نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کار پژوهشی در زمینه جرایم رایانه ای و مقایسه ایران با سایر کشور ها‎

اختصاصی از نیک فایل کار پژوهشی در زمینه جرایم رایانه ای و مقایسه ایران با سایر کشور ها‎ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کار پژوهشی در زمینه جرایم رایانه ای و مقایسه ایران با سایر کشور ها‎


کار پژوهشی در زمینه جرایم رایانه ای و مقایسه ایران با سایر کشور ها‎

تعداد صفحات:59

نوع فایل:word

 

 

 

تحقیق کامل در زمینه جرایم سایبری که پتانسیل لازم برای تبدیل به یک پایان نامه را نیز دارد

 

 

چکیده

امروز بحث فناورى­اطلاعات­­­و ­ارتباطات نوین،که تجلى روشن­آن­فضاى‏­تبادل­اطلاعات(فضاى­سایبر)­است.مسئله­جدیدى را با عنوان پاسخگویى‏ به سوء استفاده‏هایى که از فضاى تبادل اطلاعات به عمل مى‏آید پیش روى‏ دانشمندان علوم جنائى قرار داده است. در این پایان نامه­جرایم­رایانه‏ای را ­درابعاد خرد­ و کلان­را مورد بررسى‏ قرار مى‏دهم، این بحث در قالب دو بخش دنبال مى‏شود.در بخش­اول،پس‏­از­توضیحاتی راجع به تاریخچه جرائم رایانه‏اى،به تعاریف وبرداشت­های مختلف آن پرداخته­وانواع وخصوصیات هرکدام را بیان میکنیم ودربخش دوم مقاله­به محتوای این نوع جرایم گوشه چشمی داریم سپس آثار مخرب جرایم رایانه­ای را به تفصیل توضیح داده ودر ادامه. نحوه پیشگیری ازاین­جرایم وبالاخره در آخر ازجرایم رایانه­ای در­کشورمان بحث خواهیم کرد.من در تلاش بودم که یک پایان نامه خوبی جمع­آوری­کنم بخاطر همین پیگیرکارها و منابع خوبی بودم که در اول باکار پلیس فتا نیروی انتظامی آشنا شدم که خیلی بر اطلاعات­خودم در ضمینه آشنایی با جرایم اینترنتی و دیگر مباحث آشنا شدم پس از آن به انقلاب رفتم که منابعی در این ضمینه پیدا کنم که بتواند در نگارش پایان نامه کمکم کند.


دانلود با لینک مستقیم


کار پژوهشی در زمینه جرایم رایانه ای و مقایسه ایران با سایر کشور ها‎

پژوهشی در دوره های آموزش کارآفرینی دردانشگاه ها

اختصاصی از نیک فایل پژوهشی در دوره های آموزش کارآفرینی دردانشگاه ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پژوهشی در دوره های آموزش کارآفرینی دردانشگاه ها


   پژوهشی در دوره های آموزش کارآفرینی دردانشگاه ها

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:7

فهرست و توضیحات:
مقدمه

تاریخچه شرکت

اهداف شرکت

کارکنان و متخصصان

 

پژوهشی در دوره های آموزش کارآفرینی دردانشگاه ها

 در جهان رقابتی امروز سازمان ها، دانشگاه ها و کشورهایی موفق هستند که قادر به بهره گیری بیشتر از اطلاعات و دانش باشند، چرا که دیگر مواد اولیه، زمین و سایر مواد طبیعی منبع مهم و اساسی به شمار نمی روند و بر خلاف گذشته ثروتمند ترین مردم، افراد دانش مدار و کارآفرین می باشند که پیشه ی آنها کارآفرینی است. از این رو بسیاری از دانشگاه های کشورهای پیشرفته و در حال توسعه بهره گیری از کارآفرینی را آغاز نموده اند و این بذل توجه در قالب تدوین استراتژی ها ، سیاست ها و برنامه های علمی جهت بسط و تقویت روحیه و رفتار کارآفرینی و مهمتر از آن آموزش کارآفرینی در موسسات علمی و آموزشی و دانشگاه ها ظاهر گردیده است.

 

در این مقاله پس از بیان مقدمه یی پیرامون مفهوم کارآفرینی و تعاریفی چند از کارآفرینی و کارآفرین، تاریخچه یی کوتاه از آموزش کارآفرینی در دانشگاه ها بیان می گردد. آنگاه تعاریف آموزش کارآفرینی مطرح می شوند. سپس طی پژوهشی در ادبیات معاصر کارآفرینی، عمده ترین اهداف و رئوس مطالب آموزش کارآفرینی دانشگاه ها در قالب سه سطح فردی، سازمانی و محیطی تشریح می گردند. در ادامه، فرایند آموزش کارآفرینی و انواع دوره های آموزشی آن بررسی و مرور می شوند. این مقاله با معرفی مهمترین مراکز آموزش کارآفرینی و تجربیات برخی از کشورها در پیاده سازی برنامه های آن در موسسات آموزشی خاتمه می یابد.

 

1- مقدمه

1-1- درآمدی بر کارآفرینی: ساختار کسب و کار امروز با گذشته متفاوت است. به طوریکه می توان شاهد تاثیر این دگرگونی ها بر سطوح مختلف جوامع و در عرصه بین الملل بود[1]. در این شرایط شرکت ها، سازمان ها و یا کشورهایی موفق هستندکه قادر با دیگران باشند. این رقابت جنبه های بسیاری از زندگی انسان ها را در بر می گیرد و منحصر به یک موقعیت و یا حوزه خاص نمی شود. لازمه موفقیت در این رقابت نیز بهره گیری بیشتر از اطلاعات و دانش است. به طوریکه دیگر مثل گذشته دارایی های مشهود، مواداولیه و زمین، منابع مهم و اساسی به شمار نمی روند. اگر تا دیروز ثروتمندترین افراد دنیا کسانی بودند که منابع فوق را بیشتر در اختیار داشتند، اما امروزه ثروتمندترین مردم، افراد دانش مدار و کارآفرین می باشند که پیشه آنها کارآفرینی است[2]. گویی توسعه اقتصادی در عصر اطلاعات بیش از هر چیز نیازمند کارآفرینی بوده و کارآفرینی بیشترین تاثیرات خود را در ایجاد اشتغال برای جوانان، بهره وری و رفاه اجتماعی می گذارد.

 


دانلود با لینک مستقیم


پژوهشی در دوره های آموزش کارآفرینی دردانشگاه ها

کاملترین راهنمای آموزش نگارش مقالات علمی پژوهشی و ISI رایگان

اختصاصی از نیک فایل کاملترین راهنمای آموزش نگارش مقالات علمی پژوهشی و ISI رایگان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کاملترین راهنمای آموزش نگارش مقالات علمی پژوهشی و ISI کل متن رایگان در اختیار شما

مقدمه :

مزایای نگارش مقالات علمی پژوهشی و ISI

امروزه بحث مقاله­ نویسی یکی از بحث­ های بسیار داغ در دانشگاه­ها و مراکز پژوهشی بوده بطوریکه بسیاری از اساتید و دانشجویان به منظور نیل به اهداف خود تلاش­های زیادی در جهت نوشتن مقالات معتبر می­نمایند. نوشتن مقالات معتبر مزایایی بسیاری برای افراد داشته که از جمله آنها می­توان به موارد زبر اشاره نمود:

 

  • افزایش رتبه علمی اساتید دانشگاه ها
  • پذیرش در مقطع دکتری
  • گرفتن بورس تحصیلی از دانشگاه های معتبر بین المللی در سراسر جهان
  • استخدام راحت تر در کلیه ادارات و سایر مراکز دولتی و خصوصی
  • پذیرفته شدن بسیار راحت تر به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی
  • افزایش حقوق و مزایای شغلی برای کارکنان بسیاری از ادارات
  • امکان ادامه تحصیل در مقطع، رشته و دانشگاه دلخواه در تمامی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی بدون آزمون ورودی
  • امکان عضویت در بنیاد ملی نخبگان (در صورت داشتن سایر شرایط )
  • شناخته شدن به عنوان متخصص و صاحب نظر در موضوع
  • امکان گرفتن پروژه های تحقیقاتی با درآمدهایی بسیار بالا از بسیاری از سازمانهای دولتی
  • ثبت کردن تحقیقات و مطالعات انجام شده به نام نویسندگان و حفظ دائمی آنها
  • گسترش علم و دانش
  • ایجاد شدن احساس افتخار و اعتماد به نفس در نویسندگان مقالات
  • نظریه پردازی و بیان دیدگاه های نویسندگان در زمینه های تخصصی
  • ثبت کردن تحقیقات و مطالعات انجام شده به نام نویسندگان و حفظ دائمی آنها
  • و سایر مواردی که بسته به شرایط میتواند کاملا متفاوت باشد

 

خوشبختانه اکثر دانشجویان از مزایای نگارش مقالات معتبر کاملا آگاهند و تمایل بسیار زیادی به نوشتن مقالات علمی دارند. در بسیاری از موارد دانشجویانی مشاهده می­گردند که تحقیقات و مطالعات وسیعی را به انجام رسانیده و داده­ها و نتایج مطلوبی برای ارائه در اختیار دارند. این در حالی است که آنها نمی­توانند داده ­ها و اطلاعات ارزشمند خود را آنچنان که شایسته است به نگارش در بیاورند. به عبارت دیگر دانشجویان زمانی می­توانند مزد زحمات پژوهشی خود را دریافت نمایند که نتایج تحقیقات خود را در نشریات و سمینارهای معتبر ارائه کرده و از مزایایی نگارش مقالات علمی بهره­مند گردند.

یکی از مشکلات اصلی بسیاری از دانشجویان به حاشیه رفتن آنها در حین انجام پژوهش و تحقیق می­باشد. به عبارت دیگر، این دانشجویان اگرچه زحمات بسیار زیادی را متحمل شده ولی به هر حال در طی انجام تحقیق، جذب حاشیه­ های غیرضروری موضوع مورد مطالعه شده و از مسیر اصلی پژوهش مورد نظر خود جدا می­گردند. این درحالی است که چنانچه این دانشجویان توانایی تجسم مقاله نهایی مورد نظر خود را در ابتدای پژوهش داشتند، هرگز از مسیر مجسم شده جدا نگردیده و با صرف کمترین وقت و هزینه می­توانستند مقاله مورد نظر خود را به نگارش در بیاورند.

آموزش صحیح دانشجویان می­تواند کاستی­های فوق را بر طرف کرده و به دانشجویان کمک نماید که بتوانند از همان ابتدای پژوهش، مقالۀ نهایی خود را متصور گردیده و حتی شروع به نوشتن آن بنمایند. امر فوق سبب می­گردد که این دانشجویان در حین پژوهش فقط به تکمیل مقالۀ در ابتدا نوشته شده بپردازند و صرفا نتایج نهایی تحقیق خود را در آن درج نمایند.

اکثر دانشجویان غالبا اصول مقاله­ نویسی را به صورت سعی و خطا می­آموزند. به عبارت دیگر، این دانشجویان با نوشتن مقالات متعدد و ارسال آنها برای بسیاری از مجلات، به مرور زمان ایرادهای نوشته­ های خود را فهمیده و نسبت به رفع آنها اقدام می­نمایند. اگرچه امر فوق بسیار مطلوب می­باشد ولی به هر حال کاملا بدیهی است که این دانشجویان نمی­توانند از همان ابتدا چنانچه شایسته است نتایج و بازخوردهایی مطلوب دریافت نمایند. به عبارت دیگر این دانشجویان نمی­توانند انتظار داشته باشند که مقالات اولیه آنها در معتبرترین مجلات پذیرفته و منتشر گردد زیرا به هر حال بسیاری از اصول صحیح نوشتن مقالات پژوهشی در نوشته­ های آنها رعایت نشده است. به هر حال بایستی توجه داشت که ارائه ضعیف و نامفهوم نتایج قوی­ترین پژوهش­ها نیز نمی­تواند دفاتر مجلات را جذب و آنها به چاپ نتایج آن تحقیقات ترغیب نماید. زمانی یک مقاله برای مجلات دارای اعتبار جذاب می­باشد که مطالب نگارش یافته به صورتی صحیح، اصولی و منسجم ارائه شده باشند. امر فوق سبب می­گردد که این دانشجویان بسیاری از فرصت­ها را از دست داده و بعنوان مثال نتوانند تا زمان مصاحبه دکتری مقاله منتشر شده خود را ارائه نمایند.

