نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نگاهی به فلسفه های مدیریت بازاریابی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله نگاهی به فلسفه های مدیریت بازاریابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
مدیریت بازاریابی را کوششی آگاهانه برای دستیابی به نتایج مبادله مطلوب با بازارهای مورد نظر دانسته اند. شناخت فلسفه هایی که راهنمای اینگونه تلاش های بازاریابی هستند و آگاهی از ارزش نسبی هر یک در رابطه با “ سازمان”، “ مشتریان” و “جامعه”،می باشد . سازمانها فعالیت های بازاریابی خود را بر اساس پنج دیدگاه قرار می دهند.
این دیدگاه ها عبارت اند از: تولید، محصول، فروش، بازاریابی و بازاریابی اجتماعی

 

دیدگاه تولید:

 

گرایش تولید یکی از قدیمیترین فلسفه ها برای رهنمود دادن به فروشندگان است. گرایش تولید بر پایه این فرض بنا شده است که مصرف کننندگان خواهان محصولاتی هستند که در دسترس بوده، استطاعت خرید آن را داشته باشند؛ بنابراین مدیریت باید فعالیت خود را بر بهبود کارایی تولید و توزیع متمرکز کند.
هنوز هم دیدگاه تولید یکی از دیدگاه های مفیدی است که در دو وضع زیر کاربرددارد. نخستین وضع مربوط به زمانی است که تقاضا برای محصول بیش از عرضه می باشد. در اینجا مدیریت باید برای افزایش تولید در صدد یافتن راههایی برآید.
دومین وضع مربوط به زمانی است که قیمت تمام شده محصول بسیار بالا باشد و باید برای کاهش آن چاره ای اندیشید. برای مثال، فلسفه کلی هنری فورد بنیانگذار خودرو سازی فورد این بود که فرآیند تولید خودروی مدل ؛تی؛ کامل شود، به گونه ای که هزینه آن کاهش یابد و مردم از نظر مالی توان خرید آن را داشته باشند. او به شوخی می گفت که مردم باید هر رنگی را که می خواهند انتخاب کنند، مشروط بر اینکه چیزی غیر از رنگ سیاه نباشد.
برخی از سازمانهای خدماتی، مانند نهادهای دولتی، از این فلسفه پیروی می کنند. اگرچه این نهادها قادرند مشکلات ارباب رجوع بسیاری را برطرف کنند. ولی این نوع مدیریت باعث نارضایتی مراجعه کنندگان می شود. در این سازمانها فرض بر این است که ارباب رجوع به خدمات ارائه شده نیاز دارند، بنابراین برای راضی کردن این افراد به طور بهینه اقدامی صورت نمی گیرد.

 

دیدگاه محصول (Product Concept):

 

یکی دیگر از دیدگاه های عمده ای که در بازاریابی وجود دارد دیدگاه محصول است. این دیدگاه بر این اصل بنا شده است که مصرف کنندگان، محصولاتی را که بهترین کیفیت،کارکرد و شکل را دارند خواهند خرید؛ بنابراین سازمان باید انرژی خود را به بهبوددائم محصول اختصاص دهد. دیدگاه محصول می تواند به “ نزدیک بینی بازاریابی” منتهی گردد. برای مثال، مدیران راه آهن آمریکا چنین می اندیشیدند که مصرف کنندگان خواستار راه آهن هستند و نه وسیله حمل و نقل، از این رو به چالش بزرگ و روز افزونی که بوسیله خطوط هوایی، اتوبوس، کامیون و خودرو شخصی در پیش رویشان قرار داشت توجه نکردند.
بسیاری از دانشکده ها چنین فرض کردند که فارغ التحصیلان دبیرستانی خواستار آموزش هنر هستند و از چالش فرآیند (مدرسه های حرفه ای) غافل ماندند.

دیدگاه فروش (Selling Concept):

 

بسیاری از سازمانها به دیدگاه فروش توجه می کنند و آن بدین معنی است که اگرسازمان تلاش وسیع و گسترده در امر فروش و افزایش آن انجام ندهد محصولات شرکت فروش نخواهد رفت. در مرحله عمل، این دیدگاه را در مورد کالای ناخواسته به کار می برند، یعنی کالائی که خریدار به فکر خرید آن نمی افتد، مثل بیمه، دست اندرکاران صنایع باید بتوانند خریداران احتمالی را شناسایی کنند و محصولات خود را بفروش برسانند.
بسیاری از شرکت ها، هنگامی که با مازاد ظرفیت رو به رو هستند از دیدگاه فروش استفاده می کنند. هدف آنها فروش چیزهایی است که ساخته اند و نه ساخت چیزهایی که خواست بازار است.
در اینجا فروش نقش اساسی دارد و رضایت مشتری در مرتبه دوم اهمیت است. این دیدگاه بر ایجاد فروش و انجام گرفتن معامله و نه ایجاد رابطه بلند مدت و سودآور با مشتری متکی است. دیدگاه فروش بر این فرضیات استوار است که اگر مشتری تشویق به خرید محصول شود آن را دوست خواهد داشت. در مورد خریدار، این مفروضات نمی تواند دارای بنیانی محکم باشند، نتیجه بیشتر تحقیقات نشان می دهدکه مشتریان ناراضی برای بار دوم اقدام به خرید همان جنس نمی کنند و بدتر اینکه به طور متوسط یک مشتری راضی رضایت خود را به سه نفر خواهد گفت، ولی مشتری ناراضی، نارضایتی خود را به بیش از ده نفر منتقل می کند.

 

دیدگاه بازاریابی (Marketing Concept):

 

مقصود از دیدگاه بازاریابی این است که دستیابی به هدف های سازمان در گرو شناخت نیاز خواسته های بازار مورد نظر و تحویل کالای مورد پسند مشتریان بصورتی اثربخش و با بازدهی بالاتر از شرکت های رقیب است. دیدگاه فروش گاهی با دیدگاه بازاریابی جا به جا می شوند. در نمودار زیر این دو دیدگاه مقایسه شده اند.

