نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد عدالت در یونان باستان

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد عدالت در یونان باستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عدالت در یونان باستان


تحقیق در مورد عدالت در یونان باستان

خرید و دانلود تحقیق در مورد عدالت در یونان باستان

نوع فایل : WORD 

تعداد صفحات : 38

عدالت در یونان باستان

          در جهان جدید عدالت تنها بخشی از اخلاق فردی را در برمی‌گیرد و ما اگر کسی دروغ بگوید یا به بچه‌ها بی‌اعتنایی کند به او لقب ناعادل نمی‌دهیم اما در نظام افلاطونی و کلاً نظام فکری یونان باستان عدالت تنها یک فضیلت محسوب نمی‌شود بلکه جمیع فضایل را در بر می‌گیرد.  

 

  • پیشگفتار

« الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم »

تاریخ نشان داده است که هیچ جامعه‌ای بدون وجود قانون - مدوّن یا غیرمدوّن - نتوانسته است پابرجا بماند و میزان ماندگاری و تداوم حکومت‌ها را می توان در میزان توجه آنان به قانون جستجو کرد. و البته روشن است که قانون بدون توجه مداوم رهبران حکومت محترم و قابل اجرا نمی ماند و نیز بدون رعایت عدالت در اجرای قانون، احترام به آن در دل‌ها جا ی نخواهد گرفت.

بااندکی توجه به حکومت‌های ایران باستان و مقایسه‌ی آن‌ها با حکومت‌های پس از اسلام در ایران از نظر طول مدت حکومت، درمی‌یابیم که حکومت‌های ایران باستان عموما ًتوانسته‌اند مدتی طولانی سلطه ی خود را حفظ کرده و حتی توسعه دهند، درحالی که طولانی ترین حکومت های پس از اسلام در ایران، از نظر طول مدت حکومت، قابل مقایسه باحکومت‌هایی چون اشکانیان و ساسانیان نیستند.

مسلماً تداوم سلطه‌ی یک حکومت می‌تواند دلایل بی‌شماری داشته باشد ـ همان گونه که انحطاط و سقوط یک سلسله نیز معلول عوامل بی‌شماری است ـ اما بدون هیچ شک و تردیدی مهم‌ترین عامل پایداری یک حکومت را ، با توجه به مفهوم حدیث شریف نبوی ـ که در صدر مقال آمد ـ می‌توان میزان اهمیت آن حکومت به عدالت دانست و در تأیید این مطلب در ایران باستان شواهد بسیاری در دست است ، که در متن نوشتار به آن‌ها اشاره شده است و به طور مثال می توان از بار عام شاهان ساسانی به منظور رفع ظلم و ستم از مردم یاد کرد. مرحوم پیرنیا در این‌باره می‌نویسد:

«در اوایل دورة ساسانی، سالی دو مرتبه شاه بار عام می‌داد، یکی در نوروز و دیگری در مهرگان و جارچی ها از چند روز قبل مردم را خبر می‌کردند که اگر عرضی دارند در آن روز حاضر شوند. روزمزبور باز جارچی قصر سلطنتی به آواز بلند می گفت: «هر کس مانع از آمدن عارضین شود، خونش به گردن خودش است.» [i]

روشن است که چنین توجهی به مسأله‌ی رفع ظلم از مردم و عدالت در عدالت ، به دیرپایی عمر حکومت‌ها منجر می‌شود. و چنین است که در دوره‌ی ایران باستان حکومتی چون ساسانیان بیش از چهار قرن می‌تواند به حیات خود ادامه دهد. در حالی‌که به عنوان مثال حکومت صفوی در بعد از اسلام ـ با این‌که شباهت‌هایی نیز با حکومت ساسانی دارد ـ حدود دو قرن و نیم می‌تواند سلطه‌ی خود را حفظ نماید.

آن‌چه درباره‌ی این نوشتار قابل ذکر است، این است که با توجه به شباهت تقریبی عدالت در حکومت‌های ایران باستان ، این مسأله به طور خاص در مورد یک سلسله‌ی معیّن مورد بحث قرار نگرفته است. بلکه به طور کلی درباره‌ی عدالت در ایران باستان صحبت شده است. درباره‌ی این شباهت گفته شده:

«اصل و مبدأ تشابه را در خلال سه شاهنشاهی ایران، هخامنشی و اشکانی و ساسانی و طی این مدت طولانی بایستی در تشکیل و نوع سازمان جامعه ایرانی و اساس زندگی خانوادگی از یک طرف و دستورات مذهبی و قوانین دینی از طرف دیگر جستجو کرد.»[ii]

بنابراین مطالب ذکر شده درباره‌ی هر سلسله را می‌توان ـ جز در موارد خاص ـ به دیگر حکومت‌های ایران باستان تعمیم داد.

البته در جهت اختلاف ایدئولوژی حکومت‌های ایران باستان نیز گفته شده :

«برای شناخت پارت‌ها شناختن زرتشت لازم نیست ، چون پارت‌ها قبیله‌ای بودند که با زور و قدرت و بسیج بر ایران حکومت می‌کردند. و پشت سر آن‌ها فکر و ایدئولوژی وجود نداشت بلکه یک حکومت وجود داشت، ولی ساسانیان جهت احیاء مذهب زرتشت و تحقق بخشیدن آن که در دوره پارت ها از بین رفت کمر بستند.

این موضوع چه درست باشد و چه نادرست، لازم است ابتدا مذهب زرتشت شناخته شود، تا راست و دروغ آن مسلم گردد.»[iii]

به هر حال برای شناخت چگونگی قضاوت در ایران باستان، مطالبی در این نوشتار فراهم آمده است و امید است که خوانندگان گرامی با مطالعه‌ی آن شناختی هر چند اجمالی، از وضعیت عدالت در آن دوره‌ی تاریخی به دست آورند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عدالت در یونان باستان

هنر مجسمه سازی در یونان باستان

اختصاصی از نیک فایل هنر مجسمه سازی در یونان باستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

هنر مجسمه سازی در یونان باستان


هنر مجسمه سازی در یونان باستان

 

 

 

 

 

چکیده :

