نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اقدام پژوهی جلوگیری از تعطیلات زود هنگام اسفندماه برای نوروز

اختصاصی از نیک فایل اقدام پژوهی جلوگیری از تعطیلات زود هنگام اسفندماه برای نوروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهی جلوگیری از تعطیلات زود هنگام اسفندماه برای نوروز


اقدام پژوهی جلوگیری از تعطیلات زود هنگام اسفندماه برای نوروز

اقدام پژوهی جلوگیری از تعطیلات زود هنگام اسفندماه برای نوروز

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحه: 28

 

 

 

مقدمه:

معمولا ترم دوم هر سال تحصیلی نسبت به ترم اول کوتاه تر وکم اثر تر است. و معمولا از 20 اسفند تا 20 فروردین فعالیت قابل ذکری انجام نمی شود وجالبتر اینکه با گذشت سالیان سال برنامه ای برای رهایی از این مشکل تهیه نشده است!

تصور عید برای دانش آموزان یعنی استراحت و تفریح اعم از پارک، سینما، تماشای تلویزیون و غیره. او که احساس می‌کند تمامی همکلاسی‌هایش هم اینک اوقات بسیار خوش و مفرحی را.جهت فرار از درس و آموزش در دوران تعطیلات بنای کج خلقی را با خانواده می‌گذارد و غافل از اینکه این وضعیت در بسیاری از خانواده‌ها تکرار می‌شود پس از سپری شدن تعطیلات رسمی و غیررسمی دانش آموز راهی مدرسه می‌شود.عادت به حل تمرین و حفظ نکات برای او سخت می شود به طوری که شاید سخت‌ترین زمان کلاسداری و تدریس را بتوان روزهای بعد از عید دانست. دبیر از یک طرف امتحانات را نزدیک می‌بیند و از یک طرف دانش آموزان بی‌انگیزه را می‌بیند.

پس از سپری شدن تعطیلات رسمی و غیررسمی دانش‌آموزان راهی مدرسه می‌شوند.باید بعد از تعطیلات رسمی و خودسرانه که مجموعا از بیست روز هم تجاوز می کند، باید به آنها حق بدهیم که چگونه باید بعد از ۱۵ روز استراحت صبح زود از رختخواب جدا شوند و خود را برای آموزش مهیا کنند؟ او که عادت کرده بود تا پاسی از شب بیدار بماند و تا پاسی از روز بخوابد و این برنامه دو هفته‌ برای او تکرار شده بود.

حالا پس از این همه دوری از درس و مشق و مدرسه عادت به حل تمرین و حفظ نکات برای او چه سخت شده است؟ گویی سوادش در سال قبل جا مانده است شاید هم حوصله‌اش را در سال جدید فراموش کرده است با خود بیاورد! بیچاره دبیر که علاوه بر درس جدید باید به او کمک کند تا درس‌های قبلی را هم به یاد بیاورد و در یک کلام این چند روز هر چقدر هم که خوش بگذرد بعد از تعطیلات به سختی می‌گذرد و شاید سخت‌ترین زمان کلاس‌داری و تدریس را بتوان روزهای بعد از عید دانست، دبیر از یکطرف امتحانات را نزدیک می‌بیند و از یکطرف دانش‌آموزان بی‌حال و بی‌انگیزه را می‌بیند.


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهی جلوگیری از تعطیلات زود هنگام اسفندماه برای نوروز

دانلود تحقیق نوروز

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق نوروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق نوروز


دانلود تحقیق نوروز

پیشواز نوروز:
پیشواز نوروز از همان اوج سرما و خفتگی طبیعت و تاریکی زمستان شروع می شود. در ایران زمین زمستان هنگام خمودگی است. روزهای کوتاه شتابان است،‌ و شبهای دراز را باید با گردهم آیی و نشست های دوستانه و خانوادگی و گفتن افسانه ها کوتاه کرد.
برای کشاورزان و آبیاران و باغداران و دامداران که بدنه اصلی زندگی را در ایران تشکیل می دهند زمستان فصل کم کاری است. از این رو آنان بیشتر به کارهای درون خانه می پردازند.
زمستان، سرما ، باد سرد، تاریکی و خمودگی نمادهای بیگاری، تنبلی، ستم و شکست های زندگی است. گفتارهایی مانند «پایان شب سیه سپید است» یا «پشت زمستان، بهار است» و یا «زمستان می رود و روسیاهی به زغال می ماند» نشانگر کوتاه عمری و گذرا بودن ظلم و سیاهی است.
نوروز پیام آور امید به فردای روشن است. امید، اصل زندگی است. تمامی آدمیان تا زمانی که امیدوراند، زنده اند. نوروز یک رستاخیز همگانی و همه جایی را نوید می دهد.
امید را باید با کار و سازندگی و تلاش پاکیزگی و شادی و شیرینی و سرسبزی و رویش زنده داشت. این جاست می بینیم تمامی نوروز و امید یگانه است. چنین که مردم ایران از هزاران سال پیش امیدوار و مشتاق به پیشواز نوروز می روند، نوروز تلاشی همگانی برای زنده داشتن امیدواریهای والاست.
مردم با تلاشی که سزاوار برای مقدم نوروز است به پیشواز آن می روند و زمستان را از زندگی خویش بیرون می رانند و بهزیستی را فرا می خوانند.
نام ماهها و روزهای ایران باستان
ایرانیان سال را به دوازده ماه و به شرح ماه ها و روزهای زیر تقسیم کرده اند:
2-     فروردین: فروشی
2-  اردی بهشت: اشاویشت بهترین - بالاترین راستی و پاکی
3-     خرداد: ما اورنیت
4-    تیر: تیشرمیا
5-    مرداد: امرنت
6-    شهریور: حشترویرا
7-    مهر: میترا
8- آبان: آپیم
9- آذر : آتر
10- دی: داتوش
11- بهمن: وهومند
12- اسفند: سپنتا ارمیت
تاریخچه نوروز
نوروز بزرگترین جشن ملی ایران و ایرانیان و نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آغاز می شود.
همان گونه که خورشید وارد برج بره (برج حمل) می شود و شب و روز برابر می شود و طبیعت دوره سرما را در پیش گذارده و موسمی معتدل شروع شده و زمین از خواب زمستانی بیدار می شود.
برپایی جشن نوروز و آیین های مربوط به آن از هزاران سال پیش تا کنون همچنان در ایران زمین بر جای بوده و هیچ یک از دگرگونیها، پیروزی ها و ناکامی ها در این چند هزار سال نتوانسته اند خدشه ای در پایه های اصلی آن بوجود آورد، در میان جشنهای ملی ایران بیش از همه نوروز مورد قبول مردم می باشد.
 در زبان پهلوی به آن نوک روچ یا نوگ روز می گفتند، و این واژه ها در؟؟ ابرنواس عیناً به کار رفتند.
بحق المهر جان و نوکروز    ؟؟ سال الکبیس
این جشن در آغاز سال بود و در سال دینی بلافاصله پس از جشن فرودیگان می آمد. بنابر روایت دینکرت هر پادشاهی در این روز فرخنده رعیت ممالک خویش را قرین شادی و خرمی می کرد و در این عید کسانی که کار می کردند.
 عید نوروز شش روز شش روز متوالی ادامه داشت و در این شش روز سلاطین ساسانی با رعام می دادند. روز ششم عید را سلاطین برای خود و محرمان درگاه جشن می گرفتند و به آن نوروز بزرگ می گفتند.
بیرونی در مورد نوروز می گوید:
در روز ششم این ماه فروردین نوروز بزرگ است که نزد ایرانیان عید بزرگی است.
گویند در این روز خداوند از آفرینش جهان آلوده شد، زیرا این روز آخر روزهای ششگانه است و در این روز خداوند مشتری را بیافرید و فرخنده ترین ساعتهای آن روز و ساعات مشتری است.
زردتشتیان می گویند که در این روز زردتشت توفیق یافت که با خداوند مناجات کند و کیخسرو بر هوا در این روز عروج می کرد و در این روز برای ساکنان کره زمین سعادت را قسمت می کند و از این جاست که ایرانیان این روز را روز اصحاب نیز گفته اند.

