
برای مشاهده آنچه در این شماره خواهیددید بر روی توضیحات بیشتر کلیک فرمایید:
مجموعه نقشه های مذهبی (مسجد ،کلیسا و...)-------------------17 پروژه
برای مشاهده آنچه در این شماره خواهیددید بر روی توضیحات بیشتر کلیک فرمایید:
فرمت :Word
تعداد صفحه :14
منابع مرجع : سایت های علمی SID و Pubmed.
ضمانت ارسال و تضمین صحت محتوای پروپوزال توسط مدیریت سایت تامین شده است.
در صورت وجود هرگونه سوال یا ابهام با آدرس ایمیل زیر در تماس باشید:
mataleb.mofid@gmail.com
یا پیام خود را به شماره ی 09016353821 ارسال فرمایید.
مهر پرستی یا آیین مهر یا میترائیسم از دینهای باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان ایرانی بنیاد شده بود. مهرپرستی در حدود بیش از 5000 سال پیش در میان ایرانیان ساکن دشت مغان به وجود آمده اما بنا به دلایل مذهبی پیدایش آنرا به زمان تولد عیسی پیامبر ترسایان نزدیک می کنند!این آیین از سده نخست میلادی درشاهنشاهی روم همه گیر شد کرد و بنا به روایتی دیگر مدت پیش از آن به اروپا راه یافت. این دین در سدههای سوم و چهارم میلادی (میلادی) به اوج خود رسید و بویژه در میان سربازان رومی باورمندان بسیاری داشت. پس از فرمان تئودوس در ۳۹۱ میلادی که طی آن همه کیشها و آیینهای غیرمسیحی ممنوع اعلام شد آیینهای مهرپرستی نیز در مغربزمین رفته رفته از رواج افتاد. گرچه نمادها و پرستش گاههای آن در سراسر اروپا و مفاهیم آیین ترسایی (مسیحی) و رفتارهای ترسایان (مسیحیان) بهقی مانده. مانند سالروز تولد مسیح که معادل با شب یلدا سالروز تولد میترااست و بنا به دلایل تقویمی (اشکال تقویم رومی ها در محاسبه کبیسه) جا به جه شده است و حتی نام مسیح برای عیسی پسر عمران از همین آیین گرفته شده. چلیبا یا گردونه مهر که نماد اصلی ترسایی (مسیحیت) صلیب، برگرفته از آن است نماد دیگری از زایش دوباره آیین مهری در دل ترسایی است.
پیشینه و مفاهیم
پیش از ظهور زرتشت آریائیان در قالب زروانیگری، مهرپرستى نیز اختیار کردند.(کلمه مهر را دارمستتر بهمعنى دوستى و محبت مىداند. یوستى مىگوید که مهر واسطه و رابطه فروغ محدث و فروغ ازلى و بهعبارت دیگر واسطه بین آفریدگار و آفریدگان است. در گاتها کلمه میترا بهمعنى عهد و پیمان آمده است. مهر در اوستا از آفریدگان اهورامزدا محسوب شده و ایزد محافظ عهد و پیمان است و از این رو فرشته فروغ و روشنائى است تا هیچ چیز بر او پوشیده نماند. ماه هفتم سال و روز شانزدهم هر ماه و یشت دهم اوستا و جشن مهرگان مخصوص او است. کیش مهر از ایران به بابل و آسیاى صغیر رفت و سپس پرستیده شد و به این گونه آئین مهرپرستى پدیدار گشت. (فرهنگ معین)) در کتیبههاى هخامنشى میثر (Mithra) آمده که تلفظ اوستائى مهر است. در سانسکریت میترا (Mitra) و در پهلوى میتر (Mitr) و در پارسى مصطلح امروز مهر خوانده مىشود. کهنترین سند نوشته شده الواح گلینى است متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح که در کاپاتوکا (Kapatuka) از شهرهاى آسیاى صغیر، در محلى بهنام بغازکوى پیدا شد. در کنار نام این دو خدا، نام دو خداى کهن هند و ایرانى ایندرا Indra) نساتى (Nasatya) نیز آمده است. در اوستا میترا مقام شامخى دارد و در زمان پیش از اوستا و رستاخیز زرتشتی، بزرگترین خدا بهحساب مىآمد. این نشانه א که صلیب (چلیپا) شکسته نامیده شده است، در حقیقت صلیب شکسته نیست. این نشانه آریائى است، زیرا در ایران و هند هزاران سال پیشینه دارد. این نشانه א نخستینبار در حدود خوزستان یافت شده و مربوط به هفت هزار سال پیش از میلاد مىباشد به این ترتیب پیشینه تاریخى آن در ایران بسى کهنتر