![ظهور مغولان و تاثیر آن بر تمدن اسلامی PPT](../prod-images/413863.jpg)
نام محصول: پاورپوینت ظهور مغولان و تاثیر آن بر تمدن اسلامی
فرمت : PPT
تعداد اسلاید : 49
زبان : فارسی
سال گردآوری : 94
حجم فایل : 0.5 مگابایت
نگاهی به ادوار تمدّن اسلامی
تمدن اسلامی دورانهای متفاوتی را پشت سر نهاده است. صرف نظر از این که این ادوار چگونه و بر چه اساسی تقسیم شود، مسلم است که نباید با ادوار تمدن غربی مقایسه و زمانبندی موجود در مراحل مختلف تمدن غربی، از دوران روم تا قرون میانه و عصر جدید، بر ادوار تمدن اسلامی تحمیل شود.
آنچه در اینجا ارائه شده تنها «نگاهی» به ادوار تمدن اسلامی است، نوعی تقسیمبندی که با شرایط تاریخی موجود در جهان اسلام طی چهارده قرن، طبیعی به نظر میرسد. میتوان درباره هر یک از این ادوار، بیش از این سخن گفت و در ضمن اگر میان شرق و غرب دنیای اسلام تفاوتی هست، آشکار کرد.
الف: دوران شکل گیری و نضج تمدن اسلامی (قرن اول و دوم هجری / هفتم و هشتم میلادی)
از زمانی که دولتی در یک محیط بدوی تشکیل میشود تا روزگاری که تمدنی پدید آید، بسا ممکن است سه تا ده قرن به طول بینجامد؛ زیرا تمدن امری نیست که در یک قرن و دو قرن پدید آید. البته ممکن است شکوفایی آن در دو قرن آشکار شود، اما پیش زمینههای آن به یک حرکت تدریجی در طی چند قرن نیازمند است.
در تمدن اسلامی، دولت از زمان رسول خدا (ص) در مدینه تشکیل شد. فتوحات سبب گسترش این دولت به حوزه وسیعی گردید، حوزههایی که خود لایههای تمدنی کهنی داشت. این لایهها در برخورد با اسلام و با تفسیرهای جدید خود را در زندگی تمدنی بشر آشکار کرد. یک قرن و نیم طول کشید تا پدیدهای به نام «کتاب» فراهم آید. یکی دو قرن بعد از آن بود که طبقهبندی علوم به جد مطرح شد و رشتههای علمی با پیشرفتهایی که پدید آمد، به تدریج تفکیک شدند. به طور کلی باید دو قرن اول و دوم را دوران زمینهسازی و نضج گیری تمدن اسلامی بدانیم. دورانی که البته تمدن دارد اما تمدنی میان عصر بدوی و عصر شهرنشینی پیشرفته، که در قرن سوم پدید میآید.
ب: دوران حرکت و پیشرفت (قرن سوم هجری/ نهم میلادى)
دوران حرکت و پیشرفت از زمانی آغاز شد که اقوام مختلف موجود در تمدن اسلامی، از شوک ناشی از فتوحات و بینظمی اجتماعی حاصل از آن فارغ شدند و نظمی نوین در جهان اسلام را تجربه کردند. این نظم نوین، نوعی همسانسازی میان اقوام مختلف بود که با آموزههای دینی و اخلاقی و انسانی جدید و در پرتو تعالیم اسلام، فراهم آمده بود و بر اساس آن همه این اقوام احساس مشترکی داشتند. بسیاری از اقوام، آیینهای کهن خود را کنار گذاشتند و در اسلام داخل شدند؛ حتی اقلیتهای مذهبی مانند یهود و نصارا نیز خود را با نظم و نظام جدید تطبیق دادند و در آن مشارکت کردند. تا اینجا مسلمانان داشتهای خود را ارزیابی کرده و دریافته بودند که در کجای تمدن اسلامی ایستادهاند. اکنون باید حرکت را آغاز میکردند. این که یکباره زمان مأمون عباسی، در بیست سال نخست قرن سوم هجری، حرکت ترجمه متون علمی از سایر زبانها به زبان عربی اوج میگیرد، نشانه همین حرکت است. البته آن زمان، نتیجه این ترجمهها و نفع و ضرر آن برای تمدن اسلامی قابل پیش بینی نبود؛ مهم این بود که حرکت آغاز گشته بود و مخالفتها دیگر نمیتوانست چرخه تمدن اسلامی را متوقف سازد. ظهور یک فیلسوف جدی در این دوره، یعنی یعقوببن اسحاق کندی (متوفی حدود 60ق.)، نشان از آن دارد که جامعه اسلامی دریافته است که باید بیندیشد و برای آینده طرح جدیدی داشته باشد. بیشتر ترجمههایی که از یونانی و سریانی به زبان عربی صورت گرفته محصول همین دوره است.
