فصل 1:
مقدمه
با کاربرد بیشتر مواد آلومینیومی و یا آلیاژهای آلومینیوم در قطعات مختلف ازجمله قعات خودرو،روشهای مورد نیاز برای تولید این قطعات نیز گستردهتر شدهاند، از جملة این روشها دایکاست، ریژه،ریختهگری و... میباشد.
که از میان این روشها روش دایکاست یا تزریق با استفاده از فشار فرایند اجرا میشود. ولی در ریژه که ازروشهای Low presure میباشد از فشار استفاده نمیشود و با توجه به وزن مذاب تمام قالب پرمیشود.
در تمام این روشها ممکن است با توجه به جنس آلومینیوم و یا عوامل چدن کاپیتاسیون گاز داخل قالب،وارد شدن مواد خارجی با لایههای اکسید و انقباضهای داخلی در درون قطعات و یا در سطح آنهاخوات وسکهایی بوجود میآید.
ایجاد این خوات در قطعه این قطعات به قطعات دورریز یا بلااستفاده تبدیل میکند که این امر درتولیدات قطعات در تیراژ بالا از لحاظ اقتصادی برای تولید کننده مقرون به صرفه نمیباشد.
بنابراین افزایش ضایعات تولدیکنندگان به سوی راههای کاهش این ضایعات هدایت میکند. از جملهروشهایی که در این راه مثمر ثمر واقع شده است روش Impregnation یا نشتبندی قطعات میباشد.در این روش که بعدها در توضیحات بطور تفصیل در مورد آن صحبت خواهیم کرد، با استفاده از خلا وموادی به نام رزین این خوات پر خواهند گشت و به این ترتیب ضایعات تولیدی به مراتب کمتر خواهدشد.
این روش یک فرایند نهایی بسیار باارزش روی فلزات میباشد که بنا بر پارهای از دلایل ناشناخته ماندهاست. این تکنولوژی مربوط به اواخر سال 1940 میلادی میباشد که بصورت گسترده در اوایل 1950اجرا شد. در این روش از خلاء و فشار استفاده میشود تا حفرههایی که در عمل برای اکثر قطعات بوجودمیآید توسط یک ماده پوشاننده که بطور معمول چسب پلاستیک میباشد پر میشود.
فصل 2: چه نکاتی در مورد فرایند
1-2) مواد آب بندی
2-2) انواع فرایند
3-2) آببندی توسط خلاء
4-2) انواع حفره ها
(1-2) مواد آب بندی:
آببندی که بطور تاریخی استفاده میشد عبارتند از روغن بزرک، لاک الکل و سیلیکات سدیم وموادی که در این اواخر استفاده میشوند عبارتند از niL-T-17563 B از نوع thermocuring وچسبهای متااکریلیت غیرهوازی و پوشانندههای پلاستیکی Heat curdbile از رایجترین این موادمیباشد و همراه با مواد mil-spec که بهترین خواص را از خود نشان دادهاند.
(2-2) انواع فرایندها:
این روشها ممکن است بصورتهای متفاوتی بیان شود. اما چهار روش اصلی آن از قرار زیر میباشد:
الف) فاشر خلاء خشک یا (DVP) 8 Dry Vacium Pressure
این روش با چندین قطعات در انتهای اتوکلاو خالی شروع میشود و بعد از یک خلاء حدود +2.9 اینچرمرکوری به مخزن اعمال میشود و پس از آن ریزین روانه محفظه فرایند میشود و پس از برابرسازی،فشار هوا بکار برده میشود. این فشار حدود 100psi میباشد.
رسیکل با ترک کردن رزین از اتوکلاو کامل میشود. بعد از آن قطعات شسته میشود که بطور معمول ازآب استفاده میشود.
زمان کلی فرایند تقریباً 45 دقیقه که شامل شستشو با آب گرم در دمای F0195 میباشد (اگر رزین متااکریلیک heat-curable باشد)
ب) آب بندی داخل Internal Imprehnation:
این روش زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که مواد ریختهگری شده خیلی بزرگ باشند در این روشها تماندربهای دسترسی بسته میماند رزین تحت فشار (بدون ایجاد خلاء) داخل منافذ قطعه میشود. بعد ازیک دورة زمانی مشخص: عمل اشباع کردن از سیکلب برداشته میشود و قطعه رزین میشود.
سیکل زمان کلی میتواند حدود 30 دقیقه یا بیشتر بسته به نوع و پیچیدگی تثبیت قطعات میباشد..
ج) خلاء مرطوب:
در این روش از رزینهای غیرهوازی استفاده میشود اما این بدان معنی نیست که از دیگر رزینها استفادهنمیشود. در این روش قطعات داخل مخزن خلاء قرار میگیرند و مخزن از مواد آببندی پر میشوند وسپس یک خلاء ایجاد میشود خلاء که حداقل 5/28 اینچ مرکوری میباشد هوا را از قطعات میگیرند ورزین روی قطعات را میپوشاند و در آنجا هیچ فشار هوا اضافی به جز فشار اتمسفر وجود ندادر.
بعد از اینکه سیکل خلاء کامل شد، قطعات رزین شده میگردند. زمان کل فرایند طی شده بین 30 تا 45دقیقه میباشد بعد از آن اگر رزین غیرهوازی باشد قطعه 3 ساعت در دمای اتاِ و یا 30 دقیقه در دمایOF120 بطور مرطوب حرارت داده می شود.
د) فشار خلاء مرطوب:
این روش مشابه روشهای قبل میباشد با این تفاوت که تا قبل از اینکه سیکل به پایان برسد فشار هوا تاpsi100 میرسد زمان کل بسته به سلیقة شخصی حدود 10 دقیقه بیشتر میباشد.
لوازم و اسبابی که برای این کار استفاده میشود مخصوص صنعت میباشند در خلاء مرطوب یک فرایندخلاء، بالغ بر 4 مخزن شستشو و یک مخزن آب گرم با قابلیت تحمل 0F195 مورد نیاز میباشد.
رزینهای غیرهوازی نیاز دارند که تا دامای 0F 55 سرد شوند و یک در معرض هوا قرار گرفتن ثابت نیزانجام میشود. ولی وقتی از حرارت استفاده میشود فقط توسط نور تا F700 سرد میشوند بذون اینکهدر معرض هوا قرار گیرند.
