نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق درباره موقعیت جغرافیایی عربستان و اوضاع اجتماعی – سیاسی آن پیش از اسلام

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق درباره موقعیت جغرافیایی عربستان و اوضاع اجتماعی – سیاسی آن پیش از اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درباره موقعیت جغرافیایی عربستان و اوضاع اجتماعی – سیاسی آن پیش از اسلام


دانلود تحقیق درباره موقعیت جغرافیایی عربستان و اوضاع اجتماعی – سیاسی آن پیش از اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 43

 

موقعیت جغرافیایی عربستان و اوضاع اجتماعی سیاسی آن پیش از اسلام

عربستان یا شبه جزیره عربستان سرزمینی است در منتهی الیه جنوب غربی آسیا به شکل مربع مستطیل با ضلعهای نامتساوی که بین 12 و 32 درجه عرض شمالی و 35 و 60 درجه طول شرقی میان آفریقا و قسمت بزرگی از آسیا قرار گرفته است . مساحت این سرزمین به دو میلیون و ششصدهزار کیلومتر مربع می رسد. عربستان از شمال به کشورهای اردن و عراق از شره به خلیج فارس و دریای عمان و دریای عرب ، از جنوب به خلیج عدن و از سوی مغرب به دریای سرخ محدود است . چنانکه می بینیم سرزمین عربستان از سه جانب به دریا پیوسته و این سه جانب را پنج دریا فرا گرفته است ،‌و تنها از سمت شمال است که به خشکی منتهی می شود. با اینهمه دورن این سرزمین از آب که مایه زندگانی هر جانداری است بهره چندانی ندارد. در سراسر این منطقه گستره رودخانه ای که وسیله حمل و نقل باشد یافت نمی شود . تنها رودیک ه در آن جریان دارد در وادی حجر (در یمن است) که در ازای آن از یکصد کیلومتر بیشتر نیست .

رشته کوههای بلندی که از شبه جزیره سینا آغاز و در امتداد دریای سرخ تا خلیج فارس کشیده می شود همچون دیواری بلند آنرا فرا گرفته است . در خلال این کوهها دره های کوچک و بزرگی وجود دارد که عرب آن را وادی می گوید. مهمترین این وادیها سرحان رومه ، دواسر و حَضرَ موت است . روزگاران پیش از اسلام بعض این وادیها مانند (سرحان)  راه تجارتی بوده است . سراسر ساحل دریاهای اطراف آن – جز در چند منطقه – پر از اسفنجها و مانعهای طبیعی است که کشتی نمی تواند در آن پهلو بگیرد. اگر از کوههایی که همچون باروی استوار گرد عربستان را فرا گرفته است بگذرید و بدرون سرزمین برسید به مانعهای دیگری بر خواهید خورد ،‌چنانکه در شمال آن بادیه الشام است که از حدود فلسطین تا جنوب غربی عراق کشیده است ،‌و در جنوب آن بیابان ،‌بیابان وسیع دیگری است بنام نَفود که هفتاد هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و از شن نرم پوشیده شده است . وزش باد توده های شن را از این سو ب هآن سو می بردو ایجاد راه را در دنیای قدیم – ناممکن می ساخت. از جنوب به سمت شرق این شبه جزیره بیابان دیگری است به نام الرُْبع الخالی که تا امروز همچنان خالی است . وسعت این بیابان به پانصد هزار کیلومتر مربع می رسد و می توان گفت پهناورترین بیابانهای خشک و خالی جهانست . بین الربع الخالی و نفوذ بیابان دیگری است به نام دَهنا که آنهم از ریگ روان پوشیده است و به خاطرم همین مانعهای طبیعی هزاران سال شبه جزیره عربستان در خاموشی و گمنامی بسر می برد. بدون تردیدی اگر دین اسلام در این سرزمین پدید نمی آمد ،‌و از آنجا به دیگر سرزمینهای جهان نمی رفت عربستان همچنان در انزوا بسر می برد و یا اینکه توجه چندانی بدان نمی شد. با اینهمه نباید پنداشت که پیش از اسلام در این منطقه از آبادانی و تمدن نشانی نبوده است . چنانکه خواهیم نوشت قسمت مستعد آن (جنوب ) آبادان بود و دولتهایی در آنجا تاسیس شده است . همچنین در دیگر قسمتها نیز تمدنهایی (هر چند به صورت ناقص) وجود داشته است .

ساکنان این سرزمین را عرب می نامند. در اینکه معنی عرب چیست و از چه زمان آن مردم را بدین نام نامیده اند و این مردم از کجا بدین سرزمین آمده اند هنوز میان نژاد شناسان اختلاف است . بعض داستانهای پیش از اسلام که پس از اسلام گرد آمده و به نام تاریخ معروف شده است گوید چون نام نیای آن مردم یَعرَب بن قحطان بوده است فرزندان او عرب نام گرفته اند.

تقسیمات جغرافیایی

سرزمین عربستان را گاه بر اساس عوارض جغرافیایی و گاه بر حسب شرایط اقلیمی تقسیم می کنند. بر اساس تقسیم بندی نخستین آن را پنج قسمت کرده اند. :

  • تهامه وآن سرزمینی است پست که از مساحل دریای سرخ از ینبع آغاز میشود و تا سرزمین نجران امتداد دارد . و آن را بخاطر گرمای سخت و نوزیدن باد بدن نام نامیده اند.
  • حجاز که در لغت به معنی مانع است . این سرزمین را حجاز نامده اند چون در جهت شمالی یمن و شرق تهامه قرار دارد و این دو قسمت را از هم جدا می کند. حجاز از چند وادی ترکیب می شود و میان وادیها سلسله کوههایی است که بلندی بعض آنها از دوهزار متر بیشتر است .
  • نجد که از جنوب به یمن و از شمال به بادیه السماوه امتداد دارد. و به سبب بلندی زمین آن را نجد نامیده اند.
  • یمن که از نجد تا اقیانوس هند در جنوب و دریای سرخ در غرب گسترده است .
  • عروض که به معنای مانع است شامل یمامه ،‌عمان و بحرین است و بدان دلیل آن را عروض نامیده اند که میان یمن ،‌نجد و عراق واقع شده است .

