نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره معرفی اقسام خط تزئینی

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره معرفی اقسام خط تزئینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره معرفی اقسام خط تزئینی


مقاله درباره معرفی اقسام خط تزئینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

خطّ کوفی تزیینی درآثار تاریخی اسلامی

دکتر عباس زمانی دانشیار دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه

تهران

خطوطی که درسطوح داخل و خارج بناها و یا روی سایر اشیاء

هنری اسلامی صورت می‌گیرد ظاهرأ برای ذکر نام سفارش دهنده و هنرمند یا

قید تاریخ و چگونگی ملحقات و متعلقات آن و ثبت کلمات و عبارات مقدس

مذهبی چون بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم و اسامی مختلف خدا و رسول‌(ص) و

جانشینان رسول او ویا آیات سوره‌های قرآن مجید، که مناسب بنا و یادآور

وطائف دینی و اخلاقی و غیره است،‌می‌باشد ولی علاوه براینها خطوط عربی

و فارسی، به علت خصوصیات موافق و به سبب کیفیت حروف، جنبة تزیینی بخود

می‌گیرد، و درکنار گل و بته‌ها و اتصال به آنها، منظرة زیبائی بوجود

می‌آورد و رویهم رفته درمفهوم کلی خط وارد است.

«خط مفهوم وسیعی دارد ـ خط ممکن است حد باشد،‌یعنی حدودی

برای سطوحی باشد ... دریک بنا، ممکن است حد، کنارة سطوح و حدفاصل میان

آنها باشد: خطوط معماری،‌زیبائی ظاهری بنا را ازنظر زیباشناسی بوجود

می‌آورند ... خط ممکن است حصار شکلی باشد،‌دراین صورت شکل مزبور را

محدود میسازد؛ در مجسمه‌سازی، خطوط، با پیچ‌وخم خود موادی مانند (لباس

و غیره) را به تماشاچی القاء‌می‌کنند ... یا ممکن است،‌مقصود ازخط،

نوشته،‌یا تصویری، باشد. چنین خط سرشار ازپیچ‌وخم و قوس و هلال

خودبخودی است و در وجود تأثیر شگرفی دارد ... این خط دارای جنبش است و

یا نمودار اندیشه‌ای است ... خاصیت خط هرچه باشد، هدف آن جنبش و حرکت

بسور مقصدی است ... خطوط افقی، عمودی، منحنی. هرکدام نوعی احساس

دربیننده می‌انگیزد ... ما همه میدانیم که خطوط عمودی نظر را ببالا

میکشانند و خطوط افقی، آرامش می‌بخشند ـ خطوط مورب محرک هستند ـ و

انحناها نرم و مطبوعند ... البته تأثیر خطوط،‌تنها به علت حرکت آنها

نیست بلکه این تأثیر در ارتباط میان خطوط متنوع نیز میباشد ... هنرمند،

یمان خطوط متنوع هم‌آهنگی و ارتباط برقرار میسازد ... برای ایجاد

هم‌آهنگی گاه خط را تکرار می‌کند و برای القاء تنوع، گاه خطی را

بموازات خط دیگر و گاه بخلاف جهت حرکت همان خط ترسیم می‌نماید ... به

کمک خط اریب، تعادل آرامش بخش خطوط افقی و عمودی را بهم میزند و ایجاد

حرکت و جنبش می‌کند ... برای ایجاد تأثیر تمثیلی و یا حالتی کاملأ

دراماتیک خطوط اریب را بهم میآمیزد و خطوط جناقی (زیگزاگ) بوجود میآورد

... خطوط ممکن است ادامه یابند،‌یا قطع شوند، ـ بیننده ممکن است درعین

مشاهدة خطوط شکسته احساس ادامة‌حرکت آنها را بنماید هرچند عملأ این

حرکت مرئی نباشد ... کمتر اتفاق میافتد که در طرحی یا نقشی فقط یک نوع

خط بکار رود: هنرمند بسته به تنوع و هم‌آهنگی اثرش ممکن است از دو یا

چند نوع خط استفاده کند، ‌و درست مانند تم‌های گوناگونی که دریک قطعه

هم‌آهنگ موسیقی بکار برده میشود، چند نوع خط را بهم بیامیزد»(1).

در لحظة اول ممکن است بین مطالب مذکور و خط کوفی تناسبی

بنظر نرسد ولی وقتی در فلسفه و چگونگی ایجاد خط،‌بطور اعم،‌و اختراع

نوشته،‌بطور اخص، دقت شود معلوم خواهد گردید که خط کوفی مشمول مطالب

مزبور و واجد اکثر شرایطی است که در آن مطالب اظهارشده و طبعأ بهمین

علت در تزیین بناها و سایر آثار تاریخی و هنری نقش مهمی بعهده داشته که

نگارنده این نقش را، حتی‌الامکان،‌بشرح ذیل بیان می‌نماید:

سابقه و وجه تسمیة‌خط کوفی.

خط کوفی تزیینی درآثار تاریخی اسلامی ایران.

منشأ خط کوفی تزیینی.

یک قطعه پارچة ابریشمی منسوب به قرن ششم هجری که شامل خطوط کوفی برگدار

است. بعضی از حروف تبدیل به یک درخت کوچک کاجی شکل و برخی تبدیل به یک

برگچة سه لبی راست یا خمیده شده است.عکسی از سردر مدرسة الغ بیگ سمرقند

مورخ 822 هجری که با کوفی گوشه‌دار زیبائی مزین شده است.قسمتی از نمای

سمت راست ایوان جنوبی مسجد جامع گناباد مورخ 609 هجری که کتیبه‌ای را

با خط کوفی ساده نشان می‌دهد.