(3-2) آب بندی توسط خلاء Vacum Impregentation:
این روش یک فرایند نهائی بسیار بارزش روی فلزات میباشد که بنا بر پارهای از دلایل ناشناخته ماندهاست. این تکنولوژی مربوط به اواخر سال 1940 میباشد که بصورت گسترده در اوایل 1950 اجرا شد.در این روش از خلاء فشار استفاده میشود تا حفرههایی که در عمل برای اکثر قطعات بوجود میآیدتوسط یک ماده پوشاننده که بطور معمول چسب پلاستیک میباشد پر شود.
(4-2) انواع حفرهها:
حفرههایی که در قطعه ایجاد میشود همیشه مشکلساز میباشند. این حفرهها بیشتر بوسیلةکاوسیتاسیون گاز، وارد شدن مواد خارجی با لایههای اکسید و انقباضهای داخلی بوجود میآید. اینمنافذ بیشتر در قطعات ریختهگری از جنس آلومینیوم، روی، برنز و آهن بوجود میآید.
بطور کلی منافذ بصورت میکرو و ماکرو طبقهبندی میشوند. حفرههای ریز یا micro porisity بدونمیکروسکوپ به سختی قابل مشاهده و دستیابی میباشند.
اما حفرههای بزرگتر یا macro porosity اغلب در سطح قطعه پدید میآید و با چشم غیرمسلح قابلمشاهده است. در ایجا سه نوع از حفرههای را معرفی مینمائیم:
الف) حفرههای عیان
ب) حفرههای ناپیدا
ج) حفرههای سرتاسری یا راه به در
حفرههای میانی:
این حفرهها یک منطقه خالی میباشند که بطور کامل داخل قطعه میباشند و بعنوان شکل مشخصنمیشوند مگر اینکه در حین ماشینکاری مشخص شود.
حفرههای سرتاسری:
این حفرهها همانطور که از نامشان پیداست بطور سراسری در قطعه بوجود میآیند بطوریکه حتی کازهاو مایعات میتوانند در درون این حفرهها به راحتی حرکت کنند.
حال در اینجا به بحث در مورد آببندی قطعات توسط خلاء یا Vacum Impregnation میپردازیم.
آببندی توسط خلاء:
مهندسان به دلایل مختلف این فرایند را ایجاد کردهاند که برخی از دلایل یا مزایای این فرایند میتواند ازقرار زیر باشد.
1) میزان تحمل فشار قطعات خراب را ترمیم میکند یک قطعه آببندی شده همان مقدار فشار ار تحملمیکند که یک قطعه سالم قادر به تحمل آن میباشد.
2) خوردگیهای داخلی را قبل از رخ دادن متوقف میکند
3) حفرههای ریز (micro porosity) را آببندی میکند.
4) از خوردگی بین سطوح دو فلز غیرهمسان که روی هم سوار شدهاند جلوگیری میکند.
5) نحوة قرارگیری دو فلز که روی هم سوار شدهاند را بهبود میبخشد.
فصل 3
(1-3) طرح شماتیک دستگاه
(2-3) شرح مختصر دستگاه
(2-3) تشریح مختصر دستگاه:IMPREGNATION
اساس عملیات پرکردن حفرهها و آببندی قطعات ریختگی، تزریق جسب (ماده شیمیائی خاصی بنام )در داخل حفرهها و مکهای انقباضی میکرو قطعات ریختگی آلومینیومی و درنتیجه آببندی نهائیحفرههای میکروسکوپی این قطعات میباشد.
بطور خلاصه عملیات زیر بر روی قطعات انجام میشود:
1- ابتدا قطعات بوسیله جریان آب گرم تمیز کننده چربیزدایی شده و سپس داخل سبد چیده میشود.سپس سبد داخل محفظه خلاء قرار گرفته و خلاء خشک انجام میشود و ماده شیمیائی بنام از داخلمحفظه چسب بداخل محفظة خلاء پمپ یم شود و در ادامه خلاء تر انجام میگردد. بواسطه کاهشفشار چسب بداخل حفرات میکروسکوپی قطعات نفوذ میکند. خلاء اعمالی حدوداً
2- bar 2/0 مطلق یا Bar 8/0- نسبی است و کل زمان که قطعات داخل محفظه خلاء قرار میگیرند وعملیات فوِ انجام میشود حدود 12 دقیقه است و دمای چسب حدود 0C20 ثایبت نگه داشتهمیشود.
3- پس از آن سبد قطعات از داخل محفظه خلاء برروی محفظه چسب قرار میگیرد تا چسبهایموجود برروی قطعات بداخل آن برگشت داده شود. همانگونه که قبلاً ذکر شد محفظه چسب مجهز بهخنک کنندهای است که ماموریت آن حفظ درجه حرارت محلول چسب در زیر 0C20 میباشد.
4- در ادامه سبد قطعات داخل وان آب سرد قرار میگیرد آب موجود داخل این تانک بواسطة جریان هوامتلاطم میگردد. بعد از شستشوی قطعات در آب سرد، سبد قطعات وارد تانک آب گرم با دمای 0C90میشود. قطعات داخل این تانک بمدت 15 دقیقه نگهداری میشود تا چسب نفوذ کرده بداخل قطعاتبصورت پلیمر درآید. این تانک مجهز به پمپ مکنده بخارات میباشد.
حرارت، چهار عدد هیتر الکتریکی در درون تانک تعبیه گردیده است، آب درون این تانک با استفاده ازترمومتر در دمای 0C90 ثابت نگه داشته میشود. تانک مذکور دارای درب ویژهای است که در هنگامانجام عملیات توسط جک بادی بسته میشود. درب فوِالذکر دو جداره بوده و بگونهای طراحی شدهکه بخارات حاصله را با استفاده از سیستمهای مکنده (هوا) از محیط خارج کرده و از انتشار بیش از حدبخارات در فضا جلوگیری مینماید.
5- مجموعه سبدهای نگهداری و حمل قطعات
برای حمل و جابجایی قطعات در مراحل مختلف فرآیند میباشد. جهت اطمینان از انجام کامل مراحلرزیندهی، شستشو و پخت، قطعات در سبدهای ویژهای قرار میگیرند. درب سبدهای مزبور در طیعملیات قفل شده و از بیرون افتادن قطعات جلوگیری میکند. پنج (5) سبد با ابعاد تقریبی زیر در اینمجموعه قرار دارند.
