نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

اختصاصی از نیک فایل تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد رودهن

موضوع تحقیق:

تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

استاد:

تهیه و تنظیم:

بهار – 85

مقدمه:

براساس آیات قرانی تمام اعمال و نیات انسان در این دنبا به وسیلة مأموران الهی ثبت و نگهداری می‌شود هیچ عملی هر قدر هم که کوچک باشد از قلم نمی‌افتد و تمامی آنها در روز حساب برخود انسان عرضه می‌شود به طوری که مجرمین و بدکاران وقتی پروندة اعمال خود را مشاهده می‌نمایند در حالی که از دیدن آن ترسان و هراسان گشته‌اند اظهار می‌دارند:

وای بر ما! این چگونه پرونده ای است. هیچ ریز و درشتی را فرو نگذاشته و همه را بر شمرده‌است. و آنچه را انجام داده‌اند حاضر می‌یابند.

جزء‌17 شامل شوره انبیاء و حج است. در سوره انبیاء رسیدگی به حساب اعمال در قیامت و انذار درباره قیامت و عبادت تنها معبود هستی، خداوند اشاره شده‌است. انسان باید حساب همة اعمال خود را از قبیل: رعایت حقوق دیگران، نماز و زکات و … بدهد. اینک به تفسیر آیات اخلاقی این سوره می‌پردازیم:

رسیدگی به حساب اعمال

در ابتدای سوره انبیا هشداری تکان‌دهنده به همه داده می‌شود که حساب مردم به ایشان نزدیک شده با این حال مردم به کلی از آن غافلند در نتیجه از آن رو گرادانند. به عبارت دیگر انسان، حسابگری فوق‌العاده را در پیش دارد اما به خاطر دلبستگی به دنیا از قیامت غافل می‌شود و همین غفلت سبب می‌شود تا از حقایق اعراض کند و از آیات حق روگردان شود انسانها چون از آخرت غافلند و از حقایق روگردان می‌باشند لذا هر ذکر تازه‌ای که از سوی پرودگارشان برای آنها بیاید (مانند آیات قرآن)، اصلاً برآنها اثر نمی‌گذارد چون با شوخی و لعب به آن گوش می‌دهند و کاملاً نسبت به آن بی‌اعتنا هستند. لعب، آن کاریست که به طور منظم انجام می‌شود اما هدفی خیالی و غیرحقیقی دارد. قلوب این قبیل انسانها در لهو و لعب فرورفته است. لهو، سرگرم شدن به هر کاریست که انسان را از امر مهمی باز دارد. این ستمکاران که این چنین در لهو و لعب فرورفته‌اند و در باطل غوطه‌ورند، برای مقابله با دعوت پیامبر مجالس سری برپا می‌کردند تا با مشورت هم، بهترین راه را انتخاب کنند. آنها در نجوی و مجالس سری خود، روی دو مسأله انگشت گذاشتند: آیا جز اینست که این بشری همچون شماست؟ اگر واقعاً ادعایش درست باشد که با علم غیب مرتبط است، ما نیز باید مرتبط باشیم چون مثل او بشریم و چون ما این ارتباط را نداریم معلوم می‌شود که او هم ندارد لذا پیغمبر نیست. وقتی این‌طور باشد، قرآن نیز نه تنها معجزه نیست که سحر است، آیا شما به سراغ سحر می‌روید و فریب قرآن را می‌خورید با اینکه چشم بینا دارید؟ پیامبر پاسخ دادند که پروردگار من همة سخنان را چه در آسمان باشد و در چه در زمین، و چه سری باشد و چه علنی، همه را می‌داند چون او شنوا و داناست. وقتی این چنین است و او از همة کارها باخبراست پس تدبیر امور نیز به دست اوست و هیچ امری به دست من نیست و به من ترتیب پیامبر (ص) افرادی را که نبوت و قرآن را تکذیب کردند به خدا حواله می‌دهد.

