پیستون
Piston
گژن پین
Piston Pin
Piston Ring
رینگ پیستون
این فایل دارای 4 صفحه می باشد
لغات و اصطلاحات مربوط به اجزای موتور
پیستون
Piston
گژن پین
Piston Pin
Piston Ring
رینگ پیستون
این فایل دارای 4 صفحه می باشد
این فایل در فازهای مختلفی به تشریح و توضیح در مورد سیستم مکانیزه تاکسی تلفنی پرداخته است. فاز صفر: شناخت سیستم (تعریف سیستم، شرح نارسایی ها، شرح پیشنهادات)
فاز اول: امکان سنجی سیستم( امکان سنجی منطقی، فیزیکی، فرهنگی، اقتصادی و تحلیل هزینه و منافع)
فاز دوم: آنالیز و مدلسازی سیستم ( تعریف مجدد سیستم، چارت سازمانی، شرح وظایف، معرفی و آنالیز فرم ها، FRDو...معرفی Actorهاف نمودارهای Use caseو...، نمودارهای توالی، نمودارهای کلاس و...
این فایل word بسیار جامع و کامل بوده و برای درس مهندسی نرم افزار 1و 2 برای رشته ی فناوری اطلاعات و مهندسی نرم افزار بسیار مناسب است.
لینک دانلود "MIMI file" پایین همین صفحه
تعداد صفحات : "57"
فرمت فایل : "word"
فهرست مطالب :
- عنوان تحقیق: 1
- موضوع تحقیق 1
- بیان مسئله 2
- تعاریف نظری 5
- ضرورت و اهمیت پژوهش تحقیق 6
- اهداف تحقیق 8
مقدمه 9
فصل دوم
- جشن ماهیانه 12
- آتش بطور عموم 20
- آتش در اوستا 21
- داوری یا بازشناسی آتش 23
- انتقال آتش 24
- نور و فروغ و روشنایی و اخگر فروزان 25
- انگیزه رو آوردن به سوی روشنایی و فروغ به هنگام نیایش 31
- دَرِ مهر 32
- روشنایی و تاریکی 35
- آتش نزد اقوام مختلف 37
- اهمیت اجاق خانواده و روشن نگه داشتن آن 38
- آتش در زمان مادها 43
- آتش در زمان هخامنشیان 43
- آتش در دوره ساسانیان 44
- آتشکده 45
- انواع آتشکده 47
فصل سوم:
- چهارشنبه سوری 47
- آجیل مشکل گشا 53
- فال کوزه 55
- آش نذری 56
- کجاوه اندازی 57
- شال اندازی 58
- فالگوش 59
- قاشق زنی 60
- تطهیر و خانه تکانی 61
- بخت گشایی 62
فصل چهارم:
- جشن سده 65
- سبب نامیدن این جشن به سده 66
- مراسم جشن سده 67
- نام سده 72
- انگیزه های داستانی جشن سده 73
- نوسده، برسده 74
- جشن سده د ردوران اسلامی 77
- برگزاری جشن سده در دوران اسلامی 78
مراسم جشن سده میان زردتشتیان 79
- جشن سده پس از ساسانیان 83
فصل پنجم:
- جشن های آتش آذرگان، شهریورگان 87
- آذرگان یا آذرخش 90
- اردیبهشت گان، گلستان جشن 91
- منابع و مآخذ 93
بخشی از فایل :
طرح تحقیق
بیان مسئله
آتش و جشن های مربوط به آن دارای چه جایگاهی در ایران باستان بوده است؟ در نگاهی اجمالی و مختصر آتش از کلمه آتر گرفته شده که در گذشته آتربان یا آذربان به کسی گفته می شده که پاسبان آتش یا آتر بوده است و در بیانی ساده تر آتش از برخورد و سایش دو شیء و ایجاد جرقه بوجود می آید.
واژه جشن از کلمه اوستایی سینه Yasna آمده و این کلمه از ریشه Yaz اوستایی مشتق شده که معنی ستایش کردن می دهد. از این رو واژه جشن به معنی ستایش و پرستش می باشد. کلمه دیگری که از همین ریشه آمده و در بین زرتشتیان متداول می باشد واژه جشن Jashen است که معنی بخصوصی به خودگرفته زرتشتیان واژه جشن را بطور کلی به مراسم عید و ایام خوشی و سرور اطلاق می کنند در حالیکه مراسم مذهبی و سرودن اوستا در آن ایام را جشن می خوانند.
به نظر می رسد که یک سری علل و عواملی از قبیل فرهنگ، دین، تقدس آتش، قومیت، آداب و رسوم، جامعه آن زمان، نوع حکومت، نحوه برخوردها، و ... در بوجود آمدن این امر دخیل می باشند.
امید است با انجام این تحقیق و بررسی علل و عوامل یاد شده گامی در جهت شناخت این سنت دیرینه برداشته شود.
تعاریف نظری:
فرهنگ: بعد معنوی جامعه می باشد در مقابل تمدن که بعد مادی است و مجموعه عواملی از قبیل: دین، اعتقادات، آداب و رسوم و ... در بوجود آوردن آن دخیل اند.
نحوه برخوردها:
نحوه: به معنای نوع – جور – گونه می باشد.
برخورد: تماس – رویارویی – تعامل و درگیری متقابل و دو طرفه است.
نحوه برخوردها: گونه و نوع رویارویی و تعامل متقابل و دوطرفه می باشد.
دین: به معنای آیین و مذهب و اعتقادات افراد یک جامعه یا یک قوم است.
نوع حکومت:
نوع: به معنای نحوه – جور و گونه می باشد.
حکومت: از کلمهی حاکم به معنای اداره کننده گرفته شده است.
نوع حکومت: نحوهی ادارهی جامعه از سوی حکام وقت است.
تقدس آتش:
تقدس: به معنای مقدس، قابل احترام و امری ماورای طبیعی و دارای قداست است.
آتش: از ریشهی آتریا آذر به معنای نور، روشنی و شعله می باشد.
تقدس آتش: یعنی قابل احترام و قداست بودن نور و روشنایی
آداب و رسوم: به معنای آیین و رسم ها و سنت ها و مسلک های یک قوم یا جامعه است.
قومیت: از کلمهی قوم گرفته شده و به معنای وابستگی به یک قبیله یا قوم خاص می باشد.
جامعه آن زمان:
جامعه: به مجموعه ای از افرادی که در یک مکان و زمان به سر برده و دارای اشتراکی در امور اجتماعی – سیاسی – عقیدتی و ... می باشند اطلاق می گردد.
جامعه آن زمان: به معنای جامعهی وقت و در این تحقیق جامعه ایران باستان است.
ضرورت و اهمیت پژوهش:
با توجه به مسائل مشاهده شده و با شناخت عواملی که روی برگزاری جشن های آتش در ایران باستان مؤثر است از جمله: جامعه، آداب و رسوم، نوع حکومت، فرهنگ، قومیت، نحوه برخوردها، دین و بسیاری از علل و عوامل دیگر می توان با انجام برنامه ریزی های صحیح در جهت شناساندن تاریخ کهن ایران که جشن های آتش یکی از جنبه های آن میباشد گامی اساسی در احیای تمدن کهن کشور و بالا بردن سطح معلومات تاریخ برای عبرت گیری و جلوگیری از فراموشی تاریخ تمدنی عظیم که زندگی کنونی ما را تا به امروز بدین مرحله رسانده و مقابله با تهاجم فرهنگ بیگانه که تفکر ایرانی به مرحلهی نابودی خواهند کشاند و فهماندن این مطلب به عوام و خواص که جامعه امروز ما به تاریخ و تمدنی شگفت و عظیم بنا بوده و اکنون که بدین مرحله رسیده مدیون چنین تمدنی گران مایه است. در کل با انجام این تحقیق می توان پلههای ترقی را در راستای شکوفایی اندیشه های کهن و پرورش و بیداری اندیشه های امروزه برداشته و مسائل مربوطه را شناسایی و حل نموده.
اهداف تحقیق:
اهداف کلی:
بررسی و شناخت چگونگی برگزاری جشن های آتش در ایران باستان
اهداف جزئی:
بررسی و شناخت رابطه عوامل اجتماعی مانند: جامعه، نوع حکومت با برگزاری جشن های آتش در ایران بررسی و شناخت رابطه عوامل اعتقادی مانند: دین، تقدس آتش، آداب و رسوم با برگزاری جشن های آتش در ایران باستان.
بررسی و شناخت رابطهی عوامل فردمدار مانند: فرهنگ، قومیت، نحوه برخوردها با برگزاری جشن های آتش در ایران باستان.
مقدمه
ایرانیان باستان بگوهی نویسندگان، دانشمندان خویش و بیگانه مردمی بودند آزاده، نیرومند، راستگو و نیکوکار. در بین آنها تنبلی و بیکاری، ریاضت و گوشه نشینی، درویشی و دریوزگی و تجرد و رهبانیت مفهوم خارجی نداشت. دنیای آنها دنیای کار و کوشش، دنیای علم و هنر بود.
پدران با فرهنگ ما در ایران باستان برابر تعلیمات عالیه ای که از پیامبر بزرگ فرا گرفته بودند. دنیا را میدان مبارزه سپنتامینو برانگره مینوه یعنی دو قوه نیک و بدی می دانستند و از آنجایی که به پیروزی نهایی سپنتامینو برانگره مینو ایمان داشتند همواره مانند یک سرباز فداکار و جدی بنفع نیکوکاران با بدکاران و بداندیشان می جنگیدند تا بدیها و آلودگی ها و نادانیها و بی عدالتیها از جهان رخت بربندد و در اثر کار و کوشش و سعس و عمل و راستی و درستی آنها سرانجام انگیره مینو با تمام دستیارانش از پهنه گیتی رانده شده و دنیا یک پارچه صلح و آرامش و صفا شده. لایق زیستن و نشو و نمای راستان و نیاکان گردد. ایرانیان باستان برای اینکه در این کار مذهبی یعنی کمک به پیشرفت و غلبه نهایی سپتامینو و نیکوکاران و برانگره مینو و بدکاران کامیاب شوند به دو چیز احتیاج مبرم داشتند که یکی بدنی سالم و نیرومند و دیگری روحی قوی و با ایمان بود. بدن سالم را در اثر تمرین بکار و ورزشهای مدام بدست می آوردند. ولی برای دست یافتن به قسمت دوم یعنی روحیه قوی وسایل چندی داشتند که یکی از آنها ترتیب دادن جشنهای متعدد در ایران قدیم بود. در این جشنها همه افراد کشور از کوچک و بزرگ و زن و مرد و غنی و فقیر شرکت می کردند و بوسیله تفریحات سالم و عیش و سرور، دست افشانی و پایکوبی روح خودشان را قوی و خستگی های فکری و روحی را زدوده و برای کار سنگین روزهای بعد از جشن آماده می شدند.
این موضوع یعنی کار توأم با تفریح و سرور مورد توجه و تأیید دانشمندان امروز دنیا قرار گرفته و دولتهای بزرگ اروپا و آمریکا روی همین اصل تعطیلی آخر هفته را برای کارمندان و کارگران دو روز قرار دادهاند تا در این دو روز آنها فرصت کافی برای تمدد اعصاب و رفع خستگی داشته، بتوانند خودشان را برای کارهای سخت هفته آینده آماده نمایند.
شادی و تفریح و جشن بعلل خاص در یک یا چند روی معین ارسال، جزو آداب و رسوم کهن ملل مختلف خصوصاً ایرانیان بوده است که می توان عواملی را انگیزه برقراری آنها دانست این عوامل که برخی از آنها عبارتند از: اتفاقات جالب و بعید از قبیل ظهور پیغمبران یا تولد اشخاص بزرگ و محبوب که ممکن است در طول حیات یک قوم متوالی تکرار شوند. بطوریکه اگر قرار باشد از بدو تشکیل یک جامعه کهن، تمام این اتفاقات فراموش نشده و برای هر یک از آنها جشن و سروری باقی بماند ما ایرانیان علاوه بر اینکه تمام 365 روز سال را جشن می گرفتیم شاید مثل جامعه ایرانی در اواخر دوره ساسانی در هر روز عیدی چند می داشتیم ولی چون بعضی از این اعیاد در دوره ای محدود رواج داشته که با گذشت زمان یا انقلابات دیگر اگر بوسیله عاملی مثل دین زنده نگاهداشته نشوند از بین می روند عموم جشن های ایران باستان باقیمانده آنهایی است که بوسیله زرتشت جنبه دینی به آنها داده شده است و این جشن ها بعد از متروک شدن به دینی مبدل به اعیاد ملی برای ایرانیان گردیده است.
شامل چندین گزارش آزمایشات فیزیک 1 شامل آزمایش وسایل اندازه گیری ، ماشین آتوود ،آونگ،اصطکاک،حرکت پرتابی،سقوط آزاد،میز نیروها و فنر می شود.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 100
1- مقدمه
اسکان غیررسمی از جمله پدیده های ناشی از شهرنشینی افسار گسیخته شتابان و ناهمگون و از جلوه های بارز فقر شهری به ویژه در کشورهای جهان سوم به شمار می رود که در درون و یا اطراف شهرها و به ویژه حریم شهرها ظاهر شده و در متون تخصصی علوم اجتماعی و شهری با عناوینی چون حاشیه نشینی، اسکان خودروی، اسکان نابهنجار یا نابسامان، اسکان عدوانی، آلونک و یا زاغه نشینی از آن نام برده می شود.
در تعریف کلی اسکان غیررسمی شامل سکونت گاههایی می شود که در حدی پائین تر از استانداردهای تعریف شده ایجاد شده اند. به عبارت دیگر منطقه ای مسکونی که بدون مطالبه قانونی برای زمین و یا اجاره از سوی مقامات ذی ربط برای ساختن خانه شکل گرفته اند. در تعریفی دیگر شیوه ای از سکونت موقت تلقی می شود که در خارج از محدوده های شهری در زمین های که برای توسعه شهر پیش بینی نشده اند شکل میگیرد و با ساخت و ساز غیرقانونی و تغییر کاربری زمین های کشاورزی همراه است. این سکونت گاه ها با تجمعی از اقشار کم درآمد غیررسمی و نازل شیوه ای از شهرنشینی ناپایدار را دامن زده و اسباب و زمینه های مناسب بروز آسیب های اجتماعی را پدید می آوردند.
در زمینه علل پیدایی و رشد اینگونه سکونت گاه ها نظرات و دیدگاه های متفاوتی ایراد شده و در دو سطح کلان و خرد و یا دو دسته درون زا و برون زا تقسیم بندی شده اند. در هر حال تحولات اقتصادی، اجتمادعی و سیاستگذاری چند دهه اخیر چون تقسیم کار بین المللی، دگرگونی ساختار اقتصادی افزایش و انباشت درآمدهای نفتی، اصلاحات ارضی هر کدام به نوبه خود روند شهرنشینی را تسریع و در کنار آن اسکان غیررسمی را شدت بخشیده اند.
در دهه های بعد از انقلاب افزایش شکاف اقتصادی بین شهر و روستا جنگ تحمیلی، فقدان سیاستگذاری های پایه ای طرح آمایش سرزمین، مسائل مدیریتی کلان موازی کاری های تنش زا، فقدان طرح های تأمین اجتماعی کارآمد و... این پدیده را گسترده تر کردند. برخی شیوه ها و سیاستگذاری های مدیریت شهری نیز در این زمینه بلا اثر نبوده اند زیرا با تنگ کردن دایره شهروندی بسیاری از شهروندان کم درآمد را خود به خود به دلیل فقر به حاشیه رانده اند.
2- تعریف حاشیه نشینی
حاشیه نشین به مفهوم کلی به کسی گفته می شود که در شهر سکونت دارد ولی به علل گوناگون نتوانسته است جذب نظام اقتصاد شهر شود و از خدمات شهری استفاده کند. دو گانگی در نظام اقتصادی سرمایه داری به افراد کم درآمد امکان سکونت در محلات مطبوع و مرفه شهر را نمی دهد. این افراد اکثراً در پشت دروازه های شهری سکونت می گزینند که این بافت به مرور زمان با بطن جغرافیایی شهر نیز جوش می خورد. اغلب این سکونتگاهها بر روی اراضی حاشیه ای شهر که ارزش بسیار کمی دارند واقع شده اند مناطقی مانند دامنه تپه های اطراف شهر، زمینهای مرطوب و مردابی، زمینهای اطراف محل انباشت زباله های شهری، زیر کابل های فشار قوی، حاشیه رودخانه ها و نیز مکانهایی که در معرف خطر سیل می باشند، واقع گردیده است.[1]
حاشیه نشینان کسانی هستند که در محدوده اقتصادی شهر زندگی می کنند ولی جذب نظام اجتماعی، اقتصادی شهر نگردیده علت عدم جذب آن در نظام اجتماعی و اقتصادی شهر میتوان در مشکل مسکن یا شیوه های زندگی آنان با شیوه زندگی افراد معمول ساکن در شهر که همان درآمد را در شهر دارا می باشند معرفی نمود.[2]
2-1 نظر اندیشمندان خارجی از حاشیه نشین و حاشیه نشینی
- حاشیه یا حومه فضایی است خارج از شهر که به شهر وابسته است و محلات پیرامونی شهر از آن متمایز هستند و درواقع حومه از جایی شروع می گردد که محلات پیرامون شهر به پایان می رسد.[3]
- کلیه کسانی که از حالت تولیدی گذشته خود خارج شده و به صورت مازاد نیروی انسانی در حاشیه شهرها سکنی می گزینند دارای یک زندگی حایشه نشینی هستند.[4]
- حاشیه نشینی بنوعی مسکن گفته می شود که افرادی بدون اجاره بها – مکان آنها را اشغال کرده و آن را پناهگاه خویش قرار داده اند.[5]
- خرده فرهنگی با مجموعه ای ارزشها و هنجارها که در محلهایی با بهداشت و سلامت که با گروههای اجتماعی و مشخصات دیگر که انزوال اجتماعی و طرد شدن را بدنبال دارد به اجرا در می آید.[6]
سیلارد حاشیه نشینی را به طریق زیر معرفی می کنند.
- تغییر در نحوه استفاده از زمین
- کمبود مسکن و عدم تغییر و نگهداری صحیح آن[7]
3- انواع حاشیه نشینی
3-1 حاشیه های درون شهری
حاشیه های درون شهری که معمولاً در بخشهای قدیمی تر شهر دیده میشوند به مناطق مسکونی گفته می شود که وضعیت نابسامانی دارد. حاشیه درون شهری در واقع آن قسمت از شهر است که در گذشته وضعیت مطلوب و سامان یافته ای داشته ولی به تدریج شرایط آن نامناسب شده ساکنان آن به نقاط بهتر و جدیدتری از شهر رفته و در آنجا سکنی گزیده اند. در این مناطق خانوارها و مهاجران جوان در ساختمانهای کهنه و شلوغ زندگی می کنند که فاقد سرویسهای شهری و یا دارای سرویسهای شهری بسیار فقیرانه است. در بعضی موارد اگر منطقه مورد نظر توجه طراحان و مهندسان قرار گیرد و آنها تشخیص بدهند که این منطقه از نظر تجاری دارای اهمیت می باشد، این امر موجب شکوفایی و توسعه این مناطق می گردد در چنین شرایطی حتی ممکن است در این مناطق تعمیرات کلی و کامل به عنوان بخشی از برنامه های نوسازی شهر صورت گیرد.[8]
3-2 اسکان غیرقانونی (عدوانی)
سکونتگاه غیرقانونی (عدوانی) را میتوان به عنوان یک منطقه مسکونی تعریف کرد که بدون مطالعه قانونی برای دریافت زمین و یا اجاره از سوی مقامات مربوطه برای ساختن خانه توسعه یافته است. ساکنین این منطقه افرادی هستند که نه مالک زمین هستند و نه بابت زمینی که بر روی آن سکونت دارند اجاره ای پرداخت می کنند. آنها تنها مالک ساختمانی هستند که خودشان بر روی زمینهای غیرقانونی ایجاد کرده اند. در واقع این سکونتگاها شکل غیرقانونی و غیرمجاز زاغه نشینی می باشند که بر روی اراضی متعلق به اشخاص دیگر و بدون اجازه و مطالعه قانونی از سوی آنها بنا شده است.
زاغه های غیرقانونی معمولاً در حاشیه شهرها ظاهر می شوند و اغلب بطور غیرقانونی زمینها را به اشغال خود در می آورند این مناطق اغلب در کنار و حاشیه مناطق مسکونی شهری قرار گرفته و مکان مناسبی برای خانواده های فقیری است که استطاعت مالی لازم را ندارند.[9]
3-3 ویژگی های حاشیه نشینی
مناطق زاغه نشین – آلونک نشین – کپرنشین و در مفهوم کلی تر حاشیه نشین بخشهای مورد غفلت واقع شده ای از شهرها هستند که شرایط زندگی و مسکن در آنجا به شدت پائین و نامناسب است و زاغه ها مناطقی هستند که مهاجران فقیر و مصیبت زده روستایی اولین خانه ارزان و کوچک خود را در آنجا بنا کرده و شروع به جستجو برای کار و شغل مناسب در همان حوالی می کنند. می توان ویژگیهای حاشیه نشینی را به صورت زیر میتوان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد:
3-3-1 ویژگیهای کالبدی : [10] یک سکونتگاه غیررسمی به دلیل اصل غیرقانونی بودن آن، دارای سرویسها و خدمات شهری ناکافی و زیرساختی در سطح بسیار پایین می باشد. این سرویسها عبارتند از: شبکه ارتباطی – منابع آب – سیستم تخلیه فاضلاب – برق – جاده- مدارس- مرکز بهداشت – بازار و غیره. برای مثال آب لوله کشی وجود نداشته و یا خیلی کم معمول می باشد و معمولاً به صورت دستی و با استفاده از تلمبه زدن از آب استفاده می کنند. همچنین شبکه های غیررسمی برای منابع آب و برق و سایر تسهیلات در این مکانها وجود دارند که وابستگی کمی به کانالهای مجاز و رسمی دارند. این مناطق همچنین دارای واحدهای مسکونی روبه ویرانی، فرسوده و با تجهیزات ناقص بوده و با مصالح ارزان قیمت و بی کیفیت ساخته شده اند. که انواع مسکن با سرپناه اینگونه مناطق به نامهای ذیل خوانده می شود :زاغه- آلونک- کپر- زیرزمین- اتاق- اتاق حلبی.[11]
3-3-2 ویژگی های اجتماعی : اغلب ساکنان سکونتگاههای غیررسمی دارای درآمدی ناچیز و جزو طبقات پائین جامعه می باشند. آنها بصورت کارگر روزمزد بوده و اغلب در بخشهای غیررسمی کار می کنند. آنها حداقل دستمزد را دریافت می نمایند و گاهی بعضی از خانواده ها با کار در شغلهای نیمه وقت سطح درآمدی بالاتری دارند. اغلب ساکنان را مهاجران (از روستا و شهرهای کوچک به شهر) تشکیل می دهند و بعضی از آنها نیز از نسل دوم یا سوم ساکنان غیرمجاز می باشند. میتوان مهمترین ویژگی اجتماعی حاشیه نشینان چنین عنوان نمود.
- مناطق حاشیه نشین در برگیرنده مکان جغرافیایی مشخص نیستند.
- الگوی مشترک بر روابط اجتماعی و اقتصادی ساکنین آنها حاکم است.
- نهادهای خاص خود را پدید آورده اند.[12]
3-3-3 ویژگیهای قانونی :شاخص کلیدی که یک سکونتگاه غیررسمی را متمایز میکند این است که ساکنان این سکونتگاهها فاقد مالکیت زمین هستند که خانه خود را روی آن ساخته اند. این زمین میتواند زمینهای دولتی و عمومی خالی از سکنه و یا قطعات زمین حاشیه شهر مانند زمینهای با تلاقی و نامطلوب باشد. بنابراین زمانی که زمین موجود نیست تا توسط صاحبان آن استفاده شود برای یک تصرف کننده غیرمجاز مناسب است تا خانه خود را بر روی آن بسازد.[13]
3-3-4 ویژگی های جغرافیایی : حاشیه نشینان در هر شکل خاصی مانند زاغه، آلونک و کپر دربدترین نقاط شهری در زمینهای پست و اغلب غیرقابل استفاده و ناهنجار داخل یا کنار شهرها، در کنار مسیل ها و کانال های فاضلاب، در محلهای مجتمع و تخلیه زباله ها، در زمینهای هموار اطراف شهرها، روی تپه ها و گاه از نظر جغرافیایی و طبیعی کثیف ترین و متراکم ترین نقاط شهری اسکان یافته اند.[14]
3-3-5 ویژگی های فرهنگی : از نظر فرهنگی حاشیه نشینان دارای منشأ فرهنگی روستایی هستند. آنان فقط افراد آشنا به جمع خود راه می دهند به همین دلیل با سازمانهای شهری برای بهره مندی از امکانات رفاهی تماس برقرار نمی کنند. همچنین از نظر سواد، آموزش و میزان درآمد در سطح پائینی قرار دارند.[15]
3-4 علل حاشیه نشینی
حال به این موضوع می پردازیم که چرا حاشیه نشینی شکل گرفته و تشدید شده و چگونه از یک سو جامعه چهارمی در کنار سه جامعه شهری و روستایی و ایلی کشور و از طرف دیگر بافت سومی پس از دو بافت قدیمی و جدید و منظم شهری، در کنار حومه ها و مجاور شهرها و گاه در بطن دو بافت بوجود آمده است.[16]
دراین رابطه بعضی از صاحبنظرات مانند هوم هویت (Home Hoyet) عوامل فیزیکی، بخصوص زمین را موجب حاشیه نشینی می دانند. بعنوان مثال، تصرف بخشی از زمین های حومه شهری توسط صنایع موجب سکونت کارگران، بخشی از زمینهای حومه شهری توسط صنایع موجب سکونت کارگران کارخانجات و... در اطراف آنها می دانند.
آبرامز (Abrams) میگوید کمبود مسکن و یا افزایش اجاره خانه موجب روی آوردن طبقات کم درآمد به خانه های بی دوام و غیراستاندارد حاشیه شهر میشود.
عده ای نیز حاشیه نشینی را ناشی از گسترش نفوذ اقتصاد سرمایه داری می دانند که با انتخاب یک یا دو شهر بزرگ بعنوان پایگاه تجارت وفعالیت، پدیده «بزرگ سری یا ماکروسفالی» را موجب شده تعادل اقتصادی را به سود شهرهای بزرگ بر هم میزند.
بعضی هم تمرکز تصمیم گیری و تقسیم اعتبارات و امکانات را بعنوان عامل اصلی ذکر میکنند و توضیح می دهند که این امر موجب می شود اقتصاد کشاورزی و مسائل روستایی در حاشیه قرار گرفته و تفاوت میان شهر و روستا همچنان سپری فزاینده طی نماید.
عده ای اصولاً رشد جمعیت را عامل اصلی می دانند و می گویند رشد طبیعی جمعیت نه تنها مازاد جمعیت روستاها به حواشی شهرها می کشاند، بلکه موجب میشود خود شهرهای بزرگ نیز از حد متناسب تجاوز نموده، سرریز نمایند. کسی که خانه و یا مغازه ای را در داخل شهر برای سکونت نمی یابد. به حواشی شهر و شهرکهای اطراف روی می آورد.
