![پایانامه ی بررسی شرایط بکارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهای سیمان](../prod-images/339822.jpg)
پایانامه ی بررسی شرایط بکارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهای سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
تعداد صفحات 129
فرمت فایل pdf
پایانامه ی بررسی شرایط بکارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهای سیمان
پایانامه ی بررسی شرایط بکارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهای سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
تعداد صفحات 129
فرمت فایل pdf
هزینه یابی و تجزیه و تحلیل هزینه ها و بکارگیری روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت ( ABC ) ، ابزاری مدیریتی است که می تواند مدیران را در دستیابی به داده های بایسته برای تصمیم گیری های آگاهانه تر در رابطه با سرمایه گذاری برای اقدامات و زیر ساختارها یاری دهد .
بر اساس یافته های پژوهش می توان از طریق بهبود عملکرد ، به خصوص اصلاح اقدامات مدیریت منابع انسانی و نیز استانداردسازی مصرف به منظور کاهش هزینه های مصرفی ، قیمت تمام شده خدمات را کاهش داد .
تعدادصفحات :51
مقدمه :
گر چه تعیین قیمت تمام شده دقیق محصولات و خدمات به نظر غیر ممکن میآید ولی هر نوع سعی و کوششی باید صورت گیرد تا بهترین برآورد در مورد قیمت تمام شده دراختیار تصمیم گیرندگان قرار گیرد. بهترین برآورد در مورد قیمت تمام شده محصول زمانی میتواند صورت گیرد که هزینهها به طور مستقیم قابل ردیابی به محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده باشند. هزینههای مواد مستقیم و کار مستقیم به طور مستقیم قابل ردیابی به محصولات تولید شده میباشند . از طرف دیگر، هزینههای سربار کارخانه که یک نوع هزینه غیر مستقیم میباشند ، اصولا نمیتوان بسادگی و به طور مستقیم به محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده ردیابی کرد. مشکلترین قسمت محاسبه قیمت تمام شده یک واحد ، مشخص کردن مبلغ صحیح هزینه سربار کارخانه است که باید به محصولات و خدمات تخصیص داده شود.
تعداد صفحات :12
هزینه یابی برمبنای فعالیت و ارزیابی متوازن اطلاعاتی را فراهم می آورند که مدیران جهت تصمیم گیریهایی که منجر به خلق ارزش می شود به آن نیازمندند. ارزش افزوده اقتصادی فراهم آورنده چارچوب تصمیم، معیارهای عملکرد و محرکهایی است که مدیریت را برای خلق ارزش بر می انگیزد.
برای درک بیشترِ مفاهیم هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی می توان تجارت را به فوتبال تشبیه کرد. مربی یک تیم فوتبال به عوامل متعددی جهت موفقیت نیاز دارد. برای مثال به دست آوردن ضربه های ایستگاهی، به دست آوردن کرنر، فراهم سازی یک دفاع محکم و داشتن یک دروازه بان مناسب. اما در پایان مسابقه تنها چیزی که اهمیت دارد این است که مسابقه را برده ایم یا باخته ایم نه اینکه در طول بازی چند کرنر یا چند ضربه ایستگاهی به دست آورده ایم. در تجارت نیز مدیر معیارهای زیادی را برای کسب موفقیت لازم دارد. هزینه یابی برمبنای فعالیت وارزیابی متوازن معیارهایی هستند که مدیر را در تصمیم گیری و دستیابی به موفقیت یاری می رسانند، اما آیا صرفاً استفاده از این معیارها دلیل بر موفقیت است؟
این موضوع که مدیریت برای دستیابی به موفقیت به این معیارها نیاز دارد امری بدیهی است اما تعیین کننده برد یا باخت شرکت ارزش افزوده اقتصادی است
هزینه یابی کیفیت
امروزه قیمت و کیفیت از مهمترین مزیتهای رقابتی در صنایع به شمار میآیند. از این رو بررسی رابطه بین این دو مزیت رقابتی در سالهای اخیر به ویژه در صنایع پیشرو و کشورهای صنعتی بسیار مورد بحث بوده است. این که بدی کیفیت چه تاثیری بر قیمت محصولات و متعاقباً درآمد شرکت خواهد داشت و نیز برای رسیدن به کیفیت مطلوب باید چقدرهزینه کنیم، بحث هزینهیابی کیفیت را جایگاهی ویژه بخشیده است.
هزینهیابی کیفیت از مباحث جدید مدیریتی است که میتواند وضعیت و عملکرد شرکت را از ابعاد مختلف مانند حسابداری بهای تمام شده (حسابداری صنعتی)، کنترل کیفیت، تعمیرات و نگهداری، زنجیره تامین، مدیریت تولید، انبارها، ایمنی و بهداشت، آموزش و بهسازی و موارد دیگر نشان دهد و با تهیه ترازنامه کیفیت در شرکت و مقایسه روند هزینههای کیفیت میتوان هزینه کیفیت در شرکت را کنترل و بهبود بخشید.
تاکید و کار بر روی مفاهیم هزینهیابی کیفیت در طول زمان، نکات مهم و ارزشمندی را مشخص کرده است که از اهمیت بالایی برخوردارند. برخی از این نکات عبارتند از:
1- هزینههای کیفیت کدامند؟
سه دیدگاه اصلی در مورد تعریف هزینههای کیفیت وجود دارد که عبارتند از:
در این پژوهش، هزینه کیفیت برابر با مجموع هزینههای سه گروه پیشگفته در نظر گرفته شده و تلاش بر این است سیستم هزینهای جامعی طراحی شود که تمامی دیدگاههای هزینهای یادشده را در برگیرد.
گام برداشتن در جهت بهبود کیفیت، به تعریف پروژههای بهبود کیفی و همزمان با آن توسعه سیستم حسابداری نیاز دارد؛ به طوری که بتوان اطلاعات مورد نیاز به منظور بررسی عملکرد پروژههای بهبود کیفیت را به دست آورد. بنابراین یک گام اساسی در کاهش هزینهها، اصلاح و توسعه سیستم حسابداری است؛ به گونه ای که بتوان هزینههای کیفیت را محاسبه کرد و ضمن ارائه گزارشهای مناسب، به اندازهگیری اثربخشی فعالیتها و پروژههای کاهش هزینه پرداخت و راهکارهای عملی برای کنترل و بهبود هزینههای کیفیت و به تبع آن، عملیات تضمین و کنترل کیفیت ارائه کرد.
به منظور اصلاح و توسعه سیستم حسابداری باید هزینههای کیفیت را طبقهبندی کرد و به هر یک از گروههای هزینهای، کد هزینه تخصیــص داد.
به منظور اندازهگیری هزینههای کیفیت لازم است ابتدا اجزای هزینههای کیفیت شناسایی و طبقهبندی شده، سپس کلیه هزینههای مرتبط با کیفیت بر اساس آمار دادههای هزینهای موجود یا طرح مدون جمعآوری اطلاعات، مشخص و در قالب طبقهبندی شده دسته بندی شوند. تنها در این صورت است که میتوان راهکارهای مناسبی برای حذف هزینههای عمده کیفیت ارائه و اجرا کرد.
2- طبقهبندی
کارشناسان، هزینههای کیفیت را در چهار گروه اصلی قرار میدهند. این گروهبندی در مقایسه با سایر گروهبندیهای رایج، از پذیرش و مقبولیت بیشتری برخوردار است. این چهارگروه عبارتند از:
الف - هزینههای شکست درونی (درون سازمانی)
ب – هزینههای شکست برونی
ج – هزینههای ارزیابی کیفیت
د – هزینههای طرح ریزی، پشتیبانی و پیگیری کیفیت
هر یک از این گروههای اصلی نیز زیر مجموعههایی دارند.
الف : هزینههای شکست درونی (درون سازمانی)
این هزینهها شامل ایرادهایی است که در مراحل مختلف پیش از تحویل محصول به مشتری بروز میکنند و سازمان به روشهای مختلف از قبیل بازرسی و آزمایش توسط کارکنان واحد کنترل کیفیت خود یا بازرسان خارجی به این عیوب پی میبرد و به حذف آنها اقدام میکند. زیر گروههای تشکیلدهنده این گروه عبارتند از:
1ـ هزینههای دورریز یا اسقاطی : محصولات و اقلامی که به علت عدم انطباق با مشخصههای مهندسی تعریف شده، قابلیت ارائه به مشتریان و یا استفاده در کاربردهای دیگر را نداشته باشند، به عنوان دورریز یا اسقاط درنظرگرفته میشوند. مانند تغییر شکل ورقهای فولادی به علت بالا بودن دمای کورههای لعاب .
2ـ هزینههای تعمیر و دوبارهکاری محصولات تولیدی شرکت: محصولاتی که در داخل شرکت ساخته میشوند و به دلیل مطابقت نداشتن با مشخصههای مورد نیاز، قابل استفاده نیستند، در برخی موارد با تکرار برخی فعالیتهای اصلاحی یا انجام فعالیتهای تعمیراتی قابل استفاده میشوند که هزینه این گونه فعالیتها باید از فعالیتهای تولیدی تفکیک و در سرفصل هزینههای کیفیت منظور شود. اصلاح سوختگی رنگ بدنه خودروها، رگلاژ کردن درهای خودرو و … مثالهای این نوع هزینهها هستند.
3ـ هزینههای تحلیل شکست: هزینههای مربوط به بررسی و تحلیل کارشناسی علل بروز ایراد در محصول و چارهاندیشی در خصوص راه حلهای رفع و جلوگیری از تکرار آنها در این زیر گروه قرار میگیرند.
کلیه هزینههای مربوط به گروههای مهندسی، R&D و مشاوران و جلسات متعددی که با حضور مدیران و کارشناسان ارشد به منظور رفع علت وقوع ضایعات تشکیل میشود، در این گروه از هزینهها جای میگیرند.
4ـ تعمیر واصلاح اقلام معیوب دریافتی: شامل هزینههای مربوط به آماده سازی اقلام دریافتی از تامینکنندگان مواد مورد استفاده که به علت عدم رعایت مشخصههای درخواستی از طرف تامینکننده، به شکل فعلی قابلیت به کارگیری و استفاده را ندارند و باید تعمیر یا اصلاح شوند. (قطعات دریافتی از شرکتهای طراحی ومهندسی و یا دیگر ساپلایرها).
5ـ هزینههای ناشی از نگهداری نامناسب مواد اولیه : هزینههای ناشی از مناسب نبودن نحوه انبارش که به صدمه دیدن اقلام مصرفی منجر میشود، در این گروه قرار میگیرند. مثالهایی از این دست عبارتند از :