هدف از آفرینش و عبادت

در جایی دیگر از این سوره هدف از آفرینش بیان شده‌است. ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم بلکه مردم به سوی پروردگار بازگشت می‌کنند تا بر طبق اعمالشان کیفر و پاداش ببینند برای همین انبیاء را مبعوث کردیم تا مردم را به راه‌حق راهنمایی کنند و بر آنها اتمام حجت شود. یعنی محال است که خدا برای سرگرمی خودش هستی را خلق کرده‌باشد و معاد هدف خلقت است. اما فرض ‌کنیم که خدا قصدش سرگرمی بوده باشد آیا نباید این سرگرمی مناسب ذات او باشد و مثلاً مخلوقاتی از عالم مجروات را برای سرگرمی انتخاب کند و نه موجوداتی ار عالم پست مادی را؟ در مقام تحریک و ترغیب انسان به بندگی و عبادت خدا می‌فرماید تمام آنچه در آسمانها و زمین است، ملک خدا می‌باشد و هر طور که بخواهد می‌تواند در آن تصرف کند و هیچ‌کس نمی‌تواند از سلطه و ملک او فرار کند و این مالکیت مطلق خدا بر همه‌چیز نشان می‌‌دهد که اگر انسان را امر به عبادت می‌کند به خاطر خود انسان است تا سعادتمند شوند نه آنکه خدا محتاج باشد به عبارت دیگر هدف خلقت چیزی جز به کمال رساندن انسان نمی‌باشد و چیزی عاید خدا نمی‌شود. اصلاً چگونه می‌تواند نیازی به عبادت او مشغول هستند و هرگز هم خسته نمی‌شوند و همین طوراست شب و روز که خدا را تسبیح می‌گویند و در این راه هیچ ضعف و سستی نشان نمی‌دهند. آیا اینکه خدا مالک هستی است و ملائکه او راه خالصانه عبادت می‌کنند و همه موجودات حتی شب و روز او را تسبیح می نمایند،


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

اختصاصی از نیک فایل تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد رودهن

موضوع تحقیق:

تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

استاد:

تهیه و تنظیم:

بهار – 85

مقدمه:

براساس آیات قرانی تمام اعمال و نیات انسان در این دنبا به وسیلة مأموران الهی ثبت و نگهداری می‌شود هیچ عملی هر قدر هم که کوچک باشد از قلم نمی‌افتد و تمامی آنها در روز حساب برخود انسان عرضه می‌شود به طوری که مجرمین و بدکاران وقتی پروندة اعمال خود را مشاهده می‌نمایند در حالی که از دیدن آن ترسان و هراسان گشته‌اند اظهار می‌دارند:

وای بر ما! این چگونه پرونده ای است. هیچ ریز و درشتی را فرو نگذاشته و همه را بر شمرده‌است. و آنچه را انجام داده‌اند حاضر می‌یابند.

جزء‌17 شامل شوره انبیاء و حج است. در سوره انبیاء رسیدگی به حساب اعمال در قیامت و انذار درباره قیامت و عبادت تنها معبود هستی، خداوند اشاره شده‌است. انسان باید حساب همة اعمال خود را از قبیل: رعایت حقوق دیگران، نماز و زکات و … بدهد. اینک به تفسیر آیات اخلاقی این سوره می‌پردازیم:

رسیدگی به حساب اعمال

در ابتدای سوره انبیا هشداری تکان‌دهنده به همه داده می‌شود که حساب مردم به ایشان نزدیک شده با این حال مردم به کلی از آن غافلند در نتیجه از آن رو گرادانند. به عبارت دیگر انسان، حسابگری فوق‌العاده را در پیش دارد اما به خاطر دلبستگی به دنیا از قیامت غافل می‌شود و همین غفلت سبب می‌شود تا از حقایق اعراض کند و از آیات حق روگردان شود انسانها چون از آخرت غافلند و از حقایق روگردان می‌باشند لذا هر ذکر تازه‌ای که از سوی پرودگارشان برای آنها بیاید (مانند آیات قرآن)، اصلاً برآنها اثر نمی‌گذارد چون با شوخی و لعب به آن گوش می‌دهند و کاملاً نسبت به آن بی‌اعتنا هستند. لعب، آن کاریست که به طور منظم انجام می‌شود اما هدفی خیالی و غیرحقیقی دارد. قلوب این قبیل انسانها در لهو و لعب فرورفته است. لهو، سرگرم شدن به هر کاریست که انسان را از امر مهمی باز دارد. این ستمکاران که این چنین در لهو و لعب فرورفته‌اند و در باطل غوطه‌ورند، برای مقابله با دعوت پیامبر مجالس سری برپا می‌کردند تا با مشورت هم، بهترین راه را انتخاب کنند. آنها در نجوی و مجالس سری خود، روی دو مسأله انگشت گذاشتند: آیا جز اینست که این بشری همچون شماست؟ اگر واقعاً ادعایش درست باشد که با علم غیب مرتبط است، ما نیز باید مرتبط باشیم چون مثل او بشریم و چون ما این ارتباط را نداریم معلوم می‌شود که او هم ندارد لذا پیغمبر نیست. وقتی این‌طور باشد، قرآن نیز نه تنها معجزه نیست که سحر است، آیا شما به سراغ سحر می‌روید و فریب قرآن را می‌خورید با اینکه چشم بینا دارید؟ پیامبر پاسخ دادند که پروردگار من همة سخنان را چه در آسمان باشد و در چه در زمین، و چه سری باشد و چه علنی، همه را می‌داند چون او شنوا و داناست. وقتی این چنین است و او از همة کارها باخبراست پس تدبیر امور نیز به دست اوست و هیچ امری به دست من نیست و به من ترتیب پیامبر (ص) افرادی را که نبوت و قرآن را تکذیب کردند به خدا حواله می‌دهد.

