نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تعدد زوجات یا چند زنی

اختصاصی از نیک فایل تعدد زوجات یا چند زنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

گزارشی از تحقیقات موجود در زمینه تعدد زوجات (چند زنی)

موضوع پایان نامه: چند همسری ازنظر اسلام

محقق: محمد جعفری - زمستان 73

دانشگاه تهران/ دانشکده علوم اجتماعی.

در این قسمت به خلاصه پژوهشی پرداخته می شود که "چند همسری از نظر اسلام" را مورد بررسی قرار داده است.

این پایان نامه در سه بخش تنظیم شده است: در فصل اول مقام زن در اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده مورد بحث قرار گرفته ؛ در فصل دوم چند شوهری از نظر اسلام مورد بررسی قرار گرفته و در فصل سوم به موضوع تعدد زوجات یا چند زنی در اسلام پرداخته شده است. در اینجا به ذکر خلاصه ای از فصل سوم اکتفا می کنیم.

 چند زنی و سابقه آن

چند زنی یا تعدد زوجات در مقابل تک زنی قرار می گیرد. چند زنی دارای سابقه طولانی در میان ملت های قدیم است. علامه طباطبایی در" کتاب تعدد زوجات و مقام زن در اسلام " می نویسد:

" در بیشتر ملتهای قدیم چون مصر ، هند ، چین ، فارس قدیم و حتی در میان رومیان این پدیده دیده می شود."

در چین جامعه به کسی که می توانست از چند زن نگهداری کند به چشم اعتبار می نگریست. در ایران در زمان ساسانیان اصل تعدد زوجات اساس تشکیل خانواده ها به شمار می رفت و در عمل تعداد زنانی که مرد می توانست داشته باشد نسبت به استطاعت او بود .

چند زنی در بین مذاهب و ادیان:

ویل دورانت در کتاب "تاریخ تمدن "آورده است که، در آئین زرتشت تعدد زوجات و انتخاب و اختیار کردن همخوابگان و کنیزکان آزاد بوده و این به خاطر تشویق برای افزایش جمعیت بوده است.

دکتر سید رضا پاک نژاد در کتاب" ازدواج ، مکتب انسان سازی" می نویسد در تورات ( کتاب مقدس یهودیان ) برای چندزنی تعابیری اندیشیده شده که این معنی مجاز بودن آن است.

انجیل ( کتاب مقدس مسیحیان ) نیز در این زمینه اظهار نظر و مخالفتی نکرده ،منتهی کلیسا تعدد زوجات را ممنوع کرده است.  

آثار چندزنی از نظر اسلام:

- ملحق شدن عده کثیری از زنان به دایره ازدواج وزناشویی

ازدواج یک حق ذاتی و فطری هر آدمی است، همچنین در اکثر نقاط جهان جمعیت زنان بیشتر از مردان است. و از آنجا که اسلام ارضاء جنسی از طریق همجنس بازی یا اموری از این قبیل را منع کرده و راه صحیح ارضاء غرایز را ازدواج دانسته، چند همسری و تعدد زوجات را با شرایط ویژه جایز می داند.

 

- منافع اقتصادی چندزنی:

چندزنی عامل بسیار مهمی در جلوگیری از اسراف و به هدر رفتن سرمایه هاست. اگر درصد زنان اضافی به علت اینکه حقوق آنان مراعات نشده با عشوه و طنازی میل مردان را به خود جلب کنند، بر اثر روابط نامشروع چون حقوقی برای آنان محفوظ نیست ممکن است دست به خالی نمودن جیب مردان بزنند و بعد این پولها را صرف عیش و نوش خود کنند به این ترتیب سرمایه های جامعه به هدر می رود... قانون چند زنی از این امر جلوگیری می کند.

 

- اصلاح جامعه از طریق تعدد زوجات: همانطور که بیان شد "حق تأهل" طبیعی ترین حق بشر است. اگر زنان اضافی جامعه احساس کنند که این حق آنان نادیده گرفته شده ، بسیار احتمال دارد از مقررات عدول کنند و از هر طریق ممکن ،حتی از روی حسادت ،حریم امن خانواده ها را درهم بشکنند.

- اما در صورتی که این زنان بتوانند با تعدد زوجات سامان یابند دیگر با حسادت ،انرژی و نیروی خود را بیهوده هدر نمی دهند و آن را صرف وضع زندگی، تربیت بهتر نسل خویش و پیشبرد اهداف عالی جامعه خواهند نمود.

 

چندزنی از نظر قرآن:

طبق آیه سه سوره نساء، قرآن اجازه چند زنی را به شرط رعایت عدالت می دهد. ولی هیچگاه تعدد زوجات را واجب ننموده و تنها چیزی که واجب کرده رعایت عدالت بین زنان است . قرآن فرموده که رعایت عدالت کارهر کسی نیست و کسی که نتواند مراعات عدالت را بکند باید به همان یکی اکتفا کند.

 

شرایط اسلام برای چند زنی:

-محدودیت: اسلام چند زنی را به حداکثر چهارزنی تقلیل داد.


دانلود با لینک مستقیم


تعدد زوجات یا چند زنی

دانلود تحقیق کامل درباره کودکان سرامد یا ممتاز

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق کامل درباره کودکان سرامد یا ممتاز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

کودکان سرامد یا ممتاز : ( باهوش یا پراستعداد )