6- مجموعه جابجا کننده قطعات
متشکل از جرثقیل الکتریکی با قدرت حمل بار و سایر تجهیزات مربوطه و پایه و سازههای فلزی موردنیاز برای حمل قطعات در طول سیستم میباشد.
7- سکو کاری
به عرض تقریبی 800 mm و طول مورد نیاز برای کل سیستم همراه با سازهها و اجزاء مورد نیاز است.
8- مجموعه کنترل الکتریکی و اتوماتیک سیستم
متشکل از باکس الکتریکی است که حاوی ورودی و خروجیها الکتریکی و سویچهای اصلی و کلیهاجزاء الکتریکی لازم میباشد. کنترل اتوماتیک و عملکرد تنظیم شده اتوکلاو و تانک ذخیره رزین،همچون کنترل درجه حرارت رزین و آب و وان پخت و تنظیم خلاء و غیره توسط این مجموعه صورتمیگیرد.
فصل 4: طراحی کلی پروسه
(1-4) طراحی مخزن وکیوم
(2-4) طراحی مخزن رزین
(3-4) طراحی مخزن شستشو
(4-4) طراحی مخزن پخت
(5-4) طراحی سبد
طراحی کلی پروسه:
نکتهای که در اینجا میبایست مد نظر قرار گیرد شرح جزئیات بخشهای مختلف دستگاه میباشد که اینشرح جزئیات در این قسمت به تفصیل گفته میشود.
1-4) محزن خلاء: Vacum Tank
به دلیل اهمیت این قسمت از دستگاه در بخش بعد راجع به آن مفصلاً توضیح خواهیم داد.
2-4) محزن رزین: Resin Tank
این قسمت که وظیفه ذخیره رزین را بر عهده دارد یکی از مهمترین بخشهای این دستگاه میباشد. تدوینوظیفة این بخش علاوه بر ذخیره رزین ثابت نگهداشتن دمای رزین در یک محدوده دمای مشخصمیباشد. که این امر باعث بوجود آمدن پیچیدگی خاصی در طراحی این بخش میشود.
این محدودة دمائی 18-200C میباشد حال برای اینکه به این هدف دست پیدا کنیم میبایست یکسیکل تبرید در کنار دستگاه تعبیه گردد. این سیکل و بطور دقیقتر چیلر تبرید شامل قسمتهای اصلیزیر میباشد:
a چیلر هوا خنک با کندانسور آبی با قدرت kw 12.6 به شخصه IRLC15
b پمپ سیرکولاسیون بادبی lit/min 50 از نوع NA-2A
c مبدل حرارتی (کندانسور) که جزئیات آن در درون نقشههای پایانی بطور کامل آمده است با قدرتkw 12.6حال به توضیح در مورد هر یک از این قسمتها میپردازیم:
الف) چیلر این دستگاه همانطور که گفته شد از نوع هوا خنک، با مشخصه IRLC15 که طبق جداولمربوطه انتخاب شده با توان kw 12.6یا MP 15 (موتور کمپرسور) که خود شامل 13 جزء میباشد کهتمام اجزاء طبق لیست زیر مرتب میشوند
1) کمپرسور Compressors
2) شیر دستی hand valve
3) سوئیچ فشار pressure switch
4) جداسازی روغن Dil Separactor
5) کندانسورهای هواخنک Air Coold Condensers
6) خشک کننده drier
7) گیرنده Receiver
8) شیر انبساط ترمواستاتیک Expansional Valve
9) شیشة جانبی Sight glass
10) واحد چگالش آب سرد Nater cold condensity unit
11) شیر دستی Hand valve
12) گیج فشار Pressure gage
13) گیج فشار Pressure gage
جزئیات شماتیک این سیستم در نقشه وربوطه آمده است.
ب) پمپ سیرکولاسیون با دبی lit/min 50 از نوع NA-2A میباشد که طبق جداول مربوطه انتخابمیشود.
ج) مبدل حرارتی یا در واقع کندانسوری که در داخل مخزن رزین قرار گرفته است خود دارای اجزایبسیار زیادی میباشد که تمام جزئیات آن در نقشههای مربوط آنده است که مشخصات فنی کلی اینقطعات طبق نقشه از قرار زیر است:
1) فلج مکش ‘’ ½ 2از جنس st 316
2) صفحه با ابعاد 1000 300 10 از جنس st 316
3) فلنج دهش ‘’2 از جنس st 316
4) لولة ‘’ ½ 2از جنس st 316
5) لولة ‘’ 2از جنس st 316
6) لولة ‘’ ½ 1از جنس st 316
7) صفحه با ابعاد 888 188 10 از جنس st 316
8) صفحه با ابعاد 900 90 5 از جنس st 316
9) صفحه با ابعاد 900 90 5 از جنس st 316
10) صفحه با ابعاد 890 85 5 از جنس st 316
11) صفحه با ابعاد 888 188 5 از جنس st 316
در اینجا لازم می دانیم که شرحی از مشخصات بدنة مخزن و تجهیزات نیوماتیکی بکار رفته در این مخزن را بیاوریم. بدنة کلی مخزن از 5 عدد صفحه از جنس 37st با ضخامت 8 میلی متر و با ابعاد 1250 1250 میلی متر تشکیل شده است.
در کف مخزن دورتادور کف 4 عدد مبشی 37st، 1250 40 40 برای تقویت مخزن جوش داده شده است استاندارد نبشی ها 1028DIN می باشد.
این مخزن دارا ی4 عدد پایه از جنس 37st با ضخامت 8 میلی متر و به ارتفاع 250 میلی متر می باشد. تجهیزات نیوماتیکی سیستم همانطور که در فصلهای بعدی نحوة انتخاب آنها گفته می شود از قرار زیر است:
جک نیوماتیک بکار گرفته از نوع /SG/CX125 با کورس mm450 و شفت mm30P می باشد. همچنین لولائی سرجک 125CX/AS/ و پایه لولائی جک 125CX/AN/ و نشیمنگاه جک 125CX/P/ می باشد
(3-4) مخزن شستشو:
وجود این مخزن از این بایت مورد اهمیت است که یک شستشو نهائی پس از خارج کردن قطعات از داخل مخزن سانتریفوژ روی آنها در این مخزن انجام می پذیرد. این شستشو توسط آب شهر و ایجاد تلاطم در داخل آب صورت می گیرد.