 

 

 


در دیدگاه فروش، مبنای فعالیت های شرکت ها تولید بود، که این تولید باید از طریق سیاست های تشویقی و ترفیعی به فروش می رفت تا از سود به دست آمده، ادامه حیات شرکت ممکن گردد. اما در مفهوم و دیدگاه بازاریابی آغاز و مبنای همه فعالیت ها نیازها و خواسته های مصرف کنندگان و مشتریان، یا بطور کلی، خریداران است که از طریق تحقیقات بازاریابی و بررسی شناخت بازار مشخص می شود. هدف نیز کسب سود با ارضای نیاز خریداران و ارائه خدمات لازم است.
پایه های گرایش بازاریابی چهار عامل است:

 

1 خریدار گرایی، علت وجودی سازمان ارضا کردن خواسته های مشتریان هدف است.
2 نگرش سیستمی، سازمان باید به تصمیم گیری با نظر سیستمی بنگرد.
3 هدف گرایی، سازمان باید در جستجوی بازده رضایت بخش برای سرمایه گذاری های صاحبان شرکت باشد.
4 بازارگرایی همگانی، سازمان باید دارای بینش وسیع باشد.

 

بسیاری از شرکت های عمومی براساس دیدگاه بازاریابی عمل می کنند، ولی واقعیت چیز دیگری است آنها فقط نمادهای بازاریابی هستند، مثل معاون بازاریابی، برنامه بازاریابی و تحقیقات بازاریابی. این بدان معنا است که این شرکت ها مشتری مدار و به اصطلاح بازارگرا هستند. پرسش این است که آیا آنها توانسته اند به شیوه های ظریف نیازهای در حال تغییر و استراتژی های شرکت های رقیب را درک کنند یا خیر؟ شرکت های بزرگ قدیمی مثل آی.بی.ام، جنرال موتورز و زنیت چون نتوانسته اند خود را با استراتژی های نوین بازاریابی تطبیق بدهند، مقدار زیادی از سهم بازار خود را از دست داده اند. در دیدگاه بازاریابی هدف این است که مساله رضایت مشتری بصورت تار و پود شرکت درآید رضایت مشتری یک هوس نیست بلکه به بخشی از حیات شرکت ها در می آید و همانند فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعاتی (IT) و برنامه ریزی استراتژیک جزء جدا نشدنی شرکت می گردد.

 

دیدگاه بازاریابی اجتماعی (Societal Marketing Concept):

 

دیدگاه بازاریابی اجتماعی بر این پایه استوار است که هر سازمان باید نخست نیازها، خواسته ها و منافع بازارهای مصرف خود را تعیین کند، سپس در مقایسه با رقبا نیازها وخواسته ها را به دو صورت کارآمدتر و موثرتری تامین کند بنحوی که بقاء و بهبود رفاه مشتری و جامعه هر دو فراهم گردد. مفهوم بازاریابی اجتماعی از جدیدترین مفاهیم پنجگانه فلسفه مدیریت بازاریابی است.
مسئله قابل بحث در محدوده مفهوم بازاریابی اجتماعی این است که در عصر مشکلات زیست محیطی، کمبود منابع، رشد فزاینده جمعیت، تورم جهانی و فراموشی خدمات اجتماعی آیا بازاریابی محض کافی است!
پرسشی که این دیدگاه مطرح می کند این است که چنانچه مشترکی خواسته های فردی رادرک و تامین نماید،آیا در بلند مدت نیز همواره بهترین روش را برای مصرف کنندگان و جامعه به کار برده است، بنابراین مفهوم بازاریابی اجتماعی، مفهوم بازاریابی محض، تضادهای ممکن بین خواسته های کوتاه مدت مشتری و رفاه بلند مدت او را از نظر دور می دارد.
بازاریابان در تعیین سیاست گذاری های بازاریابی بین ملاحظات سه گانه منافع شرکت، خواسته های مصرف کننده و منافع جامعه تعادل لازم را برقرار سازند.

نقش علم بازاریابی درسلامت اجتماعی

چکیده

 

کیفیت زندگی، سلامت اجتماعی و توان اقتصادی همگی از جلوه های توسعه محسوب می شوند. مقاله حاضر بحث توسعه را از دیدگاه سلامت اجتماعی در کشور ایران بررسی کرده و عنوان می دارد که لحاظ کردن نگرش بازاریابی در مباحث توسعه می تواند گره گشای نه تنها معضل توسعه نیافتگی، بلکه مسائل اجتماعی ناشی از آن شود.

 


مقدمه

 

شاخص سلامت اجتماعی و علم بازاریابی از آن جهت ارتباط می یابند که در محیطی سالم با اقتصادی شکوفا و اذهانی نوآور است که بازاریابی می تواند در کلیه ابعاد عملکردی، سازمانی و مدیریتی به ایفای نقش بایسته خود بپردازد. اما سوال اینجاست که آیا می توان در ناملایمات اقتصادی و اجتماعی نقشی برای بازاریابی قائل شد؟

 

سلامت اجتماعی

 

شاخص سلامت اجتماعی در کنار شاخص سلامت اقتصادی به کار گرفته می شود. در هر جامعه ای کوشش می شود معیارهایی تهیه گردد که بیانگر سلامت آن جامعه باشد. سلامت جامعه در این است که جامعه به سوی هدفهای درستی جهت یابی و رشد کرده باشد. در چنین جامعه ای تولید رشد می کند و توان جامعه در دفاع از خود فزونی می یابد. مردم از اینکه عضو جامعه هستند رضایتمندند. سلامت جامعه را می توان برحسب جوانب مادی زندگی سنجید، یعنی جامعه بتواند اشیا یا خدماتی تولید کند و در اختیار افراد بگذارد که بااستفاده از آن افراد جامعه زندگی راحت تری داشته باشند. زندگی مادی را ضوابطی انـدازه می گیرد که به آن ضوابط شاخصهای اقتصادی می گویند؛ به طور مثال، اینکه یک جامعه چقدر تولید می کند، به ویژه با عنایت به این مهم که این تولیدات معمولاً به قیمت سنجیده می شود. شاخص مهم دیگر تورم است. شاخص اقتصادی دیگر این است که از عده ای که توان تولید دارند چند نفر آماده به کار هستند، چند نفر تولید می کنند و چند درصد بیکارند.

