![استاندارد بین المللی ایزو ISO9691- 9691](../prod-images/241382.jpg)
Rubber - Recommendations for the workmanship of pipe joint rings - Description and cl assification•of imperfections
استاندارد بین المللی ایزو ISO9691- 9691
دیوان بین المللی دادگستری
نام انگلیسی :(International Court of Justice (ICJ) سال تاسیس: 1946
وضعیت حقوقی: رکن قضایی اصلی سازمان ملل متحد
سازمان :
رکن اصلی قضائی سازمان ملل متحد دیوان دادگستری بین المللی است که مقر آن در لاهه پایتخت هند است و از 15 قاضی که مستقلاً از طرف شورای امنیت و مجمع عمومی انتخاب میشوند تشکیل میگردد. قضات دیوان بدون توجه بملّیت بر اساس صلاحیت شان انتخاب میشوند، لیکن درعین حال دقت میشود که شیوه های مهم قضائی جهان در دیوان نماینده داشته باشند. صلاحیت قضاوت دیوان مشتمل برکلیه مسائلی است که دولتها بدان ارجاع میکنند، و نیز کلیه موضوعاتی که در منشور ملل متحد و در عهدنامه ها یا مقاولات جاری پیش بینی شده باشد. بعلاوه شورای امنیت ممکن است یک مشاجره حقوقی را به دیوان ارجاع نماید. مجمع عمومی و شورای امنیت میتوانند درهر مسئله قضائی از دیوان رای مشورتی بخواهند. منابع حقوقی و قانونی که هنگام اخذ تصمیم مورد استفاده دیوان واقع میشود از این قرار است :
معهودات بین المللی که بعنوان قواعد معمول به ، مورد قبول دو طرف دعوی قرارگیرد. عرف بین المللی که دلالت کند بر رسم عمومی که حکم قانون پیدا کرده باشد. اصول عمومی حقوقی که مقبول ملل متمدن واقع شده باشد. تصمیمات قضائی و تعالیم صلاحیتدارترین صاحبنظران ملل گوناگون به عنوان وسیله فرعی تعیین حکم قانون . در صورت لزوم یکی از دو طرف دعوی میتواند از شورای امنیت بخواهد که اقدامات لازم برای اجرای حکم دیوان را تعیین نماید .
دیوان از سال 1946 بعنوان جانشین دیوان دائمی دادگستری بینالمللی تاسیس یافته است، البته برخلاف دیوان دائمی که خارج از نظام جامعه ملل بود،دیوان بینالمللی دادگستری رکن قضایی اصلی ملل متحد میباشد. تاکنون دیوان مبادرت به صدور 89 رای و 25 نظریه مشورتی نموده است.
الف ـ اعضای دیوان: دیوان متشکل از 15 قاضی است که بنا به پیشنهاد گروههای ملی دیوان دائمی داوری از سوی مجمع عمومی و شورای امنیت بر اساس تقسیمبندی جغرافیایی برای مدت 9 سال انتخاب میگردند. قضات مذکور از میان افرادی انتخاب میشوندکه دارای عالیترین مقام اخلاقی بوده و واجد شرایط تصدی پستهای قضایی عالی درکشور خویش می باشند و یا اینکه شهرت بسزایی در حقوق بین الملل دارا هستند. البته در انتخاب قضات نمیبایست صرفا به وضعیت شخصی افراد بسنده نمود، بلکه در انتخاب آنها میبایست در نظر داشت که مجموعا بتوانند نماینده تمدنهای بزرگ و نظامهای حقوقی مهم جهان نیز باشند. لازم بذکر است که در میان قضات دیوان نمیبایست بیش از یک تبعه یک کشور وجود داشته باشد.
همچنین چنانچه در جریان رسیدگی به قضیهای هریک از اصحاب دعوی دارای قاضی متبوع خویش نباشند، میتوانند فردی را بعنوان قاضی اختصاصی (ad hoc) در آن قضیه معرفی نمایند.
بعلاوه یک فرد بعنوان منشی دیوان وجود دارد که مسئول کارهای اداری دیوان میباشد.
ب) صلاحیت دیوان:
دیوان دارای دو نوع صلاحیت ترافعی و مشورتی است. دیوان در رسیدگیهای ترافعی به حل و فصل اختلافات میان دولتها بر اساس حقوق بینالملل میپردازد. حال اینکه در رسیدگی مشورتی بنابه درخواست مجمع عمومی و شورای امنیت یا سایر ارکان ملل متحد و آژانسهای تخصصی در ارتباط با یک سئوال حقوقی نظریه مشورتی خویش که اساسا غیر الزام آور است، مبادرت به صدور نظریه مشورتی میکند. رضایت دولتها مبنای اصلی صلاحیت: در حقوق بینالملل اصل غیر قابل انکاری وجود دارد که به موجب آن هیچ دولتی ملزم به احاله اختلاف خویش با دولت دیگر به یک مرجع حل و فصل اختلاف (داوری یا قضایی)نمیباشد. بعبارت دیگر بدون توافق و رضایت یک دولت نمیتوان اختلاف موجود بین آن دولت و دولت دیگر را به یک نهاد یا مرجع قضایی یا داوری جهت تصمیم گیری ارائه کرد و رضایت اصحاب دعوی پیش شرط اظهار نظر قضایی نسبت به ماهیت دعوی است. پیشینه این اصل به دوران اولیه تاریخ حقوق بینالملل باز میگردد و محصول مستقیم اصل حاکمیت دولتهاست. این اصل در اساسنامه دیوان نیز تصریح شده است و مکررا در رویه دیوان مورد تایید قرار گرفته است.
بطور مثال دیوان در قضیه نشست ایران و انگلیس در این خصوص بیان داشت:
« قواعد کلی مندرج د رماده 36 اساسنامه …. مبتنی بر این اصل هستند که صلاحیت دیوان جهت رسیدگی و تصمیم گیری نسبت به یک قضیه در ماهیت دعوی منوط به اراده اصحاب دعوی است.
مادام اینکه اصحاب دعوی طبق ماده 36 به دیوان صلاحیت اعطاء نبخشیدهاند،دیوان فاقد اینچنین صلاحیتی خواهد بود.»
برای صلاحیت دار شدن دیوان جهت رسیدگی به اختلافات دولتها در دو مرحله مبادرت به ابراز رضایت خویش میکنند. در مرحله اول با عضویت در اساسنامه و یا پذیرفتن تعهدات ناشی از اساسنامه و در مرحله دوم با پذیرش صلاحیت رسیدگی به یک موضوع از طریق صدور اعلامیه صلاحیت اجباری، پذیرش ارجاع اختلاف به دیوان در یک معاهده بینالمللی، انعقاد موافقتنامه خاص و یا عدم ایراد صلاحیتی و اعلام مواضع ماهوی (صلاحیت معوق ).
صلاحیت شخصی : بموجب اساسنامه دیوان صرفا دولتها هستند که میتوانند بعنوان خواهان و یا خوانده در دیوان حاضر شوند. با این حال یک دولت با اعمال حمایت دیپلماتیک میتواند دعوای تبعه خویش را در دیوان مطرح نماید، بشرط اینکه پیش از طرح دعوی نامبرده کلیه مراحل داخلی جبران خسارت را نزد دولت خوانده دعوی طی کرده باشد. همچنین سازمانهای بینالمللی (مجمع عمومی، شورای امنیت و سایر ارکان ملل متحد و آژانسهای تخصصی ) میتوانند از دیوان تحت شرایطی درخواست صدور نظریه مشورتی نمایند. البته دیوان در صدور نظرات مشورتی از صلاحدید برخودار بوده و در صورت وجود دلایل متقاعد کننده میتواند از صدور نظریه ممانعت بعمل آورد.
صلاحیت موضوعی: بموجب ماده 36 اساسنامه، دیوان جهت رسیدگی به موضوعات ذیل صالح به رسیدگی میباشد:
1)تفسیر یک معاهده
2) هر مسالهای که موضوع حقوق بینالملل باشد
3) حقیقت هر امری که در صورت اثبات نقض یک تعهد بینالمللی بشمار آید.
4) نوع و میزان غرامتی که باید برای نقض یک تعهد بینالمللی پرداخت شود.
