نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد اراده الهی از دیدگاه امام خمینی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد اراده الهی از دیدگاه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اراده الهی از دیدگاه امام خمینی


تحقیق در مورد اراده الهی از دیدگاه امام خمینی

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 19

 

  • نگاهی به برهان صدیقین

 پیرامون صفات حق تعالی مباحث گسترده‌ای صورت گرفته و از ابعاد و زوایای گوناگونی مورد بحث قرار گرفته که قسمت عمده‌ای از علوم اسلامی را به خود اختصاص داده است: متکلمین و فلاسفه و عرفا در این نکته که حضرت حق مستجمع جمیع صفات کمال و جمال است و هر صفت کمالی را خداوند به نحو اتم و اکمل دارا است، متفق‌القولند. و هر کدام به زبان خود و در قالب مفاهیم خود به این مهم پرداخته‌اند. از بین این مکاتب، فلاسفه بحث صفات را برهانی کرده و در اثبات آن براهین متقنی اقامه کرده‌اند و حتی معتقدند گرایش ما سواءالله به او به خاطر کمالاتش است. حضرت امام این فیلسوف عارف ومحقق مدقق نیز از طرفداران این نظریه است و مطالبی که در برخی آثار می‌بینیم بر این گفته صحه می‌گذارد. هرچند که برخی براهین حضرت در واقع تقریری از براهین حکماء پیشین می‌باشد اما غور در آنها حاکی از عمق نگرش ایشان است. ایشان از واجب‌الوجود با عنوان کمال مطلق تعبیر می کند و معتقد است که: «کمال مطلق همه کمالات است و الا مطلق نیست و هیچ کمالی و جمالی و جمیلی ممکن نیست در غیر حق ظهور کند که این غیریت عین شرک است و اگر نگوییم الحاد است.»[۱] می‌بینیم که حضرت امام ـ اعلی الله مقامه ـ در این چند جمله کوتاه به قاعدهٔ بسیط الحققیه اشاره فرموده‌اند ولی در اینجا چون بحث ما بر روی صفت اراده است، درصدد اثبات صفات کمال بر ذات اقدس الله نیستیم بلکه آن را اصلی مسلم گرفته و از این مباحث تنها به عنوان مقدمه‌ای برای ورود به بحث اصلی استفاده کرده و بدون اطاله کلام از آن می‌گذریم.

  • تقسیم صفات : مطلب دیگری که برای شروع بحث ناگزیر از بیان آن هستیم، اشاره‌ای به اقسام صفات است. کمالات و صفات واجب تعالی تقسیمات گوناگونی دارد که یکی از آن، تقسیم به صفات ذاتی و فعلی است. صفات ذاتی یعنی صفاتی که فرض ذات به تنهایی برای انتزاع آن کفایت می‌کند و صفات فعل یعنی صفاتی که فرض آن، منوط به فرض غیر است و غیر از واجب تبارک و تعالی هر چه هست، فعل اوست. پس صفات فعلی، صفاتی خواهد بود که از مقام فعل واجب یعنی ماسواء الله انتزاع می‌شود. البته این دیدگاهی است که مورد قبول فلاسفه و متکلمین امامیه است و اختلاف‌نظر بسیار زیادی در این زمینه به ویژه بین امامی با اشاعره و معتزله وجود دارد؛ زیرا اشاعره صفاتی را که بعنوان صفات ذاتی بیان کردیم از لوازم ذات می‌دانند و معتزله ذات مقدس را نائب مناب صفات او می‌دانند اما از این اختلافات که بگذریم حضرت امام نیز در اسماء و صفات الهی قائل به دو مقام هستند:

۱ـ مقام اسماء و صفات ذاتیه: در این مقام ذات مقدس واجب تعالی به حیثیت واحده و جهت بسیطهٔ محضه، کل کمالات و جمیع اسماء و صفات را داراست و تمام کمالات به حیثیت بسیطهٔ وجودیه رجوع می‌کند. چون ذات مقدسش صرف وجود و وجود صرف است، صرف کمال و کمال صرف نیز است.

۲ـ مقام اسماء و صفات فعلیه: این مقام، مقام ظهور و تجلی اسماء و صفات ذاتیه است که مقام معیت قیومیه است و آیهٔ شریفهٔ «هو معکم این ما کنتم» بدان اشاره دارد.

ایشان آیهٔ شریفهٔ «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» را جامع این دو مقام می‌دانند. حضرت امام در باب صفات حق ـ‌ سبحانه ـ بسیار دقیق بحث کرده‌اند. وقتی نظرات حکماء را که در این‌باره بررسی می‌کنیم گفته‌اند، صفات حق یا صفت ذاتند و یا صفت فعل، به عبارت دیگر آنان یک دسته از صفات را صفات ذاتی و صفات دیگر را صفات فعلی می‌دانند اما نظر مبارک حضرت امام این تفاوت را با نظر حکماء دیگر دارد که ایشان می‌فرمایند که صفاتی که در یک مرتبه صفات ذات هستند، همان صفات در مرتبهٔ دیگر (مرتبه فعل) صفت فعل به شمار می‌روند و این تفاوت در مورد صفت اراده کاملاً مشهود است؛ مثلاً حضرت امام، اراده را هم صفت ذات و هم صفت فعل می‌دانند و حال آنکه عمده بحث فلاسفه‌ای چون علامه طباطبائی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در این است که آیا اراده، صفت ذات است یا صفت فعل[۲]؟ و جالب توجه این است که بر اینکه اراده صفت ذات نیست، برهان اقامه می‌کنند اما از نظر حضرت امام جمیع اسماء و صفات حق تعالی در دو مرتبه و در دو مقام است: یکی مقام اسماء و صفات ذاتیه، که این مقام در حضرت واحدیت ثابت است، مثل علم ذاتی حق و قدرت ذاتی حق و اراده ذاتی که از شؤون و تجلیات ذاتیه حق تبارک و تعالی است. دیگری مقام اسماء و صفات فعلیه است که به تجلی و به فیض مقدس برای حق‌تعالی ثابت است.[۳]

  • عینیت صفات با ذات

مسئله دیگری که در باب صفات مطرح است، عینیت و غیریت صفات ذاتی با ذات حق است و علیرغم اختلاف آرایی که در این زمینه وجود دارد، قول حضرت امام ـ و برخی حکمای دیگر ـ معتبرترین اقوال است. ایشان معتقد به عینیت و اتحاد صفات با ذات هستند؛ به این دلیل که صرف وجود، صرف کمال و جمال است و هیچ حیثیت کمالی، نمی‌تواند خود را از صرف وجود کنار بکشد؛ چون هرچه کمال است، به حقیقت وجود برمی‌گردد و اگر غیر از این باشد اشکالات عدیده‌ای پیش می‌آید:

۱ ـ در عالم وجود دو اصل بلکه چندین اصل بوده باشد و حال آنکه در عالم واقع تنها وجود اصیل است.

۲ ـ ذات حق تبارک و تعالی مرکب باشد که لازمه‌اش نیازمندی و نقص است.

 ۳ ـ راه یافتن جهات امکانی در ذات حق است و اشکالات دیگری که بیانشان به طول می‌انجامد.[۴] حضرت امام قائل به قول عینیت صفات با ذات، در موارد زیادی از آن سخن گفته‌اند و آن را برهانی کرده‌اند و اصحاب اقوال دیگر را مورد نقد قرار داده‌اند.[۵]


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اراده الهی از دیدگاه امام خمینی

مقاله در مورد اراده الهى

اختصاصی از نیک فایل مقاله در مورد اراده الهى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد اراده الهى


مقاله در مورد اراده الهى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:5

 

  

 فهرست مطالب

 

اراده الهى

 

«اشکالات و شبهات‏»

 

«حکماى اسلامى و مساله اراده‏»

 

 

شبهه اول - چنانکه علم بارى به نظام‏احسن که عین ذات او هم مى‏باشد، غایت اودر ایجاد باشد - و مى‏دانیم که علت غایى‏اقتضاى فاعلیت فاعل را مى‏کند - لازم مى‏آیدکه ذات خداى تعالى علت ذات خودش‏باشد و این محال است.

جواب - اینجا نیز مانند بسیارى از موارد«اقتضا» یا «استلزام‏» را عنوان کرده‏اند امامنظور مطلق عدم انفکاک است در حالى که‏در این مقام چنین نیست و هیچ برهانى‏دلالت‏بر این نمى‏کند که «باید غایت و فاعل‏البته در حقیقت غیر یکدیگر باشند» بلکه‏مى‏توانند عین یکدیگر نیز باشند چرا که‏فاعل افاضه وجود مى‏کند و غایت چیزى‏است که افاضه وجود براى اوست که این‏غایت مى‏تواند هم خود فاعل باشد و هم‏موجودى اعلا و برتر از آن.

در مورد واجب الوجود بالذات نیز که‏قائم به خود است، از همین کلام استفاده‏مى‏کنیم که چون غایتى قائم به ذات خوداست مى‏تواند هم فاعل باشد و هم غایت. واز آن جهت که افاضه وجود اشیا را مى‏کندعلت فاعلى و از آن جهت که افاضه وجودمى‏کند به سبب علمش به نظام خیر که عین‏ذاتى است که معشوق اوست، علت غایى‏است.

شبهه دوم - گفته شده است که غایت‏به‏حسب تصور ماهیت مقدم بر فعل است ولى‏به حسب وجود، مؤخر از آن و به این جهت‏نیز در مورد آن گفته شده که اول الفکر وآخرالعمل مى‏باشد. با این حساب اگرباریتعالى هم فاعل و هم غایت همه‏اشیا باشد، لازم مى‏آید که هم مقدم برآنها باشد و هم مؤخر از آنها و شى‏ءواحد چگونه مى‏تواند اول الاوایل وآخر الاواخر باشد؟

جواب اول - این تاخر مذکور(غایت تاخر از فعل دارد) مخصوص‏به امور واقع در تحت کون است و درشیئى که اعلاى از کون باشد چنین‏چیزى مطرح نیست. چنانکه درتقسیمات معلول آمده است معلول‏تقسیم مى‏شود به: مبدع و کاین. که‏غایت در قسم اول هم به حسب وجودو هم به حسب ماهیت، با وجود معلول‏مقترن است. اما در قسم دوم به حسب‏وجود متاخر و بر حسب ماهیت متقدم‏است .

جواب دوم - خداوند هم اول‏الاوایل است و هم آخر الاواخر و این‏به دو اعتبار است. اول الاوایل است‏به‏خاطر نفس ذات او که علت فاعلى وغایى است و آخر الاواخر است چراکه همه اشیاء قصد او را مى‏کنند و به اومشتاقند که او خیر مطلق و معشوق‏حقیقى است; پس شوق به کمال‏مفقود علت این امر است و این اشیامى‏خواهند تا حد امکان، به مبدا خودتشبه جویند.

شبهه سوم - متکلمان مى‏گویندهمه حرفهاى حکما براى این است که‏از آنکه بگویند افعال بارى تعالى‏معلول به غرض و غایت است، ابادارند.

جواب - فلاسفه از نسبت دادن‏غرضى که غیر از نفس ذات حق تعالى‏باشد، مضایقه دارند; اغراضى مثل‏لذت جویى یا رسیدن به منفعت و یاغیر اینها پس در خلق و ایجاد مادون،این ممکن نیست که غرض در مادون‏باشد.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد اراده الهى