 

شاخص دیگر وجود منابع تولیدی از قبیل انرژی، منابع کانی، خاک کشاورزی و جنگلهاست.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 27  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نگاهی به فلسفه های مدیریت بازاریابی

سوالات استخدامی اصول و فلسفه آموزش و پرورش، فلسفه تعلیم و تربیت pdf

اختصاصی از نیک فایل سوالات استخدامی اصول و فلسفه آموزش و پرورش، فلسفه تعلیم و تربیت pdf دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

این سوالات در قالب پی دی اف و شامل 135 صفحه با بیش از هزار سوال تستی به همراه جواب می باشد و برای آزمون استخدامی آموزش و پرورش شهریور 1394 مفید است

 ارزانتر از همه جا

ویژه آزمون استخدامی آموزش و پرورش 1394

دانلود سوالات آموزگار ابتدایی


دانلود با لینک مستقیم


سوالات استخدامی اصول و فلسفه آموزش و پرورش، فلسفه تعلیم و تربیت pdf

دانلود مقاله فلسفه و تعلیم و تربیت

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله فلسفه و تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

فلسفه بر وضوح، قصد، انتقاد و توجیه به عنوان ارزش هاى مهم براى مربیان تأکید دارد. متقن ترین نمونه فلسفه تعلیم و تربیت از سوى جان دیویى و در عصر ما نیز از سوى پائولو فربر ـ کسى که به فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان ابزارى براى بازسازى تجربیات انسان، مدارس و جامعه مى نگریست ـ ارائه شده است. در این نوشتار، نویسنده تاریخچه مختصرى از فلسفه تعلیم و تربیت و بیان رویکردهاى مطرح در این زمینه مى پردازد و در ضمن آن، به شرح و توضیح نهضت تحلیلى در فلسفه و نفوذ آن در فلسفه تربیتى پرداخته و از پیترز به عنوان برجسته ترین فیلسوف تعلیم و تربیت معاصر و چهار حوزه کارى که براى فلاسفه مطرح است، نام مى برد. سپس انواع فلسفه تعلیم و تربیت، تقسیم بندى هاى متفاوتى که در این خصوص انجام شده است را بیان مى کند. براساس یکى از این تقسیم بندى ها، فلسفه تعلیم و تربیت به عمومى و حرفه اى تقسیم مى شود. رویکردهاى دیگرى که در این جا به آن ها اشاره شده است عبارتند از: الهام بخش، دستورى و فرمایشى، تحقیقاتى و تحلیلى. و در پایان نویسنده شیوه هایى از تدریس فلسفه تعلیم و تربیت را توضیح داده است. به واقع این مقال، به نوعى رابطه فلسفه و تعلیم و تربیت را براى محققان آشکار مى سازد.

 

فلسفه تعلیم و تربیت و منتقدان آن
اگرچه فلاسفه گذشته در زمینه تعلیم و تربیت آثارى داشته اند، اما فلسفه تعلیم و تربیت به مفهوم رایج آن، تنها در این قرن از محبوبیت برخوردار بوده است. در سال هاى اخیر، این رشته براى تثبیت خود، به عنوان بخش مهمى از تربیت معلم، که غالباً تنها یک بخش از دروس اصلى تعلیم و تربیت را شامل مى شود، مشکلات بسیارى داشته است. به بیان دیگر، بهره گیرى از اندیشه ها و تحلیل هاى فلسفى در تعلیم و تربیت، با انتقادات فراوانى از درون و برون این رشته مواجه بوده است.
ژاک بارزون (Jacques Barzun) نسبت به کتاب هاى بسیار بد و ناخوشایندى که در زمینه تعلیم و تربیت نوشته شده، اعتراض داشت. او به ویژه از یک فلسفه تعلیم و تربیت خاص، به دلیل این که در میان قضاوت هاى نابخردانه خود، مسأله اهداف را در تعلیم و تربیت مسأله اى مربوط به ارزش ها قلمداد کرده، دل زده شده است.
چارلز سیلبرمن (Charles Silberman) نیز در بررسى هایى که از مدارس به عمل آورد، به دلیل فقدان مبارزه کافى علیه بى فکرى مشهود در تعلیم و تربیت، در زمره منتقدان و مخالفان فلسفه تعلیم و تربیت قرار داشت.
فلسفه تعلیم و تربیت در ارائه نقش یا نفوذ واقعى اش، در سال هاى اخیر با مشکل مواجه بوده است. گاهى بسیار فلسفى و در نتیجه، با مربیان شاغل بى ارتباط بوده و در بعض مواقع، که تلاش نموده تا با آن ها مرتبط شود، در انجام صحیح این وظیفه و به کارگیرى درست روش هاى فلسفى، با شکست مواجه گشته است. به دلایل مذکور فلسفه تعلیم و تربیت، ممکن است رشته اى رو به افول تلقّى شود. این رشته به سبب بیگانگى بسیار با موضوعات تربیتى و عدم ارتباط با تربیت معلمان و مدیران اجرایى و ترویج شک گرایى و اندیشه هاى بنیادى مورد تهاجم قرار گرفته است.
به رغم این انتقادات، که برخى از آن ها موجه نیز هست، مربیان به نوعى تربیت و نظم نیاز دارند تا از طریق مطالعه یک فلسفه تعلیم و تربیت، که هم نظرات فلاسفه و هم تلاش خود آنان را براى فلسفى کردن شامل مى شود، به دست مى آید. فلسفه براى مربیان یک تفنّن نیست، شیوه اى است که رهبران تربیتى و معلمان را در فکر و عمل در زمینه تعلیم و تربیت، خردمندتر و نقادّتر مى گرداند. فلسفه بر وضوح، قصد، انتقاد و توجیه به عنوان ارزش هایى مهم براى مربیان تأکید دارد; ابزارهایى که یک مربى به آن ها نیاز دارد تا کارهایش را به نحو مؤثرى به انجام برساند. فلسفه تعلیم و تربیت همان گونه که از سوى بهترین متخصصان خود به کار برده مى شود، نظمى را ایجاد مى کند که ]از سویى [نسبت به چیستى تعلیم و تربیت و مدارس، تصوراتى ارائه مى دهد و ]از سوى دیگر، [انتقادات مربوط به تلاش هاى رایج، براى فهم این تصورات را تبیین مى نماید. متقن ترین نمونه فلسفه تعلیم و تربیت از سوى جان دیویى (Jahn Dewey)و در عصر ما نیز از سوى پائولو فریره، (Paulo Freire) ـ کسى که به فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان ابزارى براى بازسازى تجربیات انسان، مدارس و جامعه مى نگریست ـ ارائه شده است.
فلسفه یکى از بى شمار رشته هایى است که با تعلیم و تربیت ـ که به تنهایى یک رشته محسوب نمى شود ـ ارتباط دارد. سایر رشته هاى مرتبط با آن عبارت است از: تاریخ، روان شناسى، جامعه شناسى، انسان شناسى، اقتصاد و زیست شناسى. «فلسفه» در اصلاح تعلیم و تربیت، به نظریه یا توصیف کاربردى در مقابل نظریه علمى گفته مى شود; در حالى که «نظریه علمى» پدیده ها را تبیین و پیش بینى مى کند، از نظریه کاربردى بیش تر انتظار مى رود تا هدایت اقداماتى از قبیل تعلیم و تربیت و قانون را بر عهده گیرد.