تمدن یونان باستان از تاثیرگذارترین فرهنگ هایی است که حیات بشر به خود دیده است. پتانسیل هنری یونان از چنان نیرویی برخوردار است که با گذشت دهه ها و قرن ها همچنان می توان ردپای هنر هنرمندان آن را در فرهنگ های سرزمین های جهان مشاهده نمود.حضور چهارگزینه از عجایب هفت گانه دنیا در میان آثار یونان باستان نمایانگر فرهنگ غنی و ماندگار این سرزمین است.توجه یونانیان به دو عنصر زیبایی شناختی و انسان گرایی به خلق آثاری انجامید که تا امروز نیز الهام بخش بسیاری از هنرمندان است.
در غرب هنر امپراتوری رم باستان آشکارا از هنر یونان تاثیر پذیرفته است. کشورگشایی های آلکساندر کبیر در شرق نیز زمینه ساز حضور هنر یونان باستان در کشورهای آسیای میانه و هندوستان را فراهم آورد و مکتب گرکو ـ بودیست (یونانی ـ هندی) را بنیان نهاد.هنر یونان باستان از نظر سبک به چهار دوره قابل تقسیم است :
۱) هنر هندسی (geometric)
۲) هنر کهن (archaic)
۳) هنر کلاسیک (classical)
۴) هنر هلنی (hellenistic)
گرچه یونان باستان را سرزمین ادب و هنر می شناسند ولی جاه طلبی و کشورگشایی های برخی از فرمانروایان سبب نابودی بسیاری از آثار هنری آن شد . دو هنر معماری و مجسمه سازی بیش از سایر هنرها توان مقابله با جنگ و ویرانی را داشتند و امروزه بسیاری از اطلاعاتی که ما از هنر یونان باستان داریم به واسطه آثار باقی مانده از این دو رشته هنری است .
درباره بخشی از دوران هنری یونان که به سال های سیاه معروف است هیچگونه اطلاعاتی در دست نیست . از دوران هنر هندسی که به سال های ۱۰۰۰ پیش از میلاد مسیح بر می گردد نیز اطلاعات ناقصی وجود دارد. هنر کهن تنها با فیگورهای سیاه رنگی که روی ظروف نقاشی می شدند قابل بررسی است.
در حقیقت نمی توان مرز روشنی از دوره های هنری یونان را مشخص نمود. برخی هنرمندان یونانی در سالهایی از هم نسل های خود گام هایی فراتر برداشتند و این به تولد هنر و سبک جدید در فرهنگ یونان منجر شد.
دوران کلاسیک یونان از زمان لشکر کشی یونانیان به سرزمین پارس آغاز شد و عصر هلنی نیز نتیجه التقاط دو فرهنگ یونانی و آسیای شرق (هند و افغانستان) است.آثار به جای مانده از هنر یونان باستان به مجسمه ها، بقایای بناهای معماری، ظروف سفالی و سکه ها ختم می شود .یونانی ها نیز به مانند بسیاری از فرهنگ های اروپایی، اوج بروز خلاقیت را در هنر نقاشی می پنداشتند. از نقاشان مطرح یونانی می توان به «پلی گنوتوس از تاسوس» اشاره کرد. هر چند از وی هیچ اثری بر جای نمانده ولی براساس مکتوبات شهرت و محبوبیت این هنرمند، همتراز با میکلانژ و لئوناردو داوینچی بوده است.
نقاشان یونانی عمدتا بر روی بوم های چوبی نقاشی می کردند که همین امر به عمر کوتاه آنها ختم شده است. آشنایی با نقاشی های یونان، امروزه تنها از طریق بررسی سفالینه ها و نقاشی های دیواره های مقبره ها امکان پذیر است . نقاشی بر روی سفالینه ها تنها بخش کوچکی از بعد زیبایی شناسی یونانیان را آشکار می سازد چرا که تکنیک هنرمندان نقاش در نقاشی بر روی ظروف و بوم های بزرگ بسیار متفاوت بود.
هنر مجسمه سازی یونان با حضور چند مجسمه که بخش هایی از آن به جای مانده است ، قدرت خالقان آنها را در رعایت تناسبات و توجه به عناصر حقیقت انگاری، آشکار می سازد . در کنار جنگ، آفت دیگری نیز هنر یونان را از ماندگاری محروم ساخت: زلزله. بسیاری از بناهای عظیم معماری یونان باستان توسط یکی از بی شمار زلزله های یونان نابود و تخریب شد.
اما همین آثار اندک به جای مانده از معماری همچون پارتنون و معبد هفائستوس در آتن اوج تمدن بشری در عصر باستان را به رخ عصر حاضر می کشد . چهار گنجینه از هفت عجایب دنیا: «مجسمه زئوس در المپیا»، «معبد آرتیمیس در افسوس»، «کولزئوس رودز» و «فانوس دریایی الکساندر» نمایندگان تمدن کهن سرزمین یونان در دنیای معاصر هستند.

یونانیان، خدایان متعدد خود را بصورت مجسمه در معابد خود قرار میدادند و آنها را پرستش می نمودند. مجسمه های سنگی و برنزی بیشماری نیز از قهرمانان خود در میدانها و معابر عمومی می‌گذاشتند.

مصریان عقیده داشتند که روح هر انسانی پس از مرگ به این جهان بر می گردد و برای اینکه آن روح سرگردان نشود مجسمه‌هایی از سنگ یا برنز یا چوب یا گچ می ساختند و در مکانهای امنی قرار میدادند و چون آن مجسمه ها کاملاً شبیه اشخاصی که مرده بودند ساخته میشد به عقیده آنان روح به آسانی می‌توانست در آنها جای گیرد.

بعلاوه مصریان نیز خدایان خود را بصورت موجوداتی در سنگ یا برنز مجسم می‌کردند و در معابدشان قرار می دادند یونانیان قبل اسلام، هنگامیکه تمام ملل جز ملت نبود به خدایان متعدد اعتقاد داشتند و دارای مذهبی بودند که به توحید خیلی نزدیک بود. هرودت که یونانیان عهد هخامنشی را به هم میهنان خود در کتابی تحت عنوان «تاریخ» معرفی نموده تعجب می کنم از اینکه یونانیان برای خدایان خود معبد و مجسمه ای نمی سازند و می‌گوید آنها برای انجام مراسم مذهبی خودشان روی بلندیها می‌روند و خداوند خود را به این طریق پرستش می‌نمایند.

در عهد ما هیچ مجسمه‌ای که خدای یونانیان قدیم یعنی اهورامزدا را به ما نشان بدهد نمی‌شناسیم انسان بالداری که در پیشانی آرامگاه بعضی از پادشاهان هخامنشی نقش شده اهورامزدا نیست این فقط تقلیدی از نقوشی است که در همان زمان در آرامگاههای پادشاهان مصر نقش می‌شده و چون شاهنشاهان هخامنشی بر کشور مصر تسلط یافته بود از بسیار از رسوم مصریان تقلید نمودند. هیچ مدرک کتبی یا منطقی به ما نشان نمی‌دهد که این نقش از اهورامزدا باشد.

با این حال وقتی اشکانیان خواستند رب النوع ناهید یا آناهیتا را نشان دهند آنرا بصورت زنی روی سنگ نقش کردند و به همین طریق اهورامزدا در عهد ساسانیان بصورت انسانی نقش شده که قدرت سلطنت را به پادشاهان ساسانی می دهد و مهر یا میترا نیز بارها بر روی نقوش برجسته در دامنه کوهها بصورت انسانی نشان داده شده که اشعه متعدد، اطراف صورت او را احاطه کرده ولی هیچ یک از خدایان بصورت مجسمه‌ای که بتواند روی پایه ای قرار گیرد و اطراف آن آزاد باشد در دوران پیش از اسلام در یونان ساخته نشده است.