هدف از آفرینش و عبادت

در جایی دیگر از این سوره هدف از آفرینش بیان شده‌است. ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم بلکه مردم به سوی پروردگار بازگشت می‌کنند تا بر طبق اعمالشان کیفر و پاداش ببینند برای همین انبیاء را مبعوث کردیم تا مردم را به راه‌حق راهنمایی کنند و بر آنها اتمام حجت شود. یعنی محال است که خدا برای سرگرمی خودش هستی را خلق کرده‌باشد و معاد هدف خلقت است. اما فرض ‌کنیم که خدا قصدش سرگرمی بوده باشد آیا نباید این سرگرمی مناسب ذات او باشد و مثلاً مخلوقاتی از عالم مجروات را برای سرگرمی انتخاب کند و نه موجوداتی ار عالم پست مادی را؟ در مقام تحریک و ترغیب انسان به بندگی و عبادت خدا می‌فرماید تمام آنچه در آسمانها و زمین است، ملک خدا می‌باشد و هر طور که بخواهد می‌تواند در آن تصرف کند و هیچ‌کس نمی‌تواند از سلطه و ملک او فرار کند و این مالکیت مطلق خدا بر همه‌چیز نشان می‌‌دهد که اگر انسان را امر به عبادت می‌کند به خاطر خود انسان است تا سعادتمند شوند نه آنکه خدا محتاج باشد به عبارت دیگر هدف خلقت چیزی جز به کمال رساندن انسان نمی‌باشد و چیزی عاید خدا نمی‌شود. اصلاً چگونه می‌تواند نیازی به عبادت او مشغول هستند و هرگز هم خسته نمی‌شوند و همین طوراست شب و روز که خدا را تسبیح می‌گویند و در این راه هیچ ضعف و سستی نشان نمی‌دهند. آیا اینکه خدا مالک هستی است و ملائکه او راه خالصانه عبادت می‌کنند و همه موجودات حتی شب و روز او را تسبیح می نمایند،


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

مقاله تفسیر سوره عنکبوت آیات 61 تا 65

اختصاصی از نیک فایل مقاله تفسیر سوره عنکبوت آیات 61 تا 65 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تفسیر سوره عنکبوت آیات 61 تا 65


مقاله تفسیر سوره عنکبوت آیات 61 تا 65

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

تفسیر سوره عنکبوت آیات 61 تا 65

متن آیات :

وَ لَئن سأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السمَوَتِ وَ الاَرْض وَ سخَّرَ الشمْس وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنى یُؤْفَکُونَ(61)

 

اللَّهُ یَبْسط الرِّزْقَ لِمَن یَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِکلِّ شىْءٍ عَلِیمٌ(62)

 

وَ لَئن سأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الاَرْض ‍ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ للَّهِ بَلْ أَکثرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ(63)

 

وَ مَا هَذِهِ الْحَیَوةُ الدُّنْیَا إِلا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الاَخِرَةَ لَهِىَ الْحَیَوَانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ(64)

 

فَإِذَا رَکبُوا فى الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نجَّاهُمْ إِلى الْبرِّ إِذَا هُمْ یُشرِکُونَ(65)

 

 

ترجمه آیات

 

 

و اگر از ایشان بپرسى چه کسى آسمانها و زمین را آفرید و چه کسى آفتاب و ماه را به فرمان خود در آورده قطعا مى گویند الله با این حال از خداپرستى یک جا برگردانده مى شوند (61)

 

این خدا است که روزى را براى هر یک از بندگانش که بخواهد فراخ و براى هر کس که بخواهد تنگ مى کند که خدا به هر چیزى داناست (62)

 

 

و اگر از ایشان بپرسى چه کسى از آسمان آبى چنان مى فرستد و زمین را بعد از مردنش زنده مى کند حتما خواهند گفت الله ، تو بگو الحمد لله ، اما بیشترشان تعقل نمى کنند (63)

 

و این زندگى دنیا چیزى جز لهو و بازى نیست و به درستى که زندگى حقیقى ، آخرت است اگر بناى فهمیدن داشته باشند (64)

 

پس چون به کشتى سوار شوند خدا را همى خوانند و دین را خالص ‍ براى او دانند اما همین که ایشان را نجات داده و به خشکى مى رساند باز هم شرک مى ورزند (65)

 

 

بیان آیات

 

در این آیات خطاب از مؤ منین به رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) برگشته ، ولى در معنا، خطابى است عام ، که همه انسانها را شامل مى شود، هر چند از نظر لفظ مخصوص به رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) است ، براى اینکه حجت هایى که در آن ذکر شده شامل همه انسانها است