 

تاریخچه مختصرى از فلسفه تعلیم و تربیت
غالب فیلسوفان مشهور غرب در زمینه تعلیم و تربیت مطالبى نوشته اند. وقتى افلاطون تعلیم و تربیت را جزئى از سیاست مى پنداشت، ارسطو به آن به عنوان بخشى از سیاست و اخلاق مى نگریست. آگوستین از سنّت افلاطونى پیروى مى کرد و علاقه مند بود بفهمد که چگونه یاد مى گیریم و معلمان چگونه تدریس مى کنند. توماس آکوییناس، که در دانشگاه پاریس فعالانه به تربیتِ معلم مشغول بود، نظریه اى در خصوص تعلیم و تربیت ارائه داد به نام «تامیسم و نئوتامیسم» (Thomism &Neo-Thomism) که هنوز به نام خود اوست. متفکران عصر روشن گرى همانند آکوینیاس و پیش از آن همچون روسو و لاک آثارى سنّتى در زمینه تعلیم و تربیت تألیف کردند. روسو درباره تعلیم و تربیت جوانان آثارى نگاشت و بسیارى از فعالیت هاى تربیتى زمان خود را مورد انتقاد قرار داد. اندیشه هاى لاک نیز در زمینه تعلیم و تربیت، برداشت هاى ما را از مفاهیم تربیت کودک و تعلیم و تربیت متحول کرد. امانوئل کانت، فیلسوف بزرگ آلمان، سخنرانى هاى عمده اش را خطاب به معلمان در زمینه تعلیم و تربیت براى ما باقى گذاشت. سایر فلاسفه نیز که در زمینه تعلیم و تربیت آثارى نگاشتند، عبارت بودند از: جورج هگل و یوهان هربارت. از دیگر فلاسفه اى که موضوعات تربیتى را مطرح کرده اند مى توان از: ویلیام جیمز، جان دیویى، رابرت هوچینز و مورتیمر آدلر نام برد.
در آغاز قرن جارى، دروسى در فلسفه تعلیم و تربیت در رشته «تربیت معلم» ارائه مى شد. این دروس بیش تر با عقاید معلمان درباره زندگى و تحصیل ارتباط داشت. انتظار این بود که معلمان از یک فلسفه تعلیم و تربیت برخوردار شوند. براى نیل به چنین هدفى، آن ها غالباً نظریه هاى رسمى افلاطون، کومینوس، فروبل، هربارت و روسو را مطالعه مى کردند. دروس معمولاً شامل توصیه هاى خردمندانه اى درباره جوانان و نیز شیوه آموزش آنان در مدارس بود.
رشته فلسفه تعلیم و تربیت بیش تر اصول خود را مدیون تلاش جان دیویى و همکارانش در دانشگاه شیکاگو و دانشکده معلمان است. رویکرد عمل گرایانه دیویى نظام هاى دیگرى همچون واقع گرایى (رئالیسم)، آرمان گرایى (ایده آلیسم) و سپس وجودگرایى (اگزیستانسیالیسم) را ترغیب کرد تا به شیوه اى رسمى ظهور یابند. کار دیویى واکنش شدید مربیان علوم انسانى، که او را موجب نابودى شیوه سنّتى و موجب ویرانى تعلیم تربیت مى دیدند، را در پى داشت. در دهه 1950، در ایالات متحده و بریتانیا، نهضت تحلیلى در فلسفه، نفوذ و سلطه خود را بر فلسفه تربیتى آغاز کرد. سردمداران این نهضت در بریتانیا، آر. پیترز(R.Peters)، پى. هِرست (P.Hirst) و دِردِن (Dearden) و در ایالات متحده، آى. اسکفلر(I.Schefler)، ج.مک کِلِلان (J.Mccellan)،پى.کومیسار(P.komisar)، ج.سولتیس (J.Soltis)، و تى. گرین (T.Green) بودند. این نهضت، که از جریانات منظم و با مبناى متافیزیکى دور شده بود، تلاش کرد تا زبان مورد استفاده در گفتارهاى روزمره را تحلیل کند. این فلسفه کار خود را از اثبات گرایى منطقى آغاز کرد. کار ریچارد پیترز، سرشناس ترین فیلسوف تعلیم و تربیت بریتانیا، به طور خاص، در شکل دادن به تفکر معاصر در این زمینه مهم بوده است. ]به عقیده پیترز [فلاسفه تعلیم و تربیت باید با مهارت دستاوردهاى مشخص خود را عرضه کنند، و وظیفه آن ها صرفاً تنظیم، کشف و انتقالِ اصول علمى تعلیم و تربیت نیست. او همچنین فلسفه را از مطالعه تاریخى اندیشه هاى تربیتى و کاربرد آن در تبیین مرضوعات تربیتى معاصر جدا مى دانست. پیترز چهار حوزه کارى مهم براى فلاسفه تعلیم و تربیت پیشنهاد کرد:

 

1. تحلیل مفاهیم مختص به تعلیم و تربیت;
2. به کارگیرى اخلاق و فلسفه اجتماعى در فرضیات مربوط به محتوا و روش هاى تعلیم و تربیت;
3. بررسى و بازبینى الگوها و فرضیه هاى مفهومى که از سوى روان شناسان تربیتى به کار گرفته شده است;
4. بررسى ویژگى هاى فلسفى محتوا و نظام آموزشى و مسائل دیگرى در خصوص یادگیرى.
فلسفه تحلیلى جدید تعلیم و تربیت، این رشته را بیش تر به صورت اقدامى تخصصى و حرفه اى درآورد. تا آن هنگام، بسیارى از فلاسفه تعلیم و تربیت، فلسفه رسمى را آموزش دیده بودند. آنان فلاسفه اى بودند که به مسائل مربوط به تحصیل و آموزش علاقه مند بودند. به هر حال، آن ها به همان میزان که از لحاظ فلسفى جدّى تر و دقیق تر مى شدند، مخاطبان خود را از میان همکاران دانشگاهى خود برمى گزیدند و به سایر مربیان و عامه مردم کم تر توجه مى کردند.
در دهه 1960 دروس فلسفه تعلیم و تربیت همراه با سایر دروس، به روش هاى گوناگونى مثلاً، برحسب نظام هاى تعلیم و تربیت، موضوعات، طبقه بندى ها و تحلیل مفاهیم تدریس مى شد. انتقادات تند بر تعلیم و تربیت و بر جامعه امریکا اغلب در این سطوح وارد شده است. به هر صورت، فلاسفه متخصصى همچون پال گودمن، آ. اس. نیل، جاناتان کوزُل جان هالت، جورج دنیسون و ادگار فردنبرگ آثار نافذى در این دوران نداشتند. امّا ایوان ایلچ و پائولو فریره مستثنا بودند; زیرا این دوتربیت فلسفى داشتند. البته انتقادات بسیارى نیزبه رشته هاى درسى مزبور وارد شد.
گرایش به عمل گرایى در دهه 1970 نیز رواج و تأثیر دروس فلسفه تعلیم و تربیت را کاهش داد. سلطه و نفوذ رفتارگرایى در تمام سطوح تعلیم و تربیت، حتى در دولت و حکومت فدرال، منجر به تهاجم علیه آنچه در فلسفه تعلیم و تربیت اتفاق افتاده بود، گردید. فلاسفه تعلیم و تربیت در برابر جنبش تربیت معلم که مبتنى بر شایستگى و سایر اعمالى بود که اساس رفتارى داشت، ایستادگى کردند.
بسیارى از مربیان از دروس فلسفه تعلیم و تربیت ناراضى بودند، در حالى که مدارس و مدیران آن ها علاقه مند بودند که از فلسفه تعلیم و تربیت برخوردار باشند. بیش تر فعالان این رشته ترجیح مى دادند به تحلیل زبانى بپردازند و مفاهیم تعلیمى ـ تربیتى را نقد کنند. اساساً فلاسفه از نظریه هاى مهم در حال توسعه یا نظام هاى گسترده تعلیم و تربیت روى گردان بودند. اگرچه تعدادى از مربیان نگرش جدید را چالش برانگیز یافتند، اما بسیارى دیگر ]هم[ آن را به دلیل رواج شک گرایى و تندروى مورد انتقاد قرار داده و با آن مخالفت مى کردند.
امروزه شرایط پیچیده اى وجود دارد. تحلیل گرایان در بسیارى از مکاتب تعلیم و تربیت نفوذ کرده اند. اما در دورانى که برخى آن را دوران فراتحلیلى نام نهاده اند و نیز در دوران بازگشت نظریه کلان (grand theory)، این امکان براى فلسفه وجود دارد که با شیوه اى متعادل تر نقشى را که قبلاً در تعلیم و تربیت جامعه ایفا مى کرد، بر عهده بگیرد. این نقش از سوى بسیارى از فلاسفه با بیان اهمیت مسائل سیاسى و اجتماعى به انجام رسیده است.
رویکرد به کار برده شده در کتاب سال 1981 انجمن ملى بررسى تعلیم و تربیت (N.S.S.E)، اثر سولتیس که به فلسفه تعلیم و تربیت اختصاص داشت، با مرتبط کردن فلسفه تعلیم و تربیت به برخى رشته هاى فرعى همچون اخلاق، متافیزیک، شناخت شناسى، زیبایى شناسى، فلسفه اجتماعى و منطق از به کارگیرى رویکرد مربوط به نظام هاى فلسفى پرهیز مى کند; حال آن که دو کتاب سال پیشین در فلسفه تعلیم و تربیت از رویکرد نظام هاى فلسفى استفاده کرده بودند. آخرین کتاب سال تا حدى موفقیت آمیز بود. اگرچه بعضى از مقالات به مراتب فنى هستند. اما تعدادى از آن ها براى مربیان که تبحّر فلسفى کافى ندارند، ]نیز [غیرقابل فهم مى نماید. برودى (Broudy)معتقد بود که مربیان بیش تر به فلسفه تعلیم و تربیت مى اندیشند تا مقالات تحلیلى محض و این حق قانونى آن هاست که از برخى فلاسفه تعلیم و تربیت انتظار داشته باشند که با بصیرت و بینش وسیع ترى به مسائل بنگرند.
تحولات در فلسفه تعلیم و تربیت به دلیل افزایش علاقه مندى فلاسفه به موضوعات فلسفه کاربردى مى تواند قابل پیش بینى و انتظار باشد. فلاسفه بار دیگر، مسائلى را عنوان مى کنند که در زمینه آزادى، ضرورت فردیت و مصلحت عمومى; شخص نگرى و جامعه توده اى، توده و طبقه; حقیقت، اعتبار و ارزش هستند. علاوه بر این ها فلاسفه بسیارى از مسائل مربوط به رشد علوم را نیز بررسى مى کنند. اخلاق، به خصوص به دلیل توجهش به پزشکى، حقوق، داد و ستد و ارتباطات، امرى متناسب و مرتبط جلوه کرده است. تجدید حیات فلسفه براى این آغاز شده است که آثار خود را بر تعلیم و تربیت، آن گونه که در افزایش دروس در اخلاق تدریس، مشاوره و مدیریت مشاهده شده است; بر جاى گذارد.
امروزه نهضت تحلیلى هنوز قدرتمند است، اما با چالش هاى جدیدى مواجه است. نهضت تعلیم و تربیت لیبرال دوباره خود را در نوشته هاى آلان بلوم، اى. هرش و دیگران نشان داده است. تعداد قابل توجهى از فلاسفه تعلیم و تربیت نیز از نوعى برخورد پدیده شناختى استفاده کرده اند. بسیارى از فلاسفه هنوز عمل گرایى دیویى را رویکردى کارآمد در تعلیم و تربیت قلمداد مى کنند، اما بزرگ ترین چالش ها از سوى فلاسفه اجتماعى و جامعه شناسان نظرى علم ناشى مى شود که از منتقدان مکاتب اجتماعى، سیاسى و اقتصادى تعلیم و تربیت بوده اند.