الف ـ سابقه و وجه تسمیة خط کوفی

برطبق نوشتة اطلس خط تألیف و تصنیف دانشمند محترم

حبیب‌الله فضائلی، که در نوشته‌های دیگر تأیید گردیده(2)،‌خط کوفی

منسوب به خط نبطی متأخر و نبطی متأخر مربوط بدو اصل «صفوی مسند» و

«نبطی قدیم آرامی» و این دواصل ناشی ازخط فینیقی است و خط فینیقی به

دوخط میخی و هیروگلیفی منتهی می‌شود. این خط درجریان تحول خود زمانی

بنام حیری و انباری و با رفتن بمکه و مدینه، مکی و مدنی نامیده شده و

بدو صورت مبسوط و مستدیر متداول بوده است ودر آخرین مرحله یکی ازآن‌دو

«مبسوط»، پس ازبنای شهر کوفه و تکامل و تجوید،‌بخط کوفی معروف

گردید(3).

جرجی زیدان نویسندة عرب درکتاب تاریخ تمدن اسلام(4)

می‌نویسد: «درآثار باقیماندة ازاعراب حجاز چیزی دردست نیست که برخط و

سوادداشتن آنان دلالت کند،‌درصورتی که از عربهای مقیم شمال و جنوب حجاز


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره معرفی اقسام خط تزئینی

اقسام آسیب های سازمان های اطلاعاتی

اختصاصی از نیک فایل اقسام آسیب های سازمان های اطلاعاتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

اقسام آسیب‌های سازمان‌های اطلاعاتی

مقدمه

در عصری که اطلاعات بعنوان یک کالای بسیار با ارزش در اداره جوامع و تحولات جهان ایفای نقش می‌نماید سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی نقش مهمتری نسبت به گذشته پیدا کرده‌اند. یکی از ویژگی‌های عمده اطلاعات در این عصر سرعت مبادله آن و همچنین نقش بخش‌های غیردولتی در این مقوله است در حالیکه در گذشته علاوه بر فقدان تجهیزات پیشرفته ارتباطی، اطلاعات در انحصار دولتها بوده است. بنابراین در چنین شرایطی سازما‌های امنیتی که نقش عمده‌ای در حفظ امنیت ملی و امنیت عمومی جامعه ایفا می‌نمایند از مأموریت حساس‌تری برخوردار می‌گردند. لیکن این سازمانها نیز همانند سایر نهادها در معرض آسیبهای خاصی قرار دارند. و لذا هر چه سازمان پیچیده‌تر، حساس‌تر و مهمتر باشد شناخت آسیب و آفتهای آن نیز اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

در این مقاله آسیبهایی که نیروهای اطلاعاتی را از درون و بیرون سازمان تهدید می‌کند مورد بررسی قرار گرفته است.

تفاوت عمده و اساسی انسان با دیگر جانداران که ملاک انسانیت اوست و منشأ چیزی به نام تمدن و فرهنگ انسانی گردیده در «بینشها و گرایشهاست.»

ارسطو بشر را اصولاً حیوان بیولوژیک میدانست و معتقد بود که برای تبیین طبیعت او باید خصوصیات، قابلیت‌های بدنی وارثی او را اصل قرار داد.

افلاطون فکر می‌کرد که بشر حاصل نوعی از اجتماع است و در جمهوری خیالی خود، معتقد بود که با به کار بردن نهادهای تربیتی و اجتماعی می‌توانیم طبیعت بشر را به هر صورت که بخواهیم، درآوریم (2)

امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «اتزعم انک جرم صغیر و فیک نطوی العالم الاکبر.»

ساختمان وجودی آدمی یک نظام تشکیلاتی فوق‌العاده ظریف و پیچیده است، این ساختمان آمادگی ورود به خیر و شر را دارد. انسان موجودی است که در هر دو جهت استعداد رشد را دارد، به خصوص در مشاغلی که با گناه و یا مطالبی رو به تزاید گناه، قرار گیرد. این انحراف در مسیر تربیت بشر با سرعت بیشتری حرکت خواهد کرد و زاویه کوچک انحراف در شروع، به فاصله‌ای عمیق تبدیل خواهد شد.

بررسی عوامل مختلف مانند انگیزه، نیت- زمینه‌های بروز استعدادهای طالب خیر و شر، و مسائلی از قبیل از وظایف پیشگیرانه یک سازمان حفاظت اطلاعاتی است.

دو باغ را در نظر بگیرید که از نظر آب و خاک و هوا و حرارت، درختان و بوته‌ها یکسانند. اگر باغبان یکی از آنها به آفات، آسیب‌ها و نابودی باغ خود توجه داشته باشد، آن باغ از طراوت، شادابی، شکوفه، گل و میوه‌های فراوان برخوردار خواهد بود ولی اگر باغبان دیگر به آفات و آسیب‌های باغ خود توجه نداشته باشد، در نتیجه باغی پژمرده و میوه‌های کرم خورده خواهد داشت.

انسان نیز چنین است، اگر به آفات روحی و جسمی خود توجه نکند، عنصری خطرناک و آلوده خواهد شد و اگر همین انسان در محیطی مانند محیط اطلاعاتی و امنیتی که زمینه‌های آسیب شغلی در آن بیشتر فراهم است قرار گیرد ولی به آسیب‌ها و آفات توجه نداشته باشد با سرعت و شدت بیشتری به مرزهای آلودگی نزدیک خواهد شد.

سازمانهای امنیتی که مأموریت‌های خاص آن با پنهانکاری همراه است و برای اجرای ای مأموریت از ابزار و شیوه خاص پنهانکاری نیز استفاده می‌نمایند با آسیب‌های پنهانی در درون و بیرون از سازمان مواجه هستند.

آسیبهای سازمانی

واقعیت این است که در تمام کشورها وجود سازمانهای اطلاعاتی، متضمن آرامش و حفاظت از منافع ملی در برابر مطامع و منافع بیگانگان است.

ساختار محرمانه چنین سازمان‌هایی و ارتباط تنگاتنگ آنها با نهادها، قدرت کارکردهایشان را متوجه نیروهای داخل نیز می‌کند. مهمترین نقش سازانهای اطلاعاتی و امنیتی پیاده‌سازی سیاست‌ها و اقدامات پنهان مربوط به حفظ امنیت ملی کشور می‌باشد (1)

بخاطر ویژگیهای دوگانه اقدامات پنهان که مخفی‌کاری و پیچیدگی اجرا می‌باشد، طبعاً افراد، ساختار و سازمانهای عادی کشور قادر به اجرای این مأموریتها نمی‌باشد لذا نقش سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی بعنوان یکی از ساختارهای مؤثر و کارآمد در حفظ امنیت ملی کشور بیش از پیش بارز می‌گردد.


دانلود با لینک مستقیم


اقسام آسیب های سازمان های اطلاعاتی

تحقیق درباره اقسام توحید 14 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره اقسام توحید 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

اقسام توحید

1ـ توحید ذاتی: یعنی برای خداوند شبیه و مانندی وجود ندارد: اخلاص 4ـ1

2ـ توحید صفاتی: یعنی صفات خدوند مانند علم و قدرت و حیات عین ذات اوست:

فاطُِرالسَّمواتِ وَ الاْرضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجًا وَ مِنَ اْلَاَنعامِ اَزْواجًا یَذْرَوُم فیه ِلَیسَ کَمِثِلِهَ شَیٌ وَ هُوالسَّمیعٌ البَصیٌر.(شوری ایه11)

خدا آفریننده زمین واسمانها برای شماآدمیان از جنس خودتان زنان را هم جفت شما قرار دادونیزچهارپایان راجفت (نروماده)آفریدتابه این

(تدبیر)ازدواج شماراخلق بیشمار کند.آن خدای یکتارا هیچ مثل ومانندی نیست واو شنوا وبیناست.

قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد اللهُ الصَمَد لَم یَلِد وَ لَم یوُلَد وَ لَم یَکُنْ لَهُ کُفُوَاً اَحَد

(ای رسول ما به خلق) بگو او خدای یکتاست. آن خدایی که از همه بی‌نیاز و همه عالم به او نیازمند است. نه کسی فرزند او و نه او فرزند کسی است. و نه هیچکس مثل و همتای اوست.

3ـ توحید عبادی: یعنی کسی که به جز خداوند شایسته پرستش نیست:

وَ ما اَرسَلنا مِنْ قَبلِکَ مِن رَسولٍ اِلّا نوحی اِلَیْه اِنَّهُ لا اِلهَ اِلّا اَنا فَاعْبُدوُنِ (الانبیاء آیه25)

و ماهیچ رسولی را به رسالت نفرستادیم جز آنکه به او وحی کریم که به جز من خدایی نیست تنها مرا به یکتایی پرستش کنید بس)

4‌ـ توحید افعالی: یعنی تمام کارها در جهان هستی به اذن خداوندصورت می‌گیرد که این قسم از توحید بر دو قسم است.

1ـ توحید خالقیّت: یعنی آفریننده همه موجودات خداوند است:

یا اَیُّها النّاسُ اذْکُروُا نِعْمَتَ‌اللهِ عَلَیکُم هَلْ مِن خالِقٍ غَیرُاللهِ یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ وَ الاَرْضِ لا اِلهَ اِلّا هُوَ فَاَنَّ تُؤفَکونَ (فاطر آیه 3)

ای مردم متذکر شوید که چه نعمتها خدا به شما عطا فرمود آیا جز خدا آفریننده هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد هرگز جز خدای یکتا خدایی نیست پس ای مشرکان چگونه از درگاه حق رو به بتان باطل می‌آورید.

ذ'لِکُمُ اللهُ رَبُّکُم لا اِلهَ اِلّا هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ یُدرِکُ الاَبصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الخَبیرُ (انعام آیه 102)

این است وصف پرئردگار یکتای شما که ز او هیچ خدایی نیست و آفریننده هر چیز اوست پس او را پرستش کنید که نگهان همه موجودات است.

2ـ توحید ربوبی: یعنی اداره و تدبیر جهان خلقت با خداوند است:

قُلْ اَغَیرَاللهِ اَبْغی رَبّاً وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَلا تَکسِبُ کُلُّ نَفسٍ اَلّا عَلَیها وَ لا تَزِرُوازِرَةٌ وِزرَ اُخر'ی ثُمَّ الی رَبِّکُمْ مَرجِعُکُم فَیُنَبِّئُکُم بِما کُنتُم فیه تَختَلِفونَ (انعام آیه 164)

بگو ای پیغمبر آیا من کسی غیر خدا را به ربوبیت گزینم؟ در صورتی که خدا رب همه موجودات است و هیچکس چیزی ندوخت مگر خود و هیچ نفسی بار دیگری را بر دوش نگیرد (و پس از انتقال از این جهان) بازگشت همه شما به سوی خداست او شما را به آنچه خلاف در آن کردید آگاه خواهدساخت.

قُل مَنْ یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ وَ الاَرضِ اَمَّن یَملِکُ السَّمعَ وَ الاَبصارَ وَ مَن یُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّتَ وَ یُخرِجُ المَیِّتَ مِنَ الحَیِّ وَ مَن یُدَبِّرُ فَسَیَقُولونَ اللهُ فَقُل اَفَلا تَتَّقونَ (یونس آیه 31)

ای رسول ما به مشرکان را بگو کیست از آسمان و زمین به شما روزی می‌دهد و کیست به شما چشم و گوش عطامی‌کند و کیست از مرده زنده و از زنده مرده برمی‌انگیزد و کیست که فرمانش عالم آفرینش را منظم می‌دارد تا همه مشرکان معترف شده و گویند قادر بر این امور تنها خدای یکتاست پس به آنها بگو چرا خداترس نمی‌شوید.

انواع توحید:

توحید به دوقسم است، توحید ربوبیت و توحید الوهیت: توحید در شناخت و اثبات، که به آن توحید ربوبیت نیز گفته شده، عبارت است از اقرار به آفریننده و تنها دانستن الله(ج) در آفرینش، تدبیر و زنده‌کردن و میرانیدن و جلب خیر و دفع شر؛ این نوع از توحید قسمی است که می‌شود گفت تقریباً در میان مخلوقات مخالفی ندارد؛ تا آن حد که مشرکین هم با وجود شرک‌شان، به آن اقرار داشتند و از آن انکار نمی‌کردند؛ الله‌ متعال در قرآن می‌فرماید: »بگو چه کسی از آسمان و از زمین به شما روزی می‌رساند؟ یا چه کسی بر گوش و چشم‌ها توانا است؟ یا چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می‌آورد؟ یا چه کسی امور را می‌گرداند؛ خواهند گفت: او الله است؛ پس بگو: آیا نمی‌ترسید و پرهیزگار نمی‌شوید؟« [یونس/ 31]

آیات بسیاری همانند این آیه وجود دارد، که این موضوع را می‌رساند و نشان می‌دهد که مشرکین اقرار به این نوع توحید داشتند و فقط از نوع دوم انکار می‌ورزیدند؛ که عبارت است از توحید الوهیت در عبادت؛ یعنی توحید در یگانه‌دانستن الله‌ متعال در طلب و قصد و هرآنچه که از بنده در انواع عبادات صادر می‌شود گفتنی است که این نوع توحید را جملة لا اله الا الله تعبیر می‌نماید؛ چراکه این کلمه عبادت با تمام انواع آن را برای الله یگانه ثابت می‌سازد و از غیر الله نفی می‌کند و از همین جا است، آنگاه که رسول‌اللهr از مشرکین خواستند به این کلمه باور کنند، آنان از پذیرش آن امتناع ورزیده و چنیین می‌گویند: »آیا او به جای این همه خدایان، به خدای واحدی معتقد است؟ واقعاً این کاری شگفت است« [ص/5] و این بدان سبب بود که آنها خوب می‌دانستند که اگر این جمله را بپذیرند، در واقع بطلان عبادت هرچیز غیر از الله را پذیرفته‌اند.

چرا که (اله) معنای معبود را افاده می‌کند و عبادت اسم جامعی است برای هرعملی که الله متعال دوست دارد و از آن خشنود می‌شود؛ از قبیل کردار و گفتار؛ خواه آشکار باشد خواه پنهان و هرکسی که به این جمله اقرار نماید و سپس به پرستش غیر الله بپردازد؛ تناقضی را در روانش به وجود می‌آورد.!

رابطه میان توحید ربوبیت و توحید الوهیت رابطة تلازم است؛ به این معنی که اقرار به توحید ربوبیت پذیرش توحید الوهیت را لازم دارد و باید در ظاهر و باطن به آن اقدام نماید؛ از همین جاست که همه پیامبران از پیروان خود همین را مطالبه می‌نمودند و به توحید ربوبیتِ که آنان اعتراف داشتند استدلال می‌کردند؛ چنانکه الله متعال می‌فرماید: »الله پروردگار شما است؛ جز او خدای نیست و او آفرینندة همه چیز است؛ پس وی را باید بپرستید و حافظ و مدبر همه چیز اوست« [انعام/102]. ودر جایی دیگر می‌فرماید: »اگر از مشرکان بپرسی چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است؟ خواهند گفت: الله بگو: آیا چیزهایی را که به جز الله به فریاد می‌خوانید؛ اگر الله بخواهد زیان و گزندی به من برساند؛ آنها می‌توانند آن زیان و گزند خداوندی را برطرف سازند؟ و یا اگر الله بخواهد لطف و مرحمتی در حق من روا دارد؛ آنها می‌توانندجلو لطف و مرحمتش را بگیرند و آن را باز دارند؟« [زمر/38]

