این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 250 صفحه می باشد.
فهرست
چکیده ۱
فصل اول ۲
مقدمه ۳
موسیقی ۴
بیان مسئله ۷
اهمیت و ضرورت پژوهش ۱۹
هدف تحقیق ۱۹
سؤال پژوهش ۲۰
فرضیه پژوهش ۲۰
تعاریف مفهومی : ۲۰
۱ – موسیقی : ۲۰
۲ – دقت و تمرکز : ۲۰
تعاریف عملیاتی ۲۱
موسیقی : ۲۱
۲ – دقت : ۲۱
فصل دوم ۲۲
پیشینه تحقیق ۲۲
هنر درمانی ۲۳
تعریف هنر ۲۴
مقدمه ۲۴
تعریف کنونی هنر درمانی ۲۵
بیانیه ارسالی انجمن هنر درمانی آمریکا ( AATA ) ۲۷
هنر درمانی به عنوان یک تخصص ۲۷
تاریخچه : ۲۹
سرآغازها ۳۱
وضعیت موجود ۳۴
جایگاه تئوری در هنر درمانی ۳۶
روش شناسی در هنر درمانی ۴۱
تعریف موسیقی درمانی : ۴۴
موسیقی درمانی چیست ؟ ۴۷
موسیقی درمانگر کیست ؟ ۴۹
بیشترین کاربرد موسیقی درمانی چیست ؟ ۵۰
چه نوع پژوهشهایی وجود دارد ؟ ۵۱
اهداف موسیقی درمانی ۵۳
فهم موسیقی ۵۵
پژوهشهایی در زمینة تأثیر موسیقی درمانی ۵۶
موسیقی درمانی برای همه ۵۷
اصول موسیقی ۵۷
مقدمه ۶۰
بیان مسئله ۶۲
اهمیت و ضرورت تحقیق: ۶۴
سوالات تحقیق : ۶۶
ابزار تحقیق : ۶۶
مقدمه ۶۷
فالگیری چیست؟ ۶۸
سوابق نظری ۷۱
سوابق تجربی ۷۷
مقدمه ۷۷
انواع فال : ۷۸
دلایل و عواملی که باعث گرایش به فال می شود؟ ۸۰
فالگیر کیست؟ ۸۲
زنان مشتریان اصلی فالگیری : ۸۴
پیامدهای گسترش پدیدۀ فالگیری ۸۶
فصل سوم ۸۸
تعریف تحقیق و انواع روشهای تحقیق ۸۹
روش تحقیق: ۸۹
نمونه گیری و روش نمونه گیری: ۹۰
روش جمع آوری: ۹۰
فصل چهارم ۹۰
مقدمه ۹۱
فصل پنجم ۱۱۶
بحث و نتیجه گیری ۱۱۶
بیان مشکلات تحقیق ۱۲۰
آمادگی ۱۲۷
شنیدن موسیقی ۱۲۸
جمع آوری و جذب انرژی ۱۲۹
تغییر جلسه های شفا بخشی ۱۳۰
ابزار اصلی موسیقی درمانی ۱۳۱
ابزار شماره ۱ موسیقی ۱۳۱
سبکهای موسیقی وریتم ۱۳۱
ابزار شماره ۲ موسیقی ۱۳۲
درمان از طریق تن و آلات موسیقی ۱۳۲
ابزار شماره ۳ موسیقی ۱۳۴
درمانهای صوتی ۱۳۴
زبان عملیات عالی مغز ۱۳۵
تأثیر علمی لالائی ها ۱۳۷
پیدایش صوت و تأثیرات موسیقی موزارت ۱۳۸
هوش تجسمی ۱۴۰
تجدید حیات صوتی ۱۴۱
بالا بردن سرعت یادگیری ۱۴۷
گوش دادن به موسیقی ۱۴۸
الف -شنیدن اصوات ( آناتومی صدا ، شنیدن ، گوش کردن ) ۱۴۹
ب – هیأت صوت ۱۵۰
دیدن صوت ۱۵۱
هنر شنیدن ۱۵۱
گوش راست وگوش چپ ۱۵۲
گوش و حالت بدن ۱۵۳
دو چنگ هماهنگ ۱۵۴
صدا درمانی ۱۵۴
داستانهای شفابخش معجزه آسا ۱۵۵
اختلال کمبود توجه ۱۵۶
بیماری آلزایمر ( فراموشی ) ۱۶۱
تاریخ موسیقی درمانی ۱۶۴
چکیده ای از تاریخ موسیقی درمانی ۱۶۴
طبقه بندی عاطفی تم های موسیقی ۱۶۹
تم های آرام بخش ۱۷۴
موسیقی درمانی در تاریخ ادبیات ایران ۱۷۷
عوامل تعیین کننده انتخاب محرک ۱۸۲
همبسته های فیزیولوژیایی توجه ۱۸۳
تقسیم بندی دقت ۱۸۴
الف – متمرکز : ۱۸۴
ب – پراکنده : ۱۸۵
شرایط دقت ۱۸۵
اقسام دقت ۱۸۷
عوامل مؤثر بر دقت ۱۹۰
الف – عوامل خارجی : ۱۹۰
ب – عوامل روانی : ۱۹۳
ابزار سنجش دقت ۱۹۴
فصل سوم ۱۹۵
روش اجرای تحقیق ۱۹۵
جامعه ۱۹۶
نمونه و روش نمونه گیری ۱۹۶
روش پژوهش ۱۹۶
ابزار و وسایل اندازه گیری ۱۹۶
روش انجام آزمون ۱۹۷
روش نمره گذاری آزمون ۱۹۸
روشهای آماری ۱۹۸
آمار توصیفی : ۱۹۸
آمار استنباطی : ۱۹۸
مقدمه ۱۹۸
بیان مسئله ۲۰۰
اهداف تحقیق: ۲۰۲
اهمیت و ضرورت تحقیق: ۲۰۳
تعاریف مفاهیم و متغیرها: ۲۰۴
سوالات تحقیق : ۲۰۵
مقدمه ۲۰۶
فالگیری چیست؟ ۲۰۷
فالگیری به مثابه آگاهی کاذب در خلاء آگاهی : ۲۰۹
فصل چهارم ۲۱۱
تجزیه و تحلیل داده ها ۲۱۱
مقدمه ۲۱۲
بیان مسئله ۲۱۷
اهداف تحقیق: ۲۱۸
اهمیت و ضرورت تحقیق: ۲۱۹
تعاریف مفاهیم و متغیرها: ۲۲۰
سوالات تحقیق : ۲۲۱
ابزار تحقیق : ۲۲۱
سوابق تجربی ۲۲۲
تعاریف مفاهیم و متغیرها: ۲۲۳
سوالات تحقیق : ۲۲۴
ابزار تحقیق : ۲۲۵
فصل پنجم ۲۴۰
نتیجه گیری و بیان پیشنهادات و محدودیت ها ۲۴۰
موسیقی درمانی ۲۴۱
موسیقی ۲۴۱
جامعه آماری ۲۴۲
ابزارسنجش ۲۴۲
نتایج تحقیق ۲۴۳
نظر پژوهشگر ۲۴۴
محدودیت ها ۲۴۴
پیشنهادات ۲۴۵
منابع ۲۴۶
ضمائم ۲۴۸
منابع
۱ – زاده محمدی ،علی ، ۱۳۸۱ ، کاربردهای موسیقی درمانی در روان پزشکی ، پزشکی و روان شناسی تهران ، انتشارات اسرار دانش
۲ – اشمیت پترز ، ژاکلین ، ترجمه زاده محمدی ، علی ، ۱۳۸۰ ، مقدمه ای بر موسیقی درمانی تهران ، انتشارات اسرار دانش
۳ – اندروز ،تد ، ترجمه عمرانی گرگری ، آذر ، ۱۳۸۰ ، موسیقی درمانی برای همه ، تهران ، نشر مرکز
۴ – مجموعه مقالات دانشگاه شهید بهشتی ، اولین کنگره هنر درمانی در ایران ، ۱۳۸۵ ( دانشکده شهید بهشتی ، پژوهشکده خانواده ، مرکز مطالعات هنر درمانی )
