نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

افلاطون کیست ؟ 12 ص

اختصاصی از نیک فایل افلاطون کیست ؟ 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

آنانکه‌ می‌خواهند خوب‌ زندگی‌ کنند باید به‌

حقیقت‌ نزدیک‌ شوند زیرا پس‌ از رسیدن‌

به‌ مقام‌ حقیقت‌یابی‌ است‌ که‌ دست‌ از

غم‌ و اندوه‌ دنیا برمی‌دارند.

افلاطون‌

مقدمه‌

افلاطون‌ مؤسس‌ حکمت‌ الهی‌ است‌. استاد فلسفه‌ نظری‌ و رهبر رموز منطق‌ و خطابه‌،آموزگار اخلاق و سیاست‌ و معرف‌ سقراط‌ و مربی‌ ارسطو.

عقاید افلاطون‌ در علم‌ سیاست‌ انسان‌ زیبایی‌ و... خلاصه‌ می‌شود.

افلاطون‌ نخستین‌ فیلسوف‌ و متفکر دنیای‌ باستان‌ بود که‌ با روشی‌ مشخص‌ در موضوع‌سیاست‌ می‌نوشت‌. از خصایص‌ رساله‌های‌ افلاطون‌ این‌ است‌ که‌ به‌ صورت‌ مکالمه‌ای‌ میان‌ دویا چند نفر است‌.

در این‌ مقاله‌ سعی‌ شده‌ است‌ که‌ شخصیت‌ این‌ استاد بزرگوار بهتر شناسانده‌ شود.

افلاطون‌ کیست‌؟

برای‌ بزرگواری‌ و بلندی‌ مقام‌ افلاطون‌ همین‌ بس‌ که‌ مؤسس‌ حکمت‌ الهی‌ است‌ و استادفلسفه‌ نظری‌ و رهبر رموز منطق‌ و خطابه‌، آموزگار اخلاق و سیاست‌، نمایندة‌ حقیقت‌ عشق‌ وهادی‌ عقل‌ به‌ سوی‌ ادراک‌ مجردات‌، معرف‌ سقراط‌ و مربی‌ ارسطو.

او نخستین‌ فیلسوف‌ و متفکر دنیای‌ باستان‌ بود که‌ با روشی‌ مشخص‌ در موضوع‌ سیاست‌می‌نوشت‌ کتابهای‌ افلاطون‌ دردست‌ همة‌ حکما و ادبا هست‌ و دائماً موضوع‌ بحث‌ و تحقیق‌ است‌و همه‌ متفق‌اند که‌ افلاطون‌ از بزرگترین‌ حکمای‌ یونان‌ بلکه‌ بزرگترین‌ فلاسفه‌ عهد قدیم‌ و شایدگذشته‌ از انبیاء و اولیاء ارجمندترین‌ دانشمندی‌ است‌ که‌ عالم‌ انسانیت‌ به‌ وجود آورده‌ است‌.

زندگی‌ افلاطون‌

افلاطون‌ در سال‌ 428 پیش‌ از میلاد در آتن‌ متولد شد. اسمش‌ را آریستو کلس‌ نهادند به‌معنی‌ نامدار و بهترین‌ ولی‌ افلاطون‌ لقب‌ گرفت‌ به‌ معنی‌ وسیع‌. آتن‌ در زمان‌ ولادت‌ او هنوزنیرومندترین‌ و ثروتمندترین‌ دولت‌ شهر یونان‌ به‌ حساب‌ می‌آمد. و به‌ خاطر اهمیت‌ فرهنگی‌ اش‌متفکران‌ یونان‌ را از جنوب‌ ایتالیا (در غرب‌) تا سواحل‌ آسیای‌ صغیر (در شرق ) به‌ خود جلب‌کرده‌ بود. در حدود 18 سالگی‌ به‌ سقراط‌ برخورد و ده‌ سال‌ در خدمت‌ او به‌ سر برد و بعد ازمرگ‌ سقراط‌ جهانگردی‌ نموده‌ و به‌ تعلیم‌ حکمت‌ پرداخت‌. در بیرون‌ شهر آتن‌ باغی‌ داشت‌ که‌وقف‌ علم‌ و معرفت‌ نمود. مریدانش‌ برای‌ درک‌ فیض‌ تعلیم‌ و اشتغال‌ به‌ علم‌ و حکمت‌ آنجا گردمی‌آمدند و چون‌ آن‌ محل‌ آکادمیا نام‌ داشت‌ فلسفه‌ افلاطون‌ معروف‌ به‌ حکمت‌ آکادمی‌ شده‌ وامروزه‌ هم‌ مراکز علمی‌ و ادبی‌ را در اروپا آکادمی‌ می‌گویند. بر سر در باغ‌ نوشته‌ بود، هرکس‌هندسه‌ نمی‌داند وارد نشود. هشتصد سال‌ این‌ مرکز علمی‌ دایر بود تا اینکه‌ یکی‌ ازامپراطوریهای‌ روم‌ به‌ خاطر مخالفتی‌ که‌ با فلاسفه‌ پیدا کرد آکادمی‌ را تعطیل‌ کرد.