شکل مخزن و ابعاد آن به دلیل کار ساده ای که این مخزن انجام می دهد دارای طراحی پیچیده و خاصی نیست بلکه بدنة کلی این مخزن از 5 عدد صفحه به ابعاد 8mm 1250 1250 تشکیل شده که این ورقها به جوش داده شده اند. نحوه جوش دادن این ورقها در محل اتصال دو ورق در تمامی برش خورده از یک گوشة مخزن درشکل زیر می باشد.
و همچنین دارای 4 عدد پایه به ضخامت 8mm می باشد. شکل شماتیک این مخزن بصورت زیر است.
تنها موردی که در نخزن شستشو حائز اهمیت است چگونگی ایجاد تلاطم در آب می باشد. این مخزن دارای یک شیر سولونوئیدی می باشد در سر راه ورودی آب شیر قرار دارد یک لول سوئیچج که کنترل ارتفاع آب را در درون مخزن بر عهده دارد این لول سوئیچ هنگامیکه سطح ارتفاع آب به اندازة مورد نظر برسد با ارسال پیام به شیر سولونوئیدی’’1ورودی آب را قطع می کند.
از دیگر تجهیزاتی که در مخزن شستشو حائز اهمیت است وجود 8 نازل اسپری می باشد که در هر وجه بدنه مخزن 2 عدد نازل وجود دارد که تمامی این نازلها از طریق هوای فشرده تغذیه می شود.
همچنین وجود یک خروجی سرریز آب نیز الزامی است تا وقتیکه ارتفاع آب بیش از حد زیاد شود آب اضافی را به طرف فاضلاب هدایت نماید و نیز یک خروجی مخزن و تخلیه آب مخزن وجود دارد که جزئیات تمام تجیزاتی که گفته شد در نقشه های مربوط در انتهای پایان نامه آمده است.
(4-14) مخزن پمپ رزین یا پلیمریزاسیون:
یکی از مهمترین بخشهای بکار گرفته شده در سیکل کاری فرایند Impregnation مخزن پخت رزین یا پلیمریزاسیون می باشد . قطعات پس از اینکه دو مخزن خلاء به چسب یا رزین آغشته شدند و رزین اضافه آنها در مخزن سانتریفوژ گرفته شود در ادامه در نخزن شستشو توسط آب، رزین باقیمانده بطور کامل شسته می شود و در نهایت برای اینکه سیکل کاری انجام شده برای نشت بندی قطعات به اتمام رسید و رزین روی قطعات را به پلیمر تبدیل شدند به یک عملیات حرارتی نیاز می باشد که این عملیات در مخزن پخت و توسط آب گرم انجام می شود.
در درجه حرارت 0C90 می باشد که قطعات طی مدت زمان خاصی در درون مخزن در آب گرم قرار می گیرند. این زمان پخت حدود 20 دقیقه می باشد.
حال برای اینکه ب این خوساته خود دستیابی پیدا کنیم نیاز به ادواتی داریم که مخزن پخت می بایست به آنها مجهز باشد از آن جمله یک عدد بویلر می باشد که در درجه حرارت آب را به 0C90 می رساند و به داخل مخزن می فرستد علاوه بر آن خود مخزن با وجود اینکه شباهت زیاید به مخزن شستشو دارد و کمی مجهزتر از مخزن شستشو می باشد. این مخزن از دو جدار تشکیل شده است:
الف) جدار داخلی
ب) جدار خارجی
جدار داخلی این مخزن شامل 5 عدد ورق از جنس S.S با ضخامت 8mm می باشد که به هم جوش داده در قسمت پائین مخزن به جدار داخل 4 عدد شمش چهارگوش از جنس ST 37 با مشخصات 20-DIN1014 بطور سرتاسری جوش داده شده است.
این مخزن دارای یک جدار خارجی نیز می باشد. این جدار از یک ورق 2mm با ابعاد 1250 1250 تشکیل شده است که این 4 ورق روی شش چهارگوش برروی جدار داخلی به هم دیگر جوش داده شدهد است.
از دیگر نقاط قابل توجه در این مخزن چگونگی درب مخزن می باشد. این درب دارای یک شبکه بندی خاصی می باشد که اجازه می دهد بخار آب از داخل مخزن مکیده شود این درب دارای یک شبکه بندی خاصی می باشد که اجازه می دهد بخار آب از داخل مخزن مکیده شود و به بیرون هدایت شود.
درب مخزن از جنس ST37 شامل 5 عدد سپری T30DIN1024 از جنس ST37 با ابعاد 1250 736 و همچنین 5 عدد نبشی T30DIN 1028 از جنس ST37 و دورتادور درب ورق 3mm جوش داده شده است در روی یک عدد فلنج فن هواکش از جنس ST37 قرار دارد تا بوسیلة یک فن از نوع CMV200 که در امتداد فلنج تعبیه شده بخارات بوجود آمده در مخزن پمپ از این طریق به فضای خارج هدایت شوند جزئیات فنی فلانج از قرار زیر است
1) اوله هانسمان ’’4.5 از جنس ST35 با مشخصات 84 114.3
2) فلانج از جنس ST37
از مطالبی که باید در مورد درب مخزن گفته شود نحوة لولابندی درب مخزن می باشد این درب شامل 3 عدد لولا می باشد لولای کوچک تر در طرفین یک لولای اصلی قرار می گیرد. لولای اصل که در وسط قرار گرفته است در اصل بازوی جک نام دارد زیرا که جک پنوماتیک به این بازو وصل شده است.
مشخصات جک همانند جکهای بکار رفته در مخزن وکیوم و مخزن چپ می باشد از قرار زیر است
باسکول 400mm شفت 30mm و 125 SG-CX
(5-4) طراحی سبد:
یکی از مهمترین بخشهای این دستگاه سبد می باشد که شاید خیلی مورد توجه قرار نمی گیرد. ولی با توجه به وظیفه ای که بر عهده سبد می باشد می توان گفت که جزء مهمی از دستگاه می باشد.
ابعاد و اندازه های سبد می بایست با توجه به ابعاد و اندازه هایس مخزن خلاء تعیین گردد. ما در مخزن خلاءکه سبد روی آن می نشیند دو نوع اندازه داریم که یکی قطر مخزن و دیگری ارتفاع استوانه مخزن می باشد که هر دوی این اندازه ها 1000mm یا یک متر می باشد.