دین و اعتقادات

در جنوب عربستان پرستیدن جرمهای آسمانی چون ماه و ستاره و خورشید سابقه طولانی داشته است . در قرآن کریم به آفتاب پرستی قوم سبا اشارت رفته است . آفتاب پرستی در شمال عربستان نیز معمول بوده است.

بیابان نشینیان عموما بت پرست بوده اند. آنان پس از آنکه در شهرهای جای گرفتند پرستش بتهای خود را ترک نگفتند . همه بت های قبیله پرستشگاه خاصی نداشته است . بعض قبیله ها بت های خود را در جاهایی بر پا کرده بودند و به زیارت آن می رفتند ولی بیشتر قبیله ها بت هایی داشتند که همراه خود از این سو به آن سو می بردند. این بت ها از چوب ،‌سنگ و گاه از خرما ساخته می شود و بهنگام ضرورت از آن استفاده می کردن . در قرآن کریم از چند بت نام آمده است .

  • لات که بتی بوده است در طائف و خدمتگزاران آن ثقیف بوده اند.
  • عزی که به نقل کلبی پرستش آن پس از لات بوده است .
  • منات که مورد احترام خاص اوس و خزرج بوده است .
  • وَد بت تیره کلب
  • سواع که بت هذیل بوده و در ینبع جای داشت .
  • یَغوث ، بت تیره مذجح
  • یعوق بت خیوان در صنعا
  • نسر بت حِمیَر

نیز قریش در داخل خانه کعبه و اطراف آن بت ها داشتند که بزرگترین آن هبل بوده است .

کلبی درباره بت پرستی عرب روایتی دارد که خلاصه آن چنین است .

هر کاروان که به مکه می آمد سنگی از سنگهای حرم به محل خود می برد تا بیاد کعبه گرد آن سنگ طواف کند و آن را حرمت می نهادند. سپس از تعظیم این سنگ به عبارت دیگر چیزها پرداختند.

و نیز نوشته اند عمر و بن لُحی آیین بت پرستی را از مردم شام یاد گرفت و از آنجا مبا خود بتی آورد و در کنار کعبه جای داد .

اگر این عبیر کلبی فی الجمله درست باشد ،‌منشا بت پرستی تیره هایی خاص را نشان می دهد نه بت پرستی همه عرب را چه عرب همگی به مکه نمی آمدند و اگر می آمده اند سنگ حرم را همراه خود نمی برده اند. آنگاه پرستش درخت و نیز چنانکه نوشتیم پرستش ماه و خورشید و ستارگان نیز میان صحرا نشینان رواج داشته است . باید گفت بیابان نشینان پاره ای چیزها را که منشا خیر و برکت می دانستند می پرستیدند ،‌و یا برای آنها از روی دریافت ساده خود نمونه هایی می ساختند .آنچنانکه پاره ای چیزهای دیگر را منشا شر می پنداشتند.

جن در نظر آنان مایه زیا و ضرر بود اما گاه برای کسانی سودمند به حساب می آمد . چنانکه بعض شاعران عرب بزعم خود جنی داشتند که شعرها را در خاط آنان می انداخست . پیش از اسلام از دینهای آسمانی – چنانکه نوشته شده- یهودیگری ، مسیحیگری و زرتشتیگری در عربستان پیروانی داشت . کیش مانی را هم می شناخته اند و شاید در حجاز تنی چند هم بدان کیش گرویده باشند. مسیحیت در جنوب از راه حبشه وارد آن سرزمین شد اما در شمال گویا نخستین بار قبیله تَغلب ،‌قضاعه و غسان که از سوی امپراتوری روم تقویت می شدند بدین کیش گرویدند. در حیره بخاطر نزدیکی این سرزمین با ایران زرتشتیگری شناخته بود و پیروانی داشت اما گروهی هم از مسیحیان در آنجا به سر می بردند.

چنانکه کلبی نوشته است : پیش از اسلام گروهی از عرب برای انجام مراسم حج به مکه می آمدند و حج ،‌عمره ،‌وقوف در عرفات و قربانی را انجام می دادند.

چهار ماه از سال : ذی القعده ،‌ذی الحجه ،‌محرم و رجب را ماههای حرام می دانستند و در این ماهها با یکدیگر جنگ نمی کردند.

نزدیک به ظهور اسلام گروهی در مکه و بیرون مکه پیدا شده بودند که به بت پرستی بی اعتنا و از خونریزی و ستم کناره گیری به دینهای آسمانی آنروز بی اعتقاد بودند. تناه خدای یگانه را می پرستیدند . آیین دینی نداشتند. اینان کسانی هستند که متکلمان اسلامی آنان را حنفا گفته اند. مفرد آن حنیف است و به معنی کسی است که از دین باطل برگردد و اما در قرآن کریم هرجا حنیف و یا حنفا آمده مقصود کسانی است که بر دین فطرت ابراهیمی هستند.

قانون و دین در مکه

قانون شهر مکه پیمانهایی بود که قبیله ها با یکدیگر بسته بودند و به موجب آن حقوق هر قبیله و یا وابستگان قبیله در مقابل قبیله های دیگر محترم شمرده می شود. اما اگر کسی با قبیله ای پیوندی نداشت . هیچ قانونی در مقابل ستمکار از او حمایت نمی کرد.