در تقسیم بندی وکسلر کودکانی که هوشبهرشان بالای 130 باشد باهوش یا پر استعدا می گویند که حدود 2/2 درصد افراد را به خود اختصاص می دهند . افرادی که هوششان 140 به بالا است 2 درصد افراد جامعه را به خود اختصاص می دهند . باید برخوردمان با افراد تیزهوش نیز درست باشد مانند کودکان عقب مانده که نیاز به برخورد درست دارند . مثلا افراد تیز هوش می توانند دست به دزدی ، قتل و .. بزنند و پلیس نیز نتواند آنها را دستگیر کند پس باید رفتار درستی داشته باشیم تا بتوانند مخترع و.. باشند . ومفید واقع شوند . کودکان تیز هوش نابغه نیز جزء استثنایی ها هستند . اگر کودکان جزء خانواده های سطح پایین باشد نمی شود آنها را مشخص کرد و نبوغشان سرکوب می شود . ولی اگر در خانواده های سطح بالا باشند می شود آنها را نبوغشان را پرورش داد . کودکان نسبت به افراد پایین تر از خود تیزهوش و نسبت به افراد باهوش تر ازخود کم هوش است . افرادی که هوششان از 140 بالا است افراد سرامد هستند . افرادی که 140 تا 170 هوش دارند به آنها سرامد گفته می شود در بعضی از کتاب ها 170 به بالا را نابغه گفته می شود . کودک تیز هوش به کودکی گفته می شود که با کمک فکر و استدلال فرایندهای عالی ذهن بتواند قضاوت صحیح کند دارای استعداد خاص در کارهای خلاقه باشد . با بچه ها باید مثل بزرگترها رفتار کنیم . آزمون وکسلر از 3 سال به بالا می توان این بچه ها را تشخیص داد . تعریف اسمیت و همکارانش : تیزهوش فردی است با قوای ذهنی عالی نیروی خلاق و دارای انگیزه های خاص و با ارزش که کودک را کاملا از همسالان متمایز می کند . و او توانایی این را دارد که سهم و ارزش قابل قبولی در اجتماع خود داشته باشد .

از تیزهوش تعاریف مختلفی است جون ابزاری که هوش را اندازه گیری می کند مختلف است : 1-از چه آزمونی برای اندازه گیری هوش استفاده کرده اند . 2-کدام ملاک ها دلیل بر تیزهوشی تلقی شده 3-یا افراد از کدام نژاد ، سن و جنس بوده اند 4-جند درصد این ملاکها باشند که بگوییم فرد تیزهوش است .

خصوصیات کودکان ممتاز : داشتن خصوصیاتی جسمانی ، عاطفی ، هوشی ، اجتماعی و سوابق خانوادگی کودکان تیزهوش باعث می شود که اولا علت تیزهوشی شان مشخص شود . ثانیا نگهداری ، آموزششان ، پرورششان مشخص شود . اکثر بررسی ها و تحقیقاتی که درمورد کودکان تیزهوش انجام گرفته پیشرفت تحصیلی و خصوصیات جسمانی و هوشی آنها را مورد بررسی قرار داده است در مورد مشخصات اجتماعی و عاطفی شان تحقیقاتی صورت نگرفته یا حداقل کم صورت گرفته استاما بعضی از یافته ها توسط دانشمندان مورد توافق اکثریت است که آنها به قرار زیر است :

عوامل تأثیر گذار در تیزهوشی : 1-منشأ قومی و نژادی 2-نسبت و جنسیت 3-سابقۀ خانوادگی 4-سلامتی جسم و روان 5-پیشرفت در امور تحصیلی 6-خصوصیات عاطفی ، شخصیت ، منش و رفتار اجتماعی

کودکان نابغه : هوششان بالای 170 است . نابغه به فردی اطلاق می شود که با ابتکار و توانایی خود بتواند از عهدۀ کارهای ابداعی و اختراعات و برنامه ریزیهای مهم که افراد دیگر از آن عاجزند برآمده و نظریات و کشفیات او از لحاظ کیفی و کمی قابل ارزش و خارق العاده باشد و جامعه برای آن ارزش قائل شود . لزوما یک نابغه مخترع عالی و دانشمندی برجسته نیست یک رهبر سیاسی و اقتصادی به سهم خود نابغه است . استعداد سرشار ، علاقه شدید و دائمی ، خستگی ناپذیری برای کارهای ابتکاری ، فکری و مهم تقسیم کار در زمینۀ خاص از ویژگیهای نبوغ به شمار می آید . گالتون هوشبهرش 200 بود . در5/2 سالگی قادر به خواندن بود . 5/1 درصد نابغه ها قبل از 3 سالگی 10% قبل از 4 سالگی و 20% قبل از 5 سالگی قادر به خواندن کتاب بودند

انواع تیزهوشها : 1-تیزهوشهای خلاق : علاوه بر هوش سرشارشان در مسائل هنری ، علمی ، فرهنگی ، صنعتی و ابداعات و اختراعاتی دارند . این کودکان برای اینکه آثار هنری خلق کنند باید مراحل زیر را طی کنند : 1-مرحلۀ آمادگی و تهیه 2-مرحلۀ پنهانی یا نهفتگی 3-جرقۀ فکری ( اشراق ) 4-مرور و تکرار 2-تیزهوشهای درس خوان : این کودکان به مطالب مجرد ( انتزاعی ، ذهنی ) علاقه دارند . بهتر ، بیشتر و سریعتر از دیگران مطالب را یاد می گیرند خیلی کتاب می خوانند موقعی که خسته می شوند خستگیشان را با کتاب رفع می کنند از خواندن کتاب و حل مسائل لذت می برند از نظر نگارش و نوشتن قوی تر از بقیه هستند . 3-تیزهوشهای حرفه ای یا مکانیکی : در این کودکان یادگیری اعداد و ارقام بیشتر است جون عدد یک مفهوم انتزاعی است هرکی نمی تواند آن را خوب یادبگیرد این کودکان علاقۀ زیادی به ساختن اشیاء دستی دارند از ریاضیات ، اندازه گیری ، وزن کردن ، مثلثات اشکال هندسی خوششان می آید . ممکن است به مسائل فنی علاقه نشان بدهند در کارهای حرفه ای پیشرفت خارق العاده ای دارند بعضی از اینها ممکن است به علت بی علاقه ای به درس از مدرسه هم اخراج شوند و بروند دنبال صنعت اگر این چنین باشد اینها صنعتگران قابلی می شوند . 4-تیزهوشهای کم پیشرفت : این کودکان باوجود هوش زیاد در یادگیری موفق نیستند خودشان با خودشان لج می کنند هوششان را به کار نمی گیرند اکثر معلمان می گویند این بچه ها هوش دارند ولی نمی دانم چرا هوششان پایین می شود . علتش می تواند دو مطلب باشد : بعضی از اینها کتاب ها را قبل از اینکه بیایند کلاس بلدند و معلم قدم به قدم به جلو می رود و بچه ها حوصله شان سر می رود و لذا ارتباط بین معلم و دانش آموز بریده می شود بعضی شاید جدا از درس کارهم بکنند بنابراین خستگی کار باعث میشود پیشرفت نداشته باشند ویاممکن است آسیب خفیف مغزی داشته باشند که این آسیب اختلال در خواندن ایجاد کرده باشد . کم نیستندنوابغی که درکودکی مشکل داشتند مثلا انیشتین دیربه حرف آمد پدرومادرش نگران بودند چون دیربه حرف آمد به مدرسه راه ندادند.چرچی همیشه مشکل زبان داشت به همین دلیل نتوانست به دانشگاه برود.ادیسون شاگرد تنبل کلاس بود.آدلر و یونگ دوروانپزشک معروف دردرس ریاضی ضعف داشتند