 

فهرست
پیشواز نوروز    1
نام ماهها و روزها در ایران باستان    2
تاریخچه نوروز    3
آئین نوروز در دوره‌ی ساسانی    5
جشن نوروز در جمشید پیشدادی    6
نوروز در دوره‌ی هخامنشیان    6
برگزاری آیین نوروز    7
نوروز در دوره‌ی اشکانیان    8
نوروز در دوره‌ی ساسانیان    8
نوروز در دوره‌ی صفویان دوره‌ی اسلام    9
پیش آهنگان نوروزی    11
چارشنبه سوری    15
سفره های نوروزی    17
سال تحویل    24
سیزده بدر    29

 

 

شامل 48 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق نوروز

تحقیق در مورد آداب و رسوم عید نوروز

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد آداب و رسوم عید نوروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آداب و رسوم عید نوروز


تحقیق در مورد آداب و رسوم عید نوروز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:6

 

مقدمه

عید نوروز از زمان‌های قدیم یکی از دو عید بزرگ ایرانیان بوده است، عید دیگر شانزدهم مهرماه به نام «مهرگان» بوده است. امروزه عید مهرگان از اهمیت چندانی برخوردار نیست. نوروز در روزگار جمشید چهارمین پادشاه دوره پیشدادی پدید آمد و در پادشاهی او به صورت آئین درآمد. فردوسی در داستان پدید آمدن نوروز نقل می‌کندکه؛ وقتی جمشید از کارهای کشوری بیاسود بر تخت کیانی نشست و همه بزرگان لشکری و کشوری بر گرد تخت او فراهم آمدند. جمشید آن روز را که نخستین روز از فروردین و آغاز سال بود، نوروز نامید و جشن گرفت.به جمشید گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندندچنین روز فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگارنوروز پیام آور نو شدگی سال و آمدن گرما و مرگ زمستان و رویش دوباره طبیعت، و زمان خروج انسان از عالم خمودگی و پیوستن به طبیعت و شروع به حیات اجتماعی دوباره در جامعه است. نوروز، سمبل تحول و تغییر و دگرگونی است. علاوه بر اینکه طبیعت بی‌جان جانی تازه می‌گیرد، ایرانیان نیز با خانه تکانی و پوشیدن لباس نو سعی می‌کنند به استقبال این تحول بروند. بدون شک این تحول به سمت نیکویی و بهتر شدن است و به همین جهت است که بزرگداشت این روز از اهمیت خاصی برخوردار است.جشن نوروز همراه با باد بهاری به خانه همه ایرانیان سر می‌زند. حضرت مولانا به زیباترین نحوی فصل بهار را از قول پیامبر (ص) چنین توصیف می‌کند:

گفت پیغمبر به اصحاب کبار تن مپوشانید از باد بهار

کآنچه با شاخ درختان می کند با تن زار شما آن می کند!

نوروز اکنون دیگر یک مسئله صرفا ملی و ایرانی نیست و سازمان ملل متحد آن را به عنوان مناسبتی جهانی در میراث فرهنگ بشری و متعلق به کل جامعه انسانیت، ثبت و به رسمیت شمرده است.

در روایات اسلامی نیز نوروز گرامی داشته شده است و با کنکاش در جوامع روایی به احادیث بسیاری در این خصوص برمی خوریم.ابتدا باید گفت پیامبر اکرم (ص) نسبت به ایرانیان نظر خوبی داشته اند. و از آن حضرت نقل است که «لو کان الدین (او العلم) معلقا بالثریا لتناوله رجال من فارس» اگر دین یا به روایتی علم در ستاره ثریا آویزان باشد، هر آینه مردانی از ایرانیان بدان خواهند رسید. روایت شده است که در نوروز، جامی سیمین پر از حلوا برای پیامبر‌(ص) هدیه آوردند. آن حضرت پرسید: این چیست؟ گفتند: امروز نوروز است. عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند: عسکره چیست؟ فرمود: عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده سر به بیابان نهادند و خداوند به آنها فرمود: «بمیرید!» پس مردند. پس آنان را زنده کرد و ابرها را امر فرمود که بر آنان ببارند. از این روست که سنت آب پاشیدن در نوروز رواج یافته است. آنگاه از حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب قسمت کرد و فرمود: «لیت لنا کل یوم نوروز»کاش هر روز برای ما نوروز بود!

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آداب و رسوم عید نوروز

دانلود مقاله جشن نوروز

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله جشن نوروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

انسان ، از نخستین سال های زندگی اجتماعی ، زمانی که از راه شکار و گردآوری خوراک های گیاهی روزگار می گذراند ،‌ متوجه بازگشت و تکرار برخی از رویدادهای طبیعی ، یعنی تکرار فصل ها شد. زمان یخ بندان ها موسم شکوفه ها ، هنگام جفت گیری پرندگان و چرندگان را از یکدیگر جدا کرد .
نیاز به محاسبه در دوران کشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان کاشت و برداشت ؛ فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زارعی را به وجود آورد .
محاسبه فصل ها ، بی گمان ، در همه جامعه ها ، با گردش ماه ، که تغییر آن آسان تر دیده می شد ، صورت گرفت . و بالأخره نارسایی ها و ناهماهنگی هایی که تقویم قمری ، با تقویم دهقانی داشت ، محاسبه و تنظیم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت .
آغاز سال . مردم شناسان را عقیده بر این است که محاسبة آغاز سال ، در میان قوم ها و گروه های کهن ، از دوران کشاورزی ، همراه با مرحله ای از کشت یا برداشت بوده و بدین جهت است که آغاز سال نو در بیشتر کشورها و آیین ها در نخستین روزهای پاییز ، زمستان و بهار می باشد .

 

آغاز سال ایرانیان ، هر چند زمانی دستخوش تغییر گردید ، ولی :
« حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیاء و بیرونی در آثار الباقیه گویند که آغاز سال ایرانی ، از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم ) روز هرمز از ماه فروردین بود . وقتی که آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی بود ، و طالع سرطان بود » .
پیدایش جشن نوروز
در ادبیات فارسی جشن نوروز را ، مانند بسیاری دیگر از آیین ها ، رسم ها ، فرهنگ ها و تمدن ها به نخستین پادشاهان نسبت می دهند . شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری ، چون فردوسی ، منوچهری ، عنصری ، بیرونی ، طبری ، مسعودی ، مسکویه ، گردیزی و بسیاری دیگر ، که منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز و برگزاری جشن نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند .
زمان آغاز ، انگیرة برگزاری و ماندگاری بسیاری از جشن ها و آیین های کهن روشن نیست . آن چه به عنوان تاریخچة آغازین جشن ها ، در کتاب ها آمده است ، یا نویسندگان و مورخان دربارة آن نوشته اند – یا می نویسند – صدها و شاید هزارها سال از برگزاری آن گذشته ، و روایت ها و داستان ها درباره پیدایش آن ها گونه گون است .
گروه و ملتی که جشنی را برگزار می کند ، جشنی که از نیاکان به ارث رسیده و از دوران کودکی برگزاری آن را شاهد بوده ، خواه و ناخواه ، دلبستگی و باوری از سر راستی و بی آلایشی به آن پیدا می کند ؛ باوری که با آن بیگانه نیست . برای نمونه ، چنان که گذشت ، در برگزاری جشن و آیین های نوروز ، که هزاران سال پیشینه دارد ، افزون بر زردشتیان و مسلمانان ، که هر یک باور خود را دارند ، مسیحیان ارمنی و نیز « یهودیان فارسی زبان ، در سمرقند و بخارا و برخی دیگر از شهرهای آسیای مرکزی » نوروز و اعتدال بهاری را جشن می گیرند .
بنابراین بن مایه و جانمایه نیکی ، که زیبایی را نیز در خود نهفته دارد ، وجه مشترک هنرها و آیین ها است . از این رو همیشه ، هنرها در قالب آیین های گوناگون سوک و سور ، نیایش ، شکرگزاری ، گذار و جز این ها ، رخ می نمایند ، و رسم و آیین هر اندازه فراگیرتر و بزرگتر باشد و هر اندازه با عرصه های گوناگون زندگی بیشتر پیوند بخورد ، و با رابطه های انسان و محیط در عرصه های طبیعی ، انسان ساخت ، فرا طبیعی بیشتر مربوط باشد ، زمینه های بروز هنر ، در آن بیشتر است و ظرفیت بیشتری برای بروز هنرها دارد . نوروز چنین بود ، و چنین هست .
نوروز ، در سرزمین ما و در تاریخ ما و در همه سرزمین هایی که مردمانش با ما تبار مشترک و جهان بینی و آیین های مشترک و همسان دارند . جشن آفرینش انسان و بازآفرینی طبیعت و جشن بزرگ شکفتگی و نوزایی بوده است و هنوز هم هست .
در نوروز هر کس می خواهد تا آنجا که در توان دارد ، در هر چیز و در هر کار ، بهترین ها را پدید آورد و نیکی ها را در بهترین و زیباترین قالب و با بهترین آرزوها ، بنمایاند .
اگر نوروز را در چشم انداز تاریخ بنگریم، می بینیم که همه ادیان و مذاهب که در ایران رواج داشته اند ، مؤید آن بوده اند، و همه اقوامی که در پهنه گستردة جغرافیایی این سرزمین استقرار داشته اند به نسبت های متفاوت آن را جشن گرفته اند و گرامی داشته اند . و این جریان در طول تاریخ دراز این سرزمین استمرار داشته است .
ما در ایران قومی نداریم و نداشته ایم که برای نوروز گامی برنداشته و رسم و سنتی دربارة آن نداشته باشد که تمام مراسم رایج به شرح زیر می باشد :

