نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله طراحی سیستم هزینه یابی مرحله ای

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله طراحی سیستم هزینه یابی مرحله ای دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
اصولاً سیستم های بهایابی دارای دو مرحله می باشد؛ یک مرحله برای جمع آوری و انباشت بها و یک مرحله برای تخصیص بها. سیستم های مختلف بهایابی در انباشت بها تفاوت چندانی با هم ندارند و آنچه سیستم ها را از همدیگر متمایز می سازد، نحوه تخصیص بها می باشد؛ یعنی سیستم های مختلف بهایابی برمبنای تخصیص بها طبقه بندی شده اند ، نه بر مبنای روش انباشت بها. بر مبنای نحوه تخصیص بها سیستم های تعیین بها به دو نوع تقسیم می شوند:
1) سیستم بهایابی یکسان(مرحله ای)
2) سیستم بهایابی متفاوت(سفارش کار)
نوع فعالیت و نیز فرآیند بازاریابی و فروش محصولات یا ارائه خدمات شرکت می تواند در انتخاب سیستم بهایابی نقش کلیدی ایفا کند.
سیستم بهایابی متفاوت(سفارش کار):
این سیستم در شرکت های مورد استفاده قرار می گیرد که هر محصول یا هر گروه محصول مشابه به طور اساسی با هم تفاوت داشته و بر طبق مشخصات دریافتی از مشتریان یا دستور ساخت، تولید شود. مثل شرکت های پیمانکاری، کشتی سازی، هواپیما سازی، تولید اثاثه و چاپخانه ها.
سیستم تعیین بهای متفاوت به هر سفارش به عنوان یک موضوع تعیین بهای جداگانه نگاه می کند و بهای هر سفارش را به طور مجزا محاسبه و ارائه می نماید.

 

 

 

سیستم بهایابی یکسان(مرحله ای): سیستم بهایابی یکسان سیستمی است برای اندازه گیری و گزارش قیمت تمام شده ی محصولات مشابهی که تولید آنها در یکسری عملیات تولیدی یکنواخت به صورت انبوه وپیوسته صورت می گیرد. نمونه صنایعی که ازسیستم بهایابی یکسان استفاده می کنند عبارتند از: صنایع کاغذ، فولاد و شیمیایی
در تعیین بهای یکسان ، کلیه محصولات به عنوان یک موضوع تعیین بها در نظر گرفته می شود و بهای هر محصول از طریق تقسیم کل بهای عوامل بر حجم تولید به طور مساوی و یکسان بدست می آید.

 

شکل زیر سیستم بهایابی یکسان را نشان می دهد:

 

 

 

 

 

معمولاً فراهم نمودن شرایط زیر منجر به استفاده از سیستم ”بهایابی یکسان” خواهد شد:
1. تولید محصول به صورت انبوه بوده و شرکت با توجه به شناختی که از سلیقه و نیاز بازار دارد، محصول خود را طراحی و تولید می کند؛ به این امید که بتواند در بازار، محصول خود را به فروش رساند.
2. محصولات تولیدی یکسان و همگن بوده و هر نوع محصول دارای ویژگی های یکسان است و محصولات از همدیگر قابل تشخیص نیستند و ویژگی منحصربه فرد ندارند.
3. به تبع همگن و یکسان بودن محصول، بهای محصولات با همدیگر برابر و یکسان خواهد بود و از تقسیم بهای کل بر تعداد تولید، بهای هر واحد بدست می آید.
4. قبل از جذب مشتری، محصول تولید می شود؛ یعنی متعاقب تولید محصول، مشتری جذب می شود. به عبارت دیگر محصول منتظر مشتری است نه مشتری منتظر محصول.
5. فرض جریان بها در اینگونه شرکت ها ممکن است fifo ، lifo و یا میانگین موزون باشد و امکان شناسایی ویژه ی هر محصول وجود ندارد. یعنی محصولات از همدیگر قابل تمیز و تشخیص نمی باشند.
6. از آنجایی که معمولاً محصول منتظر و معطل مشتری است، هزینه ی انبارداری چنین شرکت هایی می تواند نسبتاً قابل توجه باشد. البته چنانچه شرکت قادر به اجرای سیستم تحویل به موقع(jit) باشد، هزینه انبارداری دراین گونه شرکت ها نیز تقریباً به صفر می رسد. در این سیستم اصولاً انبار معنی نخواهد داشت و مواد وارده مستقیماً وارد خط تولید می شود و محصول پس از اتمام مراحل ساخت مستقیماً برای مشتری ارسال می شود.
7. چون تولیدات تکراری هستند، ریسک تولید در این گونه شرکت ها پایین است؛ اما ریسک فروش محصول به طور نسبی بالاتر است؛ چون نسبت به توان جلب مشتری و فروش محصول اطمینان قطعی وجود ندارد.

 

نحوه گردش حساب های صنعتی در سیستم بهایابی یکسان
دراین سیستم بهایابی، بهای تولید هر دایره به حساب موجودی کالای درجریان ساخت همان دایره منظور می شود.
ثبت های حسابداری مربوط به بهایابی یکسان بشرح زیر می باشد:

 

حسابداری مواد اولیه:
در سیستم بهایابی یکسان، مواد اولیه ی که از انبار صادر می شود در حواله انبار باید مشخص گردد که مربوط به کدام دایره یا مرکز هزینه می باشد.
ثبت حسابداری مربوط به مصرف مواد مستقیم به صورت زیر می باشد:
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره الف × ×
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره ب × ×
کنترل موجودی مواد × ×
حسابداری حقوق و دستمزد:
در سیستم بهایابی یکسان احتیاج به تهیه کارت ساعت کارکرد با جزئیاتی که در سیستم بهایابی سفارش کار مورد استفاده قرار می گیرد، نمی باشد. بلکه در کارت ساعت کارکرد هر کارگر در هر دایره، ساعات کار مفید و قسمت ”سایر” (زمان صرف شده جهت آماده سازی و نظافت ماشین آلات و اوقات تلف شده) بطور جداگانه تکمیل می گردد. بهای دستمزد مستقیم هر دایره به حساب موجودی کالای در جریان ساخت همان دایره منظور می شود. ثبت حسابداری مربوط به بهای دستمزد مستقیم بصورت زیر می باشد:
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره الف × ×
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره ب × ×
کنترل حقوق و دستمزد × ×

 


حسابداری سربار کارخانه:
سیستم بهایابی یکسان نیز به روش های بهایابی واقعی و نرمال قابل اجرا می باشد. در سیستم بهایابی یکسان، زمانی استفاده از نرخ ازپیش تعیین شده سربار کارخانه ضرورت پیدا می کند که مقدار تولید یا بهای سربار کارخانه ماه به ماه بطور قابل ملاحظه ای تغییر نمایند. در صورتی که مقدار تولید و بهای سربار کارخانه ماه به ماه نوسان زیادی نداشته باشند، می توان از بهای واقعی سربار کارخانه جهت بهایابی محصول استفاده نمود.
درصورت استفاده از نرخ از پیش تعیین شده ، بهای واقعی سربار کارخانه هر دایره به حساب کنترل سربار کارخانه منظور می شود. در این مورد ثبت زیر صورت می گیرد:
کنترل سربار کارخانه × ×
حساب های مختلف × ×
ثبت مربوط به سربار جذب شده توسط هر دایره به صورت زیر می باشد:
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره الف × ×
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره ب × ×
کنترل سربار جذب شده × ×
انتقال قیمت تمام شده واحد های تکمیل شده یک دایره به دایره بعد:
در صنایعی که از سیستم بهایابی یکسان استفاده می کنند، واحدهایی که دریک دایره تکمیل می گردند به دایره بعد منتقل می شوند. قیمت تمام شده واحدهای انتقال یافته بین دوایر براساس محاسبات گزارش بهای تولید می باشد.
ثبت حسابداری زیر مربوط به قیمت تمام شده واحدهائی می باشدکه از دایره الف به دایره ب منتقل شده اند:
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره ب × ×
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره الف × ×
در مورد واحدهای که در دایره ب تکمیل گردیده و به انبار کالای ساخته شده منتقل شده اند، ثبت حسابداری زیر صورت می گیرد:
موجودی کالای ساخته شده × ×
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره ب × ×
در مورد واحدهای که فروش رفته اند، ثبت حسابداری زیر صورت می گیرد:
قیمت تمام شده کالای فروش رفته × ×
موجودی کالای ساخته × ×
در پایان دوره مالی، قیمت تمام شده کالای فروش رفته به حساب سود و زیان بسته می شود.
اجرای سیستم های بهایابی یکسان
این سیستم در دو حالت می تواند مورد بررسی قرار گیرد: یکی زمانی که کالای در جریان ساخت اول دوره وجود ندارد و دیگری زمانی که کالای در جریان ساخت اول دوره وجود دارد. زمانی که موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره وجود ندارد اصولاً روش های بهایابی مانند fifo ،lifo و wa (میانگین موزون) مصداق نخواهند داشت؛ به عبارت دیگر حاصل هر سه روش یکسان خواهد بود، لذا انجام بهایابی در ساده ترین شکل خود خواهد بود.
درحالتی که موجودی کالای درجریان ساخت اول دوره وجود داشته باشد نتایج بهایابی در روش های مختلف، متفاوت خواهد بود. حاصل سیستم های بهایابی یکسان و محصول نهایی آن گزارشی است که تحت عنوان”گزارش بهای تولید” نامیده می شود. این گزارش دارای پنج قسمت اصلی است:
قسمت اول؛ صورت گردش مقداری تولید.
قسمت دوم؛ صورت بهای عوامل تولید منظور شده.
قسمت سوم؛ صورت معادل آحاد تکمیل شده.
قسمت چهارم؛ صورت محاسبه ریز بهای هر واحد محصول
قسمت پنجم؛ صورت تخصیص بهای عوامل تولید به تولیدات

 

قسمت اول: صورت گردش مقداری تولید
این صورت نشانگر مقدار ورودی های هر دایره و مقدار خروجی های آن است. طبیعی است که جمع مقادیر ورودی باید با جمع مقادیر خروجی برابر باشد.
مقادیر ورودی معمولاً شامل موجودی کالای درجریان ساخت اول دوره، واحدهای شروع شده به تولید (اقدام به تولید) طی دوره و واحدهای دریافتی یا انتقالی از مرحله ی قبل می باشد. بدیهی است واحدهای اقدام به تولید یا شروع شده فقط در مرحله ی اول معنی دار است اما واحدهای دریافتی از مرحله ی قبل در مراحلی به جز مرحله ی اول معنی پیدا می کند.
مقادیر خروجی شامل کالای تکمیل شده، موجودی کالای در جریان ساخت آخر دوره و نیز ضایعات عادی و غیر عادی است.
گاهی ممکن است واحد اندازه گیری ورودی ها و خروجی ها یکسان نباشد. مثلاً واحد اندازه گیری ورودی ها ” لیتر” و واحد اندازه گیری خروجی ها ”بطری” باشد. در چنین شرایطی برای ورودی ها نیز از همان واحد اندازه گیری خروجی ها استفاده می شود.
توجه شود که در صورت گردش مقداری تولید به درجه تکمیل کالا ها و محصولات توجهی نمی شود و اگر هم درصد تکمیل به صورت اطلاعات داخل پرانتز نشان داده شود، صرفاً جنبه افشا دارد.
صورت گردش مقداری تولید در روش میانگین، FIFO وLIFO یکسان است.
قسمت دوم:صورت بهای عوامل تولید منظور شده
منظور از بهای عوامل تولید منظور شده، عواملی است که به بدهکار حساب کالای در جریان ساخت منظور شده اند. این عوامل معمولاً عبارتند از:
الف) بهای موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره ( به عنوان مانده نقل از بالا )؛ که خود می تواند دارای جزئیاتی همچون مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت باشد.
ب) بهای عوامل تولید طی دوره؛ شامل مواد مستقیم، دستمزد مستقیم ، سربار ساخت. البته در مراحلی غیرازمرحله ی اول عامل دیگری به این عوامل اضافه می شود و آن بهای انتقالی ازمرحله ی قبل می باشد. بهای انتقالی از مرحله ی قبل، همان بهای مواد، دستمزد و سربار کالاهایی است که از مرحله ی قبلی به این مرحله انتقال یافته اند.
دو قسمت مذکور یعنی صورت گردش مقداری تولید و بهای عوامل تولید منظور شده در روش میانگین،fifo و lifo یکسان می باشد، فقط در روش fifo نیازی به جزئیات بهای کالای در جریان ساخت اول نیست.
قسمت سوم:صورت معادل آحاد تکمیل شده
در سیستم بهایابی یکسان، از تقسیم بهای تولید بر تعداد یا حجم تولید، بهای هر واحد بدست می آید، اما مسئله ای که مطرح می شود این است که حجم تولید چگونه محاسبه می شود؟ با توجه به اینکه تولیدات از لحاظ درجه تکمیل، با همدیگر برابر نیستند، امکان جمع کردن تولیدات بدون ملاحظه درصد تکمیل آنها کاری منطقی نیست.
در چنین شرایطی لازم است محصولات به یک زبان ترجمه شود که مفهوم ترین زبان برای ترجمه ی تولیدات، زبان کالای تکمیل شده است.
با این توضیح می توان معادل معادل آحاد را به شرح زیر تعریف کرد:
”معادل آحاد تکمیل شده عبارت است از بیان مقداری تولید در یک دوره ی مشخص برای یک دایره ی معین در قالب واحد های تکمیل شده”

 

صورت معادل آحاد تکمیل شده به روش میانگین
در روش میانگین موزون، در محاسبه معادل آحاد تکمیل شده، موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره از تولیدات آن دوره کسر نمی شود و در واقع در آن مستتر می ماند، هر چند کالای در جریان ساخت اول دوره تولید دوره قبل بوده است. در روش میانگین، معادل آحاد تکمیل شده از جمع کالای تکمیل شده و موجودی کالای در جریان ساخت آخر دوره ( تا درجه ای که تکمیل شده است) و ضایعات ( تا درجه ای که تکمیل شده است ) بدست می آید.
به عبارت دیگر معادل آحاد تکمیل شده مربوط به کل کار انجام یافته تا پایان دوره می باشد که شامل کار انجام یافته در دوره جاری و کار انجام یافته در دوره قبل بر روی موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره می باشد.
باید توجه داشت که چنانچه ضایعاتی وجود داشته باشد و لازم باشد در معادل آحاد تکمیل شده ذکر شود، همانند موجودی کالای در جریان ساخت آخر دوره به عنوان یک رقم مثبت در معادل آحاد ذکر خواهد شد؛ چون ضایعات نیز همانند کالای در جریان ساخت آخر و کالای تکمیل شده، نوعی محصول تولید شده هستند و تنها تفاوت آن در ناسالم بودن آنهاست.
صورت معادل آحاد تکمیل شده به روش fifo
برای محاسبه معادل آحاد تکمیل شده در روش fifo همانند روش میانگین عمل می شود با این تفاوت که آن بخش از کالای در جریان ساخت اول دوره که دوره قبل تکمیل شده است، باید از تولید دوره ی جاری کسر شود (با این کار اشکالی که در روش میانگین مطرح شد، حل می شود ). بنابراین می توان نتیجه گرفت که معادل آحاد تکمیل شده روش میانگین همواره بزگتر یا مساوی روش fifo است. حالت تساوی زمانی اتفاق می افتد که موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره وجود نداشته باشد و اصولاً زمانی که کالای در جریان ساخت اول دوره وجود نداشته باشد گزارش بهای تولید روش میانگینfifo و lifo یکسان خواهد بود. نحوه برخورد با ضایعات نیر همانگونه ای است که روش میانگین مطرح گردید.
قسمت چهارم:صورت محاسبه ی ریز بهای هر واحد محصول
نحوه محاسبه ی ریز بهای هر واحد محصول در روش میانگین و fifo متفاوت است اما در هر دو، از منطق تقسیم استفاده می شود؛ یعنی بهای هر یک از عوامل تولید (موادمستقیم، دستمزد مستقیم، سربار ساخت و بهای انتقالی) بر حجم تولید مربوطه تقسیم می شود تا بهای هر واحد محصول از بابت آن عامل خاص، بدست آید.
محاسبه ی ریز بهای هر واحد محصول به روش میانگین
برای حل مشکل محاسباتی معادل آحاد تکمیل شده ی روش میانگین، چون کالای در جریان ساخت اول دوره جزو تولید دوره جاری به حساب آمده است، ریز بهای کالای در جریان ساخت اول دوره به بهای عوامل تولید طی دوره اضافه شده و سپس حاصل جمع بر معادل آحاد مربوطه تقسیم می شود. یعنی هم کالای در جریان اول جزو تولید دوره ی جاری محسوب می شود و هم بهای آن به بهای عوامل تولید طی دوره اضافه می شود و با این کار، به نوعی اشکال محتوایی معادل آحاد تکمیل شده روش میانگین جبران می شود.
بنابراین می توان دریافت که در روش میانگین اولاً حجم تولید دقیق گزارش نمی شود، ثانیاً ریز بهای کالای در جریان ساخت اول دوره نیاز است و ثالثاً از درصد تکمیل کالای در جریان ساخت اول دوره استفاده نمی شود.