این در حالی است که با آموزش دیدن صحیح، این دانشجویان می­توانند اصول مقاله­ نویسی را آموخته و از همان ابتدا مقالاتی منسجم و با قابلیت چاپ در بسیاری از مجلات معتبر بنویسند. به زبانی ساده­تر، اصولی که دانشجویان غالبا با سعی و خطا فرا می­گیرند را می­توان به آنها آموزش داده و به آنها کمک نمود تا این اصول را بر روی مقالات اولیۀ خود پیاده سازی کرده و نسبت به رفع اشکالات آنها اقدام نمایند.

در این میان در راستای نیل به اهداف بیان گردیده، در این جزوه آموزشی، تمامی اصول مورد نیاز برای نوشتن مقالات علمی پژوهشی و ISI، به صورتی کاربردی و البته صریح و تا سرحد امکان خلاصه بیان شده­ اند. به طورکلی سرفصل­های ارائه شده در این جزوه آموزشی شامل موارد زیر می­باشند:

  • تشریح انواع مقالات علمی و بیان تفاوت­های آنها
  • تشریح انواع مجلات و بیان میزان اعتبار آنها
  • معرفی انواع سمینارها و همایش­های علمی
  • بیان ملاک­های تشخیص میزان اعتبار هر سمینار و یا کنفرانس علمی
  • معرفی تمامی بخش­های مقالات علمی
  • تشریح طریقه انتخاب عنوانی ایده­ آل برای یک مقاله
  • بیان محدودیت­های موجود در تعداد نویسندگان مقاله
  • تشریح رتبه دانشجو و اساتید راهنما و مشاور در ترتیب نویسندگان مقاله
  • آموزش نحوه تدوین چکیده یک مقاله
  • بیان نکاتی به منظور طریقه انتخاب واژگان کلیدی
  • تشریح اصول نگارش صحیح مقدمه یک مقاله
  • آموزش طریقه نگارش مبانی نظری، ادبیات و پیشینه تحقیق در یک مقاله
  • بیان چگونگی معرفی روش تحقیق در رشته­ های مهندسی، پزشکی، شیمی، فیزیک و سایر رشته­ های مشابه
  • بیان چگونگی معرفی روش تحقیق در رشته های انسانی
  • بیان چگونگی معرفی روش تحقیق در مقالاتی که در آنها مدلی ارائه شده است
  • آموزش چگونگی ارانه نتایج در یک مقاله
  • آموزش نکاتی بسیار کلیدی به منظور ارائه موثرتر نتایج و چگونگی تحلیل آنها
  • بیان طریقه نگارش نتیجه گیری و تشریح تفاوت­های نتیجه­ گیری با قسمت ارائه نتایج
  • تشریح طریقه درج منابع در یک مقاله
  • بیان درجه اعتبار انواع مختلف منابع

 

در نهایت شایان ذکر است که مطالب بیان گردیده در این جزوه آموزشی کاملا فراگیر بوده و محدود به رشته و یا گرایش خاصی نمی­باشد. همچنین با توجه به وجود تفاوت­هایی در نگارش قسمت روش تحقیق در بین رشته ­های مختلف، این قسمت برای انواع روش­های تحقیق به صورت مجرا تشریح و تکنیک­هایی بسیار کلیدی به منظور نگارش موثرتر آن بیان گردید.

 

هنگام انتقال از فایل ورد به اینجا بعضی کلمه ها

نظیر مقاله ها به صورت سر هم یعنی اینطوری : مقاله­ها

درج شده از این بابت و بعضی به هم خوردگی های احتمالی  عذر خواهی می کنم

 

آموزش نگارش مقالات علمی پژوهشی و ISI

 

 

انواع مقالات علمی

انواع مقالات علمی را می­توان از چندین دیدگاه مختلف ارزیابی و تقسیم­بندی کرد که معرفی همه آنها خسته کننده و خارج از حوصله می­باشد. معروف­ترین تقسیم­بندی انواع مقالات، طبقه­بندی آنها بر مبنای رتبه علمی مجله­ای که مقاله در آن منتشر شده است، می­باشد. به طورکلی مجلات دارای رتبه­های علمی مختلفی از جمله علمی- پژوهشی، علمی- ترویجی، علمی- آموزشی و …. می­باشد که در مجامع علمی مقالات معتبر غالبا علمی پژوهشی و علمی ترویجی می­باشند.

باید دقت داشت که مراکز مختلفی نسبت به اعطای رتبه علمی به مجلات مختلف اقدام می­کنند که در این میان مهمترین مرکز دارای صلاحیت برای اعطای رتبه علمی به انواع مجلات، وزارت علوم و تحقیقات و فناوری است که با اعطای رتبه علمی پژوهشی و یا علمی ترویجی به مجلات مورد تایید، سطح کیفی مجله را تعیین می­نماید. وزارت بهداشت، دانشگاه آزاد اسلامی و همچنین دانشگاه پیام­نور نیز از دیگر مراکزی هستند که با دادن رتبه علمی پژوهشی و یا علمی ترویجی، به بسیاری از مجلات اعتبار علمی می­بخشند. به منظور دریافت لیست مقالات مورد تایید هر یک از مراکز فوق می­توان به وب­سایت آنها مراجعه کرده و فایل حاوی نام مجلات مورد تایید را دانلود نمود.

مقاله چاپ شده در مجله علمی پژوهشی مورد تایید دانشگاه آزاد اسلامی و یا دانشگاه پیام­نور الزاما مورد تایید تمامی مراکز و دانشگاه­های دولتی نمی­باشد و ممکن است مقاله­ای که در یک مجله علمی پژوهشی مورد تایید دانشگاه آزاد اسلامی و یا دانشگاه پیام­نور چاپ شده است، در بسیاری از مراکز به عنوان مقاله­ای معتبر پذیرفته نگردد. به همین دلیل لازم است تا نویسندگان گرامی قبل از ارائه مقاله خود به مجله­ای خاص نسبت به تحقیق در مورد اعتبار علمی مجله اقدام نمایند.

در مورد مقالات ISI نیز لازم به اشاره است که این مقالات نیز در زمره مقالات علمی پژوهشی قرار می­گیرند و ساختار مقاله و نوع بیان مطالب در آنها دقیقا مانند مقالات علمی پژوهشی داخلی است. تنها وجه تمایز نگارش مقالات ISI و علمی پژوهشی داخلی، لزوم نوشتن مقاله ISI به زبان انگلیسی است.

در یک تقسیم­بندی دیگر مقالات بر اساس نوع مطالب ارائه شده در مقاله و همچنین روش تهیه آنها دسته­بندی می­گردند. در این نوع طبقه­بندی، مقالات به انواع متعددی از جمله مقالات تجربی، مقالات تحلیلی، مقالات مروری، مقالات گردآوری و ….. تقسیم می­شوند، که در ادامه به معرفی و تشریح هریک از این انواع پرداخته شده است.

 

  • مقالات تجربی (پژوهشی):

مقالات تجربی، غالبا برگرفته از تحقیقاتی که متکی بر انجام آزمایش و پژوهش­های عملی و تجربی هستند، می­باشند. در این مقالات معمولا به ارائه و تفسیر نتایج بدست آمده از آزمون­های آزمایشگاهی پرداخته می­شود. به زبان ساده­تر مقالات تجربی حاصل پژوهش، تحقیق و آزمایش در حوزه­ای خاص می­باشند. پایه اصلی این گونه مقالات بر مبنای نمونه برداری است. نمونه­ها در رشته­های مهندسی غالبا نمونه­های فیریکی و یا شیمیایی، در رشته­های انسانی غالبا تعدادی از افراد جامعه به منظور ارائه پرسشنامه به آنها و در رشته­های پزشکی و دامپزشکی تعدادی نمونه انسانی و یا حیوانی می­باشند. از آنجا که در ایران اکثر مقالات علمی پژوهشی منتشر شده مقالات تجربی می­باشند به همین دلیل به این گونه از مقالات به اشتباه مقالات پژوهشی نیز گفته می­شود. البته بایستی دقت داشته باشید که مقالات پژوهشی بسیار وسیع­تر از مقالات تجربی بوده و چنانچه در ادامه مفصلا بحث خواهد شد طیف بسیار بیشتری از مقالات را در بر می­گیرند.

 

 

 

  • مقالات تحلیلی:

چنانچه از نام مقاله تحلیلی برمی­آید، این نوع مقالات از تحلیل و موشکافی موضوعات در جهت بسط دادن موضوع و یا بیان نقاط قوت و ضعف آنها حاصل می­شوند. در مقالات تحلیلی مؤلف با استفاده از منابع پژوهشی پیشین (البته ممکن است داده­هایی که تحلیل می­گردند از آزمایشات و تجربه­های خود نویسندگان حاصل شده باشند)، انواع نرم­فزارهای کامپیوتری و …. سعی در مطرح نمودن نظریه و یا مدلی خاص در حوزه کار خود می­نماید. در این نوع از مقالات، غالبا بسیاری از دانسته­ها در زمینه­هایی خاص مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نظریه­، مدل و یا فرمولی کلی از آنها استخراج می­گردد. به عبارت دیگر در مقالات تحلیلی هدف نویسنده ایجاد نمودن قانونی ثابت بوده که سایر پژوهشگران را از انجام آزمایشات مشابه بی­نیاز می­نماید. بایستی دقت داشته باشید که منظور از تحلیل صرفا بیان تقطه نظرات شخصی نمی­باشد بلکه بایستی تحلیل بر پایه اصول ریاضیاتی، آماری و سایر مواردی که در صحت آنها شکی وجود ندارد، انجام گیرد. به بیان ساده­تر می­توان اینگونه بیان نمود که فرمول­ها، روایط ریاضی و مدل­ها، خروجی­های مقالات تحلیلی می­باشند و چون تحلیل و استخراج آنها بر مبنای ریاضیات و آمار (و نه نقطه نظرات شخصی) می­باشد، در صحت آنها نمی­توان شکی کرد.

 

  • مقالات مروری:

در مقالات مروری به جمع آوری نوشته­هایی که قبلاً منتشر شده­اند، پرداخته می­شود. به زبانی ساده­تر، نویسنده در مقالات مروری نقطه نظرهای افراد مختلف را بدون هیچگونه دخل و تصرفی در کنار هم قرار داده و نسبت به نوشتن مقاله اقدام می­نماید. مقالات مروری غالبا در حیطه­هایی کاربرد دارند که در آنها نوشته­ها و تحقیق­های بسیاری انجام شده ولی مقاله­ای جامع که به نحوی در برگیرنده نتایج تمامی این تحقیقات بوده و بتواند به صورتی یکپارچه کل موضوع را تحت پوشش قرار دهد، وجود ندارد.

نویسنده مقالات مروری باید نسبت به تمامی زوایای موضوع، دارای اطلاعات و دانش کافی باشد، بطوریکه بتواند تمامی ابعاد موضوع را در مقاله خود بیان نموده و همچنین در مواقع لازم تحلیل­ها و ارزیابی­هایی را نیز به آنها اضافه کرده و حتی در صورت وجود تناقضاتی در بین منابع مختلف بتواند توجیهات مناسبی را ارائه نماید. همچنین در بسیاری از موارد به منظور نگارش مقاله­ای جامع لازم است که خود نویسنده با وارد کردن نقطه نظرهای شخصی نسبت به نگارش مقاله­ای که در آن همه ابعاد موضوع، مورد بررسی قرار گرفته است، اقدام کند. در این میان با توجه به لزوم احاطه نویسندگان مقالات مروری به کل ابعاد زمینه مورد بررسی، غالبا توصیه می­شود که افرادی نسبت به نوشتن مقالات مروری اقدام کنند که خود در آن زمینه صاحب نظر بوده و حتی چندین مقاله در موضوعاتی مشابه به چاپ رسانیده باشند.

