لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
همزیستی
نظریه درون هم زیستی برای اولین بار توسط لین مارگولیس،[خانم]زیست شناس سابق دانشگاه بوستون، در دهه ی1960 بیان شد و رسما در کتاب او"همزیستی در سیر تکاملی سلول" در1981 منتشر شد.همچنین الان به عنوان یک نظریه تماما" تائید شده قابل قبول است.او و نظریه اش برای سال ها مورد تمسخر زیست شناسان بزرگ دنیا قرار گرفتند.به یمن سماجت او و حجم گسترده ی اطلاعاتی که توسط او و بسیاری از زیست شناسان دیگردر 30 سال اخیر برای حمایت از این فرضیه جمع آوری شد،علم زیست شناسی الان میتواند یک توضیح پذیرفتنی برای سیر تکامل سلول های یوکاریوت ارائه کند.
دکتر مارگولیس تحقیقات را روی منشا سلول های یوکاریتی ادامه می داد. با توجه به همه ی اطلاعاتی که از سلول های پروکاریوت، یوکاریوت و اندامک ها موجود بود او پیشنهاد کرد که شباهت بین پروکاریوت ها و اندامک ها،با هم، با ظاهر آنها در ادوار بسیار دور میتواند به بهترین نحو توسط نظریه درون همزیستی توضیح داده شود.
این فرضیه بیان میکرد که:
· میتوکندری نتیجه درون همزیستی باکتریهای هوازی در سلول پروکاریوت است.
· کلروپلاست ها حاصل درون همزیستی باکتریهای فتوسنتز در سلول پروکاریوت هستند.
· در دو حالت باکتری های بی هوازی بزرگ که قابلیت زنده ماندن در محیط هوازی را نداشته باشند.
· این ساختار به یک رابطه ی سودمند متقابل برای هر دو سلول تبدیل شد(هم زیستی).
نظریه ی اصلی مارگوریس پیشنهاد کرد که باکتری های هوازی(که به اکسیژن نیاز دارند) توسط باکتری های بی هوازی بلعیده شده اند و احتمالا هر دو تازمانی که مشارکتشان را ادامه داده اند برای یکدیگر فایده بقا داشته اند.
هر دو اعمال منفعتی متقابل را توسط این رابطه ی همزی گری بجا آوردند.باکتری هوازی باید نقش سم اکسیژن را برای باکتری بی هوازی انجام داده باشد و باکتری بی هوازی آن را بلعیده و درون خود حفظش کرده است.
نتیجه=یک سلول با اندامک کران دو غشایی. لایه لیپید درونی باید غشا پلاسمایی سلول باکتری باشد و لایه خارجی از سلولی که اونو بلعیده آمده است.
بقیه ی مدارکی که این فرضیه را تایید میکنند:
1. گاهشمار حیات بر روی زمین :
الف)باکتری های بی هوازی : دانشمندان شواهد فسیلی از زندگی باکتریها بر روی زمین حدود 8/3 میلیارد سال پیش دارند. در این زمان ، جو زمین شامل اکسیژن نمیشد و تمام زندگی (سلول های باکتریایی) بی هوازی بود.
ب)فتوسنتز باکتری : حدودا 2/3 میلیارد سال پیش ، شواهد فسیلی از باکتری های فتوسنتز ، یا سیانو باکتری ها ، به نظر می رسد. این باکتریها با استفاده از انرژی خورشید شکر می سازند. اکسیژن ، به عنوان یک محصول جانبی ، شروع به منتشر شدن در جو می کند. با این حال ، اکسیژن در واقع بسیار سم است برای سلول ، حتی سلول های ما! در نتیجه سلول های بی هوازی نقطه ضعفی در جو اکسیژن دار زمین بودند و با افزایش سطح اکسیژن زمین شروع به مردن کردند.
ج) سلول های هوازی در رکورد های فسیلی در مدت کوتاهی پس از آن (~ 2.5 میلیارد سال قبل) ظاهر می شود.آنگاه سلول ها قادر بودند آن "سم" اکسیژن را استفاده کنند و آن را به به انرژی (ATP) و آب تبدیل کنند.موجوداتی که توانستند در محیط حاوی اکسیزن رونق پیدا کنند.