 

مراسم حاجی فیروز
یکی از مراسم نوروزی راه افتادن دسته‌ها با صورتک‌های سیاه است که به مراسم حاجی‌فیروز معروف شده است. در این خصوص مهرداد بهار در مقاله «نوروز، زمان مقدس» می‌گوید: «اما رسم کهنی که اثری از آن باز نمانده و درگذشته، به‌خصوص در آسیای میانه مرسوم بوده، آیین‌های سیاوشی است که به احتمال بسیار در اعصار کهن‌تر در آغاز تابستان و سال نو صیفی انجام می‌یافته است و سپس زیر تأثیر نوروز جامی در عصر هخامنشیان به اول بهار افتاده است؛ اما هنوز در عصر ابوریحان تقویم‌های سغدی و خوارزمی با آغاز تابستان شروع می‌شد و ایشان تقویم خود را با «تَوَرُد» سیاوش در روز ششم فروردین آغاز می‌کردند و این روزی است که در تقویم ما نوروز بزرگ نام دارد و بنا به اساطیر زردشتی در آن روز کین سیاوش گرفته می‌شود.»
ظاهراً اگر باور کنیم که افسانه‌های مربوط به سیاوش با دموزی یا تموز بین‌النهرینی مربوط است و او همان خدایی است که هر ساله به هنگام عید نوروز از جهان مردگان بازمی‌گردد و نیز آیین‌های عیاشی و راه افتادن دسته‌های مردم را در بین‌النهرین باستان با صورتک‌های سیاه و بازمانده آن را به صورت حاجی‌فیروز در ایران به خاطر آوریم شاید نام سیاوش نیز معنایی آیینی و اسطوره‌ای دقیق پیدا کند. او چون از جهان مردگان بازمی‌گردد و چون عیاشی‌ها و دسته‌های نوروزی به سبب بازگشت وی و ازدواج مجدد او با الهه باروری است و حتی این عیاشی‌ها و آیین «ارجی» (Orgy) دقیقاً تکرار آیین ازدواج خدای برکت بخشنده با الهه باروری است، پس محتمل است که نام سیاوش در اوستا، syavarsan به معنای مرد سیاه باشد. شاید چهره تموز اسطوره‌ای نیز سیاه بوده است.
روزهای مردگان و «پنجشنبه آخر سال»
یکی از آیین‌های کهن پیش از نوروز یاد کردن از مردگان است که به این مناسبت به گورستان می‌روند و خوراک می‌برند و به دیگران می‌دهند. زردشتیان معتقدند که: «روان و فروهر مردگان، هیچ‌گاه کسی را که بوی تعلق داشت فراموش نمی‌کند و هر سال هنگام جشن فروردین به خانه و کاشانه خود برمی‌گردند.»
در روزهای پنجه، از جملۀ رسم‌ها، تهیه کردن غذا، آیینی مذهبی بوده، ابوریحان می‌نویسد:
... و گبرکان در این پنج روز خورش و شراب نهند، روان‌های مردگان را و همی گویند، که جان مرده بیاید و آن غذا گیرد.
غذا پختن و بر مزار مردگان بردن در قرن چهارم، رسم بوده است؛ از خوارم تا فارس: خوارزمیان پنج روز آخر اسفند و پنج روز دیگری که در پی آن است و ملحق به این ماه مانند اهالی فارس، در روزهای فروردگان برای ارواح مردگان در گورستان غذا می‌گذارند .
یکی از صورت‌های بر جا ماندۀ این رسم، در شهر و روستا، به گورستان رفتن «پنج‌شنبۀ آخر سال» است، به ویژه خانواده‌هایی که در طول سال عضوی از دست داده‌اند. رفتن به زیارتگاه‌ها و «زیارت اهل قبور»، در پنج‌شنبه – و نیز، روز پیش از نوروز و بامداد نخستین روز سال – رسمی عام است. در این روز، خانواده‌ها خوراک (پلوخورش)، نان، حلوا و خرما بر مزار نزدیکان می‌گذارند و بر مزار تازه‌گذشتگان شمع، یا چراغ روشن می‌کنند.
در برخی از شهرهای ایران، روز پیش از نوروز، خانواده‌های عزادار، از خویشان و نزدیکان با غذا و حلوا پذیرایی می‌کنند و در سر مزار جمع می‌شوند . و نیز رسم است که ایرانیان شیعه، در موقع سال‌تحویل، به زیارت قبر امامان و امام‌زادگان می‌روند.
خانه‌تکانی
اصطلاح «خانه‌تکانی» را بیشتر در مورد شستن، تمیز کردن، نو خریدن، تعمیر کردن ابزار، فرش‌ها، لباس‌ا، به مناسبت فرا رسیدن نوروز، به کار می‌برند. در این خانه‌تکانی، که سه تا چهار هفته طول می‌کشد، بایستی تمام ابزار و وسیله‌هایی که در خانه است، جابه‌جا، تمیز، تعمیر و معاینه شده و دوباره به جای خود قرار گیرد. برخی از ابزار سنگین‌وزن، یا فرش‌ها، تابلوها، پرده‌ها و وسیله‌های دیگر، فقط سالی یک بار، آن هم در خانه‌تکانی نوروزی، جابه‌جا و تمیز می‌شود. در برخی از شهرهای آذربایجان نخستین چهارشنبۀ ماه اسفند (چهارشنبه موله) به شستن و تمیز کردن فرش‌های خانه اختصاص دارد.
کاشتن سبزه
اسفند ماه، ماه پایانی زمستان، هنگام کاشتن دانه و غله است. کاشتن «سبزه عید» به صورت نمادین و شگون، از روزگاران کهن، در همۀ خانه‌ها و در بین همۀ خانواده‌ها مرسوم است.
در ایران کهن، «بیست و پنج روز پیش از نوروز، در میدان شهر، دوازده ستون از خشت خام بر پا می‌شد، بر ستونی گندم، بر ستونی جو و به ترتیب، برنج، باقلا، کاجیله ، ارزن، ذرت، لوبیا، نخود، کنجد، عدس و ماش می‌کاشتند؛ و در ششمین روز فروردین، با سرود و ترنم و شادی، این سبزه‌ها را می‌کندند و برای فرخندگی به هر سو می‌پراکندند.» و ابوریحان نقل می‌کند که: «این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات در هفت اسطوانه بکارند و از روییدن این غلات، به خوبی و بدی زراعت و حاصل سالیانه حدس بزنند» .
امروز، در همۀ خانه‌ها رسم است که ده روز یا دو هفته پیش از نوروز، در ظرف‌های کوچک و بزرگ؛ کاسه، بشقاب، پشت کوزه و... دانه‌هایی چون گندم، عدس، ماش، و... می‌کارند. موقع «سال‌تحویل» و روی سفرۀ «هفت‌سین» بایستی سبزه بگذارند. در برخی از شهرهای آذربایجان، سومین چهارشنبه به خیس کردن و کاشتن گندم و عدس برای سبزه‌های نوروزی اختصاص دارد . این سبزه‌ها را خانواده‌ها تا روز سیزده نگه داشته، و در این روز زمانی که برای «سیزده‌بدر» از خانه بیرون می‌روند، در آب روان می‌اندازند.
سفرۀ هفت‌سین
رسم و باوری کهن است که همۀ اعضای خانواده در موقع سال تحویل (لحظۀ ورود خورشید به برج حمل) در خانه و کاشانۀ خود در کنار سفرۀ هفت‌سین گرد آیند.
در سفرۀ سفید رنگ هفت‌سین، از جمله، هفت روییدنیِ خوراکی است که با حرف «س» آغاز می‌شود، و نماد شگونی بر فراوانی روییدنی‌ها و فراورده‌های کشاورزی است – چون سیب، سبزه، سنجد، سماق، سیر ، سرکه، سمنو و مانند این‌ها - می‌گذارند. افزون بر آن؛ آینه، شمع، ظرفی شیر، ظرفی آب که نارنج در آن است، تخم‌مرغ رنگ کرده، تخم‌مرغی روی آینه ، ماهی (ماهی قرمز) ، نان، سبزی، گلاب، گل سنبل، سکه و کتاب دینی (مسلمانان قرآن و زردشتان اوستا و...) نیز زینت‌بخش سفرۀ هفت‌سین است. این سفره در بیشتر خانه‌ها تا روز سیزده گسترده است.
در برخی نوشته‌ها از سفرۀ هفت‌شین (هفت روییدنی که با حرف شین آغاز می‌شود) سخن رفته و آن را رسمی کهن‌تر دانسته‌اند .
در ریشه‌یابی واژۀ هفت‌سین نظریه‌های دیگری چون هفت‌چین (هفت روییدنی از کشتزار چیده شده) و هفت‌سینی از فراورده‌های کشاورزی نیز بیان شده است.
