لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه72
فهرست مطالب
راههای رسیدن به آرامش روانی ازنگاه قرآن(راه اول –ایمان(
ایمان به قرآن
دلایل نقلی:
دلایل عقلی:
وقوع پیوست.
ایــمان
ایمان نورانی و ظلمانی
عشق پاییزی و عشق همیشه بهار
قران وصحابه
4ـ رشد یافتگان.
تشابه در انسان بودن
تشابه در ایمان
مفهوم ایمان
ایمان در قرآن
ایمان میآوریم که بر خود ما نازل شده است.» و به غیر آن، کافر میشوند».
اختیاری بودن ایمان
اخلاص
مومن است ( باب افعال است ) به معنای معطی امنیت. انسان مومن بالله است، " ای صار ذا امن بالله " به وسیله خدا به امن و آرامش میرسد، چون خدا یگانه تکیهگاهی است که انسان میتواند داشته باشد، با داشتن او به امنیت مطلق میرسد و با نداشتن او به هر چه اعتماد کند پایهاش متزلزل است.
«و علیه توکلنا ». اینجا مفسرین که از کشاف هم شروع شده است گفتهاند چرا فرموده: « امنا به و علیه توکلنا ». در اولی فعل را بر جار و مجرور مقدم داشته است و در دومی جار و مجرور را بر فعل. در زبان عربی حالت طبیعی این است که فعل باید بر متعلقات خودش تقدم داشته باشد، مثلا " ا منا به " حالت طبیعی است ولی " به امنا " حالت غیرطبیعی است که این حالت غیرطبیعی به دلیل خاص باید آورده شود. "« توکلت علی الله »" حالت طبیعی است، یعنی توکل کردم بر خدا، اما " علی الله توکلت " حالت غیرطبیعی است که به دلیل خاص اینطور میآورند، آنگاه معنایش این میشود: تنها بر خدا اعتماد میکنم ( تقدیم ما هو حقه التاخیر یفید الحصر، یعنی چیزی که حقش این است که موخر داشته شود اگر آن را جلو بیندازی معلوم میشود روی آن تکیه داری و آن تکیه انحصار است ). اگر بگوییم: " نستعین یا الله " یعنی از تو کمک میجوییم. اما ایاک نستعین ( ایاک مقدم شده با اینکه باید موخر باشد ) یعنی تنها از تو کمک میجوییم.
پاسخ به یک سوال
حال چرا نفرمود: به امنا ( تنها به او ایمان آوردهایم ) و علیه توکلنا و تنها به او تکیه کردهایم؟ آنچه به نظر من رسیده این است: چون در موضوع ایمان چیز دیگری نیست که لایق این باشد که لفظ " ایمان " در مورد آن به کار رود و حتی در عرف گفته شود ما به این ایمان آوردهایم نه به آن ، یعنی همان " امنا به " کار " به امنا " را میکند، لزومی ندارد به را مقدم بداریم. اما در توکل «اینطور نیست.» توکل یعنی اعتماد کردن. در اعتماد کردنهاست که انسانها، حتی انسانهایی که به خدا ایمان دارند، باید به یک مرحله کمالی برسند که توکلشان فقط بر خدا باشد. این است که در اینجا احتیاج است که این عنایت حتما بشود: " « و علیه توکلنا " تنها و تنها به خدا توکل و اعتماد داریم، یعنی وسائل، اسباب، مقدمات، پول، قدرت، عده، عده، هیچ به اینها تکیه نداریم، تکیهمان فقط و فقط به خداست. " « فستعلمون من هو فی ضلال مبین »" در آینده خواهید دانست آن که در گمراهی آشکار است کیست
تحقیق در مورد راههای رسیدن به آرامش روانی ازنگاه قرآن