نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تغذیه انسان

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره تغذیه انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره تغذیه انسان


تحقیق درباره تغذیه انسان

فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 58 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

تغذیه انسان یکی از مهمترین مسائلی است که دنیای کنونی با آن دست به گریبان است. زیرا با افزایش روز افزون جمعیت جهان و نیاز افراد به مواد غذایی،خصوصاً مواد پروتئینی، رشد مصرف مواد غذایی سیر صعودی را طی می کند. در این میان شیر و فراورده های آن به علت دارا بودن پروتئین های حیوانی، ماده حیاتی به شمار می رود و از ارزش و اعتبار فوق العاده ای برخوردار است. زیرا این ماده غذایی در تغذیه انسان از بدو تولد تا هنگام پیری نقش اصلی و موثری را ایفا می کند. با پیشرفت سریع علوم ، صنعت و توسعه همه جانبه کارخانجات تهیه کننده شیر و فراورده های آن از همه مهمتر بالا رفتن سطح زندگی مردم، کارخانجات تولید کننده مواد غذایی وادار به تهیه محصولات متنوع از شیر نموده است. در بین این محصولات متنوع ، پنیر صرف نظر از دارا بودن مقدار زیاد پروتئین ، کلسیم و قابلیت نگهداری آن ، از نظرمیزان مصرف نیز در حد بالایی قرار دارد.

پنیر از جمله مواد غذایی است که پروتئین آن معادل یا حتی بیشتر از گوشت بوده و از نظر دارا بودن اسید های ضروری بسیار غنی می باشد (Chen1986 & Green 1977 (. لذا نقش مهم پنیردر برنامه غذایی مردم کشور ما که تقریباً جزء لاینفک اجزاء سفره صبحانه هر ایرانی است و اهمیت آن در برطرف نمودن قسمتی از نیازهای پروتئینی و کلسیم مصرف کنندگان و وابستگی شدید کشور به واردات وسیع این ماده پر ارزش بر همگان روشن است.   


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تغذیه انسان

دانلود تحقیق کامل درباره زندگی انسان بعد از دنیا

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق کامل درباره زندگی انسان بعد از دنیا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 49

 

زندگی انسان بعد از دنیا

خدای تعالی برای ما خیر می‌دهد که انسان از این دنیا که محل حیات اجتماعی اوست، به عام دیگری به نام برزخ و سپس به عالم آخرت کوچ می‌کند، ولی روش زندگانیش بعد از این دنیا، انفرادی است، یعنی ارتباطی با تعاون اجتماعی ندارد و به کمک و همکاری دیگران نیازمند نیست و تنها وجود خودش در تمام شوون حیاتی موثر خواهد بود.

اگر این نظام طبیعی و نوامیس مادی که در در این عالم مشاهده می‌شود، در عوالم بعدی نیز حکمفرما بود، ناچار باید زندگانی برزخی و اخروی هم مانند حیات دنیوی بر اساس اجتماع و تعاون استوار باشد، ولی انسان همین‌که از این عالم رخت بربست، دیگر این جریانات را پشت سر انداخته و متوجه پروردگارش می‌شود. دیگر اثری از علوم عملی که ویژه‌ی محیط اجتماع و کار است، نمی‌ماند، دیگر لزوم استخدام و تصرف و مدنیت و اجتماع تعاونی و سایر احکام و قضاوت‌هایی که در دنیا دارد، بی‌مورد خواهد بود، تنها انسان است و اعمالی که انجام داده و نتایج نیک و بد آنها.

از این پس چهره‌ی حقایق بی‌پرده جلوه‌گر شده و خیر باعظمتی که مورد اختلاف بود، ظاهر می‌شود. در آیه‌ی 80 سوره‌ی مریم می‌فرماید:

«و نرثه ما یقول و یاتینا فردا» و در آیه‌ی 94 از سوره انعام می‌فرماید: «و لقد جئتمونا فرادی کما خلقنا کم اول مره ترکتم ما خولنا کم و اظهور کم و ما نری معکم شفاء کم الذین کنتم زعمتم انهم فیکم شرکاء لقد تقطع ینکم و ضل عنکم ما کنتم تزعمون»

و امثال این آیات زیاد است و چنانکه می‌بینید از این‌ها استفاده می‌شود که روش زندگانی انسان بعد از دنیا عوض شده و دیگر بطور اجتماع و همکاری زیست نمی‌کند و علومی را که در این عالم اختراع کرده، بکار نمی‌بندد و جز از میوه‌ی علم و نتیجه‌ی کار و کوشش خود بهره‌ای نمی‌برد، حقیقت اعمالش در آن عالم ظاهر می‌شود و به پاداش آنها می‌رسد.