در کشورهای مجاور یونان یعنی هندوستان و مصر و یونان مجسمه های متعدد از دوران‌های قدیم باقی مانده. هندیها مجسمه بودا را در معابد خود قرار می دادند. مصریها مجسمه فراعنه را می‌ساختند و رومیها پیکر امپراطوران و سرداران را در سنگ میتراشیدند یا در برنز می‌ریختند. تنها مجسمه‌ای که از شاهنشاهان قدیم یونان باقیمانده پیکر شاپور دوم می‌باشد که روی تخته سنگی طبیعی که در غازی در کنار دره شاپور قرار داشته تراشیده شده و معلوم نیست در چه زمانی مورد حمله انسانی قرار گرفته و به زمین انداخته شده‌است.

در این مجسمه سعی نشده‌است که شباهتی میان شاهنشاه و مجسمه وجود داشته باشد. و فقط از طرز آرایش مو و لباس و جزئیات دیگر تشخیص داده شد که قصد هنرمند مجسم نمودن شاپور دوم بوده است.

در این مقاله سه مجسمه زیبا که از دوره هخامنشی و اشکانی باقی مانده ارائه داده می‌شود.

چند سال پیش آقای علی سامی در تخت جمشید سر مجسمه کوچکی را پیدا کرد که از جنس سنگ لاجورد و تنها مجسمه قابل توجهی است که تاکنون در تخت جمشید پیدا شده. صورت جوانی است در حدود ۲۲ سال موهای او مانند تمام موهائی که در دوران هخامنشی نقش شده مجعد است و بر سر او کلاه کنگره داری است که مخصوص پادشاهان یا وارثان بلا فصل آنها است.

کنگره نماینده شهر و پایتخت است بعداً بصورت تاج کنگره دار در‌آمده و علامت قدرت و حکومت است. این سر بصورت مجزی از بدن ساخته شده و روی بدن الصاق شده است. ابتدا گفته شد نقش جوانی خشایارشا است. بعداً گفته شد نقش داریوش اول است. هیچ معلوم نشده به چه مناسبت باید خشایارشا یا داریوش باشد. به هر حال تاج کنگره دار او علامت سلطنت است و چون داریوش اول وقتی به پادشاهی رسید بیش از یک جوان معمولی سن داشت بهتر است بگوئیم این سر مجسمه خشایارشا است. بدون شک نباید فرض کرد که شباهتی به شخص خشایارشا داشته باشد زیرا تمام نقوش برجسته تخت جمشید مانند شاهنشاه و خدمتگزار و سربازان بهم شبیه است به این معنی که سنگتراشان یک صورت خیالی برای همه در نظر گرفته و طبق آن شاه و سرباز و خدمتگزار را نقش کرده اند. تنها اختلافی که میان آنها وجود دارد جزئیات لباسی است که آنها را از یکدیگر متمایز می نماید.

چون کتیبه ای همراه این سر مجسمه نبوده نمی توان بطور قطع آن را به شاهنشاه معینی نسبت داد ولی چون خشایارشا بیش از سایر شاهنشاهان هخامنشی در تخت جمشید اقامت داشته، احتمال دارد این سر تصویر او باشد. جز این سر مجسمه، پیکر دیگری که در سنگ یا گچ تراشیده شده باشد یا در برنز ریخته شده باشد از دوره هخامنشیان در دست نیست. با این حال در مجموعه‌های خصوصی خارج از یونان چند مجسمه گلی کوچک وجود دارد که به دوره هخامنشی نسبت داده می‌شود ولی از نظر هنری به پای سر مجسمه نامبرده در بالا نمی‌رسد.

از دوره اشکانیان مجسمه‌های برنزی و گلی بسیار کوچک بدست آمده که بعضی دیگر به سبک یونان است ولی از همه آنها مهمتر دو مجسمه است که هر دو در موزه یونان باستان قرار دارند و قابل مطالعه می‌باشد.

یکی از آنها سر مجسمه مرمری است که در حدود سی سال پیش در شوش بوسیله هیئت فرانسوی پیدا شد و باستان شناسان فرانسوی پس از مطالعه و تحقیق درباره آن اظهار کرده اند تصویر ملکه « موزا» زن فرهاد چهارم است که نژاد او ایتالیائی بود. ملکه موزا نیز تاج کنگره داری بر سر دارد ولی احتمال دارد شباهت مجسمه در این مورد با ملکه اشکانی کامل بوده باشد زیرا تمام جزئیات قیافه و حتی چین زیر گردن نشان داده شده.

احتمالاً ملکه موزا هنگامی که شبیه او را در سنگ می تراشیدند در حدود سی یا سی و دو سال داشته. قطعاً به تاج ملکه چیزهای دیگری الصاق شده بوده که امروزه از میان رفته چون قسمت پشت سر مجسمه صیقلی نشده. این مجسمه نیز روی بدن مجزایی قرار می‌گرفت و در کنار دیوار واقع می‌شده. در روی پیشانی مجسمه نام سنگ تراش بدین طریق به خط یونانی نوشته شده ( آنتینوکوس پسر درایانتوس). بنابراین تنها مجسمه مرمر قابل توجهی که از عهد اشکانیان باقی مانده بدست سنگتراشان یونانی ساخته شده و این فرض تأیید می‌شود که هنرمندان یونانی علاقه زیاد به ساختن مجسمه نداشته‌اند.

مجسمه سوم متعلق بدوره اشکانی و از جنس برنز است. این مجسمه تمام قد است حتی کمی از قد معمولی انسانی بزرگتر است. میان سر و بدن که مجزی از هم ساخته شده تناسب صحیحی موجود نیست و باز می‌بینیم که ساختن مجسمه های دو قطعه یعنی بدن مجزی از سر در یونان مورد توجه بوده‌است. هنر ساختن مجسمه‌های بزرگ برنزی در یونان زیاد معمول نبوده و اینطور به نظر می رسد که سازنده این مجسمه آشنایی به یک مجسمه سازی برنزی یونانی داشته. با این حال گذشته از فن برنز ریزی، سایر جزئیات پیکر سازی مربوط به این مجسمه کاملاً یونانی است.

از مطالب بالا می توان چنین نتیجه گرفت که، یونانیان که در تمام رشته‌های هنری تزئینی مانند نقاشی، سنگتراشی، منبت‌کاری و غیره مهارت فوق العاده بخرج داده‌اند در فن مجسمه سازی علاقه زیاد از خود نشان نداده اند و این عدم علاقه به ایجاد مجسمه، در تمام ادوار تاریخی پیش از اسلام و در دوران اسلامی همچنان ادامه داشته است.