مرکزیت یافتن مکه

پس از بهم خوردن وضع جنوب عربستان و پراکنده شدن مردم آن و نیز پس از آنکه راه بازرگانی از طریق خشکی رونق یافت از جاهایی که برای تجمع جاذبیت بیشتری داشت مکه بود. مکه به سبب نزدیکی با دریای سرخ از یک سو بر سر راه بازرگانی شام و فلسطین واقع شده و از سوی دیگر واسطه ارتباط راه تجارتی با یمن بود. اما گذشته از موقعیت بازرگانی این شهر اهمیت دیگری نیز داشت که مردمان را از نقطه های مختلف جزیره در موسمی معینی از سال به خود جذب می کرد . می دانیم که خانه کعبه در شهر مکه واقع است و کعبه هزاران سال پیش از اسلام مورد احترام بوده است .

کودکی و جوانی رسول اکرم (ص)

سال دقیق ولادت پیغمبر (ص) معلوم نیست . ابن هشام و دیگران نوشته اند ولادت او در عام الفیل بوده است . یعنی سالی که ابرهه با پیلان برای خراب کردن کعبه آمد . این تاریخ اگر برای کسانی که خود آن حادثه را به چشم دیده اند روشن باشد برای دیگران قطعی نیست . زیرا هم اکنون به درستی نمی توان گفت حادثه فیل در چه سالی بوده است . چون تاریخ نویسان رحلت پیغمبر (ص)را در سال 632 میلادی نوشته اند و حضرتش به هنگام مرگ 63 ساله بوده پس سال تولد او بای دبین 569-570 میلادی باشد.

تاریخ نویسان از زندگانی وی داستانهای گوناگون نوشته اند،‌ولی جدا ساختن حقیقت تاریخی از داستان هنگامی ممکن است که به سندهای قطعی تکه کنیم . چنین سندی که بتواند رویدادهای چنان سالهایی را روشن کند قرآن کریم و سنت (اخبار) است . اما مدرک قطعی غیر قابل جرح (قرآن ) در این زمینه جز اشارتهایی کوتاه ندارد. از این آیات اشارات و نیز از آنچه مورخان نوشته اند و مورد اتفاق است میت وان دانست که محمد (ص) دوران کودکی را با یتیمی گذارنده است . عبدالله پدر او پس از آنکه آمنه دختر وهب رئیس طایفه بنی زهره را به زنی گرفت ،‌چندماه پس از عروسی در یکی از سفرهای تجارتی خود هنگام بازگشت از شام در یثرب در گذشت . بعض از مورخان نوشته اند عبدالله چند ماهی پس از ولادت محمد (ص) مرد. به هر حال محمد (ص) دوران شیر خوارگی را نزد زنی از قبیله بنی سعد که حلیمه نام داشت سپری کرد . در شش سالگی مادرش را از دست داد و نیای او عبدالمطلب سر پرستی او را عهده دار گردید. در هشت سالگی وی ،‌عبدالمطلب جهان را بدرود گفت و محمد (ص) تحت سرپرستی عمویش ابوطالب در آمد . تاریخ نویسان نوشته اند محمد (ص) هب هنگام کودکی در یکی از سفرهای عمویش به شام هماره وی رفت و در بین راه در محلی که بصری نام دارد راهبی نصرانی به نام بحیرا نشانه هایی پیغمبری را در او دید وسفارش او را به عمویش کرد و مخصوصا بدو توصیه کرد که این کودک را از آسیب یهودیان که دشمن وی هستند برکنار دارد. نوشته اند چون کاروانیان از نزد بحیرا پراکنده شدند. وی محمد (ص)را نگاهداشت و گفت ترا به لات و عزی سوگند می دهم آنچه از تو می پرسم پاسخ بده !‌محمد (ص)گفت مرا به لات و عزی مپرس که هیچ چیز را چون این دو بت ناخوش نمی دارم . سپس بحیرا او را به خدا سوگند داد.

زناشویی با خدیجه

محمد (ص) در سن بیست و پنج سالگی بود که ابوطالب بدو گفت : کاروان قریش آ«اده رفتن شام است . خدیجه رختر خولید گروهی از خوشان تو را سرمایه داده است که برای او تجارت کنند و در سود آن شریک باشند. اگر بخئاهی تو را نیز می پذیرد . سپس با خدیجه در این باب سخن گفت و او پذیفرت . از ابن اسحاق روایت شده است که خدیجه چون امانت و بزرگواری محمد (ص) را شناخته بود بدو پیام فرستاد اگر آماده تجارت در مال من باشی سهم تو را بیش از دیگران خواهیم پرداخت .

از این سفر سود فراوانی نصیب خدیجه شد ، چه مردی را به تارت گرفته بود که در امانت ، راستگویی و درستگاری شهرت داشت . پس از این سفر تجارتیبود که خدیجه به ازدواج محمد (ص) در امد. محمد (ص) چنانکه نوشتیم بیست و پنج ساله بود و سن خدیجه را چهل سال نوشته اند اما با توجه به فرزندانی که خدیجه به دنیا آورد می توان احتمال داد که سن او کمتر از این مقدار بوده است و تاریخ نگاران عرب رقم چهل را به دلیل آنکه رقم کاملی است انتخاب کرده اند.