کان الناس امه واحده

«ناس» یعنی تعدادی انسان که گرد هم جمع شده‌اند. «امه» یعنی گروه انسان‌ها و گاهی به مناسبتی بر یک نفر هم اطلاق می‌شود. در آیه‌ی 120 از سوره‌ی نحل می‌فرماید: «کان ابراهیم امه قنتالله» و گاهی بر زمان نسبتاً طولانی اطلاق می‌شود. در آیه‌ی 45 از سوره‌ی یوسف می‌فرماید: «و ادکر بعدامه» یعنی بعد از سال‌ها، به یادش آمد و در آیه‌ی 8 از سوره‌ی هود می‌فرماید: «و لئن اخرنا عنهم العذاب الی امه معدوده لیقولن ما یحبسه» یعنی اگر عذاب را از ایشان چند سال به تاخیر اندازیم، خواهند گفت چه مانع آن شده،

گاهی بر ملت و آیین نیز اطلاق می‌شود و چنان که بعضی در معنای آیه‌ی 92 از سوره‌ی انبیا، «ان هذه امتکم امه واحد و انا ربکم فانقون» گفته‌اند: اصل این کلمه از «ام» به فتح همزه به معنای قصد است و لذا به هر گروهی از مردم گفته نمی‌شود، بلکه به جمعیتی گفته می‌شود که دارای مقصد واحدی بوده و به واسطه‌ی آن با یکدیگر مربوط و متحد شده باشند و به همین مناسبت بر یک فرد انسان و سایر معانی اطلاق می‌شود.

در هر حال، ظاهر آیه دلالت دارد بر این‌که دورانی بر بشر گذشته که افراد با یکدیگر متحد و متفق بودند و بی‌سروصدا زندگی می‌کردند، نه در امور زندگی با یکدیگر نزاع و جنگی داشتند و نه در امور دینی و عقاید مذهبی اختلاف و تفرقه‌ای بین ایشان وجود داشت. دلیل بر اینکه در امور دنیوی نزاعی نداشتند، این است که در آیه‌ی شریفه، بعثت پیغمبران و قضاوت کتاب در موارد اختلاف، بعد از وحدت امت و در رتبه دوم قرار داده شده، می‌فرماید: «کان الناس امه واحد فبعث الله ...» یعنی مردم گروه واحدی بودند، پس خدا پیغمبرانی فرستاد و بر ایشان کتاب نازل کرد تا در اختلافات ایشان حکم کند.

بنابراین اختلاف در امور زندگی، بعد از دوران وحدت و اتحاد ایشان بوده و دلیل بر این‌که در امور دینی با هم اختلافی نداشتند، این است که می‌فرماید: «و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه بغیابینهم» درباره‌ی کتاب اختلافی نکردند، مگر کسانی که حامل آن بودند که از روی بغی و تعدی ایجاد اختلاف نمودند.

قاعدتاً هم باید همینطور باشد، زیرا ما عیناً می‌بینیم که انسان روز به روز در فکر و دانش ترقی می‌کند و در راه علم و فرهنگ پیش می‌رود و در هر عصری،‌ پایه‌های اجتماع، بواسطه‌ی ترقیات علمی از عصر سابق محکم‌تر می‌شود و بشر برای رفع احتیاجات دقیق‌تر و استفاده از مزایای حیاتی آماده‌تر می‌گردد و در قبال مزاحمات طبیعی بیشتر می‌شود، برعکس هرچه به عقب برگردیم، خواهیم دید که آشنایی انسان به رموز زندگی و اسرار طبیعت، کمتر بوده تا این‌که به دوران ابتدایی زندگی انسان برسیم. در آن عصر، مسلماً انسان فوق‌العاده ساده می‌زیسته و از شوون زندگی و مزایای حیاتی، جز اندکی برخوردار نبوده و گویا از معلومات، تنها علوم بدیهی و پاره‌ای از مطالب نظری و فکری را که برای ادامه‌ی حیات آن روزی لازم بوده، داشته است.

