لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:13
با محدود کردن فعالیتهای تنها تشکل فراگیر آزادیخواه و سخنگوی خواست دانشجویان، پویایی و نشاط جنبش دانشجویی هدف قرار گرفته است. واقعه دانشگاه علم و صنعت و حمله شنیعانه به رئیس دانشگاه و ضرب و شتم وی، فاز جدی بستن فضای دانشگاهها را به شکلی خشن و عریان نمایان میسازد. رئیس دانشگاهی که منتخب اساتید دانشگاه است به جرم انتخابی بودنش و تقسیم اختیارات حوزه مسئولیتش با دانشجویان و تشکلهای دانشجویی، مورد هتاکانه ترین رفتار در محیط مقدس دانشگاه قرار میگیرد.
از سوی دیگر در جامعه خارج از دانشگاه نیز دچار وضعیت نامطلوبی هستیم. پس از محدود کردن آزادی بیان و توقیف نشریات و مطبوعات دموکراسیخواه و مدافع حقوق شهروندان، نوبت به تنها وسیلة ارتباطی خارج از حوزة اقتدار حاکمیت رسیده است. با فیلتر شدن تمامی سایت های سیاسی اینترنتی تنها ابزار آزاد گردش اطلاعات، که آن نیز در اختیار جمعی محدود بود، به یمن این محدودیتهای بیثمر شده است. اما واقعة غیرطبیعی و تأملبرانگیز بازداشت تعداد زیادی از فعالین عرصه جامعه مدنی به اتهام بیان نظراتشان در فضای مجازی اینترنت است. نهاد قوه قضائیه، در تمامی دنیا نهادی خود بنیاد و فارغ از منازعات سیاسی و روابط قدرت و نماد عدالت یک کشور است. اما در ایران بدون هیچ استناد قانونی هر روز حکم بازداشت فردی به بهانه نوشتن نظراتشان در وبلاگ شخصی خود، صادر میشود. سناریویی که تریبونهای محافظهکاران نمایشنامهنویسان آن میباشند. تشبیه پرونده سایتهای اینترنتی به «شبکه عنکبوتی» از طرف روزنامه کیهان، همانند سناریوهای قبلی پیرامون فعالان دانشجویی و اعضای دفتر تحکیم وحدت، فعالان فعلی ـ مذهبی، و دیگر فعالان سیاسی است که نشان از پروژهای آماده شده برای خاموش کردن کورسونهای امید به تحول و آزادی مضمحل کردن بخش دیگری از بدنة جامعه که خواهان رفتار دموکراتیک از حاکمیت است.
پرونده سایتهای اینترنتی با بازداشت حنیف مزروعی، مهدی ولایتی، تمیمی، امید معماریان، روزبه میرابراهیمی، فرشته قاضی، محبوبه عباسقلیزاده . . . به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، یکی از جدیترین پروندههای سیاسی اخیر است که نشانگر عدم بیطرفی قوه قضاییه نسبت به منازعات سیاسی و استفاده از روشهای فراقانونی و شبه قانونی برای توجیه اقدامات اخیر این قوه است، و تأسف آوری این که ریاست قوة قضائیه و کد انصاف و عدالت و بیطرفی از شرایط ایشان باید باشد، بازداشتشدگان را به انحرافات اخلاقی متهم میکند.
از سوی دیگر هر روز با شکلگیری بحرانهای اجتماعی روبرو هستیم. فجایع هولناک پاکدشت که همچنین در هالهای از ابهام قرار دارد، اعدام عاطفه رجبی دختری ۱۶ ساله، قتلها و فجایعی که هر روز رو به ازدیاد است، خودسوزی و خودکشی و . . . زنگ خطری برای فعالان اجتماعی ومدنی و حاکمیت است.
دفتر تحکیم وحدت در راستای ایفای نقش روشنگری و گوشزد نمودن غفلتهای تاریخی جامعه و دولت تحلیل خود را با توجه به مسائل فوق پیرامون مسائل دانشگاه، حوزة سیاست و مسائل اجتماعی بیان میکند.
۱- دانشگاه:
در شرایط امروز ایران، فشار طاقتفرسای سیاسی و حضور پررنگ و تحمیلی بدنة حجیم و ناکارامد و ایدئولوژی متصلب حاکمیت در تمامی حوزههای فردی و اجتماعی دگی ایرانیان شرایط نامساعد اقتصادی و گسترش شکاف طبقاتی در سطح جامعه، محدودیتها و قیدهای بیمورد و زیانبار فرهنگ و اجتماعی که با محدود کردن آزادیهای شهروندان به شکلگیری ریاکاری ملی در مقیاس وسیع و سقوط ارزشهای اخلاق انسانی گشته است، در کنار بیبرنامگیها، فرصتسوزیها و بعضاً فرصتطلبیهای نیروهای مدعی اصلاحات در ایران با فراهم کردن زمینة انفعال یأس عمومی از تغییر در شرایط نامطلوب کنونی، کار را به جایی رسانده است که اکثر شهروندان ایرانی به تماشای گذر بادی به هر جهت روزگار خویش اکتفا کرده و برآورده شدن آرمان نه چندان بلند اما دیرپای زیستی در شرایط انسانی و آزاد در میهن خویش را در نظاره و پیگیری نتایج انتخابات کشوری در آنسوی آبها را جستجو میکنند.
در چنین شرایطی تمامی آزادیخواهان و همه آنانکه سودای توسعه ایران و سربلندی ایرانیان را در سر دارند به تنها محمل و جایگاهی که به نظر میرسد میتواند چراغ نیمسوز تحولخواهی را همچنان برافروخته و روشن نگاه دارد. یعنی دانشگاه چشم دوختهاند. این نکته بررسی وضعیت و آفات دانشگاه و جنبش دانشجویی را ضروری میسازد. لذا دفتر تحکیم ضمن دعوت از تمامی روشنفکران، اندیشمندان و صاحبنظران، برای ورود به بحث و گفتگو، پیرامون این موضوع، ذکر نکات ذیل، را در این خصوص، ضروری میداند:
الف – شناخت و تکیه بر کار ویژهها و نیز بنیادهای معرفتی دانشگاه، در بررسی وضعیت دانشگاهها و جنبش دانشجویی ایران نقش اساسی ایفا میکند. دانشگاه در یک سطح محل پرورش وتولید متخصصین در رشتههای گوناگون برای رفع نیازهای جامعه است و از همین رو علمآموزی، اصلیترین کار ویژه آن محسوب میگردد و در سطحی دیگر، محمل نقادی و به پرسش گرفتن، پیشفرضهای بدیهی انگاشته شدة جامعه و حکومت و نقد آگاهی کاذب در حیطههای گوناگون میباشد. این دو کار ویژه دانشگاه به واقع متکی و برآمده از اصل اساسی به رسمیت شناختن خرد خود بنیاد و حق دخالت و قضاوت انسانها بر این اساس در تمامی سطوح دگیشان میباشد. لذا پویایی دانشگاه نه در فرو کاستن وظایف آن به یکی از وجوه اشاره شده که در به کارگیری توامان آنهاست.
اهمیت بحث فوق در این نکته نهفته است که در چند سال اخیر، اقتدارگرایان با بهانه کردن بحث علمآموزی در دانشگاهها سعی در دامن زدن به دو قطبی دروغین علمآموزی ـ آزادیخواهی در دانشگاهها نمودهاند. چنانکه گویی آزادیخواهی و نقادی دانشجویان در تضاد با وظیفه معرفتورزی آنان قرار دارد.
اما بیشک، دانشگاهیان بر این باور خود در پیجویی همزمان آزادیخواهی و علمآموزی، استوارند و به خوبی به نیت شوم مدعیان دروغینی که پای در پوتین و دست بر اسلحه و دل در گرو عقاید پوچ قرون وسطایی خویش دارند، آگاهند.
نگاه خردگریز اقتدارگرایان آنچنان در تضاد با آرمانهای علم و اندیشهورزی قرار دارد که امروز نیز با وجود تمامی شعارهای علمگرایی و جنبش نرمافزاریشان تاب تحمل فضای پویای دانشگاهها را نیاورده و به یاری نمایندگان نظامی معرفتورزشان در دانشگاهها و با حکم حلیتی که نماینده نهاد رهبری در دانشگاه علم و صنعت صادر کرد با هجومی غیورانه به ریئس منتخب اساتید دانشگاه علم و صنعت در راستای ارتقاء جنبش نرمافزاری پس از اهانت و هتک حرمت و ضرب و شتم، ایشان را دستبسته تحویل وزارت علوم دادند. هدف طراحان و عاملان این اقدام رذیلانه، که برای نخستین بار در تاریخ دانشگاههای ایران شکل گرفته بیشک تحت فشار قرار دادن دانشگاهیان، برای صرفنظر کردن از حق اداره دانشگاه توسط ایشان و ارجاع آن به نهاد غیرقانونی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی است. اما دانشگاه در میان کینة اقتدارگرایان که روزی در قالب رأی اعلام برای یک استاد دانشگاه و دیگر روز در هیأت حمله به رئیس دانشگاه نمایان میگردد، همچنان، مشعلدار کاروان خردورزی و علماندوزی باقی خواهد ماند
مقاله منازعات اجتماعی درایران