فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:90
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل اول : نگرشی در عرصه موسیقی 2
1-1 هنر چیست؟ 2
1 -1-1- حس زیبایی 3
1-1-2- زیبایی 3
1-1-3- تاثیر هنرو زیبایی 4
1-2- موسیقی 4
1-2-1 ریشه یابی واژه موسیقی 4
1-2-2 سرچشمه موسیقی 4
1-3 دانش موسیقی 5
1-4 موسیقی زبان مشترک 6
1-5 موسیقی و طبیعت 6
1-6 موسیقی از دید گاه های مختلف 8
1-6-1- موسیقی علم است 9
1-6-2- موسیقی هنر است 9
1-6-3- موسیقی زبان است 10
1-7- مفهوم زمان 12
1-7-1- نظریه هگل 12
1-7-2- زمان مستقیم و زمان مدور 13
1-7-3- مفهوم دایره در موسیقی سنتی 13
1-7-4- زمان حال 14
1-7-5- خلق جدید و مداومت نوزایی 14
1-8- تاریخ موسیقی در نظر بزرگان 15
1-9- فضا و موسیقی 15
1-9-1- فضای واقعی 16
1-9-2 - فضای مجازی 16
1-9-3- بافت 16
1-9-4- تونالیته 17
1-10- نگاهی به موسیقی ایران 17
1-10-1 ردیف 17
1-10-2 وجوه پنجگانه صدا 18
1-10-3 گوشه 18
1-10-4- دستگاه های موسیقی سنتی 18
1-10-4-1 شور 18
1-10-4-1-1 ابوعطا 19
1-10-4-1-2 بیات ترک 19
1-10-4-1-3 افشاری 20
1-10-4-1-4 دشتی 20
1-10-4-2 همایون 21
1-10-4-3 چهار گاه 22
1-10-4-4 سه گاه 23
1-10-4-5- ماهور 24
1-10-4-6 نوا 25
1-10-4-7 راست پنجگاه 26
1-11 تقسیم بندی موسیقی 26
1-11-1 تقسیم بندی موسیقی از لحاظ جغرافیایی 26
1-11-2 از لحاظ تاریخ در ایران 27
1-11-3 از لحاظ ارزشی(علوم دستوری) 27
1-11-4 از لحاظ فلسفی 27
1-11-5 از لحاظ علمی 27
1-11-6- از لحاظ کاربردی 27
1-11-7 از لحاظ آموزشی 28
1-12- تقسیم بندی موسیقی کنونی ایران 29
1-13- باروری از طریق موسیقی 30
1-14 هارمونی های منجمد 31
1-14-1 بلابارتوک 31
1-14-2 اورنولنری وا 31
فصل دوم : نگرشی در عرصه معماری 34
2-1 تعریف معماری 35
2-1-1 تعریف معماری از نگاه معماران 35
2-1-1-1 ویلیام موریس 35
2-1-1-2جان راسکین 36
2-1-1-3 اتین لویی بوله 36
2-1-1-4 آدولف لوس 36
2-1-1-5 لوکوربوزیه 36
2-2 معماری و حرکت 37
2-2-1 پویایی 37
2-2-2 سیالیت 37
2-2-3 مکث 38
2-3- مفهوم فضا وزمان 39
2-3-1 مفهوم فضا 39
2-3-2 مفهوم واژه فضا در معماری 39
2-3-3 فضا در معماری 41
2-4 نگاهی به معماری ایران 42
2-4-1- معماری سنتی ایران 42
2-4-2- معماری امروز در ایران 44
2-5 تجلی ماندالا در معماری موسیقی 44
2-5-1 ماندالا چیست؟ 44
2-5-2ماندالا در بافت سنتی ایران 45
2-5-3-ماندالا و موسیقی 45
فصل سوم: پیوندهای مفهومی و مبانی نظری معماری و موسیقی 47
3-1تشابه معماری و موسیقی 47
3-1-1 نور و رنگ 50
3-1-2 تقارن 51
3-1-3 تعادل 51
3-1-4 سلسه مراتب 52
3-1-5 تکرار 53
3-1-6 سادگی و پیچیدگی 53
3-1-7 ترکیب بندی 54
3-1-8 تضاد 54
3-1-9-کنترپوان 55