برای خوردن به طور ساده به پاره‌ای از گیا‌هان پناه می‌برده و برای دفاع از دشمن، به سنگ و چوب متوسل می‌شده است. البته جمعیتی که زندگی‌شان بدین منوال باشد، چندان اختلاف و فساد قابل اهمیت در میان ایشان پیدا نمی‌شود، بلکه حالشان، حال گوسفندی است که دور هم جمع می‌شوند و در مسکنی آرام می‌گیرند و در چراگاهی چرا می‌کنند و از چشمه آبی سیراب می‌شوند و اگر احیاناً اختلافی میانشان روی دهد، بسیار ناچیز خواهد بود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره زندگی انسان بعد از دنیا

دانلود تحقیق و مقاله درباره کمال انسان از نظر دین

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق و مقاله درباره کمال انسان از نظر دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان تحقیق:

کمال انسان از نظر دین

کتاب: مبادى اخلاق در قرآن، ص 51

نویسنده: آیت الله جوادى آملى

خداى سبحان کمال محض و کمال‏آفرین است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسى دارند و هم از کمال نسبى برخوردارند : «ما ترى فى خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل ترى من فطور» (1) همه ذرات عالم هستى به سوى کمال در حرکتند و مسیر امر الهى را طى مى‏کنند، خداى سبحان به آسمانها و زمین فرمود: خواسته یا ناخواسته به سوى من بیایید، گفتند ما خواهانیم و با طوع و رغبت مى‏آییم: «فقال لها وللأرض اتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین» (2) . انسان نیز تافته‏اى جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعى مى‏کند با رسیدن به کمال مطلوب خود را با سایر مخلوقات وفق دهد وبا مجموعه جهان آفرینش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پیوسته جهان، در سیر به سوى کمال مطلوب، کسب فضایل اخلاقى است. اخلاق این توانایى را دارد که انسان متخلق را در این مسیر با این مجموعه هماهنگ کند، انسان نیز به طور طبیعى پذیراى چنین هماهنگى است و در مسیر کمال مطلق در حرکت است.

کمال در چیست؟

صاحبان علوم گوناگون، تفسیرهاى متنوع و متفاوتى از کمال انسان دارند. هر کسى کمال را در رشته علمى خاص خود مى‏داند؛ ولى آخرین سخن را کمال‏آفرین جهان هستى، خداى سبحان، مى‏گوید و چه کسى راستگوتر از اوست؟:

«و من أصدق من الله قیلا» (3) .

در علوم اعتبارى و قراردادى، صاحبان علوم ادبى، کسى را که در علوم‏ادبى‏جامع باشد، «کامل» مى‏نامند. آنان به کسى که لغت شناس ماهرودرفن لغت سرآمد باشد، «لغوى» و به کسى که در علم «اعراب» سرآمدباشد «نحوى» و به کسى که در فن شعر و قافیه و وزن شناسى ماهر باشد، «عروضى» و به کسى که جامع بین این رشته‏ها شده «ادیب کامل» مى‏گویند.

در علوم استدلالى، به کسى که در هندسه، ریاضیات و علوم تجربى، طبیعى و منطق سرآمد و ماهر باشد و با جمع این سه رشته بتواند در معارف الهیه، حقایق را به خوبى استنباط کند، «فیلسوف کامل» و «حکیم» مى‏گویند؛ ولى در علوم حقیقى و نزد اهل معرفت، کمال به معناى دیگرى تفسیر شده است. مرحوم سید حیدر آملى، که از عرفاى بنام امامیه و از معتقدان به ولاى اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‏السلام) است مى‏گوید: به کسى که در علم شریعت، سرآمد و در علم طریقت، داراى کارآیى لازم و در علم حقیقت، صاحب بصر باشد، «شیخ» مى‏گویند. بنابراین، شیخ، انسان کاملى است که داراى این ویژگیهاى یاد شده باشد.