نصب حجر الاسود

حادثه دیگریک ه پیش از بعثت محمد (ص) رخ داد و موقعیت او را در دیده مردم مکه نشان می دهد، داستان نصب حجر الاسود است . می دانیم که خانه کعبه در دوره جاهلیت هم در نظر عرب محترم بود. سالی سیل به درون کعبه راه یافت و دیوارهای خانه را شکست . قریش دیوارها را بالا آوردند و چون خواستند حجر الاسود را نصب کنند بین سران قبیله ها اختلاف پدید شد. رئیس هر قبیله می خواست این شرافت را نصیب خود کند . سرانجا کار بالا گرفت. بزرگان قبیله طشتی پر از خون آودرند و دست خود را در آن فرو بردند و این کار مانند سوگندی بود که به موجب آن باید بجنگند تا پیروز شوند. سرانجام پذیرفتند نخستین کسی را که از در بنی شیبه داخل مسجد شود به داوری بپذیرند و هر چه او گفت انجام دهند. نخستین کسی که داخل شد محمد (ص) بود. بزرگان قریش گفتند او امین است داوری وی را می پذیریم . سپس داستان را بدو گفتند. محمد (ص) گفت جامه ای بگسترانید و چون چنین کردند حجر الاسود را میان آن جامه گذاشت و گفت رئیس هر قبیله یک گوشه از جامه را بردارد ، چون جامه را برداشتند و بالا بردند خود حجر الاسود را برداشت و بر جای آن نهاد و با این داوری از خونریزی بزرگی ممانعت کرد.

ظهور اسلام

محمد (ص) در سالهای نزدیک به بعثت از مردم کناره می گرفت و به پرستش خدای یکتا می پرداخت . سالی یک ماه در کوهی که به نام حرا معروف است منزوی می شود و عبادت می کرد. در این مدت هر مستمندی نزد او می رفت به او طعام می خورانید سپس با سپری شدن ماه عبادت ، به مکه می آمدو پیش از آنکه به خانه برود هفت بار یا بیشتر کعبه را طواف می کرد و به خانه خود می رفت . در یکی از همین سالهای گوشه گیری وی در حرا بود که به پیغمبری مبعوث شد . محمد (ص) گفته است: جبرئیل نزد من آمد و گفت بخوان. گفتم خواندن نمی دانم دیگر بار گفت بخوان . گفتم چه بخوانم ؟ گفت «اقرا باسم ربک الذی خَلَق» چنانکه مشهور است سالیان عمر او به هنگام بعثت به چهل سال رسیده بود.

روسول خدا (ص) با تلقی آیه های آغاز سوره علق که نخستین آیه های نازل شده بر او است و با تشریف رسالت از خلوتگاه خود به داخل مکه باز می گردد. در چنین حالت که تا آن شب برای او سابقه نداشته است ، طبیعی است که پیش از هر کار دیگر به خانه بر گردد. در خانه او سه تن به سر می برند. خدیجه بانوی گرامی وی ، پسر عمومی او علی ابن ابی اطلاب و زید بن حارثه . و باز طبیعی است که نخستین کس از مردان که به پیغمبر  گروید علی علیه السلام باشد و از زنان خدیجه . چنانکه نوشتیم این موضوعنهایت طبیعی به نظر می رسد و نیازی به بحث و بررسی روایتها ندارد . گذشته از آن امیر المونین در چند جا از خطبه های خودبه صراحت می گوید : من نسختین کسی بودم کهبه رسول خدا (ص) ایمان آوردم. اما پس از اینان چه کسانی زودتر مسلمانی را پذیرفته اند، چنانکه می دانیم میان نویسندگان سیره اختلاف است . و باز طبیعی است ه این اختلاف پس از عصر صحابه و آغاز عصر تابعین پدیدشده باشد. هرخانواده ای کوشیده است بزرگ خود را سابق در اسلام بشناساند، تا از امتیازات معنوی آن برخوردار گردد وجز این انگیزه های دیگری نیز درمیان بوده است که کم و بیش بر آشنایان به تاریخ معلوم است .

نوشته اند پس از آنکه محمد(ص) به پیغمبری رسید تا مدت سه سال دعوت او پنهانی بود. لیکن بعضی با توجه به ترتیب نزول آیه های قرآن کریم گویند که دعوت او پنهانی بود . لیکن بعضی با توجه به ترتیب نزول آیه های قرآن کریم گویند که دعوت عمومی به فاصله ایاندک از بعثت بوده است .

در آغاز پیغمبر (ص) مردم را به ترک پرستش بتان و به پرستیدن خدای یگانه می خواند . در ابتدا نمازها دو رکعتی بود. بعدها بر غیرمسافران چهار رکعت و بر مسافران دو رکعت واجب شد. مسلمانان هنگام نماز و پرستش خدا ، از مردم پنهان می شدند و در شکاف کوهها و جاهای دور رفت وآمد نماز می گزاردند. اندک اندک مسلمانی در مکه پراکنده شد.

چنانکه مشهور است چون سه سال از بعثت وی گذشت پروردگار او را مامور کرد که آشکارا مردم را به خدای یگانه بخواند.

اسلام آوردن عمر

عمر بن خطاب از جمله کسانی است که در سال پنجم پیشاز هجرت مسلمان شد. فاطمه خواهر عمر زن سعید بن زید بود و زن و شوهر هر دو مسلمان شده بودند، اما اسلام خود را پنهان می کردند. نوشته اند روزی عمر شمشیر خود را برداشت و گفت : به سر وقت محمد می روم تا او ر ابکشم . در راه به مردی که نعیم بن عبدالله نام داشت  رسید. نعیم چون از قصد او آگاه شد ، گفت اگر محمد را بکشی پسران عبد مناف تو راآسوده نخواهند گذاشت ، بهتراست به خانه بروی و ببینی خویشان تو به چه کار مشغولند . عمر پرسید چه می گویی . نعیم گفت خواهر و شوهر خواهرت به محمد گرویده اند. عمر خشمناک به خانه خواهر رفت . در آن وقت خباب بن ارت در خانه سعید سوره «طه» ر ابه زن و شوهر می آموخت . چون عمر به خانه داخل شد ، خباب خود را پنهان کرد و فاطمه صحیفه را در زیر دامن خود نها. عمر پرسید : این چه بانگی بود ؟ فاطمه گفت : چیزی نشنیدی ؟ عمر گفت : چرا شنیدم ، شما به دین محمد در امده اید . سپس داماد خود ر ادشنام داد . فاطمه به یاری شوهر برخاست . عمر با ضربتی سر خواهر را شکست . فاطمه گفت : حالا که چنین است بدان که ما مسلمان شده ایم هر چه می خواهی بکن ! عمر از کاری که کرده بود پشیمان شد و به خواهر گفت : آنچه را می خواندید به من بده! فاطمه گفت : می ترسم آن را پاره کنی . عمر سوگند خورد که چنان نخواهد کرد. فاطمه طمع در مسلمان شدن عمر بست و به او گفت برادر تو ناپاکی و دست هیچ ناپاکی به این صحیفه نباید برسد . عمر برخاست و خود را شست . فاطمه صحیفه را بدو داد. چون اندکی خواند گفت : چه ساخنان نیکو و بلندی است . خباب چون این ستایش را شنید از نهان خانه بیرون آمد و گفت عمر !می بینم خدا دعای پیغمبر را درباره تو پذیرفته است چه شنیدم می گفت خدایا اسلام را به ابوالحکم یا عمر یاری کن . عمر گفت : پس مرا نزد محمد ببر . از آنجا به همراه خباب نزد محمد (ص) رفت و مسلمان شد و مسلمانی خود را به قریش اعلام کرد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درباره موقعیت جغرافیایی عربستان و اوضاع اجتماعی – سیاسی آن پیش از اسلام