۵ – پورقلی خانقشقای،زهره (۱۳۸۱) پایان نامه کارشناسی : بررسی موسیقی آرام بخش بر روی تمرکز دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر تهران ، استاد راهنما ، سرکار خانم دکتر استکی ، ۸۱ و ۱۳۸۰ ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
۶ – کمپ بل ، دان ، ترجمه جوادی ، منیژه ، ۱۳۸۰ ، اعجاز موسیقی- موسیقی درمانی [ تأثیر موسیقی موزارت ، اثر موسیقی بر بیمارهای تن ]، انتشارات محمد.
۷ – شصتی ،مهدیه ، (۱۳۸۳)، پایان نامه بررسی نوسانات دقت دانش آموزان پسر پایه سوم و چهارم ابتدایی شهر تهران در ساعات مختلف روز ، استاد راهنما ، دکتر مهناز استکی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
هنر درمانی
رنگ ها بینی به جــز ایــن رنـــگ ها گوهران بینی بــــه جــــای سنگ ها
گر هر چه بلکــه دریــــایــــی شوی آفتــاب چــــرخ پیمائــــی شـــویی
نقش اگر غمگیـــن نـــــگاری بر ورق او نــــدارد از غـــم و شادی سبــق
صورتـش غمگیــن و او فـــارغ از آن صورتش خندان و او زان بـی نشان
وین غم و شـادی که اندر دل خفیست پیش آن شادی و غم جز نقش نیست
نقش بـــا نقـــاش چــته اسگالد دگـر چون سگالش اولین بخشیــد و نظـر
روز اول نقش باشد پیش نقاش و قلم عاجز و بسته چو کودک در شکــــم
« دفتر اول مثنوی مولانا »
برای مواجهه شدن با سوالات بی شمار این جهان درهایی از رنج های بی شمارش راهی جز رشد هوشیارانه ای برای پیمودن نیست . این هوشیاری ، آن نوع هوشیاری است که از خلال رویا شدن حس زیبا شناسی و ادراک آن حاصل می شود و تداوم می یابد . ( کنگره هنر درمانی ، ۱۳۸۵ )
این هوشیاری روح شناخت زیبائی های این جهان را در زبان موسیقی ، زبان رقص ( ریتم حرکت) و زبان شعر که به بیانی مهربان ترین و شاید عاشقانه ترین پیام های خلقت می باشند ، بازشناسی می کند و آنها را بعنوان فرزندان هنر به قالب هویت می کشاند و پیام آنها را به زبان رنگ – شکل – طراحی – نقاشی و نور و ………. تفسیر نموده و با نهادو درون انسان و هستی پیوند می دهد و معنا می کند ( کنگره هنر درمانی ، ۱۳۸۵ )
هنر این چشمه زاینده که آب حیات از آن می جوشد ، دارای ارزش جاودانگی و بخشیدن حیات ابدی است . هر کس بخواهد حیات جاودانه بیابد باید در آن وارد شود و شستشو کند . تمام کائنات و عالم خلقت غرق در دریای هنرند و با صدا و رقص و حرکت ، سجود خود را در برابر سازندة خود بجا آورده و نماز می گذارند . ( کنگره هنر درمانی ، ۱۳۸۵ )
جملـــــه هستــی در ایـن افلاک پیر در سماعند هم چو من در ذات خویش
تعریف هنر
مقدمه
هنر ، مفهوم وسیع و پر راز و رمزی دارد . جنبه ای از تعریف هنر ، آسمانی و ذهنی است مانند احساسات و افکار خوب داشتن ، عاشق بودن ، مهر ورزیدن به زیبائی ها ، لذت بردن از خدمت به دیگران ، نوع دوستی و بخشیدن دیگران و …………
اما جنبه ای از آن نیز عینی و قابل لمس است . مانند یک انجام خوب ؛ مثلاً مهارت در ساختن چیزی ، خلاقیت یافتن در امری ، شعر خوبی نوشتن ، صدای دلنوازی داشتن ، نگاه زیبا کردن ، حرکت لطیف کردن ، خوب راه رفتن ، دلنشین بودن و توانائی در برقراری ارتباط ، اما مهم تر آن که از طریق زبان هنر می توان دیگران را درک کرد ؛ البته دامنه هنر بسیار گسترده و شامل انواع فعالیتهای تخصصی می باشد که افراد می توانند از طریق آن با جهان رابطه برقرار سازند . ( کنگره هنر درمانی ، ۱۳۸۵ )
تعریف کنونی هنر درمانی
هنر دارای ارزش تشخیص و شفا بخشی چند جانبه می باشد که بسیار جالب توجه است . اگر هنر در این قالب به کار رود ، هنر درمانی خوانده می شود و ابزاری می گردد که می توان با استفاده از آن انسان ها را از مشکلاتشان نجات داد . مسلماً کسانی که دارای مشکلات سازشی هستند می توانند با تصویر سازی ذهنی و پیاده کردن آن به حل مسائل خود نائل آیند . این امر قاعدتاً با کمک یک هنر درمانگر قابل و حرفه ای زودتر به هدف می رسد. هنر درمانگر توانا و ورزیده برای رسیدن به هدف در اجرای طرح های درمانی ، باید قادر به درک ماهیت مشکل فرد مبتلا به بیماری باشد و بتواند با فضای روانی بیمار ارتباط برقرار کند و فرصت های درونی او را بشناسد تا موفق شود . طبعاً در این گونه درمان ها شیوه کار دارای نقش اساسی است . به عنوان مثال می توان از هنر نقاشی یا سایر اشکال هنر درمانی همچون موسیقی ، آواز ، فنون روان نمایشی ، کاردرمانی و ………. بحث به میان آورد . کیفیت درمان در هر یک از این عوامل تابع حساسیت درمانگر و ماهیت مشکل مراجع / بیمار خواهد بود .
