مشخصات این فایل
عنوان: نماز جماعت و اهمیت، آثار، امام جماعت
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 16
این مقاله درمورد نماز جماعت و اهمیت، آثار، امام جماعت می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله نماز جماعت و اهمیت، آثار، امام جماعت می خوانید :
راه شناخت عدالت
گرچه برخوردارى از عدالت،و داشتن ملکه ترک گناه،از اموردرونى افراد است،ولى با علائم و نشانههایى که در زندگى و عمل افرادبروز مىکند،مىتوان به بود و نبود آن در افراد،پى برد.در روایات، برخى از این علائم به چشم مىخورد و بعضى ملاکها بیان شده که باوجود آنها،مىتوان کسى را عادل شمرد.
از امام صادق(ع)پرسیدند:عادل کیست؟
فرمود:
«اذا غض طرفه من المحارم و لسانه عن الماثم و کفه عنالمظالم» (38) کسى که چشمش را از نامحرم،زبانش را از گناه، ودستش را از ظلم حفظ کند:
پیامبر خدا(ص)نیز در حدیثى انسان جوانمرد و عادل را چنین معرفىمىکند:
«من عامل الناس فلم یظلمهم و حدثهم فلم یکذبهم و وعدهمفلم یخلفهم فهو ممن کملت مروته و ظهرت عدالته...» (39) کسى که با مردم،در معاملات،ستم نکند و در سخن،دروغ نگوید و در وعدههایش تخلف نکند،او از کسانىاست که مروتش کامل و عدالتش آشکار است.
از امام صادق(ع)سؤال شد:عدالت انسان را از کجا بشناسیم؟
فرمود:همین که کسى اهل حیا و عفتباشد و در خوراک و گفتار وشهوت،خود را به گناه نیالاید،و از گناهان بزرگى مثل زنا،ربا،شراب،فرار از جنگ،...(که مورد تهدید قرآن است)بپرهیزد،و جز در مواردىکه عذر دارد،از شرکت در جماعت مسلمین دورى نکند،چنین انسانىعادل است و تفتیش از عیوب او و غیبت او بر مردم حرام است... (40) در روایات دیگرى مىخوانیم:
به آنکس که نمازهاى پنجگانه را به جماعتبخواند،خوشبین باشیدو گواهى او را بپذیرید. (41) شاید آنچه را که فقهاء،به عنوان«حسن ظاهرى»در عدالتبیانمىکنند،همین باشد که با حضورش در مراسم و جماعت مسلمین ونبودنش در مراکز فساد و گناه،مایه اعتماد مردم شود و او را از اینطریق،انسان عادل و درست کارى بشناسند.
امام باقر(ع)در مورد عدالت زنان مىفرماید:
همین که اهل حجاب و از خانوادههاى محترم بود و از شوهر خویشاطاعت مىکرد و از کارهاى ناپسند و جلوهگرىهاى ناروا پرهیز داشت،عادل است. (42) در بعضى روایات،«فاسق»را کسانى مىداند که به خاطر گناهانزشت علنى،در جامعه شلاق خورده،یا میان مردم مشهور به خلاف وبدکارى یا مورد سوءظن باشند. (43) البته معناى عدالت در یکنفر،آن نیست که در طول عمر،مرتکبگناهى نشده باشد،چرا که این ویژگى،تنها در انبیاء و اولیاء معصوماست،ولى همین که ما،در ظاهر،از او گناه بزرگى ندیده باشیم،کافىاست.
این نیز ناگفته نماند که:اگر کسى خود را عادل نمىداند،و حتى به مردم بگوید که من عادل نیستم،اما مردم او را عادل و با تقوا بشناسند،مىتواند امام جماعتشود و مردم نیز مىتوانند به او اقتدا کنند و اگرمردم،مایل به اقتدا باشند،نباید سرپیچى کند. (44) و حتى اگر پس ازنماز جماعت،معلوم شود که امام جماعت،عادل نبوده،نمازهایى را کهپشتسر او خواندهاند صحیح است و اعاده لازم نیست. (45)
چرا بعضى به جماعت نمىروند؟
با همه پاداشها و آثارى که براى نماز جماعت وجود دارد،برخى ازاین فیض بزرگ محرومند و با تاسف،شاهدیم که بسیارى، به آنبى اعتنا و کم رغبتاند و حتى در همسایگى مسجد به سر مىبرند،ولىدر جماعت مسلمین حاضر نمىشوند و مسجدها،گاهى به صورتناراحت کننده و دردآورى خلوت است.
علتشرکت نکردن افراد در نمازهاى جماعت،گوناگون است.
بعضى واقعا عذر دارند و دلیلشان پذیرفتنى است،ولى در بسیارى موارد،بهانههایى پوچ،بیشتر نیست.مرورى به اینگونه دلایل و بهانههامىکنیم:
بعضى،از پاداشهاى نماز جماعت،غافلند.
برخى،از بدرفتارى برخى نمازگزاران در مسجد،به نماز جماعتبى رغبت مىشوند.
بعضى،تنها بد اخلاقى امام جماعت را،بهانه عدم شرکتخود قرارمىدهند و آنرا منافى با عدالت او به حساب مىآورند.
بعضى،بخاطر همفکر نبودن امام جماعت،با دیدگاههاى سیاسى آناننسبتبه موضوعات و اشخاص و...از شرکت در جماعت،دورىمىکنند.
بعضى،بخاطر مشغولیتهاى اقتصادى و اجتماعى و گرفتارىهاىروزمره،از پاداشهاى عظیم نماز جماعت محروم مىشوند.
بعضى،از برخورد سرد افراد مسجد،دلسرد مىشوند و دیگرنمىروند.
بعضى،عیبهاى بستگان و نزدیکان امام جماعت را به حساب اومىگذارند و او را قبول ندارند.
بعضى،شرکتخود را در نماز جماعتى را،مایه تقویت و بزرگ شدنپیشنماز در جامعه مىدانند و از آن پرهیز دارند،بى آنکه دلیلى روشن بربیعدالتى امام جماعت داشته باشند.
بعضى،از روى غرور،حاضر نیستند در نماز جماعتیک امام جوانیا فقیرزاده،اما پاک و متعهد و لایق،شرکت کنند.
برخى هم،تنپرور و تنبلاند و در عبادات،بى حوصله و کسلاند ونماز جماعت را،بجاى آنکه کار بدانند،بار مىدانند و به سختىحاضرند دست از کارهاى دیگر بکشند و به جمع مسلمانان در نمازبپوشندند.
بعضى نیز،از طول کشیدن نماز جماعت،از مسجد مىگریزند.
بعضى نیز،از متولى یا دستاندرکاران مسجد،خوششان نمىآید،ازاین رو به نماز جماعت نمىآیند.
اینها گوشهاى از علل سردى برخى نسبتبه حضور در نماز جماعتبود.
همانطور که دیدید،بیشتر اینها،بهانههایى غیر قابل اعتناست. اگر آگاهى و رشد دینى مردم به حدى برسد که عوامل یاد شده راکنار بگذارند،و با خلوص و همدلى،در صفوفى منظم کنار هم بنشینند،به پاداشهاى عظیم جماعت،توجه داشته باشند،بدخلقى پیشنماز را،مغایر با عدالت او ندانند،گناه بستگان او را به حساب او نگذارند،و...به برکات و آثار مثبت فراوان این«گردهمایى دینى»
بیندیشند،خواهیم دید که مساجد،رونق بیشترى خواهد یافت و خلوتىنمازهاى جماعت،از میان خواهد رفت.
البته،صلاحیتهاى علمى و اخلاقى پیشنماز،و محیط گرم وآموزنده بودن مساجد،و برخورد شایسته و احترامآمیز با شرکت کنندگان درنماز،به خصوص با جوانان و نوجوانان،مىتواند سهم عمدهاى در جذبآنان به مسجد،این کانون وحدت و معنویت داشته باشد.
سهم مسئولان فرهنگى،تبلیغى و تربیتى کشور نیز در این زمینه،مهماست.
اگر مربیان محترم و معلمان و پدران و مادران،خود در جماعتهاشرکت کنند و در برابر شاگردان و فرزندان به نماز بایستند،یا به مساجدبروند،الهام بخش دیگران نیز خواهد بود.
اگر مدارس،در کنار مساجد ساخته شود،براى حضور دانشآموزاندر نمازهاى جماعت،تسهیلى به حساب مىآید.
بخشی از فهرست مطالب مقاله نماز جماعت و اهمیت، آثار، امام جماعت
اهمیت نماز جماعت
آثار نماز جماعت
آثار معنوى
2- آثار اجتماعى
3- آثار سیاسى
4- آثار اخلاقى،تربیتى
امام جماعت
انتخاب امام جماعت
عدالت در امام جماعت
راه شناخت عدالت
چرا بعضى به جماعت نمىروند؟
پىنوشتها:
دانلود مقاله نماز جماعت و اهمیت، آثار، امام جماعت