خلاقیت چیست ؟

خلاقیت ، توانایی شخص در ایجاد ایده ها ، نظریه ها ، بینش ها یا اشیای جدید و نو و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینه هاست که از نظر متخصصان به عنوان پدیده های ابتکاری قلمداد شده ، از لحاظ زیباشناسی ، فن آوری و اجتماعی با ارزش است . محور اصلی این تعریف تازگی و ارزش است . بنابراین خلاقیت در کودکان کم سال ، روشی برای اندیشیدن ، اقدام کردن یا ساختن چیزی که برای کودک بکر و بدیع بوده ، خود او و دیگران از آن استفاده کنند . خلاقیت خصوصیتی نیست که در انحصار عده ای خاص باشد و وقتی صحبت از آن می شود تنها مبتکران و مخترعان بزرگ را انسانهای خلاقی بدانیم و یا اینکه خلاقیت را جزو خصیصه های شخصی افراد بدانیم که عده ای از آن برخوردارند و عده ای فاقد آن هستند . تمامی افراد به درجاتی در زمینه های مختلف دارای قدرت خلاقه هستند و اگر زمینه های لازم برای شکوفایی و رشد آن فراهم شود می توانند آن را ظاهر سازند

اهمیت و ضرورت پرورش خلاقیت چیست ؟

پیدا کردن راه حل های نو در همۀ عرصه ها نیاز به انسان های خوش فکری دارد که آمادگی برخورد با این مسایل را داشته باشند و قبلا آن را فراگرفته باشند . اگر فردی بخواهد شنا کردن را در زمانی فراگیرد که در یک دریای طوفانی یا رودخانۀ خروشان گرفتار شده است احتمالا می خواهد کاری بسیار سخت یا ناممکن را انجام دهد . اگر داشتن خلاقیت برای ادامۀ زندگی ضروری ست و از طرفی راه و روش آن آموختنی نیز هست بهتر است زمینه های آن فراهم گردد و مهارت های لازم آن در زمان مناسب به افراد آموزش داده شود و چه زمانی مناسب تر از دوران کودکی که ذهن افراد در حال شکل گرفتن است و سنگ بنای اولیۀ تفکر در آن گذاشته می شود .

تفکر و تجسم ابزار خلاقیت :

تفکر چیست ؟ تفکر فعالیت هدفدار ذهنی ست که ما تا حدودی بر آن کنترل داریم . بعضی از محققان تفکر را فرایندی می دانند که تجربه های گذشتۀ فرد را سازمان می دهد . ویناک در کتاب روان شناسی تفکر ، را چنین تعریف می کند : تفکر سازمان دادن و تجدید سازمان در یادگیری گذشته ، برای استفاده در موقعیت فعلی است . از نظر گیلفورد تفکر به دو گونه انجام می شود که وی آن ها را تفکر همگرا و تفکر واگرا نامیده است . تفکر همگرا ، همان تفکر منطقی یا استدلال است که به دنبال یک جواب صحیح می گردد در حالی که در تفکر خلاق یا واگرا ، فرد به راه حل های مختلف و تازه ای برای یک مسئله توجه می کند .

تجسم چیست ؟ به قول ژول ورن نویسندۀ داستان های تخیلی ( آنچه یک فرد قادر به تصور آن باشد فرد دیگری قادر به ساختن آن است ) . در واقع تجسم عبارت است از یک فعالیت ذهنی که ما طی آن قادر هستیم موقعیت ها یا اشکالی که در حال حاضر با حواس خود قادر به درک آن نیستیم را به تصویر کشیده یا بازآفرینی کنیم . تجسم ، گاه به صورت فعال انجام می شود و گاه به صورت غیر فعال . در حالت غیر فعال تصاویر یا احساسات ، بدون انتخاب ما خود به خود به سراغمان می آیند . در حالت فعال ما آگاهانه آنچه را می خواهیم ببینیم یا تصویر کنیم برمی گزینیم و می آفرینیم . در هر دو حالت ، تجسم بخش مهمی از فرآیندهای ذهنی ما هستند و با تعامل با تفکر منطقی می توانند موجب خلاقیت در افراد شوند .

عوامل مؤثر بر خلاقیت :

به طور کلی ، عوامل مؤثر برخلاقیت را به دو دسته زیر تقسیم می کنیم :

عوامل فردی یا درونی – عوامل بیرونی یا محیطی .

منظور از عوامل درونی ، آن دسته از عواملی است که از ویژگی های فردی و شخصیتی سرچشمه می گیرد مانند هوش ، ساختار شخصیتی فرد ، وراثت ، خود پندار ، مثبت یا منفی توانایی های شناختی و مهارت های حرکتی عواملی بیرونی ، مربوط به موقعیت های فرد در ارتباط با دیگران و محیط است و شامل خاونده ، تعلیم ، تربیت ، فضا و ساختار آموزشی ، و عوامل اجتماعی و اقتصادی می باشد.

هوش و خلاقیت :

هوش ، خصوصیتی است که با آزمون های هوش سنجیده می شود و به توانایی فرد برای شناخت ، ادراک ، حافظه و ارزیابی و قضاوت گفته می شود . در برخی از کتاب های روان شناسی ، هوش توانایی سازگاری با محیط تعریف می شود . مطالعات نشان داده است به تناسبی که هوش افراد بالاتر می رود خلاقیت آنها نیز زیاد تر می شود . اما افزایش هوش به میزان معینی می رسد و لزوما خلاقیت افزایش پیدا نمی کند آن میزان ، بهره هوشی 120 است و بعد از آن خلاقیت در صورتی افزایش می یابد که عوامل دیگر مانند محیط خلاق و تربیت مناسب و یا سایر عوامل وجود داشته باشد . استعداد ، در حقیقت قسمتی از هوش فرد است که ما از آن با عنوان هوش خاص نام می بریم و آن ، توانایی ذهنی خاص در یک زمینه مشخص .