بعضی هم در این زمینه علل اقلیمی را بی تأثیر ندانسته، می گویند: در نقاطی که اقلیم ملایمی دارند و ساختن سرپناه مصالح و هزینه چندانی طلب نمی کند. زمینه مساعدی را برای ساختن خانه های بی دوام در حواشی شهرها فراهم میکند و دسته ای نیز تمایل به شهرنشینی را زاییده فطرت جمع گرایی انسان می دانند و علت مهاجرت از نقاط کوچکتر به نقاط بزرگتر را ذکر می کند. انسانهایی که در پاسخ به ندای فطرت تکامل طلب خود رو به سوی شهرهای بزرگ آورده ولی شهرنشینان به آنها اجازه پیوستن به متن اصلی جامعه شهری را نمی دهد، لذا به اقامت در حاشیه تن داده و تبدیل به غریبه ای در جوار شهریان میشوند که نه دولتمردان و نه شهروندان هیچیک به رسمیتشان نمی شناسند.
به هر حال ضمن قبول عمل و انگیزه های فوق باید اعتراف کرد اصولاً زندگی بخشی از جماعات محروم گرسنه و کم سواد و بیکار در حاشیه شهرهایی با سطح درآمد بالا و امکانات فراوان درمانی، تفریحی و رفاهی و... در حقیقت نشانه ای از عدم سلامت اجتماعی است. و این بیماری اجتماعی مولود دو دسته از عوامل است:
1- عوامل مادی و فیزیکی نظیر مسائل مربوط به مسکن و زمین و امکانات شهری و تأسیسات
2- عوامل ناشی از ضعف معنویت و عدم احساس مسئولیت اجتماعی به فراموش سپردن روح تعاون
این بخش از علل نهایتاً منجر به تقسیم غیرعادلانه امکانات میان شهر و روستا و بروز حاشیه نشینی می شود.
3-5 نتایج و اثرات حاشیه نشینی
بدنبال پدیدار شدن اجتماعات حاشیه نشینی مسائل مشکلات دامنگیر شهرها شد که شاید بطور مستقیم، زاده مسئله حاشیه نشینی بود. ولی درواقع تأثیر غیرمستقیمی است که عوامل بوجود آورنده و تشدید کننده حاشیه نشینی سبب آن هستند. تأثیرات فرهنگی- اجتماعی اقتصادی و گاه سیاسی حاشیه نشینی بر سیستم اقتصادی حاکم بر کل جامعه بر روابط اجتماعی و محیط زندگی شهری و همچنین بر فرهنگی که با آن درتماس هستند و محیط زیستی که به آلودگی و خطرات موجود در آن دامن می زنند بسیار خطرناک و مخرب می باشند.
حاشیه نشینی به مثابه فروریختن مبانی فرهنگی مجموعه های پیشین است و موجب پیدایش محیط هایی می شود که فرهنگ معینی ندارند و انسان در آن هویت مشخص پیدا نمی کند. بنابراین بریده فرهنگ معینی است که در حقیقت مبین درنامیسم نابرابری درمقیاس محلی و جهانی است شناخت صحیح این امر واقعی اجتماعی را برای اتخاذ تدابیر و سیاستهای مناسب بر این مشکل مهم اجتماعی فراهم می آورد.
آنان با اسکان خود در نقاط تجمع شناخته شده چه برای مردم و ساکنین همجوار و چه برای دولتمردان و مسولان شهری مشکل زا بوده و هستند و سازمانهای شهری همواره با تقاضاهایی که از سوی حاشیه نشینان برای تأمین خدمات و تسهیلات مورد نیاز آنان مطرح میگردد روبرو هستند. وضع نامطلوب اسکان آنان ساختمان های بی قواره و کوچه های در هم نامناسب بودن زمین، فراهم نمودن این خدمات را سخت و دشوار میسازد.[17]
3-6 تاریخچه مهاجرت
بشر از زمانهای اولیه در حال آمد و شد از جایی به جای دیگر بوده است تمام قبایل، تیره، خانواده ها با گروههای دیگر از فاجعه های طبیعی (سیل – زلزله)، وحشت از جنگ گریخته اند و در جستجوی غذا – سرپناه و آرامش بوده اند.
رسوبات انسانی که از جزر مدهای بزرگ مهاجرتهای اولیه باقی مانده به قاره ها مناطق و کشورها شکل داده و در ایام بعد برده هایی که بدست فاتحان اسیر شدند. کسانی از ظلم بجایی پناهنده شدند و قربانیان فقیر روزگاران یا رژیم های ستمگر همه اینان در ثروت پایان ناپذیر فرهنگی جهانی کلی که از مجموع اجری خود بزرگتر است سهمی دارند.
دردنیای امروز که جوامع دارای آهنگ رشد متفاوتند و نابرابریهای روز افزون آنها را از یکدیگر جدا می کنند هنوز هم مهاجرتهای خارجی و بین المللی و داخلی کشورها از احکام بقاء پیروی می کنند ولی بیش از هر زمان دیگری مبتنی بر نیاز یافتن کار ودسترسی به مسائل اقتصادی مطلوب و یا رسیدن به فرهنگ غنی یا فرار از مسائل سیاسی و پیدا کردن مصونیت سیاسی و اجتماعی و هزاران مسئله پیچیده دیگر، مهاجرت را دامن می زند. میلیونها نفر که به خاطر عایدات مادی بیشتر بلکه به سبب امر بسیار ساده یافتن هر نوع کاری، ناگزیر وطن خوشتن را ترک می کنند. بالطبع با کشورها و شهرهای صنعتی و همجوار روی می آورند که ورودیشان به این شهرها و کشورها قانونی باشد یا غیرقانونی تنها آمده باشند یا با همراه هدفشان بیشتر این است که به وطن خویش مراجعت کنند تا اینکه درکشور جدید اقامت دائمی بیفکنند میان دو فرهنگ زندگی میکنند در معرض نظارتهایی هستند که یا قانونی است و یا خود سرانه و گاهی نیز مورد تبعیض و تهاجم قرار می گیرند یا شغل خود را از دست میدهند از حق خود برای تأمین معیشت در عین خط هویت خویش دفاع می کنند یا می کوشند خود را با فرهنگ دیگر سازگار کنند که درنتیجه آن تمامیت خود را در معرفی تهدید می یابند.[18]
بطور کلی جمعیت مهاجر که در داخل شهرها سکونت می یابند بدلیل داشتن مشکلات خاص خود چه از نظر اقتصادی و فرهنگی وجه از نظر اجتماعی دارای تفاوتهایی با جمعیت ساکن منطقه بوده و بیشتر در مناطق حاشیه در شهرها و مناطقی که به دور از جنجالهای شهری قرار دارند سکنی می گزینند و به مرور زمان دارای امکانات و خدمت شده و در حالیکه تصور می شود با هسته مرکزی شهر از نظر امکانات برابری دارند دارای اقتصاد بسیار است.
3-7 تعاریف مهاجرت
در فرهنگ معین مهاجرت بدان معنی است که فرد از وطن خود به جای دیگر انتقال یابد. بدان سان که این تغییر مکان بصورت ثابت یا نیمه ثابت درآید.[19]
در فرهنگ بزرگ پنج لاروس مهاجرت (Migration) چنین تعریف شده است. جابجایی و حرکت ارادی افراد از یک کشور به کشور دیگر و یا از منطقه ای به منطقه دیگر به دلایل اقتصادی – سیاسی، فرهنگی، همچنین مهاجرت به معنای وسیع کلمه عبارت است از ترک سرزمین اصلی و ساکن شدن در سرزمین دیگر بطور موقت یا دائم.[20]
3-7-1 مهاجرت در مفهوم عام
ترک سرزمین اصلی و سکونت در سرزمین دیگر بطور موقت یا دائم مهاجرت در مفهوم خاص عبارتست از نقل مکان افرادی یا جمعی انسانها با تصمیم به تغییر محل اقامت و کار بطور دائم یا برای مدتی طولانی (بیش از یکسال).[21]
دکتر رحیم مشیری مهاجرت و کوچ را پدیده ای کهن می داند که سابقه شروع آن نامعلوم است لیکن بشر برای اداره زندگی خود از آنان استفاده نموده است و این پدیده را از مکانی به مکان دیگر رفتن می داند که عوامل پیدایش آن متعدد و مشروع و قابل بحث می باشند و مهمترین انگیزه درونی انسان اولیه رهایی از گرسنگی و فقر و دست یافتن به غذا و مسائل اقتصادی سیاسی مطلوب کسب حرکت و جابجایی بوده است.[22]
3-7-2 مهاجرت پدیده ای است قدیمی از ابتدا خلقت جهان در جابجایی انسان ازنقطه مبدأ به نقطه مقصد خالی شدن بعضی از قسمتهای محیط جغرافیایی و تراکم شدن در قسمت دیگر و بوجود آمدن ترقی و توسعه بوده است مهاجرت همیشه تحت تأثیر عوامل متعدد است بعضی از آنها درمقصد تأثیر می نماید و به نام عوامل جاذبه مشهورند و عده ای نیز در مبدأ برانش ساکنان نقش ایفا می نمایند و به عوامل جاذبه مشهورند و عده ای نیز در مبدأ برانش ساکنان ایفا می نمایند و به عوامل رکودی یا دامنه معروفند. جابجایی نیروی انسانی از مبدأ به مقصد و ادامه این جریان تا موقعیت که متصدیان پذیرش داشته باشند در رونق و توسعه فعالیتها نقش عمده ایفا می نمایند ولی زمانی که از حد تعادل خارج شد حاشیه نشینی، فقر و گرایش به مشاغل کاذب را بدنبال دارد. خاص شدن مبدأ از نیروی فعال و کارآمد باعث مختل شدن جریان تولید و پایین رفتن سطح زندگی و هزاران مشکل دیگر می گردد.