پراکندگی نظرها ممکن است به این سبب باشد که در کتاب‌های تاریخی و ادبی کهن اشاره‌ای به هفت‌سین نشده و از دورۀ قاجاریه است که دربارۀ باورها و رفتارها و رسم‌های عامیانۀ مردم تحقیق و بحث و اظهار نظر آغاز شده است. نمی‌دانیم که آیا پیش از قاآنی هم شاعری هفت‌سین را در شعر خود آورده است؟
سین ساغر بس بود ما را در این نوروز روز
گو نباشد هفت‌سین رندان دُرد آشام را
میرزاده عشقی نیز در «نوروزی‌نامه» در اسلامبور در مسمطی برای آگاهی مردم آن دیار سروده:
همه ایرانیان نوروز را از یاد بود کی
بپا سازند از مازندران تا شوش و ملک ری
بساط هفت‌سین چینند و بنشینند دور وی
در ابتدا این سؤال مطرح است که چرا هفت؟ و چرا سین؟ در پاسخ باید گفت نزد بیشتر ملل، عدد هفت برگزیده و مقدس است. در سفره نوروزی انتخاب این عدد بسیار قابل توجه است. ایرانیان باستان این عدد را با هفت امشاسپند، یا هفت جاودانه مقدس ارتباط می‌دادند. در نجوم عدد هفت، خانه آرزوها است و رسیدن به امیدها را در خانه هفتم نوید می‌دهند. علامه مجلسی (ره) در کتاب بحار می‌فرماید: «آسمان هفت طبقه و زمین هفت طبقه است و هفت ملک یا فرشته، موکل بر آنند و اگر موقع تحویل سال، هفت آیه از قرآن مجید را که با حرف سین شروع می‌شود بخوانند آنان را از آفات زمینی و آسمانی محفوظ می‌دارند.»
در آداب و سنن برخی از ادیان، و هم‌چنین در بسیاری از موارد سنتی و قبیله‌ای، عدد هفت اهمیت بارزی دارد؛ مانند هفت موضع نمازگزار، هفت سلام قرآن، هفت تکبیر در صفا و مروه، هفت آسمان، هفت تهلیل، هفت روز هفته، هفت دریا، هفت خوان، هفت سبع، هفت هزار سال، هفت در هفت، هفت دوزخ، هفت زندان، هفت سوراخ نفاق، هفت بند نی، هفت اقلیم، هفت پادشاه، هفت خط، هفت دروازه، و هفت شهر عشق و امثال آن فراوان است. هفت‌سین نیز از جمله این هفت‌های معتبر است که سال‌ها و قرن‌ها و هزاره‌ها، نزد ایرانیان در آداب نوروز، جایگاه ارزشمند خود را همچنان حفظ کرده است. یکی از قدیمی‌ترین اسنادی که نشانگر نماد هفت‌سین است افسانه‌ای است که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه ذکر کرده است؛ بدین توضیح که چون جمشید بر اهریمن که راه خیر و برکت و باران و سبز شدن گیاه را گرفته بود، پیروز شد و دوباره باران باریدن گرفت و گیاهان سبز شدند، مردم گفتند روز نو (یعنی روز نوین و دوره‌ای تازه) آمده است. پس هر کس ظرفی جو کاشت و مردم در روز نوروز در هفت ظرف، هفت نوع غله کاشتند و سبز کردند.
در روزگار کهن، ایرانیان در هفت سینی، هفت دانه خوراکی را که شامل گندم، نخود، باقلا، عدس، ماش، جو و لوبیا بود، سبز می‌کردند و سپس بر اساس سرسبزی و باروری بیشتر هر یک از این دانه‌ها، پیش‌بینی می‌کردند در سال نو کشت کدام یک از این غلات بیش از دیگران رونق خواهد داشت و بدین ترتیب سال را مساعد کاشت و داشت و برداشت آن تشخیص می‌دادند.
در زمان ساسانیان، نانی را که بر سفره هفت سین می‌نهادند، از هفت نوع غله و حبوبات درست می‌کردند که نمادی بوده است از کامل‌ترین صورت پذیرایی از ارواح و فروهرهای درگذشتگان و علامه دهخدا در تأیید این رسم کهن می‌نویسد:
«از مشهورترین مراسم نوروز آراستن 7 سین است و آن گرد آوردن 7 چیز است که نام آن‌ها با حرف سین آغاز گردد؛ سیب، سنجد، سماق، سیر، سرکه، سبزه، سمنو سنت مزبور بسیار کهن به نظر می‌رسد.»
در قرون اولیه اسلام، این رسم هم‌چنان پابرجا بوده است. دمشقی در کتاب معروف نخبه‌الدهر آورده است: «مردی وارد مجلس پادشاهی می‌شد و خوانی سیمین با خود می‌آورد که بر آن گندم، جو، کنجد و برنج قرار داشت؛ از هر یک هفت خوشه و هفت دانه و پاره‌ای شکر و آن را روبه‌روی پادشاه می‌گذاشت.»
در زمان صفویه، بنا بر معتقدات مذهبی خود، در هفت‌سین تغییراتی دادند. در این زمان سینی هفت سین هفت قل می‌ساختند و بر روی آن هفت آیه از قرآن کریم را که با کلمه «قل» آغاز می‌شد، کنده‌کاری می‌کردند.
در تورات نیز آمده است: «ای موسی، به قوم بنی‌اسرائیل بگو شش روز از هفته را کار کنید و یک روز از هفته را استراحت نمایید. آن یک روز، روز آذین بستن و نظافت و استراحت و جمع شدن اقوام است.»
و این روز هفتم را پارسیان از آن جا که روز آذین بستن است «آدینه»، و عرب‌زبانان به دلیل این که اقوام در آن روز یک جا جمع می‌شوند، «جمعه» نامیده‌اند.
در سراسر عالم یهودیان نیز در آغاز سال نو، خوانی می‌گسترند و نُه چیز بر آن می‌نهند که تقریبا با هفت‌سین ایرانی مطابقت دارد. آنان مجموعه‌ای از سین و شین را با هم بر سفره می‌گذارند و دعایی زمزمه می‌کنند که نشانگر تمنای انسان زمینی است برای دست‌یابی به کمال و راه یافتن به آسمان‌ها.
راز و رمز موجود در عدد هفت موجب شده تا حکیم نظامی گنجوی در مثنوی هفت پیکر یا هفت گنبد با نگاهی رمزآلود به این موضوع بنگرد. در یکی از ماجراهای شیرین این کتاب می‌خوانیم: «بهرام هفت عروس از پادشاهان هفت اقلیم به خانه می‌آورد و مهندسی شیده‌نام و خورشیدرای هفت عمارت بدیع با هفت گنبد رنگین به رنگ‌های سیارگان هفت‌گانه برای او بنا می‌کند و بهرام آن عروسان نوخاسته را هر یک به تناسب رنگ رخسار، در یکی از هفت گنبد می‌نشاند و هر روز هفته را که نزد پیشینیان، هر یک به سیاره‌ای تعلق دارد با یکی از آن عروسان به عیش و نشاط می‌گذراند.
برخی از دانش‌پژوهان عقیده دارند هفت سین در دوران پیش از اسلام هفت شین بوده است؛ یعنی مردمان هفت چیز را که نام آن‌ها با حرف شین آغاز می‌شده است بر سر سفره می‌نهاده‌اند. یکی از آن‌ها شیرینی است که بیشتر عسل را به عنوان شهد بر سفره قرار می‌داند. شیر و شکر دو دیگر آن‌ها است. گویند جمشید، هنگام جلوس نوروزی، نی هفت‌بندی را می‌خواست به رامشگران بدهد. هنگام شکستن نی، متوجه شد مایعی شیرین از آن فرو ریخت. از آن پس بود که نیشکر شناخته شد و به عنوان گیاهی گران‌بها، به سفره هفت شین یا هفت سین افزوده شد. شین دیگر شمشاد است؛ نماد سبزی و پاکیزگی، که در بهار و تابستان و پاییز و زمستان پیوسته سبز و خرم است.
روی گشاده که دلی وا شود از او
صائب به صد هزار گلستان برابر است
شمع نیز نمایش ایثار و بردباری است. «شایه» به معنای میوه خصوصاً سیب از دیگر شین‌های سفره مذکور بوده است. هفتمین شین شراب بوده است. رودکی سمرقندی، این هفت شین را، چنین توصیف کرده است:
عید نورزی، مردم ایران
می‌نهادند از زمان کیان
شهد و شیر و شراب و شکّر ناب
شمع و شمشاد و شایه اندر خوان