حال به خاطر سهولت و برای اینکه سبد به راحتی به داخل مخزن وارد شود نظر آن 850mm یا 85cm و ارتفاع آن در بیشترین حالات 950mm یا 95cm می باشد.
این سبد از 4 قسمت تشکیل شده است:
1) بدنة سبد از نوع توری و از جنس ST37
2) کفة سبد از نوع توری و از جنس ST37
3) نگهدارندة کفةسبد و بدنه از نوع برشی DIN1028 و از جنس ST37
4) نگهدارندة بالای توری سبد از جنس ST37
فصل 5: طراحی فرایندها
1-5) جزئیات مخزن خلاء
2-5) انتخاب پمپ خلاء
3-5) انتخاب جک پنوماتیک
4-5) هملکرد مدار کنترل و تجهیزات نیوماتیک
5-5) نقشه های اجرائی مخزن
1-5) جزئیات مخزن خلاء
اصلی ترین مرحله در فرایند آب بندی کردن قطعات ایجاد خلاء در مخزن خلاء و بدین وسیله پر شدن منافذ توسط رزین، صورت می پذیرد.
پس بنابراین می توان گفت که مهمترین جزء دستگاه مخزن خلاء می باشد. حال با توجه به این اهمیت به شرح قسمتهای مختلف دیدن می پردازیم.
این مخزن از بدنة استوانه ای شکل تشکیل شده است ارتفاع این استوانه 1000mm قطر آن نیز 1000mm می باشد ضخامت ورق بدنه 8mm و از جنس ST37 می باشد.
در زیر بدنة استوانه ای عدسی مخزن قرار می گیرد – این عدسی از جنس ST37 به قطر 1000mm و به ضخامت 8mm می باشد جزئیات عدسی در قسمت نقشه های مخزن خلاء آمده است.
برای این سبد قطعات، بطور مناسب و درست در مخزن مستقر شده و عمل خلاء صورت گیرد به همین خاطر نشیمنگاهی در داخل مخزن تعبیه شده است.
این نشیمنگاه شامل 13 عدد شمش چهارگوش با استاندارد 1024DIN از جنس ST37 که با فاصلة 8 سالنتیمتر از همدیگر قرار گرفته اند این شمش 20 میلی متر می باشد.
مخزن برروی 4 عدد پایه مستقر می شود این پایه ها با استاندارد 1024DIN از جنس ST37 و به ارتفاع 800mm می باشد.
درب مخزن خلاء به شکل عدسی از جنس ST37 به ضخامت 8 میلی متر می باشد این درب خود شامل تجهیزاتی می باد یکی از آنها دریچة کنترل مخزن می باشد.
این دریچه شامل ملحقاتی از قبیل شیشه (طلق شفاف)، واشربندی فلانچ دریچة کنترل و بدنة دریچة کنترل از جنس ST37 می باشد.
از دیگر تجهیزات درب مخزن بازوی جک نیوماتیک می باشد که در روی درب سوار یمی شود جزئیات این بازو در قسمت نقشه ها آمده است.
حال بواسطة وجود بازوی جک و همچنین نحوه اتصال جک به بازوی جک یک سری ملحقالت بوجود می آیند که از این دست می توان نگهدارندة بازوی جک، میله لولا، بوش لولا و میلة رابط را نام برد.
از دیگر تجهیزات مخزن خلا، تجهیزات پنوماتیک مخزن می باشد که شامل شیر سلولوئیدی، لول سوتیچ و جک پنوماتیک می باشد که در بخشهای بعد راجع به این موارد نیز صحبت خواهیم کرد.
2-5) انتخاب پمپ خلاء
فرایند وجود خلاء در درون مخزن خلاء بوسیلة یک عدد پمپ خلاء ایجاد می شود برای اینکه پمپ مناسبی برای ایجاد خلاء انتخاب منیم می بایست حجم مخزن را در حالتهای مختلف بسنجیم و با توجهع به زبانی که در اختیار داریم توسط جداول مربوطه مپم مناسب را انتخاب نمائیم.
با توجه به ابعاد و اندازه های موجود در رابطه با استوانة مخزن و عدسی های درب مخزن و کف مخزن حجم کلی مخزن 1 متر مکعب می باشد و در حالیتکه مخزن از رزین پر می باشد حجم هوا 2/0 متر مکعب می باشد.
حال با توجه به این اندازه ها و مدت زمانی که در اختیار داریم پمپ شماره 100 را که 100 متر مکعب بر ساعت ایجاد خلاء می کند انتخاب می کنیم که یک پمپ قوی می باشد تا بتواند در حالتهای مختلف جواب دهد.
3-5) انتخاب جک نیوماتیک:
جک نیوماتیک برای باز بسته کردن درب مخزن درنظر گرفته می شود به همین خاطر می بایستی وزن درب مخزن محاسبه شود و در محاسبات لحاظ گردد. وزن درب مخزن حدود 50 کیلوگرم می باشد.
حال برای اینکه باتوجه به جداول مربوطه جک مناسب را انتخاب کنیم می بایست نیروهای استاتیکی و دینامیکی مورد نظر برای باز و بسته کردن در را بدست آوریم نیروی استاتیکی مورد نیاز با توجه به لولابندی درب مخزن حدوداً 1110 نیوتن می باشد و در حالیکه نیروهای دینامیکی دستگاه حدوداً 4500 نیوتن می باشد حال با توجه به دراختیار داشتن این مقادیر وارد جداول می شویم.
در جداول در فشار کاری 6 بار که فشار کاری رایج در نیوماتیک می باشد با توجه به 4500 نیوتن یا 450 کیلوگرم مورنس اندازة سیلندر مورد نیاز 125 میلی لیتر می باشد.
با این قطر مورد نظر در جدول جک 125/SG/CX را با کورش mm400 و قطر شفت 30 انتخاب می کنیم.
با انتخاب این جک به سراغ انتخاب لولائی سر جک، پایة لولائی جک و نشیمنگاه جک می رویم. لولائی سر جک از نوع 125CX/AS/ ، پایة لولائی جک
125CX/AS/ و نشیمنگاه جک 125CX/P/ می باشد.
تمامی جداول مربوط در قسمت پیوست آمده است، در قسمت بعد بطور مفصل در رابطه با عملکرد مدار کنترل و تجهیزات نیوماتیک بکار رفته در دستگاه بحث شده است.