هنر درمانی همچون یک نظام معین به سرعت در طی ۳۰ سال گذشته رشد کرده است . فینک ، گلدمن ، لویک ( ۱۹۶۷ ) ، هنر درمانی را این گونه تعریف می کنند : ” هنر درمانی عبارت است از نظامی است که عناصر درمانی را با منابع ثبت نشده خلاقیت و احساس در بیمار پیوند می دهد ” . منظور از منابع ثبت نشده خلاقیت ، فعالیت های مربوط به ایجاد کردن و ساختن است که می توان آنها را جایگزین علائم روان نژندی نمود ، بدین صورت که با تقویت دفاع های موفقیت آمیز بیمار او را به حالت قبل از بیماریش سوق داد . این امر باعث ایجاد ارتباط مشخص بیمار با درمانگر می شود . در این مورد انجمن هنر درمانی آمریکا بیان می کند که هنر درمانی موقعیتی را برای بیان غیر کلامی و برقراری تماس فراهم می سازد ، یعنی کاربرد اصول درمان برآن است که فرآیند خلاق می تواند به معنای سازگاری با تعارضات هیجانی و پرورش خودآگاهی و رشد فردی تلقی شود .
هنر درمانی به عنوان ابزاری برای روان درمانی ، در واقع تلاشی سازمان یافته جهت کمک به فرد است تا ارتباط سازگارانه بهتری بین درون خود و جهان بیرون ، پیدا کند . ( همان منبع )
بیانیه ارسالی انجمن هنر درمانی آمریکا ( AATA )
انجمن هنر درمانی آمریکا سازمانی شکل یافته از فعالیت های تخصصی است و بر این باور است که در فرآیند خلاقیت ، پدیدة هنر متولد می گردد . هنری که خود شفادهنده و تعالی بخش زندگی است . هدف این انجمن فراهم آوردن زمینه ای است که بتواند به طرفداران خود و تمام مردم در زمینه هنر درمانی اعطاء صلاحیت کند و از این طریق خدمتی را ارائه دهد (همان منبع).
هنر درمانی به عنوان یک تخصص
هنر درمانی یک خدمت تخصصی انسانی است که در برگیرنده هنر واسطه ای ، هنر تصویر گری و فرایند هنر خلقی است که در طی آنها بیمار / مراجع به فرآورده هایی همچون رشد فردی ، توانمندی ها ، شخصیت ، علائق ، وابستگی ها و تعارضات مختلف پاسخ می دهد . هنر درمانی بر پایه دانش رشد انسان و تئوریهای روان شناختی قرار دارد و در برگیرنده طیف کاملی از مدل های ارزیابی و درمان ، همچون مفاهیم آموزشی روان پویائی ،شناختی ، مسائل بین فردی و سایر امور درمانی مانند سازگاری با تعارضات هیجانی ، پرورش خودآگاهی ، رشد مهارتهای اجتماعی ، هدایت رفتاری ، حل مشکلات موجود ، کاهش دادن اضطراب ، کمک به جهت گیری مناسب و افزایش عزت نفس است .
هنر درمانی ، شیوه درمانی مؤثری برای آسیب های رشدی ، طبی ، آموزش امور اجتماعی یا روانی و همچنین بازتوانی و بهداشت روانی است و در مراکز پزشکی ، آموزشی و مراکز قانونی به کار می رود . هنر درمانی به تمام افراد در سنین مختلف و همه نژادها از طریق هنر درمانگران فردی ، زناشویی ، خانواده ، طرح های گروه درمانی ،خدمات ارائه می کند .
هنجارها و دستورالعمل های هماهنگ شدن سبک کار از طریق انجمن هنر درمانی آمریکا برای همه هنر درمانگران در امور آموزشی ، شغلی و نژادی تعیین می گردد . امور مربوط به نحوه ادامه تحصیل و اخذ مدرک تخصصی نیز به عهده هیأت امنا است .