البته هر کدام از این علوم، اصطلاح خاص خود را داراست؛ در روایات معصومین (علیهم‏السلام) نیز آمده است که همه کمال، در امورى، مانند «تفقه در دین» است:

«الکمال کل الکمال التفقه فی الدین و..» . (4) .

تفقه در دین، عبارت از دین شناسى و دین باورى است. کسى که دین شناس نیست یا دین شناس است ولى دین باور نیست، فقیه نیست. «تفقه» در دین به معناى ماهر و ممحض بودن در دین است.

پایه علوم

دین، سلسله‏اى از مسائل نظرى و مسائل عملى است و کسى متفقه در دین است که در آنها سر آمد باشد. دین، هم دستور علم و هم دستور استغفار مى‏دهد. ذات اقدس اله به پیغمبر مى‏فرماید : «قل رب زدنى علما» (5) یعنى، به خدا بگو که بر علم من بیفزا. نیز خداوند در قرآن، بیان مى‏کند که پیغمبر چه علمى را از خدا طلب کند.

همه علومى که در تأمین سعادت و رفع نیازهاى بشرى سهم مؤثرى دارند از یک نظر، صبغه اسلامى و دینى دارند؛ چون فراهم کردن و فراگیرى آنها و نیز استفاده از آنها در رفع نیاز جامعه اسلامى واجب عینى یا کفایى است و علوم از این جهت «اسلامى» مى‏شود (البته براى اسلامى بودن علوم انسانى در رتبه اول و علوم تجربى در رتبه دوم معناى دقیقى است که خارج از بحث کنونى است) ؛ ولى قرآن کریم، علمى را که اساس و پایه همه علوم است که اگر باشد، علوم دیگر فراهم و به جا مصرف مى‏شود و اگر نباشد، علوم دیگر یا تحصیل نمى‏شود یا اگر تحصیل شود، به جا صرف نمى‏شود، به پیغمبر آموخت و فرمود:

«فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبک» (6)

و آن، علم «توحید» است.

اگر کسى بداند در کل جهان، خالق، مدبر و مربى عالم و آدم، خداست و همه کمالها و جمالها را او آفریده و زمام آنها به دست اوست، قهرا در فراگیرى کمال از خدا غفلت نمى‏کند و اگر کامل شد، در نشر آن هم براى رضا خدا مى‏کوشد و قصور و دریغى نمى‏ورزد. این علم، علمى استدلالى است. عالم شدن به وحدانیت حق، کار آسانى نیست. ممکن است کسى بر اساس همان تفکر سنتى و عادى بگوید: «لا اله الا الله» اما، در برنامه‏هاى عملى او توحید ظهور نکند .

نشانه توحید عملى

توحید در برنامه‏هاى عملى آنگاه ظهور مى‏کند که انسان در آغاز و پایان هر کارى «خدا» بگوید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق و مقاله درباره کمال انسان از نظر دین

دانلود پاورپوینت آناتومی بدن انسان - 36 اسلاید

اختصاصی از نیک فایل دانلود پاورپوینت آناتومی بدن انسان - 36 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت آناتومی بدن انسان - 36 اسلاید


دانلود پاورپوینت آناتومی بدن انسان - 36 اسلاید

 

 

 

 

Øنقطه ای است که جرم در اطراف آن به صورت کاملاً مساوی توزیع شده است .

 

Øمرکز ثقل مرکز تلا قی سه صفحه اصلی بدن یعنی صفحات سهمی ، عرضی و افقی است .

 

Øمرکز ثقل در مردان در نقطه 57 درصدی ، در زنان 55 درصدی از کف پای آنان قرار دارد .