با ورود اسلام به ایران و تغییر برخی آواها در گفتار مردم، و نیز به علت دلبستگی ایرانیان به عدد و مفاهیم باطن اشیای سفره نوروزی، «هفت شین» به «هفت سین» تبدیل شد. گمان می‌رود یکی از مهم‌ترین دلایل تبدیل هفت شین به هفت سین مغایر بودن شراب با معتقدات اسلامی است؛ بنابراین با توجه به قدمت و قداست عدد هفت و خوش آوا بودن حرف سین، هفت سین توانست به زودی جای هفت شین را در میان خانواده‌های ایرانی مسلمان بگیرد.
گروهی دیگر هفت چین را هفت چیدنی می‌دانند که عبارت بود از سنجد، سمنو، سماق، سیب، سیر، سرکه و سبزی. امروزه هم آن هفت چین را – چون در عرب «چ» نبود – به هفت سین تبدیل کردند و بر سفره گذاردند و این کاری بسیار بخردانه و پسندیده است؛ چون این هفت چین، هم مورد نیاز انسان است و هم احترام به کشاورزی و باغبانی است که میوه‌های آن‌ها گل سر سبد سفره هفت چین نوروزی است.
اما با اندک تأملی در میان این اقوال می‌توان به خوبی دریافت که گستردن سفره هفت سین توسط ایرانیان نه تنها با فلسفه آن سازگارتر است بلکه شک و تردیدهایی را هم که در سایر اقوال از جمله هفت شین یا هفت چین وجود دارد، در آن نمی‌توان دید.
چیدن سفره هفت سین نیز ادب و آداب خاص خود را دارد که پس از گستردن سفره آینه و قرآن و ظرفی آب در میان آن می‌نهند و پس از آن با ترتیبی که خواهد آمد و به گونه‌‌ای که بیان خواهد شد، جای هر یک از این اشیاء معلوم و در آن جا قرار داده خواهد شد.
لباس نو
پوشیدن لباس نو در آیین‌های نوروزی رسمی همگانی است. تهیه لباس برای سال تحویل، فقیر و غنی را به خود مشغول می‌دارد. جامعۀ سنتی توجه به تهیدستان و زیردستان برای تهیه لباس نوروزی - به‌ویژه برای کودکان – رسمی در حد الزام بود. خلعت دادن پادشاهان و امیران در جشن نوروز، برای نو پوشاندن کارگزاران و زیردستان بود. ابوریحان می‌نویسد: «رسم ملوک خراسان این است که در این موسم به سپاهیان خود لباس بهاری و تابستانی می‌دهند.» مورخان و شاعران از خلعت بخشیدن‌های نوروزی فراوان یاد کرده‌اند. و برای این باور است که در وقف‌نامۀ حاجی شفیع ابراهیمی زنجانی آمده است:
هر سال شب‌های عید نوروز پنجاه دست لباس دخترانه و پنجاه دست لباس پسرانه، همراه کفش و جوراب از عواید موقوفه تهیه و به اطفال یتیم تحویل شود.
سفرنامه‌نویسان دورۀ صفویه و قاجاریه، در شرح و وصف جشن‌های نوروزی، از لباس‌های فاخر مردم فراوان یاد کرده‌‌اند.
خرید لباس نو و برخی وسیله‌های فرسوده‌ای که به مناسبت نوروز نیاز به «نو» ساختن دارد، رقم عمدۀ هزینه‌های فصلی – و گاه سالانه - خانواده‌ها را تشکیل می‌دهد.
بسیاری از خانواده‌ها که در سوک یکی از نزدیکان لباس سیاه پوشیده‌اند، به مناسبت نوروز، به‌ویژه هنگام سال تحویل، لباسی دیگر می‌پوشند. کسانی که به هر علت لباس نو ندارند، می‌کوشند هر قدر هم اندک – جوراب، پیراهن – در هنگام سال تحویل، نو بپوشند.
در گذشته که فروشگاه‌ها و بازارهای فروش لباس دوخته نبود و مردم دوختن لباس خود را به خیاط‌ها سفارش می‌دادند، نوبت‌های دوخت و کار شبانه‌روزی خیاطان یکی از دشواری‌های خانواده‌ها بود.
اگر در روزهای پیش از نوروز، در خانواده‌ها، محله‌ها، مدرسه‌ها و سازمان‌های نیکوکاری رسم است که برای کودکان نیازمند لباس تهیه کنند، این کار نیک پیش از آن که برای کمک و همراهی باشد، برای لباس نو پوشاندن به کودکان در جشن نوروز است.
خوراک‌های نوروزی
در کتاب‌ها و سندهای تاریخی و ادبی کهن، به ندرت، از خوراکی‌هایی که ویژۀ جشن نوروز (یا جشن‌های دیگر) باشد سخن رفته است. نویسندگان و مورخان بحث از «خوردنی»ها را، شاید، پیش پا افتاده، نازیبا یا بدیهی می‌دانستند. در کتاب‌های قرن چهارم به بعد، شرح و وصف‌های دقیق، به شعر و نثر، دربارۀ نوروز و مهرگان و جشن‌ها و آیین‌های دیگر کم نیست، ولی از نوع و ویژگی خوراک‌های جشن‌ها، نه در دستگاه پادشاه و امیران و نه در خانه‌های عامۀ مردم، سخنی نرفته است.
در مقاله‌ها و پژوهش‌هایی که در این هفتاد و پنج ساله اخیر درباره نوروز نوشته شده، افزون بر خوردنی‌های سفرۀ هفت سین، گاه از غذاهای ویژۀ شب پیش از نوروز، و شب اول سال، در خانواده‌های سنتی شهرها و منطقه‌های مختلف یاد شده است. خوراکی‌هایی که با ویژگی‌های اقلیمی و نوع فراورده‌های هر منطقه هماهنگی داشت، و در عین حال بهترین و کمیاب‌ترین غذای منطقه بود ؛ و همۀ قشرهای اجتماعی – فقیران نیز - می‌کوشند که در این روزها، برای فراهم آوردن غذای بهتر، گشاده‌دستی کنند و به گفتۀ ابوریحان« این عیدها، یکی از اسبابی است که تنگی روزی فقیران را به زندگی فراخ مبدل می‌سازد ».
امروز، در تهران و برخی شهرهای مرکزی ایران، سبزی پلو ماهی خوردن در شب نوروز و رشته‌پلو در روز نوروز رسم است، و شاید بتوان گفت که غذای خاص نوروز در این منطقه است. «پلو» در شهرهای مرکزی و شهرهای کویری ایران (می‌توان گفت غیر از گیلان و مازندران در همۀ شهرهای ایران) تا چندی گیش غذای جشن‌ها، غذای مهمانی و نشانه رفاه و ثروتمندی بود. و این «بهترین» غذا، خوراک خاص همۀ مردم – فقیر و غنی – در شب نوروز بود . اگر نیک‌مردی در صد و پنج سال پیش در استرک کاشان، ملکی را وقف می‌کند که از درآمد آن «همه‌ساله برنج ابتیاع نموده از آخر خمسه مسترقه به تمام اهالی استرک، وضیع و شریف، ذکور و اناث، صغیر و کبیر، بالسویه برسانند»، بی‌گمان به این نیت بوده، که در شب نوروز سفرۀ هیچ کس بی «پلو» نباشد.
دید و بازدید نوروزی یا «عید دیدنی»
از جملۀ آیین‌های نوروزی، دید و بازدید، یا «عید دیدنی» است. رسم است که روز نوروز، نخست به دیدن بزرگان فامیل، طایفه و شخصیت‌های علمی و اجتماعی و منزلتی می‌روند. در بسیاری از این عیددیدنی‌ها، همۀ کسان خانواده شرکت دارند. کتاب‌های تاریخی و ادبی، تنها از عیددیدنی‌های رسمی دربارها و امیران و رئیسان خبر می‌دهند. رسمی که هنوز هم خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها، به آن بسنده می‌کنند .
«دیدن»های نوروزی که ناگزیر «بازدید»ها را به دنبال دارد، و همراه با دست‌بوسی و روبوسی است، در روزهای نخست فروردین، که تعطیل رسمی است، و گاه تا سیزده فروردین (و می‌گویند تا آخر فروردین) بینِ خویشاوندان و دوستان و آشنایان دور و نزدیک، ادامه دارد. رفت و آمد گروهی خانواده‌ها، در کوی و محله - به‌ویژه در شهرهای کوچک – هنوز از میان نرفته است. این دید و بازدیدها، تا پاسی از شب گذشته، به‌ویژه برای کسانی که نمی‌توانند کار روزانه را تعطیل کنند، ادامه دارد.