 

بهای مواد مستقیم بهای مواد مستقیم درموجودی
در دوره جاری کالای در جریان ساخت اول دوره
معادل آحاد تکمیل شده از لحاظ مواد مستقیم

 

بهای دستمزد مستقیم بهای دستمزد مستقیم درموجودی
در دوره جاری کالای در جریان ساخت اول دوره
معادل آحاد تکمیل شده از لحاظ دستمزد مستقیم

 

بهای سربارکارخانه بهای سربارکارخانه درموجودی
در دوره جاری کالای در جریان ساخت اول دوره
معادل آحاد تکمیل شده از لحاظ سربارکارخانه

 

بهای انتقالی در بهای انتقالی درموجودی کالای
دوره جاری در جریان ساخت اول دوره
واحد های تکمیل واحد های در جریان ساخت
شده پایان دوره

 

بهای تمام شده بهای تمام شده بهای تمام شده بهای تمام شده
یک واحد یک واحد یک واحد یک واحد بهای
سربار کارخانه دستمزد مستقیم مواد مستقیم انتقالی

 


محاسبه ریزبهای هر واحد محصول به روش fifo
در روش fifo هنگام محاسبه معادل آحاد تکمیل شده، موجودی کالای در جریان ساخت اول از تولید دوره جاری کسر می گردد واصولاً بهای آن نباید به بهای عوامل تولید طی دوره اضافه شود (روش میانگین اضافه می شد) بنابراین بهایی که برای هر یک از عوامل بدست می آید دقیقاً بهای همین دوره است و با بهای دوره قبل مخلوط نمی شود.

بهای مواد مستقیم در دوره جاری
معادل آحاد تکمیل شده از لحاظ مواد مستقیم

 



بهای دستمزد مستقیم در دوره جاری
معادل آحاد تکمیل شده از لحاظ دستمزد مستقیم

بهای سربارکارخانه در دوره جاری
معادل آحاد تکمیل شده از لحاظ سربارکارخانه

بهای انتقالی در دوره جاری
واحد های اضافه واحد های تکمیل یافته به
شده دایره در دوره جاری

 


بنابراین می توان گفت که در روش fifo اولاً تولید، دقیق گزارش می شود ثانیاً به ریزبهای کالای در جریان ساخت اول دوره نیاز نیست ثالثاً در دسترس بودن درصد تکمیل کالای در جریان ساخت اول دوره ضروری می باشد.
قسمت پنجم:صورت تخصیص بهای عوامل به تولیدات
این قسمت، آخرین بخش از گزارش بهای تولید است و می توان گفت هدف اصلی از تهیه گزارش بهای تولید، ارائه همین قسمت می باشد و در روش های میانگین،fifo وlifo متفاوت است.
تخصیص بهای عوامل به تولیدات در روش میانگین
در این قسمت بهای ساخت هر یک از انواع محصولات (تکمیل شده، درجریان ساخت آخر و ضایعات) مشخص می گردد. بهای ساخت کالای تکمیل شده در این روش از ضرب تعداد واحد های تکمیل شده در بهای هر واحد محصول(که در قسمت 4 بدست آمده است) بدست می آید. (البته اگر ضایعات عادی درج شده در معادل آحاد تکمیل شده وجود داشته باشد، بهای ساخت آن نیز محاسبه و به بهای ساخت کالای تکمیل شده اضافه می شود).

 


واحد های تکمیل قیمت تمام شده
شده یک واحد

 

 

 


قیمت تمام شده یک واحد واحد های در جریان
هزینه انتقالی ساخت پایان دوره

 

قیمت تمام شده یک معادل آحاد تکمیل شده موجودی کالای
واحد مواد مستقیم در جریان ساخت پایان دوره از لحاظ
مواد مستقیم

 

قیمت تمام شده یک معادل آحاد تکمیل شده موجودی کالای
واحد دستمزد مستقیم در جریان ساخت پایان دوره از لحاظ
دستمزد مستقیم
قیمت تمام شده یک معادل آحاد تکمیل شده موجودی کالای
واحد سربار کارخانه در جریان ساخت پایان دوره از لحاظ
سربار کارخانه

 

تخصیص بهای عوامل به تولیدات در روش fifo
همان طوری که در روش میانگین مطرح شد دراین قسمت بهای هر یک از انواع تولیدات (تکمیل شده، در جریان ساخت آخر و ضایعات) مشخص می گردد. محاسبه ی بهای تکمیل شده در روش fifo پیچیده تر از روش میانگین است اما روش محاسبه ی بهای کالای در جریان ساخت آخر دوره و ضایعات در هر دو روش یکسان است.
بهای کالای تکمیل شده در این روش شامل سه قسمت است:
 بهای کالای در جریان ساخت اول دوره. این رقم مانده نقل از دوره قبل می باشد و در حساب کالای در جریان ساخت به عنوان مانده ی اول دوره منعکس می شود.
 بهای عوامل تولیدصرف شده جهت تکمیل کالای درجریان ساخت اول دوره،طی این دوره. شامل بهای عواملی از تولید است که در این دوره برای تکمیل شدن کالای در جریان ساخت اول دوره صرف شده است. اگر قسمت 1و2 فوق باهم جمع شود، حاصل جمع بهای ساخت آن تعداد از کالاهای تکمیل شده است که از محل در جریان ساخت اول دوره تکمیل شده اند.
 بهای کالاهایی که شروع و خاتمه آنها طی همین دوره بوده است. واضح است که بهای این کالاها از ضرب آنها در بهای ساخت هر واحد محصول طبق روش fifo بدست می آید، چون بهای آنها فقط از محل عوامل تولید دوره جاری می باشد.
حاصل جمع این 3 قسمت، بهای ساخت کالای تکمیل شده خواهد بود (البته اگر ضایعات عادی درج شده در معادل آحاد تکمیل شده وجود داشته باشد، بهای آن نیز به بهای ساخت کالای تکمیل شده اضافه می شود ).
واحدهای تکمیل شده و انتقال نیافته :
درعمل کلیه واحدهایی که در یک دایره تکمیل می گردند، ممکن است در پایان دوره حسابداری به دایره بعد منتقل نشوند. واحدهای تکمیل شده و انتقال نیافته جزو موجودی کالای در جریان ساخت پایان دوره محسوب می شود .
افزایش واحد های انتقال یافته از دایره ی قبل :
دراکثر صنایع، کلیه مواد خام مورد نیاز جهت تولید، در اولین دایره تولیدی مصرف می گردد ولی این امکان وجود دارد که درصورت نیاز، مواد خام اضافی (کمکی) در سایر دوایر تولیدی نیز مصرف شود. مصرف این گونه مواد در دوایر تولیدی (غیراز دوایره اول) ضمن افزایش هزینه های در جریان ساخت و درنتیجه افزایش بهای تمام شده یک واحد محصول، ممکن است به یکی ازدو حالت زیر منجر شود:
1- عدم افزایش در تولید ؛ دراین حالت، مواد اضافه شده فقط باعث افزایش بهای تمام شده یک واحد کالای ساخته می گردد و اینگونه مواد، بدون اینکه در تعداد تولید تأثیری داشته باشد، جزئی از کالای ساخته شده را تشکیل می دهد. برای مثال در کارخانجات نساجی مواد اضافه شده در آخرین دایره تولیدی معمولاً مایع آهار است.
2- افزایش در تعداد تولید ؛ دراین حالت مواد اضافه شده باعث افزایش تعداد تولید و همچنین باعث تغییر بهای تمام شده یک واحد کالای ساخته شده می گردد. برای مثال طی عملیات تولیدی مختلف برای ساخت یک محصول شیمیایی، اغلب به مخلوط شیمیایی آب اضافه می شود. اضافه کردن آب موجب افزایش میزان تولید شده ودر نتیجه هزینه های موجود روی تعداد محصولات بیشتری سرشکن می شود و بدین ترتیب تغییراتی در بهای تمام شده یک واحد کالای ساخته شده بوجود می آید.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله طراحی سیستم هزینه یابی مرحله ای