ضد و نقیض ها در اعتقادات مشرکین درباره خالق و مدبر عالم در این آیات ضد و نقیض گویى هاى مشرکین را که در عقاید دارند، و در فصل سابق صحیح آن عقاید به مؤ منین عرضه شد، و به آن ایمان آورده اند، ذکر مى کند، و آن تناقضات این است که : مشرکین اعتراف دارند که آفریدگار آسمانها و زمین و مدبر آفتاب و ماه - که مدار ارزاق بر وجود آن دو است - خداى سبحان است ، و نیز اعتراف دارند که تنها کسى که آب را از آسمان مى فرستد، و زمین را بعد از مردنش دوباره زنده مى کند، خداى عز و جل است ، و در عین حال غیر خدا را مى پرستند، و از آنها رزق مى خواهند، و با اینکه وقتى سوار کشتى مى شوند خدا را مى خوانند، و خدا را مى پرستند، ولى همین که از خطر دریا نجاتشان داد، دوباره پرستش غیر خدا را از سر مى گیرند، و با اینکه شهر مکه حرم امنى است که خدا در اختیارشان گذاشته ، و این نعمت بزرگ را به ایشان ارزانى داشته ، در همین شهر به باطل ایمان مى آورند، و حق را انکار، و نعمت خدا را کفران مى کنند

و لئن سئلتهم من خلق السموات و الارض و سخر الشمس و القمر لیقولن الله فانى یوفکون

 

در این آیه به دو مساله خلقت و تدبیر پرداخته ، و هر دو را به خدا نسبت داده است ، خلقت آسمانها و زمین راجع به ایجاد است ، و تسخیر آفتاب و ماه که به خاطر ما حالات گوناگون به خود مى گیرند، طلوع و غروب کرده ، و دور و نزدیک مى شوند، مربوط است به تدبیر او، چون پیدایش ‍ ارزاق انسانها و سایر حیوانات ، همه ناشى از تدبیر آفتاب و ماه است ، و این خلقت و تدبیر از یکدیگر جدا شدنى و قابل انفکاک نیستند، پس ‍ کسى که اعتراف دارد که خلقت آسمانها و زمین مستند به خدا است ، ناگزیر باید اعتراف کند که تدبیر نیز از اوستو وقتى خداى تعالى به تنهایى خالق باشد، و تدبیر آسمانها و به دنبال آن تدبیر زمین ، و به دنبال آن پدید آوردن ارزاق ، تنها به دست او باشد، لازم است او تنها کسى باشد که به منظور رساندن رزق ، و سایر تدابیرش ‍ پرستش شود، و این حوائج را تنها از او بخواهند، پس این عجب است که انسانهایى خدا را کنار گذاشته و از غیر خدا رزق بخواهند، از کسى و چیزى که مالک هیچ چیز نیست ، جمله((فانى یصرفون ))، اشاره به همین تعجب است ، یعنى وقتى خلقت و تدبیر آفتاب و ماه مستند به خدا است ، پس چگونه این


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تفسیر سوره عنکبوت آیات 61 تا 65