هیئت امناء یا هیئت تشخیص صلاحیت هنر درمانی ( ATCB ) در واقع هیئت یا سازمان مستقلی است که مجوز ثبت نام برای دوره فوق لیسانس (ATR ) را بعد از بررسی مدارک آموزشی دوره لیسانس داوطلب و دارا بودن تجربه مورد نظر وی صادر می کند . هنر درمانگری که موفق شود از عهده امتحان کتبی این هیأت برآید ، صلاحیت دریافت اعتبار نامه را به عنوان کارشناس پیدا می کند . ( سامر ، ۱۹۹۹ ) . ( کنگره هنر درمانی ، ۱۳۸۵ )
تاریخچه :
پیشتازان هنر درمانی همچون ارنست هارمز بنیان گذار و سردبیر مجله ” هنر روان درمانگری ” ، اثرات شفادهندگی هنری مختلف ( به عنوان مثال موسیقی ) را با توجه به منابع کتاب مقدس بیان می دارند . این که چگونه حضرت داود تلاش نمود ، بیماری مالیخولیا سلطان شائول را از طریق نواختن چنگ معالجه کند ( هارمز ، ۱۹۷۵ )
امیل کراپلین در سال ۱۹۱۲ یوجین بولر در سال ۱۹۱۸ پیشنهاد کردند که نقاشی بیماران روانی باید در تشخیص بیماری آنها مورد توجه قرار گیرد . هانس پرنتژورن در اوایل ۱۹۷۰ میلادی روان شناسان مشهور را برای استفاده از تأثیرات هنر در بیمارانشان به منظور تشخیص شرایط آسیب شناختی آنها ترغیب نمود . امانوئل هامر اظهار می دارد که از آغاز بکارگیری هنر درمانی ، روش های تشخیص سیستمی به نحو چشمگیری توسعه یافته که امروزه آنها را به نام تستهای تشخیص می شناسیم . این تست ها به عنوان تکنیک های فرافکن طراحی گردیده است .
در سال ۱۹۳۵ نولن . دی . سی . لویس ، نقاشی آزاد را در مورد روان نژندهای بزرگسال به کار برد . منظور از نقاشی آزاد اجراهائی است که به صورت دلخواه و از روی اراده و بدون هیچ اجباری سرخود به وسیله فرد انجام می شود و هیچگونه اجباری در ترسیم و زمان اجرای آن وجود ندارد .
در این مورد می توان به مطالعات وسیع تری نیز اشاره نمود ( ر . ک . نامبرگ ، ۱۹۴۷ ) ماکس استم نیز نقاشی آزاد را در تحلیل روان نژندهای بزرگسال مورد استفاده قرار داد و بیان داشت که یکی از دلایلی که این امر مورد قبول عامه واقع نشده شاید مربوط به عدم درک کاربرد این تکنیک و نتایج حاصل از آن باشد ( به نقل از فینک گلدمن و لویک ، ۱۹۶۷ ) .
هنر درمانی به هر صورت از تئوریهای فروید ، یونگ و سایرین نشأت یافته و به خصوص تحت تأثیر تکنیک روان تحلیل گری است . در مفهوم ناهوشیاری ( ناخودآگاه ) همان گونه که از طریق فروید ارائه گریده است ، افراد یادمانده ها و افکار خویش را خلال سمبل ها یا نمادها بیان می دارند ، که نهایتاً به عنوان اساس نظری هنر درمانی به کار می رود .
علاوه بر آن ، یونگ این دیدگاه را هنگامی که معانی روانی ” ماندالا ” را جهت شکل گیری اصول فعالیت هنری بیان می داشت به گونه مؤثری گسترش داد . ماندالا سمبل اساطیری تفکر هندوئی یا بودایی است که یونگ برای توصیف حلقه اسرار آمیزی که نماد وحدت کلی « من » شمرده می شود ، به کار برده است . از سوی دیگر این حلقه اسرار آمیز تصویرگر مرگ و تولد مجدد است . یعنی انسان در هر حرکت کار یکی از ضعف ها و عیوب خود را می پوشاند و آنقدر این عمل تکرار می گردد تا مقام تکاملی انسان فراهم گردد .
در اواخر قرن نوزدهم فعالیت ژان پیاژه ، ماریا مونته سوری و جان دیوئی تأثیرات جالبی را در روان شناسی رشد به جا گذاشت که منجر به شناخت و مطالعه در نقاشی کودکان و ارتباط آموزش دهندگان هنر همچون ویکتور لانفلد ، فلورنس کان و دیگران با این جریان شد . این حرکت در نهایت گسترش و توسعه تکنیک های مبتنی بر درک تازه در تعاریف نظری – مقدماتی هنر درمانی را به دنبال داشت . ( کنگره هنر درمانی ، ۱۳۸۵ )
سرآغازها
هنر درمانی به عنوان یک تخصص ابتدا در آمریکا در یادداشت های مارگارت نامبرگ تعریف گردید ( لویک ، ۱۹۷۳ ) .
نامبرگ اطلاعات خود را که از ارتباط بین نقاشی کودکان و روان درمانی اخذ می شد به سالهای اولیه تجربه اندوزیش به عنوان گرداننده و معلم هنر مدرسه والدن ( ۱۹۱۵ ) مربوط می داند . نامبرگ قانع شده بود که بیان آزاد هنر به وسیله کودکان ، شکلی از گفتار را ارائه می کرد که بر اساس شیوه های آموزش و پرورش بود . او پس از گذشت سالها نتیجه گرفت که این نوع از بیان خودجوش یا خودانگیخته هنری یعنی نقاشی آزاد یک مرحله اساسی در درمان محسوب می شود . با توجه به این مسئله ، تحت نظارت نولن دی سی لوین ، برنامه پژوهشی – آزمایشی خود را کاربرد هنر خودجوش یا خودانگیز در درمان کودکان مبتلا به اختلال رفتاری در واحد روان پزشکی نیویورک آغاز شد . نتایج این بررسی درسال ۱۹۴۷ منتشر گردید .در سال ۱۹۵۸ یک دوره لیسانس بر مبنای روش های مفهومی این اصل در هنر درمانی به گونه ای فعال در دانشگاه نیویورک تشکیل شد . نوشته ها ، سخنرانی ها و سمینارهائی که در کشور جریان یافت تمایل به اصل مذکور را افزایش داده و متخصصین بهداشت روانی را نیز به تحرک واداشت . مربیان آموزشی نیز با رویکرد به کشف امکانات به سمت شبکه ای از مفاهیم هنر به عنوان ابزار تشخیص و درمان سوق داده شدند . در ادامه تعدادی از هنر درمانگران آموزش دیده از طریق نامبرگ قدم های مهمی را به منظور رشد این جریان برداشتند . النورالمن در دهه ۱۹۷۰ به گونه ای بدیع ، حرفه اش را به عنوان معلم هنر تعریف نمود . او تعلیمات و آموزش خود را از خلال سخنرانی ها وسمینارهائی که نامبرگ در مدرسه روانپزشکی واشنگتن اجرا نموده بود ، کسب کرد .