برخی از خصوصیات شخصیتی که برای افراد خلاق قائل هستند عبارتند از :

1-خود نظمی در کار 2-پشتکار در مواجهه با شکست 3-تمایل برای پذیرفتن خطر و ریسک کردن 4-تحمل ابهام و گرایش به امور پیچیده 5-استقلال 6-اعتماد به نفس 7-علاقه مندی و لذت بردن از تجربه و آزمایش 8-احساس امنیت 9-حساسیت مثبت و خودپنداره مثبت 10-کنجکاوی زیاد 11-کنترل خود 12-شجاعت فردی 13-قدرت تجسم بالا

خلاقیت و هیجان :

هیجانات می توانند فرایندهای شناختی نظیر ، یادآوری ، ادراک ، تفکر و خلاقیت را مختل کنند و درست مانند پارازیت های رادیویی باعث شوند پیام هایی که مغز دریافت یا ارسال می کند ، نامفهوم باشند . در اینجا باید جنبۀ مثبت تأثیر هیجانات بر عملکرد ذهن و به ویژه برخلاقیت را بازگو کنیم و آن این که سطح پایین هیجان و برانگیختگی نیز باعث افت خلاقیت می شود . چراکه اگر فرد هیچ هیجان و تنشی نداشته باشد دچار ( اضطرار خلاق ) نمی شود و ضرورتی برای تغغیر شرایط موجودش نمی یابد . پس یک محیط کاملا آرام و بدون هیچ عامل تنش زا به شکلی که همه چیز موافق میل فرد باشد ، محیط ایده آل برای خلاقیت نیست.آنچه موجب کاهش خلاقیت و همچنین دیگر فعالیتهای شناختی نظیر ادراک و تفکر میشود ، نه خود هیجان ، بلکه هیجان بیش از حد است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره کودکان سرامد یا ممتاز

احادیث تهمت

اختصاصی از نیک فایل احادیث تهمت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 48

 

داستان اِفک یا ((حدیث اِفک )) یعنى تهمت زدن به یکى از همسران پیامبر، معروف است . و ماجراى آن در سوره نور به تفصیل آمده است . آیات مربوط به این ماجرا از آیه یازده آغاز و تا 26 پایان مى یابد.تفاسیر و احادیث و تواریخ اسلامى راجع به زنى که مورد تهمت قرار گرفته است دو نظر دارند:1 - عموم مفسران و محدثان و مورّخان عامه نوشته اند: وى عایشه دختر ابوبکر بوده است . این نظر هم بر اساس حدیثى است که راوى آن خود عایشه است ، به شرحى که خواهد آمد. بعضى از تفاسیر و تواریخ شیعه نیز بر اثر عدم توجه ، همین نظر را اظهار داشته اند.2 - بیشتر تفاسیر شیعه نوشته اند که ماجراى ((اِفک )) از تهمت زدن عایشه به ((ماریه )) همسر مصرى پیغمبر ناشى شده است .اینک نخست به شرح نظریه اول مى پردازیم ، آنگاه نظر خود را درباره نظریه دوم ابراز مى داریم .عایشه مى گوید: رسم پیغمبر این بود که هر گاه مى خواست به سفر برود، قرعه مى انداخت و به حکم قرعه یکى از همسران خود را همراه مى برد.در غزوه ((بنى مُصطلق ))قرعه به نام من اصابت کردومن همراه پیغمبربودم .پس از خاتمه جنگ و شکست دشمن ، در یکى از منازل میان راه مدینه ، شب هنگام چون کاروان ما خواست حرکت کند، من براى قضاى حاجت به نقطه اى رفتم و چون برگشتم دیدم گردنبندم نیست . به نقطه اى که رفته بودم بازگشتم تا آن را بیابم . وقتى به محل اقامت کاروان مراجعت کردم دیدم قافله حرکت کرده است و به تصور اینکه من در محمل هستم ، آن را برداشته و به شتر بسته و رفته اند.در آن هنگام یکى از اعراب بادیه به من نزدیک شد و چون مرا شناخت شترش را خوابانید و مرا سوار کرد وبه قافله رسانید. همین معنا موجب شد که منافقان سروصدا به راه اندازند و پیغمبر مرا به خانه پدرم بفرستد و حتى در صدد طلاق من بر آید تا اینکه آیات ((اِفک )) نازل شد و خدا مرا از تهمتى که زده بودند تبرئه کرد و نظر پیغمبر نسبت به من عوض شد!این خلاصه داستان افک و نزول شانزده آیه سوره نور به روایت عایشه است . اگر داستان این بوده است که عایشه مى گوید، چندین اشکال در این حدیث به نظر مى رسد که باید براى آن پاسخى منظور داشت :1 - آیا پیغمبر اجازه داده که زن جوانش شب هنگام بدون اطلاع او از میان جمعیت خارج شود و تنها به نقطه تاریک و دورى از بیابان رود؟2 - آیا پیغمبر این قدر نسبت به ناموس خود (نَعُوذُ بِاللّهِ) سهل انگار بوده است که موقع کوچ کردن نداند همسرش در محمل هست یا جا مانده تا اینکه عربى او را بیابد و سوار کند و بیاورد و به کاروان برساند؟!3 - آیا پیغمبر تا آنجا بى خبر بوده که نداند تهمت منافقان ، راست است یا دروغ تا اینکه ((آیات افک )) نازل شود و یقین کند که سخن منافقان تهمت بوده است و عایشه تبرئه شود و باردیگر او را بپذیرد و به خانه برگرداند؟4 - آیا براى پیغمبر روا و جایز است که بر اساس شایعه سازى منافقان ، زن جوانش را از خود براند و نسبت به او سوءظن پیدا کند و باعث شود که شخصیت و آبروى او و خودش لکه دار گردد؟!اینها نقاط مبهمى است که به طور آشکار در حدیث افک عایشه دیده مى شود و قبول آن ماجرا از زبان عایشه را مورد تردید قرار مى دهد.آنچه در احادیث معتبر شیعه راجع به ((حدیث افک )) آمده است ، به خوبى مى رساند که موضوع چیز دیگرى بوده است و با توجه به آن هیچیک از این اشکالات مورد پیدا نمى کند.آنچه شیعه در این خصوص روایت کرده این است که روزى پیغمبر اکرم ، کودک خردسالش ((ابراهیم )) را که از همسر مصرى خود ((ماریه )) داشت به عایشه نشان داد و فرمود: ((ببین چقدر شبیه من است )).عایشه گفت : نه ! نمى بینم که شباهتى به شما داشته باشد!!عایشه مى خواست به ((ماریه )) از این راه تهمت بزند. چون او پس از خدیجه تنها زنى بود که از پیغمبر بچه آورده بود و عایشه تنها دخترى که به عقدپیغمبر درآمده بود،نمى توانست شاهداین منظره باشد و آن راتحمل کند.خود وى مى گوید: حالتى که در این مواقع به هر زنى دست مى دهد، بر من عارض شد.ولى به گفته علامه فقید سید عبدالحسین شرف الدین عاملى : ((خداوند، ابراهیم و مادرش ماریه را به دست امیرالمؤ منین علیه السّلام از این اتهام تبرئه کرد)).حاکم نیشابورى داستان آن را در حدیث صحیح ((مستدرک )) و ذَهَبى در ((تلخیص )) به نقل از خود عایشه آورده اند. نگاه کنید به جلد چهارم مستدرک و تلخیص آن ، صفحه 39 و تعجب کنید.(93)بارى ، بنابرآنچه در حدیث افک راجع به سوءنظر و حسد عایشه نسبت به ماریه همسر دیگر پیغمبر دیده مى شود این است که چون او نمى توانست خود را فاقد اولاد ببیند و بچه هوو را در بغل پیغمبر مشاهده کند، لذا به هووى خود تهمت زد و کسان خود و دیگران را نیز با خود همدست کرد و آن سرو صدا را به راه انداخت . خداوند آیات افک را در تبرئه ماریه از تهمت عایشه نازل فرمود و منافقان را تخطئه کرد که درست به عکس منظور عایشه نتیجه مى دهد؛ زیرا:اولا :خداوند ماریه را تبرئه کرده است نه عایشه .ثانیا :عایشه بود که ماریه را مورد تهمت و افک قرار داد و موجب شد که منافقان ، زبان درازى کنند و سروصدا به راه بیندازند.ثالثا :آیات افک در نکوهش عایشه و تخطئه او نازل شده است ، نه براى دفاع از وى و آن داستان نامناسب .رابعا :باتوجه به این واقعیت کاملا پیداست که عایشه خواسته است با جعل آن حدیث کذایى ، مسیر نزول آیات افک را منحرف سازد و آن را به نفع خود متمایل کند که چون در آن ایام حکومت تعلق به پدر او داشت ، توانست این کار را عملى سازد و تخطئه خود را به صورت تبرئه خویش در آورد، اما در مورد دیگر جلوه گر سازد.اینک ترجمه آیات افک ، که عینا از نظر خوانندگان محترم مى گذرد:((کسانى که تهمت (به ماریه ) زدند، گروهى از شما مسلمانان (اما منافق ) هستند. (اى مسلمانان راستین )گمان نکنید که این تهمت ، شما را دچار شرّ کند بلکه سرانجام به نفع شما خواهد بود(و منافقان شناخته مى شوند) هر یک از آنان که تهمت زده اند،گناه آن را خواهند برد و کسى که بیشترین تهمت را به عهده گرفت ، عذابى بزرگ خواهددید)).((چرا وقتى آن تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان درباره خود گمان نیک بردند و فقط گفتند: این تهمتى آشکار است (که منافقان زده اند)؟)).((چرا وقتى منافقان این تهمت را زدند، چهار شاهد براى اثبات آن نیاوردند؟ وقتى گواهانى نیاوردند، نزد خداوند دروغگو خواهند بود)).((اگر تفضل خدا و رحمت او در دنیا و آخرت بر شما اهل ایمان نبود، در این سخنان و تهمتها که در