 

انواع فلسفه تعلیم و تربیت
فلسفه تعلیم و تربیت عمومى از فلسفه تعلیم و تربیت حرفه اى متفاوت است. «فلسفه تعلیم و تربیت عمومى» فلسفه اى است که وسیع ترین طیف از آثار مکتوب تعلیم و تربیت را شامل مى شود. این فلسفه نوشته هاى سیاستمداران، روزنامه نگاران، روشنفکران، شهروندان و مربیانى را که درباره تعلیم و تربیت مطلب مى نویسند، دربرمى گیرد. اما «فلسفه تعلیم و تربیت حرفه اى» رشته اى است که از سوى کسانى که صرفاً در فلسفه آموزش دیده اند مورد استفاده قرار مى گیرد. این افراد منابع خود را از نوشته هاى موجود در زمینه فلسفه، تعلیم و تربیت و فلسفه تعلیم و تربیت انتخاب مى کنند.
یکى از تقسیم بندى هاى مفید مربوط به فلسفه تعلیم و تربیت از سوى پاور (Power) ارائه شده بود.وى عقیده داشت که بعضى از فلسفه هاى تعلیم و تربیت را مى توان الهام بخش نامید. این فلسفه ها بر اساس هدف خود، به توصیف خواست هایى آرمانى در تعلیم و تربیت رسمى و غیر رسمى افراد مى پردازند تا طرحى را براى آنچه که «بهترین نمونه تعلیم و تربیت» عنوان گردیده است، برنامه ریزى کند. در این خصوص، مى توان از کتاب «جمهورى» افلاطون، «نیوآتلانتیس» باکون (New Atlantis Bacon¨s)، «امیل» روسو (Roussedu¨s Emile)، «نظام آموزش و پرورش» سامر هیل (Summerhill) و «والدن تو» اسکینر (B.F Skinner¨s walden2) نام برد.
سایر فلسفه هاى تعلیم و تربیت «دستورى» یا «فرمایشى» نام دارند. این فلسفه ها دستورالعمل هاى دقیق و روشنى براى فعالیت هاى تربیتى ارائه داده و بر تعهد به انجام آن ها تأکید دارند. براى انجام این کار، مى توان به متون تخصصى یا عمومى مراجعه کرد. کتاب «علم تعلیم و تربیت» (The Science of Education) اثر جان هربارت، «آموزش عالى در امریکا» (The Higher Learning in America) اثر روبرت هاتچینس، و «تعلیم و تربیت بر سر دوراهى» (Education at TheCrossroads) اثر ژاک مارتین، از جمله این آثار است. فرانکنا این دسته از فلسفه هاى تعلیم و تربیت فرمایشى را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. فلسفه هاى آرمانى یا اصلى توجیهاتى با ماهیت فلسفى یا دینى براى این اهداف و شیوه هاى تربیتى و نیز توجیهاتى براى کاربرد این شیوه ها ارائه مى دهند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فلسفه و تعلیم و تربیت

مقاله مأموریت ، فلسفه ، اهداف و طرح های مدیریت

اختصاصی از نیک فایل مقاله مأموریت ، فلسفه ، اهداف و طرح های مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله مأموریت ، فلسفه ، اهداف و طرح های مدیریت


مقاله مأموریت ، فلسفه ، اهداف و طرح های مدیریت

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:50

چکیده:

مأموریت، فلسفه، اهداف و حرکهای مدیریت:    فراگیری اهداف و فعالیتها
•    تعریف کردن بیانیه هدف و مأمریت مربوط به خدمات پرستاری
•    استفاده از یک دسته از استانداردها برای ارزیابی کردن اظهار هدف یا مأموریت برای علل پرستاری
•    نوشتن بیانیه هدف یا مأمریت برای عمل پرستاری، شناختن دیدگاه و ارزشها برای بیان کردن به مشتری ها
•    تعریف کردم فلسفه برای عمل پرستاری
•    شرح اهداف مربوط به خدمات پرستاری
•    تعریف طرحها مؤثر (طرح مدیریت) مربوط به عمل پرستاری
•    توصیف استراتژی مربوط به برنامه ریزی شده و خدمات پرستاری
-    مفهومها: مأموریت، هدف، دیدگاه، ارزشها، فلسفه، اهداف، طرحهای قابل اجرا، خط مشی (استراتژی)
-    رفتار مدیر:مدیرهای ارشد صریحاً بیانیه مأمریت (هدف)، دیدگاه، ارزشها، فلسفه، اهداف و طرحهای مؤثر را توسعه می دهند و به مردم شعبه های منابع به کار گماشته شده برای پخش اطلاعات این بیانیه ها را می دهد.
-    رفتار سرپرست:نمایندگی همه بخشهای سازمان را در توسعه دادن و اجرا کردن
بیانیه ها مأمریت (هدف)، دیدگاه، ارزشها فلسفه، اهداف و طرحهای مؤثر را در بر می گیرد. یک سیستم برای ارزیابی، بازخورد و مطابق روز پیش بردن این بیانیه ها را شامل می شود.
-    مقدمه:بیانیه های مأموریت یا هدف، دیدگاه و ارزشها، فلسفه یا عقیده ها و اهداف و طرحهای مؤثر در فصل قبل عنوان شده این فصل در مورد روشهای پایه مدیریت به تفضیل بحث می کند. دانسته های آنها در بخشی از اصول نظری مدیریت پرستاری استفاده می شود. روشها بخشی از برنامه ریزی عملکرد مدیریت پرستاری هستند و مهارت در استفاده موفقیت آمیز از آنها بخشی از استراتژی برنامه ریزی مدیریت پرستاری است. بیانیه های مکتوب هدفها، دیدگاه، ارزشها، فلسفه و طرحهای مؤثر، طرح اولیه برای مدیریت مؤثر هر مؤسسه ای شامل سازمان مراقبت از سلامتی است. این مؤلفه های برنامه ریزی در هر سطحی ار مدیریت وجود دارند. بیانیه ها در سطح خدمات بالای مدیریت سازمانها یکی شده است. بیانیه ها در طبقه بندی سطح خدمت مدیر و پرسنل عمده تقسیمات به عنوان مثال پرستاری، جراحی، سرمایه گذار است. این بیانیه ها در نتیجه استنتاج می شود و از آن مؤسسه ها حمایت می کند. سرویسها اداره ها و واحدها هر کدام بیانیه هایی از اهداف، دیدگاه ها و ارزشها، فلسفه، اهداف و طرح های مؤثر نوشته شده دارند که در حال توسعه هستند و مدارک در تقسیمات و سطحهای یکی شده حفظ می شوند.(در 1-6 نمایش داده شده)
-    نمایش 6-1
ارزیابی مأموریت، دیدگاه و ارزشها، فلسفه و اهداف بیانیه ها و طرحهای مؤثر.







مأموریت یا هدف، دیدگاه و ارزشها
مأمریت یا هدف
مأموریت یک سازمان هدفی را که هر سازمانی به خاطر آن وجود دارد را شرح می دهد. بیانیه های مأموریت اطلاعات را فراهم می کند و طرحی را به صورت آشکار و صریح برای پیش بردن سازمان، به سمت جلو الهام می کند. بیانیه های مأموریت، دیدگاه را فراهم می کند هدف هر سازمانی فراهم کردن افراد با روشهایی برای منجر شدن به زندگی پر بار و معنی داراست.
بنابراین هدف هر سازمان و هر واحدی باید تعریف بشود یک شیوه کار دسته جمعی باید غالب شود، اجزاء تشکیل دهنده باید به طور شایسته ای تعلیم ببینند و همه افراد باید با احترام رفتار کنند.
هدف سازمانی حرکت می دهد، راهنمایی می کند و انتقال می دهد سازمان را برای درک کردن اهداف بسیاری از نویسندگان اشاره می کنند که بیانیه مأموریت یا هدف باید از بیانیه دیدگاهی که چیزهایی را که گروه به خاطر آن ایستاده است را شرح می‌دهد، خلق بشود. بیانیه دیدگاهی با نیازهای مشتری در ذهن خلق می شود. برای تعیین کردن این نیازها شخص باید بپرسد و گوش کند به مشتری. مشتری های خارجی که فرآورده ها یا خدمات را دریافت می کند ممکن است یا مأموریتی را به سازمان بدهند. مدیر پرستاری بیماران و خانواده هایشان، اعتبار گذاران، اعطا کنندگان جواز و سهام داران مشتری های خارجی مربوط به آینده هستند. مشتری های داخلی شامل کارمندان اداری و غیر اداری هستند. بیانیه مأموریت یا هدف، فرهنگ سازمان را متحد می کند شامل مدیریت، قانون و نظامنامه قوی، دستیابی اهداف تصور اندکی که مردم نسبت به کار مهم تر هستند.
-    دیدگاه:کارمندانی که در توسعه دادن بیانیه های دیدگاه شرکت می کند توانایی های خودشان را باور دارند و نسبت به کارمندانی که در این امر شرکت نمی کنند بیشتر به سازمان ارجاع داده می شوند. بیانیه دیدگاه سهم جمعیتی بزرگ که کارکنان ممکن است دیدگاه را زندگی کند. آن بر امر گام برداشتن با تکنولوژی و سبکها به روز در آورده شده است. یک بیانیه دیدگاهی گاهی اوقات توجه بیشتری به استراتژی نسبت به بیانیه مأموریت می کند. فعالیتهای ذهنی یک مشخص خلاق نسبت به مفهوم بیانیه‌های خودش معنای بیشتری دارد.
-    بیانیه های دیدگاه: ارزشها، مأموریت یا هدف فقط برای خلاق پر معناست. ترجمه کردن این بیانیه ها برای جامعه راههای مراقبت پرستاری را برای مردم ارزش می‌بخشد. این فهمیده می شود که جمعیتهای قومی در توسعه دادن بیانیه های دیدگاه و ارزشها برای وجود پرستاری قابل توجه هستند. تحصیلات پرستاری معنای ارزشهایی مانند تحمل و سازش را می آموزد.
مدیر پرستاری باید دیدگاه و جرأت حرکت دادن پرستاری را به سمت جلو از طریق اطلاعات مفرط حرفه ای پیدا کنند.
ارزشها:غیر رسمی بودن، خلاقیت، صداقت، کیفیت، توضاع، احتیاط مثالهایی از ارزشها هستند.
ارزشها اخلاق منطقی برای کسب و کار هستند. بیانیه های ارزشها به کارکنان احساس سر بلندی و به مدیران احساس تعهد می بخشد. آنها به راه درست برای انجام کارها معنا می بخشند، آنها به کارکنان اشتیاق و انرژی می بخشند. ارزشها مردم را به هم ربط می دهند و رفتارهای استاندارد کارکنان را جهت می دهند.
توافق روی ارزشها مدیریت را دفع می کند و بنا کردن کیفیت را فراهم می کند. الصاق به ارزشها سازمانها را موفق می سازد. هر مؤسسه و سازمانی برای هدفها و مأموریتهای ویژه و تکمیل کرد عملکردهای اجتماعی مخصوص وجود دارد. این راهها خدمات مراقبت از سلامتی را برای حفظ کردن سلامتی، درمان بیماریها و آران کردن درد و رنج را برای سازانهای مراقبت از سلامتی فراهم می کند. شغلهای مهم و نمایندگان دولت بیشترین منابع اقتصادی برای پرداخت این خدمات را فراهم می کنند.
اگر به مراقبتهای پرستاری به صورت قابل توجهی تعهد سودمندی ایجاد نمی کند اما این وضعیت یک تغییری است که باعث ادا شدن نیازهای گروه سومی از افرادی می شود که این پروسیجر برایشان صورت گرفته است.
 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله مأموریت ، فلسفه ، اهداف و طرح های مدیریت

