دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
مقدمه
مشاهده یکی از روشهای موثر و کارآمد درتحقیقات اجتماعی است. این روش از مهمترین روشهای کسب اطلاعات محسوب می شود. مشاهده این امکان را به محقق می دهد که محقق مستقیماً پدیده مورد مطالعه را ببیند و واقعیت را به صورت مستقیم یا بی واسطه درک کند. روش مشاهده نه تنها به طور مستقل می تواند یک منبع قوی و شیوه ای مناسب برای گرد آوری اطلاعات درتحقیقات اجتماعی باشد، بلکه گاهی نیز به عنوان یک روش تکمیلی در کنار سایر روشهای گردآوری اطلاعات نیز مورد استفاده می گیرد.
روش مشاهده از عمده ترین و مهم ترین شیوه های تحقیق درعلوم اجتماعی است، اما کمتر از سایر شیوه های دیگر گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرارگرفته است. هیچ شیوه ای به اندازه مشاهده مستقیم درمیدان تحقیقی نمی تواند محقق را در رابطه نزدیک با پدیده های مورد مطالعه قرار دهد.
دراکثر رشته های علوم انسانی از جمله جغرافیا، جامعه شناسی، اقتصاد، تاریخ، باستان شناسی، روان شناسی و مردم شناسی نیز از روش مشاهده استفاده میشود.
اهمیت نقش مشاهده تنها درگرد آوری اطلاعات به صورت یک روش مستقل یا تکمیلی پایان نمی پذیرد، بلکه دربعضی از تحقیقات محقق ناگزیر است برای بررسی نتایج تحقیقاتی که مبتنی بر سایر روشهای گردآوری اطلاعات باشد نیز از روش مشاهده استفاده کند؛ به عبارت دیگر برای اطمینان از صحت نتایج تحقیق یا داده های گردآوری شده از طریق سایر روشها، محقق باید به میدان آمده و پدیده مورد مطالعه را از نزدیک مشاهده نماید تا برای داده های گرد آوری شده تاییدیه بگیرد.
(حافظ نیا، 1381: 8-206)
مشاهده :
مشاهده از رایج ترین و مهم ترین شیوه ها و ابزار تحقیق به شمار می رود که در اکثر علوم کاربرد دارد به تعبیر وب، تمامی تحقیقات اجتماعی با مشاهده آغاز میشوند و با آن نیز پایان می پذیرد، به بیان دیگر، مشاهده جزیی اجتناب ناپذیر از هر مطالعه درباب هر پدیده اجتماعی می باشد (ساروخانی، 1381: 174). مشاهده مستلزم توجه منظم و سیستماتیک و ثبت رویدادها، رفتارها و موضوعاتی است که در محیط اجتماعی، مکان یا محل مورد تحقیق وجود دارد (مارشال و اسمن، 1995، به نقل از ازکیا).
تعاریف متعددی از مشاهده شده است از جمله اینکه: «مشاهده روزمره و مشاهده علمی، دریافت و درک هدفمند محیط از طریق اندامهای حسی (نه تنهاچشم) و ثبت این دریافت ها در واحدهای اطلاعاتی است. (اتسلندر، 1926، به نقل از ازکیا)
رنه کیونیک درتعریف مشاهده می نویسد که رابطه ما با جهان به وسیله حواس پنجگانه به وجود می آید و ما با کمک آن حواس، به تجربیات خود می اندوزیم. بدین معنا، مشاهده نوعی کسب تجربه از جهان است که ازطریق ساده، تا طرق علمی به وسیله جلا دادن و تیز کردن حساب شده ادراک و حواس انجام گیرد. (کیونیک، 1976: 1، به نقل از رفیع پور).
درتعریف مفهوم مشاهده می توان گفت، مشاهده جزیی اجتناب ناپذیر از هر مطالعه درباب پدیده های اجتماعی است، یا اینکه مشاهده شروع کننده و خاتمه دهنده تمامی تحقیقات اجتماعی است (کیوی و کامپنهود، 86 15:19)
مشاهده یکی از راه های عمده کسب اطلاعات در روش تحقیقی میدانی است که عمدتاً در مردم شناسی و قوم نگاری به کار می رود. در مواقعی که یک محقق می خواهد درباره مسائلی تحقیق کند که تاکنون اطلاعات کافی در آن باره وجود ندارد، عموماً از تکنیک مشاهده استفاده می شود. به عنوان مثال اگر خواسته شود در مورد ایل های ایرانی تحقیقی صورت گیرد، چون منابع و اطلاعاتی دراین زمینه وجود ندارد پس بهترین راه، مشاهده این ایلها می باشد (رفیع پور، 1382: 55)
سابقه استفاده و کاربرد روش مشاهده به اواخر قرن 17 میلادی برمی گردد یعنی زمانی که اروپاییان برای تسلط یافتن برکشورهای آسیایی و جهان سوم نیازمند آگاهی از فرهنگ، آداب و رسوم، اعتقادات و … مردم بومی آن سرزمینها شدند و بدین ترتیب رشته علوم مردم شناسی شکل گرفت. روش مشاهده را اولین بار مکتب شیکاگو در تحقیقات جامعه شناختی به کاربرد . (ازکیا، 1382: 9-408)
اهمیت و مزایای مشاهده دراین می باشد که درصورت استفاده از روش مشاهده، مطالعهی بی واسطه موضوع تحقیق و فقدان تورش بوجود می آید و به عنوان طبیعیترین، مهمترین و پرکاربردترین شیوه ها و ابزار ضروری تحقیق مورد استفاده قرار می گیرد (کیوی و کامپنهود، 1986: 98)
کاربرد مشاهده :
مشاهده به عنوان یکی از ابزار ضروری هر تحقیق است اما در مواردی محقق ناچار باید از آن استفاده کند. از جمله این موارد می توان ا شاره کرد به :
درصورت عدم دستکاری داده ها در سطح کلان- مثلاً بررسی تاثیر نظام حزبی بر دموکراسی؛ که در این خصوص نمی توان با تعطیلی حزب یا پارلمان، نقش و تأثیر آنرا در جامعه بررسی کرد.
درصورت عدم امکان مصاحبه درتحقیق، مثلاً دربررسی رفتار گروهی کودکان یا هنگام بروز وضعیت حساس و پرتنش و خصومت بین دو قوم، و یا عدم آشنایی محقق با زبان جامعه آماری
(ساروخانی، 1381: 175)