مجسمه مکشوفی در شمی (از نواحی لرستان) بزرگترین مجسمه‌ای است که تا کنون در خاک یونان پیدا شده، و تنها مجسمه برنزی بزرگی است که از دوران‌های قدیم یونانیان به یادگار باقیمانده است. ولی مجسمه های کوچک خصوصاً از عهد اشکانیان و ساسانیان در کشور ما زیاد ساخته شده و تمام خصوصیات پیکر تراشی یونان نیز در این مجسمه‌های کوچک دیده می‌شود. با این حال مجسمه بزرگی از «اوتان» پادشاه «الحضر» از مرمر تراشیده‌اند و اکنون در موزه موصل محفوظ است و ۲۰/۲ متر ارتفاع دارد و حال اینکه ارتفاع مجسمه شمی از ۹۰/۱ متر تجاوز نمی‌کند.

می‌گویند یکی از خصایص پیکر تراشی یونانیان در عهد اشکانیان این بود که مجسمه را از مقابل می‌تراشیدند و به ‌آن حرکت نمی‌دادند . مثلاً اگر مجسمه‌ی مرمری را که از دوره اشکانیان است و امروز در موزه موصل محفوظ می‌باشد با مجسمه دیسک انداز، کار «میرون» مجسمه ساز معروف یونان در قرن چهارم پیش از میلاد مقایسه کنیم اختلاف زیاد میان آن دو مجسمه مشاهده می نمائیم. در مجسمه دیسک انداز یک پا عقب‌تر از پای دیگر قرار داده شده و کمر بطرف جلو خم شده و دست یکی بطرف عقب و یکی بطرف جلو به حرکت درآمده.

در مجسمه «اوتال» پادشاه الحضر پای چپ فقط کمی جلوتر از پای راست قرار داده شده و کفشها کاملاً شبیه به کفشهای مجسمه شمی است. پادشاه الحضر نیز مانند امیر شمی شلوار بلند ی بر تن کرده که تا زانویش می‌رسد و روی قبا کمربندی بسته تا شمشیر خود را به آن آویزان کند ولی کمربند کمی پایین تر از حد معمول بسته شده. شاید شمشیر سنگینی کرده و آن را پایین آورده.

«اوتال» دست چپ خود را روی قبضه شمشیر گذاشته و این عادتی است که حتی در عصر حاضر نیز دیده می شود. ولی دست راست خود را کاملاً بلند کرده مانند اینکه صحبتی می کند و با این حال دهان او بسته است .روی قبا و لباده بلندی بر تن پادشاه الحضر دیده می شود که آستینهای بلندی دارد کلاه وی شباهتی به کلاه درویشان در عصر حاضر دارد. این کلاه نیز با کمال سلیقه و مهارت با نقوش زیبایی برجسته مزین گردیده.

«اوتال» سبیلهای پرپشت و ریش نسبتا ‌بلندی دارد و موهای بلندش از زیر کلاه بیرون آمده است. میان این مجسمه با مجسمه شمی شباهت زیاد وجود و فقط لباس آن متفاوت است .

در موزه بغداد نیز سر مجسمه ای از سنگ آهکی به اندازه طبیعی تراشیده شده که تمام خصوصیات پیکر تراشی عهد اشکانی را که در مجسمه «اوتال» دیده می شود در بر دارد. در این مجسمه حرکت دیده نمی‌شود ولی احساسات او را می توان حدس زد ریش و سبیل او بسیار منظم تراشیده شده و شانه زده است.

موهای سرش مانند موهای نقوش برجسته عهد هخامنشی مجعد است و مثل این است که از زیر دست آرایشگری بیرون آمده باشد.

این دومین مجسمه‌ای است که از الحضر بدست آمده ولی مجسمه دیگری نیز در همین محل پیدا شده‌است که امروز در موزه بغداد است و سر یکی از پادشاهان اشکانی را نشان می دهد کلاه این پادشاه همان است که روی سکه های اشکانی دیده می‌شود و از سوی دیگر شباهت زیاد به کلاه «اوتال» پادشاه الحضر دارد ریش و سبیل وی نیز با کمال دقت تراشیده شده .

این سه مجسمه که خارج از یونان هستند بانظمام مجسمه بزرگ شمی کاملاً خصوصیات هنر پیکر تراشی یونانیان در عهد اشکانی را بما نشان می‌دهند و آن را از دوره‌های دیگر متمایز می‌نمایند ولی برای تکمیل این خصوصیات مجسمه دیگری را که آن نیز در موزه بغداد است و در الحضر پیدا شده نشان می‌دهیم.

این مجسمه نیز ۲۰/۲ متر ارتفاع دارد و از مرمر ساخته شده و صاحب آن «سناترک» پادشاه الحضر است. موهای این شخص مانند موهای امیر شمی با نواری بسته شده و در طرفین صورت آویزان است. وی نیز مانند «اوتال» پادشاه الحضر دست راست خود را بلند کرده و در دست چپ بجای شمشیر، یک برگ زیتون یا خرما که علامت صلح است بر دست دارد. لباس و کمر او که دارای تزئینات فراوان است شباهت زیاد به لباس سفرای کبار کشورهای کنونی دارد. شلوار او بلند است و چین دارد بدون شک شلوار بلند چین دار که چیزی شبیه به شلوار مردم امروزی در آذربایجان غربی می‌باشد در زمان اشکانیان بسیار معمول بوده است.

«سناترک» نیز مانند امیر شمی گردن بندی بر گردن و گوشواره‌ای بر گوش دارد. در بالای سر او پیکر عقابی دیده می شود که بالهایش را گسترده و این عقاب ما را درباره کلاه که بر سر بعضی از صاحب منصبان عالی‌مقام عهد ساسانی دیده می‌شود روشن می‌نماید.

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید


دانلود با لینک مستقیم


هنر مجسمه سازی در یونان باستان

مقاله معماری یونان

اختصاصی از نیک فایل مقاله معماری یونان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله معماری یونان


مقاله معماری یونان

 

 

 

 

 

 

 

فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:79

معماری یونان

نظام جدید

       دوران پادشاهی Polis- واحد اجتماعی و اجرایی کشور یونان- در قرن پنجم قبل از میلاد مسیح بود. از آن موقع به بعد این ساختار قدرتمند، سمبول و نشانه خود را به فراتر از حوزه و قلمرو یونان انتقال داده است. تا حدی مثل جزیره سیسیل یونان و بخش جنوبی ایتالیا، شهرسازی اتروسکا راحتی قبل از آن لمس کرده بود. رُم در قرن هشتم قبل از میلاد مسیح یک فرایندی شبیه به Synoeaesm که ارسطو آن را بعنوان عامل شهرسازی اولیه یونان شناخته است، مطرح شد. در واقع اسکان های شبه شهری در اسپانیا و در بخش مرکزی و شمال غرب اروپا در زمان Polis نشان می دهد که عملکرد یونان اکنون دارای اعتباری فراتر از خط ساحلی مدیترانه در منطقه ای می باشد که در آن الگوی معمول، یکی از قلعه های تپه‌ای          شده است.

