اکسپرسیونیسم که در بیانیه آمده بود و بنیان گذارش پالاک Pollock بود، در هر ایالت آمریکا پیروانی یافت. در نمایشگاههای رسمی که توسط موزه مترو پولتین برگزار می شد، آثار آبستره به تعداد آثار غیر آبستره بود.
در میان هنرمندان آبستره همواره تاکیدی بر هنر خوشنویسی با مفهوم شرقی آن شده است. این هنر نشانه در آثار مارک توبی به نهایت زیبایی و در کارهای فرانتس کلاین به نهایت قدرت می رسد و نیز از آثار...(ادامه دارد)

آبستره اکسپرسیونیسم
ترکیبی است از هنر آبستره و اکسپرسیونیسم که از حد نقاشی اتوماتیک فراتر نمی رود در این شیوه با ابداع شکل ها و لکه های تصادفی رنگ به ضمیر مقید خود آگاه اجازه داده می شود که خود را بیان کند. از این لحاظ تشابهی هست میان تکنیک نقاشی حرکتی و آبستره اکسپرسیونیسم. زیرا در نقاشی حرکتی هم اثر نقاش به واسطه...(ادامه دارد)

بخشی از فهرست مطالب ظهور هنر انتزاعی

مقدمه
فصل اول:
اصطلاح انتزاع و ظهور هنر انتزاعی
آبستره (انتزاع)
نقاشی انتزاعی و انواع آن
دوره های تاریخی هنر انتزاعی
پیروان هنر انتزاعی
هنرمندان آبستره در سراسر جهان (بلژیک، ایتالیا، آمریکا و …)
فصل دوم:
...(ادامه دارد)

فهرست منابع مقاله ظهور هنر انتزاعی

شیوه های نقاشی از رنسانس تا هنر معاصر     تالیف دکتر محمد حسین
سبک های هنری جهان     محسن کرامتی
از امپرسیون تا آبستره     نویسنده ژان لی ماری
تاریخ هنر         ارنست گامبریج (ترجمه علی رامین)
دایره العمارف هنر         روئین پاکباز
تاریخ هنر نوین        یوروارد و هاروارد آنارسن ترجمه محمد تقی فرامرزی
آخرین جنبشهای هنری قرن بیستم     ادوارد لوسی اسمیت- ترجمه دکتر علیرضا سمیع آذر 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ظهور هنر انتزاعی

تحقیق در مورد انتظار و ظهور مهدی موعود(عج)

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد انتظار و ظهور مهدی موعود(عج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد انتظار و ظهور مهدی موعود(عج)


تحقیق در مورد انتظار و ظهور مهدی موعود(عج)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 23
فهرست و توضیحات:

1. جایگاه انسان در نظام آفرینش:

2. اصل فطرت:

3. رابطه فرد و جامعه:

4. رابطه دنیا و آخرت:

6. واقعی بودن آرمان‌های اسلام:

8 . ایمان به غیب و امدادهای غیبی:

9. بعد از قیام مهدی(عج):

 

مقدّمه

بحث انتظار و ظهور مهدی موعود ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ از ابعاد گوناگونی مورد چالش قرار گرفته‌ است؛ از جمله:

1. مهم‌ترین فلسفه‌ای که برای تحقّق قیام مهدی برشمرده‌اند، تحقّق عدالت فراگیر و گسترده است. با توجّه به این‌که یکی از علل ضرورت معاد نیز همین ضرورت تحقّق کامل است و با توجّه به این‌که دنیا فقط دارگذر، و اصل و مقصد نهایی، آخرت است، دیگر تحقّق عدالت فراگیر در دنیا چه ضرورتی دارد و چرا باید در این دنیا انتظارِ عدالت داشته باشیم؟

2. در آیات و احادیث برای برخی اعمال جایگاه خاصی قائل شده‌اند: نماز ستون دین دانسته شده، و امربه معروف و نهی از منکر، مایه قوامِ بقیه احکام، و... . در این میان انتظار فرج، افضل اعمال شمرده شده است. چرا انتظار، چنین جایگاهی دارد؟ به ویژه اگر توجّه کنیم که در بقیه موارد، فعل ایجابی و اقدام صورت می‌گیرد؛ اما ظاهراً انتظار، فعل سلبی و اقدام نکردن و منتظر ماندن است. چگونه کاری نکردن مهم‌ترین و برترین کار دانسته شده است؟

3. یکی از مباحثی که امروزه جدّی مطرح می‌شود، بحث جهانی‌شدن است و می‌دانیم حکومت مهدی(عج) نیز حکومت جهانی است. قیام او فلسفه‌ای جهانی دارد و الگوی اسلامی جهانی‌شدن را می‌توان همان حکومت مهدی(عج) دانست. اگر از این زاویه نگریسته شود، آیا جهانی‌شدن رنگ و بوی دیگری نخواهد گرفت و در آن صورت، وظیفه ما در قبال آن‌چه امروزه به صورت جهانی‌شدن مطرح شده، چیست؟

گذشته از این‌گونه پرسش‌ها که در خصوص اصل مهدویت و انتظار مطرح است، خود مفهوم انتظار، در درون خود نیز با چالش‌هایی جدّی مواجه است که شاید مهم‌ترین آن‌ها این باشد که با توجه به این‌که در احادیث آمده ظهور، زمانی رخ می‌دهد که جهان پر از ظلم شده باشد، آیا هرگونه تلاش اصلاحی عملاً ظهور را به تاخیر نمی‌اندازد؟ اگر باید منتظر ظهور بود، پس باید از اقدامات اصلاحی دست برداشت و این به معنای نفی وظایف اجتماعی است که در دین بر دوش انسان گذاشته شده است (نظیر امر به معروف و نهی از منکر)، و اگر قرار است به آن وظایف عمل کنیم، دیگر چگونه می‌توان منتظر بود؟ به بیان دیگر اگر قرار است سیر بشر با این اصلاحات ما، سیر تکاملی باشد، این سیر به همین ترتیب به آخر می‌رسد و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد انتظار و ظهور مهدی موعود(عج)