مقدمه:
صنایع دستی ایران بخصوص هنر فلزکاری که مورد گفتگوی ماست، تجلیگاه سنن، آداب و رسوم قوم ایرانی است. گرچه در متن تاریخ ایران به هنر، بویژه هنر فلزکاری، توجه زیادی نشده است و بدین لحاظ چهرههای بسیاری از هنرمندان بخصوص فلزکاران را غبار فراموشی فراگرفته است، اما شاهکارهای بجا مانده گواهی پرمعنی از اندیشمندی و سختکوشی آنان در آفرینش هنرهای ارزنده ایرانی است.
هدف تاریخ هنر عبارت است از شناخت و ارزیابی هنر، از هر زمان و مکانی که آمده باشد و با هر دستی که ساخته شده باشد در خارج از عرصه فرهنگ، دو اصطلاح هنر و تاریخ این چنین تنگاتنگ درکنار یکدیگر قرار نمیگیرند. مردم غالباً تاریخ را سند و تفسیر کارهای گذشته انسان و هنر را- بدرستی- چیزی موجود در برابر قوای بینایی و لامسه میپندارند، که البته رویدادهای از یاد رفته و محو شدهای که اجزای تشکیل دهنده تاریخ به شمار میروند چنین نیستند. واقعیت این است که اثر هنری، بدلیل مرئی و ملموس بودنش، گونهای رویداد پایداری کننده است. این اثر در زمان و مکانی خاص و به دست اشخاصی خاص آفریده شده است، حتی اگر ما همیشه آگاهی درستی درباره زمان و مکان و آفریینده آن نداشته باشیم. این اثر با آنکه آفریدهای متعلق به روزگاران سپری شده است، در زمان حال به حیاتش ادامه میدهد و تا مدتهای طولانی از روزگار خوش باقی میماند[1].
[1] - گاردنر، هلن، فرامرزی، محمدتقی- هنر در گذر زمان.
تحقیق هنر فلزکاری 54 ص - ورد