3-1-10 تاکید 55
3-1-11- ریتم 55
3-1-11-1ریتم در طبیعت 57
3-1-11-2- ریتم در کلام 57
3-1-11-3- ریتم در موسیقی 58
3-1-11-4 ریتم در معماری 58
3-2- فرم در موسیقی و معماری 58
3-3-1 رایت.طبیعت و موسیقی 61
3-3-2 معماری موسیقی منجمد 63
3-4 – نتیجه گیری از بحث معماری موسیقی 64
فصل چهارم : نمونه های موردی 67
4-1- سالن کنسرت والت دیسنی 67
4-2 مرکز موسیقی BBC 70
4-3 شهر موسیقی پارکودلا 72
4-4 خانه موسیقی جوتلند شمالی ، آئولبرگ ، دانمارک 75
4-5 تالار وحدت 78
4-6 تئاتر شهر 80
فصل پنجم: مطالعات منطقهای 81
5-1- مشخصات جغرافیایی شهر شیراز 81
5-2- وضعیت آب و هوای شیراز 81
5-2-1- کلیات 82
5-2-2- دمای هوا 82
5-2-3- رطوبت نسبی 83
5-2-4- باد 85
5-2-5- تابش خورشید 85
5-2-6- سایبان های طبیعی 86
فصل ششم: برنامه فیزیکی پروژه 87
6-1- برنامه ریزی فضایی پروژه و بررسی کاربری ها 87
6-2- فضاهای اصلی مجموعه 87
6-2-1- فضاهای اصلی اجرای موسیقی 87
6-2-2- فضاهای انتظار و ارتباطات 88
6-3- فضاهای آموزشی 88
6-3-1- فضاهای آموزشی و تمرینی 88
6-3-2- فضاهای تحقیقاتی 88
6-4- فضاهای عملکردی 89
6-4-1- فضاهای نمایشگاهی و موزه 89
6-4-2- فضاهای تجاری و فرهنگی 89
6-5- فضاهای اداری- خدماتی 89
6-6- فضاهای سبز 89
فصل نهم :نقشه ها معماری و سازه و تاسیسات 89
منابع 90
مقدمه :
انسان از دیرباز تحت تاثیر صداها و نواهای موجود در طبیعت مانند باد و باران و امواج و صدای جویبار و نغمه پرندگان ، زنگ کاروان و .... بوده است و این اصوات را با غم ها و شادی ها و خاطرات گذشته و امیدهای آینده در هم آمیخته و به صورت لالایی و اشعار فولکور، نی چوپان و حرکات موزون و عواطف و احساسات نشان داده است .
هر قوم و ملتی چه متمدن و چه اولیه موسیقی و ریتم ها و نواهای موزون مخصوص به خود را دارد و در گذر زمان و پیشرفت ارتباطات و نزدیک شدن جوامع، موسیقی را نیز که مانند سایر هنرها متعلق به زمان و مکان خاصی نبوده به خصوص با هنرهای دیگری چون نقاشی ، معماری ، حجاری ، شعر و .... در هم آمیخته و به صورت علم در آورده است. موسیقی نه تنها هنری است که احساسات را بر می انگیزد بلکه چون با چشم و گوش و زبان و روح و ذوق آدمی سروکار دارد موجب بروز خلاقیت ها و پرورش افکار و تسکین آدام و آرامش و لذت او می گردد.
ایجاد اصوات که با وسایل اولیه ای چون نی و سیم و حجم های توخالی شروع شده امروزه تبدیل به ابزاری بسیار پیچیده و کاملا تکنیکی و علمی و دیجیتالی گردیده است.
فضایی برای نمایش و ارائه این هنر و تلفیق آن با سنگ و سیمان و خطوط و .... مکانی را به نام موزه می طلبد که بتواند غم ها وش ادی ها و خاطرات و سنتها را برای مردو زنده نگاه داشته و از نسلی به نسل دیگر انتقال یابد.