افلاطون‌ شاگرد سقراط‌ و معلم‌ ارسطو

افلاطون‌ می‌گفت‌ شرمنده‌ نخواهم‌ شد اگر سقراط‌ را عادلترین‌ فرد زمانه‌ بخوانم‌. سقراط‌تنها به‌ مسایل‌ انسانی‌ توجه‌ داشت‌ و قصد او رسیدن‌ به‌ یک‌ یقین‌ اخلاقی‌ بود و اینکه‌ انسان‌ به‌چه‌ ترتیب‌ باید زندگی‌ کند. مهارت‌ او در مکالمه‌ و دستیابی‌ به‌ حقیقت‌، نمونه‌ای‌ از اندیشه‌ فلسفی‌را به‌ ارمغان‌ آورد که‌ هنوز هم‌ مثل‌ همان‌ زمان‌ به‌ اعتبار خود باقی‌ است‌. یکی‌ از بینشهای‌سقراط‌ این‌ بود که‌ کردار اخلاقی‌ دارای‌ شالوده‌ عقلی‌ است‌ و هیچ‌ کس‌ خواسته‌ و ارادی‌ بدی‌نمی‌کند. بنابراین‌ شناخت‌ خیر و نیکی‌ مساوی‌ با عمل‌ کردن‌ به‌ آن‌ است‌، ولی‌ او را به‌ اتهام‌ناپارسایی‌ و بی‌تقوایی‌ محکوم‌ کردند چون‌ به‌ خدایانی‌ که‌ دولت‌ پرستشان‌ را جایز دانسته‌ بودایمان‌ نداشت‌ و چند روز پس‌ از محاکمه‌، جام‌ شوکران‌ را سرکشید. ارسطو بیست‌ سال‌ پیش‌ ازوفات‌ افلاطون‌، در سن‌ هیجده‌ سالگی‌ به‌ آکادمی‌ وارد شد و از مریدان‌ و اعضاء آکادمی‌ بود وافلاطون‌ او را


دانلود با لینک مستقیم


افلاطون کیست ؟ 12 ص

مقاله درباره افلاطون

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره افلاطون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره افلاطون


مقاله درباره  افلاطون

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:17

تاریخچه زندگی افلاطون :

افلاطون یکی از 3 فیلسوف بزرگ و معروف یونانی می باشد که بعد ازسقراط در زمینه فلسفه پا عرصه وجود گذاشت.

افلاطون در سال 428 ه.ق در نخستین جنگ آتن و اسپارک در آتن و در خانواده اشرافی به دنیا آمد که بعدها توانست دز زمینه فلسفه حرفهای زیادی را برای گفتن داشته باشد. او توانست با استفاده از نظرات و گفته های فلاسفه قبل و به خصوص سقراط که می شود گفت تمام آثار او برگرفته و جمع آوری شده سخنان سقراط است در زمینه فلسفه به جایگاه بزرگی دست یابد چنان که در  کتابها سقراط را، سقراط افلاطونی بیان کرده اند. از مهمترین آثار افلاطون می توان به «جمهوری» افلاطون اشاره کرد این رساله وی می باشد و از دیگر آثار او به رساله ها فیدو تیمایوس و ضیافت و ... اشاره کرد. افلاطون مدرسه ای بنام «آکادمی» بنا گذاشت که توانست حدود 900 سال در زمینه فلسفه به فعالیت ادامه دهد و اشاعه کننده افکار سقراط و افلاطون باشد.

2ـ منابع عقاید و تاثیرات آن در افلاطون :

کسانی که بیشتر در افلاطون اثر داشتند هم چون؛ فیثاقورس، یارمنیدس، هراکلیتوس و سقراط بودند. افلاطون عناصر اورفئوس فلسفه خود را (به واسطه سقراط یا هر کس دیگر) از فیثاقورس گرفت، که شامل جنبه دینی اعتقاد به بقای روح، تعلق خاطر به دنیای دیگر، لحن روحانی، تشبیه جهان به غار و نیز اقدامی که افلاطون برای ریاضیات قائل است و آمیختگی تعلق و اشراق که در نظریات او دیده می شود هم نتیجه نفوذ فیثاقورس است.

افلاطون این اعتقاد را از پارمندیس گرفت که واقعید ابدی و مستقل از زمان است و دیگر اینکه بنا بر براهن منطقی تغییر امری موهوم است.

از هراکلیتوس از نظریه منفی را گرفت که در جهان محسوس هیچ چیزی پایدار نیست. ترکیب این با اعتقاد پارمندیس منجر به این نتیجه شد که حصول معرفت از راه حواس امکان ندارد و بلکه باید به وسیله عقل بدان رسید. از نظریه احتمال دارد که افلاطون اشتغال خاطر به مسائل اخلاقی و تمایل به توجیه نمایی جهان، به جای توجیه مکانیکی آن را از او به ارث برده باشد. خوبیها بر فکر افلاطون بیش از فلسفه پیش از سقراط تسلط دارند و مشکل است این امر را نتیجه نفوذ سقراط بدانیم.

3ـ مدینه فاضله افلاطون :

جمهوری، مهمترین رساله افلاطون می باشد، که به طور کلی از سه بخش تشکیل می‌شود، بخش نخست که مربوط است به وصف یک جامعه  مطلوب اشتراکی (اواخر کتاب پنجم)، بخش دوم صرف تعریف کلمه حکیم، یا (فیلسوف) شده است در کتابهای ششم و هفتم که یکی از نتیجه های مهم افلاطون این است که حکام باید حکم باشد. بخش سوم بحث در مورد انواع مختلف دولتهای واقعی  و ذکر معایب و محاسن آنها می باشد. فرض ظاهری کتاب «جمهوری» تعریف عدالت می باشد. در همان مراحل اولیه بحث افلاطون تشخیص می‌دهد که چون مشاهده قضایا به مقیاس بزرگتر آسانتر از مقیاس کوچک است پس بهتر است به جای آنکه ببینیم چه چیزهایی فرد عادل را به وجود می آورد و به تحقیق این امر بپردازیم که چه عوامل یک دولت عادل را به وجود می آورد و چون عدالت از جمله مهمترین صفات دولت است نخست چیزهای دولتی وصف شود و سپس مشخص شود کدامیک از کمالات  آن دولت را باید عدالت نامید. پس نخست مدینه فاضله افلاطون را طور کلی آن تصور می‌کنیم: افلاطون چنین شروع می‌کند که نخست افراد جامعه باید به سه گروه و طبقه تقسیم شوند: عوام الناس (مردم عادی)  سربازان،‌ سرپرستان. فقط طبقه سرپرستان باید قدرت سپاس داشته باشند و تعداد آنها نیز در دو طبقه دیگر کمتر باید باشد. این افراد باید توسط شخص قانونگزاری انتخاب شوند و سپس به صورت وراثت جانشین یکدیگر شوند، ولی می توان به صورت استثنا کودکی مستعد را از طبقات پست تر ارتقاء دارد و برعکس کودک نابابی را از طبقه بالاتر تنزیل دارد. به نظر افلاطون مشکل این است که چگونه محرز سازد که سرپرستان مقصود قانونگزار را جامعه عمل می پوشانند. برای این مقصود، او پیشنهادهای گوناگون تربیتی، اقتصادی، بیولوژیکی و دینی دارد. بیش نظر افلاطون در خصوص سرپرستان است که پیشنهاد ها در مورد آنها انجام شود. نخستین امری که باید بدان پرداخته شود تعلیم و تعلم است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره افلاطون

تحقیق درمورد افلاطون 20 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد افلاطون 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

مقدمه

افلاطون، مایه تباهی فلسلفه بود یا [دستِ کم] شماری از متفکران مدرن، چنین تصوری را در ما برمی انگیزند. نیچه و هایدگر، هر دو، بر این باورند که فلسفه، هیچ گاه از الطاف و عنایات سقراط و افلاطون، در قرن پنجم پیش از میلاد، بهبودی حاصل نکرد. کم تر از دو سده قبل، فلسفه به جریان افتاده بود و، از جهات بسیار، به زحمت قدم های اول را برداشته بود. اما در اینجا [یعنی در قرن پنجم پیش از میلاد] بود که از قرار معلوم، راه خطا را در پیش گرفت.

سقراط هیچ نوشته ای از خود به جا نگذاشت. منبع اصلی اطلاعات ما از او، شخصیتی نیمه تاریخی است که در مکالمات افلاطون ظاهر می شود. غالباً دشوار است تشخیص دهیم که چه وقت این شخصیت، در حال بیان اندیشه هایی است که خودِ سقراط اظهار داشته است یا صرفاً در مقام سخنگوی افلاطون، نقش بازی می کند. در هر دو حال، این سیما، از بیخ و بن، متفاوت بود با فیلسوفانی که پیش از او به سر می بردند (و اکنون، نزد عموم، به پیش – سقراطیان شهرت دارند.)

بنابراین چگونه سقراط و افلاطون، فلسفه را، پیش از آنکه، چنان که باید و شاید، آغاز شده باشد، به تباهی کشاندند؟ ظاهراً خطای ایشان، این بود که فلسفه را امری عقلانی تلقی کردند. ورود تحلیل و برهان استدلالی، همه چیز را ویران کرد.

اما این سنت گرانبهای پیش – سقراطی چه بود که ورود عقل، آن را درهم شکست؟ فیلسوفان پیش – سقراطی، شماری از اعجوبه های برجسته بودند که پرسش های ژرفی را، از هر سنخ، پیش می کشیدند: «واقعیت چیست؟»، «وجود چیست؟»، «باشنده چیست؟» بسیاری از این پرسش ها، تا به امروز نزد فیلسوفان بی پاسخ مانده است (این واقعیت، آن دسته از فیلسوفان مدرن را نیز شامل می شود که با ادعای اینکه اساساً چنین پرسش هایی را نمی شود پاسخ داد، اصلاً وارد بازی نمی شوند.)

فیثاغورس، به مراتب جالب ترین (و عجیب ترین) فیلسوفِ پیش – سقراطی بود. امروزه فیثاغورس، بیش از هر چیز به خاطر قضیه ای که به نام اوست یعنی این قضیه که مجموع مجذور دو ضلع مثلث قائم الزاویه برابر است با مجذور وتر آن مثلث – در یادها مانده است. قرن هاست که این قضیه، برای عدة زیادی از مردم، اولین استنباط صحیح ریاضی شان را میسر کرده است: اینکه هیچ گاه از ریاضیات سر در نخواهند آورد! فیثاغورس بود که عمیق ترین تأثیر را بر افلاطون به جا نهاد و برای پیدا کردن سرچشمه بسیاری از اندیشه های افلاطون، می بایست به سراغ او برویم.

فیثاغورس، تنها فیلسوف نبود. او علاوه بر این، توفیق یافت که نقش های پیشوای دینی، ریاضی دان، عارف و مشاور رژیم غذایی را نیز یکجا در شخص خویش جمع کند. مقدر بود که این شاهکار دشوار فکری، تأثیر پایدار خود را بر اندیشه های فلسفی او به جا بگذارد.

فیثاغورس در حوالی سال 580 پیش از میلاد، در [جزیرة] ساموس، دیده به جهان گشود؛ ولی از دست استبداد محلی، راه گریز را در پیش گرفت تا مکتب دینی و فلسفی و ریاضی و پرهیزیِ خود را در کروتون، مستعمره ای یونانی در جنوب ایتالیا، برپا سازد. در آنجا او فهرست بلند بالایی از قوانین را برای شاگردان و مریدان و عارفان و خوراک شناسانش صادر کرد. آنان، در کنار تحریم های دیگر، صراحتاً منع شده بودند از اینکه لوبیا یا دل بخورند، قبل از همه قرص نان را خرد کنند یا بگذارند پرستوها در سقف خانه هایشان آشیانه بسازند. به علاوه، تحت هیچ شرایطی، هیچ یک از آنها نمی بایست گوشت سگ خویش را بخورد. به گفتة ارسطو، فیثاغورس همچنین فرصت یافت که چند معجزه انجام دهد؛ هر چند برخلاف معمول، ارسطو جزئیاتی دربارة آنها به دست نمی دهد. به نظر برتراند راسل، فیثاغورس «ترکیبی از اینشتین و خانم اِدی» (بنیانگذار [کلیسای] علم مسیحی) بود.

افسوس که سلسلة عظیمِ صلاحیت هایی که فیثاغورس از آنها برخوردار بود، نتوانست شهروندان کروتون را تحت تأثیر قرار دهد. سرانجام آنان از همة این تعالیم خسته شدند و فیثاغورس مجبور شد بار دیگر، راه گریز را در پیش بگیرد. او در شهر متاپونتو [متاپونتیون / متاپونتوم] قدم آهسته کرد و ساکن شد و در همان جا، در حدود سال 500 پیش از میلاد، چشم از جهان فرو بست. تعالیم فیثاغورس به مدت صد سال دیگر یا در همین حدود، در اوج شکوفایی و رونق بود و به دست مریدانِ عارف و ریاضی دان وی، در سرتاسر جنوب ایتالیا و یونان، انتشار پیدا کرد. به این ترتیب، افلاطون امکان آن را یافت که با فیثاغورس آشنا شود.

فیثاغورس نیز، به مانند سقراط، جانب احتیاط را نگاه داشت و چیزی ننوشت. تعالیم وی، تنها از طریق شاگردانش به دست ما رسیده است. اکنون برای ما روشن شده است که شاگردان فیثاغورس، باعث و بانی بخش اعظمی از لباس چهل تکة تفکر، آداب و رسوم، ریاضیات، فلسفه و اندیشه های عجیب و غریبی هستند که امروزه برچسب «مکتب فیثاغورس» بر آن خورده است. در واقع، قضیة مشهور فیثاغورس در باب مجذور وتر، به احتمال قریب به یقین، به دست خودِ فیثاغورس کشف نشده است. (این حرف به معنای آن است که خود فیثاغورس هم قضیة فیثاغورس را نمی فهمید، و این برای کسانی که ریاضی دان نیستند، اسباب دلگرمی و امیدبخش است!)

افلاطون عمیقاً تحت تأثیر این گفتة مشهور فیثاغورس قرار گرفت که «همه چیز عدد است». این سخن، کلید تفکر فلسفی محض فیثاغورس است که به همان میزان که تأثیرگذار بود، عمیق هم بود. فیثاغورس عقیده داشت که فراسوی جهان مغشوش نمودها، جهانی دیگر یعنی جهان تجریدی و هماهنگ اعداد قرار دارد. در واقع، تصور او از عدد به آنچه که ما «صورت» (یا «شکل») می نامیم، نزدیک تر است. [به نظر فیثاغورس] اشیای مادی از ماده ساخته نشده اند؛ بلکه اجزای نهایی آنها صور – اَشکال و ساختارها – هستند و این اشیا از صور یا اَشکال به وجود آمده اند. جهان مثالی عدد (یا صور) سرشار از هماهنگی و واقعی تر از جهانِ به اصطلاح واقعی است. کشف ارتباط میان عدد و هارمونی موسیقایی، حاصل کار فیثاغورس یا فیثاغورسیان بود. در پرتو این اکتشاف، نظریة فیثاغورس در باب صور (یا عدد) چندان دور از واقع به نظر نمی رسد؛ درست همان که در پرتو فیزیک پدیده های درون اتم، که به جای تکیه بر تعاریف جوهری، به راحتی به عدد و اوصاف مربوط به شکل و صورت متوسل می شود، چنین نظریه ای آن قدرها هم از واقعیت به دور نیست.

این گونه تفکر غیر جوهری، یکی از ویژگی های معمولِ اندیشه ورزی در دورة پیش – سقراطی بود. برای مثال، هراکلیتوس، مرید فیثاغورس [؟]، اعتقاد داشت که همه چیز در سیلانِ دائم است. او اعلام کرد که «هیچ کس در یک رودخانه دو بار پا نمی گذارد.» با این همه، شگفت اینجاست که این سخن، که از وقوع تفکر دموکریتوس، دیگر فیلسوف پیش – سقراطی، خبر می دهد، نشان از دور شدن از [اندیشه] «صورت ناب» دارد. دموکریتوس بر این نظر پا فشرد که جهان از اتم ها ساخته شده است. او در حقیقت، بیش از دو هزار سال قبل از آنکه دانشمندان امروزی حکم دهند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد افلاطون 20 ص