بسمه تعالی
نحوه عملکرد مدار کنترل
- کلید هیترهالی برقی چهار ساعت قبل از شروع عملیات باید زده شده باشد.
(b9 , b10)
- کلید روشن کردن چیلر زده میشود. (b5)
- کلید روشن کردن پمپ سیرکولاسیون زده میشود. (b6)
- پمپ وکیوم راه اندازی میشود. (b2)
- کلید روشن کردن فن مخزن پخت زده میشود. (b11)
- سبد حاوی قطعات توسط اپراتور به قلاب جرثقیل بارگیری میشود. و توسط کلیدهای راست گرد و چپ گرد موتور جرثقیل (b15 و ذ14) به سمت مخزن وکیوم هدایت میگردد.
- درب مخزن وکیوم باز میشود. (با فشار کلید b3 و عمل کردن شیر S1)
- درب مخزن وکیوم بسته میشود (با فشار کلید b4 و عمل کردن شیر سولونوئیدی S2)
- کلید b16 لامپ داخل مخزن وکیوم را روشن می کند.
- همزمان با بسته شدن مخزن وکیوم تایمر d1 شروع بکار میکند و همزمان با آن شیر سولونوئیدی S7 عمل می کند و مخزن تحت وکیوم قرار می گیرد بعد از اتمان زمان تایمر d1 که قابل تنظیم در فواصل زمانی مختلف میباشد تایمر d2 شروع بکار میکند. در فاصله زمانی که مخزن وکیوم تحت وکیوم قرار دارد شیر سولوئیدی S11 باز می باشد تا رزین های بالای مخزن به قسمت پایین راه یابد و هم اینکه فشار داخل ذخیره رزین، فشار اتمسفر گردد. همزمان با شروع تایمر d2 شیر سولونوئیدی ما بین مخزن وکیوم و مخزن ذخیره (S10) باز میشود تا رزین به داخل مخزن وکیوم جریان پیدا میکند.
- با بالا آمدن رزین به اندازه کافی، لول سوئیچ بالا عمل میکند و شیر مابین مخزن ذخیره رزین و مخزن وکیوم بسته میگردد.
- با اتمام زمان تایمر دوم، تایمر (d3) سوم شروع بکار میکند و همزمان با آن شیر سولونوئیدی S7 قطع میشود و توسط شیر سو.لوئیدی S8 وکیوم مخزن وکیوم شکسته میشود.
- درب مخزن وکیوم باز میشود (با فشار دگمه b3 و عمل کردن شیر سولونوئیدی S4)
- سبد حاوی قطعات توسط اپراتور و جرثقیل برداشته شده و به مخزن ذخیره هدایت میگردد. (با کلیدهای b15 و b14)
- روی مخزن ذخیره توسط اپراتور و بطور دستی سبد حاوی قطعات دوران داده میشود تا رزین های داخل آن روی مخزن ذخیره بریزد.
- همزمان با بازشدن درب مخزن وکیوم شیر سولونوئیدی S10 باز میشود و شیر سولونوئیدی S11 عمل میکند و با عمل کردن شیر سولونوئیدی S9 مخزن ذخیره تحت وکیوم قرار میگیرد و رزین بطرف مخزن ذخیره کشیده میشود و با اتمام رزین از مخزن وکیوم اول سوئیچ پایین عمل میکند و شیرهای S9 و S10 بسته شده و شیر S11 مجدداً باز میشود. و وکیوم مخزن ذخیره شکسته میشود.
- سبد حاوی قطعات اپراتور و جرثقیل بطرف مخزن شستشوی اول هدایت میگردد و داخل مخزن شستشوی اول قرار داده میشود. با فشار کاید b7 جریان هوا از طریق نازلها بطرف سبد دمیده میشود و ایجا اغتشاش مینتماید و موجب شسته شدن قطعات میگردد. توسط یک شیر سلونوئیدی (S12) و با کنترل یک لول سوئیچ مخزن شستشو همیشه بطور اتوماتیک پر میباشد و یک سرریز نیز وجود دارد تا در مواقعی که سبد داخل مخزن میگردد، آب اضافه توسط این لوله سررسیز به فاضلاب فرستاده شود.
- پس از طی یک مدت زمان که توسط اپراتور درنظر گرفته میشود سبد حاوی قطعات توسط اپراتور و جرثقیل بطرف مخزن شستشوی دوم هدایت میگردد و داخل مخزن شستشوی دوم قرار داده میشود با فشار کلید b8 جریان هوا از طریق نازلها بطرف سبد دمیده میشود و ایجاد اغتشاش میکند و موجب شسته شدن قطعات میگردد. توسط یک شیر سولونوئید (S13) با کنترل لول سوئیچ بالای مخزن، مخزن شستشو همیشه بطور اتوماتیک پر میباشد و یک سرریز نیز وجود دارد تا در مواقعی که سبد داخل مخزن قرار میگیرد آب اضافه توسط لوله سرریز به فاضلاب فرستاده می شود.
- پس از طی یک مدت زمان که توسط اپراتور درنظر گرفته میشود سبد حاوی قطعات توسط اپراتور و جرثقیل بطرف مخزن پخت هدایت میگردد.
- با فاشر دکمه b13 تامیر d5 شروع بکار میکند و همزمان با آن فن نیز شروع بکار میکند پس از یک مدت زمان کوتاه که تایمر d4 مشخص میکند درب مخزن پخت باز میشود و مادامیکه درب مخزن پخت باز است فن کار میکند. سبد حاوی قطعات داخل مخزن پخت قرار داده میشود. با فشار دکمه b12 درب مخزن پخت بسته شده و فن خاموش میگردد و همزمان باآن تایمر d4 شروع بکار میکند پس از اتمام زمان این تایمر لامپ (L15) روشن میگردد با مشاهده رو.شن شدن این لامپ اپراتور با فاشر دکمه b13 درب مخزن را مجدداً باز میکنند و سبد را برداشته و تخلیه میکند. بدین ترتیب یک سیکل کاری صورت گرفته است. توسط شیر سولونوئیدی S14 و یا کنترل یک لول سوئیچ مخرن همیشه بطور اتوماتیک پر میباشد. در بالای مخرن پخت یک رلیف والو درنظر گرفته شده است که اگر فشار مخزن از یک حد تجاوز کرد، رلیف والو بازمیگردد.