2.اندامک ها DNA خود را دارند و مستقل از تقسیم سلولی در آنها زندگی می کنند: هنگامی که در ابتدا مارگولیس تئوری وابسته به همزیگری را پیشنهاد کرد ، او پیش بینی می کرد که ، اگر واقعا اندامکها باکتریایی (پروکاریوتی) باشند ، آنها بایدDNA خود را داشته باشند. اگر تئوری او را بهترین توضیح منشاء سلولهای یوکاریوتی دید،استدلال بر این است که اندامک ها DNA شبیه باDNA باکتریایی و متفاوت با باDNA سلولی (واقع در غشاء و فرآیندهای غشایی هسته)دارد. شگفت آور ، در سال 1980 این بود برای دو کلاس از اندامکها ، میتوکندری و کلروپلاست این قضیه ثابت شد. علاوه بر این ، در اواخر سال 1980 یک تیم از محققان دانشگاه راکفلر کشف مشابه خود را در خصوص سانتریول ها اعلام کرد.
به یمن از بیش از 30 سال شواهد اضافی ، تئوری درون هم زیستی محتمل ترین توضیح برای توسعه اندامکها در درون سلول یوکاریوتی را فراهم می کند.
چند کلمه ی آخر: آیا این به این معنی است که دیگر هیچ ارگانیسم بی هوازی روی زمین وجود ندارد؟خیر! در بسیاری از نقاط زمین ، محیط های غیر هوازی وجود دارد و بسیاری از گونه های باکتری های بی هوازی زندگی میکنند. دستگاه گوارش شما (و دیگر پستانداران) بر باکتری های عمیق درون روده شما تکیه کرده است... به علاوه بی هوازی ها در زیر زمین،مرداب ها،محل انباشت زباله ها،در زیر اقیانوس ها و غیره رشد میکنند
همه محیطهایی که در آنها زندگی جریان دارد محیط زیست نامیده میشود. به عنوان مثال استخر آب ، یک شهر ، اقیانوس و کویر همگی انواعی انواعی از محیط زیست به حساب میآیند.
همزیستی مادر و نوزاد
محققان سنگاپوری با بررسی موشهای آزمایشگاهی دریافتهاند موشهای مادهای که در دوران بارداری دچار آسیب مغزی میشوند، از جنینی که در رحم دارند کمک دریافت میکنند و سلولهای بنیادی جنین برای ترمیم بخشهای آسیب دیده به مغز مادر اعزام میشوند.
اگر این نتیجه در انسان نیز مورد تایید قرار گیرد، آنگاه میتوان از آن به عنوان روشی مطمئنتر برای درمان بیماریهای زیست-عصبی نظیر آلزایمر و سکته مغزی استفاده به عمل آورد.
دانشمندان درگذشته در بررسیهای خود مشاهده کرده بودند در دوران بارداری برخی از سلولهای بنیادی از جفت جنین جدا و وارد جریان خون مادر میشوند و دهههای متمادی در بخشهایی نظیر پوست، کبد و طحال جای میگیرند و آسیبهای وارد شده به این بخشها را در بدن مادر ترمیم میکنند.
اما یک گروه از محققان در موسسه زیست شناسی سلولی و مولکولی سنگاپور برای نخستین بار نشان دادند این گونه سلولهای بنیادی به مغز مادر نیز وارد میشوند و به صورت سلولهای مختلف عصبی بلوغ یافته و آسیبهای وارده به مغز را مداوا میکنند.
به گفته دایانا بیانچی از صاحب نظران در زمینه پدیده انتقال سلولهای بنیادی جنین به بخشهای مختلف بدن مادر از دانشکده پزشکی دانشگاه تافتس در بوستون، این پدیده که با اصطلاح علمی “ “microchimerism(حضور یاختههای متفاوت (در مقیاس بسیار کوچک) در سازوارهها یا اندامها) نامیده میشود، از نظر فرایند تطوری نیز معنا دار است زیرا برای جنین بهتر است مادر سالمی داشته باشد که بتواند از او پرستاری کند تا آنکه مادرش از این کار عاجز باشد.
محققان سنگاپوری به سرپرستی “گوین دوو” ( (Gawin Daweو “خیائو ژی-چنگ” ( (Xiao Zhi-Chengاعلام کردند سلولهای بنیادی جنین به سلولهایی مختلفی مانند یاختههای عصبی که پیامهای الکتریکی
دانلود مقاله کامل درباره همزیستی