از آنجا که در مقالات مروری به بررسی و جمع­بندی پژوهش­های مختلفی که در یک زمینه به انجام رسیده­اند، پرداخته می­شود در این مقالات بر خلاف مقالات تجربی و تحلیلی، چندان وارد جزئیات مسئله نشده و تنها به ارزیابی کلیات و مطالب اساسی مرتبط با موضوع پرداخته می­شود. با توجه به نوع نگرش جامع در مقالات مروری، تعداد خوانندگان این مقالات نسبت به مقالات تجربی و یا تحلیلی که فقط در زمینه­ای خاص مقاله منتشر می­کنند، بسیار بیشتر بوده و به همین دلیل توجه مجلات به رعایت معیارهای کیفی در نگارش مقالات مروری بسیار بالا می­باشد.

شاید در نگاه اول ارزش مقالات مروری با توجه به اینکه نویسنده کار جدیدی را ارائه نمی­کند، نسبت به سایر مقالات پژوهشی کمتر به نظر بیاید، اما در واقع با توجه به اینکه برای نگارش مقالات مروری نویسنده باید نگرشی ژرف بر تمامی ابعاد موضوع داشته و بعلاوه بر پیشینه پژوهشی و تحقیقات جدید انجام شده پیرامون موضوع مورد نظر نیز مسلط باشد، به همین دلیل نگارش مقالات مروری توسط هر کسی نمی­تواند، انجام گیرد. همچنین با توجه به اینکه مقالات مروری شناختی جامع از موضوع در اختیار خوانندگان قرار می­دهند، بنابراین در مجامع علمی دارای ارزش و اعتبار بسیار بالایی می­باشند.

با مطالعه اهداف و زمینه­های فعالیت مجلات علمی پژوهشی می­توان دید که بسیاری از مجلات، مقالات مروری نگارش یافته را تنها در صورتی که حداقل تعداد 3 منبع اصلی ارائه شده در مقاله از نوشته­های پیشین خود نویسندگان در زمینه­های مشابه باشند، قابل پذیرش دانسته و نسبت به منتشر کردن آن اقدام می­کنند که با توجه به توضیحات ارائه شده در فوق دلیل این امر کاملا واضح است. امر فوق ممکن است در بسیاری از دانشجویان که قصد چاپ مقالات مروری که به هر حال نیاز به انجام تحقیقات میدانی و آزمایشگاهی ندارند، یأس ایجاد نموده و آنها از ادامه راه منصرف نماید، ولی به هر حال باید توجه داشت که انتخاب اساتید راهنما و مشاوری که در زمینه­های مورد نظر پیشتر مقالاتی منتشر کرده باشند، می­تواند این مشکل راه حل نماید. همچنین چنانچه در ادامه مفصلا بحث خواهد شد به نویسنگان تازه کار پیشنهاد می­گردد که نسخه اولیه مقاله خود برای شرکت در همایش­ها، سمینارها، کنفرانس­ها و …. ارسال نموده و ضمن تکمیل نمودن مقاله، با درج یک ارجاع به خود (که همان مقاله ارائه شده در همایش می­باشد) نسخه نهایی مقاله را برای یک مجله ارسال کنند.

  • مقالات گردآوری:

در مقالات گردآوری چنانچه از نام آنها برمی­آید، صرفاً به گردآوری و انعکاس نقطه نظرهای مختلف درج شده در منابع پرداخته می­شود. با چاپ مقالات گردآوری در واقع هیچ نتیجه و فعالیت پژوهشی تازه­ای عرضه نمی­گردد و تنها یافته­های موجود با نظم و انسجامی بالاتر در کنار هم قرار می­گیرند. باید دقت داشت که اگرچه در بین مقالات جمع­آوری و مروری شباهت­های بسیار زیادی وجود دارد ولی به هر حال اعتبار مقالات مروری بسیار بالا و غیر قابل مقایسه با مقالات گردآوری است.

از آنجا که هر فردی می­تواند نسبت به نوشتن مقالات گردآوری اقدام نماید به همین دلیل قطعیتی در مورد جامع و کامل بودن این مقالات وجود ندارد، زیرا ممکن است که نویسنده فاقد شناخت کافی نسبت به تمامی ابعاد زمینه مورد بررسی بوده و یا دسترسی مناسب به انواع منابع مورد نیاز برای جمع­آوری اطلاعات نداشته باشد. همچنین بر خلاف مقالات مروری، مقالات گردآوری غالبا فاقد تجزیه و تحلیل­های مناسب و همچنین نقطه نظرهای نویسنده بوده در صورت وجود داشتن کاستی­ها و تناقضاتی در منابع مورد استفاده نوسنده مقاله الزاما نمی­تواند، یک جمع­بندی صحیح و منطقی را از میان تناقضات موجود استخراج نماید. البته با توجه به شباهت­های زیاد مقالات مروری و گردآوری، مقالات گردآوری را می­توان نسخه کوچک­تر و ناقص­تر از مقالات مروری به حساب آورد.

مقالات گردآوری مانند تحقیقات انجام شده در طی دوران تحصیل که در آنها به استخراج متنی از بین تعدادی از منابع مورد استفاده پرداخته می­شد، بوده و الزاما مقالاتی جامع که در برگیرنده تمامی ابعاد موضوع باشند، نیستند و خواننده با مطالعه مقالات گردآوری نمی­تواند از شناخت جامع نسبت به تمامی ابعاد موضوع اطمینان حاصل نماید.

حتی با وجود بیان تمامی تفاوت­های موجود در بین این دو نوع مقاله، غالبا مشاهده می­شود که دانشجویان تنها با خواندن تعداد محدودی منبع و نوشتن مقاله­ای از مطالب آنها، مقاله خود را مروری فرض کرده و از آنجائیکه مقالات مروری از انواع مقالات علمی پژوهشی می­باشند، اقدام به ارسال مقاله خود برای مجلات دارای رتبه علمی پژوهشی می­نمایند. از آنجایی که مجلات علمی پژوهشی پس از انجام دادن داوری­هایی بسیار سختگیرانه، تنها مقالات مروری را پذیرفته و چاپ می­کنند، متاسفانه در اکثر مواقع مقالات این دانشجویان غیر قابل چاپ اعلام می­شوند. بطورکلی ارزش علمی مقالات گردآوری شده نسبت به سه نوع مقاله اول (تجربی، تحلیلی و مروری) به نسبت پایین­تر است و نشریات دارای رتبه علمی پژوهشی و ISI، غالبا از پذیرش و چاپ مقالات گردآوری شده خودداری می­نمایند.

البته باید دقت داشت که مرزبندی مشخصی برای تشخیص مقالات گردآوری و مروری وجود ندارد و پذیرش و یا رد شدن مقاله ارائه شده به یک نشریه علمی پژوهشی تنها وابسته به نظر داوران بررسی کننده مقاله می­باشد، بطوریکه ممکن که یک نشریه مقاله­ای را از نوع گردآوری و فاقد ارزش لازم برای چاپ شدن در مجله بدانند ولی مجله­ای دیگری همان مقاله را به عنوان یک مقاله مروری پذیرش و چاپ نماید.

  • مقالات یاداشت فنّی (توصیفی)

مقالات یادداشت فنی (توصیفی) گونه­ای دیگر از مقالات علمی بوده که در بسیاری از مجلات منتشر می­گردند. این مقالات در رشته­های مهندسی غالبا بعنوان مقالات یادداشت فنی و در سایر رشته­ها بعنوان مقالات توصیفی شناخته می­شوند. در این مقالات نویسنده به ارائه مطالبی بسیار کاربردی که غالبا برگرفته از تجربه­های صنعتی و شخصی وی بوده، البته با نگاهی علمی به آنها می­پردازد. به عبارت دیگر این مقالات بسیار کاربردی بوده و صرفا به مسائل علمی محض نمی­پردازند. مطالب بیان شده در این مقالات اگرچه ممکن است از نظر علمی کاملا نوآور نباشند ولی به هر حال بسیار کاربردی و مفید هستند. اینجانب طی دوران کارآموزی مقطع کارشناسی در یک شرکت کشتی­سازی مشغول به فعالیت بودم که در نهایت مطالب بسیار کاربردی که در آن دوران فرا گرفته بودم را در قالب یک مقاله یادداشت فنی در مجله علمی پژوهشی انجمن مهندسی دریا منتشر نمودم. بایستی دقت داشته باشید که مطالب آن مقاله از نظر علمی چندان نوآور نبود ولی به هر حال مواردی بسیار کاربردی که شاید در جای دیگری نتوان مشابه آنها را پیدا کرد در آن بیان شده بود.

تعداد صفحات مقالات یادداشت فنی (توصیفی) غالبا کمتر از سایر انواع مقالات بوده و معمولا در حدود 5 صفحه می­باشند. مقالات یادداشت فنی اگرچه ممکن است در مجلات علمی پژوهشی نیز چاپ شوند ولی به هر حال ارزش علمی آنها نسبت به مقالات تجربی، تحلیلی و مروری پایین­تر است.

باید دقت داشت که مرز بندی دقیق و مشخصی در بین انواع مقالات وجود ندارد و بسیاری از مقالات می­توانند ترکیبی از گونه­های معرفی شده باشند، به عبارت دیگر در صورتی که فردی در مقاله خود علاوه بر انجام دادن آزمایشات تجربی به تحلیل ریاضیاتی و مدل­سازی نتایج بدست آمده نیز بپردازند، در این صورت مقاله وی تحلیلی تجربی است. که در این میان با در نظر گرفتن مقالات ترکیبی می­توان تعداد بسیار زیادی از انواع مقالات را نیز به طبقه­بندی گونه­های مختلف مقالات اضافه نمود.

 

سایر انواع مقالات

علاوه بر 5 نوع مقاله تشریح شده، گونه­های دیگری از مقالات نیز وجود دارند که اعتبار علمی آنها نسبت به موارد بیان گردیده پایین­تر می­باشد بطوریکه هیچ یک از آنها در زمره مقالات علمی پژوهشی به حساب نمی­آیند. به منظور آشنایی خوانندگان تنها به ذکر عنوان این نوع مقالات بسنده شده و از بیان توضیحات بیشتر خودداری می­گردد.

  • مقالات نقد و بررسی
  • مقالات انتقادی
  • مقالات توصیفی
  • مقالات گزارشی
  • مقالات تدوین و ترجمه­ای
  • مقالات ترجمه­ای
  • نامه بر سردبیر

و…

به طورکلی تنها مقالات تجربی، تحلیلی و مروری در زمره مقالات علمی پژوهشی بوده و بقیه انواع مقالات سطح کیفی آنها نسبت به سه گونه فوق پایین­تر می­باشند. به طورکلی مقالات علمی پژوهشی معتبر فقط تمایل به چاپ مقالات تجربی، تحلیلی و مروری داشته و غالبا از پذیرش سایر مقالات خودداری می­کنند. ولی به هر حال در بسیاری از مواقع ممکن است که در مجلات علمی پژوهشی نیز مقالاتی به غیر از سه گونه فوق مشاهده گردد که در این میان اگرچه امر فوق رایج بوده ولی به هر حال همیشگی نمی­باشد.

