نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نقش ورزش در زندگی انسان

اختصاصی از نیک فایل نقش ورزش در زندگی انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نقش ورزش در زندگی انسان


نقش ورزش در زندگی انسان

مقالات تربیت بدنی با فرمت           DOC           صفحات  35

نقش ورزش در جلوگیری از اعتیاد و سلامتی قلب

 ورزش با تعرق و افزایش ضربان قلب، کاهش اضطراب و افسردگی را موجب          می شود . ورزش مستمر به طوری که بدن شروع به تعرق می کند، باعث افزایش تراوش آنزیمهای آندروفین، آنکفالین و دانیورفین که خاصیت تسکین دهندگی دارند می شود.  ورزشی که باعث تعرق شود و ضربان قلب را افزایش دهد، بدن را وادار به ترشح آنزیم های مسکنی می کند ،  که باعث کاهش اضطراب، افسردگی و افزایش انبساط خاطر و تقویت روحیه می شود.

 هورمون رشد که باعث ایجاد انگیزه، شور و شوق زندگی در فرد می شود، در سن 20 سالگی حداکثر تراوش خود را دارد و طبق تحقیقات متخصصین این هورمون هر 10 سال، 15 درصد از تراوش خود را کاهش می دهد، در حالی که ورزش مرتب میزان تراوش هورمون رشد را در سنین بالا در بدن تنظیم می کند.

 نقش ورزش در ایجاد روحیه نشاط و از بین بردن روحیه افسردگی :

 ورزش مرتب می تواند با ایجاد روحیه شادی و نشاط، روحیه افسردگی را در فرد کاهش دهد و تا حدودی جایگزین مواد مسکن خارجی می شود که از خارج به بدن وارد می شود . به طور کلی زمانی که فرد توسط ورزش به روحیه ای با نشاط دست یافته و براضطراب ها و افسردگی های خود غلبه نمود، نیازی به مواد مخدر ندارد.

وی یکی دیگر از فواید ورزش را جلوگیری از فشار خون و سکته های قلبی و مغزی دانست و گفت: از دیگر فواید ورزش مستمر، کاهش چربی مضر خون مانندL.D.L و افزایش چربی مفید خون مانندH.D.L می شود،  که این امر از ازدیاد میزان چربی که داخل عروق شده و باعث تنگی و انسداد عروق می شود، جلوگیری می کند . به طور کلی در این خصوص نیز از وقوع سکته های قلبی و مغزی و افزایش فشار خون جلوگیری می شود.


دانلود با لینک مستقیم


نقش ورزش در زندگی انسان

تحقیق و بررسی در مورد تاثیرات موسیقی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد تاثیرات موسیقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

تاثیرات شوم موسیقی بر انسان از تحقیقات دانشمندان

1.اختلال در نظام اعصاب بدن و تولید ضعف اعصاب

بر طبق تحقیقات دانشمندان سیستم عصبی بدن انسان به دو بخش اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک تقسیم می گردد.که اعصاب سمپاتیک از ابتدای ستون فقرات شروع و دنباله آن در سایر اعضاء پخش می گردد و وظیفه آن تنگ نمودن رگها و انبساط عضلات و گشاد کردن مردمک چشم بالابردن فشار خون تند کردن ضربان قلب و..میباشد و این اعصاب باعث می شود که انسان در زندگی بیدار و هوشیار و در کارها فعال باشد.

اما شاخه ای دیگر از اعصاب اعصاب پاراسمپاتیک هستند. که این اعصاب همراه اعصاب سمپاتیک و دوش به دوش همدیگر در اعضای بدن وارد می شوند و وظیفه این گروه از اعصاب درست بر عکس اعصاب سمپاتیک است یعنی گشاد نمودن رگها انقباض عضلات تنگ کردن مردمک چشم کاهش فشار خون و...میباشد.و ارمغان این اعصاب برای انسان تنبلی فراموشی و خواب و غفلت می باشد.

