لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
ابتدا باید با این شناخت بحث را آغاز کرد که صنعت اصولاً چیست؟
صنعت در حال حاضر با نام تکنولوژی گره خورده است و تقریباً صنایع کمی داریم که نیاز به تکنولوژی نداشته باشد و بیشتر هم از مقیاس های کوچکی انجام می پذیرد. مثل صنایع دستی و بومی هر منطقه که حالت سنتی خودرا حفظ کرده است، و غیره…. اما برخی از صنایع هم صدرصد به تکنولوژی نیازمند است مثل صنایع ماشین سازی و غیره….
درکنار این تقسیم بندی ها عمده باید به گوشه دیگری توجه کرد و آن صنایع هنری است که از نظر مالی هم بسیار پراهمیت بوده و دارای سودآوری بعضاً هنگفتی است. «صنعت سینما» از دل سرگرمی بشر بیرون آمد و درابتدا صرفاً یک اختراع کاملاً سرگرم کننده بود و بعدها هنرمندان به قدرت هنری و داستان پردازی آن پی برده و کم کم سینما درهمه زمینه های فرهنگی قرن بیستم قدرت خود را نشان داد. سیاستمداران، هنرمندان، جامعه شناسان، روانشناسان و طبیعت شناسان تمام برنامههای خود را براساس نوع بیان و معرفی جزئیات درزبان و هنر وضعیت سینما یافتند. وضعیت سینما درهمه جای جهان (تقریباً) پخش شد. بعدها تلویزیون به شکلی جای سینما را تا حدودی پر کرد دهه های پنجاه و شصت میلادی برای سینما بسیار حساس و نفس گیر بود چون این صنعت با ورود تلویزیون به خانه مردم بقاء خود را درخطر دید و کم کم تلویزیون دشمن شماره یک سینما گشت. و این جا اولین برخورد صنعتی با مقوله صورت گرفت. شرکت های عظیم فیلمسازی که سرمایه خود را درخطر می دیدند شروع به سرمایه گذاری براساس پروژه های عظیم کردند و فیلمهای ده فرمان، سینوهه، اسپارتاکوس و … که بسیار پرخرج بود توانست تفاوت های سینما و تلویزیون را نشان بدهد و باعث بقاء صنعت سینمابشود. سینما چند تفاوت با تلویزیون دارد:
تجربه دسته جمعی دیدن یک فیلم (حس مشترک میان تماشاچیان)
تماشاچی خودرا آماده دیدن یک فیلم میکند و از نظر ذهنی خود را پذیرنده میکند.
انتخاب یک فیلم به میل خود و استفاده از بهینه از زمان مصرف برای فیلم.
دیدن فیلم دریک فضای تاریک و پرده بزرگ و صدای قوی
24 فریم بودن تصویر سینما که به چشم انسان خیلی نزدیک است.
(تلویزیون 25 فریم درهر ثانیه نشان می دهد)
هرکدام از این ویژگی های بعلاوه دراختیار داشتن ستاره های محبوب سینما و پرهزینه بودن فیلم ها و غیره باعث شد صنعت سینما جای خود را به تلویزیون ندهد و هرکدام جایگاه خودرا داشته باشند.
بااین مقدمه هرچند کوتاه صرفاً صنعت سینما را به عنوان صنعت مالی شناخته ایم درحالی که فقط این صنعت از این که پرهزینه و پربیننده است بقاء نداشته، یکی دیگر از خصوصیات این صنعت استفاده از زبان هنر و دیدگاه هنر است که جان گرفته و هم اکنون به عنوان یکی از هنرهای هفت گانه مورد بررسی است. سینما تقریباً از تما خصوصیات هنرهای هفت گانه استفاده میکند. رقص، تئاتر، قصه، نقاشی ، عکس، معماری، مجسمه سازی، هرکدام به اندازه ای درسینما وجود دارند یا از تئوریهای آنها به صورت مستقیم و غیر مستقیم استفاده شده است. برای اولین بار بود که درفیلم سینمایی مردم از طبقه های مختلف شاهد زندگی موازی با زندگی خود شدند و توانستند قضاوت کنند و با لذت سالن سینما را ترک کنند درحالی که درسی از زندگی گرفته اند.
سینما خیلی زود به عنوان یک هنرجدید شناخته شد اما خیلی زودتر به عنوان یک صنعت شناخته شده بود و بسیاری از سرمایه داران حاضر به سرمایه گذاری دراین اختراع شدند واولین شرکت های بزرگ سینمایی درآمریکا شکل گرفت و هنرمندان دیگر را (به خصوص) از اروپا به استودیوهای عظیم خودکشاند. هنرمندانی چون، چاپلین، باسترکیتون، گیریفیث، کواشف و ژرژجلی یس، غیره مبانی سینمایی را مدون کرده و به آن جنبه هنری دادند و شکل خاصی به آن دادند.
کارهای پرفروشی درسینما وجود دارد مثل : بربادرفته که با احتساب تورم حاضر نزدیک به دومیلیارد دلار فروش داشته است. تایتانیک یک میلیارد و چهارصد میلیون دلار و به ترتیب دیگر کارها. با توجه به این که تایتانیک نزدیک به دویست و بیست میلیون دلار هزینه تولید داشت. می توان با سود حاصل نتیجه گرفت که این صنعت باکمی توجه به جزئیات هنری روانشاسانه می تواند باز آوری سرمایه به همراه سود بسیار زیاد داشته باشد.
درحال حاضر کشور آمریکا و هند هرکدام با تولید هزار فیلم درسال در رتبه اول درجهان قراردارند.
*هند (بالیوود)
دراین کشور چهارصدمیلیونی نزدیک به صدو پنجاه هزار نفر دراین صنعت به طور مستقیم و غیرمستقیم روزی خود را در می آورند و یکی از پررونق ترین شغل ها درهند محسوب میشود. هندوستان دارای افسانه های زیادی می باشد و ازچند قوم تشکیل شده است و هرکدام دینی و رسوم خاصی دارند که همه درکنار هم به زندگی مشغول هستند. سینمای هند بسیار شکوفا است. البته از نظر مالی ستاره های فراوانی و گردش سرمایه بسیار مناسب با تولید نزدیک به هزار فیلم (960 الی 920 فیلم درسال).
*آمریکا (هالیوود)
این کشور که کما بیش با صنعت سینمای آن آشنایی داریم مهد سینما است. اغلب هنرمندان جذب شرکت های سرمایه داری سینمایی آن میشوند و مشغول به کارند. سینمای آمریکا به شدت سیاسی است و تا هشت درصد سوژه های آنها سیاسی است و سیاستمداران از این صنعت هنری جهان به نحو احسن استفاده میکنند. میلیاردها دلار سال خرج فیلمهای تولید شده دراین صنعت میکنند.
نزدیک به دویست هزار نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم مشغول به کارند و چند شرکت عظیم دراین کشور وجود دارد که باید شرکت های انیمیشن را هم
دانلود پروژه کامل درباره صنعت سینما