دانلود مقاله پیاده سازی سیستم هزینه گذاری بر مبنای فعالیت(ABC) در شرکتهای کوچک

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله پیاده سازی سیستم هزینه گذاری بر مبنای فعالیت(ABC) در شرکتهای کوچک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده:
این مقاله روشی را توضیح می دهد که به شرکتها اجازه می دهد به راحتی سیستم قیمت گذاری سنتی را به یک سیستم قیمت گذاری بر مبنای فعالیت (ABC) تغییر دهند. این روش مخصوصا برای شرکتهای کوچک (دارای کمتر از 100 کارمند ) قابل استفاده است زیرا پیاده سازی استاندارد روش ABC بسیار گران و پیچیده می باشد. این روش از 8 گام آسان برای دنباله روی تشکیل شده است و شرکت را به سمت مدل هزینه گذاری بر مبنای فعالیت 2 مرحله ای Cooper هدایت می کند. در ابتدا، تصمیم گیرندگان اطلاعات هزینه را مشخص می کنند. این اطلاعات می تواند از طریق یک حدس،یک ارزیابی سیستماتیک و یا جمع آوری اطلاعات واقعی بدست آید. روش مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات بستگی به میزان دقت مورد نظر و پولی که برای این امر مقرر شده بستگی دارد. سپس، مخارج بالاسری مانند مدیریت، اجاره، تاسیسات و حمل و نقل با اطلاعات هزینه با استفاده از ماتریسهایی که اخیراً توسعه یافته، مطابقت داده می شود. با استفاده از این ماتریسها، محاسبات مرتبط با هزینه آسان شده و هزینه های بالاسری بدون مشکلی در مرحله آخر به موارد هزینه اضافه می شود. سادگی استفاده از روش پیشنهادی با استفاده از اطلاعات واقعی مربوط به یک شرکت صنعتی کوچک در پنسیلوانیای غربی نشان داده شده است.
کلمات کلیدی:activity-based costing, small industries, Analytic Hierarchical Process
مقدمه :
شرکتهای صنعتی به رقابتی روزافزون در توجه به بازارهای جهانی روی آورده اند. شرکتها باید به سرعت نسبت به بازار واکنش نشان داده و محصولات با کیفیت بالا و قیمت ارزان تولید کنند تا در این شرایط جدید موفق باشند. برای اتخاذ تصمیمات مناسب، مدیریت ارشد باید اطلاعات هزینه واقعی و به روز در اختیار داشته باشند. در سیستمهای سنتی هزینه گذاری که از یک روش تخصیص بالاسری بر پایه حجم استفاده می کردند، رابطه در یک محیط صنعتی در نظر گرفته نمی شد. بطوریکه افزایش شدیدی در بالاسری و متعاقب آن، کاهش در نیروی کار مستقیم دیده می شد. این سیستمهای هزینه گذاری مستقیم تمایل به تحریف هزینه های محصول و هدایت به سمت اتخاذ تصمیمات طبق استراتژی فقر داشتند. یکی از روشهای هزینه گذاری جدید که به منظور رفع عیوب و کاستی هاب سیستمهای سنتی طراحی شده است، هزینه گذاری بر مبنای فعالیت (ABC) است. پیشگامان ABC، رابین کوپر، رابرت کاپلن و توماس جانسن می باشند و دستورالعمل هزینه گذاری به منظور وارد کردن هزینه های بالاسری در موارد هزینه (مانند محصولات، فرایندها، خدمات و مشتریها) به طور مستقیم استفاده می شود. ABC می تواند اساساً چگونگی تعیین کردن خط تولید، قیمت محصولات، تعریف محل تامین مواد و ارزیابی تکنولوژی جدید توسط مدیران را تغییر دهد. همچنین، این مقاله تعدادی از کاربردهای ABC در شرکتهای صنعتی بزرگ را گزارش می دهد که در آن، حسابداری ABC با محدودیتهایی مواجه است که توسط شرکتهای کوچک ایجاد شده است. در مثال بالا، چند فاکتوری که مانع از به کار بردن سیستم ABC در شرکتهای صنعتی کوچک می شود، نشان داده شده است (به طور عادی به فقر منابع منتسب است). این موارد شامل نقص اطلاعات، محدودیت منابع تکنیکی و مالی و کامپیوتری کردن ناقص می باشد.
هزینه گذاری Activity-Based:
Cooper، دو مرحله موجود در مدل ABC را شرح داده است. در مرحله اول هزینه ها بصورت استخر هزینه، درون یک مرکز فعالیت و بر پایه یک انتقال هزینه در نظر گرفته می شوند. در یک روش هزینه گذاری سنتی، گام مشابهی برای این مرحله وجود ندارد. در مرحله دوم هزینه ها از استخر هزینه بر اساس مصارف فعالیتی که محصول دارد، به محصول اختصاص داده می شود. این مرحله شبیه روش سنتی است با این تفاوت که روش سنتی منحصرا از حجم مشخصات مرتبط با محصول استفاده می کند بدون در نظر گرفتن حجم غیر مرتبط با مشخصات.در مدل ABC، هزینه سربار به صورت دسته هایی مانند مدیریت، اجاره، فواصل حمل و نقل و بیمه تعریف می شود. این اطلاعات هزینه می توانند به سادگی از طریق حسابداری به دست آیند. مرحله بعد، تعیین فعالیتهای اصلی است که ردیابی اطلاعات هزینه را ساده می نماید. این کار را می توان با گروه بندی کارها در فعالیتها (یا استخرهای هزینه) وگروه بندی فعالیتها در مراکز فعالیت با استفاده از روشABC انجام داد. مثالهایی از فعالیتها برای شرکتهای کوچک عبارتند از: دریافت استعلام مشتری، قیمت دهی به مشتری، نظارت بر تولید و ارسال محصولات. هزینه ها از طریق انتقالات مرحله اول هزینه به فعالیتهایی که قبلا تعریف شده اختصاص می یابد. در مرحله دوم، انتقالات ABC به منظور تقسیم سربار به تک تک محصولات تعریف می شوند. در جدول 1 رابطه مرتبه ای بین دسته بندی های هزینه، فعالیتها و محصولات نمایش داده شده است.
تعریف فعالیتها یا استخرهای هزینه:
به منظور بکارگیری ABC، یک فرایند داد و ستد کامل باید به مجموعه ای از فعالیتها تقسیم شود. یک دیاگرام از فرایند ابزار معمول مورد استفاده برای مشخص کردن و تعریف این فعالیتهای اصلی می باشد. هر مربع بیان کننده فعالیتها بوده و هر پیکان مشخص کننده جریان سیستم می باشد. به بیان دیگر، فعالیتهای منتهی به جریان محصول و فعالیتهای منتهی به جریان مشتری باید جدا شوند تا دو گروه فعالیت همگن مجزا را برقرار سازند. مثالهایی از فعالیتهای شرکتهای صنعتی عبارتند از پیش بینی قیمت، سرپرستی تولید و بررسی مواد اولیه.
مرحله اول، فعالیتها و جریانهای هزینه : وقتی فعالیتهای اساسی تعریف شدند، هزینه کلی هر فعالیت را می توان محاسبه نمود. ابتدا، دسته هزینه های مرتبط با هر فعالیت تعریف و مشخص می شوند. به عنوان مثال، هزینه فعالیت برای " پیش بینی قیمت "شامل هزینه های دسته های مختلف هزینه مانند حقوق، اجاره، تاسیسات و تدارکات دفتر می شود.
مرحله دوم، جریانهای هزینه: در مرحله دوم، فعالیتها با استفاده از جریانهای هزینه مرحله دوم به محصولات مرتبط می شوند. مانند جریانهای هزینه مرحله اول، برای فعالیتهای مرحله دوم نیز ممکن است اطلاعات مورد نیاز به سهولت در دسترس نباشند تا تناسب استخرهای هزینه را با محصولات نشان دهند. به عنوان مثال، فاصله حمل و نقل (مثلا بر حسب مایل) به سختی می تواند به یک محصول منفرد مرتبط شود. در غیاب این اطلاعات، تخمین مقدار هزینه فعالیت برای هر محصول ضروری می باشد.
روش جمع آوری اطلاعات:به منظور رسیدن به هزینه های محصول نهایی، جمع آوری اطلاعات ضروری می باشد. بخش مهم اطلاعات مورد نیاز، نسبتهای مورد نیاز برای هر مرحله از سیستمABC می باشد. هر فعالیت، قسمتی از یک دسته هزینه را مصرف می کند.به طور مشابه، هر محصول قسمتی از هر فعالیت را به مصرف می رساند راههای زیادی برای بدست آوردن این نسبتها وجود دارد و روش انتخاب شده به دقت مطلوب بستگی دارد.3سطح از دقت داده هارا می توان برای تخمین این تناسبها مورد استفاده قرار داد:حدس تحصیلی،برآورد سیستماتیک وجمع آوری داده های واقعی.
الف - حدس تحصیلی: در مواردی که نتوان اطلاعات واقعی را بدست آورد و یا صرف هزینه مالی برای جمع آوری اطلاعات قانع کننده نباشد، میتوان برای بدست آوردن نسبتها از یک حدس تحصیلی استفاده نمود. این تخمینها باید مشترکا توسط مدیریت، موسسات مالی و کارمندان عملیاتی مرتبط با مرکز هزینه بدست آید.
ب- برآورد سیستماتیک: راه علمی تر برای بدست آوردن نسبتهای هزینه، استفاده از یک تکنیک سیستماتیک مانند فرایند آنالیز مرتبه ای ( AHP) است. به عنوان مثال، از AHP می توان وقتی که تقسیم هزینه بنزین بین 3 استخر هزینه به نامهای فروش، تحویل و نگهداری مد نظر باشد، استفاده نمودAHP می تواند درصد هزینه را با استفاده از این اطلاعات بدست آورده و آنرا به نسبت استخر هزینه اختصاص دهد.
ج - جمع آوری داده های واقعی: دقیق ترین و برترین روش هزینه برای محاسبه نسبتها جمع آوری داده های واقعی می باشد. در بیشتر موارد، یک روش جمع آوری اطلاعات باید ایجاد و تعریف شده باشد وهمچنین ممکن است نیاز به خرید ابزار و تجهیزات جمع آوری داده ها داشته باشیم. علاوه بر اینها، جمع آوری داده ها زمان بر بوده و نیاز به استفاده از آمارگیران متخصص می باشد. همواره نتایج بدست آمده بایدبا استفاده از روشهای آماری آنالیز شود.
دستورالعمل پیشنهادی برای ردیابی هزینه های بالاسری در هزینه ها: دستورالعمل پیشنهادی، به چند گام تقسیم می شود. گام اول تا پنجم از فرایند جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای مرحله اول،روشABC را پشتیبانی می کند،در حالیکه گام های ششم تا هشتم مربوط به مرحله دوم می باشند. دستورالعمل پیشنهادی برای اجرا نیاز به منابع خیلی کمی دارد(منابع مالی و کاری). اولاً، تجربیات بیان می کند که یک سیستم بنیادی ABCرا می توان درطی چندهفته دریک شرکت کوچک اجرا نمود.ثانیا، صاحبان یامدیران یک شرکت کوچک می توانندتمام گامهای روش پیشنهادی رادر زمان کوتاه وبا نرم افزارهای صفحه گسترده متداول(مانندMS Excel) انجام دهند تابه جای اطلاعات واقعی ازتخمینهایی استفاده کنند.
گام1:بدست آوردن دست های هزینه.گام اولیه مشخص کردن دست هزینه هایی است که شامل صورتحسابهای ورودی به شرکت می شود.
گام 2: تعریف فعالیتهای اصلی. گام دوم را می توان بطور موازی با گام اول انجام داد.
گام 3: ارتباط دادن هزینه ها به فعالیتها با ساختن ماتریسEAD. در این گام، فعالیتهایی که به هر هزینه ای مربوط می شوند، تعریف شده و ماتریس وابستگی فعالیت- هزینه ایجاد می شود. دسته های هزینه ستونهای ماتریسEAD را نشان می دهند در حالیکه فعالیتهای تعریف شده در گام دوم، نمایشگر سطرهای ماتریس هستند. اگر فعالیت i در دسته هزینه j سهمی داشته باشد، یک علامت در سلول(j،i) زده می شود.
گام 4: جاگذاری نسبتها در مکان علامتها در ماتریس EAD. هر سلول که حاوی یک علامت است با یک نسبت پر می شود که این نسبت با استفاده از یک از دستورالعمل های جمع آوری اطلاعات که در بخش قبل توضیح داده شد، تخمین زده شده اند. مجموع نسبتهای هر ستون ماتریس EAD باید 1 شود.
گام 5: بدست آوردن مقدار ارزشی فعالیتها برحسب دلار. که:
TCA(i)= هزینه کل فعالیت i M= تعداد دسته های هزینه
(j)هزینه= ارزش دلاری دسته هزینه j EAD(I,j)= مقدار درج شده در سلول (j،i) ماتریس وابستگی فعالیت-هزینه
گام 6: ارتباط دادن فعالیتها به محصولات با ایجاد ماتریسAPD. در این گام، فعالیتهایی که صرف هر محصول می شود، تعریف می شوند و ماتریس وابستگی فعالیت-محصول(APD)ایجاد می شود. فعالیتها ستونهای ماتریسAPD را نشان می دهند در حالیکه محصولات نمایشگر سطرهای ماتریس هستند. اگر محصول i در فعالیت j سهمی داشته باشد، یک علامت در سلول (j،i) زده می شود.
گام 7. جاگذاری نسبتها در مکان علامتها در ماتریسAPD. هر سلول که حاوی یک علامت است با یک نسبت پر می شود که این نسبت با استفاده از یک از دستورالعمل های جمع آوری اطلاعات که در بخش قبل توضیح داده شد، تخمین زده شده اند. مجموع نسبتهای هر ستون ماتریس APD باید 1 شود.
گام 8: : بدست آوردن مقدار ارزشی محصولات بر حسب دلار. که:
OCP(i)= هزینه بالاسری محصول i N= تعداد فعالیتها
TCA(j) = ارزش دلاری فعالیت j APD (I,j)= مقدار درج شده در سلول (j،i) ماتریس وابستگی فعالیت-محصول
مثال کاربردی: میانگین هزینه های واقعی فهرست شده از چند شرکت صنعتی کوچک استفاده می شود تا بیانگر هزینه های یک نمونه سرمایه گذاری تجاری کوچک باشد. همچنین، این شیوه باعث حفظ هویت شرکتها می شود. Tool&Die Inc.، یک شرکت کوچک در در پنسیلوانیای غربی می باشد که سه محصول عمده تولید می کند و تامین کننده چندین مشتری می باشد. به دلیل استفاده از ماشینهای CNC در تولید محصولات، کار مداوم مهندسی از حساسیت بالایی برخوردار می باشد. مشتریان عمده جوابگوی بیش از 80 درصد از کل معاملات می باشنددر دو سال اخیر، شرکت برای اولین بار در تاریخ خود ضرر را تجربه کرد. مدیریت معتقد است که هزینه گذاری با درک شهودی و یا با استفاده از متدهای سنتی دیگر کاربردی و پاسخگو نمی باشد. از این رو، آنها تصمیم به تعریف یک سیستم ABC در شرکت گرفتند. به دلیل آنکه اطلاعات مورد نیاز برای سیستم ABC هنوز وجود ندارد و هزینه جمع آوری اطلاعات در این زمان مانع از این کار می شود، مدیریت تصمیم گرفت که ازترکیبی از حدس تحصیلی، ارزیابی سیستماتیک و داده های واقعی استفاده نماید.
گام اول تعیین دسته های هزینه شامل صورتحسابهای ورودی Tool&Die Inc. و انتخاب جریانهای هزینه می باشد. جدول 2، نتایج این تفکیک را نمایش می دهد.
گام دوم،Tool&Die Inc.فعالیتهای اصلی وجریانهای هزینه مربوط به مرحله دوم خودرا تعریف نمود.این موارددرجدول3نشان داده شده است. جدول 4 بیانگر یک دیاگرام درختی دسته هزینه ها، فعالیتها و محصولات می باشد.

 

 

 


گام سوم، مشخص می شود که کدام فعالیت به کدام دسته هزینه مرتبط می باشد.به منظور توضیح سیستماتیک سهم فعالیتها در دسته هزینه ها، ماتریسEAD مورد استفاده قرار گرفت. ماتریسEAD برایTool&Die Inc. در جدول5 نشان داده شده است. وجودیک علامت√در مکان j،i بیانگر این است که فعالیتi تولید هزینه مرتبط بادسته هزینهj می نماید
گام چهارم، هزینه کلی مرتبط با هر دسته هزینه بین فعالیتها به نسبت سهم آنها تقسیم می شود. به عنوان مثال، دسته هزینه "آگهی" به دو فعالیت مربوط می باشد (تماس با مشتری و مدیریت کلی) و نسبت سهم آنها 0.64 و 0.36 است که در جدول 6 به جای علامت √ در ماتریس EAD جدول 5 قرار داده شده است. باید توجه داشت که جمع مقادیر نسبت در هر ستون برابر با یک خواهد بود که بیانگر این مطلب است که تمام دسته هزینه مورد نظر بین فعالیتهای مربوط به آن قسمت شده است. یادداشتها نشان می دهد که این فعالیتها به ترتیب، 40000 مایل و 60000 مایل مسافت را صرف کرده اند. در نتیجه، نسبت ها برای این دسته هزینه "حمل و نقل"، 0.4 و 0.6 خواهد بود.
از سوی دیگر، Tool&Die Inc. اطلاعات مربوط به فاصله را برای مسافرتهای کاری نگه نمی دارد (فاصله جریان هزینه مرحله اول برای دسته هزینه "مسافرت کاری" است). فعالیتهایی که باعث مسافرت کاری می شدند، "تماس با مشتری"، "کار مهندسی" و "مدیریت کل" بود. در نتیجه، این نسبتها با استفاده از AHP تخمین زده شد. کارمندان Tool&Die Inc. که با این سه فعالیت درگیر بودند، مورد سوال قرار گرفتند تا نسبت فاصله (جریان هزینه) مورد استفاده بوسیله هر فعالیت تخمین زده شود. به عنوان نمونه، سه سوال زیر پرسیده شد:
• مسافت کلی طی شده به دلیل تماس با مشتری در مقایسه با کار مهندسی چگونه بود؟
• مسافت کلی طی شده به دلیل تماس با مشتری در مقایسه با مدیریت کل چگونه بود؟
• مسافت کلی طی شده به دلیل کار مهندسی در مقایسه با مدیریت کل چگونه بود؟
جوابهای داده شده به این سوالات به عددهایی که درجدول6آمده است وسپس دربسته نرم افزاری Expert Choice وارد شد تا نسبتها تخمین زده شود.
گام پنجم، تمام سلولهای j،i ماتریس EAD با نتایج و مقادیر دلاری بدست آمده با ضرب کردن هزینه دسته هزینه j در نسبت j،i جاگزین می شود. ماتریس جدید مقادیر دلاری مصرف شده هر فعالیت را نشان می دهد. هزینه کلی هر فعالیت با جمع کردن همه سطرها بدست می آید. جدول 7 ماتریس جدید EAD برای Tool&Die Inc.را بانتایج دلاری مصرف هزینه هرفعالیت نشان می دهد.
گام ششم، بعد از اینکه هزینه کل هر فعالیت تعیین شد، هزینه فعالیتها به هر محصول مرتبط می شود. روش این کار، شبیه مربوط کردن هزینه در مرحله اول است. به هر حال، جریانهای هزینه مرحله دوم به Tool&Die Inc. اجازه می دهد که سهم هر محصول در فعالیتهارا مشخص کرده و یا حدس بزند. در این مرحله، از ماتریس APD استفاده می شود. ماتریس APD برایTool&Die Inc. در جدول 8 نشان داده شده است.
در گام هفتم، علامتها با نسبتهای مربوطه جایگزین می شوند. مانند قبل، نسبتها با استفاده از روشهای حدس تحصیلی، برآورد سیستماتیک (AHP) و داده های واقعی بدست می آیند. سوالات زیر برای بدست آوردن اطلاعات مورد نیاز AHP پرسیده می شود:
• تعداد کل درخواست خریدهای مواد اولیه مربوط به محصول 1 در مقایسه با محصول 2 چقدر است؟
• تعداد کل درخواست خریدهای مواد اولیه مربوط به محصول 1 در مقایسه با محصول 3 چقدر است؟
• تعداد کل درخواست خریدهای مواد اولیه مربوط به محصول 2 در مقایسه با محصول 3 چقدر است؟
سپس نسبتها همانطور که در جدول 10 نشان داده می شود، در ماتریس APD جایگذاری می شود. در گام هشتم، هزینه های بالاسری برای هر محصول محاسبه می شود. نتایج ماتریس APD در جدول 10 قابل مشاهده است. در این جدول، هزینه های کلی بالاسری برای هر محصول و منشا آنها داده شده است.