اما بر طبق نظر پزشکان متخصص در این زمینه یکی از بدترین عواملی که باعث اختلال میان اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک می شود نوای موسیقی است.به دلیل اینکه اصوات موسیقی  دارای  زیر و بم های  عجیب  و غریب و ارتعاشات متنوع  و گوناگون است و همین  ارتعاشات  و زیر و بم ها باعث می شود  که  اعصاب  سمپاتیک و پاراسمپاتیک در اجرای وظایقشان دچار اشتباه شوند . و این اختلالات به تدریج در تمامی اعضای بدن از قبیل چشم گوش زبان قلب معده طحال روده مثانه رگهای تناسلی و... تاثیرات سوء و مضری ایجاد می کند و رفته رفته این عدم تعادل میان اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک منجر به پدید آمدن بیماری ضعف اعصاب در انسان می شود که نتیجه این بیماری آن است که اصول زندگی انسانی یعنی هضم جذب دفع و ترشح مواد و..... از هم گسیخته می شود و انسان در پرتگاه نیستی و مرگ قرار می گیرد لذا این بیماری در میان موسیقی دانان بازار گرمی دارد و چنان در وجود این افراد ریشه دوانده است که افرادی مانند "بتهون" و "ریشارد واگنر" که دو موسیقی دان معروف و مشهور هستند به خاطر این بیماری از خدا طلب مرگ کردند.و طبق آمار دانشمندان بیش از 80٪ موسیقی دانان مبتلا به این مرض می باشند.

2.آسیب رساندن به قلب و ایجاد سکته

قلب ماهیچه ای عضله ای و میان تهی است که رشته حیات آدمی را به دست گرفته است.قلب یک انسان به طور معمول در هر 24 ساعت متجاوز از صد هزار مرتبه ضربان دارد و در هر دقیقه متوسط 70الی 75 بار می زند.و این تعداد ضربان بنابر موقعیت و نیاز بدن گاه تند می گردد گاه کند.که کار این تند نمودن و کند کردن ضربان قلب همانطور که در بحث پیش گفتیم بر عهده اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک می باشد.بنابراین مادامی که این دو عصب به وسیله های محرک های خارجی تحریک نشوند تعادل بین ضربان های قلب برقرار است. وهمان گونه که گفتیم اصوات موسیقی به خاطر زیر و بم هایی که دارند یکی از شدیدترین محرکهای اختلال در نظام اعصاب انسان می باشد . در نتیجه به خاطر تاثیر صدای موسیقی بر اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک در کار این دو عصب اختلال وارد می شود و بر اثر همین تاثیرات ضربان قلب از حالت عادی و طبیعی اش خارج می شود و چه بسا ادامه این حالت قلب به مرور زمان منجر به سکته یا بیماریهای خطرناک دیگر در افرادی می شود که با موسیقی سروکار دارند.برای نمونه "شوبرت و مندلسن"دو موسیقی دان معروف هستند که بخاطر سکته فوت نمودند

3.سلب اراده و دیوانگی از مضرات موسیقی و مطربی

همانطور که می دانیم مغز انسان مرکز فرماندهی سلسله اعصاب انسانی است و تمام افعال و اعمال اعضای بدن انسان مطیع و فرمانبر دار دستورهای مغز می باشد و همانطور که اشاره کردیم یکی از ضررهای موسیقی صدمه به سیستم اعصاب بدن است و این صدمه به اعضاء ذره ذره به مغز منتهی می شود و اصوات موسیقی با مسلط شدن بر اعصاب آدمی حمله به مرکز بدن یعنی مغز را شروع می کنند و در نتیجه بعد از مدتی فرمانروائی بدن را به عهده می گیرد. و آن وقت است که خدا باید به فریاد انسان برسد چون موسیقی اراده انسانی را سلب می کند و نتیجه این سلب اختیار این می شود که انسان در موقع گوش دادن به نوای موسیقی و مطربی بی اختیار می رقصد یا شانه تکان می دهد و می خندد و می گرید و تمام این حرکات غیر طبیعی است. و بدون آنکه از مرجع آن یعنی مغز صادر شده باشد انجام می گیرد.رفته رفته این آشفتگیهای روحی و اختلالات در سیستم عصبی پس از مدتی باعث می شود که نیروی خرد و اندیشه انسان به کلی فلج و آثار جنون و دیوانگی یا اغتشاشات روحی مبتلا می شوند. برای نمونه موسیقی دانانی مثل (بتهون_شوبرت_شومان_نیچه_)از جمله افرادی هستند که جنون و دیوانگی گریبانگیر آنها گشت و موسیقی دانانی همچون (شوبرت - مندلس-باخ-......)افرادی هستند که بر اثر اغتشاشات روانی تا سر حد جنون پیش رفتند.

لذا جوانان عزیز و جویندگان سعادت و کسانی که خدای نکرده می خواهند وارد رشته موسیقی بشوند بدانند و آگاه باشند این است قیافه اصلی و نازیبای موسیقی که با نغمه های عوام فریبانه اش در زیر نقاب مکر و حیله و نیرنگ چنگ بر روان و اعصاب فریب خوردگانش می اندازد و آنها را به پرتگاه نیستی می برد. آیا به غیر از این چه انتظاری می توان از چیزی که خدای متعال آن را نهی نموده داشت.