در اوایل ۱۹۵۰ او موقعیتی در یک کلینیک روان پزشکی به دست آورد . بعدها در بیمارستان عمومی کلمبیا جائی که برناردلوی روان شناس ، اصول هنر درمانی خود را در زمینه تشخیص آموزش می داد ، رسماً کار خود را آغاز نمود .
در این دوره شخص دیگری نیز به نام بن پلاگر ، هم به عنوان پروفسور و رئیس بخش هنرهای زیبا در کالج دگلادوی نیواورلئان در لوئیزیانا انتخاب گردید . در اوایل سال ۱۹۶۰ بنا به دعوت یک روان پرستار برای آموزش هنر به راهبه های مبتلا به مشکلات روانی که در واحد مذهبی بیمارستان دوپل مستقر بودند ، رهسپار گردید . پلاگر با انجام فعالیتهای بیمارستانی و تجارب ارزشمندی که از این طریق بدست آورد ، توانست روشهائی را تدوین نموده و به عنوان ملاکی برای راهنمائی در امور روان درمانی بکار ببرد .
در سال ۱۹۵۰ ادیت کرامر اجرای یک برنامه هنر درمانی را آغاز و به مدت ۹ سال آن را در مؤسسه پسرانه ویلتوویک شهر نیویورک ادامه داد . اولین کتابش به نام « هنر درمانی در جمعیت کودکان » بود که در سال ۱۹۵۸ نوشته شد . کرامر به عنوان یک سخنران و آموزگار در این زمینه شهرت یافته و مورد رجوع اهل فن قرار گرفت . در طی جنگ جهانی دوم دون جونز ، فردی که به جریان های ناهوشیار اعتراض داشت ، داوطلب خدمت در « بیمارستان ایالتی مارلبروی نیوجرسی » شد . وی در نامه ای به میرالویک که خود از پشروان هنر درمانی و به نوعی یکی از صاحبان فکری این مکتب بود نوشت : « وجود یک زمینه هنری ، همچون تولیدات ترسیمی و نقاشی های فرافکنی که بیماران به وضوح روی دیوارهای بعضی از اتاق ها و راهروهای ساختمان های بیمارستان کشیده اند ، مرا سخت فریفته است . » در این اثنا یعنی سال ۱۹۵۰ بنا به مقتضیات زمان و توجه عموم به هنر درمانی ، تعدادی از روان پزشکان و مددکاران کلینیک کارل منینگر شروع به آموختن نقاشی کردند و به عنوان دانشجویان این رشته در کلاس های دانشگاه کانزاس ثبت نام نمودند . جونز نیز که قبلاً به منینگر معرفی شده بود و با او نوشته ای را در مورد نقاشی رد و بدل کرده بود ، قرار شد که به عنوان یک هنر درمانگر در بنیاد منینگر استخدام شده و این آغاز برنامه هنر درمانی در بنیاد مذکور بود . جونز تا سال ۱۹۹۶ یعنی تا زمانی که به مقام معاونت برنامه هنر درمانی در بخش بیمارستانی هاردینگ و رتینگتون اوهایو منصوب شد در آنجا باقی ماند. او رئیس سابق انجمن هنر درمانی بود . ( کنگره هنر درمانی ، ۱۳۸۵ )
وضعیت موجود
انجمن هنر درمانی آمریکا ( AATA ) برای ورود به دوره فوق لیسانس ، واحد های آموزشی در مؤسسه یا فعالیت در برنامه های کلینیکی را طراحی کرده است . آموزش دوره لیسانس باید شامل تجارب آموزشی و عملی باشد اما این تأکید ممکن است تا حدودی با آنچه پیش بینی شده متفاوت شود . مدرک فوق لیسانس از هر مرکز دانشگاهی یا گواهینامه های صادره از مؤسسات یا کلینیک ها باید از طریق انجمن هنر درمانی آمریکا مبنی بر دارا بودن صلاحیت حرفه ای برای ورود به این حوزه حتماً مورد تأیید قرار گیرد . به هر حال برنامه های درسی دانشجوی دوره لیسانس که شامل دروس پایه هنرهای زیبا و علوم رفتاری و اجتماعی است و به منظور آماده سازی و تربیت دانشجو برنامه ریزی می شود ، کاملاً مورد تأیید انجمن می باشد .
این دروس آموزشی ، شروط لازم برای تربیت تخصصی در این زمینه است که به تنهائی شامل اطلاعات تاریخی ، تئوری و کارورزی در هنر درمانی است . خطوط راهنما و معیارهای آموزشی بالینی از طریق انجمن هنر درمانی آمریکا در اختیار قرار می گیرد . تعدادی از مؤسسات دانشگاهی ، کلینیک ها و نهادها ، هنر درمانگران را به طور مداوم آموزش می دهند و سایر مؤسسات ، تمرین عملی را برای آمادگی دانشجویان دوره لیسانس تا زمان فارغ التحصیلی تدارک می بینند . انجمن هنر درمانی آمریکا توسط فهرستی اطلاعات لازم را در اختیار متقاضیان قرار می دهد .
تمام هنر درمانگرانی که استانداردهای آموزشی مبتنی بر معیارهای انجمن هنر درمانی آمریکا را طی نمایند ، به اخذ مدرک از انجمن نائل می آیند . به هر حال بدنه ادبیات هنر درمانی به نحو قابل ملاحظه ای در ۲۵ سال گذشته رشد کرده است ، اما در ابتدا شرایط به صورت دیگری بود . بدین منوال که در هنر درمانی اعضاء ۳ نوع طبقه بندی داشتند : ۱ – بخش عضو فعال ، که درب آن روی تمام افراد باز بود . اینها اعضائی بودند که فعالانه در فرآیند هنر درمانی درگیر شدند . ۲ – بخش عضو پیوسته ، که شامل داوطلبان یا اعضائی بود که به طور محتمل درگیر فرآیند هنر درمانی می شدند و تمایل به حمایت از هنر درمانی داشتند و ۳ – بخش عضو دانشجو ؛ البته عضو دانشجو در اصل برای امور کارشناسی در هنر درمانی در نظر گرفته می شدند ، ناگفته نماند که این تقسیم بندی هنوز هم در جایگاه خود تا حدودی معتبر می باشد .