تحقیق در مورد تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

نظم و انضباط

یکى از راهبردهاى اساسى تدبیر معیشت، نظم و انضباط است. یعنى ترتیب و سامان دادن برنامه‏هاى زندگى به طورى‏که هر کارى در جاى خودش قرار گیرد و انجام هر کدام مانع دیگرى نباشد.مدیر کاردان و مدبر کسى است که در این امور، نظم و انضباط را رعایت کند و ازواگذارى کار امروز به فردا به شدت بپرهیزد؛ چراکه انسان دینى بر این باور است که هر روز، کار و فعالیتى مى‏طلبد که ویژه همان روز است. امیر مؤمنان على(ع) مى‏فرماید:فى کلّ وقتٍ عَمَلٌ از این رو، در برابر لحظه لحظه زمان مسئول است. امام صادق(ع) به نقل از مواعظ لقمان حکیم مى‏فرماید:اِعلَمْ اَنَّکَ سَتُسأَلُ غداً... عَن اَربَعٍ:.... وَ عُمرِکَ فیما اَفنَیتَهُ فتَأَهَّب لِذلکَ وَ اَعَدَّلَهُ‏جواباً در قیامت انسان نسبت به امورى محاسبه و بازخواست مى‏شود: ... از لحظات عمر سؤال مى‏شود که در چه مسیرى و چگونه گذشته است، به‏همین دلیل بجاست انسان پاسخ لازم و قانع کننده براى این پرسش آماده سازد.با توجه به این تعالیم ارزشمند، مسامحه کردن در انجام کار امروز و آن را به فردا نهادن، خطایى است جبران ناپذیر که رواج‏چنین روشى در جامعه به سقوط و هلاکت مى‏انجامد؛ چرا که فردا به فردا تعلق دارد، و یقین به زنده ماندن در فردا و بهره‏مندى از آن ناشى از غفلت است.نظم و انضباط مدیر ایجاب مى‏کند که امور را به گونه‏اى سازماندهى کند که بتواند در زمان تعیین شده، جوابگوى تعهدات وقراردادها بوده، خلف وعده در کارهایش جایگاهى نداشته باشد. به این ترتیب از مقبولیت اجتماعى خوبى برخوردار شده،عزت و کرامت خود و نهادش محفوظ است.فعالیت‏هاى معیشتى، خدماتى و تقسیم کارها در زندگى خانوادگى نیز در حیطه نظم و انضباط قرار مى‏گیرد، همانطور که بود، وفاطمه(س) وظیفه آرد کردن، خمیر کردن و نان پختن را بر عهده داشت. نظم و انضباط انسان را در امورى که مسئولیت آن بر عهده اوست به تلاش وا مى‏دارد و از سهل انگارى دور مى‏سازد، به‏قراردادها و وعده‏ها وفا مى‏کند، همانطور که قرآن کریم تأکید مى‏نماید:اَوفُوا بِالعَهدِ إِنَّ العَهدَ کانَ مَسئولاً. به عهد خود باید وفادار ماند و باید دانست که پیمان شکنان حسابرسى مى‏شوند.خلاصه آنکه، پرهیز از افراط و تفریط، انجام تعهدات فردى و اجتماعى، قانونمندى و به پایان رساندن کارها و پروژه‏ها در امورمختلف زندگى، پیامى است که از تعالیم ارزشمند دینى حاصل مى‏شود. فراخوان دین در این زمینه این است که انسان وقت‏خود را زمان بندى کند و به این وسیله از فرصت‏هاى زمانى مطلوب‏ترین بهره‏ها را ببرد. چنان که امام کاظم(ع) مى‏فرماید:وقت خود را چهار قسمت کنید: بخشى را براى عبادت و راز و نیاز با خدا و قسمتى را ویژه فعالیت‏هاى اقتصادى سازید،بخشى را صرف همبستگى اجتماعى و ارتباط با فامیل و برادران دینى و بخشى دیگر را به تفریحات سالم و لذت‏جویى‏هاى‏مشروع بپردازید.

کار و تلاش

کار و تلاش سبب مى‏شود تا انسان در برابر بیمارى‏ها و امراض جسمى و روحى که در اثر بیکارى عارض مى‏شود، واکسینه شود. و از هزینه‏هاى‏ناخواسته و سنگین بیکارى رهایى یابد. از این رو فعالیت و تلاش از راهبردهاى اساسى در جهت دستیابى به اهداف بلند مدت یا کوتاه مدت معیشتى‏است.یکى از راهبردهاى اساسى در تدبیر معیشت، توجه ویژه به امر تلاش و کوشش است. این امر، در ارتباط با قوانین حاکم بروجود انسان، ابزارى است براى بودن و شدن آدمى، و به فعلیت رسیدن نیروهاى جسمى و عقلى وى و رشد و شکوفایى‏استعدادهاى فطرى و درونى شخصیت او.قرآن کریم، از کار و عمل، فراوان سخن گفته است و در بعد نظام تکوین و تشریع، ضرورت و اهمیت کار و تلاش را تبیین وتشریح کرده است:لَقَد خَلَقنَا الاِنسانُ فى کَبَدٍ. ما انسان را در رنج آفریدیم.ماهیت هستى انسان را، در ارتباط با ظرف وجود و حیات او، سخت کوشى و تلاش تشکیل مى‏دهد، و در قانونمندى بنابراین‏انسان از لحاظ ماهیت، کانون نیازها است. و نیازهاى او از مواد موجود در طبیعت برآورده مى‏شود. این مواد حاضر و آماده وساخته شده نیست، بلکه استفاده از آنها نیاز به کار دارد و هر چیزى که بخواهد به نوعى مورد استفاده قرار گیرد باید کارى‏روى آن انجام شود، این ضرورتى است که نظام طبیعت بر دوش آدمى نهاده است تا بدینوسیله از فقر و تهیدستى و انواع نابسامانیهادر زندگى فردى و اجتماعى رهایى یابد. کار و تلاش سازنده، خواست خداوند، سیره انبیاء و پیشوایان اسلام و صالحان بوده است، امام کاظم(ع) در این زمینه‏مى‏فرماید: کار با دست و همراه با زحمت، سیره پیامبران و جانشینان آنان بوده است:... رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ امیرُ المؤمنینَ و آبائى کُلُّهم کانُوا قَد عَمَلوا بایدیِهم، وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ النبیین و المُرسلین و الاوصیاء و الصالحین.و امام صادق(ع) مى‏فرماید: دوست دارم انسان براى تأمین زندگى خود در گرماى خورشید رنج و سختى بیند (با کار و تلاش وتحمل زحمت درآمد کسب کند). از این رو زندگى گوارا و باطراوت زمانى جامعه اسلامى را فرا مى‏گیرد، که همه افراد در پرتو ایمان، آن را به عنوان شعار ونشانه خود قرار دهند؛ چرا که تلاش و کوشش، نشانه و شعار مؤمن است. کار و تلاش، گوهر ذاتى انسان را مى‏نمایاند و آن که با کار بیگانه است با فرهنگ دین ناآشناست. فرهنگ دین، فرهنگ فعالیت‏و پشتکار است، انسان دینى آن را مایه عزت و کرامت مى‏داند. امام صادق(ع) به یکى از دوستداران خود فرمود: عزتت را حفظکن. آن شخص سؤال کرد عزتم چیست؟ حضرت فرمود: عزت انسان در این است که کار و تلاش اقتصادى داشته باشد و به این‏وسیله شخصیت خود را ارج نهد. کار و فعالیت سالم براى اصلاح و ساماندهى زندگى فردى و اجتماعى و تعالى ارزشها و تأمین نیازمندیها و کمبودها در جامعه‏لازم و ضرور دانسته شده است، از اینرو در نگرش دینى اجازه داده نشده است که انسان در صورت امکان حتى درسخت‏ترین شرایط، آن را رها نماید و به سؤال وتکدى بپردازد.مردى خدمت امام صادق(ع) رسید و گفت: هنرى از دستم بر نمى‏آید، فعالیت تجارى (خرید و فروش) نیز نمى‏توانم،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

مسجد کوفه

اختصاصی از نیک فایل مسجد کوفه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

سیماى مسجد کوفه در آیینه‏ى آیات و روایات

آیات فراوانى از قرآن کریم به مسجد کوفه مربوط مى‏شود که به شمارى از آنها اشاره مى‏شود :

الف )وَ اصنَعِ الفُلکِ بِاَعیُنِنا وَ وَحینا

خداوند به حضرت نوح وحى فرمود:کشتى را به یارى ما در حضور ما و به فرمان ما بساز.امام صادق فرمود:حضرت نوح فرمود:حضرت نوح نجار بود او نخستین کسى است که کشتى ساخت، او 950 سال قوم خود را ارشاد و هدایت کرد، آنها همه‏اش او را مسخره کردند، پس از خدا خواست که احدى از آنها را روى زمین باقى نگذارد. خدا به او وحى کرد که کشتى را بسازد.

فَعَمِلَ نُوحٌ سَفیَنتهُ فى مسجِد الکلُوفةِ بِیَدِهِ، فَاتى بِالخَشَبِ مِن بُعدٍ حَتّى فَرَغَ مِنها.

حضرت نوح کشتى را با دست خود در مسجد کوفه ساخت و تخته‏ها را از راه‏هاى دور آورد تا کار ساختن کشتى به اتمام رسید.ب )حَتّى اِذا جاءَ اَمرُنا وَ فارَ التّنّوُرُ:تا هنگامى که فرمان ما فرا رسید و از تنور آب جوشید.امیرمؤمنان در ضمن شمارش ویژگى‏هاى مسجد کوفه فرمود:

فیهِ نَجَرَ نوُحٌ سَفینَنَةُ، و فیهِ فارَ التّنّورُ، و بهِ کانَ بَیتُ نوُحٍ و مَسجِدُهُ، وَ فى زاویَتهِ الیُمنى فارَ التّنّوُرُ.

حضرت نوح کشتى‏اش را آن جا ساخت، از تنور نیز همان جا آب جوشید. خانه‏ى نوح و محل عبادت او نیز آن جا بود. در زاویه‏ى راست آن آب از تنور جوشید.امام باقر نیز در این رابطه فرمود :

مسجدُ کوُفانَ فیهِ فارَ التّنّورُ، نُجِرَتِ السَّفینةُ، و هُوَ سُرَّةُ بابِلَ وَ مَجمَعُ الاَنبیاءِ.

در مسجد کوفه از تنور آب جوشید کشتى آن جا ساخته شد، آنجا ناف بابل و محل اجتماع پیامبران است. امام باقر در حدیث دیگر با تفصیل بیشترى فرمود:

مَسجِدُ کوُفانَ رَوضَةٌ مِن ریاضِ الجَنّة، صلّى فیهِ الفُ نَبىٍّ وَ سَبعوُنَ نَبیّاً، وَ مَیمَنَتُهُ رَحمَةٌ و مَیسرِتُهُ مَکرٌ، فیهِ عَصا موسُى و شَجَرةُ یَقطینَ و خاتَمُ سُلیمانَ، و مِنهُ فارَ التّنّوُرُ و نَجَرتِ السَّفینَةُ و هِىَ صُرَّةُ بابِلَ و مَجمَعُ الانبَیاءِ.

 مسجد کوفه باغى از باغهاى بهشت است، هزار و هفتاد پیامبر در آن نماز گزارده، سمت راست آن رحمت و سمت چپ آن نیرنگ مى‏باشد.