مقاله در مورد پیرامون سقراط ارسطو افلاطون

اختصاصی از نیک فایل مقاله در مورد پیرامون سقراط ارسطو افلاطون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد پیرامون سقراط ارسطو افلاطون


مقاله در مورد پیرامون سقراط ارسطو افلاطون

مقاله در مورد پیرامون سقراط ارسطو افلاطون

تعداد صفحه:24

فرمت پی دی اف

بخشی از مقاله:اﻓﻼﻃﻮن در ﺳﺎل 427  ﻗﺒﻞ از در ﺧﺎﻧﻮاده ای اﺷﺮاﻓﯽ ﺑﻪ دﻧﯿﺎ آﻣﺪ .در18 ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺑﺎ ﺳﻘﺮاط آﺷﻨﺎ ﺷﺪ و ﻣﺪت 10 ﺳﺎل را ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮدی ﺳﻘﺮاط ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺮد .ﺑﻌﺪ از اﻋﺪام ﺳﻘﺮاط ﯾﮏ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺳﻔﺮ را آﻏﺎز ﮐﺮد ﮐﻪ در ﻃﯽ اﯾﻦ ﺳﻔﺮﻫﺎ از ﻧﻘﺎط ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ از ﺟﻬﺎن ﻧﻈﯿﺮ ﻣﺼﺮ و ﺳﯿﺴﯿﻞ و ﻓﻠﺴﻄﯿﻦ دﯾﺪن ﮐﺮد ﮐﻪ در اﯾﻦ ﺳﻔﺮﻫﺎ ﺑﺎ اﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ آﺷﻨﺎ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﺎﺛﯿﺮ آﻧﻬﺎ در اﻓﮑﺎر اﻓﻼﻃﻮن ﻫﻮﯾﺪا .....


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد پیرامون سقراط ارسطو افلاطون

سقراط و افلاطون و ارسطو 30ص

اختصاصی از نیک فایل سقراط و افلاطون و ارسطو 30ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

1- سقراط

در اواخر مائه پنجم در اذهان کسانی که جستجوی حقیقت و معرفت می کردند تشویق و تشتت بسیار دست داده و مخصوصاً تعلیمات سوفسطائیان افکار را پریشان و عقاید را متزلزل ساخته بود و به همین جهت بنیان احوال اخلاقی مردم نیز رو به سستی گذاشته و مفاسد بزرگ از آن بروز می کرد .

در این هنگام سقراط ظهور نمود و او از بعضی جهات به سوفسطائیان شباهت داشت و معاصرین اکثر میان او و آن جماعت فرق نمی گذاشتند و لیکن سقراط که خداوند اخلاق است در حکمت شیوه تازه ای بدست داد و آن شیوه را شاگرد او افلاطون و شاگرد افلاطون ارسطو دنبال و تکمیل کردند و حکمت را به اوج ترقی رسانیدند و از این رو سقراط امام حکماء و استاد فلاسفه است و چون در راه تعلیم و تربیت ابناء نوع جان سپرده است از بزرگترین شهدای عالم انسانیت نیز بشمار می رود ( معاصر اردشیر درازدست و داریوش دوم ) .

مقام سقراط

اگر کسانی کتاب « حکمت سقراط » را خوانده باشند ، از داستان شگفت و تعلیمات آن بزرگوار آگاه شده اند و برخورده اند به این که او جنبه پیغمبری دارد و وظیفه خود را متنبه ساختن مردم به جهل خویش و توجه به لزوم معرفت نفس و مزین نمودن آن به فضایل و کمالات قرار داده و لیکن رأی و نظر مخصوصی در فلسفه اظهار ننموده بلکه همواره اقرار و اصرار بنادانی خویش داشته است .

شیوه سقراط

گفته اند سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد یعنی ادعای معرفت را کوچک کرده جویندگان را متنبه ساخت که از آسمان فرود آیند یعنی بلند پروازی را رها نموده به خود باید فرو رفت و تکلیف زندگانی را باید فهمید و نیز گفته اند شیوه سقراط دست انداختن و استهزاء بود . اگردر مکالمه او توفرون و مکالمه الکبیادس از رسائل افلاطون که ما به فارسی در آورده ایم نظر شود دیده خواهد شد که سقراط چگونه حریف را دست انداخته و بالاخره او را مستأصل و مجبور می ساخت که اقرار به نادانی خود نماید . اما آنچه استهزاء سقراطی نامیده اند در واقع طریقه ای بود که برای اثبات سهو و خطا و رفع شبهه از اذهان داشت بوسیله سئوال و جواب و مجادله و پس از آنکه خطای مخاطب را ظاهر می کرد باز به همان ترتیب مکالمه و سؤال و جواب را دنبال کرده به کشف حقیقت می کوشید و این قسمت دوم تعلیمات سقراط را مامائی نامیده اند زیر که او می گفت دانش ندارم و تعلیم نمی کنم من مانند مادرم فن مامائی دارم او کودکان را در زادن مدد می کرد من نفوس را یاری می کنم که زاده شوند یعنی به خود آیند و راه کسب معرفت را بیابند و براستی در این فن ماهر بود و مصاحبان خود را منقلب می نمود و کسانی که او را وجودی خطرناک شمرده در هلاکش پافشردند قدرت و تأثیر نفس او را درست دریافته بودند .

مبنای تعلیمات اخلاقی سقراط

تعلیمات اخلاقی سقراط تنها موعظه و نصیحت نبود و برای نیکوکاری و درست کرداری مبنای علمی و عقلی می جست . بد عملی را از اشتباه و نادانی می دانست و می گفت مردمان از روی علم و عمد دنبال شر نمی روند و اگر خیر و نیکی را تشخیص دهند البته آنرا اختیار می کنند پس باید در تشخیص خیر کوشید مثلاً باید دید شجاعت چیست عدالت کدام است پرهیزکاری یعنی چه و راه تشخیص این امور آن است که آنها را بدرستی تعریف کنیم . این است که یافتن تعریف صحیح در حکمت سقراط کمال اهمیت را دارد و همین امر است که افلاطون و مخصوصاً ارسطو دنبال آنرا گرفته برای یافتن تعریف ( حد ) به تشخیص نوع و جنس و فصل یعنی کلیات پی برده و گفتگوی تصور و تصدیق و برهان و قیاس به میان آورده و علم منطق را وضع نموده اند و بنابراین هر چند واضع منطق ارسطوست نظر به بیانی که کردیم فضیلت با سقراط است که راه را باز نموده است .

فلسفه کلیات عقلی

سقراط برای رسیدن به تعریف صحیح شیوه استقراء به کار می برد یعنی در هر باب شواهد و امثال را امور جاری عادی می آورد و آنها را مورد تحقیق و مطالعه قرار می داد و از این جزئیات تدریجاً به کلیات می رسید و پس از دریافت قاعده ای کلیه آنرا بر موارد خاص تطبیق می نمود و برای تعیین تکلیف خصوصی اشخاص نتیجه می گرفت و بنابراین می توان گفت پس از استقراء به شیوه استنتاج و قیاس نیز می رفت و در هر صورت مسلم است که رشته استدلال مبتنی برتصورات کلی را سقراط بدست افلاطون و ارسطو داده و از این رو او را مؤسس فلسفه مبنی بر کلیات عقلی شمرده اند که مدار علم و حکمت بوده است .

اصول اخلاقی سقراط

اما عقاید سقراط را در اصول مسائل مهم فلسفی به درستی نمی توان باز نمود چه او هرگز اظهار علم قطعی نمی کرد و به علاوه تعلیمات خود را نمی نوشت و بنابراین جز آنچه پیروان او بالاختصاص گزنوفون و افلاطون و ارسطو نقل کرده اند مأخذی برای پی بردن به تعلیمات او نداریم . مهمترین مأخذ افلاطون است اما او هر چه نوشته از قول سقراط نقل کرده و بدرستی نمی توان عقاید استاد و شاگرد را از یکدیگر جدا نمود . آنچه تقریباً به یقین می توان دانست اینست که اهتمام سقراط بیشتر مصروف اخلاق بوده و بنیاد تعلیمات او اینکه انسان جویای خوشی و سعادت است و جز این تکلیفی ندارد اما خوشی به استیفای لذات و شهوات بدست نمی آید بلکه به وسیله جلوگیری از خواهش های نفسانی بهتر میسر می گردد و سعادت افراد در ضمن سعادت جماعت


دانلود با لینک مستقیم


سقراط و افلاطون و ارسطو 30ص