نخستین منظورازکنترل بیولوژیکی کاهش آلودگی گیاهان هرزدرسطحی غیراقتصادی
است.این منظور بابکارگیری مستقیم یا غیر مستقیم موجودات زنده ای مانند گیاهان زراعی،انگلها،شکارگرهاوعوامل بیماریزا برآورده می شود.
کنترل بیولوژیکی شامل دو روش اصلی است: 1)استفاده ازرقابت گیاه زراعی و گیاه هرز، 2)استفاده از انگل،شکارگر و عوامل بیماریزا.
1.استفاده از رقابت گیاه زراعی و گیاه هرز:
در این روش برای جلوگیری،کنترل یا کاهش استقرار گیاه هرز از استعدادهای تغییر پذیرگیاه مانند رشد،عادتها،سازشها و توانایی رقابت گیاهان هرز استفاده می شود.گیاه
ماده ای زنده و دارای فعالیتهای زیست شناختی است،بنابراین رقابت آن با گیاه دیگر به عنوان یکی از روشهای بیولوژیکی مورد بحث قرار می گیرد.
رقابت گیاهان.توانایی رقابت و نیرومندی گیاه یکی از معیارهای مهم انتخاب و پرورش ارقام اصلاح شده گیاهی است.گیاهان دارای توانایی رشد سریعتر،نسبت به گیاهان کند رشد و حساس در برابر گیاهان هرز،مزیتهایی دارند.گیاهان دارای توانایی رقابت،که گیاهان خفه کننده نامیده می شوند،ارزش گرانبهایی درهربرنامه ی
کنترل گیاه هرز دارند.اینها،بر سر ذخیره مواد غذایی،رطوبت خاک،نور خورشید،و
کربن دی اکسید به خوبی با گیاهان هرز رقابت می کنند.ذرت،ذرت خوشه ای،سویا،
و لوبیا چشم بلبلی از گیاهان مهم دارای توانایی رقابت با گیاهان هرزند و بسیار سریعتر از آنها رشد می کنند،بلندتر می شوند و زودتر فضای بین ردیفها را سایه می اندازند.در نتیجه،رشد گیاه هرز را خفه می کنند.محدودیت بسیار جدی این روش در آن است که نیازمندیهای محیطی گیاهان زراعی و گیاهان هرز حمراه آنها بسیار شبیه است.این روش را می توان با روشهای ریگر کنترل گیاه هرز ترکیب کرد.
تناوب زراعی.تناوب درست با گیاهان زراعی می تواند رشد گیاه هرز را کاهش دهد.کشت مداوم یک گیاه زراعی به افزایش چشم گیر توده ی گیاهان هرز می انجامد.
به علاوه،کشت مکرر یک گیاه زراعی موجب افزایش احتمال وقوع بیماریها و آفات گیاهی و تنک شدن مزرعه و در نتیجه هجوم گیاهان هرز می شود.در برنامه ریزی تناوب گیاه زراعی،گیاهان هرز و چرخه ی زندگی آنها را نباید نادیده گرفت.معمولا کشت گیاه دارای رشد عمودی بر کشت گیاهی کهسطح خاک را می پوشاند یا خوابیده است ترجیح دارد.تناوب مطلوب زراعی تناوبی است که هیچ گروه گیاه هرزی امکان ایجاد مزاحمت در آن را نداشته باشد.
تراکم گیاهی.با کاهش فاصله ی کشت گیاه زراعی ترکم آن در واحد سطح بیشتر می شود و امکان رقابت با گیاهان هرز را بوجود می آید.این تراکم گیاهی در واحد سطح اثر خفه کننده دارد و سر از خاک در آوردن و استقرار گیاه هرز را کاهش می دهد.استانی فورت(1962) گزارش داده است که تراکم 43 تا50 بوته ی سویا در هر متر بهتر از رشد گیاه هرز جلوگیری می کند و با تراکم 23 تا 30 بوته در متر سویا کمتر زیان می بیند. تراکم بوته های گیاه را می توان بوسیله کم کردن فاصله خطوط
کشت و فاصله بین بوته های ردیفها افزایش ئائ.این کار در مورد گیاهانی که فاصله خطوط آنها زیاد است و به گیاهان هرز امکان رشد فراوان می دهد مفید است.
2.استفاده از انگلها،شکارگرها و عوامل بیماریزا:
در این روش کنترل بیولوژیکی از دشمنان طبیعی گیاهان یعنی افات و بیماریها برای کنترل گیاهان هرز استفاده می شود.
می دانیم که حشرات از طریق مکیدن مواد غذایی ذخیره شده در گیاه،و گاه با از بین بردن سبزینه گیاه موجب مرگ آن می شوند. میزان خسارت به شدت حمله، اندازه و شرایط گیاه و محیط بستگی دارد. شرایط خاک،آب و هوا و توانایی رقابت گیاهان،در مقاومت گیاهان در برابر حمله حشرات و آفات تعیین کننده است. گیاه هرز معمولاً برای تامین نیازهای ضروری با گیاهان نزدیک به خود به رقابت می پردازند. هجوم حشره ممکن است این توانایی رقابت را کاهش دهد یا خنثی کند. این نوع اثر غیر مستقیم در کنترل بیولوژیکی گیاهان هرز دارای اهمیت است. تعداد حشرات مورد نیاز برای نابودی گیاه هرز به توانایی رقابت گیاه هرز بستگی دارد، برای مثال: برای نابودی گیاه هرز مهاجمی که در محیط مناسب قرار دارد به تعداد زیادی حشره نیاز است. تعداد حشرات لازم برای کنترل به اندازه حشره،شیوه حمله و امکان انتقال عامل بیماریزا نیز بستگی دارد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
کنترل گیاه هرز به روش بیولوژیکی