 عصاى حضرت موسى، درخت کدوى حضرت یونس و انگشترىِ حضرت سلیمان در آن است.تنور از آن جا جوشید، کشتى در آن جا ساخته شد. آن جا قلّه‏ى شرف بابل و خیمه‏ى اجتماع پیامبران است.بر اساس روایات این تنور همان تنور حضرت آدم بود که بعدها به حضرت نوح منتقل شد و محل فعلى آن در شمت راست کسى است که از باب کنده وارد مسجد شود.

ج )و قیلَ یا ارضُ ابلَعى ماءَکِ:

سر انجام گفته شد: اى زمین اب خود را فرو بر.امام صادق  در تفسیر این آیه‏ى شریفه فرمود:هنگامى که کشتى نوح به وسط مسجد کوفه رسید خدا به زمین فرمان داد که آب خودش را فرو ببرد.

فَبَلَعَت ماءَها مِن مَسجِدِ الکُوفَةِ، کَما بَدَءَ الماءُ مِنهُ .

پس زمین آب خودش را از مسجد کوفه فرو برد، چنان که در آغاز نیز از همان جا شروع شده بود.

د)و جَعَلنَا ابنَ مَریَمَ و اُمَّهُ آیَةً و آوَیناهُما اِلى رَبوَةٍ ذاتِ قرارٍ و مَعینٍ

ما عسیى بن مریم و مادرش را آیت و نشانه‏اى قرار دادیم و آنها را در سرزمین مرتفعى که داراى امنیت و آب جارى بود، جاى دادیم..امیرمؤمنان در تفسیر این آیه‏ى شریفه فرمودند :

الرّبوةُ: الکوفَةُ، و القرارُ: المسَجِدُ، و المعَینُ: الفُراتُ.

منظور از (رَبوة )مکان مرتفع(کوفه)، مقصود از »القَرارُ« )محل امن و آسایش(مسجد کوفه)، و هدف از (معین )آب روان و خوش گوار همان( فرات) مى‏باشد

مسجد کوفه از منظر پیشوایان

در مورد ویژگى‏هاى مسجد کوفه از دیدگاه آیات قرآن به همین مقدار بسنده کرده، فضایل برجسته‏ى آن را از منظر احادیث وارده از پیشوایان معصوم به صورت فشرده در این جا مى‏آوریم و یاد آور مى‏شویم که نقل همه‏ى احادیث وارده در این صفحات نمى‏گنجد.پیشواى پروا پیشگان، امیرمؤمنانمى‏فرماید:

اربعَعةٌ مِن قُصُور الجنّةِ فى الدُّنیا: المسجِدُ الحرامُ و مسجدُ الرّسوُلِ و مسجدُ بیتِ المقدِسِ و مسجِدُ الکوفَةِ.

چهار قصر از قصرهاى بهشتى در دنیاست: 1) مسجد الحرام، 2) مسجد النّبى، 3) مسجد اقصى، 4) مسجد کوفه.

در حدیث دیگرى به هنگام شمارش قصرهاى چهارگانه فرمود:

و مسجِدُ الکُوفَةِ و هُوَ قُبَّةُ الاِسلامِ.

و مسجد کوفه که آن «قبة الاسلام» است.تعبیر (قبة الاسلام) را رسول اکرم (صلّى‏اللهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) در مورد حرم مطهر سالار شهیدان، و جناب سلمان در مورد کوفه به کار برده بودند.امام صادق فرمود:مسافر در چهار جا مى‏تواند نمازش را کامل بخواندک1) مسجد الحرام، 2) مسجد النبى، 3) مسجد کوفه، 4) حرم امام حسین . امام صادق فرمود:اعتکاف روانیست به جز درمسجدى که امام عادل در آن جا نماز جماعت اقامه کرده باشد. در مسجد کوفه، در مسجد بصره، در مسجد النبى و مسجد الحرام اعتکاف مانع ندارد. امیرمؤمنان  فرمود :

لا تُشدُّ الرّرحالُ الّا الى ثلاثَةِ مَساجِدَ:

المَسجدُ الحرامُ، و مسجِدُ رسوُلِ اللهِ (صلّى‏اللهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) و مسجدُ الکوفَةِ.

بار و بنه‏ى سفر بسته نمى‏شود، جز با به سه مسجد: 1) مسجد الحرام، 2) مسجد النبى، 3) مسجد کوفه.فخر الساجدین، زین العابدین، امام سجاد ( از مدینه منوره، صرفا به قصد نماز گزاردن در مسجد کوفه آمد، چهار رکعت نماز گزارد، آنگاه بر مرکب خود سوار شده، راهى مدینه گردید.امام باقر  فرمود:

لو یَعلَمُ النّاسُ ما فى مسجِدِ الکُوفَةِ، لا عَدّوُا لهُ الزّادَ و الرَّواحِلَ من مَکانٍ بَعیدٍ .