عملکرد المانهای تابلو برق
A1 - کلید اتوماتیک تابلو
b1 - استوپ اضطراری
b2 - کلید گردان جهت راه انداختن پمپ وکیوم
L1 - لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن پمپ وکیوم
b3 - شستی استوپ اتمام عملیات وکیوم و بازشدن درب مخزن وکیوم
L3 - لامپ سیگنال نشاندهنده باز بودن درب مخزن وکیوم
b4 - شستی اسنارت اتوماتیک جهت آغاز عملیات وکیوم و بسته شدن درب مخزن وکیوم
L2 -لامپ سیگنال نشاندهنده بسته بودن درب مخزن وکیوم
L4 -لامپ سیگنال نشاندهنده اتمام عملیات وکیوم
L5 -لامپ سیگنال نشاندهنده اتمام عملیات وکیوم خشک
b5 - کلید گردان جهت راه انداختن چیلر
L6 -لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن چیلر
L7 -لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن فن کندانسور
b6 - کلید گردان جهت راه انداختن پمپ آب کندانسور
L8 - لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن پمپ آب کندانسور
B7 - کلید گردان جهت باز کردن شیر سولوئیدی ورود هوای فشرده به مخزن شستشوی اول
L9 - لامپ سیگنال نشاندهنده ورود هوای فشرده به مخزن شستشوی اول
B8 - کلید گردان جهت باز کردن شیر سولوئیدی ورود هوای فشرده به مخزن شستشوی دوم
L10 - لامپ سیگنال نشاندهنده ورود هوای فشرده به مخزن شستشوی دوم
b9,b10 - کلید گردان جهت راه انداختن هیترهای برقی مخزن پخت
L11,L12 - لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن هیترهای برقی مخزن پخت
b11 - کلید گردان جهت راه انداختن فن تخلیه بخار مخزن
L13 - لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن فن تخلیه بخار مخزن پمپ
b12 – شاسی استوپ جهت باز کردن درب مخزن پخت
L14 - لامپ سیگنال نشاندهنده تمام شدن عملیات پخت
b13 – شاسی استارت جهت بستن درب مخزن پخت
b14 – شاسی استارت جهت راه انداختن جرثقیل (راست گرد)
b15 – شاسی استارت جهت راه انداختن جرثقیل (چپ گرد)
L15 – لامپ داخل مخزن وکیوم
b16 - کلید گردان جهت روشن کردن لامپ داخل مخزن وکیوم
M1 - الکتروموتور پمپ وکیوم
M2 - الکتروموتور چیلر
M3 - الکتروموتور فن کندانسور چیلر
M4 - الکتروموتور پمپ آب کندانسور
M5 - الکتروموتور فن
M6 - الکتروموتور جرثقیل
]مقدمه[ این متن بر دو نظریه اصلی تمرکز دارد. نظریه اول (H1) مربوط می شود به یادگیری درون سازمانی (intra - organizational learning) که بر اثرات شاخصهای سازمان یادگیرنده در تأمین کنندگان بریتانیایی بر یادگیری سازمانی حاصله شان تاکید دارد.
نظریه (فرضیه) دوم (H2) در مورد یادگیری (بین سازمانی) است inter-organization learning که بر این مضوع تاکید دارد که شاخص های سازمان یادگیرنده بصورت برجسته ای از برخی اشکال ارتباط میان خودروسازان و تامین کنندگان حاصل می شود.
شاخص های سازمان یادگیرنده: کار سیستمی و یادگیری سیستمی – جریان آزاد افقی و عمودی اطلاعات
تعلیم و ترذبیت تمام نیروهای کاری – تفکر سیستماتیک و مدلهای ذهنی – سیستم پاداش یادگیری برای کارکنان بهبود مستمر کار – لابراتوارهای یادیگیری و آزمایش های ثابت – مدیریت مشارکتی و مدریت سلسله مراتبی نامتمرکز انعطاف پذیری شرکت – استراتژی و کارکنان – فرهنگ یادیگری
]2[-پادگیری سازمانی
سه نوع اصلی تئوری یادگیری: یادگیری فردی، تیم و سازمانی
2-1- انواع مختلف تئوریهای یادگیری
دیکشنری آکسفورد واژه «یادگیری» را چنی تعریف می کند: «بدست آوردن دانش یا مهارت بوسیله ترمین، مطالعه یا تفکر» ولی یادگیری یک فرد و یادگیری یک سازمان یکسان نیستند. بنابراین در ادامه به تشریح تئوری های یادگیری شخصی، یادگیری گروهی و یادگیری سازمانی می پردازیم:
2-1-1- تئوری یادگیری فردی:
تعریف ذکر شده در مورد یادگیری معمولاً در مورد یادگیری فردی بکار می رود. شناخته شده ترین و پرکاربردترین تعریف در مورد یادگیری فردی تعریفی است که هیلیگارد و باور (Hiligard & Bower) بیان می کند:
«ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ»
برای درک بهتر یادگیری فردی، سه رویه کلی تئوریهای یادگیری فردی ارائه می شوند:
(1) تئوری یادگیری کلاسیک
(2) تئوری یادگیری رفتاری (behaviounstic)
(3) تئوری یادگیری معرفتی (Cegnitive)
(1) تئوری یادگیری کلاسیک. در قرن 19 مطرح شد. آن برروی دانش دریافتنی انسان از راه شنیدن متمرکز می شد و به فرآیند دریافت و کسب دانش می پرداخت.
گرچه تئوری یادگیری کلاسیک تنها بر درک گفتاری تمرکز داشت، تئوریهای جدیدی نیز توسعه پیدا کردند که آنها برروی تغییرات رفتارهای قابل مشاهده مطالعه می کردند.
(2) تئوری یادگیری رفتاری. در دهه های 1930 و 1950 نقش اصلی را بر عهده داشت. و آن زمان تمرکز تحقیقات روی تغییر رفتارهای مشاهده شده متمرکز بود. ولی در ارگانیسم یادگیری بعنوان یک جعبه سیاه عمل می کرد.
در یک مدل محرک – پاسخ، محققان در جستجوی قوانینی هستند که از تحریکات و پاسخهای مشاهده شده در ارگانیسم ناشی شده باشند.
سؤال اینست که آیا واکنش های معمول با انگیزه های مثبت قابل تغییر هستند.
