نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کارتوگرافی به تفصیل

اختصاصی از نیک فایل کارتوگرافی به تفصیل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

کارتوگرافی به تفصیل

 

کارتوگرافی به صورت سنتی بعنوان علم و هنر ترسیم نقشه تعریف شده است. نقشه ها بصورت سنتی بوسیله مداد و کاغذ ترسیم می‌شدند ولی گسترش و مزایای کامپیوترها، کارتوگرافی را متحول کرده است. بیشتر نقشه های کیفی _ تجاری هم اکنون توسط نرم‌افزارهای نقشه کشی از انواع CAD,GIS و دیگر نرم افزارهای خاص کارتوگرافی می باشد، تهیه می گردند که این عمل خود باعث استفاده موثر از تصاویر دورسنجی و GIS سیستم های اطلاعات جغرافیایی می گردد.

 

 نقشه ها ابزارهای بصری(Visual) داده‌های مکانی هستند. داده‌های مکانی خود از اندازه گیری‌ها حاصل شده و در پایگاه‌های داده برای مقاصد متنوعی نگهداری می‌شوند. امروزه روند تهیه نقشه‌ها به سمت کنار گذاشتن روش‌های آنالوگ تهیه نقشه و حرکت در جهت ایجاد و گسترش روش‌های دینامیکی می‌باشد که می‌توانند نقشه ها را بصورت رقومی درآورند.   کارتوگرافی را به صورت مختصر هنر، علم و تکنولوژی ساختن نقشه از زمین و یا سایر کرات آسمانی تعریف می‌نمایند. ولی معنی واقعی کارتوگرافی چیزی بیش از این بوده و شامل ساختن(ثبت داده‌های مکانی بر روی نقشه ها)، مطالعه و حتی روش‌های استفاده از نقشه هاست. در دنیای امروز کارتوگرافی بسیار گسترده‌تر از نمایش مرزهای سیاسی،خط سیر ترابری و حمل و نقل می باشد.   لازم به ذکر است، قدیمی‌ترین نقشه‌های شناخته شده متعلق به پنج هزار سال قبل است. نقشه ها با روش ها و کاربرد‌های علمی به صورت فزاینده‌ای در قرون 17، 18و 19 میلادی گسترش یافتند. بسیاری از کشورها تحت پوشش برنامه‌های نقشه‌برداری بین المللی قرار دارند. تا قبل از جنگ جهانی دوم بسیاری از کشورها دارای اطلاعات بسیار کمی در خصوص ترسیم نقشه‌های مناطق مختلف بودند. بعد از پدیدار شدن سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی(GIS) در دهه‌های 1980-1970 تغییرات بسیار زیادی در الگوهای کارتوگرافی سنتی پدید آمد.

 

   --اصول کارتوگرافی:

   اصول کارتوگرافی طبق نظر رابینسون(Robinson) به شرح زیر می باشد:   الف) مقیاس (Scale) / سیستم تصویر(Map Projection) / جنرالیزه کردن (Generalization).   ب  ) طراحی (Design) / ترسیم و تولید(Map Produce).

   مقیاس (Scale):

   کلیه نقشه‌ها از واقعیت کوچکترند، پس اولین تصمیم کارتوگراف به تعیین نسبیت(ابعاد) بین واقعیت و نقشه اختصاص می‌یابد. این نسبت، اصطلاحا مقیاس خوانده می شود.

   سیستم تصویر(Map Projection):

   نقشه‌ها به طور کلی نشاندهنده وضع نسبی ابعاد پدیده‌ها هستند. سه مشخصه پدیده‌های فضایی عبارتند از: طول، عرض وارتفاع. بدین ترتیب یکی از اهداف کارتوگراف بهره گیری از تصویری است که بوسیله آن بتوان ابعاد سه گانه سطح کروی را روی سطح مسطح منتقل نمود. البته این انتقال باعث ایجاد تغییرات اجتناب ناپذیری در جهت، فاصله، مساحت و شکل می گردد. فرایند انتقال سطح کروی برسطح مسطح، اصطلاحا بنام "سیستم تصویر نقشه" معروف است. این سیستم باید برای تمام نقشه ها انتخاب گردد. به علاوه هر نقشه دارای سیستم مختصات مبنایی است که به شبکه مختصات صفحه‌ای موسوم است.   شکل فوق نشان‌دهنده سیستم تصویری UTM است که جهان را به 60 زون تقسیم می‌کند.

 *   جنرالیزه کردن (Generalization):

   جنرالیزه کردن یا خلاصه نمودن اطلاعات یکی از مشکل‌ترین عملیات کارتوگرافی محسوب می شود. واقعیت‌های موجود در نقشه، در مواقع ضروری باید ساده گردند و اطلاعات لازم باید طوری نشان داده شود که در رابطه با هدف نقشه از نظر تصویری و نمایش، کم و بیش مورد تاکید قرار گیرند. اطلاعات آماری موجود در نقشه نیز باید به نحوی خلاصه و پرورانده شود که نمایانگر ویژگی اصلی اطلاعات باشند.   تصویر فوق سیستم نرمالیزه کردن جهانی را نمایش می دهد(Nominal Or Generationg Globe)

 * طراحی (Design):

   این قسمت از کار شامل مراحل مختلفی است. تصمیم‌گیری در مورد روش‌های نمایش، اندازه و نوع حروف، ضخامت خطوط، رنگ و سایه روشن، علائم، راهنمای نقشه و ایجاد هماهنگی‌های لازم بین عناصر مختلف گرافیکی از جمله مراحل فوق است. ترسیم و تولید (Map Produce):   در قدیم رسم بر این بود که نقشه با مرکب و قلم ترسیم می‌شد. توسعه و تکامل روش ترسیم اسکرایبینگ (scribing)، اختراع کاغذ های پلاستیک، فیلم‌های عکاسی، روش‌های چاپ نمونه و سایر عملیات فنی باعث گردیده که دو مرحله ساختن، تولید و چاپ نقشه طوری به هم آمیخته گردند که فکر تفکیک آنها از هم غیر ممکن گردد.   نقشه‌ها ابزارهای اولیه نمایش ارتباطات مکانی بوده بنابراین اسناد بسیار مهمی هستند. چند عنصر کلیدی برای تهیه نقشه‌ها وجود دارد که به بیننده در درک بهتر ارتباطات نقشه، کمک می کند. این عناصر کلیدی عبارتند از:

