نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله دختران؛ سن رشد و مسئولیت کیفری

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله دختران؛ سن رشد و مسئولیت کیفری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 در بیست و سومین شماره فصلنامه «کتاب زنان» مقاله ای با عنوان «دختران؛ سن رشد و مسئولیت کیفری» به قلم جناب آقای سید حسین هاشمی به چاپ رسید که ضمن ارج نهادن بر این کوشش محققانه و آرزوی توفیقات روزافزون برای نویسنده محترم و دست اندرکاران مجله، بخشهایی از مقاله را مورد بررسی قرار داده و نکاتی را یادآوری می نماییم. چکیده مقاله موردنظر به قلم نویسنده این چنین است.
چکیده
احراز رشد در مسئولیت کیفری دختران از جمله مباحث نو ظهوری است که بررسی فقهی در این زمینه ضروری به نظر می رسد. زیرا بسیاری از دختران و پسرانی که تازه به سن بلوغ جنسی و شرعی رسیده اند، از رشد عقلی و فکری لازم در مسائل کیفری برخوردار نیستند. سؤال مهم این است که آیا از دیدگاه فقهی چنین اشخاصی در امور کیفری مانند امور مدنی مورد حمایت حقوقی قرار داشته و فاقد مسئولیت کیفری به شمار می روند؟ مقاله حاضر در ابتدا به تبیین مفهوم رشد و رابطه آن با جنون و بلوغ پرداخته و اثبات می شود که در اصطلاح روایی، رشد تنها به مفهوم خاص مدنی اختصاص نداشته و قابل تعمیم به مسائل غیرمالی از جمله امور کیفری نیز می باشد. در ادامه مقاله مبانی و ادله لزوم احراز رشد از منظر آیات و روایات در مسئولیت کیفری و همچنین ادله عقلی این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است و معلوم می شود که معنای کلمه «رشد» و «اشد» نسبی می باشد و شواهد و مؤیداتی از آیات و روایات بر این مدعا ذکر شده است.
در بررسی ادله عقلی معلوم می گردد مسائل کیفری به مراتب مهم تر از امور مالی می باشد و به طریق اولی یا حداقل به وحدت ملاک، رشد، در مسئولیت کیفری شرط است. برای این مدعا از قیاس اولویت در مسأله رشد بهره گرفته شده و سپس به تبیین قید «کمال العقل» و واژه «معتوه» که براساس روایات فاقد مسئولیت کیفری می باشند، پرداخته شده است؛ بنابراین بازنگری در سن مسئولیت کیفری دختران ضروری به نظر می رسد.
واژگان کلیدی
بلوغ، رشد کیفری دختران، رشد، اشد، عقل، سفاهت، جنون، قیاس اولویت، قبح عقاب بلابیان.
نکته اول
ایشان ابتدا مفهوم حقوقی «رشد» را با ذکر دو معنای عام و خاص به گونه ای جامع و مستوفی بیان نموده و نظرات فقها را ذکر کرده است. سپس با طرح مباحثی می کوشد تا ذوالصطلاح «سفیه» و «ضعیف» را که در روایات آمده و شرط محجوریت صبی می باشد، از اختصاص به امور مالی خارج کرده و به امور کیفری سرایت دهد و لزوم نوعی «رشد» را برای مسئولیت کیفری به اثبات رساند. اما روایات ذکر شده هیچ یک دلالت بر این معنی ندارد. عمده روایتی که ایشان مورد استناد قرار داده و دلالت دیگر روایات را نیز به قرینه آن کامل می داند روایت عبدالله بن سنان از امام صادق - علیه السلام- است:
«اذا بلغ اشده ثلاث عشره و دخل فی الاربع عشره وجب علیه ما وجب علی المحتلمین احتلم او لایحتلم کتبت علیه السیئات و کتبت له الحسنات و جاز له کل شیء الا ان یکون ضعیفا او سفیهاً.»1 هرگاه به مرحله استواری و رشد در پایان سیزده سالگی بر سر آن چه بر محتلم واجب است بر او واجب می شود کارهای ناپسند و پسندیده او ثبت گردیده و هرکاری که انجام دهد نافذ است. مگر آن که ضعیف یا سفیه باشد.
در این روایت بر شخصی که به حد اشد رسیده سه حکم بار شده است. «وجوب تکالیف شرعی»، «نوشته شدن کار نیک و بد» و «نافذ بودن تصرفات». جمله «الا ان یکون شعیفا او سفیهاً.» استثناء از حکم سوم است یعنی تصرفات شخص در صورتی که ضعیف یا سفیه باشد نافذ نیست اگرچه به حد اشد و زمان تکلیف رسیده باشد. بنابراین عدم سفاهت در این روایت به معنای عقل معاش و رشد اقتصادی است و ارتباطی به امور کیفری که نویسنده مدعی آن است ندارد.
ایشان درباره ترکیب «کل شیء» در روایت می گوید: واژه های «کل شیء» به حدی عام است که برای اهل فن هیچ تردیدی باقی نمی ماند که این روایت شامل مسائل کیفری می شود.2
جهت روشن شدن مطلب باید گفت: ترکیب «کل شیء» اگرچه عام است اما مقصود عمومیت در تصرفات است به قرینه اسناد فعل جاز به آنکه معنای لغوی آن «روا بودن»، «مجاز بودن» و «اباحه» و مرادف با فعل «سباغ»3 در زبان عرب می باشد. عبارات لغویین شاهد این سخن است.4 در روایات اهل بیت - علیهم السلام- نیز این واژه در معنای لغوی خود به کار رفته است.
از جمله روایت حمران از امام صادق - علیه السلام-5 و روایت عبدالله بن سنان6 از آن حضرت که نویسنده درباره روایت عبدالله بن سنان نیز دچار خطا شده و واژه امر در روایت را شامل امور کیفری می داند.7 در حالی که چنین برداشتی نادرست است و روایت از جمله احادیثی است که فقها در مسائل باب حجر از آن بهره جسته اند.8
قرینه دیگری که از آن استفاده می شود عبارت «جاز له کل شیء» در مورد امور مالی و تصرفات صبی می باشد آن است که در برخی اسناد معتبر در ادامه این جمله کلمه «من ماله» آمده است.9 عبارت «الا ان یکون ضعیفا او سفیها» که در انتهای روایت آمده است استثنای از همین حکم است یعنی رشد مالی و اقتصادی (عدم سفاهت) تنها در تصرفات مالی یا حداقل تصرفات صبی اعم از مالی و غیرمالی شرط است.
مطلب دیگری که از این دسته روایات به دست می آید وجود تغایر مفهومی میان دو واژه «اشد» و «رشد» (در معنای عدم سفاهت) می باشد. در حالی که نویسنده مفهوم این دو را یکسان می داند. اگر واژه اشد مشتمل بر معنایی باشد که «سفاهت» یا «ضعف» را نیز خارج کند نیازی به ذکر استثنا نخواهد بود. بنابراین اصطلاح «رشد» در قرآن و روایات مربوط به امور مالی است. اگرچه ممکن است «رشد» در روایات معنایی وسیع تر از امور مالی و اقتصادی را شامل شود اما اشتراط رشد در این معنا نیز تنها برای رفع محجوریت لحاظ شده و در هیچ روایتی دیده نمی شود که امور کیفری یا تکالیف عبادی منوط بر این نوع رشد باشد. بنابراین اعتبار رشد در امور کیفری نیاز به دلیل دارد. هیچ ملازمه ای میان وجود مفهوم عام برای «رشد» و «اشتراط آن در امور کیفری» وجود ندارد.
نکته دوم
نویسنده محترم به هنگام بررسی سندی حدیث رفع قلم می گوید:
حدیث نبوی مزبور ظاهراً از طریق شیعه با سند معتبری نقل نشده است. منشأ این حدیث در کتب معتبر شیعه کتاب خصال شیخ صدوق است که ایشان فقط در دو موضع از این کتاب روایت یاد شده را آن هم از غیر امام معصوم نقل نموده.10 متن حدیثی که در کتاب «خصال» آمده چنین است:
«عن ابی طبیبان قال اتی عمر بامرأه مجنونه قد فجرت فامر برجمها فمرو ابها علی علی بن ابی طالب - علیه السلام- فقال ما هذه قالوا مجنونه فجرت فامر بها عمر ان ترجم فقال لاتعجلوا فاتی عمر فقال له اما علمت ان القلم رفع عن ثلاثه عن الصبی حتی یحتلم... .»11
چنان که پیداست این حدیث از حضرت علی - علیه السلام- نقل شده و معلوم نیست به چه دلیل نویسنده آن را نقل از غیر معصوم می داند. شیخ طوسی نیز در کتاب «مبسوط» خود این حدیث را از امام علی - علیه السلام- از قول پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم- نقل می کند.12 شیخ حرعاملی نیز روایت منقول از «خصال» را از حضرت علی - علیه السلام- می داند.13 فقها نیز به مناسبتهایی که به این حدیث اشاره می کنند آن را از امام علی - علیه السلام- می دانند.14
در حالی که نویسنده باورمند است این روایت را فقهای شیعه از امام معصوم نقل نکرده اند. ایشان خود نیز در این مقاله به آن استدلال می کند و شخص غیربالغ را که به سن رشد رسیده در مورد جرایم غیر زنا مستحق مجازات نمی داند.15
نکته سوم
نویسنده واژه ادراک در روایت «حماد بن عیسی» را در اینکه دلالت بر بلوغ یا رشد کند مجمل می داند:
«حد علی مجنون حتی یفیق و لا علی صبی حتی یدرک و لا علی النائم حتی یستیقظ.»16
در حالی که با توجه به مطالب ذکر شده در نکته دوم و نیز با توجه به معنای لغوی واژه «ادرک» که به معنای بلوغ و احتلام است، اجمالی در روایت حماد بن عیسی باقی نمی ماند.
تعبیر «حتی یدرک» در این روایت که شرط اجرای حد برای طفل بیان شده به معنای «بلوغ» است و بر رشد دلالت ندارد. نویسنده روایات دیگری را به عنوان تأیید بر سخن خود ذکر می کند و مدعی است در برخی از آنها واژه «ادراک» به معنای رشد بوده و برخی دیگر از این جهت که دلالت بر بلوغ یا رشد دارند مجمل می باشند. از جمله روایت ابن سنان از امام صادق - علیه السلام- : «عن ابی عبدالله فی رجل مات و ترک امرأه... حتی یدرک و یدفع الیه ما له.»17 در این روایت «حتی یدرک» به معنای بلوغ و روایت در مقام بیان شرط رفع محجوریت یتیم نیست این شرط به قرینه روایات دیگر و همچنین آیه قرآن «وابتلوا الیتامی حتی اذا بلغوا النکاح فان انستم منهم رشداً...»18 مفروغ عنه می باشد. چنان که پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم- می فرماید: «لا یتم بعد احتلام»19 مقصود حضرت از این سخن این نیست که به محض احتلام و بدون احراز رشد محجوریت از بین برود. به عبارت دیگر این قبیل روایات «مقتضی» برای دادن مال به شخص صغیر را بیان می کند و معلوم است که «علت تامه» با حصول رشد محقق می شود و این رشد ممکن است پیش از بلوغ یا پس از بلوغ و یا به هنگام بلوغ محقق شود. به هر حال احراز آن شرط است. به دیگر بیان این روایت از جهت بیان شرط رشد اطلاق دارد که باید بر روایات مقید حمل شود. روایت دیگر روایت یزید کناسی از امام صادق - علیه السلام- است20 که نویسنده واژه ادراک در آن را نیز مجمل می داند.
درباره این روایت نیز باید گفت حتی اگر با لفظ «او» نقل شده باشد باز هم ادراک به معنای بلوغ است و اجمالی وجود نخواهد داشت زیرا پس از این واژه تعبیر «بلوغ» به تنهایی نیامده بلکه یکی از نشانه های بلوغ یعنی رسیدن به 15 سالگی در روایت ذکر شده بنابراین «ادرک» در عرض «بلغ» قرار نگرفته یعنی «ادرک» به معنای «احتلام» و «بلوغ» و یا «رسیدن به پانزده سالگی» هریک به تنهایی ملاک حکم است. در روایات دیگر نیز واژه ادراک به معنای بلوغ است و از این نظر اجمالی در روایات وجود ندارد.
روایات بسیاری درباره سن بلوغ به ویژه بلوغ دختران و زمان اجرای حدود نسبت به آنان وارد شده که ذکر آن از حوصله این نوشتار خارج است. نویسنده به بخشی از آنها اشاره نموده. در این روایات تفاوتی میان تکالیف عبادی و کیفری وجود ندارد. علاوه بر این در برخی از روایات تصریح به تفاوت دختر و پسر شده است. 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  25  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دختران؛ سن رشد و مسئولیت کیفری

دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع مسئولیت ظهر نویس در قانون چک

اختصاصی از نیک فایل دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع مسئولیت ظهر نویس در قانون چک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع مسئولیت ظهر نویس در قانون چک


دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع مسئولیت ظهر نویس در قانون چک

 

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

مسئولیت ظهر نویس در قانون چک

چکیده

اصولاً چک وسیله پرداخت نقدی است ، هرچند صدور چکهای وعده دار نیز در روابط اقتصادی بسیار رایج است . اگر چکهای وعده دار ظهر نویسی شوند و دارنده ، در صورت عدم پرداخت ، بخواهد علیه ظهر نویس اقامه دعوا کند باید مهلتهای قانونی را در مراجعه به بانک محال علیه رعایت کند . طبق اصول و قواعد حاکم بر اسناد تجاری ، نظیر اصل عدم توجه ایرادات و نظریه ظاهر و همچنین با تأیید رویه قضایی مبداء احتساب مواعد ، تاریخ مندرج در چک است ، هرچند تاریخ واقعی صدور چک پیش از آن باشد .

 1-   مقدمه

استفاده از چک به عنوان وسیله پرداخت در میان تجار ایرانی و نیز غیر تجار کاملاً رایج است و تقریباً اشتغال به تجارت در اقتصاد ایران بدون داشتن حساب جاری بسیار دشوار است . این سند در روابط تجاری به عنوان یک سند اعتباری هم مورد استفاده قرار می گیرد و علاوه بر وسیله پرداخت نقدی ، جایگزین اسنادی همچون سفته و برات شده است . تجار ایرانی با برات سابقه بیشتری از چک در معاملات تجاری در گذشته دارد نا آشنا هستند و از سفته نیز معمولاً به عنوان وسیله ای جهت تضمین انجام تعهدات مالی استفاده می کنند .

کاربرد چک در معاملات اعتباری به صورت صدور چکهای وعده دار جلوه می کند . این در حالی است که به پیروی از حقوق فرانسه ] 1 ، ص 9 [ در مقررات تجارتی ما برای چک ، برخلاف برات و سفته ، سر رسید و وعده تعریف نشده است و به موجب ماده 313 قانون تجارت : « وجه چک باید به محض ارائه کارسازی شود » . البته با تصویب قانون اصلاح موادی از قانون صدور چک ، مصوب 6/2/1382 ، تاریخ مندی در چک ، سررسید آن تلقی می شود ، زیرا به موجب ماده یک این قانون : « صادر کننده چک باید در تاریخ مندرج در آن معادل مبلغ مذکور در بانک محال علیه وجه نقد داشته باشد » . در ماده دو همان قانون نیز که یک ماده عنوان ماده 3 مکرر به قانون صدور چک اضافه کرده مقرر شده است که « چک فقط در تاریخ مندرج در آن یا پس از تاریخ مذکور قابل وصول از بانک خواهد بود » و لذا ماده 313 قانون تجارت و ذیل ماده 311 این قانون را که مقرر می دارد:  « پرداخت وجه نباید وعده داشته باشد » و به طور ضمنی منسوخ دانست .

در گذشته از دارنده چکهای وعده دار حمایت کیفری نمی شد و تصور قانونگذار بر آن بود که با عدم حمایت کیفری ، صدور چکهای وعده دار متوقف می گردد و چک جایگاه اصلی خود را به عنوان وسیله پرداخت نقدی باز می یابد و به موجب ماده 12 قانون صدور چک ، مصوب 1355 ، چک وعده دار در میان چکهایی نام برده شد که جنبه کیفری نداشتند . اما در عمل ، نتیجه مورد انتظار حاصل نشد و تنها از آمار چکهای وعده دار کاسته نشد ، که گاهی صادر کنندگان چک سعی بر اثبات وعده دار بودن آن نزد محاکم داشتند تا بدین وسیله از مسئولیت ناشی از صدور چک پرداخت نشدنی رهایی یابند .

این امر قانونگذار را بر آن داشت تا به منظور ممانعت از صدور چکهای وعده دار در « قانون اصلاح موادی از قانون صدور چک ، مصوب تیر ماه 1355 » به سال 1372 ، برای صادر کنندگان چکهای وعده دار که منتهی به پرداخت نمی شود مجازات تعیین کند . در نتیجه به موج ماده 13 همان قانون ، صادر کننده چک وعده دار در صورت شکایت ذی نفع و عدم پرداخت به تحمل جزای نقدی از یکصد هزار ریال تا ده میلیون ریال یا حبس از شش ماه تا دو سال محکوم می شد .

این سیاست کیفری قانونگذار پس از کذشت یک دهه از تصویب قانون اصلاحی صدور چک توفیقی نیافت و درصد بالایی از چکهای صادره همچنان وعده دار بود . صادر کنندگان چک نیز به جهت خفیف تر بودن مجازات صدور چک وعده دار نسبت به چکهای پرداخت نشدنی ، بیشتر تمایل داشتند . با اثبات وعده دار بودن چک ، مجازات کمتری را متحمل شوند . از همین رو در ماده 5 « قانون اصلاح موادی از قانون صدور چک » مصوب 2/6/1382 ناگزیر قانونگذار مجدد ماده 12 قانون صدور چک مصوب 1355 را احیاء کرد و صدور چک وعده دار از صورت کیفری خارج شد .

در این مقاله بدون پرداختن به جنبه کیفری چک ، سعی بر آن است تا یکی از مشکلات حقوقی مربوط به این نوع چک در زمینه مسئولیت ظهر نویس مورد مطالعه قرار گیرد . مسئولیت ظهر نویس چک از زمان صدور آن محدود به مواعد خاص قانونی است و این امر در چکهای وعده دار به دلیل نامعلوم بودن تاریخ وافعی صدور چک یا مقدم بودن آن نسبت به تاریخ مندرج در چک ، ابعاد تازه ای می یابد . لذا پس از طرح مسئه و با استناد به قوانین و موازین حقوقی و اصول حاکم بر اسناد تجاری و با اشاره به رویه محاکم ، تلاش         می شود برای حمایت از حقوق دارندگان چکهای وعده دار در مراجعه به ظهر نویسان راه حل مناسب پیشنهاد شود .

   2- طرح بحث

به موجب ماده 314 قانون تجارت ، ظهر نویسی در چک مشمول مقررات برات است . طبق ماده 249 همان قانون ، ظهر نویس به سایر مسئولان سند در برابر دارنده آن مسئولیت تضامنی دارد و دارنده سند می تواند در صورت عدم تأدیه و اعتراض ، به هر یک از مسئولان و از جمله ظهر نویس مراجعه کند . همین حق را هر یک از ظهر نویسان در صورت پرداخت وجه سند نسبت به ظهر نویسان ماقبل خود و صادر کننده دارد . مسئولیت ظهر نویس چک مقید به آن است که دارنده به تکالیف قانونی خود عمل نماید و ظرف مهلتهای مقرر در قانون وجه آن را مطالبه و در مهلت مقرر نیز علیه ظهر نویس اقامه دعوا کند . عدم رعایت هر یک از مواعد ، موجب رفع مسئولیت ظهر نویس می گردد . قانون تجارت در ماده 315 مقرر می دارد : « اگر چک در همان مکانی که صادر شده است باید تأدیه گردد ، دارنده چک باید در ظرف پانزده روز از تاریخ صدور ، وجه آن را مطالبه کند و اگر از یک نقطه به نقطه دیگر ایران صادر شده باشد ، باید در ظرف چهل و پنج روز از تاریخ صدور چک مطالبه شود . اگر دارنده چک در ظرف مواعد مذکور در این ماده ، پرداخت وجه آن را مطالبه نکند دیگر دعوای او علیه ظهر نویس مسموع نخواهد بود و اگر وجه چک به سببی که مربوط به محاله علیه است از بین برود ، دعوا دارنده چک علیه صادر کننده نیز در محکمه مسموع نیست » . همچنین طبق ماده 317 قانون تجارت : « مقررات راجعه به چکهایی که در ایران صادر شده است ، در مورد چکهایی که از خارجه صادر شده و باید در ایران پرداخته شود نیز رعایت خواهد شد ، لکن مهلتی که ظرف آن دارنده چک می تواند وجه چک را مطالبه کند ، چهار ماه از تاریخ صدور است » .

ملاحظه می گردد که مطابق مقررات مذکور در قانون تجات  مهلت مراجعه دارنده به بانک جهت حفظ حقوق ناشی از سند ، ا توجه به محل صدور و محل پرداخت معلوم می شود ، طبق رأی وحدت رویه شماره 536 مورخ 10/7/69 هیأت عمومی دیوان عالی کشور ، گواهی بانک محال علیه دایر بر عدم تأدیه وجه چک که در مدت پانزده روز به بانک مراجعه شده به منزل واخواست می باشد لذا تاریخ مراجعه همان تاریخ تنظیم گواهی عدم پرداخت بانک است . البته با وجود  تصریح ماده 311 قانون تجارت به لزوم قید محل صدور چک ، صادر کنندگان محل صدور را روی برگه چک درج نمی کنند و بانکهای محال علیهم نیز بر روی ورقه های چک ، جایی برای نوشتن محل صدور پیش بینی نکرده اند . برخی از نویسندگان معتقدند عرف و عادت تجاری ، اقامتگاه دائمی صادر کننده چک ، مکان صدور چک محسوب می شود ، مگر اینکه صدور آن در محل دیگر به اثبات برسد ] 2 ، ص 111 [ و طبق نظریه شماره 6421/7 مورخ 8/10/72 اداره حقوقی قوه قضائیه : « پرداخت چکهای بدون قید محل صدور از طرف بانکها مربوط به برداشت مدیران و به معنای صدور چک از طرف دارنده چک برای استفاده از مزایای قانونی آن ظرف مهلت پانزده روز از تاریخ صدور ، وجه آن را مطالبه کند و در غیر این صورت ، اثبات اینکه چک در محلی غیر از محل پرداخت صادر شده است به عهده خود او خواهد بود .

حال با این سؤال مواجه هستیم که مهلتهای مراجعه به بانک در چکهای وعده دار ، که به ظهر نویسی به دارنده فعلی منتقل شده است از چه زمان آغاز می شود ؟ اگر دارنده چک در نخستین  فرصت برای مطالبه وجه آن اقدام کند ، اما با عدم پرداخت مواجه شود آیا در هر حال می تواند علیه ظهر نویس اقامه دعوا کند ؟ گاهی اوقات با فرضی مواجه می شویم که با وجود اینکه دارنده به وظایف قانونی خود عمل کرده است از حقوق خود برای اقامه دعوا علیه ظهر نویس محروم می شود . توجه به دو فرض زیر می تواند در تبیین مطلب مؤثر باشد :

فرض اول : اگر ده روز قبل چکی به تاریخ امروز صادر و امروز با ظهر نویسی به دارنده فعلی منتقل شود و او بی اطلاع از وعده دار بودن چک و به تصور داشتن حداقل پانزده روز مهلت ، پس از ده روز به بانک و وجه چک را مطالبه کند و به هر دلیل با عدم پرداخت مواجه شود آیا حق مراجعه به ظهر نویس را دارد ؟ با فرض اثبات وعده دار بودن چک در نزد محکمه ، اگر تاریخ صدور واقعی چک ملاک محاسبه مهلتهای مقرر در قانون باشد باید گفت دارنده علیه ظهر نویس حق اقامه دعوا ندارد . زیرا بیش از پانزده روز از تاریخ صدور گذشته است و در این فرض ، ظهر نویس از تاریخ ظهر نویسی فقط پنج روز در برابر دارنده مسئولیت داشته است ؛ در حالی است که اگر تاریخ مندرج چک ملاک محاسبه باشد با اثبات وعده دار بودن چک تغییر در حقوق دارنده ایجاد نمی شود و نظر به مراجعه او در مهلت مقرر ، حق اقامه دعوا علیه ظهر نویس را خواهد داشت .

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع مسئولیت ظهر نویس در قانون چک

دانلود مقاله بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی مدارس عادی و غیر انتفاعیامروز جامعه در حال پیشرفت، نیازمند افرادی مسئول و خودکفا است و آموزش مسئولیت پذیری به کودکان نیازمند جوی خاص در خانه و مدرسه است.
بایستی شرایطی فراهم کرد تا کودکان و نوجوانان، ابزارهای نگرش و ارزشیابی پیدا کنند تا به کمک آنها بتوانند بهتر تصمیم گیری کنند. تصمیماتی که آنان را در این دنیای پیچیده به سوی زندگی بارور و رضایت بخش رهنمون کند. انسانهای امروز بیش از بیش نیازمند پذیرش مسئولیت برای زندگی و سرنوشت خود هستند و این امر میسر نمی شود مگر اینکه مبنای آموزش و پرورش آنها مبتنی بر افزایش درک کودکان و نوجوانان در مورد نقش خود آنها به تعیین سرنوشت و ساخت کیفیت زندگیشان باشد و برای رسیدن به این اهداف، سعی و کوشش و برنامه ریزی دقیق لازم است.

 

 

 


آغاز زندگی اجتماعی کودک
همانطور که می دانیم انسان اجتماعی متولد شده و از زمانی که کودک به مادرش مهر می ورزد و یا به دیگران احساس عشق ، حد و یا دشمنی می کند ، اجتماعی است . روان شناسان تربیت اولیه را در شکل گیری شخصیت کودک بسیار مؤثر دانسته اند .
فروید اولین کسی که نقش نخستین تربیت را در تشکیل شخصیت کودک عنوان کرد ، و جامعه شناسان را بر آن داشت تا از این دریچه به افراد و گذشتة آنان بنگرند و به تحصیل آن بپردازند . چرا که شخصیت هر فرد از ترکیب دو زمینه فطری و اکتسابی صورت می پذیرد . بدین معنا که بعضی از خصوصیات زمینه وراث و ژنتیکی دارند و برخی از آنها اکتسابی است. رفع نیازهای زیستی نوزاد و گرفتن پستان مادر و مکیدن و شیرخوردن، خوابیدن و نظایر آن، به طور غریزی و بدون آموزش صورت می پذیرد. ولی در زمان اندک، زمانی که کودک دست خود را برای گرفتن اشیاء ( خوب یا بد ، خطرناک و یا بی خطر ) دراز می کند، وقتی که سراپا ایستاده آهنگ راه رفتن می کند، آموزش و پرورش اهمیّت و ضرورت خود را می نمایاند، در این موقع است که مرحله ی یادگیری کودک آغاز می گردد. اساس یادگیری اجتماعی کودک که با مشکلات آموزشی نیز توأم است. از وقتی شروع می شود که با« دیگری »مواجه می گردد.یعنی اولین برخورد وی با افراد غیر از والدینش، یا افرادی چون خودش که تا کنون در ذهن و تصورش نبوده است.
او نه پدر و مادرش است و نه اسباب بازی، بلکه او« دیگری » و بیگانه است. کودک در نخستین برخورد و با این« دیگری » اولین نیاز اجتماعی شدن را درک می کند . و با این احساس « زندگی اجتماعی » وی آغاز می گردد. در برابر این وضع جدید مبهوت و سرگردان می شود. نمی داند چه بکند و چه واکنشی از خود نشان دهد. بخندد ، گریه کند ، سازش نماید و یا تسلیم شود. احساس نیاز اجتماعی از طرفی در« خویشتن خود » و از طرف دیگر، کشمکش درونی ایجاد می کند و، واکنش پناه بردن به مادر را در وی می آفریند. کودک تا چهار سالگی در مرحلة سرگردانی و تزلزل تصمیم قرار دارد. تسلط بر دیگران را با همکاری با دیگران و شیر را با سازش در هم می آمیزد. چرا که هنوز یادگیری انجام نشده و تجربة اجتماعی را کسب نکرده است او باید بعضی از بازتاب های اجتماعی را که بکارگیری آنها لازمة زندگی اجتماعی است، و نیز اصول و قواعد رفتارهای لازم و مورد قبول اجتماع را از طریق خانواده و بعضی از نهادها بیاموزد.
در این صورت که فرد با حفظ خویشتن خود شخص اجتماعی می شود و با جامعه و محیط اجتماعی خود روابط پیدا می کند این یادگیری اجتماعی به تدریج تا ۹ سالگی صورت می پذیرد و ادامه می یابد .


مهمترین مراحل تحول شخصیت اجتماعی کودکان از نظر مید :
به عقیده مید کودک طی دو مرحله شخصیت اجتماعی و خودش شکل می گیرد که عبارتند از مرحلة نمایشی و مرحله بازی . کودک در مرحلة نمایش نقشهای آدمهایی که برایش مهمند ، مانند پدر ، مادر ، برادر ، یا خواهر را یاد می گیرد و از این طریق نقشهای متنوعی را به نمایش می گذارد و خودش را در نقشهای گوناگون می بیند که در آینده بخشی از شخصیت و خود اجتماعی او را می سازند . اما در این مرحله ، کودک هر یک از این نقشها را به گونه ای جداگانه و بدون ارتباط متقابل آنها فرا می گیرد . هر کودکی برای آن که ادراک یکپارچه تر و منسجمتری از خود و جامعه اش به دست آورد ، باید علاوه بر مرحلة نمایشی مرحلة بازی را نیز پشت سر گذارد تا به خود و شخصیت اجتماعی کاملی دست یابد . در این مرحله ، کودک چشم انداز فراگیری از نقشهای گوناگون اجتماعی را در قالب یک جامعیت یکپارچه و تعمیم یافته به دست می آورد و در نتیجه ، به ادراک منسجمتری از خود نیز دست می یابد .

 

جامعه پذیری
همانطوریکه اشاره شد کلیه عناصر جامعه (از جمله گروههای اجتماعی، خرده گروهها و حتی کوچکترین عنصر آن یعنی فرد) به طور مستمر و مداوم در حال تغییر و تحول می باشند .
افراد جدیدی که به جامعه می پیوندند (مثلاً نوزادان) ضرورتاً باید با هنجارها ،معیارها، ضوابط و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه آشنا شده و خود را با آنها همساز و هماهنگ نمایند .فرایند و جریانی که از طریق آن عناصر فرهنگی و اجتماعی به افراد جدید هر جامعه منتقل شده و در درون آن جایگزین می شوند را جامعه پذیری می نامند .
جامعه پذیری جریانی است که الگوها ، مفاهیم اجتماعی ، ضوابط رفتاری ، زبان ، ارزشهای فرهنگی و هنجارهای گروهی را به افراد جامعه انتقال می دهد .
جامعه پذیری ، در جریان زندگی اجتماعی ، فرد را با کلیة مظاهر جامعه و زندگی اجتماعی هماهنگ می نماید و او را برای زندگی اجتماعی مهیا و مجهز می کند .
کودکی که در یک جامعه متولد می شود ، از هر گونه شناخت از محیط پیرامون ( از جمله محیط اجتماعی ) تهی و خالی است . روابط او با والدین و اطرافیان ، بتدریج معیارها و مفاهیم زندگی اجتماعی را ( در ذهن ) او تعبیه می کنند و کودک را به موجودی اجتماعی و همساز با عناصر مختلف حیات اجتماعی تبدیل می نمایند . این جریان را جامعه پذیری می خوانند .
جامعه پذیری در هر جامعه یا از طریق نهادها و سازمانهای اجتماعی ، فرهنگی با برنامه ریزی و به طریقی هدفمند صورت می گیرد ( نظیر خانواده و مدرسه ) و یا به صورت خود بخودی ( غیر برنامه ریزی شده ) از طریق خود فرد بدست می آید ( از طریق گروههای همبازی و . . . ) .

عوامل یا کارگزاران جامعه پذیری
فرآیند جامعه پذیری در بر گیرندة تأثیرات متفاوتی است که در طول زندگی بر فرد وارد می آید مهمترین این تأثیرات عبارت است از تأثیر عوامل ( کارگزاران ) جامعه پذیری یعنی افراد ، گروه ها و نهادهای مهمی که وضعیت های ساختی را ، که جامعه پذیری درون آنها رخ می دهد ، فراهم می سازند . چهار عامل از عوامل یاد شده یعنی خانواده ، مدرسه ، گروه همسالان و وسایل ارتباط جمعی بویژه در جوامع نوین حائز اهمیت می باشند زیرا که عوامل مذکور به طور مداوم و مؤثر بر هر کسی تأثیر می گذارند .
مدرسه عامل یا کارگزاری است که رسماً توسط جامعه موظف به اجتماعی کردن نوجوانان در زمینة مهارتها و ارزشهای خاصی گردیده است .
در مجموعه مدرسه ، نوجوان برای اوّلین بار تحت نظارت مستقیم کسانی که خویشاوند او نیستند قرار می گیرد . پس از این دیگر کودک در مدرسه به عنوان فردی مخصوص و شناخته شده محسوب نمی شود بلکه او اکنون یکی از افراد گروه دانش آموزان است و تابع همان مقررات و انتظاراتی است که هر فرد دیگر تابع آنها می باشد .
موفقیتها یا شکستهای تحصیلی و چگونگی رفتار شخصی بخشی از سوابق رسمی و همیشگی فرد می شود و کودکان مدرسه ای می آموزند که خود را با همان معیار هایی که دیگران در مورد آنها بکار می برند ، ارزیابی کنند . مشارکت در زندگی مدرسه همچنین وابستگی و اتکای کودکان را به خانواده کاهش می دهد و ارتباطات جدیدی با جامعه بزرگتر که ورای خانواده قرار دارد ،ایجاد می کنند.

عوامل دیگر
علاوه بر عواملی که بیان شد.ممکن است مردم تحت تأثیر عوامل دیگر جامعه پذیری مانند، گروههای مذهبی، سازمانهای جوانان و بعدها در زندگی تحت تأثیر شرکتها ،کلوپها، جنبشهای سیاسی و خانه های سالمندان ، قرار گیرند.
دنیس رانگ:توجه را به مفهومی جلب کرده است که تحت عنوان« فراسوی جامعه پذیری انسان » نامیده است یعنی این عقیده که ما اندکی بیش از محصول قابل پیش بینی جامعه پذیری هستیم که بطور یکنواخت و سازگار با نظم اجتماعی آشنا شده ایم . او خاطر نشان می سازد که مردم غالباً احساس می کند تحت اجبار و فشار جامعه قرار دارند که آنچه را مایل به انجام آن نیستند ، انجام دهند و این نشانة آن است که جامعه پذیری کامل نیست .

هدفهای جامعه پذیری
محتوای فراگرد اجتماعی شدن به گوناگونی جامعه های انسانی است بدین معنا که هر جامعه ای با توجه به شرایط و مقتضییات خود ، افراد را پرورش می دهد ؛ مثلاً ، اسکیمو به کودک خود می آموزد که چگونه در مقابل سرمای قطبی از خویش مواظبت کند یا کودک کویر نشین می آموزد که چگونه با آفتاب سوزان صحرا کنار بیاید ، علی رغم تفاوتهای محیطی و فرهنگی ، جامعه پذیری دارای هدفها و مقاصد مشترکی است که به مهمترین آنها می پردازیم :
۱- یکی از مقاصد جامعه پذیری آموزش قواعد و نظامات اساسی ، از آداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روشهای علمی ، به افراد است .
۲- فراگرد جامعه پذیری به همان میزان که عادات و رفتار فردرا مطابق هنجارهای اجتماعی ، تحت نظم و انضباط در می آورد ، به او امید و آرزو میدهد .
۳- فراگرد جامعه پذیری از طریق بر آوردن خواسته ها ، آرزوها ، امیدها و سوداهای فردی یا ممانت از دستیابی بدانها ، برای فرد هویت می آفریند .
۴ - فراگرد جامعه پذیری ، نقشهای اجتماعی و نگرشها ، انتظارات و گرایشها ی مربوط به آن نقشها را به فرد می آموزد .
۵ - هدف دیگر فراگرد جامعه پذیری ، آموختن مهارتها است .

اجتماعی شدن
اجتماعی شدن فرایندی است که طی آن کودک ناتوان به تدریج به شخص خود آگاه، دانا و ورزیده در شیوه های فرهنگی که در آن متولد گردیده است تبدیل می شود. اجتماعی شدن نوعی برنامه ریزی فرهنگی، نیست که در آن کودک تأثیراتی را که با آنها برخورد می کند به طور انفعالی جذب نماید. حتی کودک نوزاد نیازها و خواستهایی دارد که بر رفتار کسانی که مسئول مراقبت از او هستند تأثیرمی گذارد. اجتماعی شدن نسلهای مختلف را به یکدیگر پیوند می دهد. تولد یک کودک زندگی کسانی را که مسئول پرورش او هستند تغییر می دهد و در نتیجه آنها خودشان فرایند های یادگیری جدیدی را تجربه می کنند. تجربة پدر و مادری معمولاً فعالیتهای بزرگترها را به کودکان برای بقیة زندگی هر دو پیوند می دهد. بدیهی است بزرگترها هنگامی که پدربزرگ و مادر بزرگ می شوند، هنوز پدر و مادر باقی می مانند، و بدین سان یک رشته روابط دیگری را به وجود می آورند که نسلهای مختلف را به هم پیوند می دهد. اگرچه فرایند یادگیری فرهنگی در دوران بچگی و اوایل کودکی شدیدتر از دوره های بعدی است، یادگیری و سازگاری در سراسر دور زندگی ادامه می یابد.
اجتماعی شدن فرایندی است که به انسان، راههای زندگی کردن در جامعه را می آموزد و شخصیت می دهد و ظرفیتهای او را در جهت انجام وظایف فردی و به عنوان عضو جامعه، توسعه می بخشد.
در آغاز زندگی، کودک از دیگران فرا می گیرد که چه رفتارهایی از او انتظار می رود و او دارای چه نوع شخصیتی است.مثال(۱) کودکی که برای نخستین بار وارد دبستان می شود، نخستین تماس جدی خود را با یک سازمان رسمی اجتماعی شدن برقرار می کند، امّا حتی پیش از این دوران نیز کودک از طریق مناسبات متقابلی که در خانه و با اعضای گروههای همبازی خود داشته، تا حدی اجتماعی شده است. چنانچه کودک بر طبق رفتار های مورد انتظار عمل کند، آنگاه در همة موارد مشابه از اقبال و پاداش دیگران برخوردار می شود امّا چنانچه کودک بر خلاف انتظارات گروه رفتار کند، احتمالاً چنین رفتاری طرد او از گروه را در پی خواهد داشت.
پاسخ به این سؤال که آیا انسان اجتماعی است؟
نظرات مختلفی از دانشمندان در دست داریم. بعضی اجتماعی بودن انسان را فطری و برخی نیازهای بشری را موجب اجتماعی شدن او دانسته اند. آنچه که اغلب دانشمندان بدان نظر مثبت دارند، اینکه اجتماعی بودن انسان بطور فطری نیست.
چرا که در این صورت می بایست مانند حیوانات دگرگونی و تحول در انسان نیز صورت می گرفت . از این رو می توان گفت که فطرت، نیاز و تعقل، او را به سوی زندگی اجتماعی سوق داده است.اساس اولین نیاز اجتماعی شدن در کودک با روبرو شدن با« دیگری » شکفته می شود. در آغاز این مرحله در واکنش سرگردان می ماند و سرانجام به مادرش پناه می برد. این تزلزل در تصمیم گیری تا۴ سالگی ادامه می یابد، تا اینکه بر کسب تجارب اجتماعی و آموختن اصول و قواعد رفتارهای لازم از طریق خانواده و نهادها توفیق می یابد، این یادگیری اجتماعی به تدریج تا ۹ سالگی ادامه دارد. انسان از طریق اجتماعی شدن با قواعد، هنجارها و آداب جامعه آشنا می شود.

 


گونه های اجتماعی شدن
اجتماعی شدن می تواند هم از طریق رسمی و هم از راههای غیر رسمی انجام گیرد. نهادهای آموزشی نمونه ای از عوامل رسمی و ساختار انتقال شیوه های عملکرد اندیشیدن مقبول جامعه به فرد به شمار می آیند. امّا اجتماعی شدن می تواند از طریق روابط متقابل با همسالان و عضویت در گروهها و باشگاههای غیر رسمی نیز تحقیق پذیرد.

تأثیر هنجار ها بر اجتماعی شدن فرد
ازآنجا که انسان به غرایز بسیار متنوعی مجهز نشده است،برای آنکه بتواند به حیات خود ادامه دهد،بناچار می آموزد که چگونه به دیگران بپیوندد و حتّی برای رفع بنیادی ترین نیازهای خود با آنها همکاری کند. آنچه همکاریهای میان افراد بشر و وابستگی متقابل آنها به یکدیگر را ممکن می سازد، نظامی از الگوهای رفتار آموخته است که دیگر اعضای یک فرهنگ در آن سهیمند. این الگوهای رفتار مشترک یا معیارهای رفتار را هنجار می نامند. کودک ، از سنین بسیار پایین ، هنجارهای فرهنگی تأیید شده را کسب می کند و با این کار در فرایند اجتماعی شدن قرار می گیرد.

اهداف اجتماعی شدن
هدفهای بنیانی فرایند اجتماعی شدن را می توان به قرار زیر خلاصه کرد .
1- شخص باید مهارتهای ضروری را که برای زندگی در جامعه ضروری است فرا بگیرد .
2- شخص باید بتواند به صورت مؤثری با دیگران ارتباط برقرار کند و توانایی خواندن ، نوشتن و سخن گفتن پیدا کند.
3- فرد باید بتواند نیازهای بدنی خود ، همچون قضای حاجت را به شیوهای قابل قبول جامعه فرا گیرد .
4- فرد باید ارزشها و اعتقادات اساسی جامعه خود را در ذهن خود متمرکز کند.

عوامل اجتماعی شدن
می توان به گروهها یا زمینه های اجتماعی که فرایندهای مهم اجتماعی شدن در درون آنها رخ می دهد تحت عنوان عوامل اجتماعی شدن اشاره کرد. در همه فرهنگها ، خانواده عامل اصلی اجتماعی شدن کودک در دوران طفولیت است امّا در مرحله بعدی زندگی فرد ، بسیاری از عوامل دیگر اجتماعی شدن نقش دارند.
خانواده
از آنجا که نظامهای خانواده بسیار متفاوت هستند، دامنه تماسهایی که کودک تجربه می کند به هیچ وجه در فرهنگهای مختلف یکسان نیست . همه جا مادر معمولاً مهمترین فرد در نخستین دوره زندگی کودک است ، امّا همانگونه خاطر نشان گردیده است ، ماهیت روابطی که میان مادران و کودکانشان بر قرار می شود تحت تأثیر شکل و نظم و ترتیب تماس آنها قرار می گیرد. این جریان ، به نوبه خود ، به وسیله خصلت نهادهای خانواده و رابطه شان با گروه بندی های دیگر در جامعه مشروط می شود . در جوامع امروزی ، اجتماعی شدن بیش از همه در یک زمینه کوچک خانوادگی رخ می دهد . بیشتر کودکان نخستین سالهای زندگی خود را در درون یک واحد خانوادگی شامل مادر، پدر و شاید یکی دو فرزند دیگر سپری می کنند.
امّا ، در بسیاری از فرهنگ ها ، عمّه ها یا خاله ها ، عموها یا دایی ها و نوه ها غالباً جزء یک خانواده واحد بوده و مراقبت کودکان ، حتّی اطفال بسیار خردسال ، را به عهده دارند با وجود این تفاوتهای زیادی از نظر اهمیت زمینه های خانوادگی وجود دارد. بعضی از کودکان در خانواده هایی پرورش می یابند که تنها یکی از والدین در آن حضور دارد بعضی توسط دو مادر و دو پدر ( پدر و مادر جدا شده و ناپدری و نا مادری ) مراقبت می شوند . بخشی اعظم زنانی که تشکیل خانواده داده اند اکنون در خارج از خانه به کار اشتغال دارند و به فاصله نسبتاً کمی بعد از تولد فرزندانشان به کار خود بر می گردند. با وجود این تفاوتها ، خانواده معمولاً یکی از عوامل عمده اجتماعی شدن از دوران کودکی تا نوجوانی و پس از آن است. که به صورت یک سلسله مراحل پی درپی رشد و تکامل ، نسلها را به یکدیگر مربوط می سازد. خانواده ها و جایگاهای ، مختلفی در چارچوب کلی نهادهای یک جامعه دارند. در بیشتر جوامع سنتی ، خانواده ای که فرد در آن متولد می شود تا اندازه زیادی تعیین کننده موقعیت اجتماعی فرد در بقیه زندگانیش است . در جوامع امروزی غربی ، موقعیت اجتماعی به این ترتیب در هنگام تولد به ارث برده نمی شود . با وجود این منطقه و طبقه اجتماعی خانواده ای که فرد در آن متولد می شود بر الگو های اجتماعی شدن به شدّت تأثیر می گذارند کوکان شیوه های رفتار ویژه و مادر شان یا دیگران را در همسایگی یا اجتماع محلی اشان فرا می گیرند.
الگو های مختلف پرورش کودک و انضباط همراه با ارزش ها و انتظارات متعارض ، در بخش های گوناگون جوامع بزرگ یافت می شود. اگر به این بیاندیشیم که زندگی مثلاً برای کودکی که در یک خانواده فقیر سیاه پوست در یک محلة فقیر نشین شهر پرورش می یابد ، در مقایسه با کودکی که در یک خانواده مرفه سفید پوست در حومه سفید پوست نشین شهر متولد می شود چگونه است ، آنگاه درک تأثیر انواع زمینه خانوادگی آسان می شود تحقیقات جامعه شناختی فراوانی که انجام شده به ما امکان می دهد این تفاوتها را به گونة دقیق تری تشریح کنیم بدیهی است فقط محدودی از کودکان ممکن است به سادگی بی چون و چرا بینش والدین خود را بپذیزند. این مطالب به ویژه در جهان معاصر که دگرگونی در آن بسیار فراگیر است ، درست است . از این گذشته ، صرف وجود انواع گوناگون عوامل اجتماعی کردن به ناهمگراییهای بسیار میان بینشهای کودکان ، نوجوانان و نسل پدر و مادری می انجامد.

روابط همالان
یکی دیگر از عوامل اجتماعی شدن گروه همالان است. گروههای همالان گروههای دوستی کودکان هم سن هستند. در بعضی از فرهنگها، به ویژه، جوامع کوچک سنتّی، گروههای همالان به عنوان طبقات سنی رسمیت یافته اند. هر نسلی دارای حقوق و مسئولیّت هایی است، که با پیرتر شدن اعضایش تغییر می کنند. ( نظام های طبقات سنی معمولاً به مردان محدود می شوند ) اغلب مراسم یا مناسک ویژه ای وجود دارد که گذار افراد را از یک طبقۀ سنی به طبقۀ دیگر مشخص می نمایند. افرادی که در درون یک مجموعۀ سنی خاص قرار می گیرند معمولاً در سراسر زندگیشان ارتباطات نزدیک و دوستانه برقرار می کنند. نمونۀ یک مجموعۀ طبقات سنی عبارت است از دورۀ کودکی، دورۀ جنگجویی کهتر،دورۀ جنگجویی مهتر، دورۀ ریش سفیدی کهتر و دورۀ ریش سفیدی مهتره مردان از این مراحل نه به عنوان افراد ، بلکه به عنوان گروههای کامل گذر می کند. اهمیّت خانواده در اجتماعی شدن کاملاً آشکار است ، زیرا تجربۀ کودک و طفل بسیار خردسال کم وبیش منحصراً در درون آن شکل می گیرد. امّا اینکه گروههای همالان تا چه اندازه مهّم هستند، به ویژه برای آن دسته از ما که در غرب زندگی می کنیم، چندان آشکار نیست . با وجود این ، حتّی بدون طبقات سنی رسمی، کودکان بالاتر از ۴یا۵ سال معمولاً وقت زیادی را در کنار دوستان همسال خود صرف می کنند. با در نظر گرفتن نسبت بالای زنانی که اکنون جزء نیروی کار هستند، و فرزندان خردسالشان در مراکز مراقبت روزانه با همدیگر به سر می برند. روابط همالان امروز حتّی بیشتر از پیش اهمیت دارد، و بدیهی است مدارس در اینجا تأثیر بسیار مهمی دارند نظریه های مید و پیاژ هر یک بحق بر اهمیت روابط همالان تأکید می ورزند. پیاژه به ویژه بر این موقعیّت تأکید می کند که روابط همالان دموگراتیک تر از روابط میان کودک و پدر و مادرش است .واژۀ هُمال ، به معنای و برابر، است ، و روابط دوستی که میان کودکان خردسال بر قرار می شود به طور معقول گرایش به برابری طلبی دارد. یک کودک قوی ، یا از نظر جسمانی نیرومند ممکن است تا اندازه ای سعی کند بر دیگران تسلّط یابد. با وجود این چون روابط همالان بر پایۀ رضایت متقابل استوار است، و نه بر پایۀ وابستگی ای که ذاتی موقعیت خانوادگی است ناچار باید میزان زیادی بده و بستان وجود داشته باشد. پیاژه خاطر نشان می سازد که ، والدین به واسطۀ قدرتشان قادرند ( به درجات متفاوت ) قواعد رفتار را به فرزندانشان تحمیل کنند. بر عکس، در گروههای همالان کودک زمینۀ کنش متقابل متفاوتی را کشف می کند، که در آن می توان قواعد رفتار را مورد آزمون و کاوش قرار داد . روابط همالان اغلب در سراسر زندگی شخصی اهمیّت خود را حفظ می کند. به ویژه در نواحی ای که تحرک اجتماعی زیاد نیست ، افراد ممکن است در بیشتر یا همۀ زندگیشان عضو یک جرگه غیر رسمی بوده یا یک گروه از دوستان را حفظ کنند. حتّی در جایی که این گونه نباشد باز احتمال دارد که روابط گروه همالان فراتر از دوران کودکی و نوجوانی تأثیر مهّمی داشته باشد. گروههای غیر رسمی افرادی که در سنین مشابهی هستند در محل کار، یا در حوزه های دیگر، معمولاً در شکل دادن به نگرشها و رفتار افراد اهمیّت پایداری دارد.

مدارس
آموزش در مدرسه یک فرایند رسمی است؛ یک برنامه معین از دروسی که باید فراگرفته شوند وجود دارد. با وجود این مدارس از جنبه های ظریف تری عوامل اجتماعی شدن نیز هستند. در کنار برنامه ی آموزش رسمی چیزی که بعضی جامعه شناسان آن را برنامه آموزشی پنهان نامیده اند وجود دارد که یادگیری کودکان را مشروط می کند (ر.ک. به فصل 13؛ آموزش و پرورش، ارتباطات و رسانه های همگانی) از کودکان انتظار می رود یاد بگیرند که در کلاس آرام باشند، به موقع در کلاس حاضر شوند . مقررات انضباطی مدرسه را رعایت کنند. از آنها خواسته می شود اقتدار معلمان را بپذیرند و نسبت به آن پاسخگو باشند. واکنش های معلمان نیز بر انتظاراتی که کودکان از خودشان دارند تأثیر می گذارد. اینها به نوبه ی خود، با تجربة شغلی آنها هنگامی که مدرسه را ترک می گویند پیوند پیدا می کند. گروههای همالان اغلب در مدرسه تشکیل می شوند، و نظام طبقه بندی کودکان در کلاسها بر حسب سن تأثیر آنها را تقویت می کند.

رسانه های همگانی
روزنامه ها، نشریات ادواری و مجلات از پایان قرن هجدهم به بعد در غرب رواج یافتند، امّا تعداد خوانندگان آنها نسبتاً اندک بود. تنها در یک قرن پس از آن بود که این گونه مطالب چاپی جزئی از تجربه ی هر روزة میلیونها نفر گردیده – نگرش ها و عقاید آنها را تحت تأثیر قرار دادند. گسترش رسانه های هگانی متکی بر اسناد چاپی ، به زودی با ارتباطات الکترونیکی همراه گردید. کودکان انگلیسی معادل تقریباً یکصد روز مدرسه را در هر سال صرف تماشای تلویزیون می کنند. بزرگسالان نیز تقریباً به همین اندازه به تماشای تلویزیون می پردازند. یک مطالعه پژوهشی نشان داد که، اگر یک گزارش خبری در تلویزیون با گزارشی روزنامه متفاوت باشد، تعداد افرادی که گزارش تلویزیون را باور می کنند بیش از دو برابر کسانی است که گزارش روزنامه را باور کرده اند.
تحقیقات فراوانی انجام شده که تأثیر برنامه های خاص یا انواع برنامه های تلویزیون را بر نگرش های کودکان و بزرگسالان بررسی و تحلیل کرده اند. بیشتر این تحقیقات از نظر استنباطاتشان قطعی نیستند. به عنوان مثال هنوز توافق نشده است که تا چه اندازه نمایش خشونت ، رفتار پرخاشگرانه را در میان کودکان تشویق می کنند. امّا نمی توان تردید کرد که رسانه ها نگرش ها و بینش های مردم را عمیقاً تحت تأثیر قرار می دهند. آنها انواع گوناگون اطلاعات را که افراد به گونة دیگری کسب نخواهند کرد انتقال می دهند. روزنامه ها، کتاب ها ، رادیو ، تلویزیون ، فیلم ها ، موسیقی ضبط شده و مجلات عمومی ما را در ارتباط نزدیک با تجاربی قرار می دهند که به گونة دیگری نمی توانستیم آگاهی چندانی از آنها داشته باشیم . امروزه جوامعی که کاملاً از تأثیر رسانه های همگانی برکنار مانده باشند، حتّی در میان فرهنگ های سنتی تر، بسیار محدودند.ارتباطات الکترونیکی حتّی در دسترس کسانی که کاملاً بیسوادند قرار دارند، و در دور افتاده ترین نواحی کشورهای جهان سوّم یافتن مردمی که رادیو، یا تلویزیون دارند امری عادی است.


سایر عوامل اجتماعی شدن
افزون بر آنچه گفته شد، به اندازه ی گروهها یا زمینه های اجتماعی که افراد قسمت زیادی از زندگیشان را در آنها صرف می کنند، عوامل اجتماعی شدن وجود دارد. کار در همه فرهنگها زمینة مهمی است که فرایند های اجتماعی شدن در آن عمل می کنند، اگر چه تنها در جوامع صنعتی است که تعداد زیادی از مردم به سر کار می روند، یعنی ، هر روز به محلهای کار که کاملاً جدا از خانه است می روند. در اجتماعات سنتی بسیاری از مردم زمین را در نزدیکی محل زندگی خود کشت می کنند، یا کارگاههایی در منازل خود دارند. کار ، در چنین اجتماعاتی ، آن گونه که در مورد بخش اعظم نیروی کار در غرب امروزی مشاهده می شود، آشکار از فعالیّتهای دیگر متمایز نگردیده است. در جوامع صنعتی، رفتن به سر کار،برای نخستین بار معمولاً مرحله ی انتقالی بسیار مهمتری را در زندگی فرد مشخص می کند تا ورود به فعالیّت کاری در جوامع سنتی. محیط کار اغلب تقاضاهای جدیدی را مطرح می کند که شاید مستلزم سازگازیهای عمده ای در شیوه نگرش یا رفتار فرد باشد، اگر چه اجتماع محلی معمولاً در جوامع امروزی خیلی کمتر از دیگر انواع نظم اجتماعی ، اجتماعی شدن تأثیر می گذارد، امّا کاملاً بی تأثیر نگردیده است.حتّی در شهرهای بزرگ اغلب گروههای همسایگی و سازمانهای کاملاً توسعه یاقته ای - مانند انجمنهای داوطلبانه ، باشگاها یا کلیساها - وجود دارند که عقاید و فعالیّتهای کسانی را که در آنها مشارکت می کنند قویاً تحت تأثیر قرار می دهند .

باز اجتماعی شدن
در بعضی شرایط افراد بزرگسال ممکن است باز اجتماعی شدن را تجربه کنند، که با گسیختگی الگوهای رفتار و ارزش های پذیرفته شده پیشین، و به دنبال آن پذیرش ارزشها و الگوهای رفتار اساساً متفاوت مشخص می شود. یکی از انواع شرایطی که این جریان ممکن است در آن پدید آید هنگامی است که فردی وارد یک سازمان بازداشگاهی می شود. سازمانهایی از قبیل بیمارستان روانی ، زندان، سربازخانه، یا محیط دیگری که او را از دنیای خارج جدا کرده و تابع الزامات جدید و انضباط سخت می سازد. در شرایطی که فشار بیش از حدی وجود دارد، تغییراتی که در شیوه نگرش و شخصیت افراد به وجود می آید ممکن است کاملاً چشمگیر باشد. در واقع ، از مطالعة این گونه وضعیتهای بحرانی، ما شناخت قابل ملاحضه ای نسبت به فرایند های رسمی اجتماعی شدن به دست می آوریم.

 

روشهای پرورش مسئولیت پذیری و رشد عزت نفس
۱- مسئولیت پذیری کودک از همان ابتدای زندگی متناسب با توانائیهای ذهنی و جسمانی اش رفتارهایی از خود نشان می دهد که مبین مسئولیت پذیری او می باشد او به دنیای اطراف خود می نگرد و سوژه های مختلفی را انتخاب مینماید و خود را درگیر آنها می کند . مثلاً دخترها لباسهای کثیف را می شویند ، برای خود آشپزخانه ای از وسایل بازی درست می کنند ، از عروسک خود مانند ، نوزاد نگهداری می کنند و به او شیر می دهند و . . . و پسرها نیز از پدر تقلید می کنند . نکتة مهم این که کودک در تمام این رفتارها ، مایل است مسئولیت کاری را بپذیرد .
۲- رفتار و نتایج آن اصولاً هر رفتاری نتایج و عواقبی به دنبال دارد : انسانی که نتایج ، رفتار و عمل خود را تجربه می کند ، با انسانی که این فرصت را پیدا نمی کند ، تفاوت زیادی دارد . به مثالهای زیر توجه فرمائید .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   116 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه

دانلود متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع مسئولیت غاّر

اختصاصی از نیک فایل دانلود متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع مسئولیت غاّر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع مسئولیت غاّر


دانلود متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع مسئولیت غاّر

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید پایان نامه رشته حقوق با موضوع مسئولیت غاّر را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

مقدمه :

عصری که در آن زندگی می‌کنیم عصر ثانیه‌ها است و در هر لحظه ممکن است جهان متحول گردد. چرا که با پیشرفت علم و صنعت و شکوفا شدن فنون، اگرچه زندگی را بر انسان آسان کرده است، پیچیدگی های خاص و دشواریهایی را نیز در روابط اجتماعی افراد بوجود آورده است. در این میان، دانش فقه نیز جهت پاسخگویی به مشکلات و مسائل کنونی همگام با رشد و توسعه علم و فنون، توسعه کرده است.

یکی از مهمترین مسائل کنونی که گریبانگیر جامعه شده، دعاوی مربوط به مسئولیت مدنی است که موجب گشته است تا در حقوق تنوعی بوجود آید و موجب پیدایش قواعد مسئولیت مدنی گردد. که یکی از مصادیق نوعی آن، مسئولیت «غاّر» (فریبنده) می‌باشد.

در قانون ایران ماده صریحی در این باره نیست اما، حقوقدانان مسئولیت غاّر را تحت عنوان قاعده «غرور» بررسی کرده‌اند.

این یک اصل عقلایی است که هر کس در قبال اعمال خودش مسئوول و پاسخگو باشد. گاهی اعمالی که از انسان سر می زند یا تحت اراده اوست و ناشی از توافق اراده است که اثر آن مسئولیت «عقدی» یا «قراردادی» است[1]. و گاهی نیز ممکن است اعمالی که از انسان سر می زند ناشی از اراده نبوده بلکه ناشی از قانون است و اثری که از آن حاصل می‌گردد مسئولیت «قهری» یا «الزام خارج از قرارداد»[2] می‌باشد. که هر دوی آنها تحت عنوان مسئولیت «مدنی» بررسی می‌گردد.

البته پاره‌ای از مسئولیتها نیزبه سبب استفاده از مال یا عمل دیگری حاصل می‌گردد. یکی از مسئولیتهایی که امروزه مطرح می‌شود، مسئولیت ناشی از اغواء و خدعه و فریب می‌باشد که در مسئولیت مدنی گنجانده شده و بحث و بررسی می‌گردد.

البته، مسئولیت «غاّر» از دیرباز مورد توجه فقیهان بوده و در لابه‌لای آثار خود به ضمان و مسئولیت «غاّر» پرداخته‌اند و برای اثبات مسئولیت «غاّر» به قاعده «غرور» استناد کرده‌اند. قاعده «غرور» مانند سایر قواعد از اسباب و موجبات ضمان بوده و فقیهان نیز در جایی که ضمان قهری مطرح است به مسئولیت «غاّر» تحت عنوان قاعده «غرور» بعنوان یکی از اسباب مستقل ضمان در کنار قواعدی مثل اتلاف، تسبیب، لاضرر و … پرداخته‌اند.[3]

از آنجاییکه حقوق ایران، به ویژه، قانون مدنی منبعث از فقه امامیه است که این را می‌توان در اکثر مواد قانون مدنی مشاهده کرد – و با توجه به اصل 167 قانون اساسی[4]، به عنوان منبع اصلی این رساله مورد توجه قرار گرفته است. در نتیجه، بررسی دیدگاهها و نظرهای فقیهان یک ضرورت است و در واقع فقه امامیه عین حقوق است و در هر جا که قانون حکمی ندارد از منابع اصلی و رسمی حقوق ایران است.

در این رساله نظرهای فقیهان امامیه درباره مسئولیت «غاّر» – که تحت عنوان قاعده «غرور» به آن پرداخته‌اند – بررسی و تحلیل شده است. و در نهایت از دستاوردهای این رساله بررسی مستقل مسئولیت «غاّر» تحت قاعده «غرور» بوده است.

در حقوق نیز از مصادیق مسئولیت مدنی به آن پرداخته شده و در ضمن آن مبانی نظری کلاسیک حقوق نیز مطرح شده است.

از دستاوردهای دیگر رساله بررسی وجوه افتراق یا اشتراک غرور با غرر و تدلیس می باشد که شناخت وجوه افتراق و اشتراک آنها، به ویژه، با تدلیس ضروری بنظر می‌آمد.

در این رساله نوع حکم مستفاد از قاعده «غرور» نیز پس از بررسی اقسام حکم، مورد توجه قرار گرفته است. از دیگر دستاوردهای رساله، بررسی دو عنصر مادی و معنوی مسئولیت «غار» بوده که در ذیل هر کدام شرایط آنها مورد بررسی قرار گرفته است.

این رساله با عنوان مسئولیت مدنی «غار» در فقه و حقوق موضوعه، از یک مقدمه و چکیده و در سه فصل تدوین شده است که در فصل اول آن به کلیات رساله پرداخته شده است که شامل چهار مبحث می‌باشد در مبحث اول مسئولیت و اقسام آن را در فقه و حقوق و در مبحث دوم احکام و اقسام آن و در مبحث سوم تعریف و عناصر و نوع حکم مستفاد از غرور و در مبحث چهارم به تفاوت غرور با غرر و تدلیس، پرداخته‌ایم.

فصل دوم مدارک و مستندات مسئولیت «غاّر» در فقه و حقوق می‌باشد که در دو مبحث به آن پرداخته شده است که مبحث اول مستندات مسئولیت «غاّر» درفقه امامیه و مبحث دوم مستندات مسئولیت «غاّر» در حقوق ایران را شامل می‌شود.

در فصل سوم به رابطه مالک با غار و مغرور و مصادیق مسئولیت «غاّر» پرداخته‌ایم. فصل سوم دارای دو مبحث می‌باشد که در مبحث اول نظرهای مختلف در رابطه با ارتباط مالک با غار و مغرور و در مبحث دوم مصادیق مسئولیت «غاّر» را بررسی کردیم.

و در نهایت، نتایجی که نگارنده به آنها دست یافته است، بیان شده است.

طرح مسأله :

نگارنده در این رساله بدنبال پاسخ دادن به مسائلی بوده که او را به فکر انداخت تا موضوع مسئولیت مدنی «غاّر» در فقه و حقوق را بررسی کند. عمده‌ترین سوالاتی که برای نگارنده مطرح بوده عبارتند از:

1- آیا برای اثبات مسئولیت «غاّر» می‌توان به قاعده «غرور» استناد کرد؟ بعبارت واضحتر، آیا قاعده «غرور» یک قاعده مستقل فقهی است تا در مقام اثبات مسئولیت «غاّر» به آن استناد کنیم یا نه؟

[1]. کاتوزیان، ناصر، الزامهای خارج از قرارداد، دانشگاه تهران، 1378، ج 1، ص 72

[2]. همانجا

[3]. طوسی، محمدبن حسن، المبسوط، تعلیق، بهبودی، محمد باقر، عنیت

بنشره، مکتبه مرتضویه، ج 4، از ص 189 تا 191. و حلی، علی بن مطهر، تذکره الفقهاء ، همان ناشر، ج 1 ، ص 157. و حلی، محمدبن حسن، فخرالمحققین ، ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد، تعلیق، موسوی کرمانی، حسین و سایرین، اسماعلیلیان، 1363، ج 1، ص 420. و سایر منابع فقهی.

[4]. اصل 167 ق. ا. مقرر می‌‌دارد: «قاضی مکلف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد، با استناد به منابع معتبر اسلامی یا مثاوای معتبر، حکم قضیه را صادر کند… ».

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع مسئولیت غاّر

دانلود پایان نامه بررسی مسئولیت کیفری پزشک در فقه مقارن و حقوق

اختصاصی از نیک فایل دانلود پایان نامه بررسی مسئولیت کیفری پزشک در فقه مقارن و حقوق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی مسئولیت کیفری پزشک در فقه مقارن و حقوق


دانلود پایان نامه بررسی مسئولیت کیفری پزشک در فقه مقارن و حقوق

   

 

 

 

 

 

فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:131

دانلود پایان نامه بررسی مسئولیت کیفری پزشک در فقه مقارن و حقوق

چکیده

در حقوق تطبیقی مسئولیت مدنی پزشک اصولاً مبتنی بر نظریه تقصیر است؛ یعنی پزشک هنگامی مسئول و مکلف به جبران خسارت وارده به بیمار شناخته می شود که تقصیر او به اثبات رسیده باشد. این راه حل علاوه بر هماهنگی با قواعد عمومی مسئولیت مدنی، با مصلحت بیمار و جامعه قابل توجیه است. با وجود این، در قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵ ظاهراً مسئولیت محض یا بدون تقصیر پزشک، به پیروی از قول گروهی از فقهای مقارن پذیرفته شده که قابل انتقاد می نماید ، هرچند که قاعده یاد شده با پذیرش شرط برائت از ضمان (شرط عدم مسئولیت ) تعدیل شده است . البته تحصیل برائت از ضمان، پزشک را از مسئولیت به طور کامل معاف نمی کند؛ زیرا در این فرض نیز با اثبات تقصیر، وی مسئول و مکلف به جبران خسارت خواهد بود. خوشبختانه قانون جدید مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۰ که هنوز لازم الأجرا نشده است از قاعده پیشین عدول کرده و مبنای تقصیر را در مسئولیت پزشک پذیرفته است؛ لیکن به نظر می رسد که مبنای مسئولیت در این قانون تقصیر مفروض است، نه تقصیر اثبات شده؛ بدین معنی که قانون پزشک را مسئول فرض می کند، مگر این که عدم تقصیر او به اثبات برسد. در فقه اسلامی پزشک امین جامعه است و فعلی را که بر روی مریض انجام می دهد، از روی احسان است؛ « مَا عَلَى الْمُحْسِنِینَ مِن سَبِیلٍ » (که بر نیکوکاران هیچ گونه عتابی نیست) و «« هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ »( مگر پاداش احسان جز احسان است؟)، بنابراین در قبال خسارت ناشی از درمان او ضمانتی ندارد.فقهای شیعی، گاهی چنین استدلال کرده اند که طبیب شرعاً موظف به درمان بیمار است و در این راه نسبت به حصول نتیجه و بهبودی وی متعهد نیست؛ بلکه بر اوست که سعی لازم را در حدود متعارف به منظور معالجه بیمار معمول دارد. در غیر این صورت مسؤول شمردن طبیب موجب انسداد باب طبابت و امتناع پزشکان از درمان می گردد. گاهی اتفاق می افتد که جراح ضمن عمل جراحی که مطابق قواعد فنی نیز صورت گرفته است، جراحاتی به مریض وارد می آورد که عواقب خطرناک دارد یا منجر به مرگ مریض می شود؛ لذا ماده 60 قانون مجازات اسلامی اشاره به اخذ برائت قبل از درمان کرده، مقرر می دارد: «چنانچه طبیب قبل از شروع درمان یا اعمال جراحی از مریض یا ولی او برائت حاصل نماید، ضامن خسارت جانی یا مالی یا نقص عضو نیست. و در موارد فوری که اجازه گرفتن ممکن نباشد طبیب ضامن نمی باشد.» در دومین قسمت این مقاله، بحث تفصیلی موارد فوق مورد ارزیابی قرار می گیرد.                                            

 فهرست

                                                                                       

چکیده 1

مقدّمه 2

الف) بیان مسأله 4

ب) سؤالات تحقیق 6

پ) پیشینه ی تحقیق 6

ت) فرضیّه ها 8

چ) اهداف پژوهش 8

ج) روش کار 9

ح ) ابزار گرد آوری اطلاعات 9

خ) ساماندهی تحقیق 9

فصل اول:کلیات( تعاریف، مفاهیم و مبانی)

1ـ1ـ تعاریف و مفاهیم 12

1ـ1ـ1ـ تعاریف 12

1ـ1ـ1ـ1ـ اذن 12

ـ اجازه. 13

ـ ابراء و برائت. 14

ـ ضمان. 15

1ـ1ـ1ـ2ـ مسئولیت 15

1ـ1ـ1ـ3ـ مفاهیم 16

1ـ1ـ1ـ4ـ اقسام مسئولیت قانونی 17

ـ مسئولیت قراردادی و خارج از قرارداد. 17

ـ مسئولیت اخلاقی و حقوقی. 17

ـ مسئولیت کیفری و مدنی. 18

ـ مسئولیت انتظامی یا حرفه‌ای. 19

ـ ماهیت و مفهوم مسؤولیت پزشکی. 20

1ـ1ـ2ـ مسؤولیت پزشکی 20

1ـ1ـ2ـ1ـ تمدنهای ابتدایی 21

ـ بابل، یونان و روم باستان. 22

ـ ایران باستان. 22

ـ دوران اسلامی. 23

1ـ1ـ2ـ2ـ مسؤولیت پزشک در قانون موضوعه ی ایران 23

1ـ1ـ2ـ3ـ موجبات مسئولیت پزشک 24

ـ اخلاق پزشکی. 25

ـ معیارها و ارزش‌ها در اصول اخلاق پزشکی. 26

ـ دیگر معیارهایی که گاهی اوقات مورد بحث قرار می‌گیرند. 26

ـ خودمختاری و استقلال فردی. 27

ـ سود رسانی. 28

ـ عدم ضرر رسانی. 28

ـ رابطه اخلاق وحقوق. 29

ـ مسئولیت اخلاقی. 30

فصل دوم: فقه پزشکی

2ـ1ـ تاثیر فقه بر علم حقوق 35

2ـ1ـ1ـ پزشکی از منظر اسلام 35

2ـ1ـ2ـ مسئولیت مدنی پزشک 36

2ـ1ـ3ـ مفهوم مسؤولیت کیفری 36

2ـ1ـ4ـ ماهیت مسئولیت کیفری پزشک 36

2ـ1ـ5ـ مسؤولیت انتظامی پزشک 37

2ـ1ـ6ـ جرایم خاص پزشکی 38

2ـ1ـ6ـ1ـ جرایم مغایر با شئون پزشکی 38

2ـ1ـ6ـ2ـ افشاء اسرار بیماران 39

2ـ1ـ6ـ3ـ صدور گواهی خلاف واقع پزشکی 39

2ـ2ـ خودداری از کمک به مصدومین 40

2ـ2ـ1ـ رکن مادی 40

2ـ2ـ2ـ تبلیغات گمراه کننده و فریب بیماران 41

2ـ2ـ3ـ مسئولیت مدنی پزشکان 42

فصل سوم: ماهیت و ارکان مسؤولیت پزشکی در قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی 1392

3ـ1ـ ماهیت و ارکان مسؤولیت پزشکی در قانون مدنی 44

3ـ1ـ1ـ مسئولیت مدنی و قصور پزشکی 44

3ـ1ـ1ـ1ـ بی احتیاطی 45

3ـ1ـ1ـ2ـ بی مبالاتی 45

3ـ1ـ1ـ3ـ عدم مهارت 46

3ـ1ـ1ـ4ـ عدم رعایت نظامات دولتی 46

3ـ1ـ2ـ مسئولیت مدنی وجبران خسارت 47

3ـ1ـ2ـ1ـ شرایط مسئولیت پزشک 49

ـ ماهیت مسؤولیت پزشک. 49

ـ دیدگاههای موجود در مورد مسؤولیت پزشکی. 49

ـ قهری بودن مسؤولیت پزشک. 50

ـ نظریه های مربوط به ماهیت قرار داد معالجه. 57

3ـ1ـ3ـ مسئولیت مدنی و بررسی مصادیق خطر پزشکی 58

3ـ1ـ3ـ2ـ عدم اخذ رضایت و ابراء 61

ـ مفهوم و شرایط رضایت دهندگان. 66

ـ انواع رضایت. 67

ـ آگاهانه بودن رضایت. 68

ـ شرایط رضایت نامه معتبر. 71

ـ قلمرو رضایت. 72

3ـ1ـ3ـ3ـ وجود رابطه علیت میان ضرر و فعل پزشک 73

ـ دیدگاه فقها. 73

ـ دیدگاه حقوقدانان دیگر کشورها. 74

3ـ2ـ مسئولیت پزشک در قانون مجازات 1392 75

3ـ2ـ1ـ مبنای تقصیر در قانون جدید مجازات اسلامی 78

3ـ2ـ1ـ1ـ مفهوم و مستند قانونی و فقهی شرط 79

3ـ2ـ1ـ2ـ اخذ برائت از ضمان و تقصیر پزشک 81

3ـ2ـ2ـ مسئولیت پزشک در فقه مقارن 83

3ـ2ـ2ـ1ـ طبابت و نظر فقها 83

3ـ2ـ2ـ2ـ قاعدة احسان 84

3ـ2ـ3ـ شرایط عدم مسئولیت پزشکی 91

3ـ2ـ3ـ1ـ اجازة قانونگذار 91

3ـ2ـ3ـ2ـ قصد درمان 92

3ـ2ـ3ـ3ـ مشروعیت اعمال پزشکی 92

3ـ2ـ3ـ4ـ رعایت موازین پزشکی 92

3ـ2ـ3ـ5ـ شرایط حالت ضروری 93

3ـ2ـ4ـ بررسی مسألة برائت در فقه مقارن 93

3ـ2ـ4ـ1ـ مبانی پذیرش مسئولیت جزایی پزشک غیر مقصر در فقه مقارن 97

3ـ2ـ4ـ2ـ روایات‏ 98

3ـ2ـ4ـ3ـ اجماع‏ 100

3ـ2ـ4ـ4ـ اطلاق برخی قواعد فقهی‏ 101

نتیجه گیری 104

پیشنهادات 107

منابع و مآخذ 109


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی مسئولیت کیفری پزشک در فقه مقارن و حقوق