اگر مردم فضائل مسجد کوفه را مى‏دانستند از راه‏هاى دور زاد و راحله فراهم کرده به سوى آن مى‏شتافتند.امیرمؤمنان در این رابطه فرمود :

و انَّ مسجِدکُم هذا لَاحَدُ المَساجِدِ الَاربَعَةِ الّتى اختارِها اللّهُ لاَهِلها .

این مسجد شما (مسجد کوفه) یکى از چهار مسجدى است که خداوند آنها را براى اهل‏شان برگزیده است.و در آخرین فراز از همین حدیث فرمود:آن را هرگز فرو نگذارید، با نماز گزاران در آن به خداوهد تقرب بجویید، براى بر آورده شدن نیازهاى خود به آنجا روى بیاورید. آگر مردمان مى‏دانستند که چه برکتى در آن هست از همه‏ى اقطار زمین به سوى آن مى‏شتافتند، اگر چه با سینه خیز رفتن بر روى برف‏ها باشد.یکى از اصحاب به محضر امیرمؤمنان آمده عرضه داشت: من زاد و توشه برگرفتم، مرکبى تهیه کردم، کارهایم را ردیف نمودم، عازم بیت المقدس هستم.امیرمؤمنان فرمود: توشه‏ات را برگیر، مرکب‏ات را بفروش، از این مسجد هرگز جدا مشو، که این مسجد یکى از چهار مساجد برگزیده است.و در فرازى از آن حدیث فرمود:

و یُحشَرُ مِنهُ یَومَ القِیامَةِ سَبعوُنَ الفاً لا عَلَیهِم حِسابٌ و لا عَذابٌ.

در روز رستاخیز 70000 نفر از این مسجد بر انگیخته مى‏شوند که بر آنها حساب و و عقابى نیست.امیرمؤمنان در فراز دیگرى از این حدیث مى‏فرماید:

و فیهِ ثَلاثُ اَعیُنٍ یَزهَرنَ... عَینٌ مِن لَبَنٍ، و عَینٌ مِن دُهنٍ، و عَینٌ مِن ماءٍ.

در مسجد کوفه سه چشمه برق مى‏زند...چشمه‏اى از شیر، چشمه‏اى از روغن، و چشمه‏اى از آب.علامه‏ى مجلسى در توضیح این حدیث مى‏فرماید: این چشمه‏ها از دیده ما پنهان است تا در زمان حضرت قائم )علیه‏السلام( پدیدار شوند.آن گاه امیرمؤمنان دست بر سینه نهاده فرمود :

ما دَعا فیهِ مَکروُب بِمسألَةٍ فى حاجتَةٍ مِنَ الحَوائِجِ الّا اَجابَهُ اللهُ و فَرَّجَ عنَنهُ کُربَتَهُ.

هیچ غم زده‏اى در این مسجد حاجتى از حوائج خود را از خدا مسألت نمى‏کند جز این که خداوند او را حاجت روا مى‏کند و اندوه‏اش را مى‏زداید.امام صادق در این رابطه فرمود:هر کس حاجتى دارد آهنگ مسجد کوفه کند، وضوى پاکیزه سازد، دو رکعت نماز، در هر رکعت سوره‏هاى: حمد، فلق، ناس، توحید، حجر، نصر، اعلى و قدر بخواند، تا از نماز فارغ شود، حاجت‏اش به یارى پروردگار بر آورده شود.امام صادق  در فرازى از حدیثى فرمود:

نِعمَ المسجِدُ الکوُفَةِ، صَلّى فیهِ اَلفُ نَبِىٍّ و اَلفُ وَصِىٍّ.

مسجد کوفه چه مسجد زیبائى است هزار پیامبر و هزار وصى پیامبر در آن نماز گزار بوده‏اند.امام صادق  فرمود:در شب مواج جبرئیل به پیامبر اکرم (صلّى‏اللهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) عرض کرد:این جا نماز گاه پدرت آدم و عبادتگاه پیامبران است، در اینجا فرود آى و نماز بگزار. پس آن حضرت فرود آمد و نماز گزارد، آن گاه به سوى آسمان معراج نمود.امام صادق به صراحت فرمودند: مسجد کوفه از مسجد بیت المقدس  برتر است.و در همین رابطه فرمود:

لو یَعلَم النّاسُ مِن فضلِلهِ ما اعلَمَ، لا زدَ حَملوُا عَلَیهِ.

اگر مردم از فضیلت مسجد کوفه مى‏دانستند آن چه را که من مى‏دانم در آن جا ازدحام مى‏کردند.جبریل امین در شب معراج به رسول اکرم (صلّى‏اللهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) عرضه داشت:

مسجِدٌ مبارَکٌ کثیرُ الخیر، عظیمُ البَرَکةِ، اختارَهُ اللّهُ لاَهِلِه و هُوَ یَشفَعُ لَهُم یومَ القیامَةِ.


دانلود با لینک مستقیم


مسجد کوفه