     ولی در زمانی که نماد یا مثال polis عادات روستایی اروپایی را احیا می کرد، سرنوشت آن در سرزمین یونان به سمت یک روند نزولی حرکت می کرد. بلافاصله بعد از جنگ شدید Peloponnesian بین آتن و اسپانیا در پایان قرن پنجم، یک رشد سریع در سرعت تولد باعث برجای ماندن آثار بیشتری نسبت به polis شد. این امر به همراه اقتصاد ضعیف، بیکاری شدید را بوجود می آورد. مستعمره سازی بعنوان راه حل، غیرمتداول شده بود. مرد جوانی که نمی‌توانست کاری پیدا کند اکنون تبدیل به یک سرباز حرفه ای شده و تمایل به خدمت کردن به هر کسی را داشت. مفهوم سرباز مزدور برای polis کلاسیک که بیش از هر چیز یک ماهیت اخلاقی بر اساس تعهد کامل یک شخص به یک مکان منحصر به فرد و خاص را بازنمایی می کرد خصمانه بنظر می رسید و این تنها آغاز رویداد بود.

       در قرن چهارم، یک فراخوان برای متحد شدن شهرهای یونان در قالب یک کنفدراسیون قوی که بتواند به طرف مرزهای جدید پیش برود مطرح شد. گزینه آشکار آسیا، سرزمینی که توسط امپراطوری ایران تحت حفاظت قرار داشت بود که در عین حال شهرهای یونان را نیز در ساحل lonian کنترل می کرد. برای برگشت، حمله قبلی می توانست یک محرک قوی برای اتحاد، و یک علت مقدس باشد. در عوض به شکلی غیرقابل انتظار، نیروی ارتش که         می توانست این عملکرد سراسر یونانی را پیش براند اکنون درحاشیه های جهان یونان در منطقه مقدونیه ( Macedania ) تجسد یافته است. این پادشاهی رو به عقب در ارتفاعات شمالی یونان در اواسط قرن تحت پادشاهی فیلیپ دوم چشمگیر شد. مبارزه فیلیپ برای متحد کردن یونان از طریق نیرو در صورت لزوم، به وسیله پسر تیزهوش الکساندر تکمیل شد.        (‌شکل 8-1‌) این پیشروی مقدونیه، گرچه دارای هدف نهایی بزرگی بود ولی خودمختاری شهرها یعنی پرافتخارترین سرمایه ها آن ها را مسکوت می کرد.

       وقتی کشور یونان برای تبدیل شدن به یک ملت تحت فشار قرار گرفت، الکساندر تصمیم به آزاد کردن آسیا کرد. ارتش او در ناحیه اصلی Anatolia نفوذ کرد و با نیروی حرکتی غیرقابل مهار سرزمین های قدیمی دنیای شرق را در یک دهه درهم کوبید و در مرز ورودی هند متوقف شد.

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله معماری یونان

دانلود مقاله یونان

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله یونان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله یونان


دانلود مقاله یونان

ملاحظات تاریخی

یونان از کهن ترین سرزمینهای مسکونی و متمدن جهان بوده و آثار تمدن در آن به دهها قرن پیش از میلاد باز می گردد. تمدن قدیمی آن به تمدن مینوسی معروف است و مرکز آن جزیره کرت بود. یونانیان باستان از دو نژاد اصلی بودند،یکی خود یونانیان و دیگر اقوام دوری. اقلیتهایی نیز وجود داشته اند. یونانیها جزایر مجاور آن و در بخشی از پلویونز (پلوپونیسوس) و نقاط دیگر می زیستند. نخستین بار افلاطون (427-347 ق .م )در رساله تیمانوس ورساله کریتاس درباره شهر آتلانتیس سخن گفته است که 9هزار سال قبل از میلادمی زیسته اند وتمدنی افسانه ای والهی دا شته اند و تمام اروپا را تا مرز ایتالیا و تمام آفریقا را تا دروازه های مصر گشودند .لکن جاه طلبی حکام و ساکنان این تمدن باعث اختلافات داخلی وضعف آن شد ودر نتیجه در نبرد با آتن شکست خوردندوسپس طغیان دریا و زلزلة توأمان آن را در قعر دریا فرو برد.

یونان ،سرزمین اقوام ایونی است که نخستین فلسفه مدون بشری به آنها نسبت داده می شود . فلیسوفان بزرگی چون طالس وآنا کسیمندر و انا کسیمینس در آن منطقه می زیسته اند، آنان اقوام بسیاربا استعدادی بوده اند مثلا اشعار هومر که ازقدیمی ترین آثار باقیمانده بشری است مربوط به همین اقوام می باشد .

دوکتاب «ایلیاد» و «اودوسیا » را انجیل یونانیان می نامند قبل از سقراط و افلاطون نیز فیلسوفان بزرگ دیگری نیز در یونان پرورش یافته اند (ازقبیل دموکریتوس ،فیثاغورث). یکی از آنان شخصی است به نام «آنا کساگوراس» که برای اولین بارنظریه عناصر اربعه را مطرح ساخت .این فیلسوف اصالتا ایرانی است که به همراه سپاه ایران به یونان رفته است .

دریونان قدیم سه دولت شهر (پولیس )وجود داشته که یکی از آنها آتن است و با توجه به تعدد جزایر در یونان ، این کشور از این دولت شهرها تشکیل می شده است .

شایان ذکر است که اروپائی ها یونان را پدر خود می دانند واخیرا نیز اتحادیه اروپا شهر تسالونیکی یونان را به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا انتخاب کرده است . لذا آنان در ستایش یونان مبالغه وافراط می کنند وتلاش دارند که تمدنهایی از قبیل تمدن ایران ـ هند وسوریه رانادیده بگیرند وبه سادگی از کنار آن بگذرند .از حدود ده قرن پیش از میلاد در نقاط مختلف یونان اجتماعات و کشور شهرهای مستقل و منفردی بوجود آمدند که یونانیان خود آنها را پولیس می نامیدند و هریک از این نواحی به نحوی با یکدیگر مرتبط بودند. سالیان اوج تشکیل این نواحی 100 تا 80  قبل از میلاد بود و صدها کشور شهر بوجود آمدند. مهمترین این کشور شهرها آتن، اسپارت و تب بودند. آغاز تاریخ آتن با افسانه ها آمیخته است و این کشور شهر در آغاز قرن هفتم قبل از میلاد مشتمل بر سرزمین آتیک بود. در سال 683 پیش از میلاد پادشاهی موروثی در آتن لغو وحکومتی شبیه به جمهوری در آن برقرار گشت ولی جمهوری دیکتاتوری و پادشاهان انفرادی تا سال 510 به حکومت ادامه دادند.