 

Øمرکز ثقل یک فرد بالغ در حدود  دومین مهرة خاجی است ( حدوداً ناف )

 

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت آناتومی بدن انسان - 36 اسلاید

دانلود مقاله کامل درباره انسان و سرنوشت 34 ص

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله کامل درباره انسان و سرنوشت 34 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

انسان و سرنوشت مقدمه : عظمت و انحطاط مسلمین متفکر شهید استاد مرتضی مطهری چاپ دوازدهم : پاییز 1372 ناشر : انتشارات صدرا

فهرست مطالب

عنوان

مقدمه : عظمت و انحطاط مسلمین

ردیف اصلی مسأله سرنوشت

مسأله سرنوشت در این کتاب جزء بحثهایی از علل انحطاط مسلمین قرارگرفته است

نویسنده از چه زمانی متوجه این سلسله بحثها شد ؟

تمدن عظیم اسلامی

مایه گرفتن تمدن جدید اروپایی از تمدن اسلامی

سخنان گوستاولوبون و سخنان ویل دورانت

چرا مسلمانان به قهقرا برگشتند ؟

آنچه لازم است مقدمه این سلسله مباحث قرار گیرد

طبیعت زمان از نظر فلسفه تاریخ

علل انحطاط مسلمین در سه بخش

پاره‏ای از عقاید و افکار اسلامی که متهم و مسؤول شناخته شده‏اند

عناصری از اخلاق اسلامی که انحطاط آور خوانده شده‏اند

برخی مقررات اسلامی از این نظر

آیا خصائص و ممیزات روحی ملل اسلامی عامل انحطاط مسلمین بوده است ؟

دو طبقه متنفذ و مسؤولیتهای آنها از این نظر

عوامل بیگانه

مجموع موضوعات و مباحثی که لازم است بررسی شود

درخواست نویسنده از فضلا و نویسندگان

سخنان واشنگتن ارونگ آمریکایی درباره تأثیر اعتقاد به قضا و قدر در انحطاط مسلمین

انتقاد سخنان واشنگتن ارونگ

چرا در این رساله از تعرض بعضی شاخه‏ها و فروع خودداری شده است ؟

انسان و سرنوشت

رعب و هراسی که از شنیدن نام قضا و قدر و سرنوشت پیدا می‏شود

سه فرض در باب سرنوشت

مسأله سرنوشت از زمان پیغمبر در میان مسلمانان مطرح شده است

جنبه عملی و عمومی این مسأله

آیات قرآن در زمینه سرنوشت

آیات قرآن در زمینه اختیار و اراده

آیا میان این دو دسته از آیات تعارض است ؟

معتزله طرفدار اختیار و اشاعره طرفدار جبر می‏شوند

اصطلاح " قدری "

دو نوع تعارض

در قرآن تعارض وجود ندارد

آثار سوء عقیده جبر

استفاده سیاسی از عقیده جبر در زمان بنی‏امیه

معبد جهنی و غیلان دمشقی با عقیده جبر مبارزه می‏کنند

سخنان شبلی نعمان

مأمون و معتصم به حمایت معتزله ، و متوکل به حمایت اشاعره برمی‏خیزند

مسیحیان اروپایی به استناد عقاید اشاعره ، اسلام را مذهب جبری و عامل‏ انحطاط مسلمین می‏خوانند

دفاع سید جمال الدین اسدآبادی از عقیده قضا و قدر اسلام و تفکیک آن از عقیده جبر

مسأله سرنوشت همواره به صورت یک عقده فکری مورد توجه بشر بوده است‏

فلسفه مادی و سرنوشت

جبر و توحید ، اختیار و تنزیه

مباحثه غیلان دمشقی و ربیعه‏الرای

مباحثه ابواسحاق اسفراینی و قاضی عبدالجبار معتزلی

مقدمه

عظمت و انحطاط مسلمین

مسأله سرنوشت و قضا و قدر که در این رساله فحص و تحقیقی درباره آن‏ صورت گرفته است ، جزء مسائل فلسفی است و اگر بنا باشد در ردیف واقعی‏ خود قرار گیرد ، باید آن را در فلسفه در میان مسائل فلسفی جستجو کرد ، ولی در این رساله از ردیف اصلی خود خارج شده و در ردیف یک سلسله مسائل‏ دیگر قرار گرفته است .