فصل اول : نگرشی در عرصه موسیقی
1-1- هنر چیست ؟
کلمه ساده هنر غالبا" مربوط به آن هنر هایی است که ما آن ها را به نام هنر های تجسمی یا بصری می شناسیم اما اگر درستش را خواسته باشیم باید هنر ادبیات و هنر موسیقی را هم در بر بگیرید پاره ای از خصایص میان همه هنر ها مشترک است .«شور پنهاور» نخستین کسی بود که گفت همه هنر ها می خواهند به مرحله موسیقی برسند .
این گفته بارها تکرار شده است و منشا اشتباهات بسیاری بوده استولیکن حقیقت مهمی را بیان می کند. شور پنهاور به کیفیات انتزاعی موسیقی را در نظر داشت.
در موسیقی و تقریبا" فقط در موسیقی هنرمند می تواند مستقیما" با مخاطبان خود طرف شود آن هم بی وساطت وسیله ای که عموما" برای مقاصد دیگر هم بکار برده شود.
معمار باید غرض خود را به زبان عمارت بیان کند که بعضی فواید مصرفی هم دارد . شاعر کلمات را به کار می برد که در محاورات روزمره بکار می رود نقاش معمولا" به زبان تصاویر جهان قابل قابل رویت سخن می گوید فقط آهنگساز است که به آزادی کامل می تواند از ضمیر خویشتن اثری پدید آورد که هدف آن چیزی جز لذت بردن نیست.
اما همه هنرمندان نیتشان لذت بخشیدن است و ساده ترین و معمولی ترین تعریف هنر این است که بگوییم هنر کوششی است برای آفرینش صور لذت بخش.
این صور حس زیبایی ما را ارضا می کنند و حس زیبایی وقتی ارضا می شود که ما نوعی وحدت یا هماهنگی حاصل از روابط صوری در مورد کار حسی خود دریافت کرده باشیم.
1-1-1- حس زیبایی :
هر نظریه کلی در مورد هنر با این فرض آغاز می شود که انسان در برابر شکل و سطح و حجم اشیایی که حاضر به حواس او باشند واکنش نشان می دهد و بعضی از آمایش ها در تناسب شکل و سطح و حجم اشیا منجر به احساس لذت می شود در حالی که نبودن آن آرایش ها باعث بی اعتنایی یا ناراحتی اوست.
حس تشخیص روابط لذت بخش همان حس زیبایی است. حس مقابل آن حس زشتی است البته امکان داد که پاره ای از مردم تناسباتی که در جسمیت اشیا است اگاه نباشند .
همانطور که پاره ای از مردم کور نگند پاره ای هم ممکن است نسبت به سطح شکل و حجم کور باشند اما همانطور که مردم کورنگ نسبتا " نادرند به دلایلی می توان باور داشت مردمی که یکسره از سایه اوصاف بصری اشیا غافل باشند به همان اندازه کمیابند . احتمال قویتر این است که مردم قوایشان پرورش یافته است.
1-1-2- زیبایی :
در حال حاضر تعاریف متعددی درباره زیبایی رایج است اما آن تعریف جسمانی محض زیبایی عبارت است از وحدت روابط صوری در مورد حرکات حسی ما یگانه تعریف اساسی است و بر این اساس ما می توانیم نظریه ای در باب نو بنا کنیم که دامنه شمود آن است تا آنجا که چنین نریه ای لازم دارد وسعت داشته باشد.
اما شاید مهم باشد که در آغاز بحث نسبت این اصطلاح زیبایی را مورد تایید قرار دهیم .
تنها صورت قضیه این است که بگوییم هنر رابطه الزامی با زیبایی ندارد و این موضوع موضوعی است که کاملا" منطقی به شرط ان که این اصطلاح را به ان تصوری از زیبایی محدود سازیم که یونانیان بنایش را گذاشتند و سنت کلاسیک اروپا دنباله اش را گرفت.
پایاننامه مرکز موسیقی سبک تمدن ایرانی