بناءً اقرار به توحید ربوبیت در فطرت‌ها جای دارد و کسی در آن منازعه ندارد و از هیچ‌یک از اقوام جهان، انکار این نوع از توحید ثابت نشده است؛ به استثنای دهریین که منکر آفریننده برای جهان هستند؛ چه به زعم آنها جهان بدون تدبیرکننده در حال حرکت است؛ قرآن در این باره می‌فرماید: »منکران رستاخیز می‌گویند: حیاتی جز همین زنده‌گی دنیایی که در آن بسر می‌بریم در کار نیست؛ گروهی از ما می‌میرند و گروهی جای ایشان را می‌گیرند و جز طبیعت و روزگار مارا هلاک نمی‌سازد!« [جاثیه/ 24]

آنان انکار خود را بر برهانی که قابلیت دلیل را داشته باشد استوار نساختند؛ بلکه به مجرد گمان بنا شده و گمان هم در برابر حق ارزشی ندارد؛ همان گونه که ایشان در برابر این فرمودة الله متعال توانایی جواب‌دادن انکارشان را نداشتند: »آیا ایشان بدون هیچ‌گونه خالقی آفریده شده اند؟ و یا این که خودشان آفریدگاراند؟ یا این که آنان آسمان‌ها و زمین را آفریده‌اند؟! بلکه ایشان طالب یقین نیستند« [طور/ 35 ـ 36]

و نیز آیت: »این‌‌ها آفریده‌های خدایند، شما به من نشان دهید آنانی‌ که جز خدایند چه چیزی را آفریده‌اند؟« [لقمان/11]

و یا »بگو: آیا دقت کرده‌اید در بارة چیزهایی که به جز الله به فریاد می‌خوانید و می‌پرستید؟ به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟ یا اصلاً درآسمان‌ها مشارکتی داشته‌اند؟« [احقاف/4]

باید دانست آنانی هم که تظاهر به انکار توحید ربوبیت می‌نمایند؛ در واقع امر، به آن اقرار دارند. همچون فرعون؛ چنانکه الله متعال می‌فرماید: «موسی به فرعون گفت: تو می‌دانی که این معجزه‌های روشنی‌بخش را جز صاحب آسمان‌ها و زمین نفرستاده است«[اسراء/102]

و در جای دیگر می‌فرماید: »ستمگرانه و مستکبرانه معجزات را انکار کردند؛ هرچند که در دل بدان‌ها یقین و اطمینان داشتند.« [نمل/ 14]

و از امت‌های پیشین این گونه یاد می‌کند: «(قبیله‌های) عاد و ثمود، خانه و کاشانة ایشان برای شما نمایان است؛ اهریمن اعمال ایشان را در نظرشان آراست و بدین‌وسیله ایشان را از راه بازداشت، در حالی که چشم بیناداشتند« [عنکبوت/ 38]

باید خاطرنشان سازم که توحید ربوبیت را همچنان که کسی از فرزندان آدم انکار ننموده؛ به همان ترتیب شرک هم اغلب در آن وارد نشده و همه به این اقرار دارند که الله به آفرینش و تدبیر یگانه است و از هیچ‌یک از طوایف جهان به اثبات نرسیده که قایل به دو آفریدگار برابر در صفات و افعال باشند؛ آن آتش‌پرستانی که برای جهان دو آفریننده قایل‌اند ـ آفرینندة خوبی و آفرینندة بدی ـ یا آفرینندة نور و آفرینندة ظلمت؛ باز تاریکی را با روشنی برابر نمی‌دانند؛ نور در نزد‌شان اصل است و ظلمت حادث است و آنان اتفاق دارند بر این که نور از ظلمت بهتر است و همچنین نصارا که قایل به تثلیث هستند؛ اما برای جهان به سه رب جدا از هم قایل نیستند؛ بلکه آنان به این متفق‌اند که آفرینندة جهان یگانه است و می‌گویند: پدر اله بزرگ است.

به هرحال نتیجه این می‌شود که: اثبات توحید ربوبیت محل اتفاق است و شرک به آن اندک است؛ اما اقرار به آن به تنهائی برای بنده جهت بدست‌آوردن اسلام کافی نیست؛ بلکه باید لازم آن را هم با خود داشته باشد که عبارت ازتوحید الوهیت است؛ چرا که امت‌های غیر مسلمان هم اقرار به توحید ربوبیت می‌نمودند، به ویژه مشرکین عرب، آنانی که خاتم پیامبران در بین‌شان مبعوث گردید؛ با آن هم تا زمانی که توحید الوهیت را نپذیرفتند مسلمان قلمداد نشدند. جستجوگردر آیات قرآن این را به خوبی درک می‌کند که قرآن خواستار توحید الوهیت است و برای برآورده‌شدن این مأمول به توحید ربوبیت استدلال می‌کند و از مشرکین آنچه را طلب می‌کند که آنان انکار می‌ورزیدند و استدلال می‌نماید به آنچه که به آن اقرار داشتند و آنان را دستور به توحیدعبادت می‌دهد و از اقرارشان به توحید ربوبیت خبر می‌دهد؛ توحیدعبادت را در سیاق طلب، یادآوری می‌کند و توحید ربوبیت را، در قالب خبر یادآور می‌شود!

نخستین فرمانی که در قرآن‌کریم آمده این است:« ای مردم! خدای خود را بپرستید، آن که شما را و کسانی را آفریده است که پیش از شما بوده‌اند، تا راه پرهیزگاری گیرید. خدای شما کسی است که زمین را برای‌تان بگسترد و آسمان را کاخی بیافرید و از آسمان آب فرو فرستاد و با آن، انواع ثمرات را به وجود آورد تا روزی شما گردند؛ پس شرکا و همانندهای برای الله(ج) به وجود نیاورید؛ در حالی که شما می‌دانید» [بقره/21ـ22]

و چه‌بسا در قرآن‌کریم به این بر می‌خوریم که به طرف توحید عبادت دعوت نموده و امر به پذیرش آن می‌نماید و شبهاتی را که نسبت به آن وجود دارد جواب می‌گوید و هرسوره از قرآن؛ بلکه هرآیة آن به این توحید فرا می‌خواند؛ زیرا قرآن، یا خبر از الله(ج)، نام‌ها، صفات و افعال آن می‌دهد که توحیدربوبیت است؛ یا فرا می‌خواند به عبادت یگانه الله(ج) که شریک ندارد و دعوت می‌کند به فروگذاشتن هرآنچه غیر از الله(ج) مورد پرستش قرار می‌گیرد و این توحید الوهیت است؛ و یا خبر از عزت و احترام اهل توحید و فرمانبرداری از الله(ج) در دنیا و آخرت می‌دهد و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اقسام توحید 14 ص

اقسام توحید

اختصاصی از نیک فایل اقسام توحید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

اقسام توحید

1ـ توحید ذاتی: یعنی برای خداوند شبیه و مانندی وجود ندارد: اخلاص 4ـ1

2ـ توحید صفاتی: یعنی صفات خدوند مانند علم و قدرت و حیات عین ذات اوست:

فاطُِرالسَّمواتِ وَ الاْرضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجًا وَ مِنَ اْلَاَنعامِ اَزْواجًا یَذْرَوُم فیه ِلَیسَ کَمِثِلِهَ شَیٌ وَ هُوالسَّمیعٌ البَصیٌر.(شوری ایه11)

خدا آفریننده زمین واسمانها برای شماآدمیان از جنس خودتان زنان را هم جفت شما قرار دادونیزچهارپایان راجفت (نروماده)آفریدتابه این

(تدبیر)ازدواج شماراخلق بیشمار کند.آن خدای یکتارا هیچ مثل ومانندی نیست واو شنوا وبیناست.

قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد اللهُ الصَمَد لَم یَلِد وَ لَم یوُلَد وَ لَم یَکُنْ لَهُ کُفُوَاً اَحَد

(ای رسول ما به خلق) بگو او خدای یکتاست. آن خدایی که از همه بی‌نیاز و همه عالم به او نیازمند است. نه کسی فرزند او و نه او فرزند کسی است. و نه هیچکس مثل و همتای اوست.

3ـ توحید عبادی: یعنی کسی که به جز خداوند شایسته پرستش نیست:

وَ ما اَرسَلنا مِنْ قَبلِکَ مِن رَسولٍ اِلّا نوحی اِلَیْه اِنَّهُ لا اِلهَ اِلّا اَنا فَاعْبُدوُنِ (الانبیاء آیه25)

و ماهیچ رسولی را به رسالت نفرستادیم جز آنکه به او وحی کریم که به جز من خدایی نیست تنها مرا به یکتایی پرستش کنید بس)

4‌ـ توحید افعالی: یعنی تمام کارها در جهان هستی به اذن خداوندصورت می‌گیرد که این قسم از توحید بر دو قسم است.

1ـ توحید خالقیّت: یعنی آفریننده همه موجودات خداوند است:

یا اَیُّها النّاسُ اذْکُروُا نِعْمَتَ‌اللهِ عَلَیکُم هَلْ مِن خالِقٍ غَیرُاللهِ یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ وَ الاَرْضِ لا اِلهَ اِلّا هُوَ فَاَنَّ تُؤفَکونَ (فاطر آیه 3)

ای مردم متذکر شوید که چه نعمتها خدا به شما عطا فرمود آیا جز خدا آفریننده هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد هرگز جز خدای یکتا خدایی نیست پس ای مشرکان چگونه از درگاه حق رو به بتان باطل می‌آورید.

ذ'لِکُمُ اللهُ رَبُّکُم لا اِلهَ اِلّا هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ یُدرِکُ الاَبصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الخَبیرُ (انعام آیه 102)

این است وصف پرئردگار یکتای شما که ز او هیچ خدایی نیست و آفریننده هر چیز اوست پس او را پرستش کنید که نگهان همه موجودات است.

2ـ توحید ربوبی: یعنی اداره و تدبیر جهان خلقت با خداوند است:

قُلْ اَغَیرَاللهِ اَبْغی رَبّاً وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَلا تَکسِبُ کُلُّ نَفسٍ اَلّا عَلَیها وَ لا تَزِرُوازِرَةٌ وِزرَ اُخر'ی ثُمَّ الی رَبِّکُمْ مَرجِعُکُم فَیُنَبِّئُکُم بِما کُنتُم فیه تَختَلِفونَ (انعام آیه 164)

بگو ای پیغمبر آیا من کسی غیر خدا را به ربوبیت گزینم؟ در صورتی که خدا رب همه موجودات است و هیچکس چیزی ندوخت مگر خود و هیچ نفسی بار دیگری را بر دوش نگیرد (و پس از انتقال از این جهان) بازگشت همه شما به سوی خداست او شما را به آنچه خلاف در آن کردید آگاه خواهدساخت.

قُل مَنْ یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ وَ الاَرضِ اَمَّن یَملِکُ السَّمعَ وَ الاَبصارَ وَ مَن یُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّتَ وَ یُخرِجُ المَیِّتَ مِنَ الحَیِّ وَ مَن یُدَبِّرُ فَسَیَقُولونَ اللهُ فَقُل اَفَلا تَتَّقونَ (یونس آیه 31)

ای رسول ما به مشرکان را بگو کیست از آسمان و زمین به شما روزی می‌دهد و کیست به شما چشم و گوش عطامی‌کند و کیست از مرده زنده و از زنده مرده برمی‌انگیزد و کیست که فرمانش عالم آفرینش را منظم می‌دارد تا همه مشرکان معترف شده و گویند قادر بر این امور تنها خدای یکتاست پس به آنها بگو چرا خداترس نمی‌شوید.

انواع توحید:

توحید به دوقسم است، توحید ربوبیت و توحید الوهیت: توحید در شناخت و اثبات، که به آن توحید ربوبیت نیز گفته شده، عبارت است از اقرار به آفریننده و تنها دانستن الله(ج) در آفرینش، تدبیر و زنده‌کردن و میرانیدن و جلب خیر و دفع شر؛ این نوع از توحید قسمی است که می‌شود گفت تقریباً در میان مخلوقات مخالفی ندارد؛ تا آن حد که مشرکین هم با وجود شرک‌شان، به آن اقرار داشتند و از آن انکار نمی‌کردند؛ الله‌ متعال در قرآن می‌فرماید: »بگو چه کسی از آسمان و از زمین به شما روزی می‌رساند؟ یا چه کسی بر گوش و چشم‌ها توانا است؟ یا چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می‌آورد؟ یا چه کسی امور را می‌گرداند؛ خواهند گفت: او الله است؛ پس بگو: آیا نمی‌ترسید و پرهیزگار نمی‌شوید؟« [یونس/ 31]

آیات بسیاری همانند این آیه وجود دارد، که این موضوع را می‌رساند و نشان می‌دهد که مشرکین اقرار به این نوع توحید داشتند و فقط از نوع دوم انکار می‌ورزیدند؛ که عبارت است از توحید الوهیت در عبادت؛ یعنی توحید در یگانه‌دانستن الله‌ متعال در طلب و قصد و هرآنچه که از بنده در انواع عبادات صادر می‌شود گفتنی است که این نوع توحید را جملة لا اله الا الله تعبیر می‌نماید؛ چراکه این کلمه عبادت با تمام انواع آن را برای الله یگانه ثابت می‌سازد و از غیر الله نفی می‌کند و از همین جا است، آنگاه که رسول‌اللهr از مشرکین خواستند به این کلمه باور کنند، آنان از پذیرش آن امتناع ورزیده و چنیین می‌گویند: »آیا او به جای این همه خدایان، به خدای واحدی معتقد است؟ واقعاً این کاری شگفت است« [ص/5] و این بدان سبب بود که آنها خوب می‌دانستند که اگر این جمله را بپذیرند، در واقع بطلان عبادت هرچیز غیر از الله را پذیرفته‌اند.

چرا که (اله) معنای معبود را افاده می‌کند و عبادت اسم جامعی است برای هرعملی که الله متعال دوست دارد و از آن خشنود می‌شود؛ از قبیل کردار و گفتار؛ خواه آشکار باشد خواه پنهان و هرکسی که به این جمله اقرار نماید و سپس به پرستش غیر الله بپردازد؛ تناقضی را در روانش به وجود می‌آورد.!

رابطه میان توحید ربوبیت و توحید الوهیت رابطة تلازم است؛ به این معنی که اقرار به توحید ربوبیت پذیرش توحید الوهیت را لازم دارد و باید در ظاهر و باطن به آن اقدام نماید؛ از همین جاست که همه پیامبران از پیروان خود همین را مطالبه می‌نمودند و به توحید ربوبیتِ که آنان اعتراف داشتند استدلال می‌کردند؛ چنانکه الله متعال می‌فرماید: »الله پروردگار شما است؛ جز او خدای نیست و او آفرینندة همه چیز است؛ پس وی را باید بپرستید و حافظ و مدبر همه چیز اوست« [انعام/102]. ودر جایی دیگر می‌فرماید: »اگر از مشرکان بپرسی چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است؟ خواهند گفت: الله بگو: آیا چیزهایی را که به جز الله به فریاد می‌خوانید؛ اگر الله بخواهد زیان و گزندی به من برساند؛ آنها می‌توانند آن زیان و گزند خداوندی را برطرف سازند؟ و یا اگر الله بخواهد لطف و مرحمتی در حق من روا دارد؛ آنها می‌توانندجلو لطف و مرحمتش را بگیرند و آن را باز دارند؟« [زمر/38]

بناءً اقرار به توحید ربوبیت در فطرت‌ها جای دارد و کسی در آن منازعه ندارد و از هیچ‌یک از اقوام جهان، انکار این نوع از توحید ثابت نشده است؛ به استثنای دهریین که منکر آفریننده برای جهان هستند؛ چه به زعم آنها جهان بدون تدبیرکننده در حال حرکت است؛ قرآن در این باره می‌فرماید: »منکران رستاخیز می‌گویند: حیاتی جز همین زنده‌گی دنیایی که در آن بسر می‌بریم در کار نیست؛ گروهی از ما می‌میرند و گروهی جای ایشان را می‌گیرند و جز طبیعت و روزگار مارا هلاک نمی‌سازد!« [جاثیه/ 24]

آنان انکار خود را بر برهانی که قابلیت دلیل را داشته باشد استوار نساختند؛ بلکه به مجرد گمان بنا شده و گمان هم در برابر حق ارزشی ندارد؛ همان گونه که ایشان در برابر این فرمودة الله متعال توانایی جواب‌دادن انکارشان را نداشتند: »آیا ایشان بدون هیچ‌گونه خالقی آفریده شده اند؟ و یا این که خودشان آفریدگاراند؟ یا این که آنان آسمان‌ها و زمین را آفریده‌اند؟! بلکه ایشان طالب یقین نیستند« [طور/ 35 ـ 36]

و نیز آیت: »این‌‌ها آفریده‌های خدایند، شما به من نشان دهید آنانی‌ که جز خدایند چه چیزی را آفریده‌اند؟« [لقمان/11]

و یا »بگو: آیا دقت کرده‌اید در بارة چیزهایی که به جز الله به فریاد می‌خوانید و می‌پرستید؟ به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟ یا اصلاً درآسمان‌ها مشارکتی داشته‌اند؟« [احقاف/4]

باید دانست آنانی هم که تظاهر به انکار توحید ربوبیت می‌نمایند؛ در واقع امر، به آن اقرار دارند. همچون فرعون؛ چنانکه الله متعال می‌فرماید: «موسی به فرعون گفت: تو می‌دانی که این معجزه‌های روشنی‌بخش را جز صاحب آسمان‌ها و زمین نفرستاده است«[اسراء/102]

و در جای دیگر می‌فرماید: »ستمگرانه و مستکبرانه معجزات را انکار کردند؛ هرچند که در دل بدان‌ها یقین و اطمینان داشتند.« [نمل/ 14]

و از امت‌های پیشین این گونه یاد می‌کند: «(قبیله‌های) عاد و ثمود، خانه و کاشانة ایشان برای شما نمایان است؛ اهریمن اعمال ایشان را در نظرشان آراست و بدین‌وسیله ایشان را از راه بازداشت، در حالی که چشم بیناداشتند« [عنکبوت/ 38]

باید خاطرنشان سازم که توحید ربوبیت را همچنان که کسی از فرزندان آدم انکار ننموده؛ به همان ترتیب شرک هم اغلب در آن وارد نشده و همه به این اقرار دارند که الله به آفرینش و تدبیر یگانه است و از هیچ‌یک از طوایف جهان به اثبات نرسیده که قایل به دو آفریدگار برابر در صفات و افعال باشند؛ آن آتش‌پرستانی که برای جهان دو آفریننده قایل‌اند ـ آفرینندة خوبی و آفرینندة بدی ـ یا آفرینندة نور و آفرینندة ظلمت؛ باز تاریکی را با روشنی برابر نمی‌دانند؛ نور در نزد‌شان اصل است و ظلمت حادث است و آنان اتفاق دارند بر این که نور از ظلمت بهتر است و همچنین نصارا که قایل به تثلیث هستند؛ اما برای جهان به سه رب جدا از هم قایل نیستند؛ بلکه آنان به این متفق‌اند که آفرینندة جهان یگانه است و می‌گویند: پدر اله بزرگ است.

به هرحال نتیجه این می‌شود که: اثبات توحید ربوبیت محل اتفاق است و شرک به آن اندک است؛ اما اقرار به آن به تنهائی برای بنده جهت بدست‌آوردن اسلام کافی نیست؛ بلکه باید لازم آن را هم با خود داشته باشد که عبارت ازتوحید الوهیت است؛ چرا که امت‌های غیر مسلمان هم اقرار به توحید ربوبیت می‌نمودند، به ویژه مشرکین عرب، آنانی که خاتم پیامبران در بین‌شان مبعوث گردید؛ با آن هم تا زمانی که توحید الوهیت را نپذیرفتند مسلمان قلمداد نشدند. جستجوگردر آیات قرآن این را به خوبی درک می‌کند که قرآن خواستار توحید الوهیت است و برای برآورده‌شدن این مأمول به توحید ربوبیت استدلال می‌کند و از مشرکین آنچه را طلب می‌کند که آنان انکار می‌ورزیدند و استدلال می‌نماید به آنچه که به آن اقرار داشتند و آنان را دستور به توحیدعبادت می‌دهد و از اقرارشان به توحید ربوبیت خبر می‌دهد؛ توحیدعبادت را در سیاق طلب، یادآوری می‌کند و توحید ربوبیت را، در قالب خبر یادآور می‌شود!

نخستین فرمانی که در قرآن‌کریم آمده این است:« ای مردم! خدای خود را بپرستید، آن که شما را و کسانی را آفریده است که پیش از شما بوده‌اند، تا راه پرهیزگاری گیرید. خدای شما کسی است که زمین را برای‌تان بگسترد و آسمان را کاخی بیافرید و از آسمان آب فرو فرستاد و با آن، انواع ثمرات


دانلود با لینک مستقیم


اقسام توحید

اقسام جوهر

اختصاصی از نیک فایل اقسام جوهر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقسام جوهر


اقسام جوهر

مقالات فلسفه  با فرمت           DOC           صفحات  103


دانلود با لینک مستقیم


اقسام جوهر