ج )جایگاه دیوان در نظام حقوقی بینالمللی:
دیوان بینالمللی دادگستری از یک طرف یک دادگاه قضایی دائمی بینالمللی است که از صلاحیت عام جهت حل و فصل اختلافات بینالمللی میان دولتها در صورت ابراز رضایت برخوردار است و از طرف دیگر بموجب منشور و اساسنامهاش رکن قضایی اصلی ملل متحد (ماده 92 منشور و ماده 1 اساسنامه دیوان) بشمار میآید. لذا ارائه هر گونه تحلیل از جایگاه دیوان و نقشهای مربوطه مستلزم در نظر گرفتن این دو کارویژه دیوان است. ذیلا به برخی از نقش های دیوان اشاره می گردد:
1)حل و فصل اختلافات بینالمللی: اولین وظیفه دیوان همانند هر مرجع قضایی دیگر حل و فصل اختلافات موجود میان تابعین اصلی نظام حقوقی بینالمللی (دولتها) میباشد. بموجب ماده 33 منشور« طرفهای یک اختلاف که تداوم آن ممکن است صلح و امنیت بینالمللی را بمخاطره افکند میبایست ابتدائا از طریق مذاکره، تحقیق، میانجیگری، سازش، داوری، حل و فصل قضایی ، توسل به نهادها یا ترتیبات منطقهای و یا سایر شیوههای مسالمت آمیز بنابه اختیار خویش به راه حلی دست یابند.» در این راستا دیوان بینالمللی دادگستری از جایگاه والایی برخوردار است. ماده 36 (3) منشور از شورای امنیت میخواهد که به هنگام توصیه در نظر داشته باشند که اختلافات حقوقی علی الاصول میبایست از سوی اطراف اختلاف به دیوان بینالمللی دادگستری ارجاع شود.»
البته دیوان بینالمللی دادگستری در حل و فصل اختلافات دارای محدودیتهایی است. اولا همانگونه که بیان گردید، دیوان صرفا به اختلافات بین دولتها میتواند رسیدگی کند. ثانیا اختلاف میبایست حقوقی بوده و سایر اختلافات به مراجع سیاسی همانند شورای امنیت و مجمع عمومی میبایست واگذار گردد. ثالثا دیوان صرفا زمانی میتواند اظهار نظر قضایی کند که نظراتش دارای فایده عملی باشد و منتج به حل اختلاف گردد. بعبارت دیگر نمیبایست از ماهیت انتزاعی برخوردار باشند.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
فهرست مطالب
1-6- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق.. 7
1-8- ابزار گردآوری اطلاعات... 8
فصل دوم : مفاهیم وجایگاه حق حضانت.... 9
2-1- حضانت و نگهداری و تربیت اطفال. 10
2-1-1- تعریف و مفهوم لغوی حضانت... 10
2-1-2- تعریف قانونی حضانت... 10
2-2-2-1- بنابر ماده 1176 قانون مدنی.. 12
2-2-2-2- طبق ماده 1169 قانون مدنی.. 13
2-3- صورت های حضانت کودک و حکم هر یک از آن. 14
2-3-1- حضانت کودک در دوران زندگی مشترک والدین طفل.. 15
2-3-1-1-راه حل قانون مدنی در فرض اختلاف سلیقه والدین.. 16
2-3-1-2- اقوام و ادله فقهی اولویت مادر در حضانت... 18
2-3-2- حضانت کودک در دوران انحلال زوجیت... 20
2-3-3- حضانت کودک در صورت فوت یکی از والدین.. 20
2-3-4- حضانت کودک در صورت فوت والدین طفل.. 21
2-3-5- اشتغال مادر و حضانت کودک.... 23
2-4-1- حضانت حق و تکلیف ابوین.. 25
2-4-2- مسئولیت های ناشی از حضانت... 25
2-5- اشخاص عهده دار حضانت... 26
2-5-1- حق و تکلیف پدر و مادر. 26
2-5-2- اولویت هریک از پدر و مادر. 26
فصل سوم: مبانی قانونی حق حضانت.... 34
3-1- حضانت حق و تکلیف والدین.. 35
3-2- حق تقدم پدر و مادر نسبت به یکدیگر. 36
3-3- حضانت در صورت فوت والدین.. 39
3-4- الزام به حضانت و هزینه نگاهداری.. 40
3-6- مدت حضانت (ماده 1169 اصلاحی قانون مدنی) 44
3-7- اجرت حضانت (ماده 1168 قانون مدنی) 46
3-8- تکلیف مقرر در تبصره 1 ماده 14 قانون حمایت خانواده 1353. 49
3-9- قانون اصلاح ماده 1173 قانون مدنی.. 51
3-11- ماده 14 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 : 55
3-12- حق ملاقات و انتقال محجور به محلی دیگر. 56
3-12-1- حق ملاقات ماده 1174 ق.م. 56
3-12-2- انتقال محجور به محل دیگر. 59
3-13-تصمیم دادگاه خانواده در باب حضانت و نگهداری اطفال. 59
3-14- وضعیت ناگوار ملاقات طفل.. 61
3-14-1- ملاقات طفل قبل از وقوع طلاق.. 63
3-14-2- ملاقات طفل پس از وقوع طلاق.. 63
3-15- عوامل سقوط حق حضانت... 64
3-15-1- موانع منعکس در ماده 1170 ق.م. 65
3-15-1-1- جنون و حضانت از کودک.... 65
3-15-1-2- ازدواج و حضانت از کودک.... 65
3-15-1-3- حضانت و ابتلا به بیماری های واگیر و مزمن.. 68
3-15-2- موانع منعکس در ماده 1173 و نقض آن. 69
فصل چهارم : حقوق متقابل والدین و کودک در حقوق ایران و اسناد بین المللی... 72
4-1-6- حق حیات کودک در مرحله استعدادی.. 76
4-2- کودک در اسناد ملی و فراملی.. 77
4-2-2- حقوق کودک براساس اسناد توسعه. 78
4-2-3- حقوق کودک در قوانین موضوعه داخلی.. 79
4-2-4- حقوق کودک در اعلامیه جهانی حقوق بشر. 82
4-3- خانواده در اسناد بین المللی.. 84
4-4- حمایت در نهادها و سازمان های بین المللی.. 85
4-4-1- برنامه های سازمان ملل برای نهاد خانواده. 85
4-4-1-1- اعلام سال 1994 به عنوان سال بینالمللی خانواده. 86
4-4-1-2- بزرگداشت دهمین سالگرد سال بینالمللی خانواده، سال2004. 86
4-4-1-3- بزرگداشت بیستمین سالگرد سال بینالمللی خانواده، سال 2014. 87
4-4-1-4- بزرگداشت روز بینالمللی خانواده. 87
4-4-1-5- برنامه ملل متحد در مورد خانواده و حق حضانت و حقوق کودک.... 88
4-4-2- اسناد مرتبط با نهاد خانواده و مسئله حضانت... 89
4-4-2-1- اقدامات کنفرانس وزیران در لیسبون. 93
4-4-2-2- توصیهنامه شورای اروپا در مورد حمایت از ایفای وظایف پدری و مادری مطلوب. 93
4-4-2-3- ایفای نقش پدری و مادری مطلوب و شورای اروپا 95
4-4-2-4- سیاستهای شورای اروپا 96
4-4-2-5- برخی از مهمترین آثار منتشرشده در شورای اروپا 97
4-5- جایگاه اطفال و نوجوانان در قانون مجازات اسلامی مصوب 1/2/92. 99
چکیده
نگهداری و تربیت فرزند یکی از مسائل مهم حقوقی و اجتماعی است؛ چرا که اساس شخصیت هر انسانی در دوران کودکی شکل می گیرد. در حقوق وضعی مقرراتی که برای کودکان وضع شده هم به حمایت جسمی و هم به حمایت روحی توجه شده است و از طرفی دیگر قوانینی که در کشور ما برای حمایت از کودکان وضع شده است جوابگوی مسائل کودکان نیست، بنابراین باید در برخی از قوانین و مقررات مربوط به کودکان ، به صورتی که مصلحت کودک رعایت شود تغییراتی حاصل شود در مورد حضانت طفل مهمترین مساله ای که وجود دارد این است که باید مصلحت را به طور مطلق در نظر گرفت و مصلحت را هم با توجه به جنسیت و با موفقیت و وضعیت پدر و مادر و همچنین عرف و زمان و مکان باید در نظر گرفت.
تا زمانی که فرزندان در کنار پدر و مادر خویش زندگی میکنند، نگهداری طفل حق و تکلیف مشترک آنان است و زوجین باید با اشتراک مساعی و معاضدت همدیگر اقدام به حضانت طفل نمایند اما زمانی که پدر و مادر کودک از هم جدا شوند اولویت های هر یک از آنها برای نگهداری و سرپرستی و مراتب موضوعی حضانت باید مورد توجه قرارگیرد از طرفی در اسناد بین المللی و اعلامیه های حقوق بشر تاکید خاصی بر حقوق کودک و حقوق خانواده در باب نگهداری طفل شده است که می توان در این تحقیق مقایسه ای با حقوق ایران داشته باشیم در این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی حضانت طفل در حقوق و اسناد بین المللی پرداخته و برای رسیدن به این هدف به شرح و توضیح قانون و اسناد تدوین شده مراجعه شده است.
کلید واژه : طفل ؛ حضانت ؛ حقوق مدنی ، اسناد بین الملل
آخرین ویرایش استانداردهای بین المللی اعتباربخشی بیمارستانها (JCI)
انقلاب اسلامی، پس از دو دهه مبارزه امام خمینی رحمه الله ، مردم و روحانیت با رژیم پهلوی، در بهمن 1357 به پیروزی رسید. پیروزی این انقلاب، تعجب همگان را برانگیخت؛ زیرا اولاً مردمی بدون سلاح، رژیمی با سابقه تمدنی 2500 ساله را به زیر کشیدند. ثانیا قدرتهای حامی آن، بویژه آمریکا، نتوانستند مانع سقوط یکی از مهمترین متحدین خود در منطقه خاورمیانه شوند، اما آیا این انقلاب عظیم، به استثنای ساقط کردن رژیم پهلوی، پیامد و دستاورد دیگری هم داشته است؟ نوشتار حاضر می کوشد پاسخی برای پرسش فوق بیابد.
پیامدهای انقلاب اسلامی در عرصه بین المللی(2)
پیروزی انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی ونه غربی باعث شد تا این اندیشه انقلاب را، همان کسانی جهانی کنند که شعار سلبی انقلاب علیه آنان بود.
جابجایی نظامی که پس از جنگ اول و دوم جهانی شکل گرفت، به شدت حال و هوای ایدئولوژیک داشت. فرهنگ سیاسی ابتدا در یک کلیت به غرب و شرق تقسیم شد و ظاهرا دو ایدئولوژی که یک سویش کمونیسم بود و سوی دیگرش، لیبرالیسم، روی درروی هم قرار گرفتند. در دل لیبرالیسم نیز، ده ها ایسم ظهور کرد و بخش وسیعی از مکاتب گوناگون از اومانسیم تا فاشیسم را در خود جای داد. تمام ایسمها در شیوه حکومتی، لائیسم را تبلیغ می کردند. تبلیغات چنان توفنده بود که حتی مسلمانانی که می خواستند جمهوری تشکیل دهند، راه گریزی جز لائیسم پیش پای خود نمی دیدند. در چنین شرایطی، گاندی شجاعانه حرفهایی را به زبان می راند که گاه خبرگزاریها این جملات را به عنوان طنز سال مخابره می کردند، اما کم کم این سخنان جدی شد و هواداران بسیار یافت تا جایی که وقتی پاکستان از هند جدا شد، نام آن را جمهوری اسلامی پاکستان گذاشتند.(3) اولین شوک جدی که در این قرن بر اندیشه لائیسم وارد شد و بسیاری از مطبوعات جهان به عنوان جملاتی جنجالی، آن را در صفحه اول، با خطی درشت درج کردند، از رهبر بزرگ هند، گاندی بود: برای من سیاست محروم از مذهب، کثافتی است که همواره باید از آن اجتناب داشت. سیاست با سرنوشت ملتها بستگی دارد و آنچه با رفاه ملتها مربوط می شود، باید برای کسی که تمایلات مذهبی دارد یا به عبارت دیگر، جستجو کننده خدا و حقیقت است، مورد توجه و علاقه باشد. در نظر من خدا و حقیقت کلماتی مترادف یکدیگرند و اگر کسی به من بگوید که خدا، خدای ناراستی و خدای شکنجه و آزار است، من از پرستش چنین خدایی سر می پیچم. از این رو در سیاست نیز، ما باید سلطنت خداوند را برقرار سازیم.
تعداد صفحات : 14 صفحه
نوع فایل : word (قابل ویرایش )