تا زمانی که «مسافرت‌های نوروزی» رسم نشده بود، در شهرها و محله‌هایی که آشنایی‌های شغلی و همسایگی و «روابط چهره به چهره» جایی داشت، دید و بازدیدهای نوروزی، وظیفه‌ای بیش و کم الزامی به شمار می‌رفت. و چه بسا آشنایی بودند – و هستند – که فقط سالی یک بار، آن هم در دید و بازدیدهای نوروزی، به خانۀ یکدیگر می‌روند. به یاد دارم که در کرمان، در بین زردشتیان، هنگامی که کسی از دوست و آشنایش گله می‌کرد که چرا به دیدنش نمی‌آید، از جمله می‌گفت: «اگر با هم قهر هم بودیم، دستِ کم سالی یک بار به خانۀ هم می‌آمدیم » و چه بسیار کدورت‌ها و رنجش‌های خانوادگی و خویشاوندی که به یُمن دید و بازدیدهای نوروزی برطرف شده و می‌شود.
نوروزِ اول
در دید و بازدیدهای نوروزی، رسم است که نخست به خانۀ کسانی بروند که «نوروزِ اولِ» درگذشت عضوی از خانواده است. خانواده‌های سوگوار افزون بر سومین، هفتمین و چهلمین روز، که بیشتر در مسجد برگزار می‌شود، نخستین نوروز که ممکن است بیش از یازده ماه از مرگ متوفا بگذرد، در خانه می‌نشینند. و در این روز است که خانواده‌های خویشاوند لباس سیاه را از تن سوگواران درمی‌آورند . جلسه‌های «نوروز اول» که جنبۀ نمادین دارد، در عین حال از فضای دید و بازدیدهای نوروزی برخوردار است. و دیدارکنندگان، در نوروز اول، به خانوادۀ سوگوار «تسلیم» نمی‌گویند، بلکه برای آنان «آرزوی شادمانی» می‌کنند، تا در آغاز سال نو فال بد نزنند. رسم نوروزِ اول بیشتر در شهرهایی برگزار می‌شود که آخرین روز اسفند را به عنوان یادبود درگذشتگان سال سوگواری نکنند.
هدیۀ نوروزی؛ «عیدی»
«هدیه» و «عیدی» دادن به مناسبت نوروز رسمی کهن است، کتاب‌های تاریخی از پیشکش‌ها و بخشش‌های نوروزی – پیش از اسلام و بعد از اسلام – خبر می‌دهند، از رعیت به پادشاهان و حکمرانان، از پادشاهان و حکمرانان به وزیران، دبیران، کارگزاران و شاعران؛ از بزرگتران خاندان به کوچکتران، به‌ویژه کودکان.
رسم هدیه دادن نوروزی را، ابوریحان بیرونی از گفته آذرباد، موبد بغداد چنین آورده:
نیشکر در ایران، روز نوروز یافت شد، پیش از آن کسی آن را نمی‌شناخت. جمشید روزی نی‌ای دید که از آن کمی به بیرون تراوش کرده، چون دید شیرین است، امر کرد، این نی را بیرون آورند و از آن شکر ساختند. و مردم از راه تبرک به یکدیگر شکر هدیه کردند، و در مهرگان نیز تکرار کردند، و هدیه دادن رسم شد.
پیشکشی رعیت (تاجر، صنعتگر، کشاورز) و حاکمان ولایت، به پادشاهان و خلفا، در واقع بخشی از باج و خراج و مالیات سالیانه بود که – گفته یا نگفته – به آن متعهد بودند. و «خزانۀ» کشور از آن آبادان بود. ابوریحان بیرونی می‌نویسد:
پادشاهان ساسانی آن چه را که پنج روز عید (به ترتیب؛ اعیان، دهقانان، سپاهیان، خاصان و خادمان) هدیه آورده بودند، روز ششم امر به احضار می‌کرد و هر چه قابل خزانه بود نگه می‌داشت، و آن چه می‌خواست به اهل اُنس و اشخاص که سزاوار خلوتند می‌بخشید.
البته این باور وجود دارد که گرفتن عیدی از دست کسان مورد احترام (از نظر سنی، منزلتی، خویشاوندی، علمی، نسبی و...) تبرک، دارای شگون و «دست‌لاف » است.
سیزده‌بدر
در کتاب‌های تاریخی و ادبی سده‌های گذشته، که رسم‌ها، ایین جشن‌های نوروزی کهن را، یاد و یادداشت کرده‌اند؛ چون تجارب‌الامم، آثارالباقیه، التفهیم، تاریخ بیهقی، مروج‌الذهب، زین‌الاخبار و نیز در شعر شاعران به ویژه شاعران دورۀ غزنوی – که بیشترین توصیف جشن‌ها را در بر دارد - اشاره‌ای به «سیزده‌بدر» نمی‌یابیم.
رسم و آیینی که در همۀ شهرها و روستاهای ایران همگانی است و در بین همۀ قشرهای اجتماعی عمومیت دارد، نمی‌تواند عمری در حد دو نسل و سه نسل داشته باشد. دیگر این که می‌دانیم، کتاب‌های تاریخی و شعرهای شاعران، رویدادها و جشن‌های رسمی را که در حضور شاهان و خاصان دستگاه حکومتی بود، بیان و توصیف می‌کرد، ولی سیزده بدر، رسمی خانوادگی و عام، و به بیانی دیگر پیش پا افتاده و همه پسند (و نه شاه پسند) بود.
نحس و ناخوشایند بودن عدد 13 و دوری جستن از آن، در بسیاری از کشورها و نزد بسی از ملت‌ها، باوری کهن است؛ مسیحیان هیچ‌گاه سیزده نفر بر سر یک سفره غذا نمی‌خورند . در باور تازیان سیزدهمین روز هر ماه ناخوشایند است . ابوریحان بیرونی در جدول «روزهای مختار و مسعود و مکروه» در ایران کهن، روز سیزدهم ماه تیر را (که تیر نام دارد) منحوس ذکر کرده است . سال‌های زیادی فروردین ماه اول تابستان بود .
یکی از نویسندگان در خاطره‌های هفتاد ساله‌اش از باور مردم شهر خود، قزوین، دربارۀ سیزده‌بدر می‌نویسد:
روز سیزده‌بدر جایز نبود برای دید و بازدید، به یک خانه رفت، هم صاحب‌خانه به فال بد می‌گرفت و می‌گفت نحوست را به خانه من آوردند و هم رونده، نمی‌خواست مبتلا به نحوست آن خانه شود. روز سیزده باید به صحرا رفت. زیرا آن چه بلا در این سال بیاید، امروز مقدر و تقسیم می‌شود. پس خوب است ما در شهر و خانه خود نباشیم، شاید در تقسیم بلا، فراموش شده و از قلم بیفتیم.
پیشینه و انگیزۀ برگزاری سیزده‌بدر، هر چه باشد ، در همۀ شهرها و روستاها و عشیره‌های ایارن سیزدهمین روز فروردین، رسمی است که بایستی از خانه بیرون آمد و به باغ و کشتزار رو آورد و به اصطلاح نحسی روز سیزده را بدر کرد. خانواده‌ها در این روز به صورت گروهی – و گاه چند خانواده با هم – غذای ظهر را آماده کرده و نیز آجیل‌ها و خوردنی‌های سفرۀ هفت سین را، با خود برداشته، به دامان صحرا و طبیعت می‌روند و سبزۀ هفت سین را، با خود برداشت و به آب روان می‌اندازند. به دامن صحرا رفتن، شوخی کردن، بازی کردن، دویدن، تاب خوردن و در هر حال جدی نبودن، از سرگرمی‌ها و ویژگی‌های روز سیزده است. گره زدن سبزه، به نیت باز شدن گره دشواری‌ها و برآورده شدن آرزوها، ازجمله بیرون کردن نحسی است. این باور، معروف است که «سبزه گره زدن» دختران «دم‌بخت»، شگونی برای ازدواج و همسریابی می‌باشد. در فرهنگ اسطیر، برای رسم‌های سیزده‌بدر، معنی‌های تمثیلی آورده:
شادی و خنده در این روز به معنی فرو ریختن اندیشه‌های تیره و پلیدی، روبوسی نماد آشتی و به منزله تزکیه، خوردن غذا در دشت، نشانه فدیه گوسفند بریان، به آب افکندن سبزه‌های تازه رسته، نشانه دادن هدیه به ایزد آب یا «ناهید» و گره زدن سبزه برای باز شدن بخت و تمثیلی برای پیوند زن و مرد برای تسلسل نسل‌ها، رسم مسابقه‌ها، به‌ویژه اسب‌دوانی، یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشکسالی است.
این باور همگانی چنان است که اگر خانواده‌ای نتواند به علتی تمام روز را به باغ و صحرا برود، به‌ویژه با دگرگونی‌های جامعۀ شهری امروز – که در پی خواهد آمد – در بعدازظهر، هر قدر هم مختصر، «برای گره زدن سبزه و بیرون کردن نحسی سیزده» به باغ یا گردشگاه عمومی می‌رود.
باورهای عامیانه