 

جدول 11. ماتریس (APD) وابستگی فعالیت-محصول (10000$)

 

 

 

 

 

نتیجه گیری:
بکارگیری یک سیستم جدید هزینه با زمان و پول درگیر است. یک سیستم هزینه بر پایه ABC، نیاز به تغییرات سازمانی، پذیرش کارمندان، سرمایه گذاری نرم افزاری،تجهیزات و ابزار جمع آوری اطلاعات و غیره دارد. هر چند ABC در شرکتهای بزرگ زیادی با موفقیت مورد استفاده قرار گرفته است، ضمانتی بر دریافت بازخورد از آن در دوره کوتاهی از زمان وجود ندارد. با استفاده از روش پیشنهادی برای بکارگیری یک سیستمABC،ریسک تغییر ازیک سیستم هزینه گذاری سنتی به یک سیستم گستردهABC به مقدار زیادی کاهش می یابد.روش پیشنهادی برای شرکتهای کوچکتر مناسب تر می باشد زیرا یک انتقال آهسته از سیستم هزینه گذاری سنتی به ABC را انجام می دهد و از این رو نیازی به سرمایه گذاری زیاد بر روی سیستم های پیشرفته جمع آوری اطلاعات ندارد ودر ضمن، نیازی به بازسازی های سازمانی جدی ندارد.در نتیجه، روش پیشنهادی را می توان به عنوان یک مرحله میانی برای بکارگیری تدریجی سیستم کاملABC مورد استفاده قرار داد که در آن داده های تخمین زده شده با داده های واقعی جایگزین می شوند. به علاوه، ماتریسهای EAD و APDبه درک این مطلب که هزینه های بالاسری چگونه ایجاد می شوند، کمک می کنند. از این ماتریسها همچنین می توان به منظور تشخیص و اصلاح فرصتها استفاده نمود. با بکارگیری گامهای هشتگانه پیشنهادی در فرایند ABC، این شرکتها توانستند مشتریان و محصولاتی را که بیشتر سود ده بودند شناسایی نمایند و بر روی گسترش سیستم ABC بصورت کامل در طی زمان متمرکز شدند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 5   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیاده سازی سیستم هزینه گذاری بر مبنای فعالیت(ABC) در شرکتهای کوچک

دانلود مقاله هزینه سیاسی و محافظه کاری سیاسی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله هزینه سیاسی و محافظه کاری سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

هزینه سیاسی و محافظه کاری سیاسی

 

 

 

1-1 ) تشریح و بیان مساله :
تحقیقات متعددی رابطه بین هزینه های سیاسی شرکتها و انتخاب روشهای حسابداری را بررسی کرده اند. فرض اساسی تمامی تحقیقات فوق، این نکته بوده است که ازاعداد حسابداری درفرآیندهای سیاسی استفاده می شود.درمورد حضور فرآیندهای سیاسی درمحیط حسابداری و اثری که این گونه عوامل بر نحوه عمل حسابداری شرکتها می گذارند دلایلی آورده شده است.ادبیات موجود بیان می کند که قانونگذاران (مثلا تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری) برای مقررات واستانداردهایی که بحران ناشی ازآن به روشنی قابل مشاهده است بیشترمورد سرزنش قرارمی گیرند.درحسابداری مطلب فوق به این صورت تعریف می شود:اگرتدوین کنندگان استاندارد، استانداری را وضع نمایند که موجب ارائه سود بیشتر توسط شرکتها شود و سرمایه گذاران براساس این اطلاعات، تصمیم گیری کرده وضرر کنند، اثراین زیان به راحتی قابل مشاهده است وتدوین کنندگان استاندارد مورد سرزنش قرار خواهند گرفت.اما اگرتدوین کنندگان استاندارد استانداردی وضع نمایند که موجب ارائه سود کمترشود بااین که ازلحاظ اقتصادی هردوی این موارد زیان اقتصادی یکسانی به همراه دارد امادرحالت دوم چون زیان اقتصادی قابل مشاهده نیست بنابراین تدوین کنندگان مورد ملامت قرارنمی گیرند.بنابراین تدوین استانداردهایی که موجب ارائه سود کمتر نسبت به استانداردهای دیگرمی شود هزینه کمتری رابرای آنها به همراه دارد..مطلب فوق درادبیات حسابداری" تابع زیان عدم تقارن(asymmetry loss function)" نامیده می شود. قاعده دوم وجود انگیزه برای ارائه سود کمتر "اثر بحران های بالقوه" نامیده می شود.این قاعده بیان می کند که بحران های اقتصادی براساس اعداد حسابداری سنجیده می شوند که تورم بالا مثالی ازاین مورد است. دولت ممکن است نرخ ها وتعرفه هایی برای کالاهای مختلف دربازاردرنظر بگیرد وسقفی برای آن مشخص کند ازآنجایی که تشخیص وپی گیری این که کدامیک ازشرکتها قانون مربوطه رابرای جلوگیری ازتورم رعایت کرده اند هزینه برخواهد بود دولت سود شرکتها را به عنوان معیاری مبنی بررعایت قاعده فوق ویا عدم رعایت آن درنظر می گیرد وفرض این است که شرکتهایی که سود پایین تری دارند قانون فوق رارعایت کرده اند.حتی ممکن است سود بالا به عنوان معیاری ازداشتن بازدهی غیرعادی تعبیرشود.دراین صورت قانونگذاران احتمالا اقداماتی علیه این شرکتها انجام دهند (بازدهی غیرعادی ممکن است انحصارتلقی شود). قاعده سوم"نرخ گذاری کالاها وخدمات"می باشد. واتس و زیمرمن(1986) بیان می کند که درتعیین وقیمت گذاری کالاها وخدمات قانونگذاران از فرمولی شبیه به فرمول زیر استفاده می کنند "مبنای دارایی ها*نرخ بازده مجاز+مالیات ها +استهلاک+هزینه های عملیاتی=درآمدها.درفرمول فوق مشخص است که اگرهزینه های بالاتری درنظر گرفته شوند به همان ترتیب باید نرخ بازده مجازبیشتری برای پوشش هزینه های فوق لحاظ شود.بنابراین انگیزه مدیران برای استفاده از رویه های افزاینده هزینه ها بیشتر خواهد بود. قاعده چهارم وآخر مالیات می باشد.براساس تحقیقی که زیمرمن(1983)انجام داد به این نتیجه رسید که شرکتهای بزرگتر مالیات بیشتری پرداخت می کنند(نرخ موثر مالیاتی بیشتری دارند).قواعد فوق همگی بیانگر این نکته می باشند که شرکتها انگیزه هایی برای ارائه سود محافظه کارانه تردارند.
اما نکته مورد توجه در تحقیق حاضر این است که آیا فرآیندهای سیاسی که فوقاً به آن اشاره شد موجب اعمال محافظه کاری بیشتر در نحوه عمل حسابداری شرکتها می شود یا خیر. دو ایده پشت این قضیه وجود دارد؛ نکته اول این است که شرکتها با انتخاب از میان روش های حسابداری از طریق تخصیص، سود دوره جاری را به دوره های آتی متقل می کنند. در تحقیقات مختلف در بحث انتخاب روش های موارد زیر مورد بررسی قرار گرفته اند. انتخاب از میان روشهای استهلاک، ارزیابی موجودی کالا، بستانکاری مالیاتی، هزینه های بازنشستگی مربوط به خدمات گذشته، سرمایه ای کردن یا نکردن بهره،و مخارج تحقیق و توسعه. البته جدای ازبحث انتخاب روش ها، موضع شرکتها در برابر تدوین استانداردهای خاص که به کارگیری آن منجر به کاهش یا افزایش سود شرکتها می شود مورد بررسی قرار گرفته است. در ایران به دلیل حاکمیت قوانین مالیاتی بر روش های انتخابی به منظور محاسبه استهلاک، عدم پذیرش روش لایفو به عنوان یکی از روشهای ارزیابی موجودی کالا، عدم موضوعیت بستانکاری مالیاتی و انقضای هزینه های بازنشستگی مربوط به گذشته، در نظر گرفتن مخارج تحقیق و توسعه به عنوان هزینه دوره، و حضور ضوابط خاص برای سرمایه ای کردن بهره، بررسی رابطه بین هزینه های سیاسی شرکتها و واکنش شرکتها به این هزینه ها از طریق بررسی رفتار آنها در مورد انتخاب روش حسابداری امکان پذیر نمی باشد. به همین ترتیب، و به دلیل عدم نظر خواهی از شرکتها برای تدوین استانداردها، بحث بررسی موضع شرکتها در برابر استانداردها به منظور بررسی رابطه بین هزینه های سیاسی و واکنش آنها به این هزینه ها نیز موضوعیت ندارد. بنابراین در ایران برای انجام تحقیق در مورد هزینه ها سیاسی و تاثیری که بر حسابداری شرکتها می گذارند، تنها گزینه موجود، بررسی درجه محافظه کاری آنها می باشد. واتس در مقاله ای، از قراردادهایی که شرکت به طور مشهود و نامشهود در آن شرکت دارد به عنوان یکی از توجیهات حضور محافظه کاری در حسابداری شرکتها یاد می کند. واتس بیان می کند که شرکت به گونه ای نا مشهود با گروههایی در جامعه قرارداد دارد. این گروهها به دلیل حضور هزینه های اطلاعات، سازمان و عدم تجانس منافع به نمایندگی از طرف مردم تشکیل می شوند. آنها وظیفه دارند که نحوه عمل شرکتها را مورد موشکافی قرار داده و از طریق تحمیل هزینه های که در ادبیات حسابداری به عنوان هزینه های سیاسی یاد می شوند اجازه انحصار و کسب سودهای زیاد را از آنها بگیرند. تئوری مشروعیت نیز این قضیه را از جنبه دیگر، بیان می کند. شرکتهایی که چهره مشروع خود را در جامعه از دست می دهند (دجار بحران مشروعیت می شوند) هزینه های بیشتری تحمل می کنند. این هزینه ها خود را در قالب تعرفه های بالا بر مواد مصرفی، افزایش حقوق کارکنان، اخذ مالیات بیشتر و ... نشان می دهد . بنابراین آنها تمایل دارند به نحوی از موشکافی گروهها فرار کنند. واتس بیان می کند که شرکتها از طریق اعمال محافظه کاری بیشتر در حسابداری خود این کار را انجام می دهند.
در مورد هزینه های سیاسی در تحقیقات مختلف معیارهای گوناگونی ارائه شده است. واتس و زیمرمن در کتاب تئوری اثباتی حسابداری اندازه شرکت را به عنوان معیاری که تعیین کننده هزینه های سیاسی شرکت است معرفی می کنند. زیمرمن در تحقیق که در سال 1981 انجام داد به این نتیجه رسید که شرکتهای بزرگ (از لحاظ اندازه) نرخ موثر مالیاتی بیشتری متحمل می شوند. در این تحقیق مالیات به عنوان تنها هزینه سیاسی در نظر گرفته شده است. بنابراین اندازه شرکت معیاری است که میزان هزینه های سیاسی را نمایندگی می کند. در تحقیق دیگر هاگرمن و زیمسکی رابطه 4 عامل را به عنوان معیار هزینه های سیاسی با روش انتخابی شرکت بررسی می کند. این 4 عامل عبارتند از: اندازه شرکت، درجه تمرکز در صنعتی که شرکت در آن فعالیت می کند، ریسک شرکت، شدت سرمایه گذاری شرکت. طبق هاگرمن و زیمسکی (1981) افراد و گروههای مختلف قانونگذار عموماً برای تشخیص انحصار گرمی و اقدامات غیر قانونی از معیاری به عنوان درجه تمرکز در صنعت استفاده می کنند. اگر درجه تمرکز (فروش 8 شرکت برتر صنعت به کل فروش صنعت) بالا باشد، می توند نشانه ای از انحصار در صنعت و تحمیل هزینه های سیاسی بیشتر باشد. بنابراین احتمال اینکه شرکتها در این صنایع محافظه کارانه تر رفتار نمایند بیشتر است. از آن جایی که هزینه اطلاعات بالاست، رای دهندگان، سیاستمداران، و دیوانسالاران (بوروکرات ها) سود گزارش شده را از لحاظ هزینه فرصت سرمایه تعدیل نمی کنند. بنابراین شرکتهایی که شدت سرمایه گذاری بیشتری دارند بیشتر در معرض تحمل هزینه های سیاسی هستند و انگیزه آنها برای اعمال محافظه کاری بیشتر است (واتس و زیمرمن،1986). هاگرمن و زیسمکی همچنین بیان می کنند شرکتهایی که ریسک بالاتری دارند به 2 دلیل انگیزه محافظه کاری بیشتری دارند؛ 1- شرکتهای باریسک بالا عموماً تغییرات سود قابل توجهی دارند و از این رو احتمال اینکه «سودهای زیاد» نشان دهند بیشتر است. 2- به خاطر وجود هزینه های اطلاعات، رای دهندگان سیاست مداران، و بوروکرات ها سود گزارش شده را از لحاظ ریسک تعدیل نمی کنند. بنابراین شرکتهایی که ریسک بالاتری دارند احتمال دارد هزینه های سیاسی بیشتری تحمل نمایند که درنتیجه تمایل آنان برای محافظه کاری بیشتر است. وونگ (1988) نرخ موثر مالیات را به عنوان یکی دیگر از معیارهای بیان کننده هزینه های سیاسی معرفی کرد.مالکیت دولتی معیاری دیگر برای هزینه های سیاسی می باشد.شرکتهایی که بخش بیشتری از سهامشان در اختیار دولت می باشد به دلیل دخالت دولت به عنوان نماینده مردم، برای جلوگیری از انحصار، نسبت به سایر شرکتها متحمل هزینه های سیاسی بیشتری می شوند.
در تحقیق حاضر قصد داریم رابطه 7متغیر (اندازه،درجه تمرکز،ریسک سیستماتیک،شدت سرمایه گذاری،نرخ موثر مالیاتی،مالکیت متمرکز و مالکیت دولتی) را با درجه محافظه کاری شرکت بررسی نماییم. در مورد این که آیا 7 عامل فوق معیار معتبری برای بیان هزینه های سیاسی شرکت است در ایران تحقیقات چندانی صورت نگرفته است. از میان عوامل فوق تنها اندازه به عنوان معیاری برای هزینه های سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین قبل از بررسی رابطه عوامل فوق با محافظه کاری در حسابداری، ابتدا وبه عنوان بخش اول تحقیق ما رابطه بین اندازه شرکت، مالکیت دولتی، و شدت سرمایه گذاری را با هزینه های سیاسی(نرخ موثر مالیاتی)، بررسی خواهیم کرد. برای انجام بررسی فوق از مدل رگرسیون و برای افزایش روایی نتایج به پیروی از روش تحقیق استفاده شده توسط زیمرمن (1983)، میانگین نرخ موثر مالیات 50 شرکت برتر از لحاظ اندازه را با میانگین نرخ موثر مالیات بقیه شرکتها مقایسه و معنی داری تفاوت بین آنها از طریق آزمون t-student بررسی می کنیم.
برای انجام بخش دوم و اصلی تحقیق (سوال تحقیق) از مدل استفاده شده توسط هاگرمن و زیمسکی (1981) اقتباس می کنیم: آنها برای بررسی رابطه بین 4 متغیر اندازه، ریسک، شدت سرمایه گذاری، و نسبت تمرکز صنعت با روش انتخاب شده توسط شرکت از مدل زیر استفاده کردند:
STRATEGYi = C0 + C1PLANi + C2RATIOi + C3BETAi + C4SIZOi + C5INTENSITYi + C6DEBTi
از آن جایی که در ایران اطلاعات مربوط به پاداش مدیران افشا نمی شود و نیز این نکته که به طور منطقی در تمام شرکتها مدیران چه به دلیل شهرت و چه به دلیل انگیزه های مادی تمایل به نشان دادن سود بالاتر و بیشتر دارند. بنابراین ما فرض کرده ایم که هر گونه انحرافی در نتایج، قابل انتساب به این متغیر نیست . طبق ادبیات موجود، شرکتهای با نسبت اهرم مالی بالا تمایل بیشتری برای ارائه سود بالاتر دارند (فرضیه بدهی) به عنوان یک متغیر کنترل در تحقیق حاضر از آن استفاده می کنیم.مطابق با ادبیات موجود تحقیق متغیر رشد نیز به عنوان یک متغیر کنترل به مدل حاضر اضافه می شود. با توجه چارچوب نظری پیش گفته ما از شاخص محافظه کاری به جای استراتژی انتخاب شده توسط مدیران به عنوان متغیر وابسته استفاده می کنیم.مدلی که ما برای تحقیق حاضر وبه منظور سنجش محافظه کاری استفاده می کنیم، مدل گیولی و هین (2000) می باشد:
شاخص محافظه کاری(CIit): {(سود قبل از اقلام غیر مترقبه+هزینه استهلاک-جریانهای نقدی عملیاتی)\داراییهای اول دوره}
بنابراین با در نظر گرفتن مطالب فوق از مدل اولیه به مدل زیر خواهیم رسید:
CONSERit=SIZEit+RATIOit+CAPINTit+ETRit+BETAit+GOVOWNit
+CONOWNit+LEVit+GROWTHit+MBVit+ROAit+YEARit+INDUSTRYit
لگاریتم طبیعی کل دارایی های پایان دورهSIZE=
لگاریتم طبیعی تعداد شرکتهای فعال در صنعتRATIO=
دارایی های ثابت خالص به دارایی های پایان دورهCAPINT=
هزینه مالیات به سود عملیاتیETR=
ریسک سیستماتیکBETA=
درصد سهام دراختیار نهاد های دولتی GOVOWN=
مجموع سهام اشخاص حقیقی یا حقوقی که بیش از 10 درصد سهام شرکت را در اختیار دارند CONOWN=
کل بدهی ها تقسیم بر کل دارایی های پایان دورهLEV=
تغییرات کل دارایی ها بر داراییهای اول دوره GROWTH =
ارزش بازار به ارزش دفتریMBV=
سود خالص به دارایی های پایان دورهROA=
ازسال 1382 تا سال1385YEAR=
15 صنعت به شرح آورده شده در ضمیمهINDUSTRY =