اسپارت در قرن هفتم قبل از میلاد مرکز ادبیات یونان بود ولی از حدود سال 600 پیش از میلاد ببعد نظامیگری بر آن مستولی شد. دولت اسپارت را دو پادشاه اداره می کرد. کشور شهر تب که از حدود 1000 سال پیش از میلاد مسکونی شد بخش عمده ای را در تاریخ باستان یونان بر عهده داشته است. آتن در آغاز قرن پنجم پیش از میلاد مقتدرترین دولت یونان بود و در سال 510 پیش از میلاد دارای حکومت دموکراسی شد.

در طی قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد یکسری جنگهای خونین و عظیم میان خود کشور شهرها با یکدیگر و تمام آنها با ایران در گرفت. در سال 338 پیش از میلاد فیلیپ دوم پادشاه ناحیه مقدونیه بر سراسر یونان دست یافت و سپس یک حکومت فدرال از ایالت یونان بوجود آمد. پس از وی پسرش اسکندر کبیر به حکومت رسید. اسکندر فتوحات فراوانی بدست آورد و قلمرو حکومتی خود را چندین برابر کرد. قلمرو اسکندر از شرق تا رود سند گسترده بود ولی پس از او جنگ میان جانشینان وی به تجزیه این امپراطوری روم گردید و پس از تجزیه دولت روم، در قرن چهارم میلادی یونان جزء‌اصلی روم شرقی (بیزانس) شد. امپراطوری بیزانس تا اواسط قرن پانزدهم میلادی دوام آورد و 80 امپراطور در طی 1058 سال بر آن حکومت راندند. اولین حاکم بیزانسی، آرکادیوس نام داشت. در دو سال اول حکومت وی (96 – 395) یونان مورد تهاجم بیگانگان واقع شد ولی این هجومها بجایی نرسید. در زمان حکومت کنستانس دوم (68 – 641) قسمتهایی از یونان مورد هجوم مسلمانان واقع شد.

تعدادی از مهمترین امپراطوران بیزانسی (با تاریخ حکومت) عبارت بودند از: تئودوسیوس دوم (50 – 408)،‌یوسنی نیانوس اول (65 – 527)، هراکلیوس اول (41 – 610)،‌گنستانتین پنجم (75 – 740)، باسیلیوس دوم (1025 – 976)، آلکسیوس اول (1118 – 1081)، مانوئل اول (80- 1143)، یوحنای سوم (54 – 1222)، آندرونیکوس دوم (1328 – 1282)، مانوئل دوم (1425 – 1391) و آخرین امپراطور که کنسانتین یازدهم (53 – 1448) نام داشت. با اینحال قلمرو آخرین امپراطوران بیزانس تنها شامل مقدار کوچکی از یونان بود که وحدت سیاسی نداشت و خاک آن عمدتاٌ در دست دول مقتدر منطقه بود (از جمله دولت های ایتالیایی).


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله یونان

دانلود مقاله یونان باستان

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله یونان باستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

یونان باستان کجا قرار داشت؟
شبه جزیرة بالکان در جنوب قاره اروپا قرار دارد. بخش جنوبی شبه جزیره بسیار زیاد در آب پیشرفته است. این بخش از شبه جزیرة بالکان و تعدادی جزایر کوچک پراکنده در اطراف آن که در دریای اژه قرار دارند و سرزمینهای کرانه‌های دریایی آسیای صغیر، کشور یونان باستان را تشکیل می‌دادند. یونان باستان به سه بخش تقسیم می‌شد: یونان شمالی، یونان مرکزی و یونان جنوبی که آن را پلوپونز می‌نامند.
یونانیان مردمانی کشاورز بودند که نیاکان آنها را از نژاد «دریانوردان» هند و اروپایی می‌دانند. آنها نخست مقدونیه را تسخیر کرده بودند و بعد در همه سرزمینهایی که امروزه یونان می‌نامیم پراکندند.
یونانیان برای مدت طولانی کشاورز باقی نماندند، چون منافع زندگی در شهر را دریافتند. البته هنگامی که زندگی در شهر را آغاز کردند. برخی از شهرها را بنا کردند و برخی از آنها را بر خرابه‌های باقی مانده از پیش بازسازی کردند. زمینهای اطراف شهر را برای کشاورزی محفوظ نگهداشتند.
سرچشمة تمدن یونان باستان از کجا بود؟
اگرچه فرهنگ یونان باستان تا اندازه‌ای مدیون تمدن مصریان، فنیقیان و بابلیان بود، اما ریشة تمدن یونان،‌ در اصل از جزیرة کرت است. این جزیره در جنوب شبه جزیرة بالکان، در دریای مدیترانه قرار دارد. اهالی کرت، کشاورزی پیشرفته داشتند.
ظرفهای سفالی لعابدار، اشیاء شیشه‌ای، جنگ‌افزار و مجسمه‌های کوچک از آنها بر جای مانده است. از شهرهای مهم کرت عبارت بودند از: کنوسوس،‌ فایستوس، گورتینا و گورنیا.
تمدن کرتی را تمدن مینویی یا مینوسی هم می‌‌نامند و این تمدن حدود سالهای 3400 تا 1200 پیش از میلاد ادامه داشت. این نکته را هم باید یادآور شویم که کرتی‌ها نوعی خط داشتند که تا به امروز خوانده نشده است. آنها با سرزمین و تمدنهای خاورمیانه باستان ـ مصر، بابل و … نیز تماسهایی داشتند.
تمدن کرت چگونه جای خود را به تمدن دیگری داد؟
مردم کرت، مردمی بودند با فرهنگ که از جنگ و ستیز گریزان بودند. به علاوه موقعیت اقتصادی پیشرفته‌ای که داشتند آنها را راحت‌طلب بار آورد. اقوامی به نام اکیئی‌ها که بخشهایی از شمال شبه جزیرة بالکان را در چنگ آورده بودند،‌ به شهرهای کرتی حمله بردند و آنها را تاراج کردند.
پس از اکیئی‌ها، دورین‌ها که قبایل یونانی بودند و در شمال این سرزمین زندگی می‌کردند، کار جزیرة کرت را یکسره ساختند و به نفوذ فرهنگی آن پایان دادند.
باید افزود حدود سال 1500 ق.م، آتشفشان «ترا» که تقریباً در فاصلة 110 کیلومتری کرت بود فوران کرد و مناطق مسکونی را تا ارتفاع چند متر به زیر خاک برد. آتش‌سوزی مهیبی هم در شهر کنوسوس، پایتخت کرت رخداد که این شهر را به کلی ویران کرد. علت آتش‌سوزی را به نام تزئوس منسوب می‌کنند.
در سالهای پایانی فرهنگ مینویی،‌ این فرهنگ در نواحی شمالی یونان،‌ مقدونیه، تروا و جزایر دریای اژه گسترده شد. فرهنگ مینویی با فرهنگ بومی این مناطق درهم آمیخت و فرهنگ نویی شکوفا شد که آن را فرهنگ میسینایی منسوب به سرزمین میسینی می‌نامند. به فرهنگ میسینایی، فرهنگ اکیئی و هلادی نیز می‌گویند.