پاورپوینت درباره بررسی اوضاع طبیعی و جغرافیایی ایران

اختصاصی از نیک فایل پاورپوینت درباره بررسی اوضاع طبیعی و جغرافیایی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره بررسی اوضاع طبیعی و جغرافیایی ایران


پاورپوینت درباره بررسی اوضاع طبیعی و جغرافیایی ایران

فرمت فایل : power point  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید  : 32 اسلاید

 

 

 

 

 

 

اوضاع طبیعی و جغرافیایی

 عوامل مربوط به اوضاع طبیعی و جغرافیایی که در توسعه اقتصادی  اجتماعی تاثیرگذار هستند تغییرناپذیر یا به کندی دچار تحول و دگرگونی می شوند. باتوجه به اینکه منابع طبیعی روبه کاهش هستند مثلا سالانه بخش بزرگی از زمین های قابل کشت درجریان فرسایش شسته می شوند مهار عوامل طبیعی و انسانی ویرانگر حائز اهمیت است.

 

پستی و بلندی

 

بلندی: بلندی های ایران شامل:

—کوههای شمالی: بلندترین قله این کوهها قله دماوند با ارتفاع 5610 متر است.
—کوههای غربی: بلندترین این رشته کوهها دنا با ارتفاع 4409 متر است.
—رشته کوههای جنوبی
—رشته کوههای مرکزی و شرقی:  بلندترین قله آن کوه هراز4465متر است.

 

خاک و دشت:

      مساحت کل کشور 165میلیون هکتار است که 31٪ قابل استفاده برای کشاورزی (51میلیون هکتار)و 69٪ دیگر زیر پوشش مناطق شهری ، روستایی و جاده و...قرار دارد.

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره بررسی اوضاع طبیعی و جغرافیایی ایران

مقاله در مورد بررسی اوضاع سیاسی اقتصادی ایران در عصر پیروز ساسانی

اختصاصی از نیک فایل مقاله در مورد بررسی اوضاع سیاسی اقتصادی ایران در عصر پیروز ساسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد بررسی اوضاع سیاسی اقتصادی ایران در عصر پیروز ساسانی


مقاله در مورد بررسی اوضاع سیاسی اقتصادی ایران در عصر پیروز ساسانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه63

بخشی از فهرست مطالب

وضعیت سیاسی و اقتصادی در زمان ساسانیان

 

وضعیت اقتصادی در دوران ساسانیان:

 

منابع کتیبه‌ای پیرامون وضعیت اقتصادی ساسانیان:

 

عوامل موثر بر اقتصاد ساسانیان:

 

وضعیت سیاسی در دوران ساسانیان :

مقدمه:

پدیده دولت ساسانی در فرآیند تحولات تاریخی ایران زمین، پس از طی زمانی دراز، و از بطن تحولاتی دشوار و پیچیده که از روزگار حضور یونانیان، مقدونیان و اشکانیان بهوجود آمده بود، در صحنه سیاست و اعتقاد مردم ایران ولادت یافت و با وجود آن که در تمامی دوران طولانی حیات خویش (224ـ652م) از هر سو با دشمنان خارجی درگیر بود و بحران های عمیق اجتماعی و اقتصادی خود را نیز به دنبال می کشید، هم چنان پایدار ماند. حضور دولت ساسانی با تعاریف تازه ای از فرهنگ ایرانی و بهوسیله بنیان گذار آن، اردشیر اول( 224ـ241م) در جامعه ایرانی جلوه ای تازه یافت. آن تعاریف، عبارت بودند از رسمی شدن آیین زرتشتی با الگوهای نوینی که مغان نیرومندِ آن عهد، از درون مایه سنت های قدیمی، و تلفیق آن با آیین زرتشتی پدیدار ساخته بودند، همراه با تمرکز شدید سیاسی و ایجاد وحدت ملی که شاه را به عنوان نماینده مقتدر آن، بر همه ایرانشهر حاکمیت مطلق و آیینی می داد و در نتیجه، دولت ساسانی را به یک تئوکراسی بی چون و چرا مبدلمی گردانید. (محمود ابادی ، 1383ص23)

پدید آمدن چنین فضایی که متعصبانه از پیوند دین و سیاست، آن هم در چهارچوب قرائت خاصی از آیین زرتشت سخن می راند، بی گمان نتیجه منطقی و طبیعی قرن ها تحول اجتماعی، فکری و سیاسی در عمق جامعه ایرانی بود که از سقوط دولت هخامنشی به دست مقدونیان 330(ق م) تا 28 آوریل224  ، (پیروزی اردشیر ساسانی بر آخرین شاه اشکانی، اردوان پنجم، در دشت هرمزدگان) به طول انجامید و ادامه یافته بود. تئوری جدیدی که سیاست نوین ساسانی ارائه می داد مبتنی بود بر مبارزه با از بین رفتن حاکمیت ملی که به گمان ساسانیان به وسیله اشکانیان پدید آمده بود، مقابله با تهاجم فرهنگ و تمدن غرب که اینک رومیان پرچم دار آن بودند، مخالفت با تقسیم ایران زمین به پادشاهی های کوچک، متفرق و درگیر (عصر اشکانی)، مبارزه با تحقیر آیین کهن زرتشت بهوسیله اسکندر و مقدونیان و کم اعتنایی اشکانیان به آیین زرتشت، رویارویی با روند جایگزین نمودن ادیان غیر زرتشتی در زمینه های ذهنی ایرانیان و در یک کلام، کینه جویی با گذشته ای که از سقوط هخامنشیان تا عروج ساسانیان ادامه یافته بود. (همان منبع پشین ، 17)

آن گاه که ساسانیان به قدرت رسیدند، بلافاصله با رومیان در مرزهای غربی ایران زمین درگیر شدند. این درگیری که به نبردهای طولانی حدود سی صد سال آینده مبدل شد، به لحاظ شکل، ساختار و محتوا با نبردهای اشکانیان و رومیان تفاوت های روشنی داشت. به لحاظ نظامی ـ بر خلاف عصر اشکانی ـ ساسانیان از جنبه های تعرضی علیه رومیان برخوردار بودند و چنان تغییری از «دفاع» به «تعرض» ـ که در ماهیت دو نظام اشکانی و ساسانی وجود داشت ـ دولت ساسانی رابه ایجاد یک ارتش شاهنشاهی قوی وادار نمود که این ارتش تا قرن ها در برابر تهاجم رومیان دفاع کرد و در بسیاری موارد نیز به منافع و سرزمین های آنان هجوم برد.

ساسانیان با وجود داشتن چنان ارتش نیرومندی که در طول زمان، قوی تر،کارآمدتر و در بسیاری موارد ایدئولوژیک شده بود، توانستند زمانی طولانی رومیان را در غرب رودخانه فرات ثابت نگاه دارند و هر از گاهی نیز ـ چنان که گذشت ـ به مرزهای انطاکیه، سوریه، فلسطین و مصر بتازند.(موسویان، 1389ص45)

اما به دلیل برخی رویدادها ، سقوط ساسانیان که بسیار سریع رخ داد هرگز نتوانست به چنان فضایی دست یابد. به هر حال، سقوط دولت ساسانی به گونه ای چشم گیر، آینده سیاسی و فرهنگی ایرانیان را رقم زد و آن چنان تأثیری نمود که یونانیان با تمامی جنبه های روابط و حضور طولانی فاتحانه شان در ایران هرگز به آن دست نیافتند و هم چنان که حضور آنان در ایران طولانی بود سقوط آنان نیز به صورتی متدرج رخ داد و اشکانیان نیز که بهوسیله رومیان، طی قرن ها تضعیف شده بودند و آن گاه که به دست ساسانیان از پای درآمدند خاطراتشان به زودی دگرگون گردید یا چنان فراموش شد که هنوز نیز به زحمت و ابهام می توان آنان را یافت و تنها ساسانیان بودند که با سقوط سریع خویش راه را برای گسترش اسلام، آن هم به شکلی پایدار در ایران باز نمودند. دوران حمکرانی پیروز نیز از این قاعده مستثنی نبوده است و وضعیت اقتصادی و سیاسی ایران به دلیل وقوع جنگها و نبردهای مختلف نوسان داشته است. دراین پژوهش نیز محقق سعی نموده است تا به بررسی اوضاع سیاسی اقتصادی ایران در عصر پیروز ساسانی بپردازد.

بیان مساله:

با روی کار امدن ساسانیان به عنوان دولتی متمرکز و مذهبی ،شهریاران ساسانی بر اساس حفظ دولت و حکومت ، و همچنین با تاکید بر دین مزدیستی ، به عنوان مذهب رسمی کشور ، امور داخلی و روابط خارجی خود را تنظیم نمودند.