گویند روزی (فارابی) عودی با خود داشت و به لباس ترک ها به مجلس ( سیف الدوله ) رفت . وی عود خود را آماده ساخت و تارهایش را تنظیم نمود و آهنگی نواخت و همه را به خنده وادار نمود سپس به شکل دیگری تارها را تنظیم کرد و باز هم آهنگی دیگر نواخت و همه اهل مجلس را گریانید و باز هم تارها را تنظیم نمود و آهنگ سوم را نواخت و همه را به خواب برد و خود مجلس را ترک کرد.   

جنون خلیفه بر اثر گوش دادن موسیقی : مسعودی گوید : در زمان عبدالملک یا یکی دیگر از خلفای بنی امیه که لهو و موسیقی خیلی رایج شده بود ، خبر به خلیفه دادند که فلان کس خواننده است و کنیز زیبایی دارد که او هم خواننده است و تمام جوانهای مدینه را فاسد کرده ، و اگر جلوی او را نگیرید ، این زن تمام مدینه را فاسد میکند . خلیفه دستور داد که غل به گردن آن مرد انداختند و آنها را به شام بردند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد تاثیرات موسیقی

دریا و انسان

اختصاصی از نیک فایل دریا و انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

دریا و انسان

باید اعلام داشت نگرش سنتی و دیدگاه پیشین نسبت به دریاها از سال 1982 دستخوش تغییرات شگفتی شد. دیگر یک کشور خاص خود را حاکم مطلق العنان بحرها نمی دانست و این باور در اکثریت مردم جهان ایجاد شده بود که دریاها فی الواقع میراث مشترک جهانی هستند.بعد از اعلام وزیر امور خارجه مالت که نگرش نویی را به ذهن و باور جهانی ابراز داشت، به گونه یی که خردمندان و فرهیختگان این واقعیت بزرگ را دریافتند که انسان همان گونه که از هوا و فضا برخوردار است باید از دریا نیز بی نصیب نماند و بدین سبب حتی کشورهایی که هیچ مفری به دریا نداشتند بر اساس کنوانسیون 1982 برخوردار از حق شدند و دیگر کشورهایی که مرز دریایی داشتند متعهد شدند که امکان دستیابی به سواحل، اسکله و برخورداری از مواهب دریا را برای آنان فراهم کنند. نکته درخور توجه دیگری که در کنوانسیون 1982 بر آن پای فشرده شد اما متاسفانه در عمل مواجه با خودکامگی برخی دولت های بزرگ شد. آن بود که مقرر می داشت که تکنولوژی و فناوری به کشورهای جهان سوم و پیرامونی نیز ارائه شود و آموزش داده شود امری که متاسفانه امپریالیسم جهانی آن را برنتافت و در تغییرات بعدی به علت حفظ کلیت کنوانسیون، دیگر کشورها هم ناچار شدند از آن عدول کنند. با این همه باید دستاورد قرن پیشین را به عنوان یک رخداد ارزشمند انسانی از موضع برخورداری از حق برای کشورهای ضعیف و ایجاد تکلیف برای کشورهای ثروتمند و قوی دانست زیرا در چارچوب کنوانسیون 1982 مبادی و مبانی جدیدی در نظام حاکم بر دریاها رخ نمود. بدین معنی که منافع بشریت طبق ماده 140 آن به بارزترین وجه ممکن مدنظر قرار گرفت. در این ماده می خوانیم؛ «کلیه فعالیت هایی که در مناطق دریایی انجام می شود باید در راستای منافع بشریت و مستقل و جدا از وضعیت جغرافیایی کشورهای ساحلی یا بدون ساحل باشد مخصوصاً باید منافع و نیاز کشورهای در حال توسعه و مردم سرزمین های غیرمستقل در نظر گرفته شود.»