دانلود با لینک مستقیم


احادیث تهمت

حجاب، ارزش یا روش

اختصاصی از نیک فایل حجاب، ارزش یا روش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

حجاب، ارزش یا روش

کسانی‌ کوشیده‌اند از طریق‌ فاصله‌ انداختن‌ میان‌ ارزشها با روش‌ تحقق‌ عینی‌ آنها، میان‌ حجاب‌ با عفاف، تفکیک‌ نموده‌ و حجاب‌ را غیر ضروری‌ می‌خوانند و حفظ‌ عفت‌ را بدون‌ حجاب‌ نیز ممکن‌ می‌دانند. اینک‌ ما این‌ تلاش‌ را ارزیابی‌ می‌کنیم:

‌تحلیل‌ واژه:

-1 معنای‌ لغوی: عفاف‌ با فتح‌ حرف‌ اول، از ریشه‌ "عفت" است‌ و راغب‌ اصفهانی‌ در مفردات(1) خود، عفت‌ را معنی‌ می‌کند:

«العفة‌ حصول‌ حالةٍ‌ للنفس‌ تمتنع‌ بها عن‌ غلبة‌ الشهوة».

(عفت، پدید آمدن‌ حالتی‌ برای‌ نفس‌ است‌ که‌ به‌ وسیلة‌ آن‌ از فزون‌ خواهی‌ شهوت‌ جلوگیری‌ شود).

طریحی‌ نیز در مجمع‌ البحرین(2) می‌آورد:

«عَفَّ‌ عن‌ الشیِء ای‌ امتنع‌ عنه‌ فهو عفیفٌ».

(عفاف‌ از چیزی‌ ورزید یعنی‌ از آن‌ امتناع‌ ورزید پس‌ او عفیف‌ است).

و ابن‌ منظور در لسان‌العرب(3) می‌نویسد:

«اللفة: الکف‌ عما لا یحل‌ و لایجمل».

(عفت: خویشتن‌ داری‌ از آنچه‌ حلال‌ و زیبا نیست).