رفتارشناسان درگذشته مورد انتقاد قرار گرفته بودند بدلیل غفلت از فرآیند درونی یادگیری.
رفتارشناسان جدید که سعی بر آن داشتند که این فرایند درونی و غیرقابل روئیت را با ساختار نظری شرح دهند تنها بصورت جزئی موفق به آدرس دهی این بخشها شدند.
(3) به کمک تئوری های ادراکی که مهمترین نمونه های آن «پیاگت» بود، دیدگاه جهبه سیاه در یادگیری موضوعات کنار گذاشته شو.
درنتیجه، آگاهی و فرآیند های درک درونی اشخاص، مورد تأکید و تقویت قرار گرفت.
توانایی عمل (کنش) بعنوان ساختار ادراک (توانایی های تفکر و حل مسئله) در فرد، مورد جستجو قرار گرفت. تئوری ادراکی پش زمینه ی علمی فوردی را شکل می دهد.
2-1-2- تئوری یادگیری تیمی:
طبق آنچه پاولوفسکی می گوید، یادگیری تیمی نقش حیاتی در انتقال دانش دارد. که با آن دانش یاگیری فردی به دانش سازمانی تبدیل یم شود و پس از آن نی تواند میان دیگر اعضای سازمان نیز به اشتراک گذاشته شود. سنگ (Senge) از این هم فراتر می رود و می گوید:
«اگر تیم ها نتوانند یاد بگیرند، سازمان نخواهد توانست یاد بگیرد»
این ادعا در این جای بحث دارد که تنها با یادگیری تیمی یادگیری سازمانی میسر می شود، که این نگاهی یکطرفه است. و این حقیقت را که فرد می تواند مستقیماً به کل سازمان یاد بدهد و می تواند دانشی را که از کانالهای مختلف ارتباطی بدست آورده توزیع کند، نفی می کند.
اگرچه این مورد ممکن است از دیدگاه دیگر بعنوان بهترین نوع انتقال دانش در شخص معرفی شود. دانش فردی و توانائی های فردی برای یادگیری با یادگیری تیمی درآمیخته که آن کوچکترین واحد سازمانی را در یادگیری سازمانی شکل می دهد.
کارایی به شاخصهای یادگیری فردی وابسته است.
یادگیری تیمی، نقش اصلی را در تبدیل و انتقال یادگیری فردی به یادگیری سازمانی ایفا می کند.
2-1-3- تئوری یادگیری سازمانی:
یکی از نخستین تعاریف یادگیری سازمانی توسط آرگریس (Argyris) ارائه شده که او تنها برروی فرآیند متمرکز شده:
«یادگیری سازمانی یک فرآیند کشف و تصحیح خطاست»
یکسال بعد آرگریس و شاون (Schon & Argyris) تعریف ذیل را ارائه کردند که در آن یادگیری فردی و دانش سازمانی لحاظ شده است:
«یادگیری سازمانی زمانی تحقق پیدا می کند که اعضای سازمان بعنوان عوامل یادگیری در سازمان عمل کنند به تغییرات داخلی و خارجی محیط سازمان پاسخ دهند، خطاها را کشف و تصحیح کنند و نتایج پیشگیری هاشان را در غالب تصاویر شخصی درآورده و در سازمان به اشتراک بگذارند.»
دانکن و ویز (DunCan و Weiss) یک تعریف فشرده تر را ارائه کرده اند که این تعریف هم روی فرآیند تمرکز دارد، هرچند صراحتاً شامل اشخاص نمی شود ولی به دانش سازمانی اشاره می کند:
«یادگیری سازمانی در اینجا بعنوان فرایندی در داخل سازمان تعریف می شود با دانش در باره ارتباط بین عمل نتیجه و تاثیر محیط برروی این روابط»
فیول و لایلس (Lyles & Fiol) تعریف زیر را پیشنهاد می کنند:
«یادگیری سازمانی عبارتست از فرآیند بهبود فعالیت بوسیله دانش و درک بهتر» این تعریف دانش سازمانی را دربر می گیرد ولی در آن افراد بعنوان یادگیری مطرح نمی شوند. این تعریف محدودیتی را برای یادگیری سازمالنی ایجاد می کند که مطابق آن یادگیری سازمانی تنها زماین روی می دهد که فعالیتها و کارها بهبود یافته باشند و نه زمانی که دانش سازمان دچار تغییر شده باشد.
استیتا (Stata) تعریف دیگری دارد که تاکیدش روی دانش سازمانی است:
«ابتدا» یادگیری بوسیله به اشتراک گذاشتن بینش ها، دانش و مدلهای ذهنی اتفاق میفتد در دوم، یادگیری برروی دانش و تجربیات گذشته بنا می شود.»
استیل (Staehle) تعریفی بر مبنای دانش و شامل سیستم های یادگیری ارائه می دهد:
«یادگیری سازمانی یک توسعه (بیشتر) بر مبنای دانش است که آن با تمامی اعضای سازمان به اشتراک گذارده شده. یک تفاوت بنیادی میان سازمان و افراد اینست که سازمانها کم و بیش بعنوان سیستمهای یادگیری مستقل از فرد توسعه می یابند.
این موضوع ممکن است براحتی مورد سوء تفاهم قرار بگیرد که یادگیری سازمانی می تواند بدون تاثیر متقابل میان سازمان و شخص اتفاق بیافتد.
این نکته در اینجا قابل ذکر است که سیستم های با قاعده (formal) لازمه ی یادگیری سازمانی نیستند و یادگیری سازمانی می تواند در روشهای (informal) نیز بوقوع بپیوندد.
پاولوفسکی (Pawlowsky) تلاش کرد که یک تعریف مرکب بی قاعده از تعارف متفاوت موجود ارائه دهد:
«یادگیری سازمانی فرآیندی است
- که خود شامل تغییر در دانش سازمانی است
- که دذ تعامل میان سازمان و شخص روی می دهد
- که در برهم کنش محیطهای خارجی و داخل سازمان اتفاق می افتد
- که در نمای تئوری غالب عمل اجرا می شود
- که سوی تطبیق سیستم و محیط هدایت می کند
- که برای بدست آوردن سطح بالاتری از ظرفیت حل مسئله کمک می کند
در این مورد دو مطلب قابل بحث است: از ر
دانلود مقاله الومینیوم