رفتارها و گفتارهای هنگام سال تحویل و روز نوروز، به باور عامیانه، می‌تواند اثری خوب یا بد برای تمام روزهای سال داشته باشد. برخی از این باورها را در کتاب‌های تاریخی نیز می‌یابیم، و بسیاری دیگر باورهای شفاهی است، و در شمار فولکلور جامعه است که در خانواده‌ها به ارث رسیده است:
- کسی که در هنگام سال تحویل و روز نوروز لباس نو بپوشد، تمام سال از کارش خرسند خواهد بود.
- موقع سال تحویل از اندوه و غم فرار کنید، تا تمام سال غم و اندوه از شما دور باشد.
- روز نوروز دوا نخورید، بد یمن است.
- هر کس در بامداد نوروز، پیش از آن که سخن گوید، شکر بچشد و با روغن زیتون تن خود را چرب کند، در همۀ سال از بلاها سالم خواهد ماند.
- هر کس بامداد نوروز، پیش از آن که سخن گوید، سه مرتبه عسل بچشد و سه پاره موم دود کند از هر دردی شفا یابد.
- کسانی که مرده‌اند، سالی یک بار، هنگام نوروز، «فروهر» آن‌ها به خانه برمی‌گردد. پس باید خانه را تمیز، چراغ را روشن و (با سوزاندن کندر و عود) بوی خوش کرد.
- کسی که روز نوروز گریه کند، تا پایان سال اندوه او را رها نمی‌کند.
- روز نوروز باید یک نفر «خوش‌قدم» اول وارد خانه شود. زنان «خوش‌قدم» نیستند.
- اگر قصد سفر دارید پیش از سیزده سفر نکنید. روز چهاردهم سفر کردن خیر است.
- روز سیزده کار کردن نحس است.
نوروز جشن بازگشت به زندگی، دو اسطوره به پشتوانه دارد: اسطوره جمشید و اسطوره سیاوش
اسطوره جمشید
پیوند تنگاتنگ جمشید و خورشید و جمشید و نوروز در بنیانگذاری نوروز.
روایات اسلامی
فردوسی:
سر سال نو هـرمز فـروردین بر آسوده از رنج تن، دل ز کین
به جمشید بر گوهر افشاندند مر آن روز را روز نـــو خواندند
چنین روز فرخ از آن روزگـار بمانده از آن خسروان یادگـــار
بیرونی (1): جمشید بر سریر زرتشت و چون پرتو آفتاب بر تخت او تابید چهره جمشید چون خورشید می‌درخشید. مردم در آن روز دو خورشید دیدند و آن را روز نو خواندند و جشن گرفتند.
بیرونی (2): می‌گویند فرخنده‌ترین ساعات نوروز ساعت‌های متعلق به خورشید است و بامداد این روز سپیده دم تا حد اکان به افق نزدیک است و با نگاه کردن به سپیده دم مردم بدان تبرک می‌جویند زیرا که نام آن روز اورمزد است و آن نام خدا، آفریدگار، سازنده و پرورنده جهان و مردم است او که همت و احساسش قابل توصیف نیست.
نوروزنامه: سبب نام نهادن نوروز آن بوده است که آفتاب را دو دور است و یکی آن که سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانه‌روز به اول دقیقه حمل باز آید لیک در سال بعد بدین دقیقه نیامد و چون جمشید آن روز را درک کرد و به احتساب آورد نوروز نام نهادند و جشن گرفتند.
پشتوانه زبان‌شناسی
جمشید و خورشید هر دو با پسوند «شید» به معنای «درخشان» از اوستایی xsaeta خشئته ترکیب شده‌اند.
نام اصلی جمشید: yima / جم در اوستا و yama در ریگ وداست.
همین نام اصلی خورشید xwar خور / هور در اوستا و sur/swar در وداست در منابع کهن اسلامی و بسیاری از منابع جدید جمشید را به نام جم می‌خوانند و لقبش را شید ذکر کرده‌اند. سبب آن که هر کجا می‌رفت چون خورشید می‌درخشید و نور از او ساطع می‌شد جمشید اسمش جم بود و به سبب زیباییش بدو لقب جمشید دادند چون شید به معنی فروغ و درخشان است (طبری). جم پسر ویونگهان (ویونگهنه / ویوهونت اوستایی) است که معادول ویوسونت vivasvant متون ودایی خدای خورشید است و در ادبیات پس از ودا نیز نام عام خورشید است. رابطه جمشید و میترا که هر دو با روشنی در ارتباط‌اند و دارای رمه خوب و چراگاه‌های فراخند نیز شناخته شده است.
پشتوانه تاریخی
نظریه جلوس داریوش در تخت جمشید در بامداد نوروز در سالی که هنگام جلوس او حلول خورشید به برج حمل به ساعت 6 بامداد روی داده است. و در آن ساعت شاه بر تخت می‌نشست و بار عام می‌داد و نور خورشید از منفذی بر تخت او می‌تابید.
نظریه نسبت دادن بنای شهر استخر به جمشید همراه با نقوش و دیوار نگاره‌هایی که شاه هخامنشی را بر تخت در حال حمل او توسط اقوام تابع گوناگون نشان دهد.
فارسنامه ابن بلخی: جمشید بفرمود تا جمله ملوک و اصحاب جهان به استخر حاضر شوند و جشن گرفت و آن ساعت خورشید به اعتدال ربیعی رسیده بود.
نظریه نجومی: تخت جمشید با محاسبات ریاضی، فیزیکی و ستاره‌شناسی بسیار دقیقی بنیانگذاری شده است. احتمال می‌رود که نقش شیر و گاو و پلکان آپادانا نمادی از برج اسد و برج ثور باشند و این هر دو ماه (اردیبهشت و مرداد) در بنا و وضع جغرافیایی آن نقشی داشته باشند؟
پیوند جمشید با نوروز در بازگشت به زندگی و گسترش زمین
بیرونی از قول زادویه: اهرمن برکت را از آب و گیاه گرفته بود و باد را از وزیدن باز داشته بود و درختان خشک شدند و دنیا نزدیک به نابودی بود پس جم به امر خداوند به قصد منزل اهرمن و پیروان او رفت و دیگرگاهی آنجا بماند و چون برگشت جهان به حالت فراوانی و باروری و مردم به اعتدال رسیدند. در آن روز که جم برگشت مانند آفتاب طالع شد و نور از او می‌تابید و مردم از طلوع دو آفتاب در یک روز در شگفت شدند و آن را روز رانوروز خواندند و جشن گرفتند و چون چوب‌های خشک سبز شدند مردم به یمن این نعمت در هر ظرفی و طشتی جو کاشتند و سپس این رسم میان ایرانیان پایدار ماند.
متون پهلوی: جمشید به دوزخ رفت و مدتی آنجا بماند و پیمان را که اهرمن ربوده بود از او بگرفت و به زمین بازگرداند.
بیرونی: چون در عهد جم هیچ جانوری نمرد، زیرا خداوند به پاداش خدماتی که جمشید کرد مردم او را از پیری، بیماری، درد و غم رهایی بخشیده بود. در نتیجه جانوران و مردمان چنان رو به فزونی نهادند که فراخنای زمین با همه پهنای آن تنگ شد. آن وقت جمشید به امر خداوند زمین را در سه بار سه برابر کرد پس جمشید به مردمان دستور داد در این روز غسل کنند تا از گناهان پاک شوند.
روایت بیرونی بازتاب روایت و ندیداد است که جم به کمک دو ابزار زرین که خداوند بدو داده بود زمین را گسترش می‌دهد – در فروردین یشت نیز در برابر خشکی چراگاه‌ها از فروهر جم استمداد می‌شود.
روایات اسلامی، بیرونی
خدای گیاهان در این روز زنده می‌شود. گویند در بامداد نوروز بر کوه بوشیخ شخصی خاموش که دسته‌ای از گیاهان خوشبو در دست دارد ساعتی آشکار می‌شود و بعد تا سال دیگر همان زمان ناپدید می‌گردد.
نرشخی (تاریخ بخارا): بنای ارک بخارا را به سیاووش نسبت می‌دهند و محل گور او را در دروازه غوران بخارا که مکانی عزیز و محترم است می‌دانند و هر سال در نخستین روز نوروز پیش از آفتاب یک خروس می‌کشند و به روایت دیگر مغان بر مرگ او سرود سوگواری می‌خوانند.