شرتونی‌ لبنانی‌ نیز در اقرب‌ الموارد(4) می‌نویسد:

«عَفٍّ‌ الرجل: کَفَّ‌ عما لا یحل‌ و لا یجمل‌ قولاً‌ او فعلأ وامتنع».‌ ‌ (عفاف‌ ورزید یعنی‌ در گفتار و کردار از آنچه‌ حلال‌ نیست‌ دوری‌ جست‌ و خویشتن‌داری‌ نمود).

پایه‌ عفاف، خویشتن‌داری‌ است‌ و ردپایی‌ از جنسیت‌ یا اختصاص‌ به‌ جنس‌ خاص‌ (زن) در معنی‌ لغوی‌ عفاف، وجود ندارد.

-2 معنای‌ عرفی: در ادب‌ پارسی، "عفاف" از نظر معنا و گویش، تفاوت‌ یافته‌ است.

در لغت‌نامة‌ دهخدا(5) چنین‌ آمده‌ است:

«عفاف: پارسایی‌ و پرهیزگاری، نهفتگی، پاکدامنی، خویشتن‌ داری».

دکتر معین‌ در فرهنگ‌ فارسی‌ معین(6) آورده‌ است:

«عفاف: پارسایی، پرهیزگاری، پاکدامنی، در تداول‌ غالباً‌ به‌ کسر اول‌ تلفظ‌ می‌کنند.»

بنابراین‌ در گویش‌ فارسی، عفاف‌ به‌ کسر اول‌ و به‌ معنی‌ "پاکدامنی" به‌ کار می‌رود.

-3 معنای‌ اصلاحی: در تفکر اسلامی، عفاف، واژه‌ای‌ با بار معنایی‌ خاص‌ برگرفته‌ از آیات‌ و روایات، و گونه‌ای‌ منش‌ است‌ همراه‌ با کُنِش‌ رفتاری‌ و گفتاری.

عفاف‌ در قرآن: در قرآن‌ چهار بار از ریشة‌ عفاف، استفاده‌ شده‌ است:

-1 سورة‌ بقره‌ - 273: «یحسبهم‌ الجاهل‌ اغنیاًء من‌ التعفف»؛

(نا آگاه‌ گمان‌ می‌برد که‌ اینان‌ توانگرند زیرا عفاف‌ می‌ورزند). در این‌ آیه، کنش‌ بزرگ‌ منشانه، عفاف‌ است، خویشتن‌داری، عزت‌ نفس‌ و امتناع‌ از دست‌ نیاز دراز کردن.

-2 سورة‌ نسأ - 6: دربارة‌ شناخت‌ زمان‌ رشد و بلوغ‌ یتیمان، به‌ سرپرستان‌ سفارش‌ می‌کند که‌ از دست‌ یازی‌ به‌ اموال‌ یتیمان‌ خودداری‌ کنند و عفاف‌ ورزند. این‌ آیه‌ نیز خویشتن‌داری‌ را عفاف‌ را خوانده‌ است.

-3 سورة‌ نور - 32: «ولیتعفف‌ الذین‌ لا یجدون‌ نکاحاً‌ حتی‌ انعمهم‌ الله‌ من‌ فضله»؛ (و کسانی‌ که‌ اسباب‌ زناشویی‌ نمی‌یابند، پاکدامنی‌ ورزند تا آنکه‌ خداوند از بخشش‌ خویش‌ توانگرشان‌ گرداند). در این‌ آیه‌ خویشتن‌داری‌ (استعفاف) را به‌ رام‌ کردن‌ قوة‌ جنسی‌ اطلاق‌ فرموده‌ است.

-4 سورة‌ نور - 60: «و القواعد من‌ النسأ اللا‌ تی‌ لا یرجون‌ نکاحأ فلیس‌ علیهن‌ جناحُ‌ ان‌ یضعن‌ ثیابهن‌ غیر متبرجات‌ بزینةٍ‌ و ان‌ یستعففنَ‌ خیرٌ‌ لهن‌ والله‌ سمیعٌ‌ علیمٌ.»؛ (و زنان‌ یائسه‌ای‌ که‌ امید زناشویی‌ ندارند، گناهی‌ نیست‌ که‌ جامه‌ها (چادرها)یشان‌ را فروگذارند به‌ شرط‌ آنکه‌ زینت‌ نمایی‌ نکنند و اگر پاکدامنی‌ بورزند (و چادر را فرو نگذارند) بهتر است‌ و خداوند، شنوای‌ داناست(7)».

در زبان‌ پارسی، از خویشتن‌داری‌ در امور جنسی‌ و شره‌ نبودن، به‌ پاکدامنی‌ تعبیر می‌کنند که‌ بخشی‌ از گسترة‌ معنایی‌ "عفاف" است‌ زیرا عفاف، مطلق‌ خویشتن‌داری‌ را گویند همان‌گونه‌ که‌ در آیات‌ یاد شده، از خویشتن‌داری‌ در امور اقتصادی‌ و مالی‌ نیز با کلمة‌ استعفاف‌ و تعفف، یاد شده‌ است.

اینک‌ آیا می‌توان‌ گفت: عفاف، صرفاً‌ همان‌ حالت‌ درونی‌ و نفسانی‌ است‌ و به‌ بروز خارجی‌ و اجتماعی‌ آن‌ حالت‌ نفسانی، ربطی‌ ندارد؟! از منظر قرآن، چنین‌ نیست‌ بلکه‌ به‌ دلیل‌ اهمیت‌ نحوة‌ بروز عفاف، این‌ واژه، به‌ «ظهور خویشتن‌داری» نظر دارد. در آیة‌ نخست، حالت‌ رفتاری‌ مسلمان‌ فقیر را به‌ نمایش‌ می‌گذارد که‌ چگونه‌ خود را بی‌نیاز جلوه‌ می‌دادند، با رفتاری‌ عفیفانه‌ و بزرگ‌ منشانه.

