فرمت فایل:word
تعدادصفحات:34 صفحه
ده های پایانی قرن بیستم و چند سالی که را که از قرن بیست و یک می گذرد به جرئت می توان دوره تحول اساسی در اندیشه های بشر و تغییر دیدگاه او نسبت به جهان پیرامون خود تلقی کرد. اگر «اخلاق» و اصول اخلاقی را، که زاییده وجدان بشر و تغییر ناپذیر هستند، از این امر مستثنی کنیم، در نحوه نگرش سایر علوم و نیز دنیای هنر به مسائل و موضوعات، تغییرات عمده ای به وقوع پیوسته است. از دیدگاه بشر امروزی، جهان حاضر یک جهان ارگانیک است که در آن فضا، زمان و اجسام به صورت متحول، سیال، درگیر با یکدیگرند و اتباط غیرخطی دارند. دانشمندان و صاحبان اندیشه برای تبیین جهان امروز دیگر صرفاً به علوم کلاسیک و قطعیت جهان بینی ریاضی گونه تکیه نمی کنند، بلکه مباحثی همچون عدم قطعیت، آشفتگی، هندسه های نااقلیدس و فراکتالی، نظریه پیچیده و فیزیک غیرخطی، جهانی متفاوت از گذشته را در برابر انسان پست مدرن قرار داده است. با وسیع تر شدن قلمرو علوم، بر تعداد مجهولات و سؤالات نیز افزوده می شود و انسان برای رازگشایی مجهولات تازه، می بایست تلاش بیشتری کند.
بشر می تواند پاسخ بسیاری از پرسش های خود را از راه آزمایش، تحقیق و خلق فرضیات تازه بیابد. اما شاید بتوان خود «طبیعت» را بهترین پاسخگوی سؤالات بشر دانست. طبیعت، همه جواب ها را دارد و این انسان ها هستند که به تدریج می آموزند چگونه بپرسند.
استخر شنای المپیک چین