 

«عهد هومری» در یونان باستان چیست؟
حدود سالهای 1100 پیش از میلاد تعداد بسیاری از قبایل دوری از شمال غربی شبه جزیرة بالکان به سمت جنوب هجوم آوردند. دوری‌ها که جنگجو بودند حتی نسبت به اکیئی‌ها نیز در سطح پایین‌تری قرار داشتند.
آنها در یونان مرکزی و پلوپونز نفوذ کردند، نواحی میسینی را تسخیر کردند و تعدادی از مردمان بومی را اسیر کردند. گروهی از آنها منطقة لاکونی در جنوب شبة جزیرة بالکان را فراچنگ آوردند. در این منطقه،‌ در قرن نهم پیش از میلاد، دولت اسپارت بنیانگذاری شد.
بنابر آنچه گذشت،‌ در آغاز هزارة اول پیش از میلاد ملیت یونان باستان شکل گرفت. در همین سالها بود که سلاحهای آهنی (شمشیر و نیزه) و دیگر افزارهای جنگی آهنی ساخته شد و استفاده از آهن روز‌افزون گشت. زندگی روزمرة مردم و صحنه‌هایی از زندگی فرهنگی و اجتماعی دوره‌ها، که شامل سده‌های دوازده تا هشتم پیش از میلاد است، در دو کتاب هومر منعکس شد. از این رو این دوران را، «عهد هومری» می‌نامند.
کتابهای هومر چه نام دارند؟
هومر،‌ مشهورترین شاعر حماسه‌سرای یونان باستان است. او طی سالهای آخر سدة نهم تا اوایل سدة هشتم پیش از میلاد می‌زیست. بنا به روایت مشهور،‌ هومر نابینا بود.
برخی از دانشمندان باستان‌شناس، اساساً‌ وجود شخصی به نام هومر را که اشعاری سروده باشد، انکار می‌کنند. در هر صورت، آنچه امروزه به هومر منسوب است دو کتاب است: ایلیاد و اودیسه.
در ایلیاد، وقایع جنگ اکیئی‌ها با اهالی تروا و زندگی یونانیان تا سدة هشتم پیش از میلاد بازگو شده است.
کتاب اودیسه،‌شرح ماجراهای بازگشت قهرمانان پس از جنگ تروا،‌ بویژه شرح حال قهرمانی به نام اولیس است. این دو کتاب از شاهکارهای ادبیات جهان محسوب می‌شود.
به چه شهرهایی «دولت ـ شهر» می‌گفتند؟
پس از آنکه شهرنشینی در یونان باستان آغاز گشت، در هر شهر بتدریج یک نظام حکومتی تشکیل شد. حکومت در آغاز در دست کشاورزان ثروتمند بود. اما این کشاورزان اندک، اندک‌ تمام وقت خود را یا به کشاورزان دیگر اجاره می‌دادند و یا می‌فروختند.
در همان وقت کسانی که در شهر می‌زیستند، خود را برتر و قویتر از آنهایی می‌دانستند که روی زمین کار می‌کردند. موفقترین این افراد، حکومت بر مردم را در دست گرفتند و خود را اریستوکرات نامیدند. به این گونه حکومت اریستوکراسی می‌گویند.
اریستوکراسی یعنی حکومت اشراف. هر یک از شهرهای یونان باستان را که حکومت مستقلی داشت «دولت ـ شهر‌» می‌نامیدند.
مشهورترین «دولت ـ شهر»های یونان باستان عبارتند از آتن و اسپارت.
سقراط که بود و چگونه کشته شد؟
سقراط، از اندیشمندان آتنی بود که به نظم اجتماعی آتن اعتراض داشت. او معتقد بود که انسان باید آزاد باشد و خود دریابد که چه باید انجام دهد. وی از دوستان نزدیک پریکلس بود.
پس از مرگ پریکلس، سقراط شاگرادان خود را علیه نظم اجتماعی آتن برانگیخت. سخنان سقراط سبب شد که جوانان نیز علیه اشرافیت و ستم آنان برآشوبند. از این رو سیاستمداران آتنی بر آن شدند تا مانع کار سقراط شوند. سقراط را در دادگاهی محاکمه کردند و او را به مرگ با خوردن زهر محکوم نمودند. سقراط با نوشیدن جام شوکران شرافتمندانه مرد ولی زیر بار سخنان یاوه اشراف آتن نرفت.
افلاطون که بود؟
افلاطون شاگرد و جانشین سقراط بود. وی اندیشه‌های خود را از زبان سقراط بیان می‌کرد. او معتقد بود که آموزشهای سقراط برای همیشه اعتبار دارد. افلاطون کتابی به نام جمهوریت دارد که در آن روشهای ایده‌آل حکومت کردن را توضیح می‌دهد.
مردمان آتن چگونه روزگار می‌گذراندند؟
مردمان آتن نسبتاً ساده می‌زیستند. پارچه‌هایی از پنبه و یا پشم می‌بافتند و آنها را به دور بدن خود می‌پیچیدند و دنبالة آن را روی شانه می‌انداختند. پسران آتنی، موسیقی، خواندن و نوشتن می‌آموختند، اما دختران هیچ‌گونه آموزش خاصی نداشتند. بیشترین توجه مردمان آتن به پرورش اندام بود و مردان جوان بیشتر به ورزش و کسب مهارتهای نظامی می‌پرداختند.
مردم آتن نقش بسیار زیادی در پیشبرد علم و فلسفه در جهان باستان داشتند. یونانیان بویژه دانشمندان آتنی را باید بنیان‌گذار فلسفة قدیم دانست. کلمة فلسفه نیز یونانی و به معنی دانش است، و فیلسوف یعنی دوستدار دانش. دانشمندان بسیاری نیز در آتن پرورش یافتند. از جمله آنها می‌توان سقراط، افلاطون، ارسطو، تالس،‌ فیساغورس، اقلیدس، بقراط و ارشمیدس را نام برد.
ارسطو که بود؟
ارسطو از بزرگترین دانشمندان یونان باستان است که طی سالهای 384 تا 322 پیش از میلاد می‌زیست. ارسطو، هم فیلسوف بود و هم دانشمندی برجسته. وی کتابهای بسیاری دربارة موضوعهای مختلف علوم نوشته بود. متأسفانه امروزه تنها چند کتاب از او برجای مانده است.
از کتابهای مشهور او: اخلاق، ‌سیاست، حکومت آتن، فن شعر و فن سخنوری را می‌توان نام برد. ارسطو شاگرد افلاطون بود، اما برخی از نظریه‌های او را قبول نداشت.
آتن و اسپارت چه تفاوتی با هم داشتند؟
آتن دولت ـ شهری بود که حکومت دموکراسی نخستین بار در آن بنیاد شد. دموکراسی به این معنی بود که شهروندان آزاد، می‌توانستند دولت خود را انتخاب کنند و اگر دولت مطابق میل آنها رفتار نمی‌کرد، دولت را تغییر می‌دادند.
نظام حکومتی دولت ـ شهر اسپارت با آتن تفاوت داشت. اسپارت یک دولت ـ شهر نظامی بود و همة‌ شهروندان آزاد حق انتخاب نداشتند.
تفاوت دیگر این دولت ـ شهرها با هم این بود که آتنی‌ها،‌ همیشه برای دفاع از آتن و یونان آماده بودند و چندین بار هم این را ثابت کردند، اما آدمهای جنگ‌طلبی نبودند و مقام انسان را برتر و والاتر از این می‌دانستند که بیهوده با هم جنگ و ستیز کنند. آنها به ادبیات انسانی بسیار علاقمند بودند و بیشتر دقت خود را صرف پژوهش دربارة مقام و منزلت انسان می‌کردند. مدارسی که در آتن بود که شهروندان آتنی فرزندان خود را برای آموختن دانش و هنر بدانجا می‌فرستادند.
شهروندان اسپارتی چنین نبودند، آنها مردمی جنگ‌طلب و جنگجو بودند و فرزندان خود را از سن هفت سالگی در مدارس نظامی آموزش می‌دادند و آنها تمام دقت خود را صرف یادگیری فنون مختلف نظامی می‌کردند.