اکنون چهار نشریه معتبر در زمینه هنر درمانی وجود دارد : ” مجله انجمن هنر درمانی آمریکا ” ، ” خبرنامه ” ، ” مجله آمریکائی هنر درمانی ” ( قبلاً مجله هنر درمانی بود ، ” هنر در روان درمانی ” . ( کنگره هنر درمانی ، ۱۳۸۵ )
جایگاه تئوری در هنر درمانی
البته همه هنر درمانگران کارورز ، به رفتار بشری به عنوان ماحصل احساسات و افکار ناخودآگاه نگاه نمی کنند . آموزش فعلی در این زمینه شامل پذیرش جنبه های زیادی است ، به خصوص پذیرش این نکته که فلسفه هنر درمانگری نشأت یافته از شبکه های نظری مختلفی همچون فرآیند تغییرات رفتاری ، دیدگاه گشتالتی ، مراجع محوری ، و انسان گرائی از این قبیل است .
اکثر ترسیمات که مربوط به اختلالات هیجانی است ، موضوعاتی را نمایان می کنند که شامل درگیری های مربوط به مسائل دو قطبی است مانند زندگی – مرگ ، مؤنث – مذکر ، پدر – مادر ، عشق – نفرت ، فعالیت در برابر انفعال ریتم فضا – رنگ ، اختصاصی بودن و عمومیت داشتن ، ( نامبرگ ، ۱۹۴۷ )
همچنین نامبرگ تأکید می کند که در رویکرد روان تحلیل گری ، مکانیزم های دفاعی ” خود ” اساس روش های درمانی در هنر درمانی بوده و بیان خود انگیخته باعث رها شدن موضوع ناهوشیاری می گردد . نکته دیگر این که ارتباط پدیده انتقال نیز بیمار و درمانگر نقش مهمی در فرایند درمان بازی می کند . علاوه بر آن ، در هنر درمانی پویا بیمار / مراجع به تداعی آزاد در ترسیم تابلوها و تصاویر با توجه به مبانی روانی تحلیل گری تشویق می شود ( المن ، ۱۹۶۱ )
اما استدلال های اخیر نامبرگ ، عمدتاً بر این مبنا است که سایر جنبه های تولید هنری بیمار ، مانند رؤیا بایستی به میدان تحلیل آورده شود و حتماً با تداعی بیمار تفسیر شود . توجه به تراکم ، جانشینی ، نماد گرائی و کاربرد استدلال در عناصر و اجزاء رؤیا ، به وسیله ابزارهای ترسیمی به همراه تداعی های بیمار ، قادر است اطلاعات ارزشمندی از مسائل بالینی که غالباً قابل مشاهده می باشد ، فراهم نماید .
در سال ۱۹۵۸ دومین تئوری هنر درمانی بوسیله ادیت کرامر فرمول بندی شد . کرامر معتقد است آن زمان که ناهوشیار را به عنوان تعیین کننده ای برای رفتار بشر بازشناسی می کنیم در حقیقت عمل شفا دادن را تحقق می بخشیم ، بدین صورت که عملکرد هنر در درمان ، دامنه ای از معانی پنهان تجربه انسانی را از طریق ایجاد معادل های رفتاری به ظهور می رساند ( المن ، ۱۹۶۱ )
کرامر تأکید زیادی در فرآیند ” والایش ” یا ” تصعید ” دارد و معتقد است که اثر هنر در درمان فرآیندهای روانی بیماران بسیار پر ارزش و مهم می باشد او نقش خود را در ارتباط با بیماران با اندکی تفاوت ، همانند معلمان هنر می داند که آن را به منظور تولیدی مؤثر و هدفدار آموزش می دهند ( المن ، ۱۹۶۱ ، همان منبع )
هنر درمانگرانی که ادبیات هنر درمانی را دنبال می کنند ممکن است طرفدار اعتقادات کرامر یا نامبرگ باشند . آن ها که عقیده کرامر را پذیرفته اند ، تأکید می کنند که معلم هنرند و اعتقاد به کیفیت شفا دهندگی از طریق فرآیند ایجاد کنندگی بیمار دارند . بر طبق دیدگاه کرامر تجارب می توانند انتخاب شوند ، تنوع یابند و از روی اراده تکرار گردند و موقعیتی را برای تجربه کردن مجدد تعارض و حل جدید آن و یکپارچه سازی این راه حل ها فراهم نمایند .
اما در دیدگاه نامبرگ شخص بیمار به طور خودجوش اقدام به نقاشی و ترسیم می کند و در تفسیر کارهای خود با کمک تداعی هایش سیستم ناهوشیار را فعال نموده و با کمک مکانیزم های دفاعی و پدیده انتقال ، تحلیل ویژه ای در شناسائی درونش ارائه می نماید . با این وجود مدت مدیدی نیست که هر دو دیدگاه به وجود آمده اند و اگر چه نگرش ها تفسیر متفاوتی از هم دارند ، ولی هر دو دارای چارچوب های تعبیری هستند که اصل اندیشه خود را از خلال تداعی های بیماران و بینش آن ها که برخواسته از طراحی ها و نقاشی های خودانگیخته شان در سطوح تعارض روانی آنهاست ، اخذ می کنند .
در هنر درمانی ، کلامی ساختن چیزی که غیر کلامی است یا هوشیار سازی آن چه ناهوشیار بوده است یکی از جالب ترین و بدیع ترین فعالیت های هنر درمانگر محسوب می شود . اوست که تلاشی را با کمک بیمار / مراجع برای تفسیر تصاویر ، طراحی ها و نقاشی های نمادین ایجاد شده ، انجام می دهد و سعی می کند که این نمادها را به جهان واقعی متصل ساخته و وسیله شفا دهندگی را در بیمار فراهم سازد . ( همان منبع )
در بررسی های بعدی روشن شده است که مادامی که ساختارهای نظری ، قابل انتقاد باشد ، مراحل رشد قابل فهمی اتفاق می افتد . با توجه به این امر ، یاد گرفتن سایر رویکردهای روان شناختی موجود مسئله ای ضروری و لازم برای دانشجویان هنر درمانی است تا بتوانند مهارت های درمان موفق را در خود توسعه دهند . این موضوع از طریق بررسی های پزشکی که متمرکز بر جریان یادگیری و تئوری های رفتاری است ، قویاً تقویت شده است .