   (1چهارچوب یا قالب داده‌ها (Data Frame):   چهارچوب داده بخشی از نقشه است که بصورت لایه‌های داده نمایش داده می‌شود. این بخش مهمترین قسمت نقشه است. در مثال آورده شده، چهارچوب داده‌ها در برگیرنده اطلاعات مربوط به مرزهای سیاسی ایران در خاورمیانه می‌باشد.    (2 راهنمای نقشه (Legend):   راهنما، رمز گشای چهارچوب داده‌ها در نقشه است. بنابراین بصورت متداول به عنوان کلید معرفی می‌شود. توضیح جزئیات هر رنگ، بصورت نماد یا رده بندی در این بخش توضیح داده می‌شود. در راهنمای زیر، واحدهای سنگ‌شناسی نقشه در قسمت‌های مختلف بوسیله رنگ‌های متفاوت تقسیم بندی شده و نشان می‌دهد هر رنگ مربوط به کدام واحد زمین‌شناسی بوده و دارای چه سنی می‌باشد. بدون این راهنما، رنگ‌ها هیچ مفهومی برای بیننده نخواهد داشت. راهنما به بیننده اطلاع می‌دهد که بیشترین و کمترین تمرکز جمعیت در کدام مناطق ایران وجود دارد.   (3 موضوع (Titel):   موضوع بسیار مهم است، چرا که توضیحی فوری و مختصر درباره شرح نقشه به بیننده می‌دهد. عنوان، به سرعت موضوعی که بر اساس آن نقشه تهیه شده و موقعیت داده‌ها را اطلاع می‌دهد. در مثال آورده شده موضوع نقشه "ذخایر معدنی در برگه میامی" می‌باشد.

 

 (4 جهت شمال(North Arrow):   هدف این علامت یا نشانه مشخص نمودن جهات جغرافیایی است و به بیننده امکان می‌دهد نقشه را بر اساس شمال جغرافیایی توجیه نماید. بیشتر نقشه‌ها جهت شمال را در بالای صفحه نشان می‌دهند.

 (5مقیاس(Scale):    مقیاس ارتباط بین قالب داده‌ها با اندازه‌های آنها، در دنیای واقعی را شرح می‌دهد. انتخاب مقیاس از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا مقیاس باعث ایجاد فضایی در نقشه می‌گردد که در آن قسمتی از واقعیت‌ها به صورت خلاصه گنجانده می‌شود.   مقیاس در حقیقت توصیف یک نسبیت است که ممکن است واحد به واحد یا از یک واحد اندازه گیری به یک واحد دیگر نشان داده شود. بنابراین مقیاس 1:10000 نشان می دهد هر واحد از نقشه معرف 10000 واحد از دنیای واقعی است. به عنوان مثال: 1:10000 با واحد اینچ بدین معنی است که هر واحد نقشه مساوی با 10000 اینچ در دنیای واقعی می‌باشد. روش دوم برای نمایش مقیاس، مقایسه با دیگر انواع واحدها است. برای مثال:1:100 بدین معناست که هر واحد اندازه بر روی نقشه 100 فوت در جهان واقعی است. این نسبت همان 1:1200(1فوت=12 اینچ) است. علاوه بر موارد گفته شده، نسبت می‌تواند بصورت گرافیکی در فرم Scale Bar مقیاس خطی نیز قرار گیرد. همچنین نقشه‌هایی که مقیاس ندارند باید دارای نشان N.T.S باشند که به مفهوم "مقیاس نشده است" می‌باشد.   در شکل فوق مقیاس خطی بر اساس کیلومتر تقسیم‌بندی گردیده است.

 

    (6 رونگاشت(Citation):   این بخش از نقشه اطلاعات مهمی را شامل می‌شود(Meta Data). در این قسمت از نقشه، توضیحاتی درباره منبع و مبلغ، اطلاعات پروژه و هرگونه توصیفی که مورد نیاز است، جای می‌گیرد. درمثال زیر، رونگاشت، منبع و تاریخ داده‌ها را مشخص می کند. رونگاشت به بیننده کمک می‌کند تا استفاده از نقشه را برای اهداف خویش تعیین نماید.

 (7 مرزها(Border):   قرارگیری مرزها در نقشه به محصور کردن تمام عناصر نقشه کمک می‌نماید. به علاوه، مرزهای داخلی، عناصر نقشه را طبقه‌بندی می‌نماید. مرزها همچنین حدود خارجی نقشه را معین می‌کنند.    (8 تصویر کلی نقشه(Overview map):   تمرکز بر روی یک ناحیه، نمایی کلی از منطقه به خصوص برای جهت یابی بینندگانی که با منطقه مورد نظر آشنا نیستند، ارائه خواهد نمود. به علاوه، این تصویر کلی یک مفهوم بصری راجع به قرارگیری ناحیه مورد مطالعه در منطقه‌ای که آن را پوشش می دهد، در اختیار بیننده قرار می‌دهد.

