1 – بررسی کارآفرینی در ایران
علیرغم اینکه در کشورهای پیشرفته دنیا از اواخر دهه 1970 به بعد به موضوع کارآفرینی توجه جدی شده و حتی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه هم از اواخر دهه 1980 این موضوع را مورد توجه قرار دادهاند، در کشور ما تا شروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به کارآفرینی نشده بود . حتی در محافل علمی و دانشگاهی نیز به جز موارد بسیار نادر، فعا لیتی در این زمینه صورت نگرفته بود. مشکل بیکاری و پیشبینی حادتر شدن آن در دهه 1380 موجب شد که در زمان تدوین برنامه سوم توسعه، موضوع توسعه کارآفرینی مورد توجه قرار گیرد. در برنامه اخیر، توسعه کارآفرینی در سطح وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جهاد کشاورزی، صنایع و معادن و فلزات و همچنین مؤسسه جهاد دانشگاهی به دلیل ارتباط با فعالیتهای آنها، مطرح شده است.
متأسفانه واژه کارآفرینی که ترجمهای از کلمه Enterpreneurship است، موجب گردیده است که معنی ایجاد کار و یا اشتغالزایی از این واژه برداشت میشود. در حالیکه کارآفرینی دارای مفهومی وسیعتر و با ارزشتر از اشتغالزایی است . این برداشت نا صحیح از این مفهوم و همچنین تورم نیروی انسانی بیکار در جامعه ( بویژه در بین دانشآموختگان دانشگاهی)، موجب شده بسیاری از سیاستهایی که برای توسعة آن اتخاذ شده و نیز در بخشنامهها و سخنرانیهای مسؤلان در این خصوص ، صرفاً جنبة اشتغالزایی برای آن در نظر گرفته شده است . در حالیکه کارآفرینی دارای پیامدهای مثبت و مهم دیگری همانند : بارورشدن خلاقیتها ، ترغیب به نوآوری و توسعة آن ، افزایش اعتماد به نفس ، ایجاد و توسعة تکنولوژی ، تولید ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی است
کار آفرینی را می توان ایجاد ارزش جدید از طریق شناسایی فرصت های جدید، جذب منابع مورد نیاز برای تعقیب آن فرصت از کارآفرینان تعاریف مختلفی وجود دارد اما آنجه که در اکثر آنها میتوان مشاهده کرد این نکته است که کارآفرنان محور توسعه اقتصادی بوده و یاتخریب روش کهن و ناکار آمد روش قدیم و یا جایگزینی آنهابا شیوه های کارآمد و نوین به نظام اقتصادر پویایئ و حیات می بخشند .
اصطلاح کارآفرین درمعنا ومفهوم فعلی را اولین بار Josef shompiter به کاربرد. این اقتصاد دان اتریشی که او را پدر علم کارآفرینی می دانند براین باور بود که رشد وتوسعه اقتصادی دریک نظام زمانی میسر خواهد بود که افرادی دربین سایر آهاد جامعه با خطر پذیری اقدام به نوآوری کرد وبا این کار روش ها وراه حل های جدید جایگزین راه کارهای ناکارآمد وکهن قبل شود. کارآفرین به عقیدۀ" PITER DERAKER" همانا به کار بردن مفاهیم وفنون مدیریتی استانداردسازی محصول ،به کارگیری ابزارها وفرآیندها ی طراحی وبنا نهادن کار برپایه آموزش وتحویل کار انجام شده است.او کارآفرینی را یک رفتار می داند نه یک صفت خاص درشخصیت افراد. از نظر اقتصادانان کارآفرین کسی است که ارزش افزوده ایجاد کند یعنی اینکه با زمان وانرژی لازم سرمایه مارابه گونه ای به کارگیرد که ارزش آنها نسبت به حالت اولی اش افزایش یابد.
دانلود مقاله بررسی کارآفرینی در ایران با فرمت وردword