 


«سولون» که بود؟
حکومت «اریستوکرات»ها کم‌کم در شهرهای یونان و از جمله در آتن به خودکامگی کشید. تفاوت سطح زندگی میان مردم افزون گشت. فشار بر بیشتر مردم زیاد شد. از این رو باید شرایط اجتماعی در آتن تغییر می‌کرد. سولون، یکی از دولتمردان و حقوقدانان آتن بود که در حدود سالهای 640 تا 560 قبل از میلاد زندگی می‌کرد. در سال 595 پیش از میلاد او را به عنوان رهبر آتن انتخاب کردند تا اوضاع اجتماعی را تغییر دهد و نارضایتی مردم را فرونشاند.
سولون واقعاً‌ شرایط اجتماعی آتن را عوض کرد و قدرت دخالت مردم در امور مملکت را افزایش داد. تغییراتی در قوانین ایجاد کرد، همچنین فشار زندگی بر مستمندان را کاهش داد. بدهی دهقانان به اشراف را بخشید و مردمی را که در اثر بدهکاری، برده شده بودند، آزاد کرد. برده کردن افراد آزاد ممنوع شد و بردگی مادام‌العمر از میان رفت.
بردگان چه نقشی در یونان باستان داشتند؟
در بیشتر سرزمینهای یونان، بویژه در آتن مردم از سه گروه تشکیل می‌شدند. اشراف، مردم آزاد که آنها را دموس می‌نامیدند و بردگان. بردگان دو دسته بودند. دسته‌ای که طی جنگها اسیر شده بودند و از سرزمینهای دیگر به دولت ـ شهرها منتقل می‌شدند. دسته‌ای هم که از شهروندان یا کشاورزان فقیر بودند. اگر شهروند و یا کشاورزی بدهی خود را به اشراف نمی‌پرداخت، باید بردة او می‌شد. (سولون این رسم را برانداخت).
بنابراین، بردگان مجبور بودند که به کارهای سنگین بپردازند. روی زمینهای اربابان خود کار کنند. یا در کارگاهها، کارهای سخت را انجام دهند. تصاویری که روی ظرفهای باقی مانده از یونان باستان امروزه به دست ما رسیده است، نشان می‌دهند که بردگان را تنبیه هم می‌‌کردند. می‌توان گفت بیشتر تولیدات اقتصادی یونان به دست بردگان تولید می‌شد.
«نبرد ماراتن» چه بود؟
ایرانیان و یونانیان قدیم، چندین بار با هم جنگیدند و اغلب ایرانیان بر آنها پیروز می‌شدند. در یکی از جنگها که در صحرای ماراتن اتفاق افتاد و دولت ـ شهر آتن رهبری جنگ از طرف یونانیان را برعهده داشت، ایرانیان شکست خوردند. این واقعه در سال 490 پیش از میلاد رخ داد و نقطة عطفی برای دو کشور ایران و یونان بود.
چون ایرانیان پیش از آن و از زمان تشکیل حکومت هخامنشیان هیچ‌گاه این گونه شکست نخورده بودند و یونانیان نیز هیچ‌گاه بر قدرت بزرگی پیروز نشده بودند.
آتن چگونه رهبری یونان را به دست گرفت؟
پس از اینکه یونانیان در نبرد ماراتن پیروز شدند، می‌دانستند که ایرانیان در پی انتقام هستند. هرچند که داریوش اول مرد،‌ اما پسرش خشایارشا کار پدر را دنبال کرد و به جنگ یونانیان رفت. اما در جنگ دریایی «سالامیس» که در سال 480 پیش از میلاد اتفاق افتاد، یونانیان ـ به رهبری آتن ـ باز پیروز شدند. در این نبرد یونانیان از کشتیهایی استفاده کردند که بیشتر آنها را آتنی‌ها ساخته بودند.
پس از نبرد سالامیس، برخی از دولت ـ شهرهای یونان پیمانی بستند که اگر ایرانیان به آنها حمله کردند، به کمک یکدیگر بشتابند. آتن نقش فعالی در این پیمان داشت و رهبری آن را به دست گرفت. البته دیگر دولت ـ شهرهای یونان براحتی رهبری آتن را نپذیرفتند.
یونانیان بیشتر کدام علوم را می‌آموختند؟
نزد یونانیان آموختن بسیار با ارزش بود. آنها کودکان خود را به فراگیری همه‌گونه علوم تشویق می‌کردند. آموزش هنر و ادبیات بسیار رواج داشت. دانشمندان یونان باستان برای انسان ارزش زیادی قائل بودند. از این رو در فلسفة‌ یونانی علاوه بر آنکه از ماوراء طبیعت (متافیزیک) بحث می‌کردند، دربارة انسان نیز گفتگو می‌کردند.
اندیشه‌های سقراط، افلاطون و ارسطو، که از برجسته‌ترین و اندیشمندان یونان باستان هستند، سرشار از مباحث اخلاقی دربارة‌ رفتار و مقام انسان است.
علاوه بر فلسفه،‌ یونانیان به آموزش پزشکی، گیاهشناسی، ریاضیات، جغرافیا و اخترشناسی نیز علاقمند بودند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله یونان باستان