 (9 شبکه مدارها و نصف النهارها وخطوط راهنما(Graticules and Indexes):   شبکه مدارها و نصف النهارها، شبکه‌ای است که در زیر لایه چهارچوب داده‌ها قرار می‌گیرد. این شبکه می‌تواند به صورت خطوط طول و عرض جغرافیایی قرار گرفته و به جهت‌گیری بیننده در نقشه کمک کند. این خطوط راهنما، به صورت یک دسته سلول‌های قراردادی در نقشه بوده و به عنوان یک راهنمای کمکی، بیننده را در بخش خاصی از نقشه راهنمایی می‌کنند.    البته عناصر دیگری مانند متن، نمودارها، تصاویر و ... نیز می‌باید به نقشه اضافه شوند تا از لحاظ کارتوگرافی کامل گردد. به عنوان مثال می‌توان از علامت‌های اختیاری(Optional Elements) نام برد. بیشتر این نشانه‌ها با اینکه الزامی نیستند می‌توانند برای کمک به بیننده اضافه شوند.


دانلود با لینک مستقیم


کارتوگرافی به تفصیل

نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق

اختصاصی از نیک فایل نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق

جمال و زیبایی از یک طرف و جاذبه از طرف دیگر، عشق و طلب از طرف دیگر، حرکت از طرف دیگر، ستایش از طرف دیگر، اینها حقایقی هستند که با یکدیگر توأمند، یعنی آنجا که زیبایی وجود پیدا می کند یک نیروی جاذبه ای هم هست. زیبا جاذبه دارد. آنجا که زیبایی وجود دارد، عشق و طلب در یک موجود دیگر وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، یعنی خود زیبایی موجب حرکت و جنبش است. حتی به عقیده فلاسفه الهی تمام حرکتهایی که در این عالم است حتی حرکت جوهریه و اساس که تمام قافله عالم طبیعت را به صورت یک واحد جنبش و حرکت درآورده است، مولود عشق است: «کتحریک المعشوق للعاشق و تحریک المعلل للمتعلل»؛ مانند به حرکت درآوردن معشوق عاشق را و به حرکت درآوردن علت معلول را. چنین چیزی می گویند. در این زمینه سخن بسیار است. به هر حال هر جا که زیبایی هست جاذبه وجود دارد، عشق و طلب وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، ستایش و تقدیس وجود دارد، زیبایی به دنبال خود ستایش و تقدیس می آورد. عده ای می گویند: بر خلاف آنچه انسانها خیال می کنند که زیبایی عشق می آفریند، برعکس است: عشق، زیبایی می آفریند یعنی اول زیبایی وجود ندارد که بعد در اثر زیبایی عشق ایجاد شود، اول عشق وجود پیدا می کند و بعد عشق زیبایی را خلق می کند. البته این یک نظر افراطی است و نمی شود وجود زیبایی را در خارج به کلی انکار نمود. حال ، آیا زیبایی منحصر است به زیبایی یک انسان ، آن هم زیباییهایی‏ که دو جنس مخالف انسان از یکدیگر درک می‏کنند خصوصا در جنس زن ؟ و وقتی می‏گویند زیبا " یعنی مثلا اندام و چهره یک زن زیبا ؟ و دیگر غیر از این در عالم ، زیبایی وجود ندارد ؟ افرادی که از زیبایی چیز درستی‏ درک نمی‏کنند این جور خیال می‏کنند نه ، در طبیعت هزاران نوع زیبایی وجود دارد ، در جمادات ، نباتات و حیوانات ، در آسمان ، زمین و دریاها . کیست که زیبایی را در گلها درک نکند ؟ خیلی افراد شاید از گل فقط بوی خوش را درک می‏کنند ، در صورتی که آنهایی که چشمشان زیبایی‏ را درک می‏کند ، در گل ، زیبایی را بیش از بوی خوش درک می‏کنند یعنی‏ برایش بیشتر اهمیت قائل هستند زیبایی گلها ، زیبایی درختها ، زیبایی‏ جنگلها ، زیبایی دریاها ، زیبایی کوهها ، زیبایی آسمانی که بالای سر انسان‏ است ، زیبایی افق ، زیبایی سپیده دم ، زیبایی طلوع آفتاب ، زیبایی‏ غروب آفتاب ، زیبایی شفق ، هزاران نوع زیبایی و جمال محسوس در عالم‏ طبیعت وجود دارد تمام زیباییها که منحصر به آن زیبائیی که با شهوت جنسی‏ انسان سرو کار دارد نیست آن کسی که زیبایی را منحصرا در شهوت جنسی درک‏ می‏کند ، در حقیقت اصلا زیبایی را درک نمی‏کند زیبایی تنها مربوط به غریزه‏ جنسی انسان نیست که تا می‏گویند " زیبایی " بعضی اشخاص فورا فکر می‏کنند یعنی مسائل مربوط به غریزه جنسی . این جور نیست .در خود طبیعت‏ هزاران نوع زیبایی وجود دارد تازه اینهایی که ما گفتیم ، زیباییهای مربوط به قوه باصره و چشم بود سامعه ، لامسه ، شامه و ذائقه نیز هر یک‏ زیباییهایی را درک می‏کنند ، و اساسا " خوب " در هر حسی یعنی زیبا . خوب " در چشم ، زیبای چشم است ، " خوب " در گوش ، زیبای گوش‏ است ، و همین طور " خوب " در لامسه ، ذائقه و شامه . پس این اشتباه‏ پیدا نشود که تا می‏گویند " زیبایی " افرادی که در کشان از زیبایی بسیار ضعیف است فورا توجهشان به مسائل جنسی معطوف می‏شود . از این بالاتر ، آیا زیبایی غیر محسوس هم داریم ؟ زیبائیهای مطلقا محسوس را اکثریت قریب به اتفاق مردم درک می‏کنند آیا زیبایی غیر محسوس و زیبایی معنوی هم داریم ؟ بله آن هم زیاد است حداقلش آن‏ زیباییهایی است که به قوه خیال انسان یعنی به صورتهای ذهنی انسان مربوط است زیبایی فصاحت و بلاغت در چیست ؟ یک عبارت فصیح و بلیغ چرا انسان‏ را به سوی خودش می‏کشد و جذب می‏کند ؟ نثر و شعر سعدی چرا انسان را جذب‏ می‏کند ؟ حدود هفتصد سال از زمان سعدی می‏گذرد چرا آن جمله های کوتاه سعدی‏ هنوز هم در زبانها تکرار می‏شود و انسان وقتی که می‏شنود مجذوب آن می‏شود ؟ زیبایی است که چنین می‏کند آن زیبایی چیست ؟ آیا زیبایی لفظ است ؟ نه ، تنها لفظ نیست ، معانی این الفاظ است البته خود لفظ هم در فصاحت‏ دخالتی دارد ولی تنها لفظ نیست معانی این الفاظ و معانی ذهنی آنچنان‏ زیبا کنار یکدیگر قرار گرفته است که روح انسان را می‏کشد به سوی خودش و جذب می‏کند و همچنین شعر حافظ و مولوی . آنهایی که زیباییهای خیال را درک می‏کنند گاهی آنچنان مجذوب و مسحور این شعرها می‏شوند که اصلا از خود بیخود می‏شوند . مرحوم ادیب پیشاوری یکی از ادبای بسیار مبرز و از بقایای حوزه های‏ علمیه قدیم بوده است وی می گوید : دوبار در عمرم خواندن‏ یک شعر مرا از هوش برد ، بیهوش شدم یک بار غزلی از حافظ را خواندم ، آنچنان تحت تأثیرش قرار گرفتم که بیهوش شدم غزل معروفی‏ است :زان یار دلنوازم شکری است یا شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این‏ حکایت ......زیبایی قرآنقرآن کریم نفوذ خارق العاده خودش را از چه دارد ؟ از زیبایی و فصاحتش قرآن می‏توانست آن معنایی را که با اعماق روح انسان سرو کار دارد و به تعبیر خود قرآن " مذکر " است یعنی آنها را از درون‏ انسان بیرون می‏کشد ، با یک عبارتهای خیلی معمولی و ساده بیان بکند ، ولی‏ خدای اسلام و پیغمبر چون این کتاب معجزه باقی پیغمبر است ، حقایقش را با زیبایی خارق العاده بیان کرده است به نظر شما فصاحت قرآن تاکنون‏ چقدر اشک از مردم گرفته ؟ ! به تعبیر خود قرآن : « یخرون للاذقان سجدا . یخرون للاذقان یبکون » (سوره اسراء ، آیات 107 و . 109) افرادی که وقتی آیات قرآن را می‏شنوند ، در حال گریه می‏افتند و سجده می‏کنند در دلهای شب ، آیات قرآن‏ چقدر اشک ازمردم گرفته است ! در اثر این است که آن معانی در این لباس‏ بسیار زیبا ، آن حس جمال دوستی معنوی انسان را در اختیار می‏گیرد و مسخر خودش می‏کند . « و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من‏ الدمع مما عرفوا من الحق »( سوره مائده ، آیه 83): ''و چون آیاتی را که به پیامبر فرستاده شده است بشنوند ، می‏بینی که اشک از دیدگانشان جاری می‏شود زیرا حقانیت آن را شناخته‏اند''.زیبایی سخنان علی (ع)و یا به تعبیر حضرت زینب (س) بنی امیه تمام اقطار زمین و آفاق السماء را آنچنان گرفته بودند که نامی از علی در دنیا وجود نداشته باشد و حرفی از او نباشد یک عامل اساسی برای اینکه امام علی علیه السلام) در دنیا نمرد ( عوامل‏ ظاهری طبیعی را داریم می‏گوییم ) این بود که علی سخنانی دارد در نهایت‏ زیبایی . " نهج البلاغه " واقعا نهج البلاغه است دشمن هم دلش می‏خواهد سخنان علی را ضبط و حفظ کند چه قدر ما داریم از فصحا و بلغای عرب ، آنها که با علی هم میانه خوبی ندارند ، که وقتی از آنان می‏پرسند تو از کجا به‏ این مقام از فصاحت رسیدی ؟ یکی می‏گوید صد خطبه از علی حفظ داشتم بعد ذهنم جوشید که جوشید ، دیگری می‏گوید هفتاد خطبه حفظ داشتم ، و سومی‏ می‏گوید : «حفظ کلام الاصلع » عبدالحمید کاتب خیلی معروف است یک نویسنده ایرانی است در دربار آخرین خلیفه اموی معروف به مروان حمار . نویسنده خیلی فوق العاده‏ای است‏ که گفته‏اند : «بدأت الکتابة بعبد الحمید و ختمت بابن العمید »: . نویسندگی شروع شد به عبدالحمید ، و خاتمه یافت به ابن‏ العمید و یا به خاطر تقیه و یا واقعا با علی علیه