از پیشینه آن نزد آریائىهاى هند است و هرتسفلد (Herzfeld) آن را گردونه خورشید نامیده است. در گرمى (Germi) مغان آذربایجان گورهاى خمرهاى از دوره اشکانى بهدست آمده که در میان آنها پارچهاى بسیار زیبا یافت شده است که داراى این نقش مىباشد. همچنین این نگاره بر دهانه پارهاى از خمرههاى سفالین که مردهها را در آن مىگذاشتهاند دیده شده است در مواردى دیگرى چون جام تپهحسنلو، جام زرکلاردشت، گردنبند عقیق مربوط به دوره اشکانی، گردنبند زرینى مربوط به ۷ هزار سال ق م در رودبار گیلان این نگاره به چشم مىخورد. گردونه خورشید نخست به این شکل א بوده و کمکم خطوط منحنى از بین رفته گاهى بهصورت + و گاهى با خطوط شکسته ولى با زاویههاى ۹۰ درجه ترسیم شده و شکل هندسى و ترکیب کامل یافته است. اقوام باستانى بسیارى از جانوران را مىپرستیدهاند و از همین جا توتمیسم (Totemisme) پیدا شده است. یکى از این حیوانات بز کوهى است که مظهر سودرسان طبیعت، یعنى خورشید بوده است این نقش بر ظروف بازمانده از سدههاى پیش از میلاد دیده شده و مهمتر از همه رابطهاى است که مردم باستانى میان هلال ماه و خورشید و شاخ بز کوهى قرار داده بودند. در بسیارى از سفالها در میان انحناى شاخ این جانور و نیز بر پشت آن نشانه + یا א دیده مىشود. مثلاً بر لیوان سفالین مربوط به ۳۱۰۰ سال پیش از میلاد که در سیلک کاشان بهدست آمده نگاره + در زیر انحناى شاخ گوزن پیدا است. در کتاب مذاهب بزرگ جهان تصویرى است که از کف پاى بودا و بر آن نگارههائى است که شناساننده و باورها و آئین و سمبولهاى او است از جمله بر چهار انگشت پاى وى نشانه گردونه مهر دیده مىشود. شمال و شمال باخترى ایران مرکز مهرپرستان بوده است. پلوتارک(پلوتاریک یا پلوتارخوس - Plutarkus = در سال ۴۶ پس از میلاد زاده شده و در سال ۱۲۰ در گذشته.) مىگوید: ”هرمزد در عالم معنوى به نور همانند است و اهریمن به تاریکى و میان این دو مهر قرار دارد“.(اوستا - یشتها، گزارش پورداود ص ۴۰۱) زرتشت براى گسترش مزداپرستى از اهمیت ایزدان دیگر کاست و مهر را که پایه خدائى گرفته بود یکى از ایزدان کیش خود بهشمار آورد. با نگرش به اینکه نشانه گردونه مهر به شاهین و فروهر هم بسیار نزدیک است مىتوان پنداشت در زمانى که از اهمیت مهر کاسته شده نشانه مقدس میترائیسم رفتهرفته به شاهین مبدل شده و این شاهین و نگاره فروهر تمام جاذبه معنوى و روحانى این نشانه را گرفته و مظهر فر و شکوه مینوى گردیده است. هماکنون این نقش را به گونهاى دیگر بر کاشى کارى سر درب خاورى آرامگاه بایزید در بسطام مىتوان دید. میترا بهمعناى رفیق و همدم یکدل و یارىکننده است. آدیتها فرزندان آدیت (Adit) بوده و جزءِ هفت خدایانى هستند که در آسمان زندگى کردهاند و مافوق آنها وارونا است.(Varunan) که برشش خدا سرورى دارد و آدیت خوانده مىشود، و میترا بلافاصله پس از او قرار دارد. در کتب هندوئی، میترا در شکل و هیئت خداوند خورشید کمتر ظاهر مىشود، که مشهورترین آنها سورى (Surya) یا سویترى (Savitri) است که خود هفتمین آدیتیَ نیز هست. وارونا، خداى آسمان و ربالنوع شب نیز هست. میترا خداى روشنائى و نور و خداى موکل روز است. براى این دو خداى شب و روز، مراسم مشترکى برپا مىکنند. میترا و وارونا از خدایان کهن هندوها هستند و گاهى آنها را بزرگترین خدایان خوانده با اورانوس (Uranos) یونانیان برابر مىدانند. میترا، خداوند آبها و دریاها نیز هست و یکى از صفات او اود - دام (Ud-dama) یعنى محاصرهکننده است و همسر او وارونى (Varuni) الهه شراب است و در اساطیر گاهى با نامهاى چون سورا (Sura) یا ماد (Mada) نیز خوانده مىشود. در تأویلات