در آیة‌ دوم، دست‌ یازی‌ به‌ اموال‌ یتیمان‌ را غیر عفیفانه، معرفی‌ می‌کند. در سومین‌ آیه، خویشتن‌داری‌ و مراقبت‌ از فرو رفتن‌ در شهوات‌ جنسی‌ را استعفاف‌ می‌داند و آیة‌ چهارم، زنان‌ سالخورده‌ را سفارش‌ می‌کند که‌ عفاف‌ ورزند و چادر از سر فرو نگذارند، یعنی‌ عفاف‌ را برابر با «حجاب» گرفته‌ است. بنابراین‌ عفاف‌ از منظر تفکر اسلامی، هم‌ رویة‌ درونی‌ دارد که‌ حالتی‌ نفسانی‌ جهت‌ کنترل‌ و جهت‌دهی‌ به‌ شهوت‌ (کشش‌ و اشتیاق) است‌ و هم‌ رویه‌ای‌ بیرونی‌ که‌ نشانه‌هایش‌ در رفتار و گفتار هویدا می‌شود تا حالت‌ درون‌ را به‌ نمایش‌ گذارد. در روایات‌ اسلامی‌ نیز "عفاف" به‌ معنی‌ "خویشتن‌داری" است‌ که‌ در کردار و گفتار آشکار باشد.

مرحوم‌ شیخ‌ عباس‌ قمی‌ در سفینه‌ البحار(8)آورده‌ است:

«و یطلق‌ فی‌ الاخبار غالباً‌ علی‌ عفة‌ الفرج‌ و البطن‌ و کفها عن‌ مشتهیاتهما المحرمه».‌ ‌ (در روایات، عفاف،


دانلود با لینک مستقیم


حجاب، ارزش یا روش

دانلود مقاله کامل درباره جهانی شدن یا جهانی سازی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله کامل درباره جهانی شدن یا جهانی سازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

جهانی شدن یا جهانی سازی؟

چکیده جهانی شدن پدیده نوظهوری نیست بلکه فرایندی است که همگام با افزایش آگاهی انسان نسبت به خود و محیط طبیعی و اجتماعی، از آغاز تاریخ وجود داشته است. از جنگ جهانی دوم به بعد با رشد تجارت جهانی، افزایش تحرک سرمایه در سطح بین المللی، مهاجرت نیروی کار و کــاهش موانع تجاری براساس قراردادهای بین المللی، شکل دیگر و سرعت بیشتر پیدا کرد. در سالهای اخیر هم با سرعت فزاینده دانش و فناوری و فروپاشی ابرقدرت شرق و پایان دوران جنگ سرد، شتاب بی سابقه ای گرفته است.

رشد تجارت جهانی در سالهای 1950 تا 1994 و فزونی چشمگیر آن بر رشد تولید جهانی، واحدهای تولیدی کشورها را به بخشی از شبکه جهانی تولید وتجارت تبدیل کرده است. در چنین اقتصادی نظام سرمایه داری برای تضمین فروش مازاد تولید خود به بازاری نیازمند است که پیـــوسته درحال گسترش باشد و درنهایت گستره ای به وسعت تمام گیتی پیدا کند. دراین جریان، کشورهای توسعه یافته از برتری فناوری و از نفوذ خود در سازمانهای مالی بین المللی و شرکتهای عظیم فراملیتی سودجسته و شیوه تولید، مناسبات تولیدی، چگونگی بهره برداری از امکانات و منابع در کشورهای جهان سوم را به سود خود سازمان دهی و جریان امور را به بستر منافع و مطامع خود هدایت می کنند. در این مقاله، بخشی از این ترفندها و بازیگریها موردبررسی قرار گرفته است.

مقدمه واژه GLOBALIZATION را گاهی به جهانی شدن و زمانی به جهانی سازی ترجمه می کنند. با نگرشی سطحی ممکن است این دو اصطلاح مترادف به نظر آیند، اما این دو ترجمه به لحاظ بار معنائی و واقعیت کاربردی و ابزاری که منعکس می کنند با هم تفاوت دارند. در بـرگردان اول یعنی جهانی شدن، القای نوعی اراده و اختیــار مورد نظر است و می خواهد این پیام را به خواننده منتقل کند که جهانی شدن، واقعیتی است ملموس و ضرورتی است گریزناپذیر که هر جامعه اگر خواهان رفاه شهروندانش باشد، چاره ندارد جز اینکه خود را با این جریان نیرومند، ضروری و مفید به حال کشورها و به حال جامعه بشری، سازگار کند و باطیب خاطر و اراده آزاد به مقتضیات آن گردن نهد.

در برگردان دوم یعنی جهانی سازی، سعی بر این است که به واقعیت دیگری اشاره شود و آن اینکه: جهانی سازی طرحی است که توسط کشورهای ثروتمند و قدرتمند دنیا و در راس آنها آمریکا، تدوین شده و منظور از آن ادامه سلطه اقتصادی، سیاسی و نظامی بر دیگر کشورهای عالم است. آمریکا از مدتها قبل از فروپاشی شوروی، سودای رهبری دنیا و دستیابی بیشتر به منابع کشورهای دیگر به ویژه کشورهای جهان سوم را در سر داشته است.

ریچارد نیکسون رئیس جمهور سابق آمریکا در پی رسوایی واترگیت مجبور به استعفا شد. نیکسون پس از این حادثه مدتی انزوا پیشه کرد. در دوران انزوا و پس از آن حدود 10 جلد کتاب نوشت و تجارب سالیان دراز تصدی پست های گوناگونش از جمله پست ریاست جمهوری را در اختیار هموطنانش و در معرض قضاوت و تفسیر جهانیان قرار داد. در یکی از این کتابها تحت عنوان فراسوی صلح یا برتر از صلح که برخی صاحب نظران آن را وصیت نامه سیاسی نیکسون می نامند، دیدگاههای خود را در مورد اینکه آمریکا چگونه می تواند رهبری خود را بر جهان تحمیل کند آورده است.

طبیعت سرمایه داری

سرمایه داری نظامی است گسترش طلب که همه شیوه های تولید پیش از خود را نابود می کند. این سخن تکرار فشرده ای است از تاریخ بشر در دو سه قرن اخیر. اما واقعیت این است که طی 30 سال گذشته، کارکرد نظام سرمایه داری دستخوش تحولات بنیادی بوده است. از جمله این تحولات؛ تحمیل نیازهای کاذب بر شهروندان جوامع و گرفتارشدن آنها در گرداب مخوف مصارف لوکس و غیرضروری است. آلودگی محیط زیست و معضلات اجتماعی و اقتصادی فراوان دیگر از پیامدهای ظرفیت مازاد تولید و عدم تعادل طبیعی در بازار عرضه و تقاضای واقعی است.

رقابت در اقتصاد امروز موجب کاهش سود بنگاههای تولیدی شده و این موسسات برای برگشت سرمایه اولیه شان دچار مشکل هستند. نجات سرمایه این بنگاهها از خطر نابودی مستلـزم این است که بـــــازار فروش فرآورده های شان از رشد کافی برخوردار باشد تا از طریق بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید، فرآورده های بیشتری روانه بازار و آن را به پول تبدیل کنند، بازار فروشی که رشد چشمگیر داشته و به گونه ای مناسب جهانی شده باشد. در چنین بازاری اگرچه سود حاصل از قیمت فروش هر واحد تولید نسبتاً ناچیز است اما با فروش بیشتر، سود حاصل می تواند قابل توجه باشد. در این بازارها نه فقط رقابت بر سر قیمت اهمیت بیشتـری پیدا کرده بلکـه گونه های تـازه تری از رقابت پدید آمده است.

آمارهایی که توسط موسسات پژوهشی صاحب نام منتشر می شود حکایت از آن دارد که نه تنها در کشورهای جهان سوم،فقر و نداری روزافزون زندگی شهروندان را دچار مشکل کرده است بلکه در تمام کشورهای سرمایه داری صنعتی نیز، رشد نابرابری در توزیع درآمد و ثروت و گسترش فقر، زندگی اکثریت عظیمی از مردم را روز به روز سخت تر می کند. در چنین شرایطی شرکتهای موفق و سازمانهای تولیدی که بااستفاده از فناوری پیشرفته توانایی تولید قابل ملاحظه دارند، با محدودیت بازار فروش روبرو می شوند. این محدودیت را کاهش درآمد افراد طبقه متوسط از یک سو و حضور رقبای بسیار در بازار تولید از سوی دیگر، شدت می بخشد. رقابت در کاستن از هزینه تولید و کاهش قیمت، تولیدکنندگان را ناگزیر می کند تا هم در افزایش کیفیت و هم در کاهش قیمت، اقدامات موثر به عمل آورند تا بتوانند باکسب توان رقابتی و گسترش بازار فروش فرآورده ها و خدمات، موجبات ادامه فعالیت خود را فراهم آورند. با کاهش سودآوری، بازار سهام موسسات تولیدی مختل می شود و قیمت سهام تنزل می کند. قیمت سهام شرکتها در اقتصاد امروز، یکی از عوامل ایجاد ثروت در اقتصاد سرمایه داری است. برخی بر این باورند که میزان سود بنگاههای تولیدی به منزله خون است که باید در رگهای نظام سرمایه داری جریان داشته باشد. به این آمارها توجه کنید:

در انگلستان پیش از سال 1979 ، از هر 10 نفر یک نفر زیرخط فقر زندگی می کرده ولی بعد از پایان دوره نخست وزیری خانم مارگارت تاچر از هر 4 نفر یک نفر و از هر 3 کودک یک کودک با فقر دست به گریبان بوده است.

در آمریکا در طول حکومت رونالدریگان، درآمد یک درصد جمعیت که از غنی ترین خانواده ها بودند 50 درصد بیشتر شد اما درآمد واقعی 80 درصد جمعیت کاهش یافت. 10 درصد از فقیرترین خانواده های آمریکایی هم درآمدشان به میزان 15 درصد کاهش پیدا کرد و از 4113 دلار در سال به 3504 دلار تنزل یافت. در فاصله 1987 و 1993 شمار کسانی که درآمد روزانه شان از یک دلار کمتر بود در جهان 100 میلیون نفر افزایش یافت و به یک میلیون و 300 هزار نفر رسید. به طور کلی در 100 کشور جهان، درآمد سرانه امروز کمتر از آن است که 15 سال پیش بوده است، به سخن دیگر، زندگی اقتصادی یک میلیون و 600 هزار نفر در اوایل دهه 1980 میلادی از زندگی شان در سالهای پایانی قرن بیستم بهتر بوده است.

پس از تغییر شیوه تولید اقتصادی و دگرگونی نظام تولید از کشاورزی به نظام کارخانه ای و تولید صنعتی، مسئولیت گذران زندگی مردم به دولت محول شد و دولتها برای ایفای این مسئولیت از قدرت کافی برخوردار بودند. به همین انگیزه در این مرحله از تاریخ تحول سرمایه داری، دولت به دولت رفاه معروف شد. یکی از هدفهـای طراحان برنامـــه های جهانی سازی این است که دولتها را در عرصه اقتصادی از قدرتی که لازمه سامان دادن به زندگی مردم و توسعه رفاه است محروم کنند و فضا را برای فعالیت شرکتهای فراملیتی هرچه بیشتر آماده سازند.

با پرکردن خلاء قدرت دولتها توسط شرکتهای فراملیتی، راه دسترسی به منابع کشورهای پیرامونی (جهـــان سومی) هموار می شود و این شرکتها با سرمایه عظیمی که در اختیار دارند هر محدودیتی را که بخواهند بر نیروی کار این کشورها تحمیل می کنند بدون اینکه در زمینه هایی مانند اشتغال، رفاه اجتماعی، بهداشت محیط زیست، بهره وری از منابع و تلفیق مطلوب آن و اموری از این قبیل مسئولیتی برگردن بگیرند. در دنیای اقتصاد سرمایه داری، حتی یک نمونه نمی توان یافت که کشوری بدون مسئولیت پذیری و قدرت دولت یعنی بر پایه رهنمودها و الگوهای نئولیبرالیستی کنونی، در نقطه ای از جهان توسعه یافته باشد.

شرکتهای فراملیتی

شرکتهای فراملیتی از پیشتازان جهانی کردن اقتصاد هستند. مدتها قبل از آنکه بحث جهانی سازی، رونق امروزی را کسب کند فعالیت این شرکتها جنبه فراملیتی به خود گرفت وحاکمیت ملی کشورها را با چالشهای جدی روبرو کرد. یکی از دلایل رغبت این شرکتها به سرمایه گذاری در کشورهای جهان سوم، بالابردن قدرت خرید شهروندان در کشور میزبان و ایجاد بازارهای مصرف است. قدرت تولیدی فراوان این شرکتها و تلاش آنها برای فراهم آوردن بازار فروش، ایجاد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره جهانی شدن یا جهانی سازی