 

 

 

 

سمینارها و همایش­های علمی

سمینارها، همایش­ها، کنفرانس­ها، گردهمایی­ها، سمپوزیم­ها و … از دیگر مواردی می­باشند که مقاله نگارش یافته را می­توان برای آنها ارسال نمود. روند برگزاری همایش بدین صورت می­باشد که ابتدا برگزار کننده همایش با انتشار برگه درخواست مقاله[1] از تمامی پژوهشگران، دانشگاهیان و … دعوت به عمل می­آورد تا در محورهای همایش که به صورت جرئی مشخص شده­اند، نتایج پژوهش­های خود را ارائه نمایند. در برگه درخواست مقاله علاوه بر درج محورهای همایش، آخرین زمان مقرر برای ارسال مقالات نیز درج می­گردد. باید دقت داشت که دبیرخانه همایش پیش از این موعد مقرر صرفا مقالات را جمع آوری کرده و پس آن مقاله دیگری را دریافت نمی­کند.

پس از گذشت موعد مقرر تعیین گردیده برای ارسال مقالات و جمع­آوری تمامی مقالات دریافتی، داوری آنها شروع می­گردد. بطورکلی داوری همایش­ها غالبا بسیار ابتدایی بوده و مقالات مرتبط با محورهای همایش که به خوبی نگارش یافته باشند معمولا می­توانند به آسانی سیر داوری را طی کرده و مورد پذیرش واقع شوند. با در نظر گرفتن این موضوع که برگزار کننده­های همایش­­ها قصد جذب افراد و پژوهشگران به منظور شلوغ شدن فضای همایش را داشته و همچنین از تمامی شرکت کنندگان هزینه­ شرکت در همایش را دریافت می­نماید، به همین دلیل سیاست آنها در قبال داوری مقالات بیشتر جذبی بوده و غالبا تنها مقالاتی که با محورهای همایش بی­ارتباط می­باشند را مردود اعلام می­دارند.

به طور کلی مقالات به دو گونه ارائه شفاهی و ارائه پوستری در همایش­ها پذیرفته می­شوند. در ارائه شفاهی به نویسنده زمانی در حدود 10 الی 40 دقیقه (بسته به نوع سیاست­های برگزارکننده همایش) اختصاص داده می­شود و در این زمان وی بایستی فایل پاورپوینت مقاله خود برای افراد علاقه­مند به صورت شفاهی ارائه نماید. ارائه شفاهی چیزی شبیه به کلاس درس بوده با این تفاوت که روند اجرای آن بسیار رسمی می­باشد و حتما بایستی فایل مقاله به صورت پاورپوینت آماده و ارائه گردد. همچنین پس از اتمام ارائه در زمان اختصاص داده شده، شرکت کنندگان می­توانند تمامی سوال­های خود را از نویسنده پرسیده و وی به آنها پاسخ دهد.

نوع دیگر ارائه مقالات در همایش­ها که جدیدا بسیار مرسوم شده است ارائه پوستری می­باشد. در این شیوه، نویسندگان بایستی مقاله خود را به صورت پوستر درآورده و این پوستر را در محل برنامه­ریزی شده بچسبانند. تهیه پوستر امری مشابه با تهیه روزنامه دیواری است که در دوران مدرسه بسیار انجام می­گرفت. پس از چسباندن پوستر، نویسنده بایستی در طول برگزاری همایش در کنار پوستر خود ایستاده و به افراد علاقه­مند دستاوردهای پژوهشی خود را ارائه نماید. از آنجا که نویسندگان صرفا بایستی در محل برنامه­ریزی شده پوستر خود را بچسبانند به همین دلیل غالبا محدودیتی در تعداد مقالات پوستری پذیرفته شده وجود ندارد. تمامی موارد فوق در کنار سیاست­های جذبی برگزار کننده­های همایش­ها سبب می­گردد که مقالاتی که از نظر محتوایی چندان قوی نمی­باشند نیز معمولا به صورت پوستری پذیرفته گردند.

در طی برگزاری همایش غالبا یک سی­دی که در آن متن اصلی تمامی مقالات ارائه شده در همایش درج گردیده است به شرکت کنندگان اهداء می­شود. با مشاهده متن مقالات درج شده در سی­دی همایش می­توان مشاهده کرد که تمامی مقالات در سربرگ­های همایش و بدون درج نوع ارائه هر مقاله (پوستر و یا شفاهی) قرار داده شده­اند. به عبارت دیگر ارائه پوستری و یا شفاهی مقاله هر دو به عنوان ارائه مقاله در همایش شناخته می­شوند و به همین دلیل غالبا در لیست مقالات ارائه شده در سی­دی همایش نوع ارائه هر مقاله مشخص نمی­گردد. بنابراین عملا ارائه پوستری مقالات نیز ارزشمند بوده و می­تواند به عنوان یک گزینه مناسب در رزومه افراد و یا حتی در لیست منابع سایر مقالات قرار بگیرد.

به طور کلی بسیاری از شرکت کنندگان در همایش­ها به چیزی بیشتر از صرفا ارائه مقاله خود در سمینارها می­اندیشند و اهداف متفاتی از شرکت در همایش­ها دارند. در این میان تعدادی از مواردی که می­توان از آنها بعنوان فرصت­های جانبی شرکت در همایش­ها نام برد، در زیر بحث شده­اند:

  • دریافت پذیرش و بورس تحصیلی از دانشگاه معتبر جهانی:

یکی از مزایای اصلی شرکت در همایش­های معتبر بین­المللی امکان آشنایی رو در رو با اساتید و پژوهشگران سایر کشور­ها می­باشد. به طور کلی افرادی که قصد ادامه دادن تحصیلات خود در دانشگاه های خارجی را دارند، بایستی بتوانند اعتماد تعدادی از اساتید آن دانشگاه­ها را جلب نمایند. یکی از روش­های بسیار مرسوم به منظور نیل به این هدف، ارسال ایمیل برای اساتید مورد نظر می­باشد که در بسیاری از موارد چندان موفقیت­آمیز نیست. شرکت در همایش­های معتبر بین­المللی این امکان را برای دانشجویان ایجاد می­نماید تا بتوانند با اساتید متخصص در زمینه­های مورد علاقه، به صورت مستقیم صحبت و با آنها در مورد همکاری­های آتی مذاکره نمایند. اینجانب شخصا موارد زیادی را مشاهده کرده­ام که افراد پس از شرکت در همایش­های بین­المللی همکاری خود را با اساتیدی که آنها نیز در همان همایش حضور داشتند ادامه و حتی توسط آنها جذب گردیده­اند.

  • استخدام و انجام فعالیت­های بازرگانی:

در همایش­های معتبر اکثر سازمان­ها و نهادهای دولتی و خصوصی، صاحبان صنایع، فعالان و متخصصان در زمینه محورهای همایش نیز شرکت می­نمایند. شرکت این افراد و نهادها در همایش­ها امکان آشنایی مستقیم دانشجویان با آنها را بدون هرگونه دردسر اداری فراهم می­آورد. در موارد بسیاری مشاهده شده است که بسیاری از دانشجویان از این فرصت استفاده کرده و به نحوی توسط این افراد و نهادها جذب و حتی استخدام می­گردند و یا این آشنایی زمینه شروع فعالیت­های اقتصادی بعدی را فراهم می­آورد.

  • آشنایی با افراد جدید و بسط فعالیت­های تحقیقاتی
  • معرفی دستاوردهای پژوهشی و به تبع آن امکان جذب امکانات و درآمدهای بیشتر
  • ……

 

به طور کلی همایش­ها را می­توان به دو نوع همایش­های ملی و بین­المللی تقسیم نمود. همایش­های ملی همایش­هایی می­باشند که در سطح کشور و به زبان فارسی برگزار می­گردند و اعتبار آنها نیز در سطح ملی می­باشد. البته باید دقت داشته باشید که در سطح کشور علاوه بر همایش­های ملی، همایش­های منطقه­ای که اعتبار آنها در سطح هر منطقه خاص می­باشند نیز وجود داشته که معمولا کمتر مورد توجه قرار می­گیرند.

همایش­های بین­المللی همایش­هایی در سطح جهانی بوده که معمولا به زبان انگلیسی برگزار می­گردند. به عبارت دیگر از آنجا که اعتبار این همایش­ها بین­المللی می­باشد، مطالب ارائه شده در آنها برای تمامی افراد دنیا ممکن است جذابیت داشته و به همین دلیل به منظور استفاده تمامی پژوهشگران دنیا، مقالات ارائه شده در این همایش­ها بایستی به زبان انگلیسی ارائه شوند. به عنوان مثال همایش بین­المللی ISPST چند سال پیش در پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران برگزار گردید. اگرچه اکثر شرکت کنندگان در آن همایش ایرانی فارسی زبان بودند ولی به هر حال تمامی مقالات به زبان انگلیسی ارائه شد.

در بسیاری از موارد مشاهده می­شود که خیلی از همایش­ها تحت نام سمینار بین­المللی به زبان فارسی برگزار می­شوند. به عبارت دیگر در تبلیغات و پوسترها، این همایش­ها بین­المللی معرفی گردیده در حالی که مقالات دریافتی آنها به زبان فارسی می­باشند. باید دقت داشته باشید که اگرچه از این همایش­ها به عنوان همایش بین­المللی معرفی می­شوند ولی به هر حال اعتبار واقعی آنها تنها در سطح ملی است.

یکی از مواردی که همیشه برای دانشجویان سوال برانگیز می­باشد تشخیص میزان اعتبار انواع همایش­ها در مقایسه با یکدیگر می­باشد. به عبارت دیگر همیشه این سوال از اینجانب پرسیده می­شود که از بین دو همایش مشابه چگونه فهمید که کدام همایش دارای اعتبار بیشتری است. خوشبختانه در مورد مجلات معیارهای دقیقی از جمله ضریب تاثیرگذاری، شاخص فوریتی، شاخص نیمه عمر و … وجود داشته که مشخص کننده دقیق درجه اعتبار هر مجله­ای می­باشند. در این میان پژوهشگر با مشاهده این معیارها به آسانی می­تواند میزان اعتبار هر مجله­ای را تشخیص دهد. این در حالی است که در مورد همایش­ها چنین معیارهای مشخص و واضحی وجود ندارد و همین تشخیص میزان اعتبار آنها را تا حدودی مشکل کرده است. در زیر مواردی که می­توانند نشان دهنده میزان اعتبار تقریبی یک همایش باشند به طور خلاصه بیان گردیده­اند:

  • درجه اعتبار برگزار کننده اصلی همایش:

هر کنفرانسی یک برگزار کننده اصلی داشته که با همکاری با سایر نهادها اقدام به برگزاری همایش کرده است. هرچه اعتبار برگزار کننده اصلی همایشی بیشتر باشد می­توان امر فوق را به معنی معتبرتر بودن آن همایش تفسیر نمود. به عنوان مثال در نگاه اول می­توان همایشی که در دانشگاه کمبریج برگزار می­شود را معتبر تلقی کرد و یا همایشی که دانشگاه شریف برگزار می­نماید را با اعتبار دانست.

  • درجه اعتبار ارگان­های حمایت کننده همایش:

اگرچه هر همایشی غالبا تنها یک برگزار کننده اصلی دارد، ولی به هر حال بسیاری از مراکز پژوهشی، اداری، صنعتی و بسیاری از دانشگاه­ها از حامیان مالی و یا معنوی آن همایش می­باشند. هرچه حامیان یک همایش معتبرتر باشند، آن همایش معتبرتر است.

  • تعداد دوره­های پیشتر برگزار شده این همایش:

به طور کلی برگزارکننده­های هر همایشی، به منظور ایجاد نمودن فضایی مناسب برای ارائه دستاوردهای پژوهشی نوین و جدید، همایش خود را با محورهای مشابه طی بازه­های زمانی مشخص مثلا 2 ساله، 3ساله و یا هر بازه زمانی دیگری تکرار می­نمایند. کاملا طبیعی است که هرچه تعداد دوره­هایی که یک همایش پیشتر برگزار شده است بیشتر باشد، اعتبار آن بیشتر خواهد بود.

  • تعداد مقالاتی که در دوره­های قبلی همایش ارائه شده­اند:

اگر قصد شرکت در یک کنفرانس را دارید و از درجه اعتبار آن اطمینان ندارید، سی­دی دوره­های قبلی آن را مشاهده کرده و تعداد و سطح کیفی مقالاتی که پیشتر در آن کنفرانس ارائه شده­اند را ملاک ارزیابی خود قرار دهید.

  • محدود و کاملا تخصصی بودن محورهای همایش:

چنانچه اشاره شد هر همایشی دارای محورهایی بوده که همایش پیرامون آن مباحث برگزار می­گردد. کاملا طبیعی است که همایش­هایی که محورهای برگزاری آنها وسیع­تر و کلی­تر می­باشند، میزان عمق و تاثیرگذاری آنها نسبت به همایش­های کاملا تخصصی در زمینه­هایی خاص کمتر می­باشد. به عبارت دیگر وقتی که همایشی در موضوعاتی بسیار کلی برگزار می­گردد، غالبا مقالات، شرکت کنندگان و داورهای آنها به صورت پراکنده و غیر متمرکز می­باشند و در عمل آن همایش نمی­تواند در موضوعات فوق بسیار دقیق گردد. به همین دلیل شدیدا توصیه می­شود که به جای ارسال مقالات خود به همایش­های کلی، آنها را به همایش­هایی که به صورت تخصصی به موضوعاتی مشابه زمینه مقالات شما می­پردازند، ارسال نمایید.

  • داورها و کادر علمی همایش:

کاملا بدیهی است که هرچه کادر علمی و داورهای همایشی قوی­تر باشند، اعتبار آن همایش نیز بالاتر خواهد بود. به همین دلیل توصیه می­شود که کادر علمی هر همایشی را با دقت بررسی کرده و در صورتی که تشخیص دادید که آن همایش توسط کادر علمی و داورهایی قوی پشتیبانی می­شود، مقاله خود را برای آن ارسال نمایید.

  • مجلات طرف قرارداد با همایش:

غالبا برگزارکنندگان هر همایشی با تعدادی مجله برای چاپ مقالات ارائه شده در همایش قرارداد داشته و از نویسندگان دعوت می­نمایند تا در صورت تمایل مقالات ارائه شده در همایش را در آن مجلات نیز منتشر نمایند. بدیهی است که هرچه مجلات طرف قرارداد با یک همایش، دارای درجه اعتباری بالاتری باشند، امر فوق را می­توان به معتبرتر بودن خود همایش ارتباط داد.

 

آموزش نگارش مقالات علمی پژوهشی و ISI

با توجه به اینکه نگارش صحیح و مناسب یک مقاله علمی، مهمترین رکن ب

اشتراک بگذارید:

دانلود با لینک مستقیم


کاملترین راهنمای آموزش نگارش مقالات علمی پژوهشی و ISI رایگان

دانلود مقاله پژوهشی در زمینه کتاب دمیه القصر و عصره اهل العصر

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله پژوهشی در زمینه کتاب دمیه القصر و عصره اهل العصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
به نام خالق هستی بخش که هر چه داریم از اوست و آغاز و انجام امور در ید تواناییش.
بی تردید می توان ادب را پدیده ای مهم و مایۀ آرامش در زندگی انسان دانست زیرا با توجه به ابعاد گوناگون وجود انسان: الهی ، عقلانی ، اجتماعی، عاطفی و بدنی؛ ادب پاسخگوی خوبی برای بُعد عاطفی انسان به شمار می رود. محور اعجاز قرآن کریم نیز ادب است و بررسی های فراوانی که در این زمینه انجام شده است این مطلب را به خوبی اثبات می کند. بنابراین پژوهش در آثار ادبی ازجنبه های گوناگون برای جوامع بشری بسی سودمند بوده است و سبب شده تا انسان از محدود شدن در جنبه های مادی و پرداختن محض به علوم تجربی- هر چند که ضرورتشان انکار ناپذیر است – رهایی یابد.
یکی از این آثار زیبای ادبی کتاب ارزشمند «دُمیه القصر و عُصره اهل العصر» تألیف ادیب نام آور ایرانی در قرن پنجم هجری ابوالحسن باخرزی است که ما در این پژوهش به ترجمه و شرح اشعار
ده تن از شاعران مندرج در آن پرداختیم.
در این کتاب هر چند که شرح حال شاعران به صورت ناقص ذکر شده و یا در برخی موارد اصلاً ذکر نشده است و در منابع بسیار عربی و فارسی جستجو به عمل آمده اما فقط شرح حال مختصری ، و آن هم در مورد بعضی از شعرا بدست آمد و یا اینکه اشارۀ کامل به اسم و یا کنیه بعضی از شاعران در این کتاب نشده است همچون ابوالفوائد و یا ابونصر که در اصطلاح علمای رجال و ارباب سیر، کنیه و یا اسم اصلی جمعی و افر می باشد ، اما به راستی اشعار زیبایی از آنها توسط باخرزی گلچین شده است که شرح و بررسی آنها بسیار سودمند است و مطالب ادبی و حتی اجتماعی فراوانی رامی توان پیرامون آنها به دست آورد.
قبل از پرداختن به هر موضوع پژوهشی طبعاً آن موضوع مبهم و دشوار و نازیبا جلوه می کند اما همینکه با عزمی استوار دست به کار شویم پس از چند گام در می یابیم که زیبایی و شیرینی یافته های پژوهشی دشواری آن را تا حد زیادی خنثی می کند و همین امر عامل روحیه بخشی می شود برای اینکه با نشاط فزون تری کار را دنبال کنیم و به دستاوردهای بهتری برسیم.
در شرح اشعار این ده شاعر از کتاب دمیه القصر ما به چنین موردی برخورد کردیم یعنی اول با ایهام و دشواری مواجه شده اما بعد از مراحل مقدماتی و فیش برداری دریافتیم که زمینه و عرصۀ تحقیق بسیار گسترده و جالب توجه است.
یکی از ویژگی های درخشان اشعار روایت شده در کتاب دمیه القصر تنوع موضوعات و توجه به جزئیات آن است و دامنۀ این تنوعات حتی با برخی از جنبه های اجتماعی و انقلابی همانندی پیدا می کند بطور مثال در فصل پنجم در بیتی از محمد بن الحسن بن مرزوق اصفهانی به موضوع بلند همتی و ارادۀ قوی اشاره شده است که در این خصوص همانندی بیتی از متنبی شاعر نام آور دورۀ عباسی با بیت مذکور به ذهن آمد و نگاشته شد و بالاتر از همۀ اینها آن بیت ما را به یاد بیانات جالبی از متفکّر بزرگ اسلام استاد شهید مرتضی مطهری انداخت که آن استاد با بیان انقلابهای حیوانی و انسانی به دو بیت سرودۀ شاعر ایرانی حنظله بادغیسی استشهاد جسته اند و مامشابهت این بحث جالب را با موضوع بیت مذکور دریافتیم و مورد شرح و بررسی قرار دادیم تا اعتبار و ارزش این کار پژوهشی افزوده شود.
در این اثر پژوهشی همانندی های محتوایی فراوانی میان بیتهای شاعران کتاب دمیه القصر و دیگر شاعران پیدا شد که در این راستا قصیدۀ میمیۀ فرزدق شاعر دورۀ بنی امیّه در مدح امام زین العابدین (ع) سهم به سزایی دارد . همچنین لامّیة العرب سرودۀ شنفری شاعر صعلوک دورۀ جاهلی، متنبّی و حطیئة.
و نیز زمینه های مناسبی پیش آمد تا به بیتهای فارسی هم استشهاد شود شاعرانی مانند منوچهری، سعدی، حافظ، مولوی و حنظله باد غیسی.
ترکیب بیتها و اشاره به برخی از نکته های جالب صرفی و نحوی و یافتن معنای مهمترین و دشوار ترین واژه های بیتها با استفاده از فرهنگنامه های گوناگون از جمله المحیط، لاروس ، المنجد، منجدّ الطلاب و الرائد . با استفاده از همین فرهنگنامه ها تلاش کردیم تا روان ترین ترجمه ها برای بیتها انجام گیرد که البته در طی این مراحل ترجمۀ ارتباطی را در الویت قرار دادیم و از ترجمۀ معنایی(تحت اللفظی) چشم پوشی کردیم.
از آنجایی که سروده ها و آثار ادبی سرشار از زیبایی های بدیعی و جنبه های بلاغی است.کشف این موارد در شعرهای این کتاب از ده شاعر مورد نظر مورد توجه قرار گرفت که البته مراقبت می شد که در این زمینه زیاده روی نشود. جنبه هایی مانند انوع جناس، مراعات نظیر ، ایهام تناسب ، انواع مجاز و استعاره هر جا که موجود بوده مورد اشاره قرار گرفته اند.
بنابراین می توان ادعّا کرد که در این اثر پژوهشی موارد فراوانی در زمینۀ کشف شواهد مثال تازه برای جنبه های بلاغی و صرفی و نحوی و متون وجود دارد که برای دیگر فعالیتهای پژوهشی ای که تشابه موضوعی با این کار دارند کاملاً سودمند خواهد بود.
ذکر منابع، موضوع بسیار مهم دیگر در این اثر پژوهشی است که حتی الامکان تلاش ما بر این بوده تا همراه با هر استشهاد ، منبع مربوط به آن نیز معرفی گردد و از این رو خوانندگان گرامی با مطالعۀ این اثر با منابع فراوانی در زمینۀ ادبیات عربی و فارسی آشنا می شوند که برای کارهای پژوهشی خودشان نیز بسیار مفید خواهد بود ضمن آنکه فراموش نکنیم که در موارد ضروری استشهاد به آیات قرآن کریم صورت گرفته است که مایۀ تقدس و نورانیت تلاش ما به شمار می رود.
یکی دیگر از رهاوردهای مهم این اثر پژوهشی این است که ما را از اوج استعداد ایرانیان و مهارت آنها در آفرینش آثار ادبی به زبان عربی کاملاً آگاه می کند، مهارتی شگفت انگیز آنگونه که برای درک هر چه بهتر آن وادار شدیم تا آنها را با سروده های نوابغی همچون امرؤ القیس، متنّبی ، فرزدق و دیگران در مقام مقایسه آوریم و در برابر فصاحت و ترکیب خیره کنندۀ واژگان و عبارتهایشان وادار به تحسین شویم.
با توجه به ویژگی هایی که برای این کار پژوهشی برشمردیم، فعالیت دکتر محمد تونجی دربارۀ کتاب دمیه القصر به صورت یک جمع آوری و تصحیح و شرح واژگان بسیار اندک جلوه می کند پس آن را منبع این اثر پژوهشی باید شمرد نه پیشینه ای برای آن. اما اگر بخواهیم به دنبال آثاری باشیم که نوع تألیف و تحقیق آنها با این کار همانندی دارند؛ به آثار بسیار می توانیم اشاره کنیم که همان شرح دیوانهای شاعران نام آور است ، مثلاً «شرح زوزنی بر معلقات سبع»یکی از این آثار است که البته در موارد متعددی از این منبع شاهد مثال آورده ایم . یا«شرح دیوان زهیر ابن ابی سُلمی » از ابوالعبّاس ثعلب با مقدمه و حاشیه نویسی و فهرست نگاری دکتر حنا نصر الحِتّی ، و یا «شرح المعلّقات العشر » از خطیب تبریزی و یا « شرح دیوان متنّبی »اثر عُکبری.
این اثر پژوهشی با همۀ کاستی هایش رهاورد اوج تلاش نگارنده است ، نگارنده ای که توانایی های پژوهشی اش در حال حاضر فراتر از این متصّور نیست و لذا امید به فضل الهی دارد تا اگر خداوند بخواهد در دوره های بعدی عمر خودش در راستای دانش افزایی و تجربه اندوزی پژوهشهایی فراتر از این عرضه بدارد. اکنون که نگارش این رساله به پایان رسید سر تعظیم فرود
می آوریم در برابر راه گشایان دامنه اندیشه استاد گرامی و بزرگوار دکتر خسروی که با سعه صدر و علم و فضیلت خود مرا راهنمایی و کاستی کار راگوشزد کردند و همچنین استاد مشاور جناب آقای فاتحی نژاد که با توصیه ها و راهنمایی های علمی و پر محتوای خود موجب بهتر شدن کیفیت نگارش این رساله شدند.
امید است اساتید بزرگوار کاستی های آن را به دیده اغماض نگریسته و در پایان مبحث مقدمه اشاره به این بیت مناسبت دارد:
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
و من الله التوفیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیح: استفاده از حرف«ح» در کنار بعضی از واژگان اشاره به حاشیۀ کتاب مؤلف، در ترجمه بعضی مفردات دارد.

 

 

 


کلیات

 

بیان مسئله
این پایان نامه پژوهشی پیرامون یکی از آثار ادبی ارزشمند به نام « دمیه القصر و عصره اهل العصر » تألیف نام آور ایرانی در قرن پنجم هجری ابوالحسن باخرزی می باشد که در این پژوهش به ترجمه و شرح اشعار ده تن از شاعران ایرانی تازی گوی مندرج در آن پرداخته شد .

 

اهمیت تحقیق
این پایان نامه سعی دارد زوایای بیشتری ازخدمات ادبی باخزری را به نمایش بگذارد و جنبه های زیبایی ـ شناختی و محتوایی آن را با اشعار دیگر شاعران ایرانی و تازی گوی عرب مورد مقایسه قرار دهد و همچنین استعداد و مهارت ایرانیان در آفرینش آثار ارزشمند و برجسته ادبی به زبان عربی را به نمایش بگذارد .

 

فرضیه
استعداد ایرانیان و مهارت آنها در آفرینش آثار ادبی به زبان عربی.

 


محدودیت
به دلیل اینکه تا کنون به شرح و ترجمه اشعار کتاب دمیه القصر پرداخته نشده و تنها به وسیله محققی به نام تونجی گردآوری شده بود از جهت دستیابی به منابع و مآخذ در شرح و ترجمه اشعار محدودیت های فراوانی وجود داشت .

 

پیشینه تحقیق
تا آنجایی که قبل از نگارش پایان نامه مطالعه نموده ام تا کنون کسی چه به عنوان کتاب و چه به عنوان پایان نامه به ترجمه و شرح اشعار آن نپرداخته است.

 

روش کار
روش تحقیق در این پژوهش ، کتابخانه ای و با استفاده از کتب، منابع و فرهنگ نامه های معتبر بوده است .

 

 

 

 

 

 

 


1-1 باخرز
پیش از پرداختن به زندگی نامة باخرزی بهتر است که گزارش کوتاهی دربارة باخرز آورده شود. باخرز یکی از توابع نیشابور در خراسان بوده است. این منطقه پس از استیلای مغولان بر خراسان، آسیب چندانی ندیده است و در سدة هشتم قمری باخرز ولایتی معتبر و آباد بوده و محصولات کشاورزی آن به دیگر نقاط صادر می شد (همدانی ، 1381 ، 11/52 ).
باخرزی در سدۀ نهم قمری (دورۀ تیموریان) از توابع هرات به شمار می رفت و پس از
فرو پاشی تیموریان و در دوران فترت سیاسی ایران و هجوم ازبکان مستقر در ماوراءالنهر به خراسان، رفته رفته منجر به کاهش جمعیت و نابودی کاریزها در منطقه شد و بدین سان، باخرز رو به ویرانی نهاد (همان، 11/53).
اصل آن «بادهرزه» بوده است که معنای آن در زبان پهلوی، محل وزش باد است. این منطقه دارای یکصد و شصت و هشت روستا بوده که از جملة آنها «جوذ قان» و مرکز آن «مالین» است که بازار مرکزی آن بشمار می آید. این استان از مناطق حاصلخیز بشمار می آید و به باغهای خود شهرت دارد و در قرن چهارم هجری از بزرگترین صادر کنندگان حبوبات به شمار می آمد. ادیبان زیادی درآن ظاهر شدند از جمله : احمد الحسین، تاج الدین اسماعیل، سیف الدین مظفر باخرزی و علی بن حسن باخرزی صاحب کتاب «دمیه القصر» که پدرش ادیب فاضل و سرشناسی بود (باخرزی، 1414، 3/1542).
جهانگردانی که در سده سیزدهم از این ناحیه دیدن کرده اند با خرز را ناحیه ای نیمه ویران، کم آب، با جمعیتی اندک توصیف کرده اند. پس از آخرین جنگ ایران بر سر هرات، نزدیک به پنج هزار خانوار از هزاره های اطراف بادغیس توسط حسام السلطنه به ایران کوچ داده شدند و به آنها زمینهایی در حوالی جام و باخرز داده شد تا بر جمعیت این منطقه افزوده شود، ولی بعدها بیشتر آنان به نواحی دیگر کوچ کردند و تنها شماری از آنها در آن منطقه باقی ماندند. با استیلای روسیه بر خان نشینهای ازبک در سدۀ سیزدهم قمری/نوزدهم میلادی، به چپاول و غارت ازبکان در خراسان پایان داده شد اما شدت آسیبهای وارده به این منطقه به حدی بود که بیشتر نواحی جام و باخرزو سرخس تا یک قرن پیش تقریباً خالی از سکنه بود. آثار برجها و کاریزهای ویران که در طول بیابانهای شرقی و غربی و شمالی به چشم می خورد، از رخدادهای هولناک وایام خونریزی و هجوم و ویرانگری مغولان و ازبکها خبر می دهد(همدانی، 1381، 11/53).

 

1-2 نام، کنیه و لقب او
او نورالدین ابوالحسن علی بن الحسن بن ابوطیب باخرزی است و منسوب به شهر خود «باخرز» می باشد که در آن متولد گردیده، رشد پیدا کرده و بخشی از علوم را در آن فرا گرفته است. کنیة او«ابوالحسن» است این امر در بسیاری از کتب ادبیات و تاریخ که به شرح حال او پرداخته اند، ذکر شده است و همچنین در صفحات اول و آخر نسخه های خطی که در آنها تحقیق کرده ایم آمده است. ولی ما کنیة دیگری برای او پیدا کرده ایم و آن ابوالقاسم است که آن را یاقوت از ابوالحسن بیهقی نقل کرده در حالیکه ابتدا او را ابوالحسن می نامد. چیزی که صحت این کنیه را ثابت می کند خطاب «البارع الزوزنی» به اوست که می گوید:
اٌباقاسمٍ لازلتَ فینا عطیهً من الله لا اٌٌمست یدُ الدّهر مَجذودَه
ترجمه: ابوالقاسم، تو هنوز هم هدیةخداوند برای ما هستی، دست روزگار همیشه بسته نمی ماند.
این بیت را باخرزی در کتاب دمیهٌ خود آورده است. عجیب نیست که باخرزی دو کنیه داشته باشد چون، بارها در کتب شرح حال، دیده ایم که ممکن است یک شخص چند کنیه داشته باشد. حتی ممکن است یک نفر به نام دو تن از فرزندان خود مورد خطاب قرار گیرد و یا اینکه با کنیۀ خاصی بدون داشتن فرزند و یا به نام فرزند بزرگ و یا فرزند مشهور خود مورد خطاب واقع شود. ولی ما فکر می کنیم که کنیة ابوالحسن از نام پدر او «حسن» گرفته شده باشد. وی در دیوان خود در این زمینه گفته است:
لقدکنتُ اٌ عرف با بن الحسن فلقَّبنی العشقُ با بن الحَزَن
ترجمه: من به نام فرزند حسن معروف بودم ولی عشق مرا فرزند حزن واندوه لقب داد.
(با خرزی، 1414، 3/1542و1543).
اورا سنخی نیز گفته اند که سنخ یکی از روستاهای خراسان بوده است و باخرزی در آغاز کارش در زادگاه خودش به کسب علم پرداخت و در نیشابور فقه خواند و در جلسة درس فقه عبدالله بن یوسف جوینی(متوفی 438ق) حضور یافت و سپس به ادب و نویسندگی علاقمند شد(فروخ، 1989، 3/170).
منابعی که در شرح احوال او می شناسیم، چندان متعدد نیست و کهن ترین آنها کتاب خود او، دمیه القصر است که در جای جای کتاب به ویژه در مقدمه پرتصنع آن به مراحل زندگی خود اشاره کرده، هرچند که شیفتگی به آرایه پردازی، گاه این اطلاعات را گنگ ساخته است.(باخرزی،1412،2/791 ).
درتاریخ و فرهنگ ایران، باخرزی از آن جهت اعتباری می یابد که وضعیت زبان و ادب عربی را در جامعة ایران سدة پنجم قمری باز می نماید، به ویژه که او در سلسلة یتیمه-دمیه- خریده حلقة میانی است. هرگاه این آثار از دیدگاه ادبی- جامعه شناسی- تاریخی مورد بررسی قرار گیرند و با آثار فارسی به ویژه لباب الالباب اثر عوفی(628ق) قیاس شوند، آنگاه می توان دربارة تاریخ ادب در سرزمین گستردة ایران، طی شش سده هوشمندانه تر اظهار نظر کرد.

 


1-3 پدر او و مقام و منزلت وی
باخرزی در خانواده ای مرفه متولد شد کتابهایی که دربارة باخرزی سخن گفته اند همگی به اتفاق می گویند که پدرش شیخ ابوعلی حسن بن ابوطیب می باشد تنها یکی از شاعران به نام ابو علی الحسن عبد الله العثمانی، او را در یکی از اشعار خود، با کنیة ابواحمد خوانده است :
اِنَّ کلامَ اُبی احمدَ الحسن أُسا کلام الهموم و الحزن
ترجمه: سخن ابو احمدالحسن، سخن غم انگیز و کلام اندوه و حزن است.
ولی باخرزی چیزی در این مورد نگفته است پس معلوم میشود که پدر نیز مانند پسر دارای دو کنیه بوده است. از شرح حال جامع و کلی که باخرزی دربارة پدرش در شعر و نثر خود آورده است معلوم می شود که او شاعر فاضل و سرشناس و دارای مقام و منزلت ادبی و آشنا به پدیده های عصر خود بوده است. در لا به لای کتاب الدمیه قطعات زیادی از اشعار او را می بینیم که فرزند او به همراه اشعار برخی از شعرای عصر خود آورده است. تنها ثعالبی در مورد پدر او چنین گفته است : «جوانی است که خداوند فضائل و نیکیهای او را زیاد کرده و شمایل او را نیکو گردانیده است صورت او زیباست و نعمت صالحی او را نگه می دارد، خلق و خوی او عظیم و والاست و ادبیات برتر آنرا زینت می بخشد نثروی دارای بلاغت است و همة نظم او نیکو و درخشان است.» (تتمه الیتیمه، 1403،2/37)
باخرزی در شرح حال پدر تنها بیست و چند قطعه در وصف وی گفته است با وجود این که در مورد پدرش گفته است که او در مدح گفتن بخل می ورزد ولی شیوة غالب بر این قطعات، مدح
می باشد.(باخرزی، 1414، 3/1542 و 1543).
خانهُ او در نیشابور، در همسایگی خانة ثعالبی قرار داشت و باخرزی به دوستی آن دو افتخار
می کرد به ویژه که او در دوران کودکی و نوجوانی نامه های آن دو ادیب را که در باب اخوانیات به هم می نوشتند به هردو می رساند(آذرنوش،1381، 11/53).

1-4 دانش و اخبار او
پدر چون آثار استعداد را در پسر مشاهده کرد به تربیتش همت گماشت و به گفتة باخرزی بهترین معلمان شهر را برای آموزش او فرا خواند. نخستین کتابی که آموخت قرآن کریم بود و سپس صرف و نحو و فقه وحدیث و ادب را نزد استادانی چون امام موفق نیشابوری، ابو محمد عبدالله جوینی(438ق) مدرس بزرگ و شیخ شافعیه در نیشابور بعد از 407 به بعد،ابو عثمان صابونی(449ق) ملقب به شیخ الاسلام، امام جماعت نیشابور از 407 به بعد ، ابو الفضل میکالی(436ق) ادیب مشهور نیشابور، و عمید ابوبکر قهستانی فرا گرفت. باخرزی که گویی به ادب مایل تر بود تا فقه، بنابر تأئید ابوالحسن بیهقی به فن نویسندگی و سپس به دیوان نامه نگاری و امور مربوط به آن روی آورد.
کارهایی که باخرزی در آغاز به عهده گرفته اندکی مبهم است و اشارات منابع را گاه نمی توان با اطلاعات تاریخی منطبق ساخت. در هر حال وی دیر زمانی در کار تحصیل بود تا بی شکیب شد و در 434 ق، تصمیم گرفت با وجود کمی سن، در طلب دانش یا شغل بار سفر ببندد. وی در مقدمة دمیه به بزرگانی که در شهرهای گوناگون دیده اشاره کرده است مهم ترین شهرهایی که وی در نور دیده است عبارتند از: نیشابور، هرات، جرجان، مرورود، بلخ، ری، اصفهان، همدان، بغداد، بصره، واسط و جزء آنها.
درست پیدا نیست که باخرزی کار دیوانی را از کجا آغاز کرد، اگرچه خدمت او در دیوان رسائل عمید الملک کندری اندکی روشن تر است. کندری در نیشابور به خدمت طغرل- که در کشاکش جنگ با غزنویان بود- درآمد و سال 447 ق همراه او به بغداد رفت. در روایات دقیقاً روشن نیست که باخرزی کجا به او پیوسته است؛ اما اگر دو روایت عمده ای را که در این باب نقل کرده اند با یکدیگر بسنجیم چند نکته آشکار می شود. نخست آنکه باخرزی و کندری در جوانی(434 ق) نزد امام موفق نیشابوری درس می خواندند. با خرزی جوان که شعر سرایی آموخته بود، سه بیت هجای شوخی آمیز برای کندری سرود که بیشترین منابع نقل کرده اند. همدرسی این دو جوان، بر همسالی تقریبی آن دو نیز دلالت دارد. حال اگر کندری در 415 ق متولد شده باشد، می توان تاریخ تولد باخرزی را نیز همین سال یا یکی دو سال بیشتر یا پس تر قرار داد. روایت دوم که او خود نقل کرده و در ادبای یاقوت تکرار شده است حکایت از آن دارد که کندری- پس از ماجراهایی که میان او و طغرل گذشت- و حتی به خصی شدنش انجامید- دوباره نزد پادشاه سلجوقی اعتبار یافت و همراه او در مقام وزارت به بغداد رفت. می دانیم که این امر بنابه گفتة ابن اثیر در رمضان 447 رخ داده است. باخرزی خود می نویسد که وی تازه در دیوان رسائل به کار مشغول شده بود که روزی وزیر آمد و پرسید که آیا او همان گویندة «اَقبلَ» (نخستین کلمه از سه بیتی با خرزی که حدود سیزده سال پیش در هجو او سروده بود) است؟ این سوال نشان می دهد که در فاصلة این سیزده سال- بر خلاف ادعای برخی- هیچ گاه نزد کندری نرفته است. در هر حال وزیر به نیکی از او استقبال می کند . «اَقبل» را به فال نیک می گیرد. بنا بر روایت یاقوت فردای آن روز بود که باخرزی دالیة بزرگ خود را در مدح وزیر خواند این قصیده که مجموعاً چهل بیت از آن باقی است باعث شد که وزیر، نزد امیران عرب به این شاعر عجم بنازد و او را صله ای هزار دنیاری ببخشد(همان،11/54)
فردای آن روز بود که باخرزی دالیة بزرگ خود را در مدح وزیر خواند. این قصیده که مجموعاً چهل بیت از آن باقی مانده است، باعث شد که وزیر، نزد امیران عرب به این شاعر عجم بنازد و او را صله ای هزار دیناری ببخشد. با این همه و به رغم آنکه وی انتظار داشت به لطف وزیر، مراتب عالی یابد، هیچ گاه از دبیری دیوان پا فراتر ننهاد.سفر او به بصره و کار دیوانی، در آنجا نیز گویی پس از دیدار وزیر در بغداد رخ داده است. اگر این گزارش درست باشد ناچار باید پذیرفت که کندری چندان عنایتی به او نداشته و نمی توان باور کردکه وی پیوسته به امید عنایت کندری بوده است، زیرا در دیوان باخرزی به غیر از دالیه معروف، فقط یک قصیده در ستایش او وجود دارد. دو قطعۀ دیگر، یکی در دلداری اوست پس از سمتی که طغرل بر او روا داشت و دیگر، رثا گونه ای است که به پراکندگی جسد او در سرزمینهای گوناگون اشاره دارد پس از قتل وزیر باخرزی خطاب به
الب ارسلان شعری می سراید که یاقوت سخت آن را زیبا می پندارد. باخرزی که در اواخر کار کندری یعنی در 455 ق، در بغداد بود، کوشید به درگاه خلیفه نفوذ کند و سرانجام توانست بائیه ای را که بیست و نه بیتش در دیوان گردآمده است، به او تقدیم کند. باخرزی شیفتة قصیده خویش بود و حتی آن را در صدر دیوان «خطی» قرار داد. قصیده از نظر فنی بی عیب است اما بر تکلف و تهی از ذوق شاعرانه نیز هست. با این همه، روایت یاقوت را دربارة آن نباید باورداشت؛ بنابراین روایت، مردم بغداد شعر او را سست خواندند، زیرا درآن «برودت عجمی» احساس می کردند.
باخرزی نیز ناچار چندی در کرخ بغداد زیست تا زبان و ذوقش قوام یافت و مورد قبول بغدادیان قرار گرفت. ظاهراً مدح خلیفه در به روی او نگشود، زیرا اندکی بعد، او را در نیشابور
می یابیم خود می گوید که در آنجا به دیدار کندری که در خانۀ حاکم زندانی بود رفته و با او به گفتگو نشست.
از آن پس تا زمان گوشه گیری، از زندگی او اطلاع روشنی نداریم. بعید نیست که در دستگاه طغرل و نظام الملک به کاردبیری مشغول شده باشد زیرا می بینیم که طغرل را در یک قصیدۀ بزرگ و یک قطعۀ کوچک، و نظام الملک را در سه قصیده مدح گفته است و در دمیه بارها در بزرگداشت این وزیر سخن گفته و اساساً دمیه را به او تقدیم داشته است. باخرزی را در بسیاری شهرهای دیگر همراه با بزرگان ادب می یابیم؛ و نیز می دانیم که وی با ادیب یعقوب بن احمد نیشابوری صاحب نخستین فرهنگ عربی- فارسی همنشینی داشته است. اما به آسانی نمی توان برای این سفرها ترتیب زمانی روشنی یافت. در 464 ق باخرزی به دلیلی که بر ما پوشیده مانده از هر کار کناره جست و از آن پس در شهر خود باخرز کاری جزتألیف و نیز خوشگذرانی نداشت.(همان،11/55)

 

1-5 مقام و ادبیات او:
باخرزی یکی از ادیبان دورة عباسی سلجوقی قرن پنجم به شمارمی آید که به دو زبان عربی و فارسی تسلط داشت و زبان عربی او قویتر و دارای دستاوردهای بیشتری بود. می گویند باخرزی دارای خلق و خوی نیکو، رتبة بالا و صورت زیبائی بود. اوادیبی فاضل، درخشان و دارای طبع لطیف بود. در میادین فصاحت و بلاغت و بخشندگی وارد شد او در زمان خود از نظر بخشش و هوش یگانه و بی نظیر بود و در نظم و نثر از همگان جلوتر و در نگارش و انشاء و نویسندگی از همه بالا تر بود. باخرزی دارای مذهب تسنن بود و از غزنویان و سلجوقیان معاصر خود پیروی می کرد و به سنّی بودن خود تعصب نداشت.
از لابه لای دمیة او چیزهایی را در حمایت از مذهب تسنن می بینیم ( با خرزی ، 1414 ، 3/1546).
1-6 چگونگی قتل او:
زمانی که باخرزی در یکی از مجالس تفریحی بود یک غلام ترک با چاقویی به او حمله می کند که باعث مرگ وی می شود هویت قاتل شناخته و علت قتل شناخته نشد. قزوینی داستانی را دربارة علت قتل وی روایت می کند که رنگ و بوی خیال بافی دارد یعنی همان ویژگی کتب تاریخ و جغرافیایی آن زمان. خلاصة داستان آن است که سلجوقیان حکومت باخرز را به یک امیر دادند وزنی از قبیلة بنی سلجوقیان را به عقد او در آوردند آن زن هنگامیکه ابوالحسن را دید گفت: «رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که با همین شکل و شمایل ظاهر شده بود.» پس جاه و مقام نزد آنان پیدا کرد و آخر الامر به سبب همین زن کشته شد چرا که زیبایی او وبال وی گردید. اینگونه وقایع گاهی اتفاقمی افتد ولی بعید به نظر می رسد که بانوی امیر عاشق مردی شود که پنجاه و چند سال عمر داشته و رونق جوانی از صورتش رخت بربسته و شاید برخی از حسودان بخاطر رابطۀ او با نظام الملک و سلجوقیان او را به قتل رساندند و همانطور که می دانیم سلجوقیان، دشمن اسماعیلیان بودند(همان،3/1542).
دکتر ذبیح الله صفا در جلد یک کتاب «تاریخ ادبیات ایران» درباره سرانجام او چنین نگاشته است: «باخرزی در جوانی کاتب سلطان رکن الدین طغرل سلجوقی بود لکن انزوا اختیار کرد و دست از کار بکشید و روز و شب با حریفان اهل و ظریفان با فضل به معاقرت عقار و معاشقت دلدار مشغول شد وقتل او هم در یکی از همین مجالس اُنس به دست ترکی به سال 467 یا 468 اتفاق افتاد.»(صفا،1374، 1/374 و 376).

 

1-7 رشد علمی و استادان او:
در کتابها بجز مطالب اندک، چیزی درباره رشد علمی و استادان او نیامده است. مثلاً یاقوت اشاره ای به شیخ امام موفق نیشابوری می کند ولی در این خبر، نوع استفاده و مدت حضور در حلقه درس او نیامده کتابهای شرح حال نیز در مورد ماهیت این امام و نوع فرهنگ آن سخنی نگفته اند تا بتوانیم علوم موثر روی شخصیت باخرزی را بشناسیم. شیخ ابومحمدعبدالله بن یوسف الجوینی از برجسته ترین اساتیدی است که باخرزی در نیشابور نزد آنها تحصیل نمود باخرزی فقه شافعی را از او فرا گرفت و حدیث و ادبیات را استماع نمود.(ابن خلکان،ب.ت.3/475) در کتاب الدمیه آمده است که پدرش اولین استاد او بوده است لذا می بینیم پدرش چون نشانه های تمایل فرزند به علم و دانش و استفاده از انواع دروس را در او می بیند خود اقدام به تربیت او نموده و اساتیدی را برای تعلیم و ارشاد او پیدا می کند. ولی این سوال مطرح می شود و آن اینکه باخرزی چه نوع دانشی را به دست آورده است؟ و پدرش کدام اساتید را برای او بکار گرفته است؟ و پدرش چه چیزی را به به او آموزش داده است؟ ما نمیدانیم چگونه باید به این سوال پاسخ دهیم ولی کورسوئی در این راه وجود دارد آنجا که خود باخرزی می گوید که از حفظ قران فارغ گردید و آن مرحله اول آموزش بود و پس از آن تحصیلات خود را در مکتب خانه ها و نزد اساتید آغاز نمود و بعد از آن به مطالعات خاص خود پرداخت. اگر به متون دمیه خوب توجه کنیم این کورسو روشن تر می شود بدین ترتیب که پدرش با بهترین ادبای آن زمان در ارتباط بود و بسیار اتفاق می افتاد که پسر حلقه وصل بین آنها
می شد،پس نوشته های شعری و برادرانه را حمل می نمود و یا در مجالس ادبی آنان شرکت می نمود. بنابراین می بینیم که باخرزی ادبیات را نزد همنشینان پدرش مانند ثعالبی فرا می گرفت لذا این جو ادبیات بر روح باخرزی اثر می گذاشت داستان دمیه نیز سرشار از تاثیر پذیری او از رفت و آمدهای مکرر به کتابخانه ثعالبی و اطلاع از چک نویس های او بوده است. ولی باخرزی که در سال 434 هجری آماده مسافرت بوده شیوه تحصیل علم خود را بر ما مسدود نموده است . ما موفق شدیم دو نوع فرهنگ او را پس از مسافرت به دو بخش تقسیم کنیم اول آن که بخشی است که از استادان فرا گرفته و دوم از ادیبان و اندیشمندانی است که به دیدار آنان رفته و اشعاری را که روایت کرده اند گرفته و یا راویانی که چندین بار به دیدار آنان رفته تا محفو ظاتشان را منتقل نماید، کافی است اسامی ادیبانی را مطرح کنیم که در هنگام تدوین دست آوردهایشان به دیدار آنان رفته است تا نوع استفاده و بهرۀ او را ارزیابی کنیم از جمله این افراد: ثعالبی، ابن فارس، عبد القاهـر جرجانی، ابن برهان و ابن کرام می باشند چنین تاثیراتی در کتاب دمیه ظاهر گردیده است خواننده پیگیر می تواند گرایشهای نقدی، ادبی، بلاغی، لغوی، نحوی او را از آموخته هایش به وضوح در نوشته هایش مشاهده کند و نقش ادیبانی که ذوق و قریحه او را صیقل دادند و شناخت او را با شعر و نثر خود آراسته نمودند ببیند. اهمیت کتابخانه هایی که استفاده کرده و ذخایر عربی موجود در آنها و دوستانی که در شغل نویسندگی با او همراه بوده اند را نباید فراموش کنیم. باخرزی به فرزندانش اهمیت
می دهد و بر تربیت و پرورش آنان نظارت می کند و چند استاد را برای آنان بکار می گیرد. چنین چیزی بر شناخت موقعیت ادبی و اهتمام وی به فرهنگ و پرورش فرزندان دلالت دارد و فرهنگ وژرف نگری او را نشان می دهد. از آنچه گفته شد می توان بطور مختصر به پرورش علمی او قبل و بعد از مسافرتش پی ببریم و مهمترین استادان او را که زمانه به او داده بود نام بردیم ولی نتوانستیم نام استادی را که همواره با او همراه بوده است بشناسیم و یا اینکه از چه کسی پیروی کرده و یا تاثیر گرفته است و همین امر باعث می شود آموزش و یادگیری عمومی را در ورد او بکار ببریم و آن به علت کثرت نقل و انتقال او در شهرها و کشورها بعد از آغاز مسافرت می باشد ولی شکی نیست که او از هر هنری بهره ای برده و کلیه علوم مشهور عصر خود را جمع آوری کرده و در ذهن خود ذخیره نموده است که نتیجه علمی، شعری و ادبی آن در دمیه آشکار است.(باخرزی،1414،3/1549 و 1550)

 

1-8 گشت و گذار علمی او:
اسامی کشورهایی که به آنها سفر کرده و انسان فاضل و یا راوی را در آنها ملاقات کرده و یا به یکی از کتابخانه های دیوان آن مراجعه نموده را جمع آوری کنیم می بینیم که تعداد آنها نوزده شهر و روستا خواهد بود راویان زیادی بوده اندکه اشعار این مناطق را بر او عرضه داشتند برخی از این شهرها را چندین بار مسافرت کرده مانند نیشابور، زوزن، خراسان و ری. گویی که باخرزی به بلاد شام، مصر، الجزیره و حجاز نرفته است چون حتی یک نام از آنها برده نشده است. سال تولد او دقیقاً مشخص نیست ولی از کلامش مشخص است که سفر او در سال 434 هجری آغاز گردیده و در سنین نوجوانی و زیر بیست سال بوده است و اگر برنامۀ سفرهای خود را در سال 464 هجری پایان داده باشد نتیجه می گیریم که مدت سی سال را در سفر بوده و توقفی نداشته است مگر آنکه خستگی به وی روی آورده و سالمندی او را از پای انداخته است.
باخرزی نقشه منظمی را از مهمترین شهرهای خود ترسیم کرده و اشخاصی را که در آن شهرها با آنان دیدار نموده را نام برده است. پس از آن، گروه دیگری از افراد که آنان را ملاقات نموده است را نام می برد. اگر این اسامی را با یکدیگر مقایسه کنیم نتیجه می گیریم که ابتدا افراد مشهور را نام
می برد و پس از آنها افرادی که اهمیت کمتری از لحاظ دستاورد علمی و جاه و مقام بوده اند را نام برده است گاهی می بینیم اسامی اشخاص را با قید تاریخ دیدار نام می برد این امر( باوجود اندک بودن) بسیاری از امور مربوط به سفرهایش را روشن می سازد مثلاً در بغداد در سال 425 هجری با ابن برهان نحوی و در سال 466 هجری در نیشابور با ابو سعید دیدار داشته است. در سال 425 هجری در نیشابور، عبدالصمد طبری را زیارت کرده است او می گوید در برخی از شهرها علاوه بر بزرگان و شاعران از کتابها و کتابخانه ها دیدار داشته است. این امر، شیوه تحقیقات و اقتباس و اهتمام او به اینگونه امور را نیز روشن می سازد. سفرهای او در اصل جهت جمع آوری اطلاعات و مقارنه شخصیتها و افراد سرشناس بوده است ولی سفر نیاز به گنج بی پایان دارد و باخرزی از جمله افراد و خانواده های متمول نبوده است لذا می بینیم که از شهری به شهر دیگر منتقل می شود و در آنجا کار می کند وسعی و تلاش خود را برای خدمت به بعضی از امیران و حاکمان به کار می گیرد خواه در دیوان دربار و یا کتابخانه و یا اینکه بصورت نسخ برخی کتابها مشغول می گردید. همچنین می بینیم که در رکاب برخی امیران به سفر می رفته به ویژه به همراه نظام الملک (همان،3/1554).

 

1-9 نشانه های فرهنگی او:
پس از پرداختن به شیوه پیشترفت علمی و آشنائی با اصول فرهنگی سابق او این سوال مطرح می شود: این موضوع چه تاثیری در دمیه اوداشته است؟ آیا چیزی هست که علوم به دست آمده او را روشن نماید؟ بدهی است فرهنگهایی که یک نویسنده گردآوری می کند هنرهای زمان خود را در دستاورد خود منعکس می نماید. نخستین چیزی که در دمیه با آن روبرو می شویم آن است که نویسنده آن حافظ قرآن وحدیث بوده و نسبت به ادبیات جاهلی و اسلامی اطلاع داشته است علاوه بر ادبیات عصر خود که با آن زندگی کرده و آن را منتقل نموده و مردم نیز از زبان او منتقل نموده اند. 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  193  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پژوهشی در زمینه کتاب دمیه القصر و عصره اهل العصر

تحقیق در مورد پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی


تحقیق در مورد پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه112

 

فهرست مطالب

 

سکولاریته و مفهوم« نقد»

.............................................................صفحه24

 

اصل سکولار، یا « زنخداخرداد»

خدای ِ« رسیدن به آرزو» درگیتی

خد ائی که آرزورادرگیتی نقد میکند

..............................................................صفحه 50

 

 

از« ارج ِ انسان »

یااز« معراج انسان» با خردش ، به مینو

ارج= سیمرغ درون انسان

.............................................................صفحه 83

 

 

کتابنامه

 

.........................................................صفحه 103

 

 

 

تادرب ِدوزخ ِ

 الله و پدرآسمانی و اهورامزدا

رانـبـنـدیم

 گیتی ، بهشتِ جمشیدی نمیشود

 

سکولاریته ، بستن درب ِ همه دوزخها ، یا

نفی ِ « ترس ازعذاب درفراسوی گیتی» است

 

وهمچنین، گرفتن ِحقانیت

از«حکومت کردن ِ برپایه ترس» است

جمشید با خرداد ، در ِدوزخ را می بندند

 

برای سکولار ساختن جامعه،

باید « درب ِ دوزخ » را بَست

درفرهنگ ایران، کار ِ بنیادی ِانسان

درگیتی ، بستن ِ دربِ  دوزخ  است

 

 

نخستین پیام وامرالله به رسولش، محمّد درقرآن ،آنست که « برخیز و مردمان را بترسان وارهاب کن و به وحشت انداز= قم فانذر » ، ولی نخستین  ،خویشکاری جمشید ، بُن همه انسانها درجهان، درفرهنگ ایران آنست که : برمیخیزد و درب ِ دوزخ و درب ِ همه گونه ترسها وهمه ترسانندگان و همه گونه رزمها و خونریزیها را می بندد . آنکه میترساند، جان وخرد را می آزارد ، و ازآ زردن ، کام می برد . آنکه میترساند،ستمکاراست.ترساندن،بُن همه بیدادگریهاست.« ترساندن » ، رسانیدن ِ برترین آزار به جان وخرد انسان است، که نزد ایرانیان ، هردو مقدسند . رسول الله ، باید با ترساندن ، مردمان را مطیع الله سازد ، وجمشید باید ، ِالاهان بیم آور، و آموزه هائی را که بیم آور و وحشت زا و جنگخواه و جهاد خواه هستند ، ازگستره زندگی وخرد، طرد و تبعید کند . جمشید باید ِالاهان دوزخسازو بیم آوررا از جهان براند . جمشید باید نگذارد که خدایان و پیامبرانشان ، بهشت خود را، بر زیر  بنای دوزخ بسازند . دادن « دوزخ نقد دراین جهان وامروز » ، برای دادن « بهشت نسیه درآن جهان و فردا»، خویشکاری خدایاانیست که نمیتوانند « بهشت نقد درهمین گیتی » بسازند.  چرا ایرانیان ، بُن خود را که جمشید هست ، فراموش ساخته اند ؟ چرا آنها « نیروی جمشیدی » را که درب ِ دوزخ  ، و راه رسیدن به بهشتی را که از آتش ِ سوزنده دوزخ میگذرد ، می بندد ، از دست داده اند ؟ جمشیدی که بهشت ( خرداد = خوشزیستی ، مرداد = دیر زیستی )  خود را، نقد درگیتی، بدون کاربرد ترس و وحشت و ارهاب و انذار، بر پایه «خرد خندان » و « اصل بزم » میساخت ، هنوز در ما زنده است ، و باید ازسر، برانگیخته شود .

جمشید با همان کلید خردی که همه بندهای مشکلاتِ گیتی را میگشود ، میتوانست درب همه دوزخها و بیم ها و بیم آوران  را به بندد . این جمشیدِ درضمیرماست که به ما میگوید : آنگاه که انسان درب ِ دوزخ را، در قرآن و درانجیل ودر هرکتاب مقدسی ببندد ، آنگاه  خواهد توانست بهشت  را در روی زمین بسازد . جمشید میگوید که بهشتی بدون دوزخ، درهمین گیتی میتوان ساخت . دوزخ ، هیچگاه راه رسیدن به بهشت نیست . راه رسیدن به بهشت ، ازمیان ِ دوزخ نمیگذرد . خردِ ضد خشم وقهرِ ِ


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی