مقاله کامل بعد از پرداخت وجه
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات: 42
فهرست:
چکیده
معرفی
روند تحولات محیطی
تفکرات نوین استراتژیک
عزم استراتژیک
الگوی تفکر استراتژیک
استراتژی اثربخش
تغییرات در ”پارادایم استراتژی و مدیریت“
ویژگیهای هوشمندی استراتژیک
گامهایی برای بهبود هوشمندی استراتژیک
انواع هوشمندی استراتژیک
واسط بین منابع و کاربران هوشمندی استراتژیک
رویکردهای نوین استراتژی
سی.کی.پراهالاد و نظریه ای نوین بر نظریه استراتژیک
چکیده
بیش از نیم قرن از عمر»برنامه ریزی استراتژیک« می گذرد. دراین دوران تحولات زیادی در محیط کسب و کار و قواعد رقابت ایجاد شده است. رویکرد »استراتژی« ،امروز نیز درصدر فهرست اولویتهای شرکتها و حتی کشورها قرار دارد. آنها از این رویکرد، مزیت رقابتی، جایگاه برتر و موفقیت را انتظار دارند. شرط اساسی تحقق این غایتها، درک صحیح استراتژی و انتخاب رویکرد متناسب با شرایط است.
دراین مقاله تحولات رویکرد استراتژی از بدو پیــدایش تــا به امروز موردبررسی قرار می گیرد. مقاله عمدتاً به سه روند مهم و مرتبط با یکدیگر (سیر تاریخی،تحولات محیطی و تکامل رویکردها) پرداخته و بر رویکردهای نوین عصر حاضر تاکید می کند. در این راستا نظریات سه متفکر متأخر حوزه استراتژی: هنری مینتزبرگ (H.MINTZBERG) ، گری هامل(G. HAMEL) و جین لیدکا (J.LIEDTKA) درخصوص استراتژی های خلاقانه، عزم استراتژیک، تفکر استراتژیک و همچنین رویکرد استراتژی اثربخش از نگارنده معرفی می شود. این نظریات مفاهیم جدیدی را در ذهن ایجاد می کند؛ مفاهیمی که لازمه اثربخشی استراتژی در محیط امروز است.
معرفی
سابقه مفاهیم استراتژی به 340 سال قبل از میلاد مسیح (ع) باز می گردد. قدیمی ترین اثری که در این مورد وجود دارد نظریات ژنرال چینی سان تزو (SUN TZU) در کتاب جاودانه »هنر جنگ« است. وی در این کتاب چگونگی استفاده از مفاهیم استراتژی برای غلبه بر دشمن را تشریح کرده است.(1) اما سرآغاز برنامه ریزی استراتژیک به فرم امروز آن، دهه 1960 است. جنگ جهانی دوم بستر اتخاذ تصمیمات استراتژیک متعددی برای کشورهای درگیر بود. پس از پایان جنگ، وزارت دفاع آمریکا این تجربیات را در قالب روش »برنامه ریزی استراتژیک« تدوین کرد و آن را در برنامه آموزش افسران ارشد خود جای داد. این ایده ها با بکارگیری فرماندهان برجسته نظامی در صنایع (ازجمله استخدام ژنرال مک نامارا در شرکت فورد) به دنیای کسب و کار راه یافت و منشا تحولات مهمی در این حوزه گردید. در سال 1962 آلفردچندلر(A.D. CHANDLER) ، استاد دانشگاه هاروارد، نتیجه مطالعات خود بر روی شرکتهای بزرگ آمریکایی را منتشر و در آن فرایند تصمیم گیریهای استراتژیک مدیران ارشد را تشریح کرد. چندلر در این مقاله نشان داد که چگونه شیوه تصمیم گیری استراتژیک می تواند به برتری در محیط کسب و کار منجر شود. سه سال بعد کنت اندروز (K. ANDREWS) استاد دیگر دانشگاه هاروارد برمبنای ایده چندلر مقاله ای منتشر کرد و طی آن ضرورت توجه سازمانها به نقاط قوت و ضعف خود را مطرح ساخت. وی به کمک همکاران خود روش تحلیل SWOT را ارائه و آن را به عنوان ابزاری برای دستیابی به بهترین تطابق ممکن بین شرایط داخلی و خارجی سازمان معرفی کرد.(2) درهمان سال ایگورانسوف (I.H. ANSOFF) مدیرعامل شرکت لاکهید الکترونیکز (LOCKHEED ELECTRONICS) ایده های چندلر را برای برنامه ریزی شرکت به کار گرفت و به موفقیتهای قابل توجهی دست یافت. این دستاوردها نظر مدیران، سازمانها و محافل آکادمیک را به این رویکرد جلب کرد.
مقالة: نظریات نوین بر مبحث استراتژیک