اساطیری، بهویژه با وجود مشابهاتى در اوستا و منابع پهلوى و آئین مهر بین میترا و گاوکشى رابطهاى مىتوان دید. خدایان در صدد برآمدند گاو مقدس را که وهجرگا آفریده بود از بین ببرند و سرانجام همین کار را کردند. کشته شدن گاو مقدس و جارى شدن خون او بر روى زمین موجب رستاخیز طبیعت و بهوجود آمدن انواع جانوران و گیاهان شد. بعدها در پردههاى نقاشى در مهراب(مهرآب - دریا پنجرهاى که به طرف آفتاب باز مىشد و مؤمنان به طرف خورشید اهورامزدا را پرستش مىکردند (بهمعناى مکانى بهطرف خورشید)) همه مهرابهها با تغییراتى جزئی، قربانى کردن گاو را ترسیم کردند. غار با سقف نیلگون و تزئین ستارهای، کنایه از آسمان و کل جهان بود و بههمین جهت محل ورود و حواشى غار را با گل و گیاه تزئین مىکردند و جریان آبى را به داخل مهرابه جهت شستشو برمىگرداندند. همین امر باعث شد که در فصل بهار قربانى گاو انجام شود و چنین تفسیر گردید که اگر خون گاو بر روى مزارع و دشتها و بیشهزارها بریزد، طراوت و فراوانى در طبیعت از سر گرفته مىشود. دم گام داراى نقش موثرى است، زیرا خوشههاى گندم از آن تولید مىشود. پس از رستاخیز بهار و گذر تابستان و پائیز، ناگهان زمستان همه چیز را تباه مىکرد، سبزى و طراوت و شادابى و زندگى طبیعت خاموش و راکد مىماند، اما با طلیعه بهار، قتل گاو منجر به آفرینش دوباره زندگى بر روى زمین مىشد. در بابل، سومر، چین، ژاپن، سوریه، روم، یونان، مصر، هند و جاهائى دیگر این روایت و همانند آن موجود بود. و بهتدریج کشتن گوسفند و بز و خروس باب شد. بهموجب بند هش و برخى دیگر از منابع پهلوى چون زمینه خرد، جاماسپنامه و دینکرد، اهریمن به نخستین آفریده اهورامزدا در نبرد میان خیر و شر دست یافت و گاو کشته شد، آنگاه از خون و پیکر آن انواع گیاهان و جانوران در پهنه زمین بهوجود آمد و آنگاه که اهریمن در صدد برآمد که نطفه گاو را از بین ببرد، نطفه به کره ماه انتقال یافت، بههمین سبب رویش گیاه و ازدیاد نسل جانوران با ماه پیوند یافت(رجوع شود به کتاب آئین مهر، میترائیسم ص ۸۰) این روایات از ایران به اروپا رفت و رازها و ابهامات تازهاى بر آن افزوده گشته گاوکشى و گوسفندکشى در آنجا رونق گرفت. میثر یا مهرنیز در اوایل بهار زندگى جدیدى به خود مىگیرد. کشته شدن گاو بهدست او منجر به تجدید حیات در طبیعت مىشود و سپس در آغاز زمستان ناگهان ناپدید شده سوار بر ارابه خود به آسمان بالا مىرود. موردى که جاى بسى شگفتى است، زایش میترا است، چون وى از پاره سنگى زاده مىشود. لیکن لوحى یافت شده که میترا را در حال زایش از یک درخت نشان مىدهد. او ابتدا در شکم درخت جاى دارد اما بعد شاخهاى شکفته میترا مانند گلى از آن تولد مىشود. افسانههاى آتتیس (Attis) و آدونیس (Adonis) و ازیریس (Osiris) شباهت تامى با اسطوره میترا دارند. غسل تعمید مسیحیان، ظرف آب متبرک در کلیسا، سقاخانهها و حوضچههائى که در مدخل مساجد و تکیهها برپا مىکردند همه از یادگارهاى کیش میترا است، زیرا که در مهریشت بهروشنى از غسل و شستشو در آئین میترا یاد شده است. آئین مسیحیت از کیش میترا متولد شد. همانطورى که در مهرابهها چشمه آب جارى بود، مسیحیان نیز روى بدنه تابوتهاى آنها صحنه جارى شدن آب از چشمه بهوسیله موسى کلیم را حک مىکردند.