بنابر این وارثان شهریاری اردشیر بابکان ، در امور داخلی وخارجی راهی را پیش روی خود نهادند که خویش کاری شاهی و ملی و دینی ان را می طلبید. بر این اساس به هنگام به روی کارامدن هفدهمین شاه ساسانی ، این شهریار ساسانی میراث دار مسایلی در زمینه امور داخلی و خارجی گردید که شهریاران قبلی در برخی موارد مسبب ان بودند. به این دلیل برخورد با رومیان به عنوان دشمن خارجی مسئله ای مهم برای همه زمامداران ساسانی به شمار می امد. اما در دوره مورد بررسی پیروز به عنوان حمکروا با مسایل داخلی و خارجی عدیده ای مواجه بودکه برخی از انها زاییده دوران پیشین و برخی به دلیل شرایط دوران این شهریار ساسانی بوده است. همچنین شرایط اقتصادی نابسامان و تاسف انگیز دوران پیروز به عنوان موضوعی مهم برای تحلیل و مطالعه به شمار می رود. علاوه بر این برخورد نه چندان مناسب با اقلیتهای مذهبی موجب ایجاد نارضایتی در  این اقوام گردیده و همگی چالشهای متعددی را برای حمکرانی پیروز فراهم اوردند. اندیشه های دینی مانی و مزدک  در این زمان علاوه بر جنبه های اجتماعی، در حقیقت واکنشی در مقابل ظهور اندیشه ای قشری بود که بر مبنای تفسیری جدید از آیین زرتشتی شکل گرفته بود که تقویت جایگاه متولیان مذهبی، رشد طبقه روحانیان، طرد و تعقیب نیروهای مخالف آنان و فرو رفتن پیروان آیین زرتشت در لاک دفاعی، و... از پیامدهای چنین تفسیری بود. اگرچه قیام مانی، خصوصا مزدک، در نهایت به تضعیف قدرت روحانیان زرتشتی در برابر شاه منجر شد و تشتت فکری جامعه ای را که به ظاهر دارای ثبات فکری بود، نمودار ساخت، آیین حاکم را به سوی تحجر، تصلب و عدم انعطاف سوق داد و متولیان آن را بر آن داشت تا با هر وسیله ممکن، به تحکیم جایگاه اجتماعی خود بپردازند. در حقیقت، اندیشه ای که توسط سه ایدئولوگ مشهور به ظهور درآمد، جایی برای تساهل فکری و برخورد اندیشه ها و آراء متفاوت باقی نگذاشت. در دوران پیروز ، وجود دشمن در غرب و شرق  و نبرد با انها موجب تضعیف دولت پیروز شده و این موضوع به همراه شرایط اقلیمی و طبیعی نامناسب ، از جمله مهمترین دلایل انحلال این  شهریار را رقم زدند. چگونگی اوضاع نابسامان اقتصادی در این دوره را می توان از روی سکه های ان مطالعه نمود. به طوری که بی ارزشترین و سبکترین سکه های دوره ساسانی مربوط به این دوران می باشد.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد بررسی اوضاع سیاسی اقتصادی ایران در عصر پیروز ساسانی

تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد

اختصاصی از نیک فایل تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فهرست عناوین اصلی

مقدمه 

فصل اول: کلیات

فصل دوم: تاریخچه

فصل سوم: مبانی  نظریه تغییر اوضاع و احوال

مبحث اول: مفهوم حقوقینظریه تغییر اوضاع و احوال

گفتاراول: عناصر سازنده اصل ربوس

مبحث دوم: نظریه اوضاع و احوال در حقوق ایران

گفتار اول: نظریه تغییر اوضاع و احوال در قانون مدنی ایران

نتیجه گیری

 

مقدمه:

 

بی گمان عصر حاضر، عصر تحول ودگرگونی است، عصر پیشرفت و تکنولوژی است، عادات و رسوم و روابط اجتماعی دقیقاً دگرگون شده است و نیاز های امروز جوامع بشری چهره ای تازه به خود گرفته و از اساس متحول شده است. از سوی دیگر، تحولات و پیشرفتهای حیرت آور علوم و فنون در سالهای اخیر، ایجاد ارتباط و همبستگی بیین ملتها را یک ضرورت انکار ناپذیر ساخته است، چندان که این عصر را «عصر ارتباطات » یا به تعبیر دقیق تر «عصر انفجار اطلاعات» نامیده اند. در شرایط کنونی سر نوشت کشورها چنان به هم وابسته و مربوط شده است که هیچ کشوری نمی تواند به تنهایی در گوشه ای از جهان به سر برد، زیرا جدایی و اتروای یک ملت بقا و حیات آن را بخ مخاطره می اندازد. بر همین اساسی، همراه با رشد صنعتی واقتصادی و علمی جوامع، مناسبات میان دولتها در زمینه های مختلف گسترش می یابد و از همین نقطه تلاش برای اعتلا و ارتقای سطح این مناسبات آغاز می شود.

 

در این میان نقش مهم حقوق در تنظیم روابط بین المللی و توسعه و تداوم آن را نمی توان نادیده گرفت. حقوق با وضع اصول و قواعدی که حاکم بر روابط داخلی و خارجی است، شرایط لازم برای گسترش و استمرار این روابط را مهیا می کند و مشکلات و موانع مفاد قرار داد و ضرورت انطباق شروط از اولیه با اوضاع و احوال تغییر یافته، حکم می کند. به تعبیر دیگر، چنانچه تغییر بنیادین اوضاع و احوال، تعادل قراردادی و موازنه های تعهدات دو طرف را به شدت بهم زنده و انجام تعهد را برای یک طرف، به غایت سخت و دشوار و برای طرف دیگر، بسیار سهل و آسان سازد، در اینصورت، تعدیل یا فتح قرارداد که حکم استنثنائی و ثانوی قرادداد است، جایگزین حکم طبیعی و اولی آن ( لزوم وفای به عهد) می باشد...

 

طرح بحث

بدون شک برای شناخت ماهیت حقوقی یک نظریه و چگونگی تأثیر آن بر قرار داد، باید مفهوم و معنای دقیق آن نظریه بررسی و تا جایی که ممکن است تعریف جامع و مانعی از آن ارائه شود. بنابراین هرگونه اظهار نظر  درباره نفی یا پذیرش نظریه پیش از آنکه مفهوم آن بخوبی بررسی شود، فاقد هرگونه ارزش علمی است ونمی تواند چهره واقعی نظریه را نشان دهد. از طرفی، تحلیل و تفسیر نادرست حقوق پاره ای از کشورها دربارة مدلول نظریه و ناهمگونی و اختلاف نظر درباره ...