در بند بعدی همین ماده آمده است؛ امتیازات مالی و سایر امتیازات اقتصادی ناشی از فعالیت هایی که در منطقه انجام می شود باید به طور منصفانه و بدون تبعیض میان کشورها تقسیم شوند، مقام بین المللی اعماق دریاها عهده دار انجام این وظیفه مهم است. البته باید توجه داشت که لازم است این کار طبق سازوکار مناسب و با رعایت مقررات عهدنامه مزبور صورت گیرد. اصولاً اینکه اعماق دریاها به عنوان میراث مشترک بشریت ذکر، تصویب و پذیرفته شد یک گام ارزشمند برای بسیاری دیگر از منافع و منابع جهانی ذکر می شود. هر چند پس از تصویب عهدنامه حقوق دریاها در آخرین اجلاس سومین کنفرانس حقوق دریاها در سال 1982 و به تدریج طی سال های متعاقب آن مخالفت هایی با نحوه اجرای بخش 11 آن از سوی کشورهای بزرگ صنعتی به عمل آمد اما بالاخره در سال 1990 کشورهای ذینفع تحت نظارت دبیرکل سازمان ملل متحد پیش نویس قطعنامه یی را برای بخش 11 عهدنامه 10 دسامبر 1982 در زمینه حقوق دریاها به تصویب رساندند. موافقتنامه مذکور که اکنون موافقتنامه نیویورک نامیده می شود متضمن نکات حساس و اساسی است. بدین گونه که در این موافقتنامه اعلام شده که در صورت تعارض میان بخش 11 و موافقتنامه مقررات موافقتنامه مرجح خواهد بود و اعلام داشته اند اعلام رضایت به التزام در قبال عهدنامه خودبه خود به منزله رضایت با موافقتنامه است. این برداشت های انسانی گام های اساسی است تا از این پس اعماق دریاها و اقیانوس ها که شامل بستر و زیربستر آنها می شود و منطقه ماورای منطقه فلات قاره و منطقه انحصاری اقتصادی را دربرمی گیرد به منزله میراث مشترک بشریت شناخته شود، به گونه یی که در این عهدنامه مذکور است منابع شامل منابع جامد، مایع یا گاز است و بدین طریق ثروت جهانی را به صورتی نزدیک به عدالت تقسیم کرده است.در بند 2 ماده 138 عهدنامه آمده است هیچ کشوری نمی تواند در هیچ بخش از منطقه یا منابع آن اعمال حاکمیت کند یا درصدد اعمال حقوق حاکمه خود باشد یا در این مورد ادعایی کند. هیچ کشوری یا شخصی اعم از حقیقی و حقوقی نمی تواند بخشی از منطقه یا منافع را به خود اختصاص داده و تصاحب کند، هیچ گونه ادعا و اعمال حاکمیت یا حقوق حاکمه و نیز عملیات تخصیصی یا تصاحبی در منطقه به رسمیت شناخته نمی شود. همه انسان ها از تمامی حقوق بر منابع دریایی برخوردارند و مقام بین المللی اعماق دریاها به نمایندگی از آنها عمل می کند. این فرآیندها نشانگر آن است که در دهه های پایانی قرن بیستم خرد جمعی در این تفکر منطقی راه یافت که هرگز نمی شود در کنار سفره یی گسترده، جمعی گرسنه بزیند و تکنولوژی و فناوری اسباب آن نخواهد بود تا ثروت های جهان به جیب چند کشور اندک روانه شود. بر این پایه می توان آینده روشنی را برای دریا و انسان پیش بینی کرد.

 

پی نوشت :سایت حقوق ایران


دانلود با لینک مستقیم


دریا و انسان

تحقیق و مقاله ای در مورد میتوکندری و نقش ان در زندگی انسان

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و مقاله ای در مورد میتوکندری و نقش ان در زندگی انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق و مقاله ای در مورد میتوکندری و نقش ان در زندگی انسان


تحقیق و مقاله ای در مورد میتوکندری و نقش ان در زندگی انسان

توجه: لینک دانلود و خرید در پایین و زیر این مطلب قرار دارد

  توجه: این فایل میتواند هم به عنوان تحقیق و هم به عنوان مقاله مورد استفاده قرار گیرد

(قابل ویرایش و اماده پرینت)Wordفرمت :

 

فونت:roya

سایز:حداکثر و معمول _24

تعداد صفحات:8

چکیده:

دانشمندان در انستیتوی کارولینسکا در یافته اند که تغییراتی که در مرکز محرکه (موتورخانه) سلولها ، یعنی میتوکندری رخ می دهد ، نقش کلیدی در روند پیری دارد. به گزارش سایت sciencedaily میتوکندری که تامین کننده انرژی سلول ها است DNA خاص خود را دارد.با افزایش سن ، وقوع جهش درDNA میتوکندریایی نیز افزایش می یابد اما تا کنون کسی نمی دانست که آیا این امر نتیجه پیری یا مسبب آن است.آزمایشات انجام شده بر روی موش ها نشان می دهند که با افزایش جهش در میتوکندری ، روند پیری تسریع می شود.موش هائی که میتوکندری سلول های آنها دچار جهش های بیشتری شده بود 10 تا 12 ماه زنده ماندند ، در حالیکه عمر طبیعی آنها 2 تا 3 سال است.این موش ها همچنین به نشانه های پیری زودرس شامل پوکی استخوان ، کاهش وزن ، آنمی ، و اختلالات عضله قلب ، دچار شدند.یافته های فوق وجود مکانیزم های مهم بیولوژیکی که در روند پیری دخالت دارند را روشن می سازد و حاکی از آن است که با حفاظت DNA میتوکندریایی و جلوگیری از آسیب رسیدن به آن ، امکان کند کردن روند پیری و درمان تغییرات پاتولوژیک ناشی از آن وجود دارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و مقاله ای در مورد میتوکندری و نقش ان در زندگی انسان

مقاله درمورد روانشناسی انسان شناسی از نظر هابز

اختصاصی از نیک فایل مقاله درمورد روانشناسی انسان شناسی از نظر هابز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد روانشناسی انسان شناسی از نظر هابز


مقاله درمورد روانشناسی انسان شناسی از نظر هابز

دسته بندی : روانشناسی _ علوم تربیتی

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 63 صفحه

فصل اول وضع طبیعی و قرارداد الف: وضع طبیعی هابز در تحلیلی روانشناسانه از انسان معتقد است که حرکتهایی کوچک درون انسان وجود دارند که پیش از حرکتهای ارادی انسان مانند سخن گفتن راه رفتن و دیگر حرکتهای ارادی مشابه وجود دارند، این مقدمات محدود و اولیة حرکت در درون بدن آدمی، قبل از آنکه در عمل راه رفتن، سخن گفتن، زدن و دیگر اعمال مشهود آشکار شوند، عموماً کوشش خوانده می‌شوند.
» اگر این کوشش معطوف به چیزی است که محرک آن می‌باشد خواهش یا میل خوانده می‌شود و وقتی در جهت گریز از چیزی باشد بیزاری هابز در ادامه شرح می‌دهد که عشق و نفرت ناشی از همین میلی یا بیزاری می باشد همچنین امید و بیم نیز اسامی دیگر می باشد که میل و بیزاری به آنها معنا می‌بخشد.
بر اساس همین نظر، هابز خوب و بد را نیز بر مبنای میلی تعریف می‌کند.
اگر انسان چیزی را خوب می‌داند به معنی آنست که به آن میلی دارد و در صورتی که آن را بد نیامد، به این معناست که بدان میلی زاده، یا به عبارت دیگر از آن بیزار است.
با این وصف می‌توان گفت هابز مدعی است که ارزشهایی مثل خوب و بد ذهنی و نسبی می باشند و دیگر نمی‌توان گفت صفت خوبی که ما به چیزی نسبت می‌دهیم در ذات آن چیز است.
«بنابراین، اختلاف نظر درباره ارزشها، همان اختلاف نظر درباره سلیقه‌هاست.
[و] البته می‌توان انتظار داشت که مردم درباره اینکه برخی چیزها به نظرشان خوب و برخی چیزها بر آید با هم اختلاف عقیده داشته باشند.
» این اختلاف تا حدی است که چیزی که برای فردی کاملاً خوب به نظر می‌رسد توسط دیگری به تعریف شود.
بیان این مقدمه به درک بهتر وضع طبیعی تبیین شده بوسیله هابز کمک می‌کند.
هابز در فصلی از لویاتان که در باب وضع طبیعی آدمیان و سعادت یا تیره روزی آنها در آن وضع نگاشته است بحث خود را با برابری آغاز می‌کند.
او می‌گوید آدمیان بر حکم طبیعت در تواناییهای بدل و ذهنی با هم برابرند.
معنای گفته او این نیست که واقعاً همه به یک اندازه از نیروی بدنی و ذهنی برخوردارند، بلکه می‌خواهد بگوید روی هم رفته کاستیهای آدمی از یک وجه با دیگر خصوصیاتش جبران می‌شود.
کسانی که از نظر قوای جسمی ضعیف‌تر هستند به کمک دسیسه و نیرنگ می‌توانند بر قوی‌ترها فائق شوند و تجربه همه انسانها را در کارهایشان برای چاره‌اندیشی و تدبیر کمک می‌کند.
این برابری انسانها بخاطر و

  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن پاورپوینت میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد روانشناسی انسان شناسی از نظر هابز