 

نوروز و آفرینش و جشن توزیع بخت
طبق نظریه‌ای آفرینش جهان در نوروز صورت گرفته است (نظریه دیگر آن را در مهرگان می‌داند).
بیرونی: آفرینش جهان در ششمین روز نوروز به کمال رسید و در این روز خداوند از آفرینش بیاسود. روز اول نوروز به نام خداوند (هرمزد) و روز ششم به نام خرداد (امشاسپند) است.
در بیشتر روایات آسمان، زمین، خورشید و ستارگان قبلا آفریده شده بودند. آفرینش زمان در نوروز بود خداوند به خورشید در آن زمان که در برج حمل بود حرکت بخشید و از آنجا زمان آغاز شد و مردم نوروز را جشن گرفتند. در بعضی روایات آفرینش انسان نیز در نوروز بود پس نوروز جشن تولد انسان می‌تواند بشاد.
بیرونی: نخستین روز از فروردین ماه را از این جهت نوروز نام نهادند زیرا پیشانی سال نوست و به اعتقاد پارسیان نخستین روزی است از گشتن زمان. در این روز خوشبختی را برای ساکنان زمین توزیع می‌کنند و از این رو ایرانیان آن را روز امید می‌خوانند.
نوروزنامه: در آغاز آفرینش حرکت خورشید در بامداد نخستین روز فروردین از نخستین درجه برج حمل آغاز شد. پس آفتاب در سه حمل برفت و آسمان او را گردانید و شب و روز پدیدار گشت و از آن آغازی شد بر تاریخ جهان.
نوروز بزرگ
بیرونی: دانشمندان ایران گویند که در نوروز ساعتی است که در آن سپهر پیروز روان‌ها را برای ایجاد آفرینش به جنبش درآورد. این روز که روز خرداد است نوروز بزرگ نام دارد و در میان ایرانیان جشنی با اهمیت است. گویند که خدا در این روز آفرینش همه آفریدگان را به پایان رسانید.
در این روز او ستاره مشتری را آفرید و فرخنده‌ترین ساعات متعلق به مشتری است. اما آخرین عمل آفرینش اورمزد بنا بر اعتقاد زردشتیان، آفرینش انسان است و اگر آفرینش ستاره مشتری بعداً بدان اضافه شده بدین دلیل است که ستاره مشتری هم‌نام اورمزد است. در نوروز بزرگ (یا روز خرداد ماه فروردین) است که طبق متون پهلوی بیشتر رویدادهای مهم جهان در گذشته و آینده در این روز اتفاق افتد، ازجمله: تولد زردشت، گسترش دین، پیام اورمزد به زردشت، پذیرش گشتاسپ دین زردشت، تولد و عروج کیخسرو، روزی که سام نریمان اژی دهاک را بکشد و چندی به عنوان پادشاه هفت کشور بر تخت نشیند و چون کیخسرو ظهور کند آن را بدون واگذار کند، و در آن مدت سوشیانس موبد موبدان او گردد. پس تن گشتاسپ شاه زنده گردد و کیخسرو فرمانروایی را بدو واگذار کند و سوشیانش مقام خود را به پدرش زردشت دهد. در این روز است که اورمزد خدا رستاخیر تن پسین کند و جهان از مرگ و رنج و بدی برهد و اهرمن سرکوب گردد ... (ماه فروردین روز خرداد)
از نظر آفرینش باید نقش امشاسپندان را در کمک به اورمزد یادآور شد چه غیر از اورمزد که نگهبان انسان است هر کدام از امشاسپندان نگهبان یکی از آفریدگان‌اند: بهمن / وهونی، «نگهبان حیوان»، اردیبهشت «نگهبان آتش»، اسپندارمز / اسفند «نگهبان زمین»، خرداد «نگهبان آب»، مرداد «نگهبان گیاه» و شهریور «نگهبان فلزات». در رابطه با نوروز باید به ویژه نقش سه امشاسپند مؤنث اسپندارمز، خرداد و امرداد را ذکر کرد چه این سه هر ......
عید نوروز و آداب آن
مفاتیح‌الجنان شیخ قمی روایتی از معلی بن خنیس را درباره نوروز ذکر کرده است که اعمال این روز و دعای مربوط به آن را همراه دارد. بی‌آنکه اشاره‌ای به فضیلت این روز کرده باشد. ولی بحارالانوار مجلسی روایات معلی بن خنیس را به تفصیل آورده است. در آن روایات به فضیلت و برتری این روز نسبت به سایر ایام بسیار پرداخته است و یکی از روایات مفصل معلی بن خنیس از نوروز را این گونه تجلیل کرده است: نوروز روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفت، روزی است که جبرئیل بر نبی (ع) نازل شد، روزی است که رسول اکرم (ص) علی (ع) را بر دوش کشید تا بت‌های قریش را از بالای کعبه رمی کند، روزی است که نبی (ع) به وادی جن رفت و از ایشان بیعت گرفت، روزی است که برای علی (ع) از مردم بیعت گرفت (غدیرخم)، روزی است که قائم آل محمد ظهور خواهد کرد و روزی است که امام عصر (عج) بر دجال پیروز خواهد شد ...
فرمود: چون نوروز شود غسل کن و پاکیزه‌ترین جامه‌های خود را بپوش و به بهترین بوهای خوش خود را معطر گردان. پس چون از نمازهای پیشین و پسین و نافله‌های آن فارغ شدی، چهار رکعت نماز بگذار یعنی هر رکعت به یک سلام و در رکعت اول بد از حمد ده مرتبه انا انزلنا و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل یا ایها الکافرون و در رکعت سوم بعد از حمد ده مرتبه قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جشن نوروز