دانلود با لینک مستقیم


نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق

عناصر بصری

اختصاصی از نیک فایل عناصر بصری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

به نام خدا

دوستان گرامی قصد آغاز مبحثی را دارم که قرا بود قبل از سبک های هنری در سایت قرار داده بشود که تاخیر طولانی افتاد و فکر می کنم در این انجمن جای چنین مقاله ای بسیار خالیست، مبحث در مورد سواد بصری و ترکیب بندی تصویری و هنری در عکاسی و هنرهای تجسمی است، به این صورت که مقالات به صورت هفتگی در اینجا گذاشته می شود که هم مجال دسته بندی و جمع آوری مطالب و عکسهای بهتر و جامع تر را داشته باشم و هم دوستان علاقمند فرصت مطالعه و دنبال کردن مطالب را به طور کامل داشته باشند. طبق روال دست کمک به سوی دوستان دراز می کنیم و نظرات و پیشنهادات و انتقادات را به دیده منت پذیرا هستیم.

مقدمه:

در دنیای امروز که مقادیر روز افزون و قابل توجهی خبر و پیام درسطح جهان از راههایی به غیر از زبان و گفتار به صورت تصویر ( عکس، فیلم و علایم گرافیکی) نقل و پراکنده می شود، دانستن نکاتی در مورد فهم بیشتر و بهتری از اخبار و پیامهای بصری ایجاب می کند.