 

2-1 ) ضرورت انجام تحقیق :
با توجه به نقش هایی که اعداد حسابداری درقراردادهای مختلف بازی می کنند شناسایی نوع وهمچنین میزان اثرات این نقش ها ضروری به نظر می رسد.این نکته که افراد برای نظارت برانجام صحیح قرارداد برسود حسابداری تکیه کرده وبه دلیل وجود هزینه اطلاعات آن را تعدیل نمی کنند موجب می شود که روشها وابزارهای حسابداری دراختیار مدیران به جای کمک به ارائه صادقانه عملکرد وضعیت شرکت مصروف "مدیریت قرارداد"ها شود.
3-1 ) سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته :
درموضوع حاضر تحقیق تحقیق علمی کمی درایران انجام شده است.دکتر بنی مهد دررساله دکتری خود ازمیان متغیرهای مفروض حاضر تنها رابطه اندازه شرکت رابرمحافظه کاری سود بررسی کرده است. زمیسکی وهاگرمن(1981)رابطه بین اندازه شرکت‘ریسک‘شدت سرمایه گذاری‘ودرجه تمرکز را با انتخاب روشهای حسابداری بررسی کرده است.آن به این نتیجه رسیده است که با افزایش اندازه شرکت ودرجه تمرکز درصنعتی که شرکت درآن فعالیت می کند تمایل مدیران برای انتخاب روشهای حسابداری کاهنده سود افزایش می یابد.زیمرمن(1983)رابطه بین اندازه شرکت وانتخاب روشهای حسابداری رامورد مطالعه قرارداده وبه این نتیجه رسیده است که با افزایش اندازه شرکت هزینه های سیاسی بیشتری متوجه شرکت شده وبنابراین تمایل مدیران برای انتخاب روشهای کاهنده سود بیشترمی شود. پلتزمن(1976)رابطه بین ریسک شرکت وانتخاب روش های حسابداری رامورد مطالعه قرارداد وبه این نتیجه رسید که باافزایش بتای شرکت تمایل مدیران برای انتخاب روشهای منتهی به کاهش سود بیشتر می شود.
4-1) فرضیه های تحقیق :
1-4-1) فرضیات بخش اول تحقیق:
1- بین اندازه شرکت و نرخ موثر مالیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.
2- بین مالکیت دولتی و نرخ موثر مالیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.
3- بین شدت سرمایه گذاری و نرخ موثر مالیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.
4- بین شدت موجودی کالا و نرخ موثر مالیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.
2-4-1) فرضیات بخش دوم تحقیق:
1- بین اندازه شرکتها ومحافظه کاری رابطه معنی داری وجود دارد
2- بین درجه رقابت در صنعت و محافظه کاری رابطه معنی داری وجود دارد.
3- بین شدت سرمایه گذاری ومحافظه کاری رابطه معنی داری وجود دارد.
4- بین نرخ موثر مالیاتی ومحافظه کاری رابطه معنی داری وجود دارد.
5- بین مالکیت دولتی و محافظه کاری رابطه معنی داری وجود دارد.
6- بین تمرکز مالکیت و محافظه کاری رابطه معنی داری وجود دارد.
7- بین ریسک و محافظه کاری رابطه معنی داری وجود دارد.
5-1 ) اهداف اساسی از انجام تحقیق :
هدف اساسی ازانجام تحقیق حاضر اولا تبیین این مطلب است که شرکتها دربورس ایران نیز موضوع فرآیندهای سیاسی قرارمی گیرند.اگر درپایان تحقیق به نتایج معنی داری بین متغیرهای حاضر برسیم فرضیه سیاسی دربورس ایران نیزبه اثبات می رسد.هدف دیگر این تحقیق شناسایی عواملی است که موجب مورد توجه قرارگرفتن شرکت توسط گروههای مختلفی به غیر از سرمایه گذاران مالکان واعتباردهندگان می شود.درایران تنها درمورد اندازه شرکت به عنوان نماینده ای برای هزینه های سیاسی تحقیق شده است.طبق ادبیات موجود عوامل دیگری نیز هستند که به دلیل هزینه اطلاعات مورد استفاده افراد وگروههای ذینفع قرارمی گیرند.شناسایی این عوامل ازاهداف دیگر تحقیق حاضراست.نکته آخر این که مدیران با شناسایی این عوامل با اعمال محافظه کاری بیشتر ازارائه صادقانه عملکرد ووضعیت شرکت فاصله می گیرند.
6-1 ) نتایج مورد انتظار پس از انجام این تحقیق :
طبق چارچوب نظری پیش گفته ودقتی که سعی شده است درطراحی مدل وتعریف متغیرهابه کار گرفته شود انتظار می رود که تمامی فرضیه های تحقیق حاضر مورد تایید قرار گیرند(رد نشوند).انتظار می رود که باتوجه به هزینه های سیاسی که به آن ها اشاره شد شرکتهایی که اندازه بزرگتر،تمرکز بیشتر ریسک بالاتر شدت سرمایه گذاری بیشتر ونرخ موثرمالیاتی بیشتری دارند طبق مدل محافظه کاری به کار گرفته شده برای فرار از پرداخت هزینه های سیاسی محافظه کار ترعمل کنند.
7-1) روش انجام پژوهش :‌
1-7-1 ) روش تحقیق :
بخشی از روش انجام شده پژوهش به صورت کتابخانه ای وشامل بررسی مبانی نظری تحقیق می باشد.به دلیل عدم وجود تحقیقات درمورد موضوع مورد پژوهش درایران برای بررسی مبانی نظری تحقیق تماما ازمنابع خارجی استفاده شده است.همچنین بخش دیگر تحقیق ازطریق روش همبستگی انجام خواهد شد.
2-7-1) روشهای گردآوری اطلاعات :
براساس 2 رویکرد بیان شده دربخش روش تحقیق(کتابخانه ای وهمبستگی)روشهای گردآوری اطلاعات موردنیاز تحقیق حاضر نیزبه دودسته تقسیم می شوند.دسته اول مرتبط با اطلاعات مربوط به بخش پیشینه وتدوین چارچوب نظری تحقیق می باشدکه اطلاعات مورد نیاز ازطریق کتابخانه وجستجوی مجلات الکترونیکی به دست خواهد آمد.دسته دوم که ازاطلاعات وداده های صورتهای مالی شرکتها استفاده می کند.این اطلاعات ازطریق مراجعه به کتابخانه بورس ونرم افزار های دربرگیرنده اطلاعات صورتهای مالی شرکتها(مثل ره آورد نوین)جمع آوری خواهد شد.
8-1) قلمرو تحقیق :
موضوع تحقیق طبق طبقه بندی صورت گرفته درادبیات موجودازجمله تحقیقات اثباتی حسابداری است که سعی برتوجیه وپیش بینی شدت اعمال محافظه کاری توسط مدیران دارد.بنابراین ازلحاظ موضوعی موضوع تحقیق حاضر درقلمرو تحقیقات اثباتی حسابداری قرارمی گیرد.
1-8-1) دوره های زمانی انجام تحقیق :
درتحقیق حاضر سعی شده است که از ازاطلاعات 5ساله( 1385-1381) استفاده شود.
2-8-1 ) مکان تحقیق :
بورس اوراق بهادار تهران
3-8-1 ) جامعه آماری : (N)
تمامی شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران که درقلمرو زمانی تحقیق مشخص شده دربورس حضورداشته اند.
4-8-1 ) نمونه آماری : (n)
شرکتهایی که از سال 1380 پذیرفته شده باشند
شرکت سرمایه گذاری یا با فعالیت خاص( مثل تامین مالی) نباشند
شرکتهایی که پایان سال مالی آنها 29 اسفند هر سال باشد
شرکتهایی که در طول دوره زمانی تحقیق سال مالی خود را تغییر نداده باشند
شرکتهایی که در دوره مورد بررسی توقف معامله بیش از یک ماه نداشته باشند
شرکتهایی که در مورد بررسی توقف فعالیت دراز مدت نداشته باشند
شرکتهایی که سود یا جریان نقدی عملیاتی آنها منفی نباشد
شرکتهایی که داده های آنها در دسترس باشد
9-1 ) روش یا روشهای نمونه گیری :

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    7صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هزینه سیاسی و محافظه کاری سیاسی

مقاله حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی

اختصاصی از نیک فایل مقاله حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی


مقاله حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی

مقاله حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی

 

تعداد صفحات:12

فرمت فایل:word

 

هزینه یابی برمبنای فعالیت و ارزیابی متوازن اطلاعاتی را فراهم می آورند که مدیران جهت تصمیم گیریهایی که منجر به خلق ارزش می شود به آن نیازمندند. ارزش افزوده اقتصادی فراهم آورنده چارچوب تصمیم، معیارهای عملکرد و محرکهایی است که مدیریت را برای خلق ارزش بر می انگیزد.

برای درک بیشترِ مفاهیم هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی می توان تجارت را به فوتبال تشبیه کرد. مربی یک تیم فوتبال به عوامل متعددی جهت موفقیت نیاز دارد. برای مثال به دست آوردن ضربه های ایستگاهی، به دست آوردن کرنر، فراهم سازی یک دفاع محکم و داشتن یک دروازه بان مناسب. اما در پایان مسابقه تنها چیزی که اهمیت دارد این است که مسابقه را برده ایم یا باخته ایم نه اینکه در طول بازی چند کرنر یا چند ضربه ایستگاهی به دست آورده ایم. در تجارت نیز مدیر معیارهای زیادی را برای کسب موفقیت لازم دارد. هزینه یابی برمبنای فعالیت وارزیابی متوازن معیارهایی هستند که مدیر را در تصمیم گیری و دستیابی به موفقیت یاری می رسانند، اما آیا صرفاً استفاده از این معیارها دلیل بر موفقیت است؟

این موضوع که مدیریت برای دستیابی به موفقیت به این معیارها نیاز دارد امری بدیهی است اما تعیین کننده برد یا باخت شرکت ارزش افزوده اقتصادی است؛ با به کارگیری ارزش افزوده اقتصادی مدیران در استفاده از اطلاعات به منظور خلق ارزش و خواسته مالکان برانگیخته می شوند. نیاز سازمانها به سازگاری با محیط تجاری پویا و پیچیده امروزی برای ادامه بقا که ناشی از توسعه بازارهای رقابتی است از یک سو و از سوی دیگر فشار مجامع سرمایه گذار به مدیران جهت تعیین ارزش و تبیین معیارهای اندازه گیری دقیق و شفاف، باعث شد سازمانها سیستمهای سنتی پاداش و اندازه گیری عملکرد را که در دهه قبل به وجود آورده بودند مورد بازنگری قرار دهند و دوباره آنها را بیازمایند که آیا مبنای صحیح و قابل اتکایی برای تصمیم گیری بوده اند یا خیر؟ در حال حاضر تکنیکهای اندازه گیری بیشتر از اینکه بر چارچوبهای حسابداری استوار باشند براساس تئوریهای اقتصادی بنا شده اند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی

دانلود مقاله ارزیابی رابطه محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه در شرکت

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله ارزیابی رابطه محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه در شرکت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

ارزیابی رابطه محافظه کاری در حسابداری
و هزینه سرمایه در شرکتهای پذیرفته شده
در بورس اوراق بهادار تهران

 

1-1. مقدمه :
سرمایه گذاران به عنوان اصلی ترین تأمین کنندگان منابع شرکتها خواهان اطلاعات کامل و درست از شرکت ها هستند، در بازارهای کارای سرمایه چنین فرض می شود که کلیه اطلاعات موجود به سرعت بوسیله افراد جذب شده و اثرات آن در قیمت اوراق بهادار منعکس می شود. یعنی قضاوت افراد و تصمیم های آنان در قیمت های اوراق بهادار تجسم می یابد. اطلاعات حسابداری در صورتهای مالی متجلی می گردد، سرمایه گذاران همیشه به طور ثابت و یکنواخت از اطلاعات حسابداری استفاده می کنند بدون آنکه این اطلاعات را از نظر تغییرات انجام شده در روشهای حسابداری تعدیل کنند ویا به نحوه محاسبه آن توجهی داشته باشند(هندریکسون،1982،ص 15 ) .
از جمله مهمترین اطلاعات حسابداری، صورت سود و زیان است، سرمایه گذاران بیشترین توجه خود را به سود خالص به عنوان آخرین قلم اطلاعاتی صورت سود و زیان معطوف می کنند. سود به عنوان نتیجه نهایی فرآیند حسابداری که این قدر مورد توجه و تأکید استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری است، تحت تأثیر رویه های حسابداری که مدیریت انتخاب کرده محاسبه می گردد. امکان انتخاب رویه های حسابداری به مدیریت فرصت می دهد تا در مورد زمان شناخت و اندازه گیری هزینه ها و درآمدها تصمیم گیری کند. مدیریت انگیزه دارد با به کار گیری رویه های غیر محافظه کارانه حسابداری، رشد سود شرکت را ثبات بخشد. این امر باعث افزایش انتظار سهامداران از شرکت در سنوات آتی می گردد (واتز، 2003، ص301-287) .
برای اینکه سود گزارش شده بتواند در ارزیابی عملکرد و توان سود آوری یک شرکت به استفاده کنندگان کمک کند و سرمایه گذاران با اتکا به اطلاعات سود، بازده مورد انتظار خود را برآورد کنند، ارائه اطلاعات باید به نحوی باشد که ارزیابی عملکرد گذشته را ممکن کند و در سنجش توان سودآوری و پیش بینی توان سود آوری مؤثر باشد، بنابراین علاوه بر اینکه رقم سود گزارش شده برای سرمایه گذاران مهم است و بر تصمیم های آنها موثر است، ویژگیهای کیفی سود نیز به عنوان یکی از ابعاد اطلاعات سود مورد توجه خاص سرمایه گذاران است (فرانسیس و همکاران،2002 ،ص967) .
توجه به این نکته از سوی مدیران شرکتها بسیار مهم است که ریسک اطلاعات گزارش شده بر بازده مورد انتظار سرمایه گذاران مؤثر است. وجود اطلاعات محرمانه مدیران و عدم دقت در اطلاعات گزارش شده باعث افزایش ریسک اطلاعات خواهد شد(همان منبع،ص967)2.
بازده مورد انتظار تحت تأثیر ریسک اطلاعات قرار دارد . ریسک اطلاعاتی بستگی به میزان اطلاعات محرمانه و عدم دقت اطلاعات عمومی ارائه شده دارد . هر چه میزان اطلاعات محرمانه ارائه شده بیشتر و دقت اطلاعات ارائه شده کمتر باشد، بازده مورد انتظار سهامداران بیشتر خواهد بود (همان منبع،ص1010)3.
در این فصل ابتدا مقدمه ای در رابطه با محافظه کاری ارایه شده وسپس به ارایه و توضیح در خصوص اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته شده است. در ادامه فرضیه های تحقیق و قلمرو تحقیق مشخص و پس از آن واژه ها و اصطلاحات تحقیق توضیح داده می شود.
محافظه کاری به عنوان یکی از اصول محدود کننده حسابداری، سالهاست که مورداستفاده حسابداران قرار دارد و علیرغم انتقادهای فراوان بر آن، همواره جایگاه خود را در میان سایر اصول حسابداری حفظ نموده است. اصل محافظه کاری موجب می شود تا از میان روشهای مختلف، روشی انتخاب و اعمال گردد که حداقل اثر فزاینده را بر سود خالص و جمع داراییهای شرکت داشته باشد. به عبارت دیگر بر اساس این اصل، شرکت نباید از روشهایی استفاده کند که درآمدها و داراییهای خود را بیش از واقع و هزینه ها و بدهی های خود را کمتر از واقع نمایش دهد (واتز a،b2003 )4.