(در سفر خروج باب هفده آیههاى ۷-۳ چنین آمده که یهودیان پس از خروج از مصر دچار بىآبى شده و با موسى معارضه کردند. موسى به خدا متوسل شد که این قوم مرا سنگسار خواهند کرد، اندیشهاى بساز. خدا گفت عصایت را به صخره هوریب (Horib) بزن تا آب روان شود و موسى چین کرد. بعد قدیسان ادیان رواتى در معجزه بیرون آوردن آب از زمین یا سنگ ساختند و این کار از معجزات بهشمار آمد.) در نقشها و تابلوهائى که یافت شده، مرشد مهری، یا مغان میترا، در حال تعمید مؤمنان مشاهده مىشود. علت اصلى اهمیت فوقالعادهاى که براى شستشو در رم قایل مىشدند همین اعتقاد به میترا بود. ماهى نیز یکى از نشانههاى مسیحى بود که در قرون ابتدائى براى شناسائى هم چون رمزى از آن بهره مىجستند. این نیز چون غسل تعمید، نشان و رسمى بوده از کیش میترا. در یکى از مهرابههاى اروپا، برابر پاى میترا یک ماهى نقش شده و این رمز و نشان مسیحیت، نشانهاى است از کیش میترا. بسیارى از رموز و اسرار میترا برخلاف آنچه مشهور شده، اصل و بنیان ایرانى خود را حفظ کرده است. آنچه امروزه به نام غسل تعمید میان مسیحیان متداول است مانند بسیارى از مراسم و آداب دیگر، از آریاها اقتباس شده است. ناگفته نماند که این عمل در زمان اقتباس در میان اقوام آریا بسیار کهنه و زمان گرفته بود. در هند، تبت، روم، یونان و مصر نیز که بعدها غسل تعمید رایج شد، این آئین را از ایرانىها گرفته بودند. در تبت، چون چند سالى از تولد کودک مىگذشت، طى مراسمى در معبد و در برابر آتش به غسل تعمید او اقدام مىشد. بهنام نامى خورشید، کودک را در حالىکه سرودهاى مقدس مىخواندند سه بار زیر آب فرو برده بر او اسمى مىنهادند و علامت صلیب را بر سینه تعمید یافتگان نقش مىکردند. نکته مشترک آن بود که در این مراسم به نام خورشید، به خداى خورشید متوسل مىشدند. غسل تعمید فقط در ایام کودکى انجام نمىشد، بلکه در سنین بلوغ نیز جوانان را غسل تعمید مىدادند تا از گناهان و آلودگىها برى شوند و این غسل حکم آن را داشت که تولید مجدد یافته باشند. میان زرتشتىهاى قدیم و ایرانیان پیش از اشوزرتشت نیز غسل تعمید کودکان در مهرابهها و آتشکدهها مرسوم بود. در مهرابهها برابر آتش، به نام خداى خورشید، کودکان توسط مغان در آب فرو برده شده پس از آن نامگذارى مىگردیدند. اساس تثلیث مسیحیت نیز مبتنى است بر تثلیثهائى که از هندوان و ایرانیان گرفته شده است. تثلیث میترائى عبارت است از: میترا و کوتس (Kotes) و کوتوپاتس (Kotopates). کوتوس و کوتوپاتس که به اسم کوت (Kot) و کوتوپات (Kotopat نامیده مىشوند نقش دو جوانى که هنگام تولد میترا از صخره در آنجا حضور دارند. مهرپرستان این دو جوان را دو شبان مىدانند. در بیشتر نقشهائى که از میترا یافت شده این دو شبان حضور دارند که یکى از آنها در طرف راست میترا و دیگرى طرف چپ او است و هر کدام مشعلى در دست دارند. مشعل کوت بهسوى آسمان افراشته شده و کنایه از طلوع آفتاب است و مشعل کوتوپات بهسوى زمین سرازیر است که کنایه از غروب آفتاب مىباشد و خود میترا در میان خورشید به هنگامىکه میان آسمان مىدرخشد. در متون اوستائى و منابع پهلوی، میترا ایزدى است که در رویداد قیامت و مسأله سنجش اعمال در روز واپسین و داورى در کار ارواح دخالت دارد. چنانکه در مهریشت وى داور ارواح مردگان خوانده شده است. در اوستا، میترا و خورشید به هم بسیار نزدیک هستند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه8
سیاست مذهبی هخامنشیان
هخامنشیان از سال (331-559) قبل از میلاد مسیح تقریبا 230 سال بر قسمت بزرگی از دنیای قدیم حکومت میکردند . کوروش پسر جوان داریوش دوم که از( 404-423) قبل از میلاد و برادرش به نام آرتاسکلس دوم از ( 359-404 ) قبل از میلاد مسیح بر سرزمینی حکومت میکردند که به نظر کسنفون در امپراطوری پدرشان شمال سرزمین اش بسیار سرد و جنوب اش گرم طاقت فرسا که قابل تحمل نبود حاکم بودند. سیاست مذهبی هخامنشیان که بر امپراطوری وسیعی حکومت می کردند و تمدن های مختلفی را در بر میگرفتند متفاوت بود .