ما برای بهتر دیدن نیازمند چیزی فراتر از مهارت در یادگیری زبان داریم، . دیدن تصویر و شرکت در فرآیند سازماندهی آن، عملیخلاقاست.

باید در زبان تصویری از حد موهبت طبیعی توانایی دیدنِ تشخیص بصری خود فراتر رویم. امروزه آموختن اصول و عناصر اولیه ی بصری امری واجب است.

به این ترتیب، درست دیدن و درست استفاده کردن از تصویر و پیامهای بصری به طور کلی، فنی است که باید قدم به قدم فراگرفته شود – البته به ضرورت این فراگیری منجر به تبدیل انسان به یک هنرمند نمی شود ولی با این وصف، لزوم آن در زمان حاضر روز به روز برای عده ی بیشتری مطرح می شود.

نکات مهمی که می توان آنها را نکات برجسته ی دستور زبان بصری نامید عبارتند از:

عناصر اولیه بصری( نقطه، خط، شکل، رنگ، جهت و..)

ترکیب بندی یا کمپوزیسیون

شیوه های ایجاد پیام بصری( شبیه سازی، رمز، انتزاع و...)

و در آخر، فنون یا تکنیکهای بصری و شناخت سبک های گوناگون.

امروز، نیروی فرهنگی و جهانی سینما، عکاسی و تلویزیون که همگی متشکل از تصویر هستند، ضرورت آموزش سواد بصری را شدت بخشیده است. این آموزش، هم برای سازندگان ارتباط بصری لازم است و هم برای بینندگان آنها.

موهولی ناگی ( مولی نی) (Moholy- Nagy ) استاد عالی قدر باهاوس(Bau-Haus ) در سال 1935 در این باره چنین اظهار نظر کرده است: " در آینده، بی سواد فقط کسی نیست که قلم را نمی شناسد، بلکه کسی که دستگاه عکاسی را نمی شناسد نیز بی سواد محسوب می گردد" ! این مطالب گام بسیار کوچکی در شناخت این راه عظیم است.

سرآغاز:

هر نقش یا طرح یا تصویری به هر صورت، متشکل از یک سلسله عناصر تصویری اولیه است. منظور عناصری مانند کاغذ، رنگ، فیلم و ... نیست. عناصر اولیه ی بصری محدود و معین هستند: نقطه، خط، شکل، جهت، سایه – روشن یا رنگمایه، رنگ، بافت، بُعد، مقایس و حرکت. این عناصر ماده ی خام تمام اخبار بصری هستند و به شکلهای مختلف با هم ترکیب و تلفیق می شوند. انتخاب این عناصر و نوع بکارگیری آنها و طرز تلفیق با یکدیگر است که کلیت کادر را می سازد.

برای آنکه به فهم و تحلیلی از کل بیان بصری برسیم، بهتر است اول عناصر بصری را جداگانه بررسی کنیم تا به کیفیات آنها بهتر پی ببریم.

نقطه:

ساده ترین و تجزیه ناپذیر ترین عنصر در ارتباط بصری است. نقطه مبدا پیدایش فرم می باشد. وجود یک نقطه، مبین مکانی در فضاست. معمول ترین شکلی که می توان برای نقطه قائل شد گرد بودن است. نقطه ی چهارگوش یا مثلثی شکل به ندرت در طبیعت پیدا می شود(نقطه در معنای عام)

کوچک و بزرگ بودن یک نقطه، بسته به اینکه در چه فضایی قرار گرفته ارزیابی می شود. نقطه ممکن است در سطح مطرح شود یا بصورت حجم و سه بعدی در فضا وجود داشته باشد. از نظر ریاضی، نقطه عنصری ست که هیچ گونه بعدی ندارد و فضایی را اشغال نمی کند و از محل تلاقی دو خط، نقطه تشکیل می شود.

نقطه همچنین کوچکترین نمود بصری یک عنصر تصویری ست( یک نقطه در الفبا، یک برگ در فضا، یک گوی در آسمان، یک لکه روی دیوار، یک گل سرخ در فاصله ی کافی، یک ردپا بر روی برف، یک چراغ روشن در شهر و...)


دانلود با لینک مستقیم


عناصر بصری

دانلود تحقیق روانشناسی شخصیت

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق روانشناسی شخصیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 67

 

تقدیم به:

پدر و مادر عزیزم، یگانه قلبهای تپیده در سیر پر پیچ و خم زندگی، به آنان که با نور وجودشان مشعل امید را در شبهای زندگیم به ارمغان آوردند و تا سبد وجودم را با روح عشقشان صیقل دادند.

به پدرم، اسوه همت و تلاش و استواری که صحبت بی دریغش را در تمامی مراحل، از من دریغ نکردند. و به مادرم تبلور صبر و گذشت که وجودش برایم مهر بود و فداکاریهایش ثبت در وجودم.

و به همسرم:

به خاطر صفای باطن و خلوص پاکش، که در تمامی لحظات در کنارم بودند.

فصل اول

مقدمه:

روان شناسی شخصیت حوزه بسیار گسترده ای است، زیرا شخصیت، خود موضوعی است پیچیده و دارای ابعاد و جنبه های گوناگون، برای شناخت شخصیت انسان از دیر باز کوششهای فراوانی به عمل آمده که برخی آنها غیر علمی، خرافاتی، و معدودی دیگر علمی و معتبر است.

شخصیت معادل انگلیسی personality وpersonalite فرامنه است و هر دو اقتباس از persono است. درک لزوم مطالعه روانشاسی شخصیت چندان دشوار نیست.

شناخت شخصیت، ویژگیها، چگونگی شکل گیری شخصیت، عوامل موثر در ایجاد شخصیت و مسائلی از این قبیل، ازیک جنبه، ارضا حس کنجکاوی، و مایل به حقیقت جوئی را در انسان دنبال می کند، زیرا این ناخت نوعی خود شناسی است. از سوی دیگر این شناخت و اطلاعات به شخص امکان می دهد که در ارتباط متقابل با دیگران موضع گیریهای مناسب و آگاهانه داشته باشد. مطالعه شخصیت هم از جنبه های ارضای برحس کنجکاوی و هم از نظر روابط اجتماعی دارای اهیمت است.

شخصیت در روانشناسی به مجموعه ویژگیهای جسمی و روانی، و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می کند اطلاق می شود.(کریمی،1375)

گروهی از صاحب نظران، نظریه نسبت دادن معتقدند، که افراد موفقیتها و شکستهای خود را یا به عوامل خصی نسبت می دهند، یا به عوامل محیطی و از این رو این دو عامل مهم یکی درونی و دیگری را بیرونی شناسائی کرده اند و به نظریه جایگاه مهار شهرت دارد.

وجولیان راتر (1966) درباره نظام اعتقادی افراد را به جایگاه مهار به دو دسته تقسیم می شوند.

گروهی که موفقیها و کستهای خود را به شخص خود، نسبت می دهند (دورنی)

گروهی که موفقیتها و کستهای خود را به عوامل محیطی نسبت می دهند.(بیرونی) (جمالفر، 1375)

و برای سنجش مهار درونی و بیرونی،راتر پرسشنامه گزارش شخصی را عرضه کرده است. مقیاس جایگاه مهار درونی و بیرونی، معروف به مقیاس(I-


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق روانشناسی شخصیت

دانلودتحقیق درمورد نگاهی به دیدگاههاو سیر تاریخی کالبدشناسی انسان

اختصاصی از نیک فایل دانلودتحقیق درمورد نگاهی به دیدگاههاو سیر تاریخی کالبدشناسی انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

نگاهی به دیدگاههاو سیر تاریخی کالبدشناسی انسان

 

انسان به فاصله کوتاهی از شروع خلقت با مسأله مرگ مواجه شد. به روایت قرآن کریم، زمانی که هدیه هابیل و قابیل به پیشگاه خداوند تقدیم گشت، یکی قبول و دیگری رد شد و آتش کینه وحسد در سینه قابیل شعله ورگشت و برادرش را کشت. وقتی قابیل با جسد او روبرو شد وحشت وجودش را فراگرفت و نمی دانست با پیکر بیجان برادر چه کند؟ در این حال کلاغی را دید که با پنجه اش خاک را کنار می زند. به خود نهیب زد «کمتر از کلاغ نیستم» وجسد برادر را در حفره ای از خاک دفن کرد وروی آن را پوشاند ( سوره مائده ـ آیه۳۱).از آن زمان تاکنون بشر شیوه های گوناگونی را به کار برده است تاکالبد نزدیکان خودرا پس از مرگ در کمترین زمان و قبل از آنکه فاسد ومتلاشی شوند به جایگاه ابدی خود بسپارد.اقوام مختلف بسته به سنت ها وعقاید مذهبی خود برای این کار روش های متفاوتی به کار می برند. عده ای جسد را می سوزانند تا خاکستر شود و آن را به آب یا باد می سپارند. گروهی دیگر جسد را در نقاطی رفیع و دور، به دست طبیعت می سپارند تا در سکوت و تنهایی با آرامش از بین برود. اکثریتی نیز به همان سنت تاریخی و روش قابیل عمل می کنند و در اینجا هم کار به یکسان صورت نمی گیرد. جمع کثیری جسم مردگان خود را مومیایی می کنند و به خاک می سپارند و یا اجساد آنان را در تابوتهای مجللی قرار می دهند که در آن از جواهرات و ثروت متوفی تا وسائل مدرن امروزه نیز دیده می شود.آنچه مسلم است، عقل حکم می کند برای این کار چنداصل مهم در نظر گرفته شود:۱ـ جسد که غالباً آلوده و گاهی بسیار خطرناک (آلودگی به بیماریهای مسری از قبیل وبا و حصبه است) با روشی بهداشتی ضدعفونی شود.۲ ـ در محلی قرارداده شود که از محیط زندگی انسان و گزند جانوران به کلی دور باشد.۳ ـ حرمت وقداست پیکر انسان حفظ شود.۴ ـ انسان با حفظ امانت ، ودیعه طبیعت را به آن بازگرداند.بدون تعصب، شیوه ای که مسلمانان به کار می برند بیش از روش های دیگر باعقل و منطق و اداره اجتماع سازگار و همه اصول فوق نیز به بهترین وجه در آن منظور شده است.جسد با آب و مواد ضدعفونی و معطر شسته و پاک می شود و در کتانی ارزان قیمت و به رنگ سفید که نماد پاکی است و پلیدی و آلودگی را نمی پذیرد، پیچیده و در عمقی از خاک، دور از دسترس حیوانات، از محیط زندگی برای همیشه دور می گردد و به تدریج به خاک که از آن به وجود آمده است، تبدیل می شود ودر چرخه ابدی طبیعت خللی ایجاد نمی کند. تنها احترام و یاد از دست رفته در ذهن ها باقی می ماند و گوری که در آن آرام گرفته است، میعادگاه اوقات تنهایی دوستداران او می شود.صرف نظر از شیوه خلاصی از جسد مردگان ، آنچه بیش از همه پیوسته رعایت شده احترامی ترس آلود نسبت به پیکر بی جان انسان است که زمانی طولانی قفس روح ابرآفریده خداوند بوده و هر نوع بی حرمتی و ناسپاسی به پیکر مردگان حتی دشمن، بی حرمتی به ساحت هستی و تقدس روح و بر خلاف اصول اخلاقی و جوانمردی قلمداد شده است.اگر از سروصدای پنهان و خفه در گلوی هیومن کلونینگ (۱) که شبیه سازی انسان است، بگذریم، صحبت از پوست کندن، لایه لایه کردن و برش دادن عرضی و طولی کالبد (امانت و دیعه داده شده به انسان) او و به معرض نمایش عموم گذاردن آن مطرح است...قبل از ورود به مطلب برخود فرض می دانم چند سطری از ابتدا و پیدایش علم تشریح را بازگو کنم.اولین مطالعات و تجربیات تشریحی بر روی موجودات در یونان و مصر انجام گرفته است. حدود پانصد سال قبل از میلاد مسیح یونانیان در مدرسه های پزشکی که در کروتونا(۲) (جنوب ایتالیا) و سرینه(۳) (آفریقا) دایر کرده بودند، به تشریح اعضای حیوانات می پرداختند و حتی با انجام آزمایشاتی بر روی مغز به نکات بسیار ظریفی مانند مرکز تعادل بدن در مغز پی بردند.«ارسطو» فیلسوف بزرگ، شاگرد افلاطون و استاد السکاندر کبیر، اولین استاد تشریح، تنه های اعصاب محیطی را از تاندون عضلات و همچنین شاخه دادن شاهرگها و تقسیم بندی آنها را به رگهای کوچکتر تمیز و تشخیص داد.«افلاطون» با فرضیه دوالیزیمه(۴) خود چنین عنوان کرد: جسم فقط قفسی موقت برای محاط کردن روح است و پس از مرگ که روح آزادمی شود، باز کردن و تشریح کالبد یعنی خانه روح مجاز است... آنچه افلاطون در بیش از دو هزار و چهارصدسال قبل بیان کرد، بعدها در کتاب مقدس مسیحیان (انجیل) اینچنین مطرح شد:در روز رستاخیز مردگان چگونه برمی خیزند؟در چه قالب و فرمی انسان دوباره بازمی گردد؟و پاسخ چنین بود:«این بار خداوند، انسان را در کالبدی که شایسته اوست، بازمی گرداند» ((cor. 1/15:35-38).تشریح اعضای جسد و حتی نقاشی تشریحی اعضای بدن انسان تقریباً تا قرن پانزدهم مطرود و ناقص ماند تا آنکه تحول فکری در خصوص استفاده از علم تشریح به منظور کسب اطلاعات بیشتر در جهت یادگیری و پیشرفت علم انسان شناسی با پی گیریها و نیازمندیهای هنرمندان وقت (قرن پانزدهم) برای دانستن حقایق (سایز و اندازه حقیقی) از اسکلت انسان اتفاق افتاد.لئوناردو داوینچی(۵) نقاش معروف (۱۵۱۹ تا ۱۴۵۲) خود شخصاً به طور خصوصی به تشریح اعضای جسد انسان می پرداخت. تجربیات وتحقیقات وی سبب شد بتواند به کمک ذهن خلاق خویش برای اولین بار اعضای بدن انسان را در اندازه و مقیاس طبیعی و صحیح آن ترسیم کند (در اصل می توان گفت او به هندسه خارجی و داخلی انسان دست یافت).تحقیقات و تصاویر لئوناردو داوینچی در تأیید و قبول افکارعمومی جامعه آن روز در خصوص پذیرش تشریح اجسادانسانی نقش مهمی ایفا کرد.مایکل آنجلو(۶) مجمسه ساز معروف نیز از هنرمندان آن ایام است که خود شخصاً به علم تشریح می پرداخت.(شکل۱)کمی پس از آن، آندریاس ویسالیوس(۷) (۱۵۶۴ ـ ۱۵۱۴) که در اصل طراح علم تشریح لقب گرفته است نیز در همین زمینه به فعالیت و تبلیغ پرداخت. او اولین فردی است که از در کنار هم گذاردن استخوانهای جسدانسان، «اسکلت» واقعی انسان را برپا و محلی به نام تئاترخانه تشریح ایجاد کرد (Skeleton After Skeletos) که به زبان یونانی معنای آن dried up (مرده خشکیده) است.در قرن شانزدهم، «بدن انسان» مرکز و مبدأ توجه واقع می شود و تاریخ هنر را به خود اختصاص می دهد واین دقیقاً مترادف با زمان رنسانس است. زیبایی شناختی و قدردانی از جایگاه رفیع «زیبایی حقیقی» که همانا محتوا است به درون انسان معطوف می شود و تعریف آن بستگی به درجه فهم و شعور هنری پیدا می کند و در چنین شرایطی است که هنرمندان به طراحی داخلی بدن انسان و امعاء و احشاء او گرایش افراطی پیدا می کنند. پس پا را از دیدن آناتومی انسان فراتر می گذارند و خود چاقوی بریدن به دست می گیرند و به تکه تکه کردن جسد انسان مشغول می شوند.در ایتالیا و هلند، جامعه پزشکان، هنرمندان و داروسازان برای اولین بار در این امر با هم ادغام می شوند و در اتاقهای تشریح با یکدیگر دست می شویند.پس از بررسی و مطالعه روی استخوانها و اسکلت انسانی و دسترسی به ماهیچه ها، تحول عظیمی در طراحی، نقاشی، مجسمه سازی و نهایتاً در تاریخ هنر روی می دهد. زمانی که ابتکار، استعداد و فکر خلاق هنرمند با دانش پزشکی و علم آناتومی درهم می آمیزد، حاصل آن در تاریخ کالبد شناسی انسان بی سابقه و مجسمه های اسکلتی آن دوران منحصر به فرد می شوند اما به علت نداشتن اطلاعات و علم کافی جهت دوام و حفظ این اجساد، بیشتر آنها از بین رفته و فقط تعدادی باقی مانده اند که در موزه آناتومی ایتالیا در فلورانس و مودنا نگهداری می شوند.به طور کلی هنر آناتومی این ابزار تحقیقاتی ـ علمی که تا به امروز در جهت تدریس، تحقیق و یا تشخیص از آن استفاده می شود، راهی بس طولانی را پشت سر گذارده است. ولی پس از گذشت چهارصدسال از زمان رنسانس، این بار با همدست شدن سرمایه داران، طبیبان و هنرمندان، متأسفانه از هدف مقدس خود دور افتاده و حاصل آن اجساد متحرک کامل انسانی پوست کنده ای است که با چشمها، دندانها و ناخنهایشان، بدون مو در این جا و آنجا به نمایش عموم گذارده می شوند!!!«Preservation by Plastination» (۸) روش جدید و غیرعادی است که به وسیله آن آب و چربی بافتهای جسد انسان با چندبار حمام آستون منهای ۳۰ درجه سانتیگراد تخلیه می گردد و کالبد کامل این محبوب الهی همچون ورقه شیشه ای رنگی به قطر میلی متر (مانند عکس برگردان) خشک می شود. سپس موادی از قبیل پولیستر با رزین (۹) (طبیعی آن همانا صمغ کاج است) و یا مایع سیلیکون (۱۰) مخلوط با لاستیک، دربافتهای گوناگون آن تزریق می گردد. مایع در اندام ها (شش، کلیه و قلب و غیره) می دود و ماهیچه ها و تمامی بافتها را پرمی کند. این تکنیک دارای چهار مرحله است ( از توضیحات کامل آن به جهت اطاله کلام خودداری می شود) و پس از آن که نمونه های کامل اجساد حقیقی انسان به پا ایستادند، بدون هیچگونه تغییر رنگ، بو و یا فسادی برای همیشه حفظ می شوند. طراح این روش قدردانی از خالق، سپاس از تندرستی و بالابردن دانش عمومی را دلایل عمده ایجاد چنین نمایشگاهی ابراز می کند!!!پرواضح است که این تکنیک با روش «تاکسیدرمی» (۱۱) یعنی صنعت پرکردن پوست جانوران با موادی همچون کاه و غیره به طوری که حیوان زنده به نظر بیاید، کاملاً متفاوت است.پروفسور «گونتر فون هاگنز» (۱۲) مبتکر این تحول، متخصص در امور آناتومی و پاتولوژی است. او تحقیق پیرامون این زمینه را از سال ۱۹۷۷ در بخش آناتومی و بیولوژی دانشگاه هایلدبرگ آغاز کرد و در سال ۱۹۸۸ در شهر فورتس هایم (۱۳) اولین «نمایشگاه آثار اجساد کامل انسانی» خود را به معرض تماشای عموم گذارد و از سال ۱۹۹۵ به بعد نیز در ژاپن نمایشگاههای سیاری دایر کرد که مجموعاً ۲‎/۵۰۰‎/۰۰۰ نفر به بازدید «مردگان عریان» شتافتند.در این نمایشگاه هیچ اثری از آثار هنری ساخته و پرداخته فکر خلاق و دست هنرمند وجود ندارد، بلکه این بار، این خود انسان و آفریده پروردگار است که بدون حجاب و عریان (انسان از ابتدای خلقت و در رحم، در پرده ودر حجاب جهت حفاظت آفریده شد). دراین سلاخ خانه به نمایش عمومی گذارده شده است!نمایش (شو) اجساد کامل و عریان انسانی (ایستاده، خوابیده ونشسته) در اواخر سال ۱۹۹۷ تا اوایل ۱۹۹۸ در منهایم (۱۴) نیز حدود ۷۸۰۰۰۰نفر بیننده داشت واخیراً برگزاری آن در گالری بزرگ نیویورک معرکه ای به پا کرده است.بخشندگان وفروشندگان کالبد خویشتن (سالم و یا بیماران وخیم احوالی که واپسین روزهای عمر را پشت سر می گذارند) براساس قراردادی فی مابین، میان خود وتیم مسؤول «نمایشگاه مردگان متحرک» (جمعی از سرمایه داران، هنرمندان وطبیبان) یاخود را می فروشند که در ازای آن پول دریافت می کنند وجسد ایشان پس از مرگ توسط قیم به این تیم تحویل داده می شود تا به هرشکل ونوعی که صلاح می دانند از آن در راه…؟… استفاده کنندو یا آنکه خود را پس از مرگ وقف یا هدیه می کنند که البته در ازای آن چیزی دریافت نمی کنند.آیا قرارداد فی مابین انسان فروشنده ویا هدیه دهنده خویشتن، با سرمایه دارانی که ادعای طبابت نیز دارند و «کمی » هم علم پزشکی می دانند ودراین مقوله از «کیف » آن غافل مانده اند، به آنان این اجازه را می دهد که اجساد حقیقی انسان (این ودیعه الهی ) را برسرهرکوی وبرزن، به صورت کالایی نمایشی به عرضه عموم بگذارند؟مایه حیرت چندان نیست که با پیشرفت این رویه بزودی شاهد هزاران جسد حقیقی انسانهایی باشیم که درحالات گوناگون همچون اشیای مصرفی روزمره ، مورداستفاده ونمایش قرار گیرند وسراز گوشه وکنار سالن های پذیرایی و یا بوفه های مجلل این بشر خیره خودباخته دربیاورند!!!وتعجبی نیست که پس از «هنربازاری» شاهد «علم بازاری» هم باشیم!به راستی جامعه اطلاعاتی امروز تاچه حد به خود اجازه داده است ؟!آیا به نمایش گذاردن بسیار دقیق وتخصصی آناتومی اجساد مردگان پوست کنده در انظار عموم ، به اطلاعات و دانش توده جامعه می افزاید؟!واگر چنین است ، حاصل آن چیست؟!چگونه علم برتر و دانش گهربار «پزشکی » که پایه واساس آن برمحور رازداری ومعرفت شناسی استوار است ، با «هنر» این سرچشمه آگاهی وعرفان، درهم آمیخت واز ادغام آن چنین معرکه بازاری به پا گشت؟!پانوشت ها در روزنامه موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد نگاهی به دیدگاههاو سیر تاریخی کالبدشناسی انسان