ج: دوران اوج تمدن اسلامی (قرن چهارم تا اوائل هفتم / دهم - سیزدهم)
تمام سه قرن اول هجری زمینه برای ظهور تمدن اسلامی در قرن چهارم و پنجم بود. دورانی که عالم اسلام بهترین دوران خود را، به رغم جنگهای داخلی و خارجی و به خصوص جنگهای صلیبی، سپری کرد. اگر ظهور تمدن اسلامی یا بخشی از آن را در بخش تاریخ علم بدانیم، بهترین آثار علمی دنیای اسلام در هر زمینه در این دو قرن پدید آمد. ظهور برترین چهرههای علمی جهان اسلام مانند ابنسینا و بیرونی و جز آن دو، نوشته شدن بهترین آثار اسلامی در زمینههای مختلف دینی، فلسفی، پزشکی، ریاضی، نجومی، جغرافی و تاریخ و بسیاری از رشتههای علمی دیگر، در این دو قرن بود. البته بدون سه قرن پیش از آن چنین تولدی ناممکن بود. در واقع تمدن اسلامی سیصد سال دوران بارداری را طی کرد و همزمان با ظهور یکی از معقولترین سلسلههای اسلامی، یعنی آل بویه، مولود خود را به دنیا آورد و دنیا را خیره کرد.
آنچه در این تمدن چشمگیر است و اساساً نمودار رشد همه جانبه آن، این است که در تمامی بخشهای علمی و اقتصادی، این پیشرفت به چشم میخورد. استوارترین متنهای علمی و فلسفی در این دوره پدید میآید و گستردهترین سازمان اجتماعی و سیاسی در همین عصر ظهور میکند.
مرکز ثقل این تمدن شهر بغداد است است؛ در شرق نیز، شهرهای ری، اصفهان، نیشابور، خوارزم، بخارا، سمرقند و نیز در غرب تمدن ایرانی اسلام، همدان میدرخشند. در غرب اسلامی از شام تا قاهره و از آنجا تا مغرب و اندلس، همه به موازات هم و در عین حال در یک دایره و با وحدتی بسیار جدی، راه پیشرفت را در پیش دارند. در همین دوره است که جهانگردان مسلمان کسانی مانند مقدسی، اصطخری، ناصر خسرو و بسیاری دیگر گزارشهایی درباره جهان اسلام ارائه میدهند.اواخر قرن ششم و سپس اوائل قرن هفتم است که به آرامی نشانههای رکود پدیدار میشود.
د: دوران توقف و رکود (قرن هفتم – دهم/سیزدهم – شانزدهم)
جنگهای داخلی، ظهور تصوف و عدم باز شدن درهای تازه ترقی علمی به روی مسلمانان، سبب درجا زدن آنان شد. خراسان که یکی از مراکز مهم تغذیه تمدن اسلامی بود در دوره غُزها نابود شد. غُزها، در میانه قرن ششم و در اواخر دوران سنجر سلجوقی، به خراسان یورش بردند، مرو و طوس و نیشابور و خوارزم و نسا و بسیاری از شهرهای دیگر را ویران و علم و تمدن خراسان را نابود کردند.
خوارزمشاهیان نیز که پس از سلجوقیان به قدرت رسیدند، دولت بادوامی نبودند؛ اختلافات مذهبی هم عاملی مؤثر برای ایجاد افتراق و انشقاق در جهان اسلام بود. اختلافات دامنه دار دستگاه خلافت عباسی و دولت فاطمیان نیز، شقاقی در غرب و شرق تمدن اسلامی ایجاد کرده بود. مجموعه این عوامل دنیای اسلام را دچار رکود کرد. به طوری که در آستانه قدرت یافتن مغولان، دنیای اسلام دوران ضعیفی را پشت سر می گذاشت. البته این ضعف وقتی خود را نشان داد که این بار نه گروهی مانند سلجوقیان که خود داعیه اسلام داشتند، بلکه مغولان که بتپرست بودند به سرزمینهای اسلامی یورش بردند. با این حال، به نظر میرسد برای توقف دنیای اسلام باید از عوامل ذهنی بیشتر سخن گفت تا عوامل عینی. این عوامل ذهنی به نوع تلقی مسلمانان از علم، به روش پژوهش و تحقیق و تحلیل نوع تماسشان با طبیعت بازمیگردد.
ظهور مغولان و تاثیر آن بر تمدن اسلامی PPT