مسائل علمی و فلسفی هر کدام در ردیف خاصی دارند که از طریق موضوعات آنها و یا از طریق هدف و نتیجه‏ای که از یاد گرفتن آنها حاصل می‏شود تعیین می‏گردد .

علت اینکه مسائل فلسفی در ردیفی و مسائل ریاضی در ردیف دیگر و مسائل طبیعی در ردیف جداگانه قرار می‏گیرند ، وابستگی و ارتباط خاصی است که‏ میان موضوعات هر دسته همردیف وجود دارد و یا لااقل به واسطه هدف نظری‏ یا عملی مشترکی است که یاد گرفتن هر دسته از آنها برای یادگیرنده تأمین‏می‏کند .

مسأله سرنوشت و قضا و قدر ، چه از نظر موضوعی و چه از نظر هدف تعلیماتی ، در ردیف مسائل فلسفی است ، ولی در این رساله در ردیف مسائلی قرار گرفته که نه از لحاظ موضوع با آنها مرتبط است و نه از لحاظ نتیجه و هدف تعلیماتی .

این مسأله در این رساله جزء یک سلسله بحثها تحت عنوان " بحثهایی از علل انحطاط مسلمین " واقع شده است که شامل موضوعات و جریانات و مسائل‏ گوناگون است .

موضوعاتی که تحت این عنوان قابل بحث است ، بعضی تاریخی‏ و بعضی روانی یا اخلاقی یا اجتماعی و یا صرفا دینی و احیانا فلسفی است . بنابراین مباحثی گوناگون که در ردیفهای متعدد قرار دارند ، جزء این سلسله‏ مباحث واقع می‏شوند .

آنچه این مباحث گوناگون را به یکدیگر پیوند می‏دهد ، تحقیق در اثرات‏ مثبت و منفی این امور در ترقی و انحطاط اجتماع اسلامی است . علیهذا منظور از طرح این مسأله در این رساله اولا تحقیق در این جهت‏ است که آیا اعتقاد به سرنوشت ، آن طور که قواعد برهانی فلسفی ایجاب‏ می‏کند ، از نوع عقاید و افکاری است که معتقدین خود را به سستی و تنبلی‏ می‏کشاند و مردمی که به این عقیده می‏گرایند خواه ناخواه به انحطاط کشیده‏ خواهند شد ، یا این عقیده اگر درست تعلیم داده شود ، چنین تأثیر سوئی ندارد ؟ ثانیا اینکه اسلام این مسأله را چگونه و به چه طرزی تعلیم داده‏ است و تعلیم اسلامی در این زمینه چه تأثیری در روحیه پیروان اسلام داشته‏ است و می‏تواند داشته باشد ؟ و چون منظور این جهت بوده ، از تعرض فروع‏ و شاخه‏هایی که با منظور نامبرده ارتباط ندارد خودداری شده است .

اینجانب درست به یاد ندارد که از چه وقت با مسأله علل انحطاط مسلمین آشنا شده است و از چه زمانی شخصا به بحث و تحقیق در این مسأله‏ علاقمند گردیده و درباره آن فکر می‏کرده است ، ولی می‏تواند به طور یقین ادعا کند که متجاوز از بیست سال است که این مسأله نظر او را جلب کرده‏ و کم و بیش در اطراف آن فکر می‏کرده و یا نوشته‏های دیگران را در این‏ زمینه می‏خوانده است .

از آن زمان تاکنون هر وقت به گفته یا نوشته‏ای در این موضوع برمی‏خوردم‏ ، با علاقه می‏خواندم و یا گوش می‏کردم ، و خیلی مایل بودم رأی و نظر گوینده یا نویسنده را دریابم ، تا آنکه در چند سال پیش ، ضمن بحثی نیمه‏ درس و نیمه سخنرانی که در اطراف یکی از احادیث نبوی ایراد می‏کردم ، دامنه سخن به این مطلب کشید . اگر چه آنچه در این زمینه تا آن‏ وقت خوانده یا شنیده بودم احیانا مفید بود ، اما مرا اقناع نکرده بود و چون در خود و مستمعین علاقه شدیدی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره انسان و سرنوشت 34 ص