 


دانلود با لینک مستقیم


تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد

تحقیق در مورد اوضاع درآخرالزمان

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد اوضاع درآخرالزمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اوضاع درآخرالزمان


تحقیق در مورد اوضاع درآخرالزمان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:46

فهرست مطالب:

ضرورت ظهور و حقیقت داشتن آخر الزمان

انکار ظهور حضرت مهدی (ع) کفر است

درانتظار رؤیت امام زمان )ع(

درانتظار ظهور امام زمان )ع(

شعیه واقعی منتظر ظهور

نشانه های ظهور

زوال های سنت خوب در آخرالزمان

افزایش نفرت عمومی درمیان مردم آخرالزمان

رواج بی دینی درآخرالزمان

سستی اعتقاد مردم در آخرالزمان

در آخرالزمان ظالمان برمردم حکومت می کنند

زیاد شدن سه پدیده شوم درمیان مردم آخرالزمان

رواج اعتیاد در آخرالزمان

مردم در آخرالزمان

رواج مدهای پیاپی در آخرالزمان

عجایب در آخرالزمان

وضع نامطلوب زن ها در آخرالزمان

وضعیت نامطلوب برای اهل ایمان در آخرالزمان

تقارن ظهور با روز عاشورا

امنیت و آسایش دوباره برقرار خواهد شد.


ضرورت ظهور در حقیقت داشتن آخرالزمان :

پیامبر گرامی وائمه معصومین برحتمی بودن ظهور حضرت مهدی )ع( در آخرالزمان تأکید کرده و آن را بیان نموده اند.

احادیث کتابهای معبتر بسیاری نقل شده که خلاصه همه مطالب آن، این است که در آخرالزمان ستمگران و یاغیانی بی رحم به وجود می آیند و برجهان حکومت می کنند. پیامبر گرامی فرمودند: دنیا به پایان نمی رسد و این چنین نمی گذرد تا این که مردی از تبار من که نامش همنام من است ظهور کند و دنیا را پر از عدل وداد می کند. بنابراین ضرورت ظهور منجی عالم بشریت، واجب و ضروری است و هرکس به این فکر، اعتقاد ندارد در واقع ناآگاه است و یا آنکه آنقدر بی فکر و بی بند وبار است که به هیچ چیزی اهمیت نمی دهد و حاضر نیست که دراین باره فکر کند.

انکار ظهور حضرت مهدی )ع( کفر است :

مهدی )ع( حقیقتی است انکار ناپذیر و برهرفرد مسلمانی واجب است که به ظهور امام زمان )ع( معتقد باشد و همواره باید در انتظار ظهورش باشیم، و همین انتظار خود نشانه اعتقاد استوار ماست. پیامبر گرامی فرمودند: هرکه حضرت مهدی )ع( را تکذیب کند،به یقین بدانید که او کافر شده است. پس اکنون جایز نیست که ما نسبت به ظهور آن حضرت، سست اعتقاد باشیم و آن را انکار کنیم، چون تمام نشانه هایی که ائمه معصومین درباره آخرالزمان پیش بینی نموده اند، یکی پس از دیگری به وقوع می پیوندد و هرچه زمان بگذرد، واقعیت امر بیشتر ثابت و نمایان می شود.

اعتقاد به ظهور منجی بشریت از جانب خداوند، درتمام ادیان و اقوام به عنوان یک ضرورت حس می شود و هرچند که این اعتقادات گوناگون است ولی دراصل یک مطلب و یک موضوع و یک هدف را تداعی می کند.

درانتظار رؤیت امام زمان :

امام صادق )ع( در باره آن هایی که همواره منتظر ظهور امام زمان بودند ولی اجل به آن ها مهلت نداد می فرماید: هرکس که از شما بمیرد و درانتظار دیدن امام زمان بود، همانند کسی است که درسپاه حضرت قائم )ع( آماده برای انجام وظیفه است آن هایی که در آرزوی دیدن امام زمان هستند و مشتاق ظهورش می باشند حتماً خود را از هرلحاظ مهیا کرده اند و در تمام خوبی ها پیش قدم هستندتا این سعادت و لیاقت، نصیب آن ها شود. خداوند از دل های ما به خوبی آگاه است و می داند که این نیت های خیر با واقعیت، چقدر مطابقت دارد. انتظار ظهور و عشق دیدن مهدی )ع( همیشه برای خود و دیگران مایه دلگرمی است. و درانتظار امام زمان بودن، نشانه علاقه و عشق به آن حضرت است و درمقابل آن حضرت نیز به این گونه افراد، عنایت خاصی دارد.

درانتظار ظهورش باشیم :

اما صادق (ع) به شیعیان سفارش می کند که هر روز و هرشب، منتظر فرج امام زمان باشیم. انتظار فرج یعنی امید به گشایش کارها و راه نجات مردم است. انتظار فرج، یعنی آرزو داشتن  برای نجات و رهائی همه مردم، واگر نیت خیر و دلسوزی برای مردم در دل ها باشد، این نشانه مهر و محبت افراد منتظر است. چون تنها کسی که می تواند جهان را از بحران روز افزون نجات دهد، اوست که ظهور می کند و دنیا را پر از عدل و داد می کند.

و درکل انتظار یعنی همراهی و همسوئی داشتن با امام زمان )ع( .

و شیعه واقعی، همواره منتظر فرج امام زمان است و درناملایمات دنیا و تمنای نفس، امتحان می شود تا از گرداب وسیع هوی و هوسها صحیح و سالم بیرون آید. و آنگاه معلوم می شود که او دراین امتحان بزرگ چه کرده است. ادعای شیعه بودن، آسان است ولی حقیقت داشتن این ادعا شرط است. شعیه حقیقی دراین دنیای بزرگ معلوم و ثابت می شود که چند درصد، درایمان خود استوار و ثابت قدم بوده است.

نشانه های منتظران ظهور :

امام صادق )ع( می فرماید : کسی که مشتقاق است و دوست دارد که از یاران امام زمان باشد، باید با تقوی و پرهیزگار باشد و تمام خوبی ها را در خود جمع کرده و دراین صورت او از منتظران واقعی به حساب می آید.

درحالی که می بینیم حال و روز مردم و اوضاع دنیا هر روز بدتر می شود و زمام امور مردم در دست مشتی بی خرد و فاسد قرار دارد و این حاکمان هر روز برسختی و رنج های مردم و زورگویی و فساد می افزایند.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اوضاع درآخرالزمان