2-1. بیان مسئله
محافظه کاری در حسابداری به معنای تفاوت در خط مشیءهای انتخابی و مورد قبول اخبار خوب و بد است، منظور از اخبار خوب بازده مثبت سهام یا رویدادهایی است که منجر به افزایش سود می شوند، ومنظور از اخبار بد بازده صفر یا منفی سهام است که منجر به کاهش سود می شوند، که بدین ترتیب محافظه کاری را رویه کاهش سود و کمتر نشان دادن داراییها در پاسخ به اخباربد ودرمقابل عدم افزایش سود و بیشتر نشان دادن داراییها در مقابل اخبار خوب تعریف نموده اند(باسو،1997،ص50)5.
تهیه صورت های مالی محافظه کارانه بر قابلیت اتکاء اطلاعات حسابداری می افزاید، محافظه کاری توانایی سود حسابداری برای انعکاس سود اقتصادی (بازده مثبت سهام )و زیان اقتصادی (بازده منفی سهام ) رانشان می دهد. تأکید محافظه کاری بر تمایز قائل شدن بین بازده مثبت و منفی سهام (سود و زیان اقتصادی )است(همان منبع،ص51)1 .
انتظار می رود اطلاعات با کیفیت بالاتر اثر مطلوبی بر انتظارات سرمایه گذاران از بازده مورد انتظار (هزینه سرمایه ) داشته باشد. هزینه سرمایه یکی از متغیرهای موثر در مدل های تصمیم گیری است و به عنوان بازده مورد انتظار سهامداران تعریف می شود. به عبارت دیگر هزینه سرمایه به حداقل نرخ بازدهی که شرکت باید بدست آورد تا بازده مورد نظر سرمایه گذاران در شرکت تأمین شود گفته می شود. در واقع اگر نرخ بازده سرمایه گذاری یک شرکت از هزینه سرمایه اش بیشتر باشد ثروت سهامداران افزایش خواهد یافت. بنابراین در صورتی که شرکت ها هزینه سرمایه پایین تری را تجربه کنند، می توانند پروژه های سرمایه گذاری بیشتری را بپذیرند. از آنجا که محافظه کاری از جمله عوامل موثر بر کیفیت اطلاعات حسابداری است، لذا می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان محافظه کاری هزینه سرمایه کاهش می یابد.
طی سالهای اخیر محققان زیادی به ارائه معیارهایی برای اندازه گیری محافظه کاری اقدام نمودند که در تحقیق حاضر از مدل باسو که از جنبه سود و زیانی و همچنین مدل نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری که مدلی ترازنامه ای است، استفاده خواهد شد.
باسو2(1997) محافظه کاری را به عنوان تمایل حسابداران جهت نیاز به درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب در سود نسبت به اخبار بد تعریف کرد. باسو در واقع از دیدگاه صورت سود و زیان به تعریف محافظه کاری پرداخت و از رفتار نامتقارن سود، نسبت به اخبار خوب و بد به عنوان محافظه کاری یاد نمود. او با استفاده از این تعریف به دنبال معیاری برای سنجش محافظه کاری بود و به منظور عملیاتی کردن و فرموله نمودن معیار مربوطه، بازده های مثبت و منفی سهام را جانشینی برای اخبار خوب و بد تعریف خود در نظر گرفت. بدین ترتیب این تعریف از محافظه کاری، رابطه سود – بازده را در نظر می گرفت .
طی سال های بعد از 1997 میلادی و به دنبال استفاده گسترده از معیار باسو در تحقیقات حسابداری برای سنجش محافظه کاری، محققان بر آن شدند که به بررسی بیشتری در مورد این معیار بپردازند.
آن ها طی بررسی رابطه بین این معیار و سایر معیارهای محافظه کاری به ویژه با نسبت ارزش دفتری به یافته های جدیدی رسیدند ونسبت ارزش بازار به ارزش دفتری را به عنوان معیاری برای سنجش محافظه کاری بیان نمودند (کردستانی و امیر بیگی، 1386)2.
این معیار با دیدگاه ترازنامه ای به ارزیابی محافظه کاری می پردازد . نتایج تحقیقات این محققان بیانگر رابطه منفی بین آن ها بود، از این رو با توجه به سابقه معیار ارزش دفتری و سطح پذیرش عمومی این معیار از سوی محققان، منجر به زیر سوال رفتن اعتبار معیار باسو شد (همان منبع،ص48)3.
بنابراین در این تحقیق به دنبال پاسخ گویی به سئوالات زیر خواهیم بود :
آیا بین محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه رابطه ای وجود دارد ؟
البته از آنجا که محافظه کاری با دو معیار عدم تقارن زمانی سود4 و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سنجیده می شود، سئوال فوق را می توان در قالب دو سئوال زیر بیان نمود :
سئوال اول : آیا بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار عدم تقارن زمانی سود رابطه منفی وجود دارد ؟
سئوال دوم : آیا بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار ارزش بازار به ارزش دفتری رابطه منفی وجود دارد ؟

 

3-1. اهمیت و ضرورت تحقیق
محافظه کاری یکی از ویژگیهای گزارشگری مالی است که در قالب یک اصل محدود کننده در چارچوب اصول و مفاهیم حسابداری، ایفاگر نقش مهمی در محدود کردن رفتارهای خوش بینانه مدیران در جایگاه تهیه کنندگان اطلاعات از یک سو و برآوردی از حداقل عایدات سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان در جایگاه مهمترین استفاده کنندگان، از سویی دیگر است .
تحقیقاتی که درباره محافظه کاری انجام گرفته، مؤید اهمیت نقش این میثاق حسابداری در زمینه های مختلفی از قبیل بر طرف کردن مسائل برخواسته از نمایندگی، بی اثر ساختن مسائل ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی بین استفاده کنندگان آگاه و ناآگاه، احقاق حقوق ذینفعان عمده، تأثیر مثبت بر کاهش هزینه های استقراض و هزینه های سرمایه و افزایش اهرم های مالی، نقش بازدارندگی در قبال وقوع رسوایی های مالی و همچنین نقش انکار ناپذیر آن در مبحث راهبری شرکتی و ... است (لارا و همکاران، 2007،ص87) .
محافظه کاری در حسابداری به عنوان تفاوت در تایید پذیری لازم برای شناخت سود و زیان تعریف شده است. منشاء محافظه کاری عدم اطمینان نسبت به آینده است. محافظه کاری در حسابداری باعث منفعت برای سرمایه گذاران می گردد چرا که باعث کاهش مشکلات بنگاه در ارتباط با تصمیمات سرمایه گذاری مدیریت،کنترل فرصت طلبی مدیران در ارتباط با خودشان و سایر اشخاص، افزایش کارایی قراردادها، تسهیل نظارت بر مدیران و کاهش هزینه های دعاوی حقوقی می گردد. این مزایای محافظه کاری باعث کنترل تاثیرات منفی ناشی از این واقعیت که برخی اشخاص دارای اطلاعات نامتقارن، درشرکت هستند می گردد (همان منبع،ص92)2.
محافظه کاری حسابداری به این منظور پیش بینی می شود تا باعث کاهش توازن نرخ بازده شرکت به وسیله بهبود عدم تقارن اطلاعاتی بین اشخاص مختلف شرکت گردند.
از آنجا که کیفیت بالای اطلاعات حسابداری باعث کاهش هزینه سرمایه بنگاه می گردد، سئوالی که مطرح می شود این است که: «آیا محافظه کاری نیز می تواند به عنوان یکی از ویژگیهای مطلوب اطلاعات حسابداری باعث کاهش هزینه سرمایه گردد؟»
در صورتی که رابطه منفی بین محافظه کاری و هزینه سرمایه تایید شود مدیران برای اجتناب از تحمل هزینه سرمایه بالاتر به روشهای اندازه گیری محافظه کارانه تری روی می آورند (همان منبع، ص99)3.

 

4-1. اهداف تحقیق
توجه به اینکه در استانداردهای حسابداری ایران از محافظه کاری با لفظ احتیاط به عنوان یکی از ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری نام برده شده است، در این تحقیق سعی خواهد شد تا با توجه به دو معیار محافظه کاری یعنی معیارعدم تقارن زمانی سود و معیار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، رابطه آن را با هزینه سرمایه به عنوان حداقل نرخ بازده مورد انتظار سهامداران بررسی نماییم، از جمله اهداف این تحقیق بررسی نحوه تصمیم گیری سرمایه گذاران در مواجه با گزارشهای مالی است که در سطوح مختلف از محافظه کاری استفاده می نمایند(هلمن،2007)4.

 

5-1.فرضیه های تحقیق
به منظور پاسخ گویی به سئوال های اصلی تحقیق و در پی آن بررسی رابطه بین معیار های محافظه کاری و هزینه سرمایه دو فرضیه تحقیق به شرح زیر بیان می شود :
فرضیه اول :
رابطه بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار عدم تقارن زمانی سود منفی است .
فرضیه دوم:
رابطه بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری منفی است .

 

6-1.روش تحقیق
تحقیق حاضر از شاخه تحقیقات شبه تجربی واز نوع پس رویدادی است که بر اساس اطلاعات واقعی بازار سهام و صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انجام خواهد گرفت. اطلاعات اساسی این تحقیق، قیمت بازار سهام و اطلاعات مربوط به صورت های مالی شرکتها است. از این رو به دلیل سهولت در دسترسی، شفافیت در ارائه و قابلیت اتکای بالا در محتوای اطلاعات و همچنین به واسطه مقبولیت عمومی از سوی استفاده کنندگان حرفه ای این عرصه از قبیل سرمایه گذاران و تحلیلگران مالی مجرب و تحکیم قوانین نظارتی بر عملکرد شرکتها، از اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بهره گرفته و به همین منظور برای جمع آوری داده های مربوطه، از بانک اطلاعاتی نرم افزار ره آورد نوین استفاده خواهد شد .
برای آزمون فرضیه های تحقیق، مدل رگرسیون خطی چند متغیره ای به کار گرفته خواهد شد که در آن سود به قیمت سهام به عنوان متغیر وابسته و بازده سهام شرکت ها، هزینه سرمایه و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام متغیرهای مستقل خواهند بود. به منظور آزمون معنی دار بودن مدل رگرسیون از آماره F و برای آزمون معنی داری ضرایب مدل رگرسیون از آماره t استفاده خواهد شد.
همچنین معنی داری ضریب همبستگی مدل رگرسیون نیز توسط آماره t مورد آزمون قرار خواهد گرفت.

 

7-1.مدل های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های تحقیق
مدل آزمون فرضیه های این تحقیق ،مشابه مدل رگرسیون خطی چند متغیره تحقیق ( لارا و همکاران،2007،ص87)1 است که در فصل سوم به طور کامل تشریح خواهد شد، در اینجا نیز مدل های مورد نظر جهت استفاده در تحقیق به اختصار بیان می شود:
مدل فرضیه اول:
(1)

 

مدل فرضیه دوم:
(2)




مؤلفه های مدل تحقیق به شرح زیر بیان می گردد :
: سود هر سهم شرکت قبل از اقلام غیرمترقبه و عملیات متوقف شده در سال t، تقسیم بر قیمت سهام شرکت در ابتدای سال.
: متغیر مجازی که در مورد اخبار بد (نرخ بازده منفی یا صفر)عدد 1 و در مورد اخبار خوب (نرخ بازده سهام مثبت )عدد صفر می باشد.
: بازده 12 ماه سهام شرکت که به بعد از مجمع سالt-1 تا قبل از مجمع سال t ختم می شود.
: پاسخ سودها نسبت به اخبار بد در مقابل پاسخ نسبت به اخبار خوب را اندازه گیری می نماید.
بر اساس برآورد مدل فرضیه اصلی سطح محافظه کاری بر اساس ضریب بازده های منفی بر ضریب بازده های مثبت در نظر گرفته شده و به شرح زیر محاسبه می شود :

 


همچنین به منظور اندازه گیری هزینه سرمایه از مدل گوردن که به شرح زیر می باشد، استفاده خواهد شد:

که در آن:
: هزینه سرمایه سهام عادی
: قیمت سهام در ابتدای سال
: سود نقدی پرداخت شده برای هر سهم پس از کسر افزایش سرمایه از محل آورده نقدی یا مطالبات حال شده سهامداران می باشد
:g نرخ رشدسود تقسیمی که معادل میانگین هندسی نرخ رشد سود تقسیمی است
MTB: عبارت است از حاصل تقسیم ارزش بازار سهام به ارزش دفتری سهام.
LEV: اهرم مالی است که از حاصل تقسیم بدهی ها به دارایی ها حاصل می گردد.
سایر مولفه ها نیز حاصل ضرب هر یک از آنها به تنهایی و یا چند مولفه در یکدیگر است.

 

8-1 .قلمرو تحقیق
1-8-1. قلمرومکانی:
در این تحقیق جامعه آماری شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .

 

2-8-1. قلمرو زمانی:
تمامی نمونه های جامعه آماری شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس بین سالهای 1380 تا 1387 می باشد.

 

3-8-1. قلمرو موضوعی:
در این تحقیق سعی خواهد شد از تئوری های حاکم بر محافظه کاری و هزینه سرمایه، رابطه بین هزینه سرمایه و محافظه کاری استفاده گردد .

 

9-1. تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق
عدم تقارن زمانی سود:
معیاری برای سنجش محافظه کاری در گزارشگری مالی می باشد وعبارت است از تفاوت بین واکنش به هنگام سود نسبت به اخبار خوب و بد. بر اساس این معیار، رفتار نامتقارن سود در واکنش به اخبار خوب و بد موجب می شود تا واکنش سود نسبت به اخبار بد به هنگام تر از واکنش سود نسبت به اخبار خوب باشد. عدم تقارن زمانی سود معیاری با دیدگاه سود و زیانی است (کردستانی و امیر بیگی،1387،ص65)1 .
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام2:
معیاری برای سنجش محافظه کاری است و عبارت است ازحاصل تقسیم ارزش بازار سهام به ارزش دفتری سهام. مخرج این نسبت ارزش دفتری سهام حاصل تقسیم جمع حقوق صاحبان سهام ترازنامه بر تعداد سهام عادی شرکت است. نسبت ارزش دفتری سهام معیاری با دیدگاه ترازنامه ای است (همان منبع،ص65)3.
اخبار خوب : منظور از اخبار خوب، بازده مثبت سهام است که در مدل تحقیق استفاده می شود.
اخبار بد : منظور از اخبار بد، بازده منفی سهام است که در مدل تحقیق استفاده می شود .
بازده سهام : بازده سهام حاصل از خرید و نگهداری برابر است با تغییرات قیمت سهام و مزایای نقدی، سود سهمی و حق تقدم سهام تقسیم بر قیمت سهام در ابتدای دوره(همان منبع،ص65)4.
هزینه سرمایه سهام عادی : هزینه سرمایه را به عنوان کمینه نرخ بازدهی تعریف می کنند که با کسب آن ارزش واحد اقتصادی ثابت می ماند (سلیمی،1386)5.

 

10-1. ساختار تحقیق
در این فصل کلیات تحقیق شامل بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، فرضیه ها و روش تحقیق، قلمرو تحقیق و تعریف واژه ها و اصطلاحات کلیدی تحقیق مورد بحث قرار گرفت .
در فصل دوم ابتدا به مباحث نظری تحقیق پرداخته و معیارهای شناخت محافظه کاری و هزینه سرمایه بیان خواهد شد. در ادامه نیز خلاصه ای ازپیشینه تحقیقات انجام شده در زمینه رابطه محافظه کاری و هزینه سرمایه ارائه خواهد شد .

 

در فصل سوم، روش تحقیق و جمع آوری داده ها، شامل مدل و متغیرهای مدل تحقیق، نحوه آزمون فرضیه ها، جامعه آماری و نمونه تحقیق معرفی می گردد.
فصل چهارم اختصاص دارد به تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه های آماری تحقیق و سرانجام در فصل پنجم، تحلیل نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق به همراه پیشنهادات تحقیق بیان خواهد شد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


بخش اول : مبانی نظری
1-2 . مقدمه
محافظه کاری یکی از مفاهیم اساسی حسابداری است که همواره در ارائه اطلاعات مالی مورد توجه تهیه کنندگان قرار می گیرد. در ادبیات حسابداری دو ویژگی مهم محافظه کاری مورد بررسی قرار گرفته است : نخست، وجود جانبداری در ارائه کمتر از واقع ارزش دفتری سهام نسبت به ارزش بازار آن که توسط فلتهام و اوهلسون (1995) مطرح شده است . دوم، تمایل به تسریع بخشیدن در شناسایی زیان ها و به تعویق انداختن شناسایی سودها که توسط باسو عنوان شده است. باسو محافظه کاری را به عنوان «تمایل حسابداران جهت نیاز به یک درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب در سود نسبت به اخبار بد تعریف می کند» ( باسو، 1997، ص7 )3.
از آنجا که بازده¬های سالانه سهام در بردارنده اخبار به دست آمده در طول سال هستند این تعریف از محافظه¬کاری رابطه سود ـ بازده را تحت تاثیر قرار می¬دهد. باسو با استفاده از رگرسیون بین سود و بازده سالانه نشان می¬دهد که واکنش سود نسبت به بازده های منفی( اخبار بد) بیشتر و به هنگام¬تر از واکنش سود نسبت به بازده‌های مثبت ( اخبار خوب) است. باسو این واکنش متفاوت سود نسبت به اخبار خوب و بد را « عدم تقارن زمانی سود4» نامید و آن را به عنوان معیاری از محافظه کاری معرفی نمود (رویچوداری و واتز، 2006 ، ص3)5.
به عبارت دیگر عدم تقارن زمانی سود مبین این است که سود به بازده های منفی زودتر و بیشتر از بازده¬های مثبت ( اخبار خوب) واکنش نشان می¬دهد. از این رو، با استفاده از معیار باسو هر چه عدم¬تقارن زمانی سود یعنی تفاوت واکنش سود نسبت به اخبار خوب و بد بیشتر باشد محافظه¬کاری در گزارشگری مالی بیشتر است.

 

تقریبا همه استفاده کنندگان برون سازمانی در تلاشند به کمک اطلاعات مالی گزارش شده، سود را برای چند دوره مالی پیش بینی کنند. بنابراین سرمایه گذاران با استفاده از اطلاعات مالی شرکتها بازده مورد انتظار خود را برآورد می کنند .از سوی دیگر، مفهوم هزینه سرمایه بر این فرض مبتنی است که هدف یک شرکت عبارت است از به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران .لذا با توجه به این مفاهیم هزینه سرمایه عبارت است از حداقل نرخ بازدهی که شرکت باید به دست آورد تا بازده مورد نظر سرمایه گذاران در شرکت تعیین شود. محافظه کاری حسابداری باعث منفعت رسانیدن به سرمایه گذاران می گردد چرا که باعث تعدیل مشکلات بنگاه در ارتباط با تصمیم گیریهای سرمایه گذاری مدیران، افزایش کارایی قراردادها، سهولت نظارت بر مدیران و کاهش دعوی حقوقی می گردد. این مزایای محافظه کاری باعث کاهش اثرات منفی ناشی از نتایج این واقعیت می شود که اشخاص وابسته به شرکت دارای عدم تقارن اطلاعاتی هستند .محافظه کاری علائم هشدار سریع برای سهامداران فراهم می نماید چرا که باعث انتقال سریع اخبار بد می گردد . در این تحقیق رابطه بین محافظه کاری حسابداری به عنوان یکی از ویژگیهای اطلاعات مالی و هزینه سرمایه بررسی شده است لذا این رابطه از طریق دو معیار محافظه کاری شامل معیار عدم تقارن زمانی سود و معیار ارزش بازار به ارزش دفتری مورد آزمون قرار گرفته ،انتظار می رود شرکتهایی که گزارشهای مالی محافظه کارانه تری دارند هزینه سرمایه کمتری را متحمل شوند .
هدف اصلی در فصل حاضر، بیان موضوعی و مبانی نظری تحقیق می باشد. همچنین در بخش دوم این فصل، پیشینه ای از تحقیقات صورت گرفته در داخل و خارج از کشور ارایه می گردد.

 

2-2. محافظه کاری در گزارشگری مالی
1-2-2.تعریف محافظه کاری
در حسابداری سنتی محافظه کاری به عنوان شناسایی سریع زیان ها و شناسایی با تأخیر سودها تعریف شده است، پیش¬بینی سودها به معنی شناسایی سودها پیش از وجود ادعای قانونی نسبت به درآمدهایی که موجب ایجاد آنها شده و تأییدپذیر بودن آن درآمدها است. محافظه کاری بیان گر این نیست که تمام جریان¬های نقدی مربوط به درآمد باید پیش از شناسایی سود ـ برای مثال شناسایی فروش¬های نسیه دریافت شوند، بلکه باید این جریانهای نقدی تأییدپذیر باشند. در ادبیات تجربی این ضرب المثل به صورت « تمایل حسابداران جهت نیاز به درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب به عنوان سود، نسبت به شناسایی اخبار بد به عنوان زیان » تفسیر شده است ( باسو،1997،ص7)1. محافظه¬کاری درجه تاییدپذیری نامتقارنی را برای شناسایی سودها و زیان ها ضروری می¬داند.با این تفسیر می توان محافظه کاری را درجه¬بندی نمود. بدین معنی که هر چه تفاوت درجه تایید پذیری مورد نیاز برای سودها بیشتر از زیان ها باشد محافظه کاری نیز بیشتر خواهد بود. به این گونه تفسیر از محافظه کاری «تاییدپذیری متفاوت »2 گفته می شود (واتز،2003،ص287)3.
یکی از پیامد های مهم رفتار نامتقارن محافظه کاری در مورد سودها و زیان ها اصرار بر ارائه کمتر از واقع خالص ارزش دارایی¬ها است. قانون گذاران بازارهای سرمایه، تدوین کنندگان استانداردها و دانشگاهیان، محافظه کاری را بدین دلیل مورد انتقاد قرار می دهند که این ارائه کمتر از واقع در دوره جاری می تواند موجب ارائه کمتر از واقع هزینه های دوره های آتی و از این رو منجر به ارائه بیش از واقع سود طی دوره های آتی شوند . اما APB (هیات تدوین اصول حسابداری) محافظه کاری را به عنوان یک میثاق تعدیل کننده حسابداری مالی در بیانیه شماره 4 فهرست بندی نموده است و بیان می کند که دارائیها و بدهی ها اغلب در یک شرایط نامشخص قابل ملاحظه ارزیابی می شوند و بنابراین حسابداران با رعایت احتیاط پاسخ می دهند .
چات فیلد4 محافظه کاری را در قرون وسطی ردیابی می کند . زمانی که صاحبان اموال بزرگ جریان امور خود را به مباشران واگذار می نمودند. مباشران زود متوجه می شدند که محافظه کار بودن وسیله ای برای حمایت از خود می باشد. عدم پیش بینی افزایش ارزش داراییها، ازاهمیت برخوردار بود چرا که اگر در این زمان رویدادی رخ می داد که باعث کاهش اموال می گردید، از نظر صاحب مال، مباشر مسئول بود.
کیسو و همکاران 5 (2001) محافظه کاری را اینگونه تعریف می کنند، «به طور سنتی محافظه کاری در حسابداری وسیله ای است که به هنگام تردید در انتخاب رویه ای که ممکن است موجب ارائه بیش ازواقع دارایی¬ها و سود شود راه حلی را بر می گزیند که کمترین پیامد را داشته باشد.» برای مثال بند 95 از بیانیه های مفاهیم حسابداری مالی شماره 2 (1980) چنین می گوید: «... اگر برای یک مبلغ دریافتنی یا پرداختنی دو برآورد با درجه احتمال یکسان وجود داشته باشد، محافظه کاری آن برآوردی را انتخاب خواهد کرد که کمترین خوش بینی در آن لحاظ شده باشد».
از نظر بیور1 (1998) رفتار محافظه کارانه به گونه ای است که منجر به انتخاب درآمدهای کمتر (نسبت به درآمد های بیشتر) و هزینه های بیشتر (نسبت به هزینه های کمتر) می شود و زیان¬های تحمل نشده را شناسایی می کند ، در حالی که سودهای تحقق نیافته را شناسایی نمی کند. از این رو همان طور که فلتهام و اوهلسون2 (1995) بیان نمودند انتظار بر این است که این نتایج باعث بروز اختلافی بین ارزش بازار و ارزش دفتری سهام در بلند مدت گردد (شروف و همکاران، 2004 ، ص6) 3.
نمونه¬هایی از رویه های حسابداری محافظه کارانه که منجر به شناسایی به هنگام¬تر اخبار بد می¬شوند عبارتند از: قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار برای ارزشیابی موجودی کالا، شناسایی زیان¬های کاهش ارزش ( ولی عدم شناسایی سودهای تجدید ارزیابی) برای دارایی های بلند مدت و حسابداری زیان های احتمالی در مقابل سودهای احتمالی. با تاکید بر اصل محافظه کاری، هنگامی که انجام موفق یک رویداد مالی با برخی ابهامات مواجه می شود رویه های حسابداری ترجیح می دهند که شک و تردیدی در شناسایی سود اعمال شود و همچنین معیار های تایید پذیری بیشتری را پیش از شناسایی سود ضروری می دانند (همان منبع،ص6)4.
سود حسابداری به دلیل اینکه اطلاعاتی درباره جریان های نقدی جاری و آتی مورد انتظار شرکت ارائه می کند مربوط به قیمت سهام است و از این رو ، بر ارزش بازار شرکت تاثیرگذار
می باشد ( واتز و زیمرمن ،1986،ص27 )5. از لحاظ واکنش بازار اوراق بهادار نسبت به سودهای گزارش شده ، نظریه بازارهای کارا نشان می دهند که به طور سیستماتیک، روش های مختلف «اصول عمومی پذیرفته شده در حسابداری»6 موجب گمراهی سرمایه گذاران در محاسبه سودهای عملیاتی گزارش شده نمی شوند ( همان منبع،ص5)7. از این رو بر اساس مباحث نظری(هندریکسون و وان بردا 1992 و بیانیه مفاهیم حسابداری مالی شماره 2)، سرمایه گذاران باید درجه ای از محافظه کاری را در قالب انتظارات خود از کاربرد سود حسابداری برای برآورد جریان های نقدی آتی بکار گیرند (اسکات ،2000،ص2-1 )8.
از دیدگاه تهیه کنندگان صورت های مالی، محافظه کاری به عنوان کوششی برای انتخاب روشی از روش های پذیرفته شده حسابداری که به یکی از موارد زیر منتج می شود ، تعریف شده است :
1- شناخت دیرتر درآمد فروش ؛
2- شناخت سریع تر هزینه ؛
3- ارزشیابی کمتر دارایی ها ؛ و یا
4- ارزشیابی بیشتر بدهی ها ( شباهنگ، 1381 ، ص 54 )1.

 

2-2-2 . جایگاه محافظه کاری در استانداردهای حسابداری
هیأت استانداردهای حسابداری مالی2 که در سال 1980 شروع به فعالیت خود نمود ، محافظه کاری را این گونه تعریف می کند :محافظه کاری یک واکنش محتاطانه نسبت به شرایط ابهام3 است و سعی دارد ابهام و ریسک های ذاتی موجود در موقعیت های تجاری، به اندازه کافی مورد توجه واقع شوند و مراقبت لازم از آن ها به عمل آید.
در استانداردهای حسابداری فعلی، رویکرد ترازنامه ای(نگهداشت سرمایه ثابت ) جایگزین رویکرد سود و زیانی شده است که برای سالهای زیادی در حسابداری رایج و مورد تایید نظریه پردازان بود . در رویکرد ترازنامه ای داراییها و بدهیها به صورت اختصاصی تعریف، شناسایی و اندازه گیری می گردد. اگر این امر به درستی انجام گردد درآمدها به عنوان افزایش در داراییها (کاهش در بدهیها ) و هزینه ها به عنوان کاهش در داراییها (یا افزایش در بدهی ها) اندازه گیری می شود . در صورت دسترسی به ارزش منصفانه می توان از آن برای اندازه گیری، بدون اینکه اصول رایج حسابداری مثل تطابق و اصل بهای تمام شده به کار رود، استفاده نمود . رویکرد ترازنامه ای با گرایش به سمت ارزش منصفانه ،برای مفهوم محافظه کاری فضای کوچکی باقی می گذارد، به هر حال گرچه مبانی نظری استانداردهای حسابداری مبتنی بر چشم اندازهای تئوریکی است که در نگاه اول فضای کمی برای محافظه کاری یا اصول حسابداری رایج باقی گذاشته است ،اما این مبانی کاملا عاری از این عوامل نیستند ،برای مثال مفهوم تطابق درآمد و هزینه همچنان می بایست به اجرا در آید اما:
"اعمال مفهوم تطابق درآمد وهزینه تحت این چارچوب نظری اجازه شناسایی اقلامی رادر ترازنامه که با تعریف داراییها یا بدهیها مطابقت ندارد مجاز نمی شمرد " (بند 34_4 مفاهیم نظری گزارشگری مالی استانداردهای ایران ) .
در خصوص محافظه کاری طبق بند 18-2 مفاهیم نظری گزارشگری مالی استانداردهای ایران ،کلمه احتیاط به عنوان یکی از ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری که صورتهای مالی را برای استفاده کنندگان مفید می سازد بیان شده است .به هر حال همانند جمله بالا در خصوص تطابق در آمدو هزینه یک شرط اضافه شده است که باعث می گردد تفسیر این بند دچار مشکل گردد:
کمیته فنی سازمان حسابرسی ایران در مفاهیم نظری گزارشگری مالی که ترجمه‌ای از بیانیه اصول هیأت استاندارد های حسابداری انگلستان است محافظه کاری را با لفظی دیگر، احتیاط ، به رسمیت می شناسد و آن را به عنوان یکی از اجزای خصوصیت کیفی « قابل اتکا بودن » معرفی می‌کند (مجتهد زاده، 1380، ص 22 )1.
محافظه کاری یا احتیاط در چهار چوب مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران به صورت زیر تعریف شده است :

 

1-2-2-2 . احتیـاط
تهیه‌کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ درعین‌ حال‌ باید با ابهاماتی‌ که‌ به‌گونه‌ای‌ اجتناب‌ناپذیر بربسیاری‌ رویدادها و شرایط‌ سایه‌افکنده،‌ برخورد کنند. نمونه‌ این‌ ابهامات‌ عبارت‌ است‌ از قابلیت‌ وصول‌ مطالبات‌، عمر مفید احتمالی‌ داراییهای‌ ثابت‌ مشهود و تعداد و میزان‌ ادعاهای‌ احتمالی‌ مربوط‌ به‌ ضمانت‌ کالای‌ فروش‌ رفته‌. چنین‌ مواردی‌ با رعایت‌ احتیاط‌ در تهیه‌ صورتهای‌ مالی‌ و همراه‌ با افشای‌ ماهیت‌ و میزان‌ آنها شناسایی‌ می شود. احتیاط‌ عبارت‌ است‌ از کاربرد درجه‌ای‌ از مراقبت‌ که‌ در اعمال‌ قضاوت‌ برای‌ انجام‌ برآورد در شرایط‌ ابهام‌ مورد نیاز است‌ به‌گونه‌ای‌ که‌ درآمدها یا داراییها بیشتر از واقع‌ و هزینه‌ها یا بدهیها کمتر از واقع‌ ارائه‌ نشود. اعمال‌ احتیاط‌ نباید منجر به‌ ایجاد اندوخته‌های‌ پنهانی‌ یا ذخایر غیر ضروری‌ گردد یاداراییها و درآمدها را عمداً کمتر از واقع‌ و بدهیها و هزینه‌ها را عمداً بیشتر از واقع‌ نشان‌ دهد زیرا این‌ امر موجب‌ نقض‌ بی‌طرفی‌ است‌ و بر قابلیت‌ اتکای‌ اطلاعات‌ مالی‌ اثر می گذارد(هلمن،2007 )2.
همان طور که در تعاریف فوق از محافظه کاری ملاحظه می شود « شرایط ابهام » کلیدی¬ترین واژه این تعاریف است. هندریکسون و وان بردا 3 دو منبع را باعث بروز ابهام در حسابداری عنوان می کنند. نخست اینکه، عموماً ‌حسابداری با واحد های تجاری ای در ارتباط است که انتظار می رود در آینده تداوم فعالیت داشته باشند. از آنجایی که غالباً‌ تخصیص ها بین دوره های گذشته و آینده صورت می گیرد، باید در مورد منطق این تخصیص ها بر مبنای انتظارات آینده مفروضاتی را در نظر گرفت.
اگر چه ممکن است در ارتباط با این تخصیص¬ها برخی از مفروضات و انتظارات دردوره¬های گذشته معتبر باشند، با این حال هرگز نمی توان به طور کامل تمام تخصیص ها را مورد تایید قرار داد. دوم اینکه، معیارهای حسابداری غالباً بر اساس ارزش های پولی ثروت تعیین می شوند که مستلزم برآورد مبالغ نامطمئن آتی است. قابلیت اتکای این برآوردها ممکن است به طور قابل ملاحظه ای متفاوت باشد. نمی توان با اطمینان کامل ارزش پولی ثروت را تعیین نمود. بنابراین، هر معیار مبتنی بر این برآورد ها می تواند فقط جنبه آزمایشی (غیر قطعی) داشته باشد. با این حال نمی توان بیان کرد که هر چند ممکن است برآوردها و پیش بینی ها مربوط باشند، اما امکان انجام آنها بدرستی میسر نمی باشد، بلکه می بایست معیار های مبتنی بر برآوردهای گذشته رابه دقت انجام داد و با استفاده از برآوردهای جدید و قابل اتکاتر آنها تعدیل نمود. محدودیت کلی ابهام به عنوان مبنایی برای ارائه مفهوم محافظه کاری در حسابداری سنتی مورد استفاده قرار گرفته است (هندریکسون و ون بردا ، 1992،ص48)1 .

3-2. موضوعات مفهومی2 محافظه کاری
همانطور که در بالا اشاره شد تحقیقات حسابداری دستوری سنتی در دهه ی 1970 غیر متداول گردید وجای خود را به حسابداری توصیفی داد، که توجه به تقاضای واقعی برای اصول حسابداری وروشهای حسابداری دارد(واتزو زیمرمن،1979،ص27)3. به سادگی مشخص است، اگر محافظه کاری مفهومی است که در عمل از آن بسیار استفاده می شود هر چند که در تئوری دستوری توجهی به آن نشده است با توجه به تقاضای گسترده استفاده کنندگان می بایست بعنوان بخشی از تئوری توصیفی مورد توجه قرارگیرد .مفهوم محافظه کاری در حوزه تحقیقات توصیفی حسابداری مزایای زیادی خصوصا از زمان جلسه ویژه انجمن حسابداران آمریکا4 از خود نشان داده است(هلمن،2007)5.
از یک دیدگاه تئوریک، محافظه کاری حسابداری این گونه بیان می شود که انتظار می رود خالص داراییهای گزارش شده در بلند مدت از ارزش بازار کمتر باشد (فیلد من و اوهلسون، 1995)6 .
طبق این دیدگاه حسابداری، بهای تمام شده تاریخی به عنوان رویه ای محافظه کارانه توصیف می شود چرا که خالص ارزش فعلی مثبت سرمایه گذاری در حسابها کمتراز ارزش منصفانه شان گزارش می شود، پنمن و زهانگ1 (2002) می نویسند:
"بوسیله حسابداری محافظه کارانه در واقع روش حسابداری و برآوردی انتخاب می شود که ارزش دفتری خالص داراییها را نسبتا پایین نگاه دارد".
به هر حال، سود تحت تاثیر عملکرد محافظه کارانه قرار می گیرد ،اما تاثیر بر روی سودها بسیار به شرایط بستگی دارد . پیتون و لیتلتون2 (1940) تاثیر محافظه کاری بر روی سود در زمان به کار بردن قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار را اینگونه بیان می کنند :
" نقطه مرکزی محافظه کاری سیاست تقسیم سود است، مدارکی دال بر موثر بودن قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار بعنوان یک وسیله مراقبت یا احتیاط در گزارشهای سال به سال وجود ندارد، از آنجایکه محافظه کاری در برخی مواقع سود را کاهش ،در برخی مواقع سود را افزایش و در برخی مواقع بدون تاثیر است، تعریف تاثیر محافظه کاری بر سود بسیار مشکل است " .
در تحقیقات بازار سرمایه، تاثیر محافظه کاری روی ترازنامه و صورت سود و زیان مورد بررسی قرار گرفته و به ترتیب به عنوان محافظه کاری غیر شرطی و محافظه کاری شرطی، نام گذاری شده است، این مطلب بوسیله باسو در سال 1997 اینگونه مطرح گردید که محافظه کاری شرطی کمتر نشان دادن سود در پاسخ به اخباربد و عدم بیشتر نشان دادن سود در پاسخ به اخبار خوب می باشد . این تعریف با توجه به مطالعات انجام شده در بازار سرمایه تحقیق لارا، اوساما و پنالوا صورت گرفته مورد تایید قرار گرفته است .
یک راه دیگر ارزیابی تاثیر محافظه کاری حسابداری روی سود (و خالص داراییها) ایجاد یک تمایز بین محافظه کاری پایدار و محافظه کاری موقت حسابداری می باشد . محافظه کاری پایدار اشاره به زمانی دارد که برای مثال مخارج تحقیق و توسعه بلافاصله پس از تحقق به جای منظور نمودن به عنوان مخارج سرمایه ای و استهلاک آتی به هزینه جاری منظور گردد. خالص داراییها همواره کمتر از واقع خواهد بود، همانطور که سود ها نیز در ابتدای پروژه کمتر اظهار می گردند و در حین دوره بعدی در مورد یک پروژه خاص بیشتر بیان خواهند شد .
محافظه کاری موقت به زمانی اشاره دارد که تغییرات در برآوردها و روشهای حسابداری به گونه ای موقت سود را کاهش و باعث ایجاد ذخیره مخفی (خارج از ترازنامه ) و یا اندوخته مازاد می گردد که بعدا ممکن است برگشت شود. این مطلب می تواند همانند برآورد استهلاک یا تجدید ساختار ذخایر باشد .
زمانیکه دو رویه حسابداری با یکدیگر مقایسه می گردد، آن رویه ای که باعث ایجاد خالص داراییهای با ارزش کمتر گردد به عنوان رویه محافظه کارانه تر طبقه بندی می گردد و بالعکس . اصل محافظه کاری انتخاب محافظه کارانه ترین رویه در زمانی است که چندین رویه حسابداری موجود باشد (استرلینگ، 1967)1.
یک تمایز بین محافظه کاری پایدار و موقت وجود دارد . محافظه کاری پایدار به این معنی است که یک فعالیت خاص واحد تجاری ،مثلا سرمایه گذاری در یک علامت تجاری از طریق تبلیغات در تمامی دوره های مالی به یک نحو برخورد شود (مثلا هزینه گردد) که منجربه کمتر از واقع بیان کردن خالص داراییها (در مقایسه باسرمایه ای کردن )وباعث تاثیرات متنوع بر روی سود در طول زمان (در مقایسه باسرمایه ای کردن ) می گردد، محافظه کاری موقت اشاره به زمانی دارد که تغییرات برآوردهای حسابداری در طول زمان منجر به خلق ذخایری مخفی (خارج از ترازنامه ) یا ذخایر مازاد می گردد که بعداً ممکن است برگشت شود.

 

4-2. معیارهای ارزیابی محافظه کاری
محققان از سه نوع معیار ، به منظور ارزیابی محافظه کاری استفاده می¬کنند:
• معیارهای خالص دارایی ها.
• معیارهای سود و اقلام تعهدی.
• معیارهای رابطه سود و بازده¬ سهام.
تمام این معیارها با تکیه بر اثر عدم تقارن محافظه کاری در شناسایی سودها و زیان¬ها می¬باشند (واتز ،b 2003،ص288)2.

 

 

 

1-4-2. معیارهای خالص دارایی ها
اگر چه ارز‌ش‌های بازار دارایی¬ها و بدهی¬ها که خالص دارایی¬ها را تشکیل می دهند در هر دوره تغییر می¬کنند ، اما همه این تغییرات در حساب‌ها و گزارش¬های مالی منعکس نمی¬شود. براساس محافظه کاری، افزایش در ارزش دارایی هایی (سودهایی ) که به اندازه کافی تاییدپذیر نباشند، ثبت نمی شود ، در حالی که کاهش در ارزش دارایی ها ( سودها )، با همان درجه از تایید پذیری ثبت می¬گردد. در نتیجه خالص دارایی¬ها کمتر از ارزش بازارشان ارائه می¬شوند. محققان برای برآورد این ارائه کمتر از واقع، از مدل های ارزیابی سهام واحدهای تجاری و یا نسبت ارزش دفتری خالص دارایی¬ها به ارزش سهامشان (نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار) استفاده می¬کنند(همان منبع،ص288)1.

 

2-4-2. معیارهای سود و اقلام تعهدی
محافظه کاری بیانگر این است که سودها پایدارتر از زیان ها هستند، زیرا صورت های مالی افزایش های تاییدناپذیر در ارزش دارایی ها (سودها ) را در زمان وقوع شناسایی نمی¬کنند، بلکه طی دوره¬های آتی و به هنگام ورود جریان های نقدی ناشی از این افزایش ها شناسایی می¬کنند. برای مثال، اگر ارزش یک دارایی افزایش یابد از آنجایی که انتظار می رود جریان های نقدی آتی افزایش یابد، بنابراین سود را طی سال های آتی و به ازای ورود جریان های نقدی مربوطه شناسایی می¬کنند. این بدین معنی است که سودها گرایش به پایداری و تداوم دارند . در مقابل زیان‌هایی که درجه تاییدپذیری آن ها با سودهای غیرقابل تایید یکسان است، درست در زمانی که به وقوع می¬پیوندند، بدون توجه به اینکه کاهش در جریان های نقدی آن ها طی دوره¬های آتی تحمل شوند، شناسایی می گردند. از آنجایی که به طور متوسط، این زیان ها در دوره¬های آتی قابل برگشت نیستند، پایداری و تداوم این کاهش سودها احتمالاً کمتر از افزایش سودها است، از این رو این کاهش سودها ناپایدار هستند . این پایداری یا ناپایداری¬ها و تغییرات سود، معیاری را برای محافظه کاری فراهم می¬آورند و این رفتار نامتقارن محافظه کاری در قبال سودها و زیان ها عدم تقارنی را در اقلام تعهدی بوجود می¬آورند(همان منبع،ص288)2. گیولی و هاین 3(2000) چنین اظهار می¬کنند که محافظه کاری باعث کاهش سود گزارش شده انباشته در طول زمان می¬شود . آن ها بیان می¬کنند که اندازه اقلام تعهدی انباشته شده در طول زمان، یکی از معیارهای محافظه کاری است .

 

شرکت هایی که در مرحله ثبات قرار دارند و هیچ گونه رشدی ندارند و همچنین از نظر استفاده از روش های گوناگون حسابداری نیز بی¬تفاوت هستند، سودهایشان به جریان های نقدی نزدیک می¬شود و اقلام تعهدی ادواری آن ها نیز به سمت صفر میل می¬کند.« ثبات اقلام تعهدی منفی (از قبیل منظور نمودن انواع ذخایر) در میان شرکت¬ها و در طول یک دوره بلند مدت نشانه¬ای از وجود محافظه کاری است، نرخ انباشتگی اقلام تعهدی منفی شاخصی از تغییر در میزان محافظه کاری در طول زمان است» (گیولی و هاین ، 2000 ، ص292)1.

 

3-4-2. معیارهای رابطه سود و بازده¬ سهام
قیمت های بازار سهام نشان دهنده تغییرات ارزش دارایی در زمانی هستند که آن تغییرات رخ می-دهند، خواه اینکه آن تغییرات شامل زیان ها یا سودهایی در ارزش دارایی باشند . از این رو، می توان گفت که بازده¬¬های سهام همواره به هنگام هستند . از آنجا که محافظه کاری پیش بینی می¬کند، مبنای شناسایی زیان های حسابداری بسیار به هنگام تر از سودها است ، بدین ترتیب انتظار بر این است که زیان های حسابداری بیشتر از سودهای حسابداری با بازده¬های سهام، تقارن زمانی2 داشته باشند (واتز ، b2003)3. باسو4 (1997) با استفاده از این مبانی معیاری را تحت عنوان « عدم تقارن زمانی سود» ، برای محافظه کاری معرفی می¬کند که در قسمت بعدی به تفصیل در مورد آن بحث خواهد شد .

 

5-2.عدم تقارن زمانی سود به عنوان معیاری از محافظه کاری
در قسمت های قبلی بیان شد که عدم تقارن زمانی سود براساس رابطه سود / بازده¬های سهام به عنوان یکی از معیارهای محافظه کاری شناخته شده است. باسو ، محافظه کاری را در نتیجه انعکاس سریع تر اخبار بد نسبت به اخبار خوب در سود تفسیر کرد . این تفسیر، بیانگر تفاوت سیستماتیک بین اخبار خوب و بد از دو جنبه «به هنگامی »5 و « پایداری »6 در سود است . باسو برای اندازه گیری اخبار از بازده¬های سهام استفاده کرد و با استفاده از رگرسیون بین سود و بازده سهام دریافت که پاسخ سود نسبت به اخبار بد (بازده منفی سهام) به هنگام تر از پاسخ سود نسبت به اخبار خوب (بازده مثبت سهام) است. او همچنین در بررسی های خود نشان داد که پایداری تغییرات منفی سود کمتر از تغییرات مثبت آن است. بدین صورت او معیاری را برای اندازه¬گیری محافظه کاری معرفی کرد که دیدگاه سود و زیانی

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ارزیابی رابطه محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه در شرکت