توجه به مهارت یافتن در درمان موفق بیمار / مراجع ، معتبر ترین هدف هنردرمانگران ، آموزش دهندگان و سایرین است که صرف نظر از جهت گیری نظری ، مدنظر قرار گرفته است .
اما اهدافی که همه هنر درمانگران باید در ذهن خود حفظ کرده و برای رسیدن به آن ها تلاش نمایند به شرح ذیل است :
فراهم سازی روش هائی برای قوی کردن و تقویت خود در موضوع هنر درمانی ؛
فراهم سازی تجربه پالایش روانی ؛
فراهم سازی راه هائی برای آشکار ساختن خشم ؛
پیشنهاد و تدوین مسیر و جهتی برای کاهش گناه ؛
تسهیل در افزایش مهار تکانه ؛
معرفی کردن یک تجربه برای کمک به افزایش توانائی در یکپارچه سازی و تشریح آن ؛
کمک به بیماران / مراجعینی که هنر را به عنوان مسیری جهت خروج از یک بیماری ناتوان کننده مورد استفاده قرار می دهند ( همان منبع )
روش شناسی در هنر درمانی
کاربرد بالینی هنر درمانی در برگیرنده کودکان و بزرگسالان بستری در بیمارستان و افراد روان نژند و روان پریشی که داوطلبانه در پی مداوای روان درمانی هستند ، افراد زندانی ، عقب مانده های ذهنی ، کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ، زوجین مشکل دار ، خانواده ها و افرادی که علائمی از ناراحتی های هیجانی ناشی از بیماری های جسمی مانند بیماریهای مزمن کلیه ، سرطان ، هموفیلی ، آسم ، دیابت و مشکلات عصبی دارند می باشد .
جلسات هنر درمانی از یک مبنا به مبنای دیگر ، در گروه های کوچک و بزرگ و یا با خانواده ها به نحو مقتضی ترتیب داده می شود . محل آن ممکن است در دفتر هنر درمانگر ، کلاس درس ، یا در یک اتاق پذیرائی شخصی ، در یک واحد بیماران سرپائی در بیمارستان عمومی برگزار شود . واضح است که انتخاب محل ، مشروط به شناخت نیازها و اعتقاد شخص اداره کننده ، یا به شیوه کار و جهت گیری هنر درمانگر در اجرای وظایف محرمانه باشد . البته شیوه تکنیک های مورد نیاز هنر درمانی متنوع است . اما عموماً آن را ، به عنوان تخصص و تجربه علمی قابل ملاحظه ای که درمانگر حتماً باید دارا باشد ، می نگرند . در هنر درمانی استفاده از هنر واسطه ای برای رسیدن به اهداف درمانی مورد تأکید می باشد . به عنوان مثال از نقاشی انگشتی ، نقاشی رنگ روغن و گل که واسطه ای لمسی محسوب می شوند ، می توان نام برد .
واسطه های لمسی اجبار و اضطرار را برای آغشتن و آلوده کردن در فرد پرورش می دهند و البته اگر هدف درمان ، فراهم کردن روشی برای کمک به بیمار باشد تا بتواند ، فقط از مهار درونی بهره مند شود ، این روش کار به دلیل محدودیت ، هدفی غالباً زیان آور خواهد بود و قاعدتاً بهتر آن است که هدف گسترده تر بوده و مثلاً تحکیم رابطه هنری هم در نظر گرفته شود . تنظیم رابطه بیمار با هنر ممکن است شامل نوک تیز کردن قلم یا مداد رنگ هائی باشد که مورد استفاده قرار می گیرد . این مسئله بسیار مهم و نتیجه بخش می باشد و همچنین بیمارانی که برای برقراری تماس با دیگران تشویق می شوند ، ولی نمی توانند این تماس را به صورت کلامی برقرار سازند اغلب می توانند از اشکال مختلف فعالیت گروهی نقاشی روی دیوار بهره ببرند . در مورد کودکی که کناره گیر است یا کودکی که به دلیل ناتوانی یادگیری مبتلا به مشکلات رفتاری شده است ، اولین ترسیم او باید از طریق هنر درمانگر یا معلم هنر مورد پذیرش قرار گرفته و ارزش داده شود . این موضوع می تواند ، اولین مرحله در پذیرش خود تلقی گردد .
هنر درمانی برای خانواده های دارای مشکل ، می تواند به عنوان یک افشاگر و باطل کننده موهومات عمل نموده و مکانیزم سپر بلا بودن که از طریق اعضاء خانواده به کار رفته ولی انکار می شود را کشف نماید و با دست به یکی شدن های ناسالم برخورد کند ، آن را تغییر دهد و جدائی سالم نسل ها و متعاقباً استقلال فردی را تقویت نماید .
ضمناً باید توجه داشت که نقاشی ها یا طراحی هائی که به وسیله بیماران مزمن صورت می گیرد یا اطاله کلام در بیمارانی که حرفهایشان بدون مفصل بندی ساختاری زبانی انجام می شود ، غالباً جزو روش های تخلیه در هدف های درمانی محسوب می گردد .
برای تمام بیماران یا مراجعین ، هنر درمانی ، شکلی از تماس و ارتباط غیر کلامی است که از طریق فاصله انداختن بین افکار و احساسات مشکل دار نفعی را عاید آنها می سازد و نیز به بیمار روان پریش کمک می کند تا رؤیا را از واقعیت جدا سازد . به بیماران مبتلا به روان نژندی عمیق هم یاری می رساند تا بتوانند بین افکار و احساسات خود ارتباط لازم را برقرار کنند . ( کنگره هنر درمانی ، ۱۳۸۵ )
تعریف موسیقی درمانی :
استفادة تجویز شده و سازمان یافته از موسیقی یا فعالیت های آن برای تغییر حالات ناسازگار زیر نظر پرسنل آموزش دیده ، برای کمک به مراجعین در رسیدن به اهداف درمانی است .
این تعریف دارای ۵ جزء کلیدی است که باید رعایت شود تا فعالیتی تحت عنوان « موسیقی درمانی » در نظر گرفته شود . ( زاده محمدی ، ۱۳۸۰ )
۱ – موسیقی درمانی دستور تجویز شده ای است :
موزیک ترامپیتها غالباً با دیگر متخصصان چون فیزیوتراپیتها ، پزشکان ، روان پزشکان ، مددکاران اجتماعی و مربیان در یک تیم درمانی یا آموزشی فعالیت می کنند . آنها بصورت تیمی کار می کنند و با مشورت یکدیگر تصمیم می گیرند تا بهترین خدمات را برای رسیدن به اهداف درمانی هماهنگ کنند . موسیقی عامل اصلاح کنندة تجویز شده ای است که به بهبود ناسازگاری رفتار و حالات کمک می کند .
۲ – موسیقی درمانی شامل استفاده از موسیقی و فعالیت های موزیکی است :
موسیقی وسیله و ابزار موزیک ترامپیت هاست که آنها را از دیگران جدا می سازد . فعالیتهای موزیکی شامل آواز خواندن ، نواختن ساز ، گوش دادن به موسیقی ، تصنیف و ساختن آهنگ ، حرکت با موسیقی ، بحث درباره اشعار یا خصوصیات آوازها و یا ترکیب سازها می باشد .
۳ – موسیقی درمانی بوسیله فرد آموزش دیده نظارت یا هدایت می شود .
موزیک ترامپیت فرد تعمیم دیده ای است که به فعالیت های موزیکی نظم می بخشد و تلاش می کند تا با مراجعین ارتباط درمانی پیدا کند . این ارتباط مهم ترین شاخص فعالیت موزیک ترامپیت است . انتخاب دقیق موسیقی یا فعالیت موزیکی بستگی به میزان دانش و معلومات درمانگر از تأثیر موسیقی بر رفتار آدمی و درک نقاط ضعف و قوت درمانجو واهداف درمانی دارد .
موزیک ترامپیت ها متخصصینی آموزش دیده و قوی هستند که باید علاوه بر دانش و مهارت در موسیقی در علوم رفتاری ، طبیعی و زیست شناسی تبحر پیدا کنند .
افرادی که دوره های آموزشی و تجربی را طی کرده اند می توانند عنوان تخصصی ( R.M.T ) را از انجمن ملی موسیقی درمانی ( N.A.M.T ) و یا مدرک تخصصی ( C.M.T ) را از انجمن موسیقی درمانی آمریکا (A.A.M.T ) دریافت کنند . موزیک ترامپیتها با گذراندن امتحان که توسط « برد گواهینامة موسیقی درمانی » صورت می گیرد ، گواهینامة خود را از مرکز ( MT.BC ) دریافت می کنند .
۴ – درمانجو موسیقی درمانی را دریافت می کند :
در هر موقیعت درمانی ، درمانجو دریافت کنندة سرویس درمانی است و تنها رفتار شخص و تغییر در آن نشان دهندة موفقیت کوششهای درمانی است . موسیقی درمانی یک حرفة امدادی و حمایتی است . مسلماً دوام آن در این است که بیمارانی باشند تا از خدمات آن استفاده کنند .
بیماران با انواع مختلف مشکلات جسمی و روانی و یا مشکلات و اختلالات عاطفی – اجتماعی می توانند از خدمات موسیقی درمانی بهره مند شوند . برای استفاده از خدمات موسیقی درمانی شرط وجود ندارد و بیماران از نوزاد تا سالخورده می توانند تحت درمان قرار گیرند .
۵ – فعالیت های موسیقی درمانی اهداف درمانی مختلف دارند :
اهداف ، مقاصد مورد تأکید فعالیت ها هستند . هدف های درمانی مقصود امدادی دارند . این اهداف مشخص می کنند که چه تغییراتی باید در رفتار و وضعیت درمانجویان بوجود آید تا سطح کارکرد جسمی ، روانی ، عاطفی و اجتماعی آنها بهبود یابد .
زمانی که درمانجویان در جلسات موسیقی درمانی عملکردهای بدنی و روانی ، عاطفی و اجتماعی خود را تقویت و مهارتهای حرکتی ، تحصیلی ، ارتباطی و اجتماعی – عاطفی بدست می آورند . ممکن است در کنار آنها مهارتهای موزیکی هم پیدا کنند . در جلسات موسیقی درمانی درمانجویان مستقیماً با فعالیت های موزیکی روبرو می شوند . بطور کلی ، کلیه فعالیت هایی که مهارت موزیکی را تقویت می کند به اهداف درمانی توجه دارد و تأکید اصلی بر تقویت و ایجاد مهارتهای غیر موزیکال است . ( زاده محمدی – ۱۳۸۰ )
موسیقی درمانی چیست ؟
موسیقی درمانی به معنی استفاده از موسیقی و برنامه های تنظیم شده موسیقایی برای توان بخشی تمامی بیماران ( جسمی و روانی ) است .
انجمن حرفه ای موسیقی درمانگران ، موسیقی درمانی را بعنوان ابزار و شبکه های ارتباطی برای ایجاد رابطه متقابل بین بیمار و درمانگر از راه موسیقی و نشانه های موسیقایی تعریف می کند که می تواند هم در وضعیت بیمار و هم در شیوة درمان تغییراتی ایجاد کند درمانگر با استفاده از ارتباط خلّاق موسیقایی در موقعیت درمانی تجربه هایی را بر اساس موسیقی بوجود می آورد که به اهداف درمانی منجر می شود .
موسیقی درمانی را می توان چنین تعریف کرد : « استفادة تجویز شده و سازمان یافته از موسیقی یا فعالیتهای آن برای تغییر حالات ناسازگار زیر نظر پرسنل آموزش دیده ، برای کمک به مراجعین در رسیدن به اهداف درمانی است. ( زاده محمدی ،۱۳۸۰ )
در موسیقی درمانی دو روش فعّال و وغیر فعال رواج بسیاری دارد . روش غیر فعال ، شنیدن موسیقی و روش فعال نواختن ، خواندن و حرکتهای موزون و بحث و گفتگو پیرامون موسیقی است . در موسیقی درمانی غیر فعال عمده تأثیر در برانگیختن و تأثیر گذاری بر واکنش های عاطفی و ذهنی و در روش موسیقی درمانی فعال واکنش های مختلف عاطفی ، ذهنی ، جسمی ، حرکتی ، تحریک و هماهنگ می شود .
رو
پایان نامه شناخت و آگاهی با توانمندیها و کارکرد سازمانهای غیردولتی