تحقیق در مورد فلسفه ی اشراق

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد فلسفه ی اشراق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد فلسفه ی اشراق


تحقیق در مورد فلسفه ی اشراق

نک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

                                                                             

تعداد صفحه63

 

فهرست مطالب

مقدمه

علم اشراقی

تعاریف سنتی علم

علم اشراقی و تبار شناسی آن

و.......

علم در حوزه های سنتی ایران مقوله متنوع و گسترده ای است. سده های نخستین اسلامی مصروف کنکاش، مجادلات و پایه گذاری های کلان علمی شد. حوزه های آموزشی عموما چند منظوره با پرورش علمای جامع الاطراف و مسلط بر اکثر بخش های علمی پایه های ستبر علمی ایران را بنا نهادند.

توجه شدید به علوم عقلی و نقلی از اختصاصات ایران علمی قرون نخستین بود و دست‌اندازی به حوزه های معتبر بیرونی چون یونان و اسکندریه و البته ایران پیش از اسلام و ترجمه و تالیف متون از زبانهای مختلف دوره ای مدرن و کاملا علمی را در تاریخ ایران بنا نهاد.

شیخ شهاب الدین سهروردی یکی از علما و حکما و بزرگ فلسفی ایران است که با آگاهی و مطالعه در شاخه های متفاوت فکری و بدست آوردن درک صحیح از آنها توانست جنبش خاص فکری خود را با نام فلسفه اشراقی بنیان نهد. فلسفه ای که با بهره گیری از نقاط قوت دیگر ایده های فکری گونه ای التقاطی از علم آسمانی و زمینی را به انسان آن روزگار ارائه کرد.

این مقاله به مسئله علم و کیفیت آن و تعریف عالم از دیدگاه شیخ اشراق پرداخته است. پیش از ورود به بخش اصلی مقاله معرفی مختصری از شیخ اشراق و آثار او و نیز مسئله علم در حوزه های آموزشی گذشته می آید و پس از متن مقاله که همراه با مسائل چندی که پیوسته با مبحث اصلی اند می آید به طور مختصر به علومی که در آثار شیخ اشراق به آنها استناد شده پرداخته می شود و در پایان طی بحث کوتاهی به مسئله تاویل پذیری آثار عرفانی شیخ اشراق که البته مسئله تازه و در حقیقت شاخه ای از علم مدرن در خوانش متون است پرداخته می شود

علم اشراقی:

معرفی:

شیخ شهاب الدین ابوالفتوح یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی معروف به شیخ اشراق بنیانگذار رسمی دومین نظام فلسفه اسلامی با نام حکمه الاشراق است. وی در سال 549 در دهکده سهرورد زنجان به دنیا آمد. در مراغه نزد مجد الدین جیلی حکمت و اصول و فقه را آموخت. در اصفهان نزد ظهیر الدین قاری منطق را فرا گرفت.[1] و در ضمن مطالعه فلسفه ابن سینا اندیشه های نوین خود را در باب علم و فلسفه پایه‌ریزی کرد.

پس از پایان تحصیلات رسمی چنانکه رسم روانهای نا آرام و پویا است روی به سلوک جسمی و روحی آورد تا اینکه در حلب ملک ظاهر پسر صلاح الدین ایوبی شیفته شیخ شد و بنابر درخواست او شیخ اشراق در حلب اقامت گردید.

ذکاوت شیخ اشراق و علم آسمانی او که ظاهرا دلیل برتری او در مناظرات چندی شد که بین او و علمای حلب برگزار شد


[1] و چنان شد که به قواعد فقه و حدیث و اصول در نهایت فهم و ذکا بود. منتخبی از مقالات فارسی درباره شیخ اشراق سهروردی گرد آورنده حسن سید عرب انتشارات شفیعی چاپ اول سال 1378 مقدمه ص 30

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فلسفه ی اشراق