کوروش کبیر که از سال ( 529-559 ) قبل از میلاد مسیح امپراطوری بزرگ هخامنشیان را از شرق وغرب گسترش داد این گسترش بدین ترتیب صورت گرفت که ابتدا کشورهای لیدی و آسیای صغیر و بابل و بین النهرین را تحت فرمان خود در آورد . در مورد مذهب شخصی کوروش سندی در دست نیست به همین خاطر در این مورد ما به نوشته هایی که یونانیان به یهودی ها ارائه می دهند اکتفا می کنیم .
کسنفون ( مورخ ) ادعا می کند که کوروش خدایان یونان را عبادت می کرده و آنها را قبول داشته است . اما سیاست مذهبی او بدون شک در این جهت حرکت میکرده که حکومت خود را در شرق وغرب و شمال و جنوب گسترده نگه دارد . بعد از این که او در سال ( 538 - 539 ) بابل را از میان برداشته و آنها را منقرض نمود از طرف مردم بابل و رهبران مذهبی در قلعه مردوک با احترام وجشن استقبال شد . او خدایان نابویند را به علت تنفری که از آنها داشت نابود کرد . او دستور داد عکس های این خدایان را از معبد دور کند و قانونی به نام طومارکوروش به جای آنها قرار دهد . در این اوقات مردوک بزرگترین خدایی که باقی مانده بود از طرف کوروش مورد احترام قرار گرفت وکوروش اجازه داد او را به معبد شهر خودش منتقل کند .
با این احوال کوروش مردوک را به عنوان یک دوست یاری دهنده و نزدیک خود اعلام کرد .بعد از تسخیر با شکوه بابل کوروش به لشگر خود دستور دادکه سربازان ازقلعه ها نگهبانی کنند به این خاطر که کسی نتواند ادوات جنگی موجود در هر قلعه را بیرون ببرد.بعد از آنکه یهودیها به فرمان کوروش کبیر از زندانهای بابل آزاد شدند کوروش به آنها اجازه داد که به اورشلیم بروند و معابد خود را دوباره بر پا سازند و انها تحت حمایت کوروش قرار
مکانهای مذهبی، مساجد، مصلا و.... هموار ه نقش تعیین کننده ای در اعتلای فرهنگ، سیاست، علم و سایر شئونات تمدن ایفا نموده اند. این تحقیق معماری، بدنبال خلق فضایی بمنظور ارائه و انجام فعالیتهای مذهبی و در کنار آن ارائه فعالیتهای خدماتی و فرهنگی تحت عنوان مصلا بزرگ فردیس کرج، می باشد. در بخش شناخت با طرح مباحث مختلف مرتبط با موضوع به بازشناسی عوامل تأثیرگذار در فرآیند طراحی پرداخته شده. در بخش دوم ( کاربرد) ازنتایج حاصل در بخش اول بمنظور خلق فضای معماری بهره گرفته می شود. در این تحقیق سعی برآن شده است تا فرآیند شناخت و کاربرد آن در طراحی معماری رعایت شده و مسیر رسیدن از سئوال به جواب بدرستی طی گردد.
در بخش اول مباحث و موضوعات مطرح شده در سه عرصه دانش معماری یعنی شکل، معنا، و عملکرد می باشند و در بخش دوم پس از تدوین مبانی نظری، اهداف، اصول ومعیارهای طراحی بمنظور شکل گیری ایده اولیه طرح حرکتی از کل به جز طی می گردد و پس از شکل گیری ایده اولیه بمنظور تکمیل فرآیند حرکتی از جزء به کل داشته وایده اولیه در پرتو تأثیرات نظامهای برنامه ریزی فیزیکی و سازماندهی فضایی و نیز نظام نمادین، نظام هندسی، نظام زیبائی شناسی و نظام سازه، به طرح نهای ختم می گردد.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 104صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید