نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم


دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :25

 

بخشی از متن مقاله

تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم

محتوای سوره مبارکه سبأ عبارتند از شرح سر گذشت قوم سبأ که نا ظر به 5 مطلب است

1-« مسئله توحید » و قسمتی از نشانه های خداوند در عالم هستی ،و صفات پاک او از جمله «توحید » «ربوبیت» و « الوهیت»

2-« مسئله معاد»

3- « مسئله نبوت انبیای پیشین و مخصوصاً پیامبر اسلام» و پاسخ به بهانه جوئیهای دشمنان درباره او ، و بیان پاره ای از معجزات انبیاء سلف

4- بیان بخشی از نعمتهای بزرگ خداوند و سر نوشت شکر گذاران و کافران

5- دعوت به تفکر واندیشه و ایمان وعمل صالح

قل من یرزقکم من السموات و الارض قل الله و انا او ایاکم لعلی هدی او فی ضلال مبین24

در قسمت اناّ.....در این ایه شریفه به طور سربسته و مبهم با مخاطبان سخن گفته شده است و مستقیماً انان،به ضلالت متهم شده اند .فصاحت آیه در ابطال عقاید مشرکان با آوردن فعل ماضی«قل»و همچنین آوردن مسله «رازقیت» را بعد از مسله «خالقیت» عنوان کرده ،چون بدون آن که در انتظار پاسخ آنها باشد بلافاصله می فرماید :«قل الله».

بنابراین در پایان آیه با لفظ «انّ» تاکید میکند که این امری روشن است چرا که جمع بین نقیضین و ضدین امکان ندارد،چون در بحث علم معانی یکی از موارد مقید کردن عطف به حروف است که شک متکلم یا شک مخاطب یا اینکه سخنی را مبهم بیان کند که یکی از موارد شش گانه مقید کردن عطف به حروف همین مورد ذکر شده است.ودر «هدی»و«ضلال المبین» به ذکر مولف الکشاف تعریض و توریه است چون این تقدم بلیغ بودن کلام را میرساند.

آیه﴿ 25﴾

«قل لا تُسئلُونَ عَمّا اجرَ منا و لا نسئلُ عَمّا تَعملُُونَ»

در این آیه آوردن فعل ماضی دلالت دارد بر قاطعیت و اثبات این موضوع چون خداوند

در این آیه استدلالی آورده ، اما بشکل دیگری .

چون می فر ماید

«بگو : شما مسوول گناهان ما نیستید ، و ما نیز در برابر اعمال شما مسوول نخواهیم بود »

در این آیه استحاره بکار رفته چون اگر کسی

معنی آیه را فقط بداند فکر می کند که حتماً

پیامبر گناه کار بوده در صورتی که پیامبر با آئردن کلمه « جرم » در مورد خود و مخالفان

خود تعبیر به انجام کارهایی که انجام می دهند

می کند ، این حقیقت را آشکار می سازد که هر کس باید پاسخگوی اعمال و کردار خویشی باشد چرا که نتایج اعمال هر انسانی چه خوب و چه زشت به خود او می رسد . و از طرفی در خود فعل تعملون چون مربوط به امور عقلی می شود از تعملون استفاده کرده .

آیه﴿ 26 )

قل یجمع بیننا ربنا ثم یفتح بیننعا بالحق و هو الفتاح العلیم

آوردن فعل « قل » حتمی بودن و قطعیت را می رساند که در اول آیه آمده چرا که

«ربوبیت » پروردگار چنین اقتضا می کند که « سره » را از « ناسره » جدا می کند .

در پایان آیه با آوردن جمله ی اسمیه قطعی بودن این امر را روشن ساخته .

«و هو الفتاح العلیم »

که این دو از اسماء خداوند می باشد که یکی اشاره به قدرت او و دیگری علم بی پایان او دارد،در کلمه فتح استعاره است چون در معنای دوم خود که به معنای بر طرف کردن پیچیدگی است بکار رفته.

آیه﴿27﴾

قل ارونی الذین الحقتم به شرکاء کلا بل هو الله العزیزالحکیم

قل ارونی

در ابتداء آیه که با فعل ماضی شروع شده یعنی این مسئله((توحید که در آغاز از آن سخن گفته))حتمی و قطعی است .لذا به دنبال این جمله با یک کلمه خط بطلان بر همه اوهام کشیده و میکوید((کلا)).

وسرانجام برای تاکید و تحکیم این سخن را می گوید:«بلکه تنها اوست خداوند عزیز و حکیمم» و «هو»در این آیه ضمیر شان می باشد،سئوال در این آیه به معنای توبیخ است که وسیلهای برای بیداری وجدانهای خفته میباشد ،ودر «ابذین الحقتم»عودکننده از صله به موصول حذف شده و تقدیرش «الحقتموهم به» است و شرکاء حال از «هم»حذف شده است.

آیه﴿ 28﴾

وما ارسلناک الا کافه للناس بشیرا و نذیرا ولکن اکثر الناس لایعلمون

در این آیه سخن از نبوت پیامبر (ص) است و آیات قبل آن در مورد معاد بحث میکند.

بلاغت این آیه که خداوند به پیامبر (ص) می فرماید:«ما تو را نفرستادیم مگر برای همه مردم جهان» به همین خاطر دعوت پیامبر (ص) عمومی است و همه انسانها را شامل می شود ،و با آوردن «ما»نافیه بر سر فعل «ارسلنا» که می فرماید :ما تورا نفرستادیم در واقع این است که خداوند می فرماید:ما تورا فرستادیم و در بخش پایانی آیه چون مسئله عقلی است از کلمه «یعملون» استفاده شده که خود از موارد بلاغت و اعجاز قرآن است ،در این آیه کلمه «کافه» حال است و آوردن «تا» بر سر آن نشانه مبالغه است و حال بر جر مجرور مقدم کرده زیرا مقدم کردن حال بر مجروردر این حالت به منزله تقدم مجرور بر جر است یعنی در واقع آنها گناه اول و دوم را مرتکب شده اند و چاره ای  جز این دو خطا ندارند.

آیات ﴿29﴾، ﴿30﴾

و یقولون متی هذا الوعد ان کنتم صادقین﴿29﴾

قل لکم میعاد یوم لا تستخرون عنه ساعه و لا تستقدمون﴿30﴾

در آیه﴿ 29 ﴾با توجه به آبات قبل که درمورد رستاخیز اشاره شده منکران معاد به این صورت سوال می کنند اگر راست میگویی رستاخیز چه زمانی است،در آیه﴿30﴾ کلمه «یوم»همراه با تنوین ،نشانه عظمتو بزرگی است.

در آغاز آیه که با کلمه «قل» میباشد تاکید و قطعی بودن وقوع قیامت است چرا که اگر تاریخ قیامت تعین میشد هرگاه زمانش دور بود همه در غفلت و غرور فرو می رفتند و هر گاه زمانش نزدیک بود آزادی عمل را از دست می دادند،«میعادیوم» در این آیه ظرف زمان است و جواب درآیه ﴿30 ﴾بصورت تهدید مطابق سئوالآمده که بر روش انکاری می باشد.              

آیه﴿31 )  

 و قال الذین کفروا لن نومن بهذا القران و لا بالذی بین یدیه و لو تری اذالظا لمون موقوفون عند ربهم یرجع بعضهم الی بعض القول یقول الذین استضعفوا للذین استکبروا لولا انتم لکنا مومنین

آغاز آیه چون با فعل ماضی است یعنی قطعی بودن این مسئله میباشد و در بخش پایانی آه با ذکر «لولاانتم لکنا مومنین»ذکر مسند که بر مسندالیه سبقت گرفته یعنی اتباع و پبروی کردن و استعمال در سخن خداوند نشانه اوج بلاغت و اعجاز کلام حق است.

آیه﴿32﴾

قال الذین استکبروا للذین استضعفوا انحن صددناکم عن الهدی بعد اذ جاءکم بل کنتم مجرمین

با آوردن فعل ماضی قال در آغاز آیه یعنی مستکبران خاموش نمی مانند و در پاسخ به مستضعفین می گویند:آیا ما شما را از طریق هدایت بازداشتیم واین گفته ها با آوردن فعل ماضی قطعی و حتمی است و از اعجاز و بالغت قران این است که در همین آیه در دو کلمه «استکبروا»بلافاصله بعد از آن کلمه«استضعفوا» آمده و با آوردن جمله«بل کنتم مجرمین» صحه گذاشته براینکه خود شما گنهکار هستید چون که با داشتن آزادی تسلیم سخنان بی اساس شده اید،در «انحن»حرف انکار است، زیرا غرض انکار است ودر «بعد اذ جاءکم »کلمه «اذ»از ظروف لازمه ظرفیه است پس «اذ»مضاف الیه قرار نگرفته ،پس اضافه شده به جمله.

آیات ﴿33﴾، ﴿34﴾

وقال الذین استضعفوا للذین استکبروا بل مکرالیل والنهار اذ تامروننا ان نکفر بالله و نجعل له اندادا و اسروا الندامه لما راوا العذاب و جعلنا الاغلل فی اعناق الذین کفروا هل یجزون الا ما کان.ا یعلمون33 وما ارسلنا فی قریه من نذیر الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به کافرون﴿34﴾

 این آیه عطف به آیه﴿32 ﴾است در این آیه معنی«مکر الیل و النهار»:یعنی مکرکم فی الیل و النهار پس در ظرف بوسیله اجراءو مجری مفعول به و اضافه مکر الیه میباشد.یا لیلهم و نهارهم را دو اسناد مجازی مکر قراردادند.و در «مکر الیل والنهار»دو وجه است 1-یا نصب بنا به ظرف بودن 2-یا رفع بنا به مبتداو خبر بودن.

در این آیه همانند آیه قبل که با فعل ماضی آغاز شده بود در این ایه چنین می باشد و بلاغت در این آیه این است که هر دو گروه یعنی هم مستکبران و هم مستضعفان از کرده خود پشیمان هستند ،مستکبران بخاطر گمراه ساختن دیگران و مستضعفان بخاطر پذیرش بی قید و شرط این وسوسه های شوم که در بخش پایانی آیه استفهام آمده و استفهام یعنی(آیا آنها جزایی جز اعمالی که انجام می دادند دارند)در این آیه اعمال و کردار کفار و مجرمین را به زنجیرهای اسارت بر گردن و دست و پای آنها تشبیه کرده.

در این آیه استثاء آورده و می فرماید :«ما هرگز در هیچ شهر و دیاری پیامبر انذار کنندهای نفرستادیم مگر این که منعمان مغرور و مست نعمت می گفتند ما به آنچه شما به آن فرستاده شده اید کافریم.

آیات﴿35﴾، ﴿36﴾

و قالوا نحن اکثر اموالاو اولادا و ما نحن بمعذبین﴿35﴾

قل ان ربی یبسط الرزق لمن یشاءو یقدر ولکن اکثر الناس لا یعلمون﴿36﴾

این آیه برای کسانیکه از بلاغت قران اگاهی ندارند به معنای این است که فرزندان و مال و ثروت نشانه مقام و موقعیت است .در حالی که بر عکس می باشد چون مال و فرزند دلیل قرب به خدا نیست ،چون با آوردن فعل «قالوا»این امر را قطعی ذکر کرده و برای همه زمانها صدق می کند.

فعل «قل» در آغاز آیه اشاره به پیامبر دارد که خداوند به او می فرماید :«بگو :پروردگار من روزی را برای هر کس بخواهد می دهد و در این آیه در فعل «یبسط»منظور گسترش روزی همان ابتلاو امتحان خداوند است که معنای دوم فعل مد نظر است .

آیات﴿ 37﴾  ،﴿38﴾

وما اموالکم ولا اولادکم بالتی تقربکم عندنا زلفی الا من ءامن و عمل صالحا فاولئک لهم جزاءالضعف بما عملوا و هم فی الغرفات ءامنون﴿37﴾

و الذین یسعون فی ءایاتنا معاجزین اولئک فی العذاب محضرون﴿38﴾

در این آیه «وما اموالکم و لا اولدکم بالتی تقربکم عندنا زلفی»جمع مکسر عقلی و غیر عقلی است و جایز است یکی تقوای خداوند و دیکری تقرب به خدا باشد چون اموال و فرزندان موجب قرب خدا نمیشود.و بهترین قرائت « بلذی یقربکم » یعنی بالشی الذی یقربکم است .وکلمه زلفی مانند کلمه کربی و کربه است که محل آنها نصب می باشد یعنی تقربکم قربه و در این آیه استثناء آمده که استثناء از «کم » در تقربکم است و به معنی اموال عامل نزدیکی به خدانیست جزء عمل صالح مؤمن و فرزندان هم عامل قرب خدا پسند جزء جزء اعمال خیر آنها و« جزء الخیر الضعف » اضافه مصدر وبه مفعول است .

در حالی که اصلش بوده : فأولئک لهم آن یجاوز الضعف و معنی جزاء الضعف یعنی دوبرابر کردن یکی ها و«جزاء الضعف »مرفوعان :ضعف بدل از جزاء می باشد .

قل ان ربی یبسط الرزق لمن یشاء من عباده و یقدر له و ما انفقتم من شیءفهو یخلفه و هو خیر الرازقین ﴿39 ﴾

در این آیه کلمه «قل » اثبات وصحت آیات قبل را دارد و بعد از کلمه «قل» «ان» برای تاکید همان آیات قبل آمده چون اوج بلاغت کلام خدا درد این است که هر کسی یقین به عوض و جانشین داشته باشد سخاوتمند خواهد بود چون ﴿1﴾این آیه ناظربه مؤمنان است

﴿2 ﴾این آیه اشاره به یک انسان دارد که گاه روز یش زیاد و گاه تملک می شود « یعنی هوالخیر الرزاق» خیر من یعطی ویرزق »ودر کلمه «یقدر» از «قدر» استعاره است که به معنای اندازگیری،وهم به معنای سخت گیری است ولی در این آیه با توجه به قرینه کلمه «یبسط»به معنای سخت گیری میباشد...

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم

تحقیق آماده درس تفسیر موضوعی قرآن کریم (ارتداد و آزادی عقیده از نگاه قرآن )

اختصاصی از نیک فایل تحقیق آماده درس تفسیر موضوعی قرآن کریم (ارتداد و آزادی عقیده از نگاه قرآن ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موضوع :

تحقیق آماده درس تفسیر موضوعی قرآن کریم
ارتداد و آزادی عقیده از نگاه قرآن

فایل word قابل ویرایش

پیش درآمد

یکی ازحقوق انسان، حق آزادی است؛ هر انسانی حق دارد همان گونه که تکویناً اراده و قدرت انتخاب دارد، تشریعاً نیز حق انتخاب داشته باشد و مانعی بر سر راه اراده او ایجاد نشود.
آزادی ابعاد گوناگونی دارد؛ یکی از ابعاد آن آزادی فکر است؛ یعنی اینکه هر انسانی حق دارد نسبت به هر چیز بیندیشد و تحقیق کند. بُعد دیگر آزادی عقیده است، بدین معنی که انسان در گزینش یک دین و عقیده مختار است، نه مجبور. بعد سوم آزادی بیان و اظهار دیدگاه ها و ایده ها می باشد، و سرانجام بُعد چهارم آزادی در عمل و رفتار است؛ یعنی هر انسانی حق دارد آن گونه که می خواهد عمل کند.
حکم جهاد، قانون جزیه و حدّ ارتداد که از احکام مسلّم و مورد اتفاق در فقه مسلمانان است، آزادی عقیده از دیدگاه اسلام را زیر سؤال برده است. برخی می پرسند اگر اسلام آزادی عقیده را به رسمیت می شناسد چرا حکم جهاد علیه کافران را تشریع کرده است؟ چرا از اهل کتاب جزیه می گیرد و بالأخره چرا مرتد محکوم به قتل می شود. آیا این احکام، معنایی جز این دارد که انسان از دیدگاه اسلام حق انتخاب عقیده ندارد و ناگزیر است اسلام را بپذیرد و گرنه کیفر جانی و مالی را باید تحمل کند؟
کسانی که از آزادی عقیده در اسلام دفاع می کنند، احکام جهاد، جزیه و ارتداد را به گونه ای تبیین می کنند که با آزادی عقیده سازگار باشد؛ به عنوان نمونه در رابطه با فلسفه جهاد می گویند، جهاد برای تحمیل اسلام به عنوان یک عقیده نیست، بلکه برای از بین بردن موانع موجود میان اسلام و انسانهاست. جهاد باعث می شود حکومتها و قدرتهایی که مانع از رسیدن اسلام به مردم و شناخت آن می شدند، از میان برداشته شوند، آن گاه انسانها آزادند که اسلام را بپذیرند یا نپذیرند.

...

تعداد صفحات : (11) صفحه

نوع فایل : word (قابل ویرایش )


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده درس تفسیر موضوعی قرآن کریم (ارتداد و آزادی عقیده از نگاه قرآن )

پروژه تفسیر سوره آل عمران. doc

اختصاصی از نیک فایل پروژه تفسیر سوره آل عمران. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه تفسیر سوره آل عمران. doc


پروژه تفسیر سوره آل عمران. doc

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 132 صفحه

 

مقدمه:

 اهل تحقیق در اسم «الله» با هم اختلاف دارند که آیا از معنایی مشتق شده است یا نه؟ عده زیادی از آنها معتقدند که از معنایی اشتقاق پیدا نکرده است و اسم «الله» فقط به خداوند سبحان اختصاص دارد، و همانند اسم علم در مورد غیر خداوند می باشد و هنگامی که این لفظ به گوش اهل معرفت می رسد، فهم و علم آنها به سراغ معنایی غیر از وجود خداوند سبحان نمی رود. و حق این کلمه آن است که همراه با شهود قلبی باشد، لذا انسان هنگامی که با زبانش «الله» گفت و یا با گوش خود آن را شنید، با قلبش هم شهادت به «الله» بدهد.

و همچنان که این کلمه به معنایی جز «الله» دلالت نمی کند، مشهود گوینده آن نیز نباید جز «الله» باشد، پس با زبانش «الله» بگوید و با دلش به «الله» علم پیدا نماید و با قلب خود «الله» را بشناسد و با روح خود «الله» را دوست بدارد و با باطنش «الله» را ببیند و با ظاهر خود در پیشگاه خداوند تملق نماید و با سر خویش، به حقیقت «الله» برسد و احوال خود را برای «الله» و در راه او صرف نماید به گونه ای که در اعمالش، نصیب و بهره ای جز برای خدا نباشد و هنگامی که در نزدیکی حالتی قرار گرفت که محو در «الله»، برای او و به وسیله او شد، خداوند سبحان، با رحمت خویش، جبران نقایص او نموده و با گفتن «الرحمن الرحیم» موجب می گردد که جلوی تلف شدن آنها گرفته شده و باقی بمانند و قلبهایشان پاکیزه گردد، لذا لطف و مهربانی، سنتی از جانب خداوند سبحان است تا اولیاء او به طور کلی فانی نشده و از بین نروند.

 

فهرست مطالب:

فاقد فهرست مطالب بوده و به صورت کلی بیان شده است


دانلود با لینک مستقیم


پروژه تفسیر سوره آل عمران. doc

تحقیق در مورد تفسیر آیات 31 ، 35 و 40 سوره بقره

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تفسیر آیات 31 ، 35 و 40 سوره بقره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر آیات 31 ، 35 و 40 سوره بقره


تحقیق در مورد تفسیر آیات 31 ، 35 و 40 سوره بقره

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه20

 

تفسیر نمونه


انسان نماینده خدا در زمین

 

 در آیات گذشته خواندیم که خدا همه مواهب زمین را براى انسان آفریده است و در این آیات رسما مسئله رهبرى و خلافت انسان را تشریح مى کند، و موقعیت معنوى او را که شایسته اینهمه مواهب است روشن مى سازد.

در این آیات به چگونگى آفرینش آدم (نخستین انسان اشاره مى کند و در این سلسله آیات که از آیه 30 شروع و به آیه 39 پایان مى یابد سه مطلب اساسى مطرح شده است :

 1- خبر دادن پروردگار به فرشتگان راجع به خلافت و سرپرستى انسان در زمین و گفتگوئى که آنها با خداوند داشته اند.

2- دستور خضوع و تعظیم فرشتگان در برابر نخستین انسان که در آیات مختلف قرآن به تناسبهاى گوناگونى ذکر شده است .

3-  تشریح وضع آدم و زندگى او در بهشت و حوادثى که منجر به خروج او از بهشت گردید و سپس توبه آدم ، و زندگى او و فرزندانش در زمین .

 آیات مورد بحث از نخستین مرحله سخن مى گوید، خواست خداوند چنین بود که در روى زمین موجودى بیافریند که نماینده او باشد، صفاتش پرتوى از صفات پروردگار، و مقام و شخصیتش برتر از فرشتگان خواست او این بود که تمامى زمین و نعمتهایش را در اختیار چنین انسانى بگذارد نیروها، گنجها، معادن و همه امکاناتش را.

 چنین موجودى مى بایست سهم وافرى از عقل و شعور و ادراک ، و استعداد ویژه داشته باشد که بتواند رهبرى و پیشوائى موجودات زمینى را بر عهده گیرد.

 لذا نخستین آیه مى گوید: “بخاطر بیاور هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت من در روى زمین جانشینى قرار خواهم داد” (و اذ قال ربک للملائکة انى جاعل فى الارض ‍ خلیفة ).

خلیفه “ به معنى جانشین است ، ولى در اینکه منظور از آن در اینجا جانشین چه کسى و چه چیزى است مفسران احتمالات گوناگونى داده اند.

و بعضى گفته اند منظور جانشین فرشتگانى است که قبلا در زمین زندگى مى کردند.

 و بعضى گفته اند منظور جانشین انسانهاى دیگر یا موجودات دیگرى که قبلا در زمین مى زیسته اند.

بعضى آنرا اشاره به جانشین بودن نسلهاى انسان از یکدیگر دانسته اند.

ولى انصاف این است که همانگونه که بسیارى از محققان پذیرفته اند منظور خلافت الهى و نمایندگى خدا در زمین است ، زیرا سؤ الى که بعد از این فرشتگان مى کنند و مى گویند نسل آدم ممکن است مبدء فساد و خونریزى شود و ما تسبیح و تقدیس تو مى کنیم متناسب همین معنى است ، چرا که نمایندگى خدا در زمین با این کارها سازگار نیست .

 همچنین مسئله "تعلیم اسماء" به آدم که شرح آن در آیات بعد خواهد آمد قرینه روشن دیگرى بر این مدعا است

و نیز خضوع و سجود فرشتگان در مقابل آدم شاهد این مقصود است !

 به هر حال خدا مى خواست موجودى بیافریند که گل سر سبد عالم هستى باشد و شایسته ، مقام خلافت الهى و نماینده " الله " در زمین گردد.

در حدیثى که از امام صادق (علیه السلام ) در تفسیر این آیات آمده نیز به همین معنى اشاره شده است که فرشتگان بعد از آگاهى از مقام آدم دانستند که او و فرزندانش سزاوارترند که خلفاى الهى در زمین و حجتهاى او بر خلق بوده باشند.

 سپس در آیه مورد بحث اضافه مى کند: “فرشتگان به عنوان سؤ ال براى درک حقیقت و نه به عنوان اعتراض عرض کردند آیا در زمین کسى را قرار مى دهى که فساد کند و خونها بریزد ؟!” (قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء)

 “در حالى که ما تو را عبادت مى کنیم تسبیح و حمدت بجا مى آوریم و تو را از آنچه شایسته ذات پاکت نیست پاک مى شمریم “ (و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک ).

 ولى خداوند در اینجا پاسخ سربسته به آنها داد که توضیحش در مراحل بعد آشکار گردید: “فرمود من چیزهائى مى دانم که شما نمى دانید”! (قال انى اعلم ما لا تعلمون )

 فرشتگان آن چنان که از سخنانشان پیدا است پى برده بودند که این انسان فردى سر براه نیست ، فساد مى کند، خون مى ریزد، خرابى به بار مى آورد. اما از کجا دانستند ؟!

 گاه گفته خداوند قبلا آینده انسان را بطور اجمال براى آنها بیان فرموده بود،

 در حالى که بعضى احتمال داده اند ملائکه خودشان این مطلب را از کلمه “فى الارض " (در روى زمین ) دریافته بودند، زیرا مى دانستند انسان از خاک آفریده مى شود و ماده بخاطر محدودیتى که دارد طبعا مرکز نزاع و تزاحم است ، چه این که جهان محدود مادى ، طبع زیاده طلب انسانها را نمى تواند اشباع کند، حتى اگر همه دنیا را به یک فرد بدهند باز ممکن است سیر نشود، این وضع مخصوصا در صورتیکه توام با احساس مسئولیت کافى نباشد سبب فساد و خونریزى مى شود.

 بعضى دیگر از مفسران معتقدند پیشگوئى فرشتگان بخاطر آن بوده که آدم نخستین مخلوق روى زمین نبود، بلکه پیش از او نیز مخلوقات دگرى بودند که به نزاع و خونریزى پرداختند پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به نسل آدم شد!

 این تفسیرهاى سه گانه چندان منافاتى با هم ندارند یعنى ممکن است همه این امور سبب توجه فرشتگان به این مطلب شده باشد، و اتفاقا این یک واقعیت بود که آنها بیان داشتند، و لذا خداوند هم در پاسخ هرگز آن را انکار نفرمود، بلکه اشاره کرد در کنار این واقعیت ، واقعیتهاى مهمترى درباره انسان و مقام او وجود دارد که فرشتگان از آن آگاه نیستند!

 آنها فکر مى کردند اگر هدف عبودیت و بندگى است که ما مصداق کامل آن هستیم ، همواره غرق در عبادتیم و از همه کس سزاوارتر به خلافت ! بیخبر از این که عبادت آنها با توجه به این که شهوت و غضب و خواستهاى گوناگون در وجودشان راه ندارد با عبادت و بندگى این انسان که امیال و شهوات او را احاطه کرده و شیطان از هر سو او را وسوسه مى کند تفاوت فراوانى دارد، اطاعت و فرمانبردارى این موجود طوفان زده کجا، و عبادت آن ساحلنشینان آرام و سبکبار کجا؟!

 آنها چه مى دانستند که از نسل این آدم پیامبرانى همچون محمد و ابراهیم و نوح و موسى و عیسى (علیهماالسلام ) و امامانى همچون ائمه اهل بیت (علیهمالسلام ) و بندگان صالح و شهیدان جانباز و مردان و زنانى که همه هستى خود را عاشقانه در راه خدا مى دهند قدم به عرصه وجود خواهند گذاشت ، افرادى که گاه فقط یک ساعت تفکر آنها برابر با سالها عبادت فرشتگان است !

 قابل توجه این که فرشتگان روى سه مساءله درباره صفات خودشان تکیه کردند، تسبیح و حمد و تقدیس ، بدون شک تسبیح و حمد یعنى خدا را پاک از هر گونه نقص و داراى هر گونه کمال دانستن ، اما در این که مقصود از “تقدیس “ چیست ؟

 بعضى آنرا پاک شمردن پروردگار از هر گونه نقصان دانسته اند که در حقیقت تاءکیدى مى شود بر همان معنى “تسبیح “.

ولى بعضى دیگر معتقدند که “تقدیس “ که از ماده “قدس “ است ، یعنى پاک سازى روى زمین از فاسدان و مفسدان ، یا پاک سازى خویشتن از هر گونه صفات زشت و مذموم ، و تطهیر جسم و جان براى خدا و کلمه “لک “ در جمله “نقدس “ لک را شاهد این مقصود دانسته اند، چرا که فرشتگان نگفتند “نقدسک " (تو را پاک مى شمریم ) بلکه گفتند “نقدس لک “ از براى تو جامعه را پاک مى کنیم .

در حقیقت آنها مى خواستند بگویند اگر هدف اطاعت و بندگى است ما سر بر فرمانیم ، و اگر عبادت است ما هم همواره مشغول آنیم ، و اگر پاک سازى خویشتن یا صفحه روى زمین است ما چنین مى کنیم ، در حالى که این انسان مادى هم خود فاسد است و هم صفحه زمین را پر از فساد مى کند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر آیات 31 ، 35 و 40 سوره بقره

دانلود تحقیق ترجمه و تفسیر آیه 58 سوره نور

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق ترجمه و تفسیر آیه 58 سوره نور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق ترجمه و تفسیر آیه 58 سوره نور در 12 صفحه با فرمت ورد (دارای متن عربی آیه) شامل بخش های زیر می باشد:

ترجمه صاحب محدث دهلوی

ترجمه سید رضا سراج

ترجمه فیض الاسلام

ترجمه محمد خواجوی

ترجمه احمد کاویانپور

ترجمه جلال الدین فارسی

ترجمه جلال الدین مجتبوی

تفسیر خاص روض الجنان و روح الجنان

تفسیر خاص ترجمه تفسیر مجمع البیان

تفسیر خاص جامع

تفسیر خاص ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خاص نمونه

 

 

 

 

سورة نور آیه 58

یا ایها الذین ءامنوالیستذنکم الذین ملکت والذین لم یلغوا الخلم منکم ثلث صرت من قبل صلوه الفجر و حین تضعون ثیابکم من الظهیره و من بعد صلوه العشاء ثلث عورت لکم لیس علیکم و لا علهم جناح بعد من طوفون علیکم بعضکم علی بعض کذالک یبین الله لکم الایت و الله علیم حکیم

 

ترجمه صاحب محدث دهلوی

ای مسلمانان باید که دستوری طلبند از شما آنانکه مالک ایشان شده است دست هایی شما و آنانکه نه رسیده اند بحد احتلام از شما سه نوبت پیش از نماز فجر وقتیکه فرو    می نهید جامه های خود را نیم روز و پس از نماز عشاء این سه ساعت خلوتست برای شما نیست بر شما و نه برایشان هیچ بزه بعد از اینها در آیندگانند بر شما بعض دیگر همچنین بیان میکند خدا برای شما آیات را و خدا داننده با حکمت است .

ترجمه سید رضا سراج

ای کسانی که ایمان آورده اید باید اجازه بخواهند از شما بندگان شما و کودکانی که نرسیده اند به حد بلوغ از شما سه نوبت : پیش از نماز بامداد و هنگامی که می نهید جامه های خود را به نیم روز و پس از نماز خفتن سه عورتهاست شما را نیست بر شما و بر ایشان بزهی بعد از این سه وقت بس در آیندگانند بر شما در می آیند بعضی از شما بر بعضی بدینسان بیان  می کنند برای شما آیه ها را و خدا دانا و درست کردار است .

 

 

ترجمه فیض الاسلام

ای مومنین و کسانی که به خدا و رسول گرویده اید باید آنانکه دستهای راست شما مالک و دارا شده  و باید آن کسانی از شما که به حد و اندازه بلوغ و مردی نرسیده اند سه بار از شما اذن و فرمان بگیرند . پیش از نماز بامداد ( که در آن هنگام جامه شب تبدیل به جامه روز میشود ) و هنگام ظهر و نیم روز که ( در آنهنگام هوا گرم و وقت قیلوله و خواب در نیم روز است ) جامه خود را بیرون می کنید و پس از نماز خفتن ( است که در آن هنگام جامه روز تبدیل به جامه شب می شود ) این سه وقت ( بنابر عادت و روش مردم ) هنگام ظاهر و آشکار شدن عورتها است که پس از این سه وقت گناهی بر شما و بر ایشان نیست ( که اذن و اجازه نگیرند . زیرا ) برخی از شما بر برخی بسیار طواف کننده و دور زننده اند این چنین خدا برای شما آیات و احکام را بیان می فرماید و خدا دانای درستکار است .

ترجمه محمد خواجوی

شما که مومنید کسانی را که مالک آنهائید و کسانی از خودتان که به بلوغ نرسیده اند ، باید سه وقت از شما اجازه بگیرند : پیش از نماز صبح و هنگام نیمروز که جامه های خودتان را بر می نهید و بعد از نماز عشاء سه پوشش است برای شما و پس از آن بر شما و بر آنان گناهی نیست بر شما درآیند بعضی شما بر بعض دیگر ـ خداوند آیات را برای شما این گونه بیان  میکند ، که خدای دانا و حکیم است ....

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ترجمه و تفسیر آیه 58 سوره نور