مقاله مقایسه اضطراب و رشد اجتماعی کودکان عادی و استثنایی

اختصاصی از نیک فایل مقاله مقایسه اضطراب و رشد اجتماعی کودکان عادی و استثنایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 77

چکیده:

هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اضطراب، عزت نفس و رشد اجتماعی واینلند کودکان عادی و استثنایی سنین 9 تا 15 سال در شهر اهواز در سال 1385 می باشد. به همین منظور 58 نفر از کودکان پسر و دختر استثنایی که 28 نفر کودکان عادی (14 نفر پسر و 14 نفر دختر) و 28 نفر کودکان استثنایی (14 نفر پسر و 14 نفر دختر) که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد آزمایش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش برای بدست آوردن داده ها عبارت بودند از: آزمون اضطراب اشپیل برگر برای اضطراب آشکار و پنهان، آزمون عزت نفس پوپ برای عزت نفس و آزمون واینلند برای رشد اجتماعی استفاده شده جهت تجزیه و تحلیل داده ها آزمون آماری t دو گروه مستقل استفاده شده در سطح آلفا 01/0 و نتایج بدست آمده حکایت از این نکته دارد که در اضطراب آشکار بین پسران عادی و استثنایی از لحاظ اضطراب آشکار تفاوت مشاهده شده معنی دار بوده است اما بین دختران عادی و استثنایی از لحاظ اضطراب آشکار تفاوت مشاهده شده معنی دار نبوده است و از لحاظ اضطراب پنهان بین پسران و دختران عادی با پسران و دختران استثایی تفاوت مشاهده شده معنی دار نبوده است. در مورد رشد اجتماعی پسران استثنایی تفاوت مشاهده شده معنی دار نبوده است. اما در مورد دختران عادی با دختران استثنایی از لحاظ رشد اجتماعی تفاوت مشاهده شده معنی دار بوده است.

پیش درآمد

این فصل شامل 5 مورد می باشد مورد اول مقدمه یا همان بیان مسئله مورد بعد اهمیت و ضرورت پژوهش انجام شده را شامل می شود و بعد از انجام این پژوهش اشاره می شود به فرضیه های آن که پژوهشگر آنها را ذکر کرده است.

قسمت های بعدی سؤالاتی که در مورد موضوع پژوهش مطرح شده است و در نهایت معرفی متغیرهای موجود در موضوع مورد نظر و ذکر تعاریف مفهومی و عملیاتی که به هر یک از این متغیرها در این فصل اشاره می شود.

بیان مسئله:

در خانواده ای که صمیمیت یا محبت و مهربانی وجود دارد، کودک هم می تواند هم ثبات خود پندرای را حفظ کند و هم باعث تغییرات مطلوب در شخصیت خود شود از یک سو او می تواند با اطمینان به شخصیت خود، با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر بدون داشتن اضطراب و تشویش نامناسب خود را مورد تردید قرار داد، و سعی می کند آنها را به نحو مطلوبی تغییر دهد. (اسماعیل بیابانگرد، 1376)

وجود یک رابطه صمیمی با یک بزرگسال مهربان برای ایجاد احساس اعتماد و ارزش، رفع نیازها، پاسخ به سؤالات و حل مشکلات کودک الزامی است کنش متقابل با کودکان دیگر نیز نقش عمده ای در این فرآیند بازی می کند.

همسالان از راههای خاصی در شکل گیری شخصیت، رفتار اجتماعی، نظام ارزش و نحوه نگرشهای یکدیگر دخالت دارند، کودکان از طریق سرمشق دهی و سرمشق گیری در مورد اعمالی که قابل تقلید است و با ارزشیابی فعالیتهای یکدیگر و باز خوری که به یکدیگر می دهند در همدیگر تأثیر می گذارند کودکان بسیاری مهارتهای اجتماعی را از طریق کنش متقابل یکدیگر یاد می گیرند. آنها می آموزند که چگونه چیزی بدهند و چیزی بگیرند، در فعالیتهای دسته جمعی شرکت کنند، از جنب و جوش دیگران لذت ببرند. تواناییهای خود را ارزیابی بتدریج از خانواده مستقل شوند و با جامعه سازگار شوند. (اسماعیل بیابانگرد، 1376)

در خانواده های گسسته که پدر و مادر یا هر دو به عللی از جمله مرگ و طلاق نزد نوجوان نباشند، رشد عاطفی و اجتماعی او مختل می گردد. در صورتیکه مادر بر خانواده حاکم باشد، نوجوان پسر که تحت تأثیر عوامل اجتماعی می خواهد نقش مرد را عهده دار شود بر علیه مادر می شود و تضاد و اختلافی را بین خود و مادر بوجود می آورد. در این خانواده پسران افرادی تندخود و عصبی و حساس و بدبین هستند. رشد اخلاقی که با رشد اجتماعی ارتباط نزدیک دارد برای ادامه زندگی سالم و زنده لازم است. صفات اخلاقی مطلوب که اکتسابی هستند اجتناب از کارهای ناپسند و انجام اعمال شایسته از جمله بی ریایی، امانتداری، راستگویی، عزت نفس و پذیرش مسئولیت را شامل هستند. (دکتر عبدالله شفیع آبادی، 1373)

در این پژوهش به بررسی مقایسه اضطراب، عزت نفس، رشد اجتماعی کودکان عادی و کوکان استثنایی می پردازد که در این پژوهش سؤالات زیر مطرح می شود.

1- آیا بین اضطراب آشکار کودکان عادی و کودکان استثنایی تفاوت معناداری وجود دارد؟

2- آیا بین اضطراب پنهان کودکان عادی و کودکان استثنایی تفاوت معناداری وجود دارد.

3- آیا بین عزت نفس کودکان عادی و کودکان استثنایی تفاوت معناداری وجود دارد؟

4- آیا بین رشد اجتماعی عادی و کودکان استثنایی تفاوت معناداری وجود دارد؟

اهمیت و ضرورت پژوهش:

افرادی که عزت نفس پایین دارند می کوشند موفقیتها را به برون نسبت دهند و شکستها را به درون. شواهد بیانگر این مطلب است که کودکان نیز از این شیوه ها استفاده می